تَعَلُّق؛ محور تحول در وجود انسان
حرکت انسان تابع تعلق اوست. یعنی انسان در جهت تعلق خود حرکت می کند. به این ترتیب می توان انسان را چنین تعریف کرد: انسان موجودی است متحرک که حرکت او نتیجه تعلق او و درجهت تعلق اوست.
یعنی تعلق هم علت موجده حرکت است، هم علت مُبقیه حرکت و هم جهت دهنده به حرکت و اگر قبول کنیم که تحولات انسان مستقیماً نتیجه حرکت اوست. به این نتیجه میرسیم که ((تحولات انسان نتیجه تعلقات اوست)).
تعلق، محور تحول در انسان، مرحوم آیت الله حائری شیرازی، ص ۱۹
هدایت شده از سلوک و عرفان در عمل (حضرت آیت الله یزدانپناه)
8.MP3
17.2M
وقتی امام در پاریس بودند، تلفن می شد چرا به زنان اجازه می دهند به خیابانها بیایند، این کار، انقلاب را مخدوش می کند و ایشان به نام یک مرجع نباید اجازۀ چنین کاری را بدهند.
اما امام در جواب این عده می فرمودند: رسالت من همین است و من مسئولیت دارم به زنان بگویم در راهی که تاکنون رفته اید باید تجدید نظر کنید، به صحنه بیایید، در خراب کردن بنیان شاهنشاهی مشارکت کنید، درس بخوانید و به دانشگاه بروید. (محمدعلی انصاری کرمانی)
✅️ @agha_ruhollah
هدایت شده از تربیت و حکمرانی
#آیت_الله_خامنهای فرمودند: من حدس قوی میزنم که این [#کنترل_جمعیت] یک نقشه خارجی باشد و با این امر #موافق_نیستم و در ملاقاتی که با جناب حجتالاسلام آقای رفسنجانی داشتم ایشان را راجع به خطر این امر گوشزد کردم. ایشان گفتند: این[هم] یک نظری است. و دیگر گفتاری نداشتند.
(علامه طهرانی،#رساله_نکاحیه،انتشارات ملک اعظم،ص۲۰۱)
🆔️ @rajaaei_ir
اولین چیزی که توجه مخاطب را در قاب زیر جلب میکند، صورت شهید عجمیان است که سهم زیادی را از پهنهی کادر به خود اختصاص داده و چشمان خیرهی او انگار میخواهد چیزی بگوید یا بنحوی سر گفتگو را با تو باز کند. تا همینجا ما گمان میکنیم قرار است در مجلسی بنشینیم که روحالله بر صدر آن... نشسته و ما شنونده و مخاطب او هستیم اما به سرعت با حرکت عمودی چشم ما از پایین به بالا چیدمان این مجلس تغییر کرده و روحالله صدر مجلس را به زنی که گویی از پشت پردهی تاریخ به روی صحنه آمده واگذار میکند. ما در این لحظه قرارست ماجرا را از نگاه این زن بخوانیم و بشنویم. به دلیل نوع چیدمان عناصر بصری در کادر و نوع ژست مادر شهید (بهدرستی) فرع و ذیل او قرار گرفته است. چهرهی مصمم اما مغموم مادر به عنوان نقش اول داستان و صدرنشین مجلس خیالی من، اینگونه به ذهن متبادر میکند که شهید چیزی جز یکی از دستاوردها و کنشهای این زن نیست. حالا انتظار داشتیم از زبان شهید چه بشنویم؟ مهمترین پیرنگ داستان روحالله چه بود؟ غربت؟ غریب ماندن؟ مولف محترم عیناً همینها را با ترسیمی که کرده در زن نشان میدهد. ما در اصل انگار داشتیم قصهی زنی را پیگیری میکردیم که در برهوت یک بیابان غریب مانده. بیابانی که از نوع ویرایش عکس و اصلاح رنگها در بافت سیاه و سفید احساس و دیده میشود در حقیقت همان خانهی ساده و مینیمال این زن است. خانهای که گویی دیوارهایش فروریخته و با بیابان یکی شده. و بیابان هم شاید استعارهای از تهران باشد. اگر قرار باشد برای اثر یک اسم انتخاب کنم میگویم: «در محفل صاحبان خاموش تاریخ».
صاحب اثر: وهب رامزی
@Mahdi_Takallou
هدایت شده از علوم انسانی اسلامی
▫️فقه استخوانبندی و در واقع ستون فقرات زندگی اجتماعی است.
▫️تخصّصگرایی فکر خیلی خوبی است، منتها غفلت نشود از برخی از عیوب تخصّص.
سید علی خامنه ای ۱۸/۰۲/۱۳۹۸
🔹یک عدّهای خیال میکنند فقه، چون اسمش فروع دین است یعنی کارهای فرعی؛ نخیر، فقه استخوانبندی و در واقع ستون فقرات زندگی اجتماعی است؛ فقه این است، متکفّل این است. حالا اگر ما به خیلی از بخشهایش توجّه نمیکنیم، نقص از ما است وَالّا فقه یعنی ادارهی زندگی، یعنی تبیین نظام زندگی اجتماعی و سیاسی.
🔹 بالاخره اینکه ما در این زمینه تخصّصگرایی کنیم و تخصّصها را هر چه ریزتر کنیم، البتّه فکر خیلی خوبی است، دارد هم میشود، منتها غفلت نشود از برخی از عیوب تخصّص. سالها است عدّهای از متفکّرین در دنیا به این نتیجه رسیدهاند که تخصّصی شدن در کنار منافعی که دارد، مضارّی هم دارد. برخی از علوم بینرشتهای و مانند اینها برای این است که این نقصها را جبران کند؛ شما هم اگر چنانچه دنبال تخصّص میروید، باید به این نکته توجّه کنید که تخصّص خوب است امّا در کنارش ممکن است عیوبی هم داشته باشد که باید به آن برسید.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
💢تحفهای اصفهانی اندر باب بیحجابی💢 (1)
صفحه 1 از 3
الان که در حدود ساعت 4 بامداد در حال خستگی این مطلب را مینویسم، چند ساعتی است که از یک سفر حدود 50 ساعته از اصفهان برگشتهام.
سفری خانوادگی که در آن باغ پرندگان، سی و سه پل، زینبیه، اکواریم، پارک جنگلی ناژوان را قریب به 25 ساعت از نزدیک مشاهده کردهام.
🔹 و اما گزارشی از این سفر:
➖در اماکنی که ذکر شد (به جز پارک جنگلی ناژوان که تعداد کمتر بود)، تقریبا بین 15 درصد سر برهنه (بیحجاب) به چشم میآمد.
➖تقریبا به همین مقدار هم محجبه دیده میشد. (این تعداد در پارک جنگلی ناژوان بیشتر بود که شاید علت آن این بود که اماکن دیگری که ذکر شد، توریستیتر محسوب میشوند.)
➖تقریبا اکثر قریب به اتفاق جامعه مذهبی، تذکر لسانی هم نمیدهند و با تعدادی از آنها که صحبت کردم قائل بودند: «ما مردم نمیتوانیم درگیر شویم و این کار حاکمیت است و ما حداکثر بتوانیم به لطافت تمام تذکر لسانی بدهیم». بگذریم که همین ها هم اکثر تذکر لسانی لطیف و لیّن هم نمیدادند.
➖به جز بخش «آکواریم»، در بقیه مکانهایی که گفته شد، هیچ تذکر و یا هشداری از توسط متولیان اداره و بخش حراست به مراجعه کنندگان داده نمیشد و البته این بار هم یک بنر بزرگ بر سر در همه این اماکن زده بودند که «از دادن خدمات به افراد بیحجاب معذوریم و ... و طبق ماده فلانِ قانونِ فلان کسانی که کار حرامی را در سطح عموم جامعه انجام دهند، تا فلان تومان جریمه میشوند یا تا فلان تعداد شلاق میخورند. 🧐🙃»
➖ در بخش آکواریوم، چند جوان تقریبا شیک پوش امروزی که ازانتظامات آنجا بودند و هر چند دقیقه یکبار فریاد میزدند: «عکسبرداری و فیلمبرداری از ماهیها با فلش ممنوع است»، با دیدن خانومی که شال و روسری به سر نداشت، نه خیلی آهسته و نه خیلی بلند میگفتند: «لطفا روسری و شالتان را روی سرتان بیندازید!». این تقریبا مؤثرترین کاری بود که درباره حجاب در این چند روز دیدهام.
➖البته بودند افراد مذهبی که هنوزهم به صورت خودجوش پیگیر تذکر زبانی به بیحجابها بودند و عرصه را خالی نکرده بودند. در مواردی هم بعضا لااقل به صورت کوتاه، تأثیری هم میگذاشتند، ولی با دور شدنشان معمولاً دوباره شالها و روسری ها به وضع قبلی برمی گشت. البته برداشت من این است که در موارد اثرگذاری هم اینکه مخاطب نمیدانست اینها مسئولیتی دارند یا بدون داشتن مسئولیت رسمی اقدام به تذکر کرده اند، بی تأثیر نبود. مسئول انتظامات بودن، یکی از وجوه تأثیرگذاری تذکرات لسانی بود. به نظرم میرسد که «تذکر لسانی» در نظام معنایی عموم مردم، کاری حاکمیتی است نه عمومی (کاری به اینکه این تلقی درست است یا نه، ندارم.)
➖حدود 3 الی 4 درصد، پا را از بیحجابی فراتر گذاشته بودند و برخی با شلوارهای شکاف خورده و برخی با لباسهای کوتاهِ نیم تنه و برخی با پیرهن و دامن و برخی با آرایشهای وحشتناک و برخی با دوچرخه سواری و ...، سعی در افقگشایی در عرصه بیحجابی داشتند و به قول برخی دوستان، داشتند برای آینده، تصویرسازی و افقپردازی میکردند.
ادامه دارد:👇
قسمت اول:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1320
قسمت دوم:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1321
قسمت سوم:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1322
#عقلانیت_انقلابی
#تمدن_نوین_اسلامی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#بیحجابی
هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
💢تحفهای اصفهانی اندر باب بیحجابی💢 (2)
صفحه 2 از 3
➖چند نکته راهبردی را کوتاه و البته صریح عرض میکنم:
1️⃣ ایده تذکر لسانی عمومی به این معنا که همه متدینین راه بیفتند و خودجوش تذکر لسانی بدهند، به علت عدم آموزش و مهارت لازم عموم مردم و همچنین به علت به دنبال بهانه بودن دشمن، بسیار پرهزینه است و منتهی به شکاف بیشتر و بیشتر اجتماعی میگردد.
2️⃣ بهترین و مطمئنترین راه کوتاه مدت برای کنترل گسترش بیحجابی را باید در تذکر لسانی مهربانانه و البته مقتدرانه به سربرهنگان و البته برخورد قاهرانهتر با 3 الی 4 درصد هنجارشکنان (بخوانید تننماها)، توسط کادر حراست و انتظامات اماکن جستجو کرد. رسمیت قانونی که به دنبال خود نوعی اقتدار حکومتی را نمایندگی میکند، موضعی است که در موارد متعددی که شاهد بودم، طرف منازعه و معارضه قرار نمیگیرد؛ بر خلاف امر به معروف و نهی از منکرهای فردی و خودجوش. باید توجه کرد که در حال حاضر بخش زیادی از بیحجابان در حال مزه مزه کردن است و هنوز آنقدر بر ادامه این مسیر تصمیم قاطعی نگرفته است، لذا رها کردن فضا و حساسیتزدایی از آن بسیار خطرناک است و باعث تقویت موضع ایشان میگردد.
3️⃣ البته آنچه گفته شد، اصلا به این معنا نیست که ما نباید «مردمیسازی مبارزه با بیحجابی» را دنبال کنیم. اساساً راه حل اصلی رفع مشکلات اجتماعی را باید در مردمسالاری دینی جستجو کرد، ولی ـ همانطور که بارها این مسئله محل اختلاف با دوستان عزیزم بوده است ـ ، به جدّ معتقدم که نگاه تودهای به حضور و مشارکت مردمی، جز اتلاف انرژی و اصطکاکهای پرهزینه و فرصت سوز عایدی نخواهد داشت و مردمسالاری زمانی امکان تحقق مییابد که با هدایت و رهبری دینی صورت گیرد وگرنه آنچه که اتفاق میافتد، مردمسالاری نخواهد بود، بلکه وضعیت به وضعیت«مردم علیه مردم» تبدیل خواهد شد.
مدعای بنده این است که برای ایجاد موقعیت «مردمسالاری دینی» در هر پدیدهای، باید آن پدیده را به پدیدهای سیاسی ـ ملی تبدیل کرد. این مدعا را قدری توضیح میدهم:
برداشت من این است که هم جریان بیحجاب و هم جریان مذهبی در حال وزن کشی و شرایط سنجی است. امروز جریان بیحجابی در کشور، در حال تست و در حال ایجاد نمونههای موفق همبستگی اجتماعی از طریق بیحجابی به عنوان مهمترین فناوری اجتماعی بروز اعتراضات سیاسی خود است و لذاست که بیحجابی امروز نه یک پدیده صرفا فرهنگی که اساساً یک اکت و کنش پرقدرت سیاسی است که اگر هزینههای این نزاع سیاسی واضح نشود، امکان پیوستن خیل عظیمی از بدنه شل حجاب به بیحجابان و یا بیحجابان به تننمایان دور از انتظار نخواهد بود.
صریحاً عرض میکنم امروز نابودکننده ترین راهبرد برای مواجهه با بیحجابی، #سیاست_زدایی از این پدیده و فروکاهیدن آن به مثابه یک عارضه فرهنگی و اجتماعی است؛ همانطور که در طرح شورای عالی انقلاب فرهنگی (هم طرح زیست عفیفانه و هم طرح اقدام مشترک) به وضوح قابل مشاهده بود. سیاسی بودن یک فعل، یعنی اینکه مسئله، مسئلهی مرگ و زندگی است؛ یعنی مسئلهی بقا و عدم بقای یک ملت است؛ یعنی مسئله، حساستر از یک تصمیم شخصی و یا گروهی و یا صنفی است؛ یعنی مسئله، یک مسئله ملی است!
سیاستزدایی از پدیده بیحجابی، نه تنها شرایط پیوستن قشر شل حجاب به بیحجاب و بیحجاب به تننمایان را فراهم میکند، بلکه بالاتر، امکان فعالسازی انرژی پنهان و عظیم جریان مذهبی در کشور را هم از دست میدهد. سیاستزدایی، به معنای این است که مسئله هجمه به هویت ملی در کار نیست و لذا ظرفیت انگیزش و برانگیختن قدرت واقعی مردم متدین ایران به عنوان بزرگترین نیروی اجتماعی دویست سال گذشته ایران را نخواهد داشت. مخدوش شدن هویت ملی، بزرگترین سرمایه انگیزشی ایجاد عزم ملی برای ویرایشها و اصلاحها بزرگ در کشور ایران است که سیاستزدایی و فرهنگمالی کردن امور تمدنی، آن را نفی میکند و تقلیل میدهد.
ادامه دارد...👇
قسمت اول:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1320
قسمت دوم:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1321
قسمت سوم:
https://eitaa.com/alimohammadi1389/1322
#عقلانیت_انقلابی
#تمدن_نوین_اسلامی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#بیحجابی