📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜
#خطبه223
#سؤال 1⃣: ... ﭘﺲ ﺳﺴﺘﻲ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻛﻦ, ﻭ ﺧﻮﺍﺑﺰﺩﮔﻲ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﻴﺪﺍﺭﻱ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻦ، ...
چه زمانی از استقامت دل مان یقین پیدا کنیم؟ اصلاً یقین کردن در این زمینه ممکن است؟
#جواب:
✳️ منظور حضرت در این بخش از #خطبه223 رفتار کردن بر خلاف عادتی است که تابحال داشته ایم.
👈یعنی چون تا حالا غفلت از قیامت داشته ایم و فکر میکردیم برای گناهانمان عذری داریم که آنجا پذیرفته میشود ، ولی اکنون متوجه شدیم که اشتباه میکردیم ، حال باید دقیقاً برعکس عمل کنیم .
👌یعنی تابحال اگر نفسمان سست بود در انجام کارهای مهمی که قیامت بتواند دست ما را بگیرد از این به بعد با عزم جدی به کارهای مهم که حتی ممکن است سخت بنظر برسد برای نفس تنبل ما ، انجام بدهیم .
‼️تا حالا خواب زدگی و کسالت و غفلت چشمهای ما را گرفته بود ، از حالا به بعد باید هوشیاری و تنبه را به او اجبار کنیم تا بیدار باشد و به گناه و غفلت عمر نگذرد .
#سؤال2⃣ :... ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻭ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺳﺨﺖ بلرزد...
این عدالت، مربوط به خالق است؟ (یعنی همه درحالی که عدالت خدا شامل شون میشه برانگیخته می شوند) یا مربوط به مخلوق ؟ (که هیچ مخلوقی بر خلاف دنیا که اختیار داشت و می توانست اعمالی برخلاف عدالت انجام بدهد، حال که قیامت شده این اختیار از او سلب شده است. )
#سؤال3⃣ : تناسب این عبارت در چیست؟ "هیچ چشمی بر خلاف عدالت در هوا گشوده نمیشود"؟ چشم گشودن چه ارتباطی به عدالت داره؟
#جواب :
✍ این عبارت را حضرت آیت الله مکارم بهتر ترجمه کرده اند که عین آن را ارائه می کنم تا سوال شما برطرف شود:
❇️ " در آن هنگام در صحنه عدل و قسط پروردگار (همه اعمال) حتى چشمى که برخلاف حق به آسمان گشوده شده و گامى که آهسته (به ظلم) در زمين برداشته اند، به حق و عادلانه پاداش داده مى شوند.
#سؤال4⃣: این که گفته شده در آن روز چه دلایلی که باطل می شوند و عذر ها که پذیرفته نمی شوند، با آن که می گویند در آن روز، تنها اعضا و جوارح لب به سخن می گشایند وحقایق را می گویند و جایی برای دلیل آوردن های شخص نیست، چگونه قابل توجیه است؟ وقتی دلیل دیگری توسط شخص، قابل مطرح شدن نیست، پس چطور می گویند رد می شود؟
#جواب :
✍ مراد حضرت از دلایلی که باطل می شوند و عذرهایی که پذیرفته نمی شود تصور و توهمی است که گناهکار در دنیا داشته که فلان چیز عذر و حجت من بر گناه بوده و خیال می کرده این عذر و برهان های واهی سبب عفو و نجاتش در قیامت می شود نه اینکه آنجا این عذرها را به زبان می آورد و بعد باطل میشود.
#سؤال5⃣:.... ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﭼﻪ ﺩﻟﻴﻠﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ, ﻭ ﻋﺬﺭﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻧﻤﻲ شود... آیا منظور از عذر پذیرفتنی، نیت و اغراض اعمال است ؟
#جواب :
✅ با توجه به جملات ابتدای خطبه که حضرت فرمودند: برهان گناهکار نادرست ترین برهان هاست وعذرش از توجیه هر فریب خورده ای بی اساس تر ، معلوم میشود:
🔴 که بهترین عذری که در قیامت پذیرفته می شود عمل صالح است در مقابل گناه گناهکار.
#سؤال6⃣: "چشم به برق نجات بدوز و بار سفر بربند"، یعنی این که بعد از فراهم کردن وسایل لازم، بازهم امید نداشته باشیم و امیدمان به برق نجات خدا باشد؟
#جواب :
❇️ معنای درست عبارت عربی این جمله که فرموده اند : « و شم برق النجاة »:
💯 یعنی اینکه در این مسیری که به سمت ابدیت دارید ، به نور هدایت و علایم راهنمایی که خداوند نصب کرده خوب توجه کن تا نجات پیدا کنی .
⏪ ظاهراً ترجمه ای که آقای دشتی فرمودند که ؛ چشم به برق نجات خداوند بدوز برای سؤال کننده مقداری باعث اشتباه شده ، که یعنی عمل به کنار ، به امید برق نجاتی هم باش!
⚠️اما اگر خود محتوای چند جمله آخر که جمع بندی خطبه است را دقت کنیم ،
📢 حضرت میفرمایند :« پس در جستجوی عذری باش که پذیرفته شود ،دلیلی بجوی که استوار باشد ، از دنیای فانی برای آخرت جاویدان توشه بردار.
💬 و با توشه ای که برداشته ای و وسایلی که برای سفر آخرت آماده کرده ای ، حال در مسیر رسیدن به آخرت به علایم راهنمایی که برق نجات را به تو نشان می دهد و مثل علایم راهنمایی و رانندگی که در جاده ها هست مسیر را برای تو روشن میکنند ، به آنها توجه کن .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣 هنگام تلاوت آیات ٣٦و ٣٧ سوره نور《و صبح و شام در آن خانه ها تسبیح می گویند، مردانی که تجارت و معامله ای آنها را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و ادای زکات غافل نمی کند》.فرمود:
1⃣ارزش ياد خدا
♦️همانا خدای سبحان و بزرگ، ياد خود را روشنی بخش دلها قرار داد، تا گوش پس از ناشنوایی بشنود، و چشم پس از كم نوری بنگرد، و انسان پس از دشمنی رام گردد، خداوند كه نعمتهای او گرانقدر است، در دورانهای مختلف روزگار، و در دوران جدایی از رسالت 《تا آمدن پيامبری پس از پيامبر ديگر》 بندگانی داشته كه با آنان در گوش جانشان زمزمه می كرد، و در درون عقلشان با آنان سخن می گفت. كه چراغ هدايت را با نور بيداری در گوشها و ديده ها و دلها برمی افروختند، روزهای خدایی را به ياد می آوردند و مردم را از جلال و بزرگی خدا می ترساندند، آنان نشانه های روشن خدا در بيابانهايند، آن را كه راه ميانه در پيش گرفت می ستودند، و به رستگاری بشارت می دادند، و آن را كه به جانب چپ يا راست كشانده می شد، روش او را زشت می شمردند، و از نابودی هشدار می دادند، همچنان چراغ تاريكيها، و راهنمای پرتگاهها بودند.
2⃣صفات یاد کنندگان خدا (اهل ذکر )
♦️همانا، مردمی است كه ذکر خدا را به جای دنيا برگزيدند، كه هيچ تجارتی يا خريد و فروشی، آنها را از ياد خدا باز نمی دارد، با ياد خدا روزگار می گذرانند، و غافلان را با هشدارهای خود، از كيفرهای الهی می ترسانند. به عدالت فرمان می دهند، و خود عدالت گسترند، از بديها نهی می كنند و خود از آنها پرهيز دارند. با اينكه در دنيا زندگی می كنند گويا آن را رها كرده به آخرت پيوسته اند، سرای ديگر را مشاهده كرده، گويا از مسائل پنهان برزخيان و مدت طولانی اقامتشان آگاهی دارند، و گويا قيامت وعده های خود را برای آنان تحقق بخشيده است، آنان پرده ها ( پرده های آن جهان ) را برای مردم دنيا برداشته اند، می بينند آنچه را كه مردم نمی نگرند، و می شنوند آنچه را كه مردم نمی شنوند، اگر اهل ذكر را در انديشه خود آوری ، و مقامات ستوده آنان، و مجالس آشكارشان را بنگری، می بينی كه آنان نامه های اعمال خود را گشوده، و برای حسابرسی آماده اند كه همه را جبران كردند. اعمال كوچك و بزرگي كه به آنان فرمان داده شدند و كوتاهی كردند، يا اعمالی كه از آن نهی شده و مرتكب گرديدند. بار سنگين گناهان خويش را بر دوش نهاده، و در برداشتن آن ناتوان شدند، گريه در گلويشان شكسته، و با ناله و فرياد می گريند و با يكديگر گفتگو دارند، در پيشگاه پروردگار خويش به پشيمانی اعتراف دارند. آنها نشانه های هدايت، و چراغهای روشنگر تاريكيها می باشند، فرشتگان آنان را در ميان گرفته، و آرامش بر آنها می بارند، درهای آسمان برويشان گشوده، و مقام ارزشمندی برای
آنان آماده كرده اند، مقامی كه خداوند با نظر رحمت به آن می نگرد، و از تلاش آنها راضی ، و منزلت آنهارا می ستايد، دست به دعا برمی دارند، و آمرزش الهی می طلبند، در گرو نيازمندی فضل خدا، و اسيران بزرگی اويند، غم و اندوه طولانی دلهايشان را مجروح، و گريه های پيایی چشمهايشان را آزرده است، دست آنان به طرف تمام درهای اميدواری خدا دراز است، از كسی درخواست می كنند كه بخشش او را كاستی، و درخواست كنندگان او را نوميدی نيست. پس اكنون به خاطر خودت، حساب خويش را بررسی كن زيرا ديگران حسابرسی غير از تو دارند.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه222
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
🌹🕊🌹🕊؛
🕊؛
🌹؛
#خطبه222
#سؤال1⃣ : یعنی ما هر وقت به یاد خدا نیستیم، دیدگانی کم سو و گوش هایی کر داریم؟
#جواب :
✳️ بله چون کسی که از یاد خدا غافل میشود در آن لحظه قطعاً به غیر خدا مشغول است.
👈 چنین کسی حقیقت را نمی بیند و نمی شنود پس از نظر باطنی کر و کور است.
📣 لذا در قرآن هم فرموده است:« من اعرض عن ذکری فانَّ له معیشهً ضنکا و نحشُرُه یوم القیامه اعمی قال ربِّ لِمَ حَشَرتَنی اعمی و قو کُنتُ بصیراً؟ قال کذلک اتَتکَ آیاتُنا فَنَسیتَها»
⏪ پس در قیامتی که باطن و سریرت انسانها برملا میشود کور محشور خواهد شد چون در دنیا کور بوده است.
2⃣: آیا طبق توصیفاتی که در این خطبه در مورد حزن و اندوه دائمی و طولانیِ اهل ذکر، این افراد، آدم هایی بسیار غمگین اما در عین حال آرام هستند؟ جایگاه نشاط در زندگی اهل ذکر کجاست؟
#جواب :
🚫حزن با نشاط منافات ندارد.
«المومن حزنُه فی قّلبِه و بُشرُه فی وّجهِه»
✅ یعنی آنها در خلوت خود از ترس قیامت و نتیجه گناهان دلهایی غمگین و چشمانی بارانی دارند ولی در عین حال امید به رحمت الهی و توفیق اصلاح و جبران و توشه برداشتن از اعمال صالح هم دارند و این امید به آنها نشاط در بندگی و خدمت می دهد.
3⃣ : تعریف راه میانه در این خطبه، همان تعریف میانه روی است که ما اسلام را ملتزم به اون می دانیم؟
#جواب :
❇️ در خود جمله اگر دقت بفرمایید
منظور حضرت در یک تقابل و تضادی روشن است ، یعنی میفرمایند که :
🔊 کسانی که به چپ و راست صراط مستقیم منحرف می شوند را هشدار می دهند.
⬅️ پس معلوم میشود منظور ایشان از میانه روی حرکت در جاده صراط مستقیم است .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🌹
🕊
🌹🕊🌹🕊
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣(پس از خواندن آيه ۱ و٢ سوره تكاثر، 《 افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته تا آنجا كه به ديدار قبرها رفتيد؟.》. فرمود):
قسمت_اول
1⃣هشدار از غفلت زدگی ها
♦️شگفتا چه مقصد بسيار دوری، و چه زيارت كنندگان بيخبری! و چه كار دشوار و مرگباری! پنداشتند كه جای مردگان خالی است، آنها كه سخت مايه عبرتند، و از دور با ياد گذشتگان، فخر می فروشند، آيا به گورهای پدران خويش می نازند؟ و يا به تعداد فراوانی كه در كام مرگ فرو رفته اند؟ آيا خواهان بازگشت اجسادی هستند كه پوسيده شد؟ و حركاتشان به سكون تبديل گشت؟ آنها مايه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر! اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنی روی آورند عاقلانه تر است تا آنان را وسيله فخرفروشی قرار دهند. اما بدانها با ديده های كم سو نگريستند، و با كوته بينی در امواج نادانی فرو رفته اند، اگر حال آنان را از ورای خانه های ويران، و سرزمينهای خالی از زندگان می پرسيدند، هرآينه می گفتند: آنان با گمراهی در زمين فرو خفتند، و شما ناآگاهانه دنباله روی آنان شديد بر روی كاسه های سر آنها راه می رويد. و بر روی جسدهايشان زراعت می كنيد؟ و آنچه به جا گذاشته اند می خوريد، و در خانه های ويران آنها مسكن گرفتيد، و روزگاری كه ميان آنها و شماست بر شما زاری می كند، آنها پيش از شما به كام مرگ فرو رفتند، و برای رسیدن به آبشخور، از شما پیشی گرفتند.
2⃣ شرح حالات رفتگان
♦️ آنها دارای عزتی پايدار، و درجات والای افتخار بودند، پادشاهان حاكم، يا رعيت سرفراز بودند كه سرانجام راه به درون برزخ پيمودند، و زمين آنها را در خود گرفت، و از گوشت بدن های آنان خورد، و از خون آنان نوشيد. پس در شكاف گورها بی جان و بدون حرکت پنهان مانده اند. نه از دگرگونيها اندوهناك، و نه از زلزله ها ترسناك، و نه از فريادهای سخت هراسناكند، غائب شدگانی كه كسی انتظار آنان را نمی كشد، و حاضرانی كه حضور نمی يابند، اجتماعی داشتند و پراكنده شدند، با يكديگر مهربان بودند و جدا گرديدند. اگر يادشان فراموش گشت، يا ديارشان ساكت شد، برای درازی زمان و دوری مكان نيست، بلكه جام مرگ نوشيدند، گويا بودند و لال شدند، شنوا بودند و كر گشتند، و حركاتشان به سكون تبديل شد، چنان آرميدند كه گويا بيهوش بر خاك افتاده و در خواب فرو رفته اند.همسايگانی كه با يكديگر انس نمی گيرند، دوستاني كه به ديدار يكديگر نمی روند، پيوندهای شناسایی در ميانشان پوسيده، و اسباب برادري قطع گرديده است، با اينكه در يك جا گرد آمدند تنهايند، رفيقان يكديگرند و از هم دورند، نه برای شب صبحگاهی می شناسند، و نه برای روز شامگاهی، شب، يا روزی كه به سفر مرگ رفته اند برای آنها جاويدان است. خطرات آن جهان را وحشتناك تر از آنچه می ترسيدند يافتند، و نشانه های آن را بزرگ تر از آن چه می پنداشتند مشاهده كردند، و برای رسيدن به بهشت يا جهنم تا قرارگاه اصلی شان مهلت داده شدند، و جهانی از بيم و اميد برايشان فراهم آمد، اگر می خواستند آنچه را كه ديدند توصيف كنند، زبانشان عاجز می شد. حال اگر آثارشان نابود شد، و اخبارشان فراموش، اما چشمهای عبرت بين، آنها را می نگرد، و گوش جان اخبارشان را می شنود، كه با زبان ديگری با ما حرف می زنند و می گويند:...
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه221
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
قسمت_دوم
3⃣هشدار از پيام مردگان!
♦️چهره های زيبا پژمرده، بدنهای نازپرورده پوسيده شد، و بر اندام خود لباس كهنگی پوشانده ايم، و تنگی قبر ما را در فشار گرفته، وحشت و ترس را از يكديگر به ارث برده ايم. خانه های خاموش قبر بر ما فرو ريخته، و زيبایی های اندام ما را نابود، و نشانه های چهره های ما را دگرگون كرده است، اقامت ما در اين خانه های وحشت زا طولانی شده، نه از مشكلات رهایی يافته، و نه از تنگی قبر گشايشی فراهم شد. مردم! اگر آنها را در انديشه خود بياوريد، يا پرده ها كنار رود، مردگان را در حالتی می نگريد كه حشرات گوشهايشان را خورده، چشمهايشان به جای سرمه پر از خاك گرديده، و زبانهایی كه با سرعت و فصاحت سخن می گفتند پاره پاره شده، قلبها در سينه ها پس از بيداری به خاموشی گراييده ، و در تمام اعضای بدن پوسيدگی تازه ای آشكار شده ، و آنها را زشت گردانيد، و راه آفت زدگی بر اجسادشان گشوده شده، همه تسليم شده، نه دستی برای دفاع، و نه قلبی برای زاری دارند. و آنان را مي بيني كه دلهای خسته از اندوه، و چشمهای پرشده از خاشاك دارند، در حالات اندوهناك آنها دگرگونی ايجاد نمی شود و سختی های آنان برطرف نمی گردد.
4⃣عبرت از گذشتگان
♦️ آه! زمين چقدر اجساد عزيزان خوش سيما را كه با غذاهای لذيذ و رنگين زندگی كردند، و در آغوش نعمتها پرورانده شدند بكام خويش فرو برد، آنان كه می خواستند با شادی غمها را از دل بیرون كنند، و به هنگام مصيبت با سرگرميها، صفای عيش خود را بر هم نزنند، دنيا به آنها و آنها به دنيا می خنديدند، و در سايه خوشگذرانی غفلت زا، بی خبر بودند كه روزگار با خارهای مصيبت زا آنها را درهم كوبيد و گذشت روزگار توانایی شان را گرفت، مرگ از نزديك به آنها نظر دوخت، و غم واندوهی كه انتظارش را نداشتند آنان را فرا گرفت، و غصه های پنهانی كه خيال آن را نمی كردند در جانشان راه يافت، در حالی كه با سلامتی انس داشتند انواع بيماريها در پيكرشان، پديد آمد، و هراسناك به اطبا، كه دستور دادند گرمی را با سردی، و سردی را با گرمی درمان كنند روی آوردند كه بی نتيجه بود زيرا، داروی سردی، گرمی را علاج نكرد، و آنچه برای گرمی بكار بردند، سردی را بيشتر ساخت، و تركيبات و اخلاط مزاج را به اعتدال نياورد، جز آنكه آن بيماری را فزونی داد، تا آنجا كه درمان كننده، خسته، و پرستار سرگردان، و خانواده از ادامه بيماريها سست و ناتوان شدند، و از پاسخ پرسش كنندگان درماندند، و درباره همان خبر حزن آوری كه از او پنهان می داشتند در حضورش به گفتگو پرداختند.
5⃣سختی های لحظه مرگ
♦️ يكی می گفت تا لحظه مرگ بيمار است، ديگری در آرزوی شفا يافتن بود، و سومی خاندانش را به شكيبایی در مرگش دعوت می كرد، و گذشتگان رابه ياد می آورد، در آن حال كه در آستانه مرگ، و ترك دنيا، و جدایی با دوستان بود كه ناگهان اندوهی سخت به او روی آورد، فهم و دركش را گرفت، زبانش به خشكی گراييد، چه مطالب مهمی را می بايست بگويد كه زبانش از گفتن آنها باز ماند، و چه سخنان دردناكی را از شخص بزرگی كه احترامش را نگه ميداشت، يا فرد خردسالی كه به او ترحم می كرد، می شنید وخود را به کری می زد. همانا مرگ سختی هایی دارد كه هراس انگيز و وصف ناشدنی است، و برتر از آن است كه عقلهای اهل دنيا آن را درك كند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه221
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
❆ ๑❀•°°•❁•°•༻❀༺ °•❁•°°•❀๑ ❆
#خطبه221
#سؤال1⃣ : منظور حضرت از «چه کار دشوار و مرگباری»، در میان توصیفات غافلانی که به اموات شان فخر می کردند چیست؟
#جواب :
🔴 اولاً: برای انسانها در همین دنیا هم به شرط اینکه خوب بندگی خدا را بکنند راهی هست که عذاب آخرت و نعمت بهشت را با چشم دل به حقیقتش برسند.
📢 خدا در قرآن کریم میفرمایند: «کلا لوا تعلمون علم الیقین. لترونا الجحیم.»
💬 در همین سوره ی تکاثر یعنی اگر شما به مقام علم الیقین برسید که میتوانید برسید آن موقع قطعاً جهنم را همین الان می دیدید.
⛔️ اما اینکه ما خودمان در غفلت زندگی میکنیم و در اعمال شرعی و توسل به اهل بیت و تعبد نسبت به خدا چشم دلمان کور است؛ دلیل بر این نیست که نتوانیم حقیقت این عذاب ها و یا حقیقت این نعمت ها و لذت های بهشت را در این دنیا ببینیم.
🔴 ثانیاً: آیا ادب بندگی این است که ما حتماً قبل از اینکه هر حرف خدا را بپذیریم باید کاملاً نتیجه و عقاب و ثوابش را به ما نشان بدهد تا ما حرفش را قبول کنیم؟
⁉️ آیا این همه استدلال، اینهمه راهنمایی ، این همه معجزه ، این همه آیات برای اینکه ما یقین کنیم آنچه که خداوند متعال در مورد پاداش اعمال خوب و عقاب اعمال بد به ما فرموده حقیقتا امر بسیار بسیار بزرگ و خطیری است، کافی نیست؟
⏪ بنابراین ادب ایمان و بندگی اقتضا میکند همچنان که خود خدا در قرآن کریم مثل همین آیات سوره تکاثر بیان کرده و آیات دیگر در عذاب و ثواب، با جان و دل به آنها ایمان بیاوریم و لازم نیست که همه چیز را ببینیم تا بپذیریم. این ادب بندگی است.
#سؤال2⃣: چرا با توجه به اینکه انسان ، روی زمین و در دنیا زندگی می کند و اعمال خوب و بد را در دنیا انجام می دهد و تنها ظاهرِ قضیه رو می بیند ، عذاب و عقاب آنچنانی داشته باشد که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بالاتر از چیزی هم هست که توصیف شده است؟
#جواب :
✳️ معنای دقیق این عبارت:
👈 "و خطراً ما افظعه" همان است که در پایان خطبه آمده است یعنی عبارت " و انَّ لِلمَوتِ لَغَمَراتِِ هیَ اَفظَعُ مِن اَن تُستَغرَقَ بآصِفَتِه او تَعتَدِلَ بعُقولِ اهلِ الدنیا"
🔔 همانا مرگ سختی هایی دارد که هراس انگیز و وصف ناشدنی است و برتر از آن است که عقل های اهل دنیا آن را درک کند.
📢 حضرت در ابتدای خطبه میخواهند بفرمایند اینها که برای فخر فروشی به زیارت قبور می روند نمی فهمند که در باطن این قبرها چه صحنه ها و سختیهای هول آور و هراس انگیزی هست!
#سؤال 3⃣ : چرا بعضی گناهانی که در دنیا انجام شده ، عذاب ابدی دارند؟ آیا چند سال انجام آن عمل در دنیا، با عقاب ابدی سازگار است ؟
#جواب :
❎ اثر و طول بقای اثر هر عملی ربطی به مقدار زمان انجام آن عمل ندارد بلکه به کیفیت و اهمیت عمل وابسته است.
⚜مثلاً وقتی یک خیّر در ظرف مدت چند دقیقه چک می کشد و زندگی یک بیمار فقیر را که پول درمانش را ندارد از مرگ نجات می دهد آیا چند دقیقه در مقابل چند پاداش باید قرار بگیرد؟
♻️ یا وقتی کسی ظرف مدت چند ثانیه با ضربه ای بینایی یک نفر را از او می گیرد آیا عذابش باید چند ثانیه باشد؟
#سؤال4⃣ : منظور از اینکه : "برای رسیدن به بهشت وجهنم تا قرارگاه اصلی شان مهلت داده شدند و جهانی از بیم و امید برایشان فراهم آمد ."
این است که در آن دنیا، بازهم تا رسیدن به قرارگاه اصلی اشان که بهشت باشد یا جهنم ، مهلت دارند و ممکن است سرنوشت شان عوض شود ؟ من اینطور متوجه شدم که این مهلت به میت نیست بلکه در مورد خیراتی که بازماندگان برای میت بفرستند و اعمال ما تأخر هست...درست متوجه شدم؟
#جواب :
✍ نه منظور حضرت روشن است.
📢 می فرمایند : آنها خطرات آن جهان را وحشتناک تر از آنچه مى ترسيدند يافتند و آيات و نشانه هاى (پاداش و ثواب) را بزرگتر از آنچه مى پنداشتند، مشاهده کردند .
💯 و براى وصول به هر يک از اين دو نتيجه نهايى (بهشت يا دوزخ) تا رسيدن به قرارگاهشان مهلت داده شدند و عالَمى از بيم و اميد براى آنها فراهم ساخته است که تا رسیدن به پایان کار دائما در حال خوف و رجا هستند که آیا به بهشت می روند یا کارشان ختم به دوزخ خواهد شد.
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
❆ ๑❀•°°•❁•°•༻❀༺ °•❁•°°•❀๑ ❆
❆ ๑❀•°°•❁•°•༻❀༺ °•❁•°°•❀๑ ❆
#خطبه221
#سؤال5⃣ : ... مردم !....مردگان را در حالتی می نگرید که حشرات گوش هایشان را خورده ،...
آیا خورده شدن جسم توسط حشرات و ... برای انسان، عذاب محسوب میشود؟ آیا الان ، حضرت در مقام بیان چنین مسئله ای هستند؟
#جواب :
📛 امیرالمؤمنین علیه السلام با بیان این نکته که حالات متلاشی شدن و اوضاع ترسان جسم مردگان را بیان میکنند در واقع میخواهند به ما هشدار بدهند .
♨️نه اینکه بیان عذاب آن اموات را بکنند.
📢 میخواهند به ما بگویند که اگر در این دنیا معطل زیبایی جسمتان و رسیدن به ظاهرتان شدید بهتر است همین الان ببینید صحنه ای را که شما هم در آینده ی نه چندان دور قطعاً اسیر خاک و حشرات و موجودات درون خاک می شوید.
❌پوسیده میشوید ، چشمان قشنگتان متلاشی میشود ، زبان فصیح و گویای شما تکه تکه میشود ، گوش های شما از بین میرود .
‼️آن لحظه و آن منظره را اگر ببینید آن موقع مراقبت شما از رسیدگی به جان و روحتان بیشتر خواهد شد .
📣 پیامبر عزیز اسلام در یک جمله ی کوتاه میفرمایند : « ما رایت منظرا الا والقبر افزع منه. »
👈 یعنی من هیچ منظره ی ترسناکی را ندیدم مگر اینکه قبر از آن صحنه وحشتناک تر بود.
🚫 اگر ما دائما بیاد داشته باشیم که یک روزی این جسم در خاک میرود و وقتی وارد خاک شد به سرعت میپوسد و از بین میرود و نابود می شود ، به گونه ای که اگر در قبر را میگشودند و آدم ها از بیرون میدیدند که همان آدم زیبا و تنومندی که دائماً به جسم و ظاهرش میرسید چه صحنه ی کریح و زشتی پیدا کرده از رسیدگی به جسم خودشان دست می کشیدند و بیشتر به روح خودشان می رسیدند.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
❆ ๑❀•°°•❁•°•༻❀༺ °•❁•°°•❀๑ ❆
🍀◼️🍀◼️🍀◼️🍀◼️🍀◼️☘
#تبیین_نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
💥بسم الله الرحمن الرحیم💥
✅ امروز،در بحث تبیین نهضت نهج البلاغه خوانی به یک نکته اکتفا میکنیم:
🅾 و آن اینکه، قرار ما از اول کار این بود هر کسی هر بهره ای از این کتاب نورانی میبرد و به هر میزانی که توفیق مطالعه و فهم این کتاب را پیدا میکند ، این موهبت را در خود حبس نکرده و به دیگران هم با کرم وبزرگواری و تواضع برساند .
👈 الحمدلله عده ای از خواهران این توفیق را دارند .
⚠️منتها نکته ای که هست این است ؛ اگر قرار شد برای امیرالمؤمنین و نهج البلاغه کار کنیم ، باید در تراز و شایستگی نهج البلاغه کار کنیم .
🔔 گاه می شنوم که بعضی از خواهرانی که برای اداره جلسات میفرستیم ، یا خودشان دعوت میشوند ، مقداری کم لطفی کرده و بدون مطالعه
و آمادگی وارد جلسه می شوند.
‼️حتی بعضاً خواهران گله کرده اند که وقتی حکمتها را میخوانند یا احیانا سؤالی برای خانمها پیش می آید ، فرد بزرگواری که بعنوان مطلع و با تجربه وارد جلسه می شود ، با استفاده از موبایل و امثال این جوابگو است.
🚫این کمی شایسته نیست !
☑️ ما باید اینقدر مطالعه و انس با نهج البلاغه داشته باشیم ، که تک تک این عبارتها و حقایق به جان ما بنشیند .
⬅️ باید بتوانیم از آنچه به دل ما درست رسیده و فهمیده ایم استفاده کنیم .
❌حقیقت این است که ترس این را دارم که عده ای از خواهران و برادران ما فقط اسم نهج البلاغه ای را داشته باشندخدای ناکرده!!
💯 درحالیکه قرار ما این بود که خودمان هر روز نهج البلاغه بخوانیم.
✅ خدا میداند ، بنده با همه گرفتاری ها و مشغله های زیادی که بخشی اش را شما در جریان هستید ، نه بخاطر اینکه بتوانم در جلسات و منبرها و گفتگو های علمی پاسخگو باشم ، بلکه خودم را محتاج و نیازمند وعاشق این کتاب و معارفش میدانم ، دائما با این کتاب محشورم و می خوانم و هر بار هم استفاده بیشتری میکنم .
⁉️همین #خطبه221 را نگاه میکنم می بینم وقتی به قالب پرسش و پاسخ ، در می آید ، انگار آن عظمت موعظه ای که در آن هست حذف می شود .
✔️دلم می خواست یکبار بنشینیم و با هم این خطبه را بخوانیم فراز به فراز خود را در آن قبرها قرار بدهیم و از موعظه های تکان دهنده ی آن واقعاً عملاً استفاده کنیم .
💯خطبه ای که ابن ابی الحدید معتزلی سنی چنان تعابیر عجیبی در موردش به کار برده ، که قاعدتا انتظار از ما شیعیان و محبان خیلی بیشتر از اوست .
📢 می گوید من بیش از هزار بار این خطبه را خوانده ام و هر بار اندام من به لرزه در آمد ، قلب من شکست و چنان تحت تأثیر موعظه های این خطبه قرار گرفتم ، که هیچ کلامی و هیچ استاد اخلاق دیگری نمی توانست این تأثیرات را در من داشته باشد.
⏪ خلاصه بیایید خودمان جدی تر باشیم و خود را فقیرتر بدانیم نسبت به معارف امیرالمؤمنین و نگذاریم زمانی کار کردن برای دیگران و رساندن نهج البلاغه بدست دیگران خود ما را محروم کند ، که در این صورت به خسران و ضرر مبتلا می شویم .
🔘 خدا ان شاالله به همه ما این توفیق را بدهد و به همه شما هم ان شاالله این سعادت را نصیب کند که هر روز و هر لحظه بیشتر و عمیقتر با این کتاب آشنا بشوید و انس بگیرید .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🍀◼️🍀◼️🍀◼️🍀◼️🍀◼️🍀
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣در وصف سالكان
🔹پوينده راه خدا
♦️عقلش را زنده کرد، و نفس خويش را كشت ، تا آنكه جسمش لاغر، و خشونت اخلاقش به نرمی گراييد، برقی پرنور برای او درخشيد، و راه را برای او روشن كرد، و در راه راست او را كشاند، و از دری به در ديگر برد تا به در سلامت، و سرای جاودانه رساند، كه دو پای او در قرارگاه امن با آرامش تن، استوار شد، این پاداش آن بود كه دل را درست بكار گرفت، و پروردگار خويش را راضی كرد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه220
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
#خطبه220
#سؤال : منظور از برق پر نوری که حضرت بیان فرموده اند چیست ؟
#جواب :
✍ منظور از این نور، همان نور معرفت و معنویّت است که در اثر زنده کردن عقل و میراندن شهوت نفس، براى انسان سالک مى درخشد و مسیر را براى او کاملا روشن مى سازد.
📣 همان گونه که قرآن مجید مى گوید: «(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَّحْمَتِهِ وَیَجْعَلْ لَّکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ)؛
🔊 اى کسانى که ایمان آورده اید، تقواى الهى پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید، تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد که با آن راه را بپمایید».
❌مانند کسانى که در یک بیابان ظلمانى به راه افتاده اند؛ ولى عنایات ربّانى شامل حال آنها مى شود، برقى از آسمان جستن مى کند و مسیر را تا اعماق بیابان به آنها نشان مى دهد.
🔆از نظر عرفان اسلامى انوار هدایت الهى که به دنبال ریاضات نفسانى حاصل مى شود سه مرحله دارد:
🛑 مرحله اوّل : «لوائح» نورى در درون جان آنها مى درخشد؛ ولى چندان دوام نمى یابد.
🛑 مرحله دوم :«لوامع» که با آن سرعت زائل نمى شود؛ ولى سرانجام خاموش مى گردد.
🛑 و مرحله سوم:«طوالع» که بقا و دوام قابل ملاحظه اى دارد و پویندگان راه خدا را از هرگونه انحراف حفظ مى کند.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣(در ميدان نبرد جمل در سال ۳۶ هجری وقتی به جنازه طلحه و عبد الرحمن بن عتاب رسید،فرمود:)
🔹تاسف بر كشتگان جمل
♦️ابومحمد (طلحه) در اين مكان، غريب مانده است! بخدا سوگند خوش نداشتم قريش را زير تابش ستارگان كشته و افتاده بينم! به خونخواهی، بر فرزندان 《عبدمناف》 دست يافتم، ولی سركردگان 《بنی جمح》 از دستم گريختند، آنان برای كاری كه در شان آنها نبود سر برافراشتند، و پيش از رسيدن به آن سركوب شدند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه219
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣