هدایت شده از «تبادلات گاندویی» پنج شنبه
❲بھنامآࢪامشنامش❳
سلام ادیتور جانا❤️
دنبال یه کانال با کلیی آموزش و ابزار برای ادیت های نانازت هستی؟🧐✨
اینجا کلیی آموزش،ادیت خافان،ابزار ادیت،ایده و... هرچی فکرشو کنییی داریمااا💐🌈
ورود کردن به اینجا=ورود به یه کانال جذاب🌸
ـ ـ ـ ــــــ◗❃◖ـــــــ ـ ـ ـ
اگه دلت یه عالم ابزار ادیت و آموزشای جذاب می خواد کلیک کن و وارد شو⇦https://eitaa.com/joinchat/917569667C0d579a0c00
هدایت شده از «تبادلات گاندویی» پنج شنبه
هدایت شده از «تبادلات گاندویی» پنج شنبه
🌿•بَخشی از رمان اشک و خون 🖤👇🏻
_دیگه وقت دنیااااااا رو نمیگیره!
_من زاده ایرانم آره...همین ایرانی که با زخم هایی که خورد پابرجا ایستاده
_شهید شد!؟
_تاریک بود...درست نمیدیدم که...ولی نسیم خنکی به صورتم برخورد کرد...نگاهی به روبه روم انداختم...یه دره؟دیگه قطعا...ته این ماجرا ترسناکه!
_بازم مثل همیشه اومده کمکم کنه...و موفق هم هست...ولی من تو این مدتی که زندگیش داغون شده حتی نتونستم...یه لحظه حالشو خوب کنم...آرومش کنم...
🌿•بَخشی از رمان مجهول 🦋👇🏻
__علیی...علییی
_نگران نباش پسر فرمانده ات پیش ماست!
_منم پسر پسرتم!
_ت....تب داره
_قول دادی اسممو برام بنویسیااا
_تَ....تَ....تقدیم..به...علی جانم؟...درست خودندمش بابا؟
_بابا...با...است آمد
_از فروشگاه دویدم بیرون...خیابان دور سرم چرخید...نگران نگاهی به این طرف و آن طرف انداختم...من جواب آقا محمد را چهبدهم؟...چه بگویم؟
_علی را در آغوش گرفتم دیگر برایم فرقی نداشت که زنده بمانم یا نه
🌿•انتظار ملکوت:)🌸👇🏻
_داستان ما از میان رَستاخیز هستی ها،گِردباد تَقدیرها،گَردش آسمان و چِلچِله ے مَلَکوتیان گذر میکند!
_کسی که ملکوت برای دیدن او به انتظار سپری مے کند.انتظاری که سالیان سال است طولانی شده و انگار قَصد پایان ندارد!💔
_جناب جبرئیل به همراه میکائیل،اسرافیل و حانیه آنجا ایستاده بودند.!
_رایحه... مأموریت تو از همین حالا آغاز میشود؟
_خنده ای کرد و گفت:نه!...ما باهم دوستیم!
_کسی که عدل و داد را جاودانگی میکند و خَصم و سِتم را سَرنِگون و آرامش همه جا را پُر می کند و عشق جاے جاے قلب عاشقانش را مُعَطر .
منتظریم :)🌸=@Ghalamasheghi
هدایت شده از «تبادلات گاندویی» پنج شنبه
اگر شماهم میخواید که از کانالتون همینجوری تبلیغ بشه در کانال تبادلات عضو بشید توضیحات بیشتر اونجا سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
مدیر های محترم حتما در کانال تبادلات عضو باشید و حتما جذبتون رو پیوی بگید💫
بعد از نیم ساعت همه بنر هارو پاک کنید✅
هدایت شده از «تبادلات گاندویی» پنج شنبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام رفیق 😊✋🏻
این شهید رو میشناسی؟!
خب به احتمال زیاد که میشناسید 😅
اگه هم نه من میگم 😁😎
ایشون شهید احمد مشلب هستن 🙂
شهیدی که همه چیز برایش فراهم بود .....
ولی عشقی که از کودکی به اهل بیت علیهم السلام داشتن
تمام مال و ثروتشون رو گذاشتن و رفتن ...
برای شهادت 🙂☝️🏻
بقیش رو خودتون بیاید به کانال😅
زندگی نامه شون هم سنجاقه😌
http://eitaa.com/joinchat/2902196408C7713f9fd9b
لینک مونه تشریف بیاورید😍😁🦋
هدایت شده از «تبادلات گاندویی» پنج شنبه
♡•┈┈••✾بِسمِࢪبِّالعِشق✾••┈┈•♡
بخشیازࢪمانفداییعشق
خواستم برگردم که حرفی که زد منو سرجام میخکوب کرد:
انقدر دوستت داشتم ک بتونم تحمل کنم،هرچند سخت باشه!
نمیدونستم باید چیکار کنم،نگاش کنم؟یا راهمو بگیرم و برم،بار اولی بود ک علاقشو به زبون میاورد و منو از حس کنجکاوی ک داشتم و نگرانی ک نسبت به علاقه یه طرفه داشتم درآورد،لبخندی گوشه ی لبم نشست و از ناامیدی بیرون اومدم...بالاخره برگشتم و رو بهش گفتم:
ولی...من ترسیدم...ترسیدم تو رو درگیر زندگی کنم ک...
تند پرید وسط حرفمو گفت:
چرا فقط به خودت فکر کردی؟این خودخواهیه...
-اما من نمیدونستم تو هم...حق نداشتی ازم پنهونش کنی..
زل زد تو چشمام و گفت:
خیلی رو داری، توقع داشتی من پاپیش بذارم؟!
ته دلم داشت یچیزی قلقلکم میداد، با پررویی و حالت حق به جانب و شیطنت گفتم:
پس چی؟!مگ نمیگی دوستم داری...
یهو...
____________________________________
خوندی؟!🙂
یه رمان گاندویی با همه ی شخصیتای گاندو و با ژانر امنیتی و با چاشنی خانوادگی و عاشقانه ک اگه یه خطشو بخونی عاشقش میشی🙃تضمینی!
راستی رفیق! دوتا رمان دیگه هم توی این کانال هست...
بنظرم ک یه سر بهشون بزن پشمون نمیشی🤷♀😌
تا دیر نشده بجنب ک از قافله جا میمونی😃
بفرمایید داخل،کانال خودتونه، جلو در بده😄💜
@fadayi_roman
هدایت شده از «تبادلات گاندویی» پنج شنبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما این مستر مو فرفری که یه ملتو عاشق خودش کرده رو میشناسی🙈❤️
میخوام یه پیج بهت معرفی کنم که کلیی فیلم و عکس از جذاب خان میزاره🥲🤍
اگر یه نگاهی به بنر بالا بندازی متوجه میشی چه پست های خفنی میزاره💕🖇
یه سری از فعالیت های خفنش👇🏻
استوری و پست پیج رسمی دلبر جان🥺🌿
یه عاااالمه عکس و فیلم کمیاب از مجید📷💝
فرضیه های جذاااااب😍❣
رمان های خفن و هیجان انگیز🤩💛
کلیییی ادیت جذاب🦄💜
چالش های هیجان انگیز🎁🎈
بدو عضو شو که میخوام بپاکم😌✌️🏻
{پیج در روبیکا}
https://rubika.ir/majid_norouzi_fan
#مجید_نوروزی #رسول #گاندو #زیر_پای_مادر #مرد_بازنده
هدایت شده از بنر حقوقی پاک نشه..! «تبادلات گاندویی»
بهترین رمان هارو اینجا بخون😍👌🏻👇🏻
رمانی از جنس: عشق، هیجان و غم...🥲♥
فکرشو بکن عطیه و رسول خواهر برادرن😐😂
محمد عاشق خواهر رسول شده و رسولم عاشق خواهر محمد شده😂😐
(شخصیت های رمان از سریال گاندو هستن)
ـــــــ
#مدافعان_امنیت⇩
آوا: از وقتی از بیمارستان مرخص شدم همش تو اتاقمم...
حالم اصلا خوب نیست!
نمیدونم واقعیت کدومه!
کی داره راست میگه.. کی داره دروغ میگه!
یعنی رسول بهم دروغ نگفته!
یعنی محمد راست گفت!
داشتم دیوونه میشدم...
با صدای در از افکارم بیرون پریدم...
با صدایی که از ته چاه میومد گفتم:: بفرمایید!
و عطیه وارد شد...
عطیه: با عصبانیت شروع به حرف زدن کردم: آوا تو کی میخوای باور کنی..
کی میخوای باور کنی رسول بیچاره بی گناهه..
چند بار باید واقعیت رو برات توضیح بدیم تا باور کنی...
آوا: حتی یه کلمه هم حرف نزدمو نگاهمو فرش داده بودم...
عطیه: نگام کن...
صدام بلند تر شد:: آوا نگام کن میگممم
آوا: چشمای پراز اشکمو به عطیه دوختم...
عطیه: متوجه حال بدش شدم.. یکم تن صدامو کمتر کردم..
اصلا میدونی الان رسول چه حالی داره!
با بغض ادامه دادم::
بیمارستانه..
از بس ریخته تو خودش..
از بس هرچی گفتیو هیچی نگفت...
بغض و دادم مخلوط شده بود: از بس بهش اهمیت ندادیو بهش تهمت زدی
آوا: اشکام شروع به باریدن کردن...
عطیه: داشتم از اتاق میومدم بیرون که..
ــــــ
رمان هایی تو این کانال قرار میگیرن که هیچ جا نمیتونی پیداشون کنی😍
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
بدووو عضو شووو الان پاک میکنمااااا😱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما این مستر مو فرفری که یه ملتو عاشق خودش کرده رو میشناسی🙈❤️
میخوام یه پیج بهت معرفی کنم که کلیی فیلم و عکس از جذاب خان میزاره🥲🤍
اگر یه نگاهی به بنر بالا بندازی متوجه میشی چه پست های خفنی میزاره💕🖇
یه سری از فعالیت های خفنش👇🏻
استوری و پست پیج رسمی دلبر جان🥺🌿
یه عاااالمه عکس و فیلم کمیاب از مجید📷💝
فرضیه های جذاااااب😍❣
رمان های خفن و هیجان انگیز🤩💛
کلیییی ادیت جذاب🦄💜
چالش های هیجان انگیز🎁🎈
بدو عضو شو که میخوام بپاکم😌✌️🏻
{پیج در روبیکا}
https://rubika.ir/majid_norouzi_fan
#مجید_نوروزی #رسول #گاندو #زیر_پای_مادر #مرد_بازنده
وقت همگی بخیر🌹🍃
هدف ما پیشرفت شماست✅
جذب بالای 80 هم داشتم💫
شرایط تبادلاتمون👇🏻
1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه
2_آمارتون بالای 50 باشه
3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید
جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻
تا نیم ساعت بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌
اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز جمعه»
ی کانال آوردم براتون با رمانهای گاندویی جذااااب😍🤩
همراه با کلی یزید بازی و اتفاقاتی که برای شخصیت ها میوفته😈😄
# اول از همه گاندویی😍
# شکنجه🔪
# اسلحه🔫
# خون💉
# گروگان گیری⛓
# خنجر🗡
# بیمارستان🚑
# عشق💔
# بمب💣
# رویاها و آرزوها🔮
# بلا و مصیبت🖤
# عروسی👰🏻
# تعقیب و گریز🚨
# وصیت نامه📜
# خواهر و برادر👫
# فرمانده👮🏻♂
# و در آخر ... شهادت🥀
و حالا با کلی ماجرای دیگه ....
•https://eitaa.com/romangandoi
بزن رو لینک و عضو شو😉
پشیمون نمیشی👌🏻♥️
گاندویی ها منتظرتونیم✨👌🏻
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز جمعه»
سربازان رهبر همیشه باید پشت هم باشن💪🏼
«کانال سربازان رهبر» یه موقعیت خوبه که همه جوره شارژت کنه🔋🔋🔋
اینجا ما داریم تمرین میکنیم که بشیم یار کوچیکی از ۳۱۳ نفر یاران صاحب الزمان🌅
انشاءالله🤲🏼
آهای دخترا چادراتونو سر کنید که یواش یواش داره وقت ظهور میرسه!!!
⌈🌿°@sarbazan_valli○°.⌋