eitaa logo
مهدی یاوران جوان
169 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
619 ویدیو
56 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهدی یاوران جوان
🏴🏴🏴🏴🏴 متن کامل خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا (س) 💫قسمت هشتم 📚اى پسران قیله گروه انصار آیا نسبت به میر
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 متن کامل خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا(س) 💫قسمت نهم 📚 و جوشش سینه ام و بیان دلیل و برهان، پس خلافت را بگیرید، ولى بدانید كه پشت این شتر خلافت زخم است، و پاى آن سوراخ و تاول دار، عار و ننگش باقى و نشان از غضب خدا و ننگ ابدى دارد، و به آتش شعله ور خدا كه بر قلبها احاطه مى یابد متصل است. آنچه مى كنید در برابر چشم بیناى خداوند قرار داشته، و آنانكه ستم كردند به زودى مى دانند كه به كدام بازگشت گاهى بازخواهند گشت، و من دختر كسى هستم كه شما را از عذاب دردناك الهى كه در پیش دارید خبر داد، پس هرچه خواهید بكنید و ما هم كار خود را مى كنیم، و شما منتظربمانید و ما هم در انتظار بسرمى بریم 📚 آنگاه ابوبكر پاسخ داد: اى دختر رسول خدا! پدر تو بر مؤمنین مهربان و بزرگوار و رئوف و رحیم، و بر كافران عذاب دردناك و عقاب بزرگ بود، اگر به نسب او بنگریم وى در میان زنانمان پدر تو، و در میان دوستان برادر شوهر توست، كه وى را بر هر دوستى برترى داد، و او نیز در هر كار بزرگى پیامبر را یارى نمود، جز سعادتمندان شما را دوست نمى دارند، و تنها بدكاران شما را دشمن مى شمرند. پس شما خاندان پیامبر، پاكان برگزیدگان جهان بوده، و ما را به خیر راهنما، و بسوى بهشت رهنمون بودید، و تو اى برترین زنان و دختر برترین پیامبران، در گفتارت صادق، در عقل فراوان پیشقدم بوده، و هرگز از حقت بازداشته نخواهى شد و از گفتار صادقت مانعى ایجاد نخواهد گردید. و بخدا سوگند از رأى پیامبرقدمى فراتر نگذارده و جز با اجازه او اقدام نكرده ام،وپیشرو قوم به آنان دروغ نمى گوید،و خدارا گواه مى گیرم كه بهترین گواه است، از پیامبر شنیدم كه فرمود: ما گروه پیامبران دینار و درهم و خانه و مزرعه به ارث نمى گذاریم، و تنها كتاب و حكمت و علم و نبوت را به ارث مى نهیم، و آنچه از ما باقى مى ماند در اختیار ولىّ امر بعد از ماست، كه هر حكمى كه بخواهد در آن بنماید. 💫پایان قسمت نهم 💚برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان حضرت مهدی (عج) صلوات💚 @mahdishoshyavaran
✨┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄✨ 🌺شناخت امام زمان🌺 قسمت دوازدهم (علامات حتمیه ظهور) سفیانی 🔻مطابق بسیاری از روایات ، نامش «عثمان» و نام پدرش «عنبسه » می باشد ، خروج او در ماه رجب و روز جمعه ، محل خروجش جایی به نام «وادی یابس» یعنی دره ی خشک یا بیابان بی آب و علف از سرزمین شام است. موقع خروج او بعد از فتنه و جنگ بزرگی است که در میان اهل مشرق و مغرب روی می دهد. 🔵رسول خدا «ص» فرمود : در اثنائی که اهل مشرق و مغرب به هم در افتاده و سرگرم کشمکش و درگیری هستند به ناگاه سفیانی از وادی یابس بر آنها خروج میکند و بر آنها حمله می برد تا اینکه وارد «دمشق» می شود آنگاه دولشکر فراهم نموده و یکی از آنها را به طرف مشرق می فرستد و دیگری را به سوی مدینه گسیل می دارد . چون قسمتی از لشکریان او به سرزمین بابل «عراق» شهری که جزء سرزمین لعنت شده است _یعنی بغداد_ می رسند بیش از سه هزار نفر را به قتل می رسانند و متجاوز از صد زن را مورد تجاوز قرار می دهند ، سیصد نفر از بزرگان بنی عباس را می کشند. اما لشکر دوم سفیانی به مدینه رفته و مدت سه شبانه روز دست به تاراج و غارت می زنند و آنگاه متوجه مکه می گردند و چون به سرزمین «بیداء» که جایی است مابین مکه و مدینه رسیدند ، خداوند جبرئیل «ع» را می فرستد و می فرماید : برو و آنها را نابود کن ، جبرئیل «ع» هم می آید و با پای خود ضربتی به زمین می زند و خداوند به وسیله ی آن ضربه ، آنها را به زمین فرو می برد و کسی از آنها باقی نمی ماند مگر دونفر. 📚برگرفته از کتاب برترین نعمت خداوند ص۷۲_۷۳ @mahdishoshyavaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.. ازاعمال منتظران قرائت این دعا در روز است. . . 🔴 توصیه امام عصر به دعای ندبه 🔵 یکی از بازرگانان اصفهانی که مورد اعتماد گروهی از دانشمندان بود، در عالم رؤیا به محضر امام زمان مشرف می شود و از ایشان می پرسد: فرج شما کی خواهد رسید؟ می فرمایند: «نزدیک است، به شیعیان ما بگوئید دعای ندبه را روزهای جمعه بخوانند.» التماس دعای فرج وعافیت📿 🌹🌹
4_5875433265707352451.mp3
4.9M
✨از وظایف منتظران در زمان غیبت خواندن دعای ندبه است. 🎤باصدای 🌼✨همانا برترین کارها، کار برای امام زمان است✨🌼 بخونیم به نیابت از جمیع اموات مومنین به نیت تعجیل در فرج مولای غریبمون ✨✨✨✨ 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 ✿-----------🌺 🦋 🌺---------✿ @mahdishoshyavaran ✿-----------🌺 ❤️ 🌺---------✿
4_5765023082594962263.mp3
5.76M
🔊 " زیارتِ آل یاسین " ✨ با صدای " استاد فرهمند آزاد ✨ خدا ڪند ڪہ ڪسے حالتش چو ما نشود ز دام خال سیاهش ڪسے رها نشود خدا ڪند ڪہ نیفتد ڪسی ز چشم نگار بہ نزد یار چو ما پسٺ و بے بها نشود جواب نالہ ے ما را نمےدهد "دلبر" خدا ڪند ڪہ ڪسےتحبس الدعا نشود ❤️السلام علیک حین تحمد و تستغفر.... (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🌹 🌹 ✿-----------🌺 🦋 🌺---------✿ @mahdishoshyavaran ✿-----------🌺 ❤️ 🌺---------✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📕 رمانِ اختصاصیِ 📖 قسمت۴۵ الهام با صدای لرزان جواب داد: -رفته بود دستشویی، یکمی اون‌ور تر راه‌رو منتظرش بودم که در بیاد ولی دیر کرد، رفتم دیدم در دستشویی بازه ولی نیستش! آقای بابایی گوشه‌ی سبیلش را تاب داد: -همه جا رو خوب گشتید؟! الهام در حال گریه چشمانش را بست و آرام گفت: -بله. آقای بابایی موبایلش را در جیبش هل داد و به الهام نگاهی کرد: -اشکالی نداره خانم، اتفاقی نیفتاده که، بچه‌ست حتماً یه گوشه موشه‌ای رفته؛ الآن با هم همه جا رو می‌گردیم. آقای بابایی و شاگرد فروشگاه از یک‌سو و الهام و نظافت‌چی از سوی دیگر تمام سوراخ و سمبه‌های فروشگاه نسبتاً بزرگ را گشتند؛ ولی همچنان اثری از کودک نبود. سرانجام الهام شتابان از میان قفسه‌ها به طرف آقای بابایی رفت و فریاد کشید: - شما رو به‌خدا دوربین‌ها رو چک کنید آقا؛ بچه‌م که قطره‌ی آب نشده... و ادامه‌ی حرفش را نیمه‌تمام گذاشت و روی زمین نشست، سرش را در میان دستانش گرفت و بلند زار زد. آقای بابایی که رنگ از رخش پریده بود، دستمالی از جیبش بیرون آورد و به پیشانی عرق کرده‌اش کشید و سپس رو به الهام گفت: -باشه، همین الآن دوربین‌ها چک میشه؛ فقط خواهش می‌کنم آرامش خودتون رو حفظ کنید. نظافت چی پیر در حالی که هنوز پارچه‌ی خیس را گرفته بود، دستش را بالا و پایین آورد و گفت: -ای بابا! آقای بابایی، بچه‌ش گم شده چطور آروم باشه؟! آقای بابایی نیم‌نگاهی به او انداخت و جواب داد: -پیاز داغش رو زیاد نکن، احمد آقا! و سریع به سمت مانیتوری که تصاویر دوربین‌ها را نشان می‌داد حرکت کرد. به پیشخوان که رسید حساب‌دار هنوز مشغول کار با کامپیوتر بود، ضربه‌ای به شانه‌اش زد و گفت: -نکنه تو یک وقت بیای کمک ها! حسابدار که انگار تازه به خودش آمده بود، عینکش را روی صورتش جابه جا کرد: -چه‌کار کنم آقا کارها خیلی زیاده! آقای بابایی به سمت مانیتور رفت و تصاویر دوربین،مربوط به ربع ساعت پیش از راهروی دستشویی را بالا آورد و بلند صدا زد: -خانم کرمی! و سپس مشغول نگاه کردن شد. دختربچه از دستشویی بیرون آمد، به اطرافش نگاهی انداخت و راهرو را طی کرد و به طرف راست حرکت کرد و بعد از دو سه قدم ناگهان انگار که چیزی توجه‌ش را جلب کرده باشد به سمت راست نگاهی کرد، به این‌جا که رسید تصاویر دوربین قطع شد... آقای بابایی محکم با کف دست به میز ضربه‌ای زد. ادامه دارد ⬅️ نویسنده✍ سفیرِ ستاره‌ها https://eitaa.com/mahdishoshyavaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸سلام برمادرخوبی ها🌸 🌷هرگاه به هر امامی سلام دهيد خود آن امام جواب سلام تان را ميدهد ولی اگر کسی بگويد: السلام عليک يا فاطمه الزهرا(س) 🌷همه ی امامان جواب ميدهند … می گويند: چه شده است که اين فرد نام مادرمان را برده است !؟ 🌸السَلامُ عَلَیکٍ یا فاطِمَةُ الزَّهراء(س) 🌸یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَینِ الرَّسوُل 🌷سلام بر تو و بر پسرت مهدی(عج) که تمام دل خوشی و امید تو بود. @mahdishoshyavaran
🌹فاطمه(س) برتر از آسمان ها و زمین🌹 🌼 پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: 💎 ... فَالسَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ مِنْ نُورِ ابْنَتِي فَاطِمَةَ وَ نُورُ ابْنَتِي فَاطِمَةَ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ ابْنَتِي فَاطِمَةُ أَفْضَلُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض‏... ✨️☀️✨️ 🌕 آسمان‌ها و زمین از نور دخترم فاطمه خلق شده‌اند‌.و نور دخترم فاطمه سلام الله علیها از نور خداست.و دخترم فاطمه سلام الله علیها از آسمان‌ها و زمین برتر است. 📚 تفسیر البرهان ج۲ ص۱۲۶ ✨️☀️✨️ @mahdishoshyavaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهدی یاوران جوان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 متن کامل خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا(س) 💫قسمت نهم 📚 و جوشش سینه ام و بیان دلیل و برهان، پس خ
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 متن کامل خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا (س) 💫قسمت دهم 📚ما آنچه را كه مى خواهى در راه خرید اسب و اسلحه قرار دادیم، تا مسلمانان با آن كارزار كرده و با كفّار جهاد نموده وبا سركشان بدكار جدال كنند،واین تصمیم به اتفاق تمام مسلمانان بود،وتنها دست به این كار نزدم،ودررأى ونظرم مستبدّانه عمل ننمودم، و این حال من و این اموال من است كه براى تو و در اختیار توست،و از تو دریغ نمى شود و براى فرد دیگرى ذخیره نشده، توئى سرور بانوان امّت پدرت، و درخت بارور و پاك براى فرزندانت، فضائلت انكار نشده، و از شاخه و ساقه ات فرونهاده نمى گردد، حُكمت در آنچه من مالك آن هستم نافذ است آیا مى پسندى كه در این زمینه مخالف سخن پدرت عمل کنم 📚حضرت فاطمه علیها السلام فرمود: پاك ومنزه است خداوند، پدرم پیامبر، از كتاب خدا روى گردان وبا احكامش مخالف نبود، بلكه پیرو آن بود و به آیات آن عمل مى نمود، آیا مى خواهید علاوه برنیرنگ ومكر به زور اورا متهم نمائید،واین كار بعد از رحلت او شبیه است به دامهائى كه در زمان حیاتش برایش گسترده شد، این كتاب خداست كه حاكمى است عادل، و ناطقى است كه بین حق و باطل جدائى مى اندازد، و می فرماید: زكریا گفت: خدایا فرزندى به من بده كه از من و خاندان یعقوب ارث ببرد، و مى فرماید: سلیمان از داود ارث برد 📚خداوند در سهمیه هائى كه مقرر كرد، و مقادیرى كه در ارث تعیین فرمود، و بهره هائى كه براى مردان و زنان قرار داد، توضیحات كافى داده، كه بهانه هاى اهل باطل،و گمان هاو شبهات را تا روز قیامت زائل فرموده است، نه چنین است، بلكه هواهاى نفسانى شما راهى را پیش پایتان قرار داده،و جز صبرزیبا چاره اى ندارم،و خداوند درآنچه مى كنید یاور ماست. 📚ابوبكر گفت: خدا و پیامبرش راست گفته، و دختر او نیز، كه معدن حكمت و جایگاه هدایت و رحمت، و ركن دین و سرچشمه حجت و دلیل مى باشد، راست مى گوید، سخن حقّت را دور نیفكنده و گفتارت را انكار نمى كنم، این مسلمانان بین من و تو حاکم هستند 💫پایان قسمت دهم 💚برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان، منجی عالم بشریت صلوات💚 @mahdishoshyavaran
✨┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄✨ 🌺شناخت امام زمان 🌺 قسمت سیزدهم (علامات حتمیه ظهور) قتل نفس زکیه 🔻«نفس زکیه » یعنی فرد بی گناه ، پاک ، کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. در آستانه ی ظهور حضرت مهدی «ع» در گیر و دار مبارزات زمینه ساز انقلاب مهدی «ع» ، فردی پاک باخته و مخلص ، در راه امام می کوشد و مظلومانه به قتل می رسد. این رخداد عظیم ، طبق بیان روایات در مکه ، بین رکن و مقام ، در بهترین مکان های زمین ، اتفاق می افتد . فرد یاد شده از اولاد امام حسن مجتبی «ع» است که در روایات ، از او به عنوان «نفس زکیه» و «سید حسنی» یاد شده است. قتل نفس زکیه از نشانه های حتمی و متصل به ظهور است از این رو در اصل تحقق چنین حادثه ای به عنوان علامت ظهور شکی نیست ، هر چند جزییات آن و نیز زمان و مکان تحقق آن و ویژگی های مقتول مشخص نیست . 🔵 در این باره امام باقر «ع» می فرماید : « بین ظهور مهدی «ع» و کشته شدن نفس زکیه ، بیش از پانزده شبانه روز فاصله نیست.» 📚 برگرفته از کتاب برترین نعمت خداوند ص۷۴ @mahdishoshyavaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📕 رمانِ اختصاصیِ 📖 قسمت۴۶ الهام در حالی که گوشه‌ی شالش را جلوی دهانش گرفته‌ بود، دوان دوان به سمت پیشخوان آمد و چشمان اشکل‌آلودش را به صورت آقای بابایی دوخت. آقای بابایی سرش را بلند کرد و آهی کشید: -فیلم قطع شد خانم کرمی! انگار دوربین‌ها اشکال پیدا کردن؛ باید سریع بریم تمام خیابون‌های منتهی به در پشت رو بگردیم. آوا به سمت در پشت رفته. نظافت‌چی که کمی دورتر ایستاده بود و حرف‌های آن‌ها را گوش می‌داد، بلند گفت: -امٌا در پشت بسته آقای بابایی! آقای بابایی از جا بلند شد و به طرف نظافتچی فریاد کشید: -چه‌کار کنم احمد آقا دیگه عقلم قد نمی‌ده! جز این چاره‌ای هم داریم؟! الـهام بلند گریه کرد و به سمت خروجی فروشگاه دوید و حین دویدن داد زد: -همه خیابون‌ها رو می‌گردم... آقای بابایی و نظافت‌چی و حتی حساب‌دارِ بیخیال، با تأسف به او خیره شده بودند. بعد از لحظاتی که الهام از در خارج شد آقای بابایی رو به شاگرد فروشگاه که حالا به آن‌ها پیوسته بود گفت: -ما هم بریم با ماشین یه دور بزنیم بگردیم. الهام که وارد ماشین شد، چشمش به خرگوش عروسکی آوا که روی صندلی عقب بود، افتاد و آه بلندی از دل آتش گرفته‌اش برخواست و با صدای بلند نالید: -آوا، مامان کجایی... به طرف خیابان‌های منتهی به در پشت فروشگاه حرکت کرد. خیابان بلند و مستقیم را چند بار گشت، نمی‌دانست به کدام سو برود و کجا را جستجو کند. چند باری پیاده شد و از سر استیصال پشت و لابه‌لای یک ردیف شمشادی را که گوشه‌ی خیابانِ باریک و بلند بودند نگاه کرد و هر دفعه ناامیدتر از قبل به سمت ماشین برگشت. بعد از حدود بیست دقیقه خسته و ناامید و هق هق کنان به فروشگاه رفت. نظافت‌چی پیر دلداری‌اش داد: -امیدتون به خدا باشه، پیدا میشه. الهام روی یک صندلی که کنار پیشخوان بود نشست و دستانش را مقابل صورتش گرفت و بلند زار زد. نظافت‌چی لیوان آب‌قندی آورد و با اصرار از او‌ ‌خواست که بنوشد: -خانم این رو بخورید، فشارتون نیفته! آقای بابایی پیداش می‌کنه، مطمئن باشید. و حساب‌دار همچنان خیره به این دو نگاه می‌کرد. بعد از پنج دقیقه‌ای سر و کله‌ی آقای بابایی و شاگرد از پشت در شیشه‌ای پیدا شد و الهام از جا برخواست و سلانه سلانه به طرف‌شان دوید. ادامه دارد ⬅️ نویسنده✍ سفیرِ ستاره‌ها https://eitaa.com/mahdishoshyavaran