eitaa logo
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
1.7هزار دنبال‌کننده
833 عکس
96 ویدیو
15 فایل
دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی پژوهشگر مطالعات جنسیت و جامعه کانال‌ها و صفحات من⬇️ https://zil.ink/mimte
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴بانوی پولادین بوسه قاسمیان بر چادر بانوی جهادگر 🔻خانم سبزیان، بانوی شیرازی ای که یک تنه 60 نفر را حافظ قرآن کرده اونم در شهرستان دلگان واقع در استان سیستان و بلوچستان 🚸 جنس اول| رسانه زنان و خانواده https://eitaa.com/joinchat/1736638675C96dbe5b0e6
هدایت شده از علیرضا پناهیان
🔸 هر نوع دین‌داری سطحی و ظاهربینانه، نوعی بت‌پرستی است 📌علیرضا‌ پناهیان در برنامه سحرگاهی سیما(۴): 🔘 گاهی چسبیدن به ظاهرِ یک حکم اخلاقی هم نوعی بت‌پرستی است 🔘 سامری‌های امت پیامبر(ص) معمولاً آدم‌های اخلاقی‌ هستند؛ مثل حسن بصری 🔘 جریان بت‌پرستی که در قرآن آمده، در واقع نحوۀ غلط پرستش خداوند است 🔘 بعضی‌ها مثل بنی‌اسرائیل می‌خواهند در نحوۀ دین‌داری و پرستش خدا دخالت کنند 🔘 چه گرایش‌هایی در انسان‌ها موجب تحریف دین می‌شود؟ 👈 ادامۀ متن را در @Panahian_text ببینید 📢 صوت(۲۲ دقیقه): @Panahian_mp3 🚩 برنامه «ماه من» سحرهای ماه رمضان با حضور علیرضا پناهیان از شبکه سه سیما پخش می‌شود @Panahian_ir
هدایت شده از 💯 جنایات غرب
🇮🇹🇫🇷🔞 جهاد نکاحِ داعش یا ماداماتوی ایتالیا و فرانسه 🔻غرب همواره با مطرح کردن جنایات داعش خصوصا مسأله جهاد نکاح و به کنیزی بردن زنان به تحقیر اسلام پرداخته است. 🔻کانال جنایات غرب قصد دارد پرده از جنایت ایتالیا و فرانسه تحت عنوان «» یا بردارد. 🔻"جیووانا ترنتو" نویسنده ایتالیایی می‌نویسد: در طول اشغال شاخ آفریقا توسط ایتالیا، برای سربازان ایتالیایی نسبتاً معمول بود که دختران سیاهپوست محلی را به عنوان بکار بگیرند، عملی که به نام " ماداماتو " (از کلمه " ماداما " یا معشوقه) شناخته می شود، که مقامات ایتالیایی آن را قانونی می‌دانستند و آن را "نکاح استعماری" می‌خواندند و حتی توسط دولت ایتالیا تشویق می‌شد، همانطور که در در دوره استعماری آن اتفاق افتاد. 🔻کارت پستالهای فراوانی وجود داشت که زیبایی‌های زنان سیاه برهنه را به تصویر می‌کشیدند. تبلیغات دولت ایتالیا به ویژه سعی داشت شاخ آفریقا را سرزمینی پر از امکانات و همچنین پر از زنان زیبا و در دسترس به تصویر بکشد. 🔻همچنین در اریتره و اتیوپی، زن ابتدا اغلب توسط مرد ایتالیایی به عنوان خانه‌دار به کار گرفته می‌شد و سپس برده جنسی می‌شد. 💠"ماداماتو و نکاح استعماری در اتیوپی"| جووانا ترنتو - 🌐https://www.academia.edu/8584111/Madamato_and_Colonial_Concubinage_in_Ethiopia_A_Comparative_Perspective 😔متاسفانه عکس‌ها آنچنان شرم‌آور بود که از انتشار آن معذوریم. کافیست سرچ کنید "madamato" 🔴 چهره واقعی مدعیان حقوق بشر در کانال جنایات غرب 💯 https://eitaa.com/joinchat/1781727232C57b3ed8c49
در استوری‌ها سه پرسش از «نرم‌افزار و گفتمان حجاب» مطرح کردم. در سؤال اول پرسیدم «آیا ایده‌ی حجاب در ایران شکست خورده است؟» در سؤال دوم پرسیدم «منفعت و مزیت حجاب برای خود زن چیست؟» و در سؤال سوم پرسش «تابه‌حال شده وقتی به حجاب فکر می‌کنید و راجع به آن می‌خوانید و می‌شنوید، ترجیح داده باشید مرد باشید؟» را مطرح کردم. البته سؤالات متعددی افزون بر این‌ها می‌توان طرح کرد که من از برخی صرف‌نظر کردم و برخی را در آینده به‌پیش می‌کشم. اما غرض چیست؟ در سه صفحه توضیحات بحث را عرض کردم و در هفت صفحه پاسخ‌های مخاطبان را به سوال دوم. +++ تکمیلی: پاسخ سوال اول 54درصد مثبت بود تکمیلی: پاسخ سوال سوم تقریبا تعداد بله‌ها و خیرها برابر بود!!!! تمرینی: اگر همین رویه و سوالات را برای مقوله «جمعیت و فرزندآوری» طی کنیم، آیا نوع نتایج تغییری می‌کند؟ @Mahdi_Takallou
هدایت شده از بر پا
درباره کشف حجاب ۳ 🔹در مواجهه با این وضع زننده کشف حجابها، دوستانم میپرسند تذکر بدهیم؟ نهی از منکر بکنیم؟ آنها شجاعت تذکر دادن را دارند و غیرتش را هم. اما ابهامشان ناشی از نکته دیگری است که خواهم گفت. به هر حال سوال ساده است. «تذکر بدهیم یا نه؟». جواب من هم روشن است، بله تذکر بدهیم. غیرت دینی ما اگر باقی مانده، باید به چشم بیاید. (من در این یادداشت درباره بلاتکلیفی مسوولین و رسانه ای ها و همینطور دیگر وظایف و مسوولیتهای خود ما بحث نمیکنم.) 🔹اما یک نکته امروز جدی تر از قبل شده، عمل به امر به معروف و نهی از منکر، مثل هر واجب دیگری در فضایی از تزاحمات و تعدد عنوانها انجام میشود و مکلف باید عقلانیت لازم برای انجام آن را کسب کند. اهمیت توجه به این نکته، امروز بیشتر از گذشته است. فرض کنید به اشتباه با کسی از فامیلتان در یک جلسه و جمع خانوادگی، میانه تان بهم خورده باشد. در این فضا کوچکترین رفتار ناشی از تقابل شما باعث برداشت بد طرف مقابل و دیگران و بدتر شدن اوضاع میشود. از یک سو باید برای پوششش مثلا، به او تذکر دهید، در حالیکه موظفید رابطه خود را با او ترمیم کنید. کدام را مقدم میکنید؟ به من باشد میگویم اگر میتوانید تذکر بدهید اما تذکری که همزمان رابطه شما را نیز با او ترمیم کند. بلدید؟ اگر نه، کار را خراب تر نکنید. 🔹ما معتقدیم با این رفتار آدمها مخالفیم نه با خودشان. عمق ارتباطمان با کسانی که خطاکارشان میدانیم به اندازه عمق ایمانمان است. این ارتباط عمیق ایمانی مستحکم تر از رابطه فامیلی است. آیا بلدیم به گونه ای تذکر دهیم که این رابطه فامیلی و ایمانی ما مخدوش نشود؟ آیا بلدیم کاری کنیم که جمع زیادی از ضعیف الحجابها خود را بیرون از جبهه دینی ما به حساب نیاورند؟ بله دشمن روی این کشف حجابها حساب کرده، اما آیا روی اختلافات و دو گانگی ها حساب نکرده؟ خطر این شکن اجتماعی و دشمنی که بین ما ایجاد کرده اند، را احساس میکنیم؟ متوجه هستیم که بخواهیم یا نه ما نماینده نظام دینی هم به حساب میآییم و این جدایی به جدایی خیلی ها از نظام هم کشیده میشود. 🔹من تذکر دادن با این بلوغ و کیفیت را میپسندم. اگر ببینم نمیتوانم انجامش دهم. انجام نمیدهم. تذکری که دلم را خنک کند، جگرم را حال بیاورد نه. تذکری که احساس جدایی مرا از آدمها ایجاد کند نه رفتارشان، نه. تذکری که باعث تضعیف ارتباطات هویتی اجتماعی شود نه. 🔹به گونه ای تذکر بدهیم که ناظر سوم در درونش با ما همراه باشد. ولو به ظاهر همراهی نکند. دوست طلبه ای دارم که در فرودگاه هر چه یک دختر بد دهن و بی ادب به او میگفت و فیلمبرداری هم میکرد، او با احترام و ادب و منطق پاسخ میداد. طوری که مخاطبین دیگر همه به واسطه این ادب و اخلاقش با او همراه شده بودند. سخت است؟ بله سخت است. بله امروز ما هم نیاز به رشد داریم. امر به معروف و نهی از منکر را باید ارتقا دهیم، نیاز به یک فهم کلان و چند ضلعی داریم و نیاز به اخلاق و مهارت اعمال این فهم و بصیرت. 🔹حرف در این باره زیاد است . باز هم خواهم نوشت..... @ali_mahdiyan
چه جریان‌هایی در خلأ سیر می‌کنند؟! @Mahdi_Takallou
این موضع هم نفهمی است و هم انفعال. نفهمی است چون تفاوت بدپوشی به مثابه یک سبک زندگی فردی و بدپوشی به مثابه پروژه‌ی سیاسی را نمی‌فهمد. اولی خرد است و می‌توان از اولویت پایین‌ آن یاد کرد اما دومی کلان است و یقیناً از اصلی‌ترین و حساس‌ترین نقاط افتراقی جهان انقلاب اسلامی و دیگری‌هایش است. از هر منظر تاریخی، تمدنی، جنسیت و هویت، کلامی و... نگاه کنیم و مواضع نیروهای رقیب را پیگیری کنیم، نمی‌توانیم اولویت بالای این مقوله را نادیده بگیریم. مقوله حجاب کاملاً هویتی است و اولین نقطه‌ی اثر آن هویت زن و زنانگی است. اما همزمان ناشی از انفعال هم هست. وقتی هر دو سوی دوگانه‌‌های کاذب به انسداد می‌رسد فرایند انکار و پاپس‌کشیدن‌ها هم آغاز می‌شود. @Mahdi_Takallou
حجاب سیاسی این عبارت که «باید دست از حجاب سیاسی برداریم» تک‌تک اجزاء و مفاهیمش محل ابهام و تشتت است. منتهی مستقل از نقد معرفتی من رواج این ایده را بیشتر ناشی از ریشه‌هایی روانی می‌بینم. نوعی حالت تسکین‌دهندگی در این ایده‌ها وجود دارد که البته غالباً نتیجه‌ی عکس می‌دهد. از قضا باید عرض کنم این دست مواضع هم محصول نقص‌ها و عیب‌های «گفتمان حجاب» است. به هر حال، سیاست‌زدایی از حجاب نه مطلوب است نه ممکن و نه به‌طورکلی اساساً صورت‌مسأله به درستی تنظیم شده. مادامی که اراده‌ی برخی قدرت‌ها بر استثمار زنان به اشکالی خاص شکل گرفته، استقلال و به تبع آن عزت (و خیلی چیزهای دیگر) اجازه نمی‌دهد ناظر به این شرایط آرایش متناسب نداشته باشیم. حجاب اگر کانون نزاع است به این دلیل است که زن موطن نزاع واقع شده. و اتفاقاً انقلاب اسلامی با تکیه بر حجاب سیاسی (سیاست نه به معنایی که عامیانه مصرف می‌شود و ناشیانه در عرض فرهنگ، اقتصاد و ... قرار می‌گیرد) بر پهلوی غلبه کرد. @Mahdi_Takallou
درباره حجاب سیاسی
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
درباره حجاب سیاسی
درباره‌ی حجاب سیاسی دوگانه‌ی حجاب فرهنگی یا سیاسی کاذب است. فرهنگ قدرت و قدرت‌آفرین است چرا که انسان‌ها وقتی تجربه‌های فکری و عملی خود را به فرهنگ تبدیل می‌کنند، در حقیقت اراده‌ی خود را از سطح فردی به سطح اجتماعی توسعه داده‌اند. پیش از فرهنگ، اراده‌ی انسان در محدوده‌ی «شخصیت فردی» خودش محصور است؛ اما پس از فرهنگ انسان‌ها اراده‌ی خود را به اندازه‌ی «وضعیت عمومی» بزرگ کرده‌اند. درگیری وضعیت‌های متناقض، لحظه‌ی تولد سیاست است. اگر بخشی از انسان‌ها (مردان) به دنبال وضعیتی باشند که در آن زنان یا محذوف‌اند یا کالا یا کارگر، هر کنشی خلاف این نظم، سیاسی است و هر زن کنشگری که چنین نظمی را برنمی‌تابد و در تخریب و تحدید آن می‌کوشد زنی سیاسی است. اگر بازار زورگویان و سوداگران با به زیر کشیدن زن از جایگاه حقیقی خود سکه می‌شود و اگر استبداد متحجران با حذف زن استمرار می‌یابد، هر کسی که به هر طریقی تصویر و معنای دیگری از زن را برساخت می‌کند، سیاست‌ورزی کرده است. دعوای سیاست دعوای اراده‌هاست، میدان سیاست میدان زندگی‌ها و سرنوشت‌هاست. تنها زمانی که یک «وضعیت» فرهنگی، بی‌هیچ رقیبی و هیچ مقاومت و مخالفتی مستقر شود سیاست به این معنا پایان یافته‌است؛ آنگاه شما می‌توانید در این نظم یکنواخت از سیاسی نبودن چیزها صحبت کنید. اما اگر اراده‌های رقیبان بر انقیاد و استثمار هر بخشی از زندگی انسان‌ها شکل بگیرد، آن بخش در میدان سیاست تعیین‌کننده است. اگر آن‌ها بخواهند هویت انسان‌ها را معنا کنند هویت هم به میدان سیاست تبدیل شده است. اگر رقیبان بخواهند زن را به طور خاص از هویت خود تهی کرده و بر سرنوشت او مسلط شوند، موضوع هویت زن با تمام اجزائش دیگر سیاسی است. به همان میزانی که زن سیاسی است، جهانی که این زن می‌آفریند، نمادی که این زن خلق می‌کند، معنایی که به چیزها می‌بخشد و عناصری که او از رقیب تصاحب می‌کند سیاسی است. به نقش بی‌بدیل زنان در پیروزی اسلام سیاسی بنگرید و ببینید که این زن نه فقط شخصاً بلکه با تمام نمادها و نرم‌افزار پیرامونی‌اش دائماً در حال گستردن سپهر فرهنگی و سیاسی خود بوده است. این موضوع تنها به حجاب و چادر محدود نمی‌شود. لالایی‌ها، مناسک، خانه‌ و شئون دیگر از او همگی رنگ و بوی سیاست گرفته است. کسانی که می‌خواهند از حجاب سیاست‌زدایی کنند و در مقابل حجاب فرهنگی را قرار می‌دهند، ناآگاهانه در همه‌گیری وضعیتی که رقیبان تمنا دارند می‌کوشند. چرا؟ چون فرهنگ و عناصر فرهنگی همگی سیاسی‌اند. آن‌ها گمان می‌کنند با غیرسیاسی کردن حجاب، یک عامل وحدت‌شکن را حذف کرده‌اند. اما بی‌آنکه بدانند چنته‌ی خود را خالی کرده‌اند. @Mahdi_Takallou
✍🏻 نادر ابراهیمی: "دختر سیاسی، بهتر از پسر سیاسی است. مردان، انگار که برای حضور در معرکه‌ سیاست به دنیا می‌آیند؛ اما زنان، بر این میدان منت می‌گذارند که پا در آن می‌نهند. هر جا زنی هست که به خاطر عدالت می‌جنگد، آنجا عطری پیچیده است شیرین و شورانگیز و بهشتی. ما بدون زنان خوب، مردان کوچکیم." 📚 آتش بدون دود 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
وقتی همه‌ی بحران‌های کشور به "مردمی‌نبودن" ختم می‌شود. بخش اول ✍مریم‌منصوری امسال حضرت آقا(سایه‌شان مستدام) روز اول فروردین ۱۴۰۲، بعد از چندسال تعطیلی، مجددا در حریم رضوی با مردم دیدار داشتند. ایشان در بخشی از سخنانشان، مجددا و کماکان بر "مردمی بودن" امور از جمله اقتصاد تاکید ورزیدند. به‌نظر می‌رسد که فراتر از بحران‌های نهادی، مانند بحران در اقتصاد، سیاست یا فرهنگ، مساله‌ی اصلی، نوع مواجهه‌ی دولت‌ها و حاکمیت با مردم‌ است که مساله‌ای ظاهرا سهل‌ اما دقیق و نیازمند تامل جدی است. رهیافت "خدمت" رهیافتی است که به زعم نگارنده، علیرغم محسناتی که بلحاظ ایدئولوژیک به خصوص در اوایل انقلاب اسلامی داشت، نه تنها دوَل را زعیم و بلکه "عقل برتر" مردم می‌انگاشت، بلکه رفته‌رفته، موجب گردید تا نه تنها دست مردم از بسیاری از امور کوتاه گردد، بلکه عملا، توقع مردم نیز صرفا به "اخذ هرچه بیشتر خدمات" میل یابد و این، آغازی بر پایان "عاملیت جدی مردم"_امری که بخشی از هسته‌ی سخت انقلاب اسلامی‌ تعریف شده_بود. در تمامی این سال‌ها، دولتهای مختلف، عمدتا خود را در جایگاه نخبه‌هایی معرفی می‌کردند که یا باید بگویند و مردم "تَکرار" کنند، یا کلفت‌وار، هرچه مردم خواستند تامین‌کنند و همه چیز را خود برعهده گیرند که به نظر می‌رسد در دومی هم یک نخبه‌گرایی غیرهدفمند، نازل و قابض وجود دارد که همچون خادم عالم خود را به کار مشغول می‌دارد تا رفع حاجت عامه شود. به موازات این رویکردهای عقیم، اما، امامین انقلاب، مکررا بر "مردم، مردمی‌بودن و مردمی‌سازی" امور تاکید ورزیده‌اند. رهبر انقلاب بارها، رمز پیروزی را ورود آحاد مردان و زنان برای حل مسائل کشور برشمرده‌اند. ورودی که عاملیت جدی مردم را می‌طلبد، اما این عاملیت، با قیوداتی در مسیر رشد و کمال، قرار دارد. به نظر می‌رسد، نهادهای میانی نیز بر طبل این نخبه‌سالاری‌ها کوبیده‌اند و مناسبات نامتناسب با ایده‌های اصلی امامین انقلاب، روز به روز بیشتر مشاهده می‌شود. دولت‌ها باید بپذیرند که بدون مردم، ناتوانند! که اگر پذیرفته بودند، شاهد "گفتگوی بیشتر سیاستمدار با مردم" بودیم؛ شاهد "قائل بودن به حدی از عقلانیت جمعی برای عاملیت مردم " بودیم، شاهد رفتارهای "غیرمتکفلانه‌تر" بودیم. مردم ایران، به‌برکت نفس حضرت روح‌الله و خون‌های مظلومانه‌ای که دراین مسیر ریخته شد، به "نوع اخیری" مبدل شدند که با ایشان، رفتاری از جنس رفتار دولتهای مدرن یا اربابان فئودالی انصاف نیست. ابهام در نحوه‌ی مناسبات میان مردم و حاکمیت، هزینه‌های گزافی را بر دوش مردم و حاکمیت تحمیل کرده،که به نظر می‌رسد حل این مهم، در ساحت تفکر فلسفی امکان‌پذیر است، وگرنه با این تفرُّق در مسیر، محکوم به شکست روزافزونیم. @azmanegasht