📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣از سخنرانیهای امام علیه السلام در صحرای صفين
(قسمت_اول)
1⃣حقوق اجتماعی
♦️پس از ستايش پروردگار! خداوند سبحان، برای من، بر شما به جهت سرپرستی حكومت، حقی قرار داده، و برای شما همانند حق من، حقی تعيين فرموده است، پس حق گسترده تر از آن است كه وصفش كنند، ولی به هنگام عمل تنگنایی بی مانند دارد.! حق اگر به سود كسی اجراء شود، ناگزير به زيان او نيز روزی به كار رود، و چون به زيان كسی اجراء شود روزی به سود او جريان خواهد داشت. اگر بنا باشد حق به سود كسی اجراء شود و زيانی نداشته باشد، اين مخصوص خدای سبحان است نه ديگر آفريده ها، به خاطر قدرت الهی بر بندگان، و عدالت او بر تمام موجوداتی كه فرمانش بر آنها جاری است، لكن خداوند حق خود را بر بندگان، اطاعت خويش قرار داده، و پاداش آن را دوچندان كرده است، از روی بخشندگی، و گشايشی كه خواسته به بندگان عطا فرمايد.
2⃣حقوق متقابل رهبری و مردم
♦️پس خدای سبحان! برخی از حقوق خود را برای بعضی از مردم واجب كرد، و آن حقوق را در برابر هم گذاشت، كه برخی از حقوق برخی ديگر را واجب گرداند، و حقی بر كسی واجب نمی شود مگر همانند آن را انجام دهد. و در ميان حقوق الهی بزرگترين حق، حق رهبر بر مردم، و حق مردم بر رهبر است، حق واجبی كه خدای سبحان، بر هر دو گروه لازم شمرد، و آن را عامل پايداری پيوند ملت و رهبر، و عزت دين قرار داد. پس رعيت اصلاح نمی شود جز آنكه زمامداران اصلاح گردند، و زمامداران اصلاح نمی شوند جز با درستكاری رعيت. و آنگاه كه مردم حق رهبری را ادا كنند، و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت يابد، و راههای دين پايدار، و نشانه های عدالت برقرار، و سنت پيامبر (صل الله علیه واله وسلم) پايدار گردد، پس روزگار اصلاح شود، و مردم در تداوم حكومت اميدوار، و دشمن در آرزوهايش مايوس می شود. اما اگر مردم بر حكومت چيره شوند، يا زمامدار بر رعيت ستم كند، وحدت كلمه از بين می رود، نشانه های ستم آشكار، و نيرنگبازی در دين فراوان می گردد. و راه گسترده سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) متروك، هواپرستی فراوان، احكام دين تعطيل، و بيماريهای دل فراوان گردد، مردم از اينكه حق بزرگی فراموش می شود، يا باطل خطرناكی در جامعه رواج می يابد، احساس نگرانی نمی كنند، پس در آن زمان نيكان خوار، و بدان قدرتمند می شوند، و كيفر الهی بر بندگان بزرگ و دردناك خواهد بود. پس بر شماست كه يكديگر را نصيحت كنيد، و نيكو همكاری نماييد. درست است كه هيچ كس نمی تواند حق اطاعت خداوندی را چنانكه بايد بگذارد،- هر چند در به دست آوردن رضای خدا حريص باشد، و در كار بندگی تلاش فراوان نمايد- لكن بايد به مقدار توان، حقوق الهی را رعايت كند كه يكی از واجبات الهی، يكديگر را به اندازه توان نصيحت كردن، و برپا داشتن حق، و ياری دادن به يكديگر است. هيچ كس هر چند قدر او در حق بزرگ، و ارزش او در دين بيشتر باشد، بی نياز نيست كه او را در انجام حق ياری رسانند، و هيچ كس گرچه مردم او را خوار شمارند، و در ديده ها بی ارزش باشد، كوچكتر از آن نيست كه كسی را در انجام حق ياری كند يا ديگری به ياری او برخيزد.
(پس يكی از ياران بپا خواست و با سخنی طولانی امام را ستود، حرف شنوایی و اطاعت از امام را اعلام داشت آنگاه امام فرمود:)
كسی كه عظمت خدا در جانش بزرگ، و منزلت او در قلبش والاست، سزاوار است كه هر چه جز خدا را كوچك شمارد، و از او سزاوارتر كسی كه نعمتهای خدا را فراوان در اختيار دارد، و بر خان احسان خدا نشسته است، زيرا نعمت خدا بر كسی بسيار نگردد جز آنكه حقوق الهی بر او فراوان باشد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه216
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣یکی از سخنرانی های امام در صفین
(قسمت_دوم)
3⃣روابط سالم و متقابل رهبر و مردم!
♦️از پست ترين حالات زمامداران در نزد صالحان اين است كه گمان برند آنها دوستدار ستايش باشند، و كشورداری آنان بر كبر و خودپسندی استوار باشد، و خوش ندارم، در خاطر شما بگذرد كه من ستايش را دوست دارم، و خواهان شنيدن آن می باشم، سپاس خدا را كه چنين نبودم، و اگر ستايش را دوست می داشتم، آن را رها می كردم به خاطر فروتنی در پيشگاه خدای سبحان، و بزرگی و بزرگواری كه تنها خدا سزاوار آن است. گاهی مردم، ستودن افرادی را برای كار و تلاش روا می دانند. اما من از شما می خواهم كه مرا با سخنان زيبای خود مستاييد، تا نفس خود را به وظایفی كه نسبت به خدا و شما دارم خارج سازم، و حقوقی كه مانده است بپردازم، و واجباتی كه بر عهده من است و بايد انجام گيرد اداء كنم، پس با من چنانكه با پادشاهان سركش سخن می گويند، حرف نزنيد، و چنانكه از آدمهای خشمگين كناره می گيرند دوری نجوييد، و با ظاهرسازی با من رفتار نكنيد، و گمان مبريد اگر حقی به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پی بزرگ نشان دادن خويشم. زيرا كسی كه شنيدن حق، يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق، يا مشورت در عدالت خودداری نكنيد، زيرا خود را برتر از آنكه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمی دانم، مگر آنكه خداوند مرا حفظ فرمايد، پس همانا من و شما بندگان و مملوك پروردگاريم كه جز او پروردگاری نيست، او مالك ما، و ما را بر نفس خود اختياری نيست، ما را در آنچه بوديم خارج و بدانچه صلاح ما بود درآورد، به جای گمراهی هدايت، و بجای كوری بينایی به ما عطا فرمود.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه216
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣همواره با این کلمات خدا را می خواند
🔹ستايش و نيايش
♦️ستايش خداوندی را سزاست كه شبم را به صبح آورد بی آنكه مرده يا بيمار باشم، نه دردی بر رگهای تنم باقی، و نه به كيفر بدترين كردارم گرفتار كرد، نه بی فرزند و خاندان، و نه از دين رويگردان، و نه منكر پروردگارم، نه ايمانم دگرگون، و نه عقلم آشفته، و نه به عذاب امتهای گذشته گرفتارم. در حالی صبح كردم كه بنده ای بی اختيار و بر نفس خود ستمكارم. خدايا بر تو است كه مرا محكوم فرمايی در حالی كه عذری ندارم، و توان فراهم آوردن چيزی جز آنچه كه تو می بخشایی ندارم، و قدرت حفظ خويش ندارم جز آن كه تو مرا حفظ فرمایی. خدايا به تو پناه می برم از آنكه در سايه بی نيازی تو، تهيدست باشم، يا در پرتو روشنایی هدايت تو گمراه گردم، يا در پناه قدرت تو بر من ستم روا دارند، يا خوار و ذليل باشم در حالی كه كار در دست تو باشد. خدايا ما به تو پناه می بريم از آنكه از فرموده تو بيرون شويم، يا از دين تو خارج گرديم، يا هواهای نفسانی پياپی بر ما فرود آيد، كه از هدايت ارزانی شده از جانب تو سر باز زنيم.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه215
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈
#خطبه215
#سؤال: چرا حضرت از میان تمام نعمتها، از خداوند می خواهند جان را بعنوان نخستین نعمت گرانبها از ایشان بستاند ؟
#جواب:
✳️ منظور امیرالمؤمنین علیه السلام این است که :
♣️ خدایا قبل از اینکه جان ما را از ما بگیری نعمت و موهبت شنوایی ، بینایی ، قدرت جسمانی را از ما مگیر .
👈 یعنی اولین نعمتی که از بین بقیه نعمتها از ما میگیری ، جان ما باشد .
❌ و قبل از آن نعمت دیگری مثل شنوایی یا بینایی و قدرت جسمانی را از ما نگیر .
⛔️ چون انسان اگر در دوران پیری این نعمتها از او گرفته شد ، احساس سر بار بودن بر دیگران می کند و این احساس خوبی نیست !
📢 در دعایی از پیامبر اکرم داریم که : «اللهم امتعنا باسماعنا و ابصارنا وقوتنا ما احییتنا وجعله وارث منا»
⏪ یعنی خداوندا نعمت گوش ، چشم و قدرت جسم و جان ما را تا زمانی که زنده ایم بر ما ارزانی بدار و آنها را وارث ما قرار بده یعنی آنها را برای ما حفظ کن تا لحظه ای که جان داریم.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣در وصف پیامبر و عالمان
1⃣شناخت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم )
♦️گواهی می دهم كه خدا عدل است و دادگر، و دادرس جداكننده حق و باطل است، و گواهی می دهم كه محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستاده او، سرور مخلوقات است. هرگاه آفريدگان را به دو دسته كرد او را بهترين آنها قرار داد. در خاندان او نه زناكار است و نه مردم بدكار. آگاه باشيد! خداوند برای خوبيها گروهی، و برای حق ستونهای استواری، و برای اطاعت نگهدارنده ای قرار داد، و در هر گامی كه در اطاعت برمی داريد ياوری از طرف خدای سبحان وجود دارد كه زبانها به نيروی آنها سخن می گويند، و دلها با كمك آنها استوارند، برای ياری طلبان ياور، و برای شفاخواهان شفادهنده اند.
2⃣ارزش دانشمندان الهی
♦️ بدانيد! بندگانی كه نگاهدار علم خداوندند، و آن را حفظ می كنند، و چشمه های علم الهی را جوشان می سازند، با دوستی او با يكديگر پيوند دارند، و با دوستی يكديگر را ديدار می كنند، جام محبت او را به همديگر می نوشانند، و از آبشخور علم او سيراب می گردند، شك و ترديد در آنها راه نمی يابد، و از يكديگر بدگویی نمی كنند، سرشت و اخلاقشان با اين ويژگيها شكل گرفته است، و بر اين اساس تمام دوستيها و پيوندهايشان استوار است. آنان، چونان بذرهای پاكيزه ای هستند كه در ميان مردم گزينش شده، آنها را برای كاشتن انتخاب و ديگران را رها می كنند، با ازمايشهای مكرر امتياز يافتند، و با پاك كردنهای پی در پی وارسته شدند.
3⃣ پندهای جاودانه
♦️پس آدمی بايد اندرزها را بپذيرد، و پيش از رسيدن رستاخيز پرهيزكار باشد، و به كوتاهی روزگارش انديشه كند، و به ماندن كوتاه در دنيا نظر دوزد تا آن را به منزلگاهی بهتر مبدل سازد، پس برای جایی كه او را می برند، و برای شناسایی سرای ديگر تلاش كند، خوشا به حال كسی كه قلبی سالم دارد، خدای هدايتگر را اطاعت می كند، از شيطان گمراه كننده دوری می گزيند، با راهنمایی مردان الهی با آگاهی به راه سلامت رسيده، و به اطاعت هدايتگرش بپردازد، و به راه رستگاری پيش از آنكه درها بسته شود، و وسائلش قطع گردد بشتابد، در توبه را بگشايد، و گناهان را از بين ببرد. پس به راه راست ايستاده، و به راه حق هدايت شده است.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه214
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄
#خطبه214
#سؤال1⃣ : ... هر گامی که در طاعت بر می دارید ، یاوری از طرف خدای سبحان وجود دارد که زبانها به نیروی آنها سخن می گویند و دلها باکمک آنها استوارند . برای یاری طلبان یاور و برای شفا خواهان ، شفا دهنده اند.
لطفاً دربارهٔ این قسمت توضیح مختصری بفرمایید .
#جواب :
✍ حضرت در این خطبه بعد از توصیف عالی از پیامبر اکرم میفرمایند: که در هیچ عصر و دوره ای عالم از رهروان آن پیامبر خالی نمی شود که امدادهای الهی هم زبانشان را گویا می کند و هم دلهایشان را استوار می سازد.
💯 اساساً این سنت و قانون الهی است که "ان تَنصروا الله ینصرکُم و یُثَبِّت اقدامّکم"
💢 همانطور که زبان موسی را شرح دهد و او را با برادرش هارون تقویت فرمود.(رب اشرَح لی صَدری و یَسِّر لی امری و احلُل عُقدهً مِن لِسانی...)
#سؤال2⃣ : در قسمت دوم #خطبه214 منظور از دانشمندان الهی آیا علما هستند یا...
#جواب :
📌منظور در درجه اول خود اهل بیت هستند.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣آفريدگار بی همتا
1⃣خداشناسی
♦️سپاس خداوندی را سزاست كه از شباهت داشتن به پديده ها برتر است، و از تعريف وصف كنندگان والاتر، و با تدبير شگفتی آورش بر همه بينندگان آشكار، و با بزرگی عزتش بر همه فكرهای انديشمندان پنهان است. داناست نه آن كه آگاهی او از جایی گرفته شده يا در حال فزونی باشد، و يا از كسی فراگيرد، اداره كننده سراسر نظام آفرينش است بی آنكه نيازی به فكر كردن يا انديشه درونی باشد، خدایی كه تاریكی ها او را پنهان نسازد، و از نورها روشنی نگيرد، شب او را نپوشاند، و روز بر او نمی گذرد؛ نه بينایی او از راه ديدگان است، و نه علم او با اطلاعات و اخبار است.
(قسمتی از اين سخنرانی پيرامون پيامبر صل الله علیه و آله وسلم است)
2⃣ويژگيهای پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)
♦️خدا پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) را با روشنایی اسلام فرستاد، و در گزينش، او را بر همه مقدم داشت، با بعثت او شكافها را پر، و سلطه گران پيروز را درهم شكست، و سختی ها را آسان، و ناهمواريها را هموار تا آنكه گمراهی را از چپ و راست تار و مار كرد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه213
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣در نكوهش اصحاب
🔹بسيج مردم برای جنگ با شاميان
♦️خدايا! هر كدام از بندگان تو، كه سخن عادلانه دور از ستمكاری، و اصلاح كننده دور از فسادانگيزی ما را نسبت به دين و دنيا شنيد، و پس از شنيدن سر باز زد، و از ياری كردنت باز ايستاد، و در گرامی داشتن دين تو درنگ كرد، ما تو را بر ضد او به گواهی می طلبيم، ای خدایی كه از بزرگ ترين گواهانی و تمام موجوداتی كه در آسمانها و زمين سكونت دادی! همه را بر ضد او به گواهی دعوت می كنيم با اينكه تو از ياری او بی نيازی، و او را به كيفر گناهانش گرفتار خواهی كرد.
📜 #نهج_البلاغه #خطبه212
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛
#خطبه212
#سؤال : گواهی گرفتن خداوند توسط امام بر ضد بندگانی که از شنیدن سر باز میزنند ، به چه معنی است ؟
#جواب:
✳️ اولاً: این نوع سخن گفتن که در اثنای صحبت با فرد یا جمعیتی خدا را گواه خواسته و عون و پشتیبان خود بگیری- در همه زبانها معمول است- یکی از وجوه بلاغت است.
🔴 و وقتی بکار می رود که سخنگو بخواهد تأکید شدید بر حرف خود بکند و گویا به مخاطب بفهماند اگر تو حرفم را نمی پذیری خدا با آن قدرت نامتناهی پشتیبان من است و تو تاب مقاومت در مقابل خدا را نداری.
✳️ ثانیاً: امیرالمؤمنین علیه السلام هم در این خطبه درصدد تحریک و تشویق کوفیان برای حرکت به سمت مبارزه با اهل شام و معاویه است .
⁉️و چون از طرفی سستی و نامردی در امت خود می بیند
‼️و از سوی دیگر ریشه کن کردن فتنه معاویه برایش بسیار مهم است
⬅️ لذا از نهایت هنر بلاغت و فصاحت بهره می برد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣در قدرت خداوند
🔹شگفتی آفرينش پديده ها
♦️از نشانه های توانایی و عظمت خدا، و شگفتی ظرافتهای صنعت او آن است كه از آب دريای موج زننده، و امواج فراوان شكننده، خشكی آفريد، و به طبقاتی تقسيم كرد، سپس طبقه ها را از هم گشود و هفت آسمان را آفريد، كه به فرمان او برقرار ماندند، و در اندازه های معين استوار شدند. و زمين را آفريد كه دريایی سبز رنگ و روان آن را بر دوش می كشد، زمين در برابر فرمان خدا فروتن، و در برابر شكوه پروردگاری تسليم است، و آب روان از ترس او ايستاد، و سپس صخره ها، تپه ها، و كوههای بزرگ را آفريد، آنها را در جايگاه خود ثابت نگاه داشت، و در قرارگاهشان استقرار بخشيد، پس كوهها در هوا و ريشه های آن در آب رسوخ كرد، كوهها از جاهای پست و هموار سر بيرون كشيده و كم كم ارتفاع يافتند، و ريشه آن در دل زمين ريشه دوانيد، قله ها سر به سوی آسمان
برافراشت، و نوك آنها را طولانی ساخت، تا تكيه گاه زمين، و ميخهای نگهدارنده آن باشد، سپس زمين با حركات شديدی كه داشت آرام گرفت، تا ساكنان خود را نلرزاند، و آنچه بر پشت زمين است سقوط نكند، يا از جای خويش منتقل نگردد. پس پاك و منزه است خدایی كه زمين را در ميان آنهمه از امواج ناآرام، نگهداشت، و پس از رطوبت آن را خشك ساخت، و آن را جايگاه زندگی مخلوقات خود گردانيد، و چون بستری برايشان بگستراند، بر روی دريایی عظيم و ايستاده ای كه روان نيست و تنها بادهای تند آن را بر هم می زند، و ابرهای پرباران آن را می جنباند. (و توجه به اين شگفتی ها درس عبرتی است برای كسی كه بترسد.)
📜 #نهج_البلاغه #خطبه211
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄
#خطبه211
#سؤال1⃣: منظور حضرت از این جمله که ؛ زمین را آفرید که دریایی سبزرنگ و روان،آن را بر دوش میکشد. چیست؟
#جواب :
✅شاید مراد امیرالمؤمنین علیه السلام از آبهای سبز رنگ و روان که زمین را بر دوش خود دارند ، همان مواد مذابی باشد که زیر پوستهٔ زمین جاری است و گهگاهی هم از طریق آتشفشانها بیرون میریزند.
#سؤال2⃣ : چرا حضرت میفرمایند : زمین را بر روی دریایی عظیم و ایستاده ای که روان نیست،بگستراند؟
#جواب :
🔵 چون ابتدا کل زمین را آب فرا گرفته بود و بعد به امر الهی خشکی ها در دل همین آب بوجود آمد.
🔸اکنون زمین در واقع بر روی آن دریای عظیم شکل گرفته دریایی که اگرچه در محیط خود جریانی دارد اما در مجموع ثابت است.
👈 مانند دریای خزر و... که آب در داخل ظرف خود موج و جذر و مد دارد اما از محیط خود جاری نمی شود و به نقاط دیگر ورود نمی کند .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣شخصی از احادیث بدعت آور و گوناگونی که در میان مردم رواج داشت پرسید امام (علیه السلام) فرمود:
قسمت_اول
1⃣اقسام احاديث رواج يافته
♦️احاديثی كه در دسترس مردم قرار دارد، هم حق است هم باطل، هم راست هم دروغ، هم ناسخ هم منسوخ، هم عام هم خاص، هم محكم هم متشابه، هم احاديثی كه به درستی ضبط گرديد و هم احاديثی كه با ظن و گمان روايت شد. در روزگار پيامبر (صل الله علیه و آله وسلم) آنقدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد كه ايستاد و خطابه ايراد كرد و فرمود: 《هر كس از روی عمد به من دروغ نسبت دهد جايگاه او پر از آتش است.》
2⃣اقسام راويان حديث
♦️افرادی كه حديث نقل می كنند چهار دسته اند، كه پنجمي ندارد.
🔹اول- منافقان نفودی : نخست منافقی كه تظاهر به ايمان می كند، و نقاب اسلام بر چهره دارد، نه از گناه می ترسد و نه از آن دوری می جويد و از روی عمد دروغ به پيامبر (صل الله علیه و آله وسلم ) نسبت می دهد. اگر مردم می دانستند كه او منافق دروغگو است، از او نمی پذيرفتند و گفتار دروغين او را تصديق نمی كردند، اما با ناآگاهی می گويند: او از اصحاب پيامبر است، رسول خدا را ديده و از او حديث شنيده، و از او گرفته است، پس حديث دروغين او را قبول می كنند، در صورتيكه خدا تو را از منافقين آنگونه كه لازم بود آگاهاند، و وصف آنان را برای تو بيان داشت، آنان پس از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) باقی ماندند و به پيشوايان گمراهی و دعوت كنندگان به آتش با دروغ و تهمت نزديك شده پس به آنان ولايت و حكومت بخشيدند، و بر گردن مردم سوار گرديدند، و به وسيله آنان به دنيا رسيدند، همانا مردم هم با سلاطين و دنيا هستند، مگر آن كس كه خدا او را حفظ كند، اين يكی از آن چهار گروه است.
🔹 دوم- اشتباه كار : دوم كسی كه از پيامبر (صل الله علیه و آله وسلم) چيزی را به اشتباه شنيده، و سخن آن حضرت را درست حفظ نكرده است، و با توهم چيزی را گرفته، اما از روی عمد دروغ نمی گويد، آنچه در اختيار دارد روايت كرده و به آن عمل می كند و می گويد، من از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) آن را شنيده ام، اگر مسلمانان بدانند كه او اشتباه كرده، و غير واقعی پنداشته، از او نمی پذيرفتند، خودش هم اگر آگاهی می يافت كه اشتباه كرده، آن را رها می كرد.
📣شخصی از احادیث بدعت آور و گوناگونی که در میان مردم رواج داشت پرسید امام (علیه السلام) فرمود:
قسمت_دوم
🔹 سوم- نااگاهانی كه حديث شناس نيستند: و سومی شخصی كه شنيده پيامبر (صل الله علیه و آله) به چيزی امر فرمود، سپس از آن نهی كرد و او نمی داند، يا شنيد كه چيزی را نهی كرد، سپس به آن امر فرمود و او آگاهی ندارد، پس نسخ شده را حفظ كرد ولی ناسخ را نمی داند، اگر بداند كه حديث او منسوخ است تركش می كند، و اگر مسلمانان نيز می دانستند روايت او نسخ شده آن را ترك می كردند.
🔹 چهارم- حافظان راست گفتار: دسته چهارم، آنكه نه به خدا دروغ می بندد و نه به پيامبرش دروغ نسبت می دهد، دروغ را از ترس خدا، و حرمت نگهداشتن از رسول خدا (صل الله علیه و آله) دشمن دارد، در آن چه از پيامبر (صل الله علیه و آله) شنيده اشتباه نكرده، بلكه آن را با تمام جوانبش حفظ كرده است. و آن چنانكه شنيده بدون كم و كاست نقل می كند، پس او ناسخ را حفظ و به آن عمل كرد، و منسوخ را حفظ و از آن دوری جست، خاص و عام، محكم و متشابه، را شناخته، هر كدام را در جای خويش قرار داده است.
3⃣ اقسام اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) :
♦️گاهی سخنی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دارای دو معنا بود، سخنی عام، و سخنی خاص، كسی آن را می شنيد كه مقصود خدا و پيامبرش را از كلام نمی فهميد، پس به معنای دلخواه خود تفسير می كرد، و بدون آنكه معنای واقعی آن را بداند، كه برای چه هدفی صادر شد، و چرا چنين گفته شد، حفظ و نقل می كرد. همه ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) چنان نبودند كه از او چيزی بپرسند و معنای واقعی آن را درخواست كنند تا آنجا كه عده ای دوست داشتند، عربی بيابانی يا سوال كننده ای از آن حضرت چيزی بپرسد و آنها پاسخ آن را بشنوند، اما من هر چه از خاطرم می گذشت می پرسيدم، و حفظ می كردم، پس اين است علل اختلاف رواياتی كه در ميان مردم وجود دارد، و علل اختلاف روايات در نقل حدیث
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه210
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
═════ ೋღ💎ღೋ════
#خطبه210
#سؤال1⃣ : با توجه به اینکه حضرت راویان حدیث را به چهار گروه تقسیم فرمودند ، عذاب گروههای دیگر چه می باشد ؟
#جواب :
✳️ اگر دقت کنید در این دسته بندی که کرده اند حضرت سه گروه دیگر را دروغگو نمی دانند .
🔴 کسانی میدانند که بخاطر ضعف علم و اشرافشان به روایات پیامبر عزیز اسلام ، بدون اینکه قصد و غرض و عمدی داشته باشند اشتباه میکنند .
💯 یقیناً حکم کسی که اشتباه میکند ، و اگر از اشتباهش باخبر شود حتماً جبران می کند که اصلاً عذاب نیست .
#سؤال2⃣ : چرا خداوند بر منافقان (گروه اول) ولایت و حکومت بر مردم را بخشید ؟
#جواب :
✍مراد حضرت از ولایت، حکومت و ریاست است.
⏪ در واقع ایشان در پوشش و لفافه مسأله حکومت خلفای سه گانه قبل از خود را نقد می فرمایند.
⁉️ همان ها که با علم به نالایق بودن خود به مدد نفاق و اجیر کردن جاعلان حدیث نبوی توانستند به حکومت برسند و از این طریق دنیاپرستی خود را ارضا نمایند.
#سؤال3⃣ :آیا نادانی مانع از پرسش یاران رسول الله (ص) در مورد کلامشان می شد یا دلیل دیگری وجود داشت؟
#جواب:
✳️ علت پرسش نکردن از پیامبر گاهی اوقات تکبر و غروری بود که بعضی از اصحاب داشتند و نمی خواستند خودشان سؤال کنند .
⭕️ شاهدش هم این است که منتظر بودند و دوست داشتند یک عرب بیابانی که کنایه از یک انسان بی سواد و خیلی سطحی است، یا سؤال کننده ای از پیامبر چیزی بپرسد ، آنها هم بشنوند و بعد از پیامبر نقل کنند .
🔻پس گاهی غرور و تکبرشان بود
🔻و گاهی اوقات هم واقعاً تنبلی و بی اعتنایی ‼️به مسأله استفاده از علم پیامبر و عدم عطشی که در جامعه بود.
⚠️حتی در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام هم میبینید که مردم بندرت سؤال بدرد بخور و ارزشمند از ایشان می پرسیدند.
📣 در حالیکه خود حضرت مکرر میفرمودند : " سلونی قبل ان تفقدونی "
⁉️ یعنی از من قبل از اینکه مرا از دست بدهید سؤال بپرسید .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═════ ೋღ💎ღೋ════
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣پس از جنگ بصره بر علاءبن زیاد واردشد که از یاران امام بود. وقتی خانه بسیار بزرگ مجلل و وسیع او را دید، فرمود:
1⃣روش استفاده از دنيا
♦️با اين خانه وسيع در دنيا چه می كنی؟ در حالی كه در آخرت به آن نيازمندتری آری اگر بخواهی می توانی با همين خانه به آخرت برسی! در اين خانه وسيع مهمانان را پذيرایی كنی، به خويشاوندان با نيكوكاری بپيوندی، و حقوقی كه بر گردن تو است به صاحبان حق برسانی، پس آنگاه تو با همين خانه وسيع به آخرت نيز می توانی برسی.
(علاء گفت: از برادرم عاصم بن زیاد به شما شکایت میکنم. فرمود: چه شد او را ؟ عبایی پوشیده و از دنیا کناره گرفته است. امام علیه السلام فرمود: او را بیاورید، وقتی آمد به او فرمود:)
2⃣ برخورد با تفكر ترك دنيا
♦️ای دشمنك جان خويش، شيطان سرگردانت كرده، آيا تو به زن و فرزندانت رحم نمی كنی؟ تو می پنداری كه خداوند نعمتهای پاكيزه ای را حلال كرده اما دوست ندارد تو از آنها استفاده كنی؟ تو در برابر خدا كوچكتر از آنی كه اينگونه با تو رفتار كند.
(عاصم گفت: ای امیر مومنان! پس چرا تو با این لباس خشن، و آن غذای ناگوار به سر می بری؟ امام فرمود: )
وای بر تو! من همانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده كه خود را با مردم ناتوان همسو كنند، تا فقر و نداری،
تنگدست را به هيجان نياورد، و به طغيان نكشاند.
📜 #نهج_البلاغه #خطبه209
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
═════ ೋღ🕊ღೋ════
#خطبه209
#سؤال1⃣: با توجه به توصیه های حضرت به علا ابن زیاد و برادرش ، مبحث قناعت را چطور توضیح می فرمایید ؟
#جواب :
✅ قناعت یعنی به همان مقدار از امکانات و روزی که با دسترنج خود نصیبت شده اکتفا کردن.
🔰علاء بن زیاد به فضل خدا از ثروت و مِکنَت خوبی برخوردار بود.
⏪ پس قناعت برای او به معنای بسنده کردن به مال و دارایی خویش بود و عدم وابستگی و احتیاج و قرض از دیگران.
↩️ لذا وضع زندگی او در شأن او بود و منافاتی با قناعت نداشت.
🔴 نقطه مقابل قناعت، حرص و طمعی است که انسان را به سختی خارج از عرف برای تأمین آرزوهای مادی و تجملات گرفتار کند و او را به قرض غیرضروری و درخواست از مردم بکشاند.
#سؤال2⃣: چرا حضرت در این خطبه فرموده اند :" تو در برابر خدا کوچکتر از آنی که اینگونه با تو رفتار کنــــــــد ."
#جواب :
❇️ اگر در عبارت عربی دقت بفرمایید حضرت به این بنده خدایی که دچار زهد منفی و افراط شده میفرمایند :" انت اهون من ذلک "
👈 یعنی تو در نزد خدا جایگاهی به این حساسی نداری که خدا بخواهد به تو چنین سختی را بدهد که از طرفی چیزهایی به تو حلال باشد اما اجازه نداشته باشی استفاده کنی .
👌اگر خواستید معنای درست آن را بفهمید ادامه خطبه را ببینید .
‼️ آنجایی که این شخص به امیر المؤمنین می گوید پس خود شما چرا از حلال و طیبات دنیا استفاده نمی کنید ؟ لباس وصله دار ، غذای سخت ، نان جو و امثال این می خورید ؟
📣 حضرت میفرمایند: وای بر تو ، تو خودت را با من مقایسه می کنی ؟
⚠️ من امام جامعه هستم ، امام جامعه باید در سطح فقیرترین مردم زندگی کند ، این را خدا از من خواسته .
⏪ یعنی من در نظر خدا چنان جایگاه حساس و خطیری دارم که در عین حال که دستم به حلال دنیا می تواند برسد ، به طیبات و رزق خوب و چرب و نرم ، به خودم اجازه نمی دهم که چنین کاری بکنم .
✔️ اما تو در چنین جایگاه حساسی نیستی تا خدا از تو چنین انتظاری داشته باشد .
🔴 ببینید در #نامه45 حضرت وقتی عثمان ابن حنیفی که رفته دنبال غذای چرب و نرم سرمایه دارها را توبیخ میکند ؛
خودش درباره خودش👇👇👇
📣 میفرماید :" من نفس خود را با پرهیزکاری می پرورانم ، تا در روز قیامت که هراسناک ترین روزهاست در امان و در لغزش گاههای آن ثابت قدم باشم .
⏪ اگر میخواستم می توانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافته های ابریشم بزای خود غذا ولباس فراهم آورم .
‼️ اما هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وادارد که طعام های لذیذ بر گزینم .
↩️ در حالیکه در حجاز یا یمامه کسی باشد که به قرص نانی نرسد و یا هرگز شکمی سیر نخورد .
🔘 یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکمهایی که از گرسنگی به پشت چسبیده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد .
↩️ بنابراین حضرت حتی از مسؤلین مثل عثمان ابن حنیف انتظار دارد ، که ولو دستشان می رسد از حلال دنیا حتی چرب و نرم بخورند نباید انجام بدهند .
❌ اما از یک آدم معمولی مثل برادر علا ابن زید انتظار ندارد چنین سختی به خود و خانواده اش بدهد .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═════ ೋღ🕊ღೋ════
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣هنگام شورش یاران، پیرامون حكميت فرمود:
🔹نكوهش از نافرمانی كوفيان
♦️ای مردم! همواره كار من با شما به دلخواه من بود تا آنكه جنگ شما را ناتوان كرد، به خدا اگر جنگ كسانی را از شما گرفت، و جمعی را گذاشت، برای دشمنانتان نيز كوبنده تر بود، من ديروز فرمانده و امير شما بودم ولی امروز فرمانم می دهند، ديروز بازدارنده بودم، كه امروز مرا باز می دارند، شما زنده ماندن را دوست داريد، و من نمی توانم شما را به راهی كه دوست نداريد اجبار كنم.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه208
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣در یکی از روزهای نبرد صفین ، امام حسن(علیه السلام ) را دید که به سرعت در لشکر دشمن در حال پیشروی است، فرمود:)
🔹ضرورت حفظ امامت
♦️اين جوان را نگه داريد تا پشت مرا نشكند، كه دريغم آيد مرگ، حسن و حسين (علیهما السلام) را دريابد، نكند با مرگ آنها نسل رسول خدا (صل الله علیه و آله) از بين برود.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه207
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣امام در جنگ صفین شنید یارانش شامیان را دشنام می دهند، فرمود:
🔹اخلاق در جنگ
♦️من خوش ندارم كه شما دشنام دهنده باشيد، اما اگر كردارشان را تعريف و حالات آنان را بازگو می كرديد به سخن راست نزديك تر، و عذرپذيرتر بوديد، خوب بود بجای دشنام آنان می گفتيد: خدايا! خون ما و آنها را حفظ كن، بين ما و آنان اصلاح فرما، و آنان را از گمراهی به راه راست هدايت كن، تا آنان كه جاهلند، حق را بشناسند، و آنان كه با حق می ستيزند پشيمان شده به حق باز گردند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه206
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣طلحه و زبير پس از بیعت با امام علیه السلام اعتراض کردند که چرا در امور کشور با آنان مشورت نکرده و از آنان کمک نگرفته است. امام علیه السلام فرمود:
🔹برخورد قاطعانه با سران ناكثين (طلحه و زبير)
♦️به اندك چيزی خشمناك شديد، و خوبی های فراوان را از ياد برديد، ممكن است به من خبر دهيد كه كدام حقی را از شما باز داشته ام؟ يا كدام سهم را برای خود برداشته ام، و بر شما ستم كردم؟ و كدام شكايت حقی پيش من آورده شده كه ضعف نشان دادم؟ و كدام فرمان الهی را آگاه نبوده و راه آن را به اشتباه پيموده ام؟ بخدا سوگند! من به خلافت رغبتی نداشته، و به ولايت بر شما علاقه ای نشان نمی دادم، و اين شما بوديد كه مرا به آن دعوت كرديد، و آن را بر من تحميل نموديد، روزی كه خلافت به من رسيد در قرآن نظر دوختم، هر دستوری كه داده، و هر فرمانی كه فرموده پيروی كردم، به راه و رسم پيامبر (صل الله علیه و اله وسلم) اقتدا كردم، پس هيچ نيازی به حكم و رای شما و ديگران ندارم، هنوز چيزی پيش نيامده كه حكم آن را ندانم، و نياز به مشورت شما. و ديگر برادران مسلمان داشته باشم، اگر چنين بود از شما و ديگران رويگردان نبودم. و اما اعتراض شما كه چرا با همه به تساوی رفتار كردم، اين روشی نبود كه به رای خود، و يا با خواسته دل خود انجام داده باشم، بلكه من و شما اين گونه رفتار را از دستورالعملهای پيامبر اسلام (صل الله علیه و آله وسلم) آموختيم، كه چه حكمی آورد؟ و چگونه آن را اجرا فرمود؟ پس در تقسيمی كه خدا به آن فرمان داد به شما نيازی نداشتم. سوگند بخدا! نه شما، و نه ديگران را بر من حقی نيست كه زبان به اعتراض گشايند، خداوند قلبهای شما و ما را به سوی حق هدايت فرمايد، و شكيبایی و استقامت را به ما و شما الهام كند. (سپس فرمود:) خدا رحمت كند آن كس را كه حقی را بنگرد و ياری كند، يا ستمی مشاهده كرده آن را نابود سازد، كه خداوند حق را ياری می كند تا به صاحبش برگرداند.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه205
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣