هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
اگه دنبال یه چنلی که انواع رمان رو بزاره....
رمان های با ژانر های مختلف
عاشقانه ❤ غمگین 😔 کلکلی 😝 پلیسی👮🏻♂️👮🏻♀️ ترسناک 🧟♀️👹و......
وهمچنین بتونی pdf رمان ها رو بخونی.... تو چالش شرکت کنی و جایزه ببری
و رمان های سریالی هم توش باشه
پس بهت این چنل رو معرفی میکنم
و 100% بهتون تضمین میدم که پشیمون نشی
👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿
https://eitaa.com/joinchat/2906652999C6199f8206b
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
#پارت_74
با ببخشید کوتاهی رفتم حیاط که با دیدن آرین عصبی خواستم برگردم که مچ دستم رو گرفت به معنای واقعی کلمه آتیش گرفتم دستش خیلی گرم بود نگاهی کردم زیر بارون #تب و لرز گرفته بود دستش رو که کشید کمی خنک شدم.
ارین: ریحانه... من #دوستت دارم نکن این کار رو با من!
ریحانه: برو دنبال زندگیت آقای علی حامد هیچ وقت و هیچ کجا نمیخوام ببینمت!
نخواستم بببنم چطور خواهش میکرد نخواستم ببینم چطور زیر بارون اشک میریخت نخواستم تب و لرزش رو ببینم و جلوی چشمش با بی رحمی جواب #مثبت به سامان دارم💔
صیغه محرمیت باطل شد و اتمام هرگونه نسبت با آرین!
https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2
پارت واقعی‼️
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
❤️بهترین کانال برای سرگرمی❤️
اینجا کلیپ و پروف و اهنگ، کارتون هرچیزی که باعث میشه حوصلت سر نره هست😉🥰
پس بپره تو این لینکی که اینجا گذاشتم😘👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/xukdtjmko
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
اگر شماهم میخواید که از کانالتون همینجوری تبلیغ بشه در کانال تبادلات عضو بشید توضیحات بیشتر اونجا سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
مدیر های محترم حتما در کانال تبادلات عضو باشید و حتما جذبتون رو پیوی بگید💫
بعد از یک ساعت همه بنر هارو پاک کنید✅
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
به خاطر مقام داداشت باهات ازدواج کردم...!
.
.
رمانی از جنس: عشق، هیجان و غم...🥲♥
فکرشو بکن عطیه و رسول خواهر برادرن😐😂
محمد عاشق خواهر رسول شده و رسولم عاشق خواهر محمد شده😂❤️
ـ
#مدافعان_امنیت⇩
#فصل_دوم
#پارت_12
رسول: سخت بود گفتن این حرفا... نفس عمیقی کشیدم اشکامو پاک کردمو شروع کردم::
من اصلا اون آدمی که فکر میکنی نیستم...
آوا: یعنی چی؟ 🙂🤨
رسول: چشمام پر از اشک بود...
ماجرای کاترین و یادته...
آوا: اهوم...
رسول: اون واقعی بود...
آوا: چییی!
رسول: سکوت کردم....
آوا: چی میگی رسول!
بازم ساکت بود با ضدای بلند تر گفتم: رسول.. حرف بزن
رسول: منو کاترین قرار گذاشته بودیم که کاترین بگه منو کشته و.... ما باهم ازدواج کنیم...
من از اولم...از اولم... ک.. کا.. کاترینو.. دوست داشتم... اون روز سر مراسم عقد اگه کاترین نمیگفت نه... باهاش ازدواج میکردم...
آوا: نزاشتم اشکام سرازیر بشن پاکشون کردم....
رسول من میدونم تو الان تحت فشاری...
اعصابت خورده... حوصله نداری... ولی...
چرا این حرفای دروغو میزنی قربونت برم...
رسول: همشون عین حقیقتن...
باید باور کنی... من به خاطر مقام محمد راضی شدم باهات ازدواج کنم براس اینکه بیشتر به دم و دستگاهش نزدیک بشم.. من کاترینو دوست دارم نه تورو...
آوا: اشکام سرازیر شد..غرورم له شده بود.. دنیا دور سرم میچرخید..
پ.ن: از اولم یکی دیگه رو دوست داشته💔
ـ
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
رمان تا پارت آخر داخل کانال گذاشته شده✅
🛑وارد کانال بشید و پیام سنجاق شده رو مطالعه کنید و روی لینکی که نوشته رمان مدافعان امنیت کلیک کنید
وقت همگی بخیر🌹🍃
هدف ما پیشرفت شماست✅
جذب بالای 80 هم داشتم💫
شرایط تبادلاتمون👇🏻
1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه
2_آمارتون بالای 50 باشه
3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید
جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻
تا نیم ساعت بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌
اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
🍓هدیه ایتا 🍓
🍓پر از هدیه و چالش و پروفایل 🍓
https://eitaa.com/Maaaaaaahh
🍓فقط دخترا عضو بشن🍓
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
سلام
گاندو رو دیدی؟
آخه کیه که گاندو رو ندیده
این کانال همه چی میزاره از رمان گاندو بگیر تا هر چی که فکرشو بکنی
#رمان
#پروفایل
#مداحی
#عکس_بازیگران_گاندو
و خیلی چیزای دیگه حالا یک تیکه رو بخون اگه خوشت اومد برو تو کانالش
👇
رفتیم خونه و ماجرا رو برای روهام و مامان توضیح دادیم
رها: رفتم خونه درو که کلید زدم همه چشما اومد سمتم
سلام
چیزی شده؟
سعید:(دست زد) احسنت رها خانم احسنت شما مگه توی این خاک به دنیا نیومدی چرا اینکارو کردی چرا
رها: چیشده میشه بگی چی شده
سعید: میری جاسوسی این مملکتو میکنی ها مامان بابا اینطوری تربیتت کردن ها
رسول: چرا جاسوسی کردی چرا با امیر و شارلوت رفتی چرا ها چرا
رها (با بغض): من توضیح میدم
سعید: چه توضیحی ها چه توضیحی
رها از جلوی چشمام گمشو برو
حالا اگر دوست داری ادامه ی رمان رو بخونی بیا توی این کانال زود باش 👇
🇮🇷عاشقان شهادت🇮🇷
@dkyhmspek
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
سلام یه کانال هست که فقط چالش های پرداخت میزاره
سارا . 🍓واقعا سال هاست که دنبال کانال پرداخت میگردم 🍓
محیا . 🍌بله الان لینک میدم نری از دست میدی یعنی عالیه تازه تاسیس 🍌
سارا . 🍓ممنونم ازت 🍓
محیا . 🍌لینک کانال 🍌
@Maaaaaaahhj
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
یه کانال پر از کلیپ های گاندویی،عکس نوشته ها گاندویی ، کلی چالش و فال و رمان های جذاب و هیجانی😍😍😍😍😍زود عضو شو تا از دستش ندادی😉😉😉😉https://eitaa.com/tarafdarangondoo
بخشی از رمان #درارزوی_شهادت
#محمد:
بعد از مراسم عروسی که در مهاباد بود به سمت تهران حرکت کردیم.در بین راه تلفنم زنگ خورد.نگاه کردم دیدم عزیزه،وقتی جواب دادم عطیه بود میخواست بپرسه کی میرم خونه.داشتیم صحبت میکردیم که......
میخوای بدونی بقیش چیه ؟😊پس سریع روی لینک بزن و عضو کانال شو😍
راستی توی رمان داوود با خواهر رسول ازدواج میکنه 😍
رسول هم با خواهر داوود 😍
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
_سلام خوبی؟😉
_سلام نه😕
_چرا؟🤔
_یک کانال میخوام که مطالب مذهبی درباره امام زمان و .....بزاره،و مخصوص دخترا باشه.
_اینکه مشکلی نیست 😌
من یک کانال میشناسم پر از این مطالبه🙃🌷
_واقعا؟😍😍
_آره😉
_میشه لینکشو بدی😃
_بله چرا که نه😇
_بفرمایید👇
@ormehdi_1401
_دختران مهدوی☺️💞
_وای چه عالیه😍😍😍😍
_بله 😌🌿
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
رمانی پر از هیجان،غم؛شادی
#درارزوی_شهادت
صدای انفجار اومد......
ممکنه یه مدت نتونن راه برن.......
شارلوت داره از کشور خارج میشهه.........
ته قلبم میدونستم که هیچ اتفاقی برای داوود نمیوفته..................
چه شهادت چه زخمی شدن در راه دفاع از کشور بد نیست🙂...........
بچه پسره اسمشو قراره بذاریم امیرعلی🙂.....................
حلالم کن..................
خط قرمز ما امنیت کشوره!!................
صدایی که همه رو مبهوت کرد.................
دیدی.. بالاخر..ه..نو..ب..ت منم..شد..
نبی.نم.اشک.ت.و.فر.مانده🙂اهم.....
رسولللللللللللللل.........
رسول؟؟؟ رسول مگه آب نمیخواستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.......
مکن تحدیدم از کشتن... که من.. تشنه زارم به خون خویشتن...
شارلوت مریضه......
میخواد تورو ببینه.......
داداشت زنده است.....
باورم نمیشد که بعد 14 سال ازادم کردن.............
چقدر تغییر کرده بود ......
موهاش دیگه داشت سفید میشد.......
خدایا هرچی تو بخوای🙂.........
🇮🇷https://eitaa.com/tarafdarangondoo🇮🇷