eitaa logo
یادداشت‌ها
156 دنبال‌کننده
13 عکس
27 ویدیو
3 فایل
ارتباط با من: @mahdaviarjmand
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یادداشت‌ها
آیا چارچوب زندگی‌ات را خودت آگاهانه انتخاب کرده‌ای؟ می‌دانم طراحی آگاهانه تمام چارچوب‌های زندگی نه در توان ماست و نه شاید مطلوب، اما تعیین مهم‌ترین ویژگی‌های آن به یقین در حیطه‌ مسؤولیت ماست. 🔹اگر پانصد سال پیش به دوستان مشهدیت میگفتی من فردا صبح عازم تهران هستم تا ظهر اندکی کار دارم، انجام می‌دهم و شب حرم امام رضا دوباره زیارتت می‌کنم، به کل حرفایت بی معنا و مهمل به نظر می‌رسید؛ اما امروز که در دنیایی زندگی می‌کنی که سرعت یکی از مشخصه‌های اصلی آن است این حرف‌ها عادی است و برای مردم استبعادی ندارد. آنچه این حرف‌ها را بی‌معنا و گوینده آن را دیوانه یا عاقل می‌کند چیزی است که نامش را چارچوب می‌گذاریم. چارچوبی که تمام جزئیاتِ زندگی معنای خود را وام دار آن هستند. 🔹وقتی در تعامل با افراد یا مکاتب یا ادیان واژه‌هایی برایت مبهم می‌شوند یکی از عوامل آن همین تغییر چارچوب‌هاست مثل کسی که در دنیای پانصد سال پیش با مؤلفه‌های دنیای مدرن صحبت کند یا بالعکس. 🔹«ماه مهمانی خدا» در دنیایی که از جمله ویژگی‌های بارز آن حذف یا بی‌توجهی به ادمه حیات پس از مرگ و اولویت دادن به جسم و بی توجهی یا حذف روح است، مبهم و حتی مسخره به نظر می‌رسد. اما اگر چارچوب را عوض کنیم و زندگی پس از مرگ را به تعبیر قرآن بهتر و پاینده‌تر بدانیم، روح و صفات برتر انسانی را در کانون توجه خود قرار دهیم آنگاه نه تنها «ماه مهمانی خدا» را لبریز از معنا خواهیم دید بلکه ضرورت وجود آن را به خوبی درک خواهیم کرد. 🔹از مهم‌ترین انتخاب‌های متأسفانه ناخوآگاه ما انتخاب همین چارچوب‌هایی است که قرار است درون آن نفس بکشیم و جزئیات زندگی خود را طراحی کنیم. 🔹تعیین چارچوب زندگیمان را به دست رسانه‌ها، مشهورات زمانه، رسم و رسومات و ناخودآگاهِ خود نسپریم که در آن صورت به قول قرآن مانند بوته‌ای بی‌ریشه خواهیم بود که قرار و ثباتی برایمان متصور نیست و زود باشد که قاعده قطعی «إنّک مَیّتٌ و إنّهم مَیّتون» بر ما تطبیق شود و کارمان را یکسره کند. 🔻به قول آن استاد عزیز کسی که به وجود روزهای هزار ساله باور ندارد، ضرورتی برای درک شب‌هایی به ارزش هزار ماه نمی‌بیند. @mahdavi_arjmand
ان شاالله به زودی...
🔻اعمال شب قدر و چند تذکر 🔹️روایات بی‌شمار، معتبر و بی‌تردید اسلامی در اهمیت شب قدر در تراث ما وجود دارد. این روایات گفته‌اند که این شب (سه شب) را به دعا و توبه و خواندن نماز و قرآن بگذرانیم. با توجه به سنت شب‌زنده‌داری و کیفیتی که در عصر و کشور ما وجود دارد، چند نکته را عرض می‌کنم. ۱. عبادتی که در آن قرآن را مقابل خود باز می‌کنیم و می‌گوییم «االلّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ‌، وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَعْظَمُ الْأَكْبَرُ، وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنىٰ وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجىٰ أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ» و سپس حاجات خود را از خدا می‌خواهیم، سندی صحیح دارد. در برخی نسخه‌های روایت، این عبادت در کل دهۀ دوم (الثلث الثانی من شهر رمضان) و در برخی نسخه‌ها در سه شب (ثلاث لیال من شهر رمضان -گویا شب‌های قدر-) سفارش شده است. ۲. عبادت دیگر که معمولا در فرهنگ عصر ما پس از عبادت اول انجام می‌شود، «قرآن به سر» است. در روایتش نیامده است که قرآن در حالت باز روی سر باشد؛ ولی چون ما این عمل را پس از عمل قبل -که در آن قرآن باز شده- انجام می‌دهیم، همان قرآنِ باز را روی سر می‌گذاریم که البته وجه و دلیلی ندارد. بهتر است قرآن را ببندیم و بعد روی سر بگذاریم. لازم است بدانیم این عمل دوم (قرآن به سر)، بر اساس روایت از اعمال شب قدر نیست. بلکه عملی است که برای ادای قرض و دفع ظلم حاکمان توصیه شده؛ آن هم پس از دو رکعت نماز با کیفیتی خاص. https://eitaa.com/tavanerejal
معروف بودن، ثروت و مکنت مالی، عبادت‌های خاص و پر سروصدا، حالات معنوی ویژه و آثار علمی فراوان، تشییع جنازه‌ی شلوغ، همگی می‌توانند ارزشمند باشند، اما هیچ‌کدام به‌تنهایی عاقبت‌به‌خیری را تضمین نمی‌کنند؛ بلکه گاهی ممکن است نجات در مسیر مخالف این ها باشد. در حدیثی آمده است: «عَن أَبِي عَبدِاللهِ ع قالَ: قالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: إنَّ مِن أَغبَطِ أَولِيائِي عِندي، عَبدًا مُؤمِنًا ذَا حَظٍّ مِن صَلاحٍ، أَحسَنَ عِبادَةَ رَبِّهِ، وَ عَبَدَ اللهَ فِي السَّرِيرَةِ، وَ كَانَ غامِضًا فِي النّاسِ، فَلَم يُشَر إِلَيهِ بِالأصَابِعِ، وَ كَانَ رِزقُهُ كَفافًا فَصَبَرَ عَلَيهِ، فَعُجِّلَت بِهِ المَنِيَّةُ، فَقَلَّ تُراثُهُ وَ قَلَّت بَواكِيهِ.» (الکافی، جلد 2، صفحه 141) ترجمه: امام صادق (ع) فرمودند: «خداوند فرموده است: از خوشبخت‌ترین و مورد غبطه‌ترین بندگان من، بنده‌ای است که بهره‌ای از صلاح برده باشد، عبادتش را نیکو انجام دهد و در خلوت مرا بپرستد. او در میان مردم گمنام است و کسی به او اشاره نمی‌کند. روزی‌اش در حد کفاف است و بر آن صبر پیشه می‌کند. اجلش زود می‌رسد، میراث چندانی از خود باقی نمی‌گذارد و گریه‌کنندگانش اندک‌اند.»
هدایت شده از یادداشت‌ها
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸همیشه برتری‌ها با ویژگی‌ها گره خورده هست؛ به عبارت دیگر برتری یک گزینه نسبت به دیگر گزینه‌ها بر اساس ویژگی‌ یا ویژگی‌هایی است که در آن گزینه جمع شده است و دیگر گزینه‌ها تمام یا برخی از آن‌ها را ندارند. 🔸بر این اساس با این سؤال مواجهیم که برتری شب قدر از دیدگاه قرآن برا اساس کدام ویژگی یا ویژگی‌هاست؟ 🔸در سوره قدر دست‌کم سه ویژگی برای شب قدر بیان شده است: 1. با اینکه در یک کفه‌ ترازو هزار ماه و در کفه دیگر شب قدر قرار داده شده باز هم زبانه‌ی ترازو به نفع شب قدر پایین آمده است. 2. شب قدر، ملائکه و روح که کارگزاران عالم هستند برای تنفیذ یا اجرا یا ارائه یا تعین برنامه (با توجه به اختلاف تفسیری موجود) نازل می‌شوند؛ نکته‌ مهم، ارتباط آن تنفیذ، اجرا، ارائه یا تعیین برنامه با سرنوشت انسان است. 3. سلامت این شب تا طلوع فجر دیگر ویژگی این شب است. در اینکه سلامت برای کیست و یا نسبت به چیست ابهام وجود دارد. نکته‌ محکم اسناد سلامتی به خود شب قدر است و این بدان معناست که سلامتی مراسمی که در این شب برگزار می‌شود از تمام آفات و مشکلات و نقایص تضمین شده است و هیچ خللی به هیچ معنایی در این مراسم الهی (تنزل ملائکه و روح و همان تنفیذ و اجرا و...) ایجاد نمی‌شود. 🔻بنابراین لااقل از جمله علل اهمیت شب قدر، اجرای مراسمی ویژه و در نهایت سلامت توسط کارگزاران الهی مرتبط با تمام امور است. توجه به عجز انسان و بسط ید الهی به گستره‌ یمحوالله ما یشاء و یثبت ایجاب می‌کند برای تغییر برنامه به نفع خودمان به قدرت لایزال الهی و رحمت بی‌کران او تکیه کنیم و قلب و جوارح خود را در پیشگاه او و دستوراتش فرمان‌بردار کنیم تا او به فضل و رحمت خود برنامه را به نفع ما تغییر دهد. و الحمد لله رب العالمین. @mahdavi_arjmand
💢خیال آسوده ابلیس آدمی در ورطه‌ی خودشیفتگی، لغزش‌های خویش را به نسیان می‌سپارد و کردار نیکِ خود را، هرچند اندک، بزرگ می‌انگارد. این دو خصلتِ ناپسند، چونان دو فرزندِ نامشروع، بر آتشِ خودپسندی او می‌افزایند و او را در دامی می‌افکنند که رهایی از آن دشوار است. این چرخه معیوب، شیطان را آسوده خاطر می‌کند و او را به یکسره شدن کار انسان مطمئن می‌سازد. َفِي الْخِصَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ إِبْلِيسُ إِذَا اسْتَمْكَنْتُ مِنِ ابْنِ آدَمَ فِي ثَلَاثٍ لَمْ أُبَالِ مَا عَمِلَ فَإِنَّهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ مِنْهُ إِذَا اسْتَكْثَرَ عَمَلَهُ وَ نَسِيَ ذَنْبَهُ وَ دَخَلَهُ الْعُجْبُ. از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: ابلیس گفت: «چون در سه چیز بر فرزند آدم چیره شوم، دیگر باکی ندارم که مشغول به چه عملی می‌شود؛ زیرا هر چه کند از او پذیرفته نمی‌شود: هنگامی که عمل نیکِ خود را زیاد شمارد و گناهش را فراموش کند و دچار خودپسندی (عُجب) شود.
هدایت شده از یادداشت‌ها
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸مقدمات برگزاری مراسم شب قدر توسط کارگزاران الهی (ملائکه) و مدیر ایشان (روح) در حال طی شدن است و به زودی بزرگترین و مهم‌ترین مراسم تشریفات الهی آغاز می‌شود. 🔸ربطش به ما هم مشخص است؛ چیزی است در مایه‌های تعیین و ابلاغ کلیات و جزئیات برنامه یک‌سال آینده؛ مرگ و حیات، رشد و غیّ، ایمان و کفر، عافیت و بلا، سلامت و مرض، غنا و فقر، امنیت و ترس، جنگ و صلح و... 🔸چه کنیم تا برنامه بیشترین و باقی‌ترین نفع را برای ما داشته باشد؟ خداوند متعال به تصریح قرآن دوست و سرپرست کسانی است که در مقابل حقایق سر تعظیم فرود می‌آورند (ولی المؤمنین) و دشمن کسانی است که چشم خود را بر حقایق می‌بندند و آن را انکار می‌کنند (عدو للکافرین) بنابراین از مهم‌ترین صفاتی که باعث تغییر برنامه به نفع ما می‌شود ایمان است و از مهم‌ترین صفاتی که باعث تغییر برنامه به ضرر ما می‌شود کفر است. 🔸چالش اصلی برای کسی که زمان را از دست داده و قلبی سرشار از ایمان برای چنین شبی آماده نکرده، رسیدن به گوهر ایمان در این فرصت اندک است. شاید بگویید جوهر اصلی ایمان تصمیم به پذیرش و اقرار به حقایق است که می‌توان در لحظه به سرانجامش رساند. تصمیم را می‌توان در لحظه گرفت اما کسی که تصمیم ما را صحت سنجی می‌کند دانای سر و اخفی است (سر امور پنهانی است و اخفی بر اساس روایات امور پنهانی است که خود شخص نیز از آن مطلع نیست) با این حال نمی‌توان خیلی روی تصمیم‌ها حساب باز کرد؛ مخصوصاً با تجربه‌ای که امثال بنده در تصمیم‌هایشان دارند 🔻به نظر قاصر بنده راهی آرامش‌بخش‌تر از دعا و تکیه به کسی که در وصف خود گفته «یمحوالله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب» و ما را مخاطب ساخته و فرموده: یا عبادی الذین اسرفوا علی أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله، إن الله یغفر الذنوب جمیعا؛ إنه هو الغفور الرحیم (از جمله آیاتی است که می‌توانیم بدون تردید خودمان را مخاطب آن بدانیم) نداریم. والحمد لله رب العالمین @mahdavi_arjmand
هیچ بنده ای نیست که من بخواهم از او حساب بکشم جز این که بدهکار شده و هلاک می شود. (کافی 2: 314) چی خیال کردیم ما...
سنجه علم لزوما مو شکافی مسائل پیچیده نیست؛ فهم مسائل ساده اما بنیادین است. مثلا همین که بفهمیم آخرت زندگی واقعی است و دنیا بازی و سرگرمی.
زمانی باختیم که دنبال کسایی راه افتادیم که حتی نمی‌توانند مگس بیافرینند! تازه اگر مگس هم ازشون بدزده توانایی پس گرفتن ندارند!
💢راه گشاده تغییر در برنامه الهی خداوند داناست و دانایی او همچون دانایی انسان نیست. دانایی او مطلق و فارغ از هر گونه نقصان و نقطه کور است. او همه چیز را به‌تمامه و بی‌کم و کاست در نظر دارد؛ هم ظاهر انسان را و هم درون او؛ نیت‌ها، خواسته‌های نهان و آشکار، و حتی آن زوایای تاریک وجود آدمی که گاه خودِ انسان نیز نسبت به آن‌ها در سطح آگاهانه بی‌خبر یا بی‌توجه است. با این اوصاف، آیا ممکن است خداوند فریب رفتار ظاهری انسان را بخورد؟ آیا اگر امشب به عبادت روی آوریم، می‌توانیم اراده او را بر اساس منفعت خود تغییر دهیم؟ مسلماً چنین نیست. خداوند تحت تأثیر ظواهر اعمال ما قرار نمی‌گیرد و اگر تمام شب را به عبادت بپردازیم تا جایی که جسم ما از فشار عبادت فرسوده شود، باز هم تصمیم او بر اساس مجموع صفات، روحیات، نیت‌ها و کنه رفتار ما خواهد بود، نه آنچه به‌ظاهر انجام می‌دهیم. حال این پرسش به میان می‌آید که با وجود چنین حقیقتی، چه باید کرد؟ آنچه از این مسئله نتیجه می‌شود این است که به نظر می‌رسد راه بسته است؛ زیرا انسان نمی‌تواند ظرف یک شب خود را دگرگون سازد. حتی اگر هزاران نماز بخواند و با زاری و فریاد تلاش کند رحمت خداوند را جلب نماید، او می‌داند که اگر زمان به انسان داده شود، گذر همین زمان قول و قرارهای امشبش را محک خواهد زد و نشان خواهد داد که ما همان آدم قبلی هستیم و هیچ تغییری نکرده‌ایم. با این‌حال، عقل قاصر من به یک راه چاره اشاره می‌کند: نخست، لازم است به صفات خداوند توجه کنیم. خداوند «فعالٌ لما یرید» است؛ یعنی هرچه اراده کند، هیچ‌کس و هیچ‌چیز یارای مانع شدن در برابر اراده او را ندارد. خداوند قادر است هر آنچه را که بخواهد ایجاد کند و هر آنچه را نخواهد نابود سازد. داستان یوسف نمادی از این قدرت است؛ هنگامی که تمام اطرافیان در صدد نابودی او برآمدند، خداوند او را عزیز مصر ساخت. او در توصیف گستره قدرت خود فرموده است«یَمحو ما یشاء و یُثبت»هر چه را اراده کند محو می‌کند و هر چه بخواهد پابرجا و ثابت می‌سازد. این حقیقت به من می‌آموزد که هرچند از جانب من تمام راه ها بسته است اما خداوند مهربان یک راه باز و فراخ باقی گذاشته که عظمت آسمان و زمین در مقایسه با عظمت آن راه ناچیز است و آن همان اراده‌ی غالب الهی است. اراده‌ای زنده، فعال و بی‌حد و حصر که تمام‌ترین صفات را در خود دارد که هر چه هم تصور کنیم فهم ما از آن کامل شده است باز باید بگوییم:سبحان الله. حال ممکن است بپرسید چگونه می‌توان به این اراده غالب و فعال دست یافت؟ من کجا هستم و خداوند کجا؟ فاصله میان انسان و خداوند چقدر است؟ انسان که عاجز از تغییر خود است، چگونه می‌تواند در اراده الهی تأثیر بگذارد؟ پاسخ این است که خداوند به‌قدری مهربان است که راه دسترسی به اراده خویش را اعلام عمومی کرده، اذن داده و حتی امر کرده و حتی با تهدید خواسته ما را وارد این شاه راه کند. هیچ پروتکل پیچیده‌ای در برابر آن قرار نداده است. راهی با کمترین هزینه؛ تنها سرمایه‌ی لازم در این راه نداشتن است. همین که انسان بفهمد هیچ چیز قابل عرضه‌ای ندارد و بر تهی‌دستی و بیچارگی خود واقف شود. هرچه میزان این درک از عجز و ناتوانی بیشتر شود، دسترسی انسان به این راه عظیم گشوده‌تر خواهد شد. دعا به خواست خدا شاه راه تغییر در اراده خداست که بندگانش را حتی با تهدید خواسته در این مسیر پر آرامش و بی خطر داخل کند. بله انسان بازی‌گری حرفه‌ای است و می‌تواند این راه را هم به بازی بگیرد ولی به هر حال تنها راهی که با توجه به آیات و روایات به ذهنم من می‌رسید همین بود. آری بعد از ورود در این راه برای اینکه بی‌ادب نباشیم؛ شبیه دشمنان خدا نباشیم و شباهتی به نیکان برسانیم، به اندازه‌ای که حال داریم و در دام غرور خودبینی نمی‌افتیم؛ نماز بخوانیم، عبادت کنیم، قرآن بخوانیم، محبت کنیم، انفاق کنیم، لعنت کنیم دشمنان اهل بیت را، امید است که برنامه به نفع ما تغییر کند.
خدایا «إنی أمسیت لک عبدا داخرا لا أملک لنفسی نفعا و لا ضرا و لا أصرف عنها سوءا أشهد بذلک علی نفسی و أعترف بضعف قوتی و قلة حیلتی...» تو به فضل خودت پشتیبانم باش...