گمانام بعد از «ما اوتیتُم مِن العِلمِ»، «إلا قلیلا» را صرفا برای این فرموده که خالا خاطیرین قالماسین، وگرنه همان هم در موضعِ شک است.
.
کسی که میگوید «چرا مغني و سیوطي بخوانیم؟، خب به جایاش ششماه کلاسِ مکالمه میرویم و تمام»، مثل کسی است که به دانشجویانِ ادبیات فارسی میگوید: شما که بلد هستید فارسی حرف بزنید، پس این ادبیات فارسی به چه دردی میخورَد؟
فقال النبيُّ صلی الله علیه و آله:
.. یـٰا عَـلـيُّ أنْـتَ أَصـلُ الـدّیٖـنِ
امروز توی یکی از کانالها یک تبلیغ دیدم «کِرِمِ دورِ چشمِ زهرِ مار».
واقعاً نفهمیدم یارو یهو أعصاباش مکدّر شده فحش داده، یا واقعاً آدمیزاد برداشته حتی از زهرِ مار هم کِرِم درست کرده.
البته شاید هم منظورشان شاشِ مار است، ولی رویشان نشده راستاش را بگویند.
الله عالم.
مهدي عاملي [کانال]
انسان موجودِ عجیبای است. گاهی یک گربه معنای «مواسات با محبوب» را میفهمد، ولی او نـه.
.
نوشته:
پای یارو شکسته، و گربهاش برای همدردی با او مثل او میخوابد.
دراز دَستیِ شیطان، ز دلسیاهیِ ما است
چراغِ دزد به شبْ خوابِ پاسبان باشد
سانتیمانتالترین چیزی که در توجیهِ شببیداری خواندهام این است که «ما از ظلمتِ روزهایمان به تاریکیِ شبهایمان پناه میبریم»
و قانعکنندهترینشان این است که «از روزِمان راضی نیستیم و دوست نداریم باور کنیم که تمام شده است، لذا سعی میکنیم با بیدارماندنمان کِشاش بدهیم، بلکه جبران شد»
البته من شخصاً قیافهام به این مدل حرفها نمیخورَد؛ دربارهی من یک جملهی سوّمای صادق است که میفرماید: «شبها بیدارم، چون من عملاً مسخرهی پدرِ دخترکم هستم؛ تا حضرتاش نیآرمیده، بنده حق ندارم بخوابم.»
ربّنا،
إسلام و شریعتات دست و زبانِ ما را بسته،
پس خودت که در وصفِ جنابات «بَلْ یَداهُ مبسوطَتان» فرمودهای کاری بکن.