eitaa logo
مهدي عاملي [کانال]
84 دنبال‌کننده
210 عکس
69 ویدیو
3 فایل
الـ‌ج‌َبَلیّات ٱلوُسعیٰ ـــــ آتي هناکم بشیئ مما فیه شیئ . آی‌دی بنده: @ameli_urmia . کانال دروس در تلگرام: https://t.me/urmia_arabi/566 . ضيقاها: https://eitaa.com/joinchat/4107206835Cc896182a4c
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ از کسانی که وظیفه‌شان را انجام می‌دهند، تشکر کنیم. چه مأمور شهرداری باشد که آشغال‌ها را جمع می‌کند، چه کارمند و کارگر و فرزند و دانش‌آموز و همسر و دوست. هرکدام وظائف‌ای دارند، که اگر انجام‌شان بدهند سزاوارِ تشکر هستند. این درست نیست که بگوئیم «او صِرفاً وظیفه‌اش را انجام داده است، نه کارِ بیشتر، پس تشکر لازم نیست». مگر عملاً قادر نبود مثلِ خیلی‌های دیگر تنبلی کند یا بپیچانَد؟ مگر ممکن نیست موانع‌ای پیش آمده باشد و او برای وعده‌ای که داده، با آن موانع جنگیده باشد؟ تعهد به وظیفه مگر «کارِ خوب» نیست؟ کارِ خوب تشکر ندارد؟ آن هم در زمانه‌ای که هزار دلیل و محرّک وجود دارد برای بد بودن، و فقط یک دلیل هست برای خوب‌بودن. کسی که چنان وهم‌ای دارد، خودش را در روز قیامت آماده کند برای شنیدنِ اینکه «واجبات که خب وظیفه‌ات بود انجام بدهی، بگو چقدر مستحبات انجام داده‌ای تا فقط بابتِ همان‌ها پاداش‌ات بدهیم». ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌گفت: چرا دویست نمی‌دی یه پرایدِ خوب بگیری پیاده این‌ور و اون‌ور نری؟ گفتم: مردِ مؤمن، من بزرگ‌ترین دستآورد و پس‌اندازِ مالی‌ام توی زندگی این بوده که موجودی بگیرم و دستگاه جواب بدهد «موجودیِ شما برای انجامِ عملیاتِ درخواستی کافی نیست». ‌
‌ موسي آن نور که در طور تمنّا می‌کرد گر گذشتی ز تمنّاش، تماشا می‌کرد ‌
‌ قصه‌ی سُنّی یا کثیرالإلٰه‌شدنِ یک فرد، قصه‌ی چاله و چاه است. ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ [در حالِ گذراندنِ «اونی که به ما ---ده بود، کلاغِ ---دریده بود»ترین أیامِ دوسالِ اخیر.] ‌
مهدي عاملي [کانال]
‌ ‌بو حسین کیم‌دور اولوب انسان‌لارا راهِ نجات خضرلر تشنه لَبین‌دن کسب ائدیر آبِ حیات فکریمه بِیله
. هرچه دادی تو مرا، جمله نهادم به کَف‌ات بِسِتان جان، که بدانی زِ تو نَسْتاندَم هیچ ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ «به سندِ معتبر از خيثمه روايت است كه: به خدمت حضرت امام محمد باقر عليه السّلام رفتم كه آن حضرت را وداع كنم. فرمودند: اى خيثمه، هر كس از شيعيان و دوستانِ ما را كه ببينى سلام من را به ايشان برسان، و ايشان را از جانبِ من وصيّت كن به پرهيزكارى خداوندِ عظيم، و به اينكه نفع رسانند أغنياى شيعيان به فقراى ايشان، و إعانت نمايند أقوياى ايشان ضُعفاء را، و حاضر شوند به تشییع‌ِ جنازه، و در خانه‌ها يكديگر را ملاقات كنند؛ چراکه ملاقاتِ ايشان و صحبت‌داشتنِ ايشان با یکدیگر باعثِ إحياى أمرِ تشيّع مى‌شود. خدا رحمت كند بنده‌اى را كه مذهبِ ما را زنده دارد. عین الحیات، علّامه مجلسی رحمه الله، ص ۴١۴ ‌
هدایت شده از مهدي عاملي [کانال]
‌ ‌امشب شبِ زیارتیِ مولای‌مان حضرت سیدالشهداء أبي‌عبدالله علیه‌السلام است. طبق روایات عدیده‌ی صحیحه، أرواحِ صد و بیست‌ و چهار هزار پیامبر با أوصیای‌شان، که خاتم‌الأنبیاء و أئمه از جمله‌ی ایشان‌اند، برای زیارتِ حضرتِ سیدالشهداء علیه‌السلام در هر پنجشنبه‌شب به سرزمینِ کربلاء می‌آیند. هم‌نوا با أنبیاء و أوصیای ایشان، سه‌بار صدا بزنیم: صلّی اللهُ علیك یا أباعبدالله ‌‌
‌‌ شاید هم خدا توفیق را رفیق ساخت و خلق‌اش را شفیق، تا کلمات‌ای راجع به «وحدت وجود و پلورالیسم دینی، جبریه‌گری، سقوط تکلیف، نفی عذاب و و و» بلغور کنیم. شاید هم نساخت و نشد و این هم خواب‌ای بیش نشد. ‌خواب هم که شکر خدا نه مئونه‌ای دارد، و نه معصیت است. ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خبر، کوتاه بود و جان‌گداز: درسِ‌خارجِ آیت‌الله جوادی آملی، حضور و غیاب می‌شود. ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌ أَلمُؤْمِنُ یَنْظُرُ بِنوٓرِ اللهِ ‌ [و الفاسق یعمی بظلمة إبلیس] ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ نَم‌ای از یَم‌ِ ظرافت‌ها، و گوشه‌ای از مملکتِ شوخ‌طبعی‌هایِ وافرِ آقای هاشم حدّاد: «مرحوم آقا سید هاشم حدّاد می‌فرمود: ما جایی هستیم که جبرئیل را قدرتِ نزدیک‌شدن به آنجا نیست، و از إدراکِ مرتبه‌ی وجودیِ ما عاجز است.» (آیت‌الله محمدحسین طهرانی، حریم‌ِ قدس، صفحه‌ی ۷۷) . پی‌نوشت: طبقِ أحادیثِ متظافره‌ی متزافرة، أعیادِ مسلمینْ چهار است: غدیر و جمعه و فطر و قربان، که غدیر بزرگ‌ترینِ آنها است، و جمعه از فطر و قربانْ برتر است، و امروز جمعه است. ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ [بدون شرح] ‌
‌. عبد الصمد هم نه، العبد الصمد. یک «أشهد أن لا إله إلا أنت» کم داشت، که ظاهراً به این دلیل که خداها أصولاً نباید بمیرند، از خیرش گذشته‌اند. ‌
مرا عاشقی بیاموز گفتم‌اش: اِی مَردِ خُدا، مرا عاشقی بیاموز، تا خدا را همچون عاشقان عبادت کنم. گفت: نخست بگو ببینم آیا هرگز خطّ‌ای خوش، تو را مدهوش کرده است؟ گفتم: نه یا شیخ گفت: هرگز شکفتنِ گل‌ای در باغچه‌ای تو را از غصه‌ها فارغ کرده است؟ گفتم: خیر گفت: هرگز صدایی خوش و دل‌ربا، تو را به وجد آورده است؟ گفتم: خیر گفت: هرگز خلقت شکل‌ای زیبا از بینِ تمام موجودات، تو را چندان دگرگون کرده است که راه از چاه ندانی؟ گفتم: خیر ای استاد، به یاد ندارم. گفت: هرگز زیرِ بارانِ بهاری قدم زده‌ای و لذتِ باران چشیده‌ای؟ گفتم: نه گفت: هرگز به آسمان نگریسته‌ای به انتظارِ برف؟ گفتم: نه گفت: هرگز خنده‌ی کودک‌ای نازنین، تو را به وجد و شوق آورده است؟ گفتم: نه گفت: هرگز غزل‌ای یا بیت‌ای یا سخن‌ای فصیح، چندان تو را بی‌خود کرده است که اگر نشسته‌ای برخیزی و اگر ایستاده‌ای بنشینی؟ گفتم: نه. گفت: هرگز زلالی و لطافتِ آب یا بلندیِ سَرو یا نرمیِ گلبرگ یا کوششِ مورچه‌ای، اشکِ شوق از دیده‌ی تو سرازیر کرده است؟ گفتم: نه گفت: هرگز شده است که بخندی چون دیگری خندان بوده‌، یا بِگِریی چون دیگری گریان بوده؟ گفتم: نه. گفت: هرگز بر انار یا سیب‌ای بیش از زمانی که به خوردن آن صرف می‌کنی چشم دوخته‌ای؟ گفتم: خیر گفت: هرگز عاشقِ کتاب‌ای یا نقش‌ای یا نگاری یا آموزگار و معلّم‌ای شده‌ای؟ گفتم: نه گفت: هرگز دست بر رویِ خویش کشیده‌ای و بر زیبایی و حُسنِ روی‌ات که نعمت خالق است اندیشه کرده‌ای؟ گفتم: نه ای شیخ. گفت: از من دور شو؛ که سنگ‌ و کلوخ‌ای را می‌توان عاشقی آموخت، اما تو را نه‌ ‌
‌ ‌صورت نَبَست در دلِ ما کینه‌ی کسی آیینه هرچه دید را فراموش می‌کند ‌
‌ ‌نزاع بین فلسطین و إسرائیل، جنگ بین مظلوم و ظالم است. جنگ بین حق و باطل است. جنگ بین خدا و إبلیس است. به همین روشنی و وضوح. ‌ و آنهایی که موضع‌ای ندارند، حتی اگر از علماء و مراجع باشند، مثلِ کسانی هستند که أمیرالمؤمنین علیه‌السلام را در صفّین یاری نکرند و گفتند: إحتیاطاً نمی‌آییم. ‌
‌ «عقلاً این إحتمال وجود دارد که إسرائیل سقوط نکند، ولی ما قلباً دوست داریم که إسرائیل سقوط کند» «ما قلباً دوست داریم که إسرائیل سقوط کند، ولی عقلاً این إحتمال وجود دارد که إسرائیل سقوط نکند» ‌ بین این دو جمله، از نگاهِ علمِ «معاني»، فرق وجود دارد. ‌
. یادم افتاد حدود ده‌سال پیش که تلگرام تازه‌تازه داشت مُد می‌شد و گروه‌ها و کانال‌ها راه افتاده بودند، ما هم، که جوان بودیم و خر، توی گروه‌های متنوعِ مذهبی عضو بودیم و مدام مشغولِ مباحثه و به‌قول بزرگ‌ترها «مناظره». با هر مخالف‌ای که بود؛ گاهی با آتئیست‌ها و اگنوستیک‌ها (منکرین خدا و ندانم‌گراها) گاهی با هم‌وطنانِ لائیک، گاهی با سُنّی‌ها از هر صنف‌شان، و البته گاهی با طرفدارانِ سیدصادق شیرازی؛ یک روز توی یکی از همین گروه‌ها بودیم (گروه مناظره‌ی طرفداران و مخالفانِ سیدصادق‌شیرازی) یکی از هم‌فکرهای ما کلیپی از س.ص.شیرازی گذاشت که داشت می‌گفت «زن‌ها حیوانات‌ای هستند که خدا برای مردها و در شکلِ آنها آفریده» و بعدش شروع کرد به توپیدنِ به شیرازی. من به او تذکر دادم که «دوستِ عزیز، من أصلِ این کلیپ را دیده‌ام، اینجا شیرازی درحالِ نقلِ عبارت‌ای از ملّاصدرا است، و این حرف را ملاصدرا گفته است، نه شیرازی. او به اندازه‌ای دنیادوست و شهرت‌پرست و بی‌سواد است که ما برای ردّ‌ِ او نیاز به دروغ‌بستن بر او با این کلیپ‌های تقطیع‌شده نداشته باشیم». با این وضوح و روشنی. چند دقیقه نگذشت که یکی از دوستانِ طلبه‌مان نوشت: «تو خجالت نمی‌کشی که علناً داری از شیرازی‌ها حمایت می‌کنی؟» نوشتم: پیامِ من هنوز موجود است، من صراحتاً نوشته‌ام که او دنیادوست و شهرت‌پرست و بی‌سواد است. چطور می‌توانی این اتهام را به من بزنی؟ شروع کرد به هوچی‌گری و تکرارِ سخنان‌اش، و جالب است که چندنفر هم پیِ حرف‌اش را گرفتند و من را توبیخ و تهدید کردند. القصه؛ مضافاً بر اینکه الأمان از أحمق، ثمّ الأمان ثمّ الأمان، هرقدر که «الحُبُّ یُعمي و یُصمّ»، البغض هم یعمي و یصم. ‌