#متن_پست
#اینستاگرام
.
"برادر محمود"
به نظر من #احمدینژاد را باید به سه قسمت نامساوی تقسیم کرد:
۱) دورهی اول #ریاستجمهوری
۲) دورهی دوم ریاستجمهوری
۳) پسا ریاستجمهوری
دو قسمت اول، بسیار تخصصی و محل نزاع جُلّی از صاحبنظران اهل #سیاست و اجرائیات است؛ پس فعلاً از آن عبور میکنیم و به قسمت سوم میرسیم!
در قسمت سوم، "برادر محمود" دیگر رئیسجمهور دو دورهای #جمهوری_اسلامی_ایران نبود. او رفته رفته چهرهی اعتراضی به خود میگرفت؛ دست به نامههای مضحک و اَفعال سبکوزن میزد؛ محفل دعا و توسل او در امامزاده تجریشِ #تهران هم که شبکهی پویایی بود برای خودش!
تودهی فجازینشینها اورا سبک مغز میپنداشتند که این چه کاریست؟ عشق #مشایی کورش کرده یا فراق #بقایی مجنونش؟
اما آنها نمیدانستند که برادر محمود، دیگر آن رئیسجمهور بیآلایش و کاپشنپوش و پژوی 504 سوار نیست. او، دو دوره بر مسند عالیترین سمت اجرایی این مملکت تکیه زده و به فوت و فنهای اهالی سیاست، آشنا!
او داشت همهی تلاشش را میکرد به هر بهانهای که شده در تیتر اخبار باشد تا تودهی مردم او را فراموش نکنند!
برادر محمود خوب میدانست که مردم، افعال را سریع فراموش میکنند. پس دست به هرکاری میزد تا تیتر اول دکهها و نُقلِ نَقلِ محافل کوچه و بازاری باشد. چراکه مهم دیده شدن بود!
خب او برای چه میخواست که دیده شود؟!
به زعم تحلیلگران عرصهی #رسانه و سیاست، برادر محمود از ۹۶ قصد حضور در انتخابات ۱۴۰۰ را داشت!
چون مطمئن بود که حسن جان آنقدر در خرابتر کردن وضع معیشت تخصص به خرج میدهد که در نهایت #مردم به سوی یک نفر دستِ نیاز دراز میکنند؛
و چه کسی بهتر از رئیسجمهور ۸ ساله که مردم از او فقط #مسکن_مهر را به یاد دارند و ۴۵,۵۰۰ تومانِ #یارانه را (که آن زمان مبلغِ در خور توجهی بود)؟!
پس برادر محمود هرکاری کرد و میکند تا خود را در بغل مردم غش دهد!
چون به این اصل پایبند بود:
"دیده شدن، به هر قیمتی"
.
خب حالا چرا برادر محمود، دیگر شایستهی قبای ریاستجمهوری نیست؟!
این سوال خودش پستی دیگر را میطلبد و کلماتی جدیتر، که اگر طالب بودید در کامنتها طلب کنید تا مطالبهتان به طلبکاری تبدیل نشود و بشود پستی دیگر در همین صفحه، انشاءالله!
#بهتاریخهشتاسفندنودونه
.
.
| #محمود_احمدی_نژاد | | #ایسم |
📥 @sardareshgh313