eitaa logo
محفل شهدا🌹
1.6هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
5 فایل
کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می‌رسیم. ارتباط باما : @karbala13701370
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷در یکم فروردین‌ماه 1345 در روستای سوسن‌آباد از توابع شهرستان اراک دیده به جهان گشود، نام او را هم نام مولایش ، ابوالفضل نامیدند تا همچون او باشد. او پنج خواهر و یک برادر داشت و در کنار آن‌ها در دامن پدر و مادری پاک و زحمت‌کش پرورش یافت. از نوجوانی در کنار پدر به می‌پرداخت و او را یاری می‌داد. تحصیلاتش را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد پس از ترک تحصیل به حرفه روی آورد و تا زمان اعزام به خدمت سربازی کار می‌کرد. مدت یک سال و ده روز از خدمت سربازی‌اش در لشکر 77 خراسان گذشته بود، بیست و چهارم فرودین ماه 1365 در کوه‌های سر به فلک کشیده مریوان در مقابل تهدید دشمن از کشور پاسداری می‌کردد. صبح که از خواب بلند شدند، دیدند آب آشامیدنی پایگاه تمام شده؛ تأمین آب حکایتی داشت باید تا دره پایین ارتفاع می‌رفتند و ظرف‌های آب را پر می‌کردند مسیر تردد در دید دشمن بود و به سختی می‌شد آب مورد نیاز را تأمین کرد. آن روز ابوالفضل و یکی از هم‌سنگرانش برای تهیه آب شدند ظرف‌های آب را بر داشتند؛ اسلحه را به کول انداختند و از کوه سرازیر شدند. به محض حرکت گلوله‌باران دشمن آغاز شد هر دقیقه چند گلوله توپ و خمپاره در اطرافشان به زمین می‌خورد و آن‌ها که به این وضع عادت کرده بودند با شنیدن صوت خمپاره روی زمین دراز می‌کشیدند و پس از لحظاتی به مسیرشان ادامه می‌دادند. ابوالفضل در آخرین خیز در کنارش پروانه‌ای را دید که در همان جهت پرواز می‌کرد شاید او هم برای نوشیدن قطره‌ای آب به سرچشمه رودخانه می‌رفت ... لحظاتی بعد در آخرین صدای انفجار گلوله؛ پیکر غرق در خون ابوالفضل در حالی که هر دو پایش با ترکش‌ها‌ی خمپاره قطع شده بود، روی زمین افتاده بود و پروانه با بال‌های سوخته در حال جان دادن به سوی چشمه پر می‌زد. پیکر مطهر شهید سوسن‌آبادی پس از یک هفته در به خاک سپرده شد.🌷 ✨❤🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷در سوم شهریور ۱۳۴۳، قدم به کاشانه «اکبر و زینب» گذاشت. نورسیده‌ای که «رحیم» نام گرفت و در دامان پدر و مادری مؤمن و مُحبّ اهل بیت پرورش یافت. پنج سال ابتدائی را در زادگاهش «پایین‌دزا»، و مقاطع راهنمائی و دبیرستان را در «ساری» سپری کرد؛ اما سال سوم دبیرستان بود که به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی آن روزها، از ادامه تحصیل بازماند. در ایّام انقلاب، یک شب که مشغول چسباندن و بود، به‌وسیله منافقان مورد حمله قرار گرفت. آن‌ها رحیم را به اندازه‌ای کتک زده بودند که از حال رفت و در جوی آب افتاد. منافقان هم با تصور این‌که رحیم مُرده است، فرار کردند؛ اما او بعد از رفتن آن‌ها به هوش آمد و خودش را نجات داد. پس از پیروزی انقلاب و تشکیل نهادهایی، چون ، و به فرمان امام خمینی، رحیم در سال ۱۳۶۱، جامه پاسداری را به تن کرد و به حراست از آرمان‌های انقلابی پرداخت. جنگ که به سال‌های حساس خود رسید، رحیم نیز دوشادوش هم‌رزمانش به جبهه‌ها شتافت و به دفاع از وطن پرداخت. همسرش «سیده طاهره موسوی»، دفتر آن روز‌ها را چنین ورق می‌زند: «اوایل ازدواج‌مان، همیشه جبهه بود. یک‌بار به او گفتم: دیگر از تنهایی خسته شدم. این‌دفعه که می‌روی، با تو می‌آیم. گفت: آن‌جا خطرناک است. گفتم: هر خطری که تو قبول می‌کنی، من هم قبول می‌کنم. اگر قرار است شهید بشوی، من هم می‌آیم که با هم شهید بشویم. خیلی اصرار کردم. تا این‌که قبول کرد و با هم به کردستان رفتیم.». «فاطمه، محسن، علی و محمد» ثمره ازدواج رحیم و سیده‌طاهره هستند. رحیم در ۱۳۶۶/۰۴/۰۵ در منطقه عملیاتی ماووت، در اثر بمباران شیمیایی، دچار عوارض جسمی شدیدی شد؛ و سرانجام بعد از سال‌ها درد و رنج، در ۱۳۷۷/۰۵/۲۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به جمع یارانش پیوست. پیکر پاکش نیز بعد از تشییع، به‌وسیله اهالی ساری، در «امام‌زاده صادق‌رضا»‌ در به خاک سپرده شد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 ، یادگار «اسدالله» و «سیده‌خدیجه» بیستم دی ماه سال 1343 در شهرستان ورامین چشم به جهان گشود. او دانشجوی رشته تربیت معلم بود و سپس به عنوان در جبهه حضور يافت. این شهید گرانقدر یکم فروردین ماه سال 1366 در ماووت عراق به رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه برجا ماند و چهاردهم شهریور ماه سال 1377، پس از در گلزار شهدای روستای باغخواص تابعه به خاک سپرده شد.🥀💔😔 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 فرزند حسن در سال 1346 در روستاي اسماعيل آباد از توابع شهرستان جوين ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي خود را در زادگاهش گذراند و به خاطر عدم امكانات تحصيلي و مالي موفق به ادامه تحصيل نشد و براي امرار معاش خانواده بازويی توانمند براي پدر گرديد. در جوانی عضو رسمی شد. با شروع جنگ تحميلي عازم ميعاد گاه عاشقان گردید و سرانجام در تاریخ 63/2/13 در منطقه قصر شیرین بر اثر اصابت ترکش به کتف و گردن دعوت خدايش را لبيك گفته و به فيض عظيم رسيد. پیکر پاک و مطهرش پس از تشِیع باشکوه در به خاک سپرده شد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 « » چهاردهم‌ارديبهشت ۱۳۴۳، در شهرستان رفسنجان به دنيا آمد. ایشان دوره ‌رسايل و علوم مكاسب ديني را در گذراند. سال۱۳۶۳، ازدواج‌كرد و صاحب يك‌‌ پسر شد، به‌ عنوان‌ در جبهه حضور يافت. بيست‌وهشتم‌ دي۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به‌سر، شهيد شد. مزار وي درگلزار شهداي واقع است.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷بيست و پنجم دي ماه ۱۳۴۳در روستاي انارستانك از توابع شهرستان فردوس به دنيا آمد. پدرش آقا علي كشاورز بود و مادرش خاور خانم نام داشت. وي در مركز تربيت معلم شهيد مفتح فردوس دوره ي كارداني ابتدايي به عنوان دانشجو پذيرفته شد. بيست و يكم بهمن ماه ۱۳۶۴در عمليات والفجر ۸به عنوان در منطقه اروند رود براثر اصابت تركش به درجه رفيع نائل آمد.پيكر مطهرش در به خاك سپرده شد.🌷 🕊 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 يكم مهرماه 1343، در روستای گورزانگ از توابع شهرستان ميناب چشم به جهان گشود. پدرش علی، كارگر بود و مادرش فاطمه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. كارگری می‌كرد. حاصل ازدواجش يک دختر بود. از سوی در جبهه حضور يافت. سيزدهم خرداد 1365، در فاو عراق بر اثر اصابت تركش به سر، صورت و شكم، شهيد شد. پيكر او را در به خاک سپردند.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 در بيست ويکم فروردين ماه سال 1346 در روستاي دشت رز از توابع شهرستان دنا ديده به جهان گشود او پس از 6 سالگي در همان روستا به مدرسه رفت او از همان دوران علاقه خاصي به اسلام و روحانيت داشت ودر و شرکت مي کرد پس از پيروزي انقلاب اسلامي با نيروهاي حزب اله هماهنگي وهمکاري داشت با شروع جنگ تحميلي همچنان در سنگر مدرسه با جهل وناداني مبارزه ميکرد تا اينکه او درعمليات پيروزمندانه قدس 3 در منطقه هورالعظيم گرديد سرانجام در تاريخ 69/8/16 پس از 5 سال توسط گروه تفحص پيکر پاکش به وسيله کارت شناسايي ايشان کشف گرديد و درروستاي دشت رز پس از تشييع با شکوه در آرام گرفت .🌷 گرامي_ومستدام_باد. «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 فرزند علی در سال 1346 در روستای دهنو از توابع شهرستان خوشاب متولد شد. تحصیلات دوره ابتدایی را در زادگاهش گذراند و پس از آن برای تحصیل علوم دینی به شهر قم نقل مکان کرد و در حوزه علمیه آنجا به تحصیل مشغول شد. در اوقات فراغت به زادگاهش برمی گشت و در کارهای کشاورزی به پدرش کمک می کرد. علاقه زیادی به داشت. جوانی مهربان و خوش اخلاق بود و با اطرافیان به نیکی رفتار می کرد. به والدین خود علاقه زیادی داشت. در انجام کارهای خیر پیش قدم می شد. در انجام فرائض دینی کوشا و دقیق بود و به اهمیت می داد. به ائمه اطهار(ع) ارادت خاصی داشت و در مراسم عزاداری امام حسین(ع) فعالانه شرکت می کرد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت بسیج درآمد. همچنین به عنوان به تبلیغ و آگاه کردن مردم می پرداخت. به حضرت امام عشق وافری می ورزید و همیشه به دوستان روحانی خود می گفت که مبلغ امام باشید و او را تنها نگذارید. وی در تاریخ 1365/1/30 و از طریق بسیج به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شد. مسئولیتش لشکر 5 نصر بود و سرانجام پس از چند ماه خدمت مجاهدانه در تاریخ 1365/5/1 در منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش به صورت و شکمش به فیض عظمای شهادت نایل آمد. پیکر پاک و مطهر ایشان پس از تشییع باشکوه، در به خاک سپرده شد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷در سال 1344 بود که خداوند متعال به خانواده مذهبی و متدین در روستای ازمیغان فرزندی عنایت کرد که سال‌ها بعد اولین شهید روستا و نامش جاودانه شد. او نامش علی شد و درتمام دوران حیاتش زندگی نمود و از کمک به دیگران و دستگیری مستمندان دریغ نمی‌کرد وبا پیروی از حضرت علی علیه‌السلام جانش را در راه دین و اسلام فدا کرد. دامن پرمهر مادر و آغوش گرم پدر به همراه تربیت دینی و اسلامی از او جوانی ساخت که باعث افتخار و آبروی آنان نیز گردید، دوران کودکی را در همان جا سپری نمود و در هفت سالگی راهی مدرسه شد. تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد. به علت پاره ای مشکلات و عدم وجود مدرسه راهنمایی در محل، از تحصیل بازماند و نزد والدین به همراه دیگر افراد خانواده به شغل مشغول شد. دوران نوجوانی او مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی بود. او در راهپیمایی‌هایی که بر علیه شاه برگزار می‌شد شرکت می‌کرد و عشق و علاقهٔ خود را به امام امت و انقلاب اسلامی با حضور مستمر در راهپیمایی‌های اول پیروزی انقلاب و بعد از آن با شرکت در مراسم مذهبی به نمایش می‌گذاشت. در سال‌های نخستین دفاع مقدس برای خدمت مقدس سربازی از طریق « » به خدمت فرا خوانده شد. شهید بوستانی پس از طی دوره های آموزشی جهت ادای دین به مناطق جنگی اعزام و در لشکر همیشه پیروز 77 خراسان به خدمت مشغول گردید و نوزده ماه، به نبرد با متجاوزان پرداخت و در برابر آنان سینه سپر کرد و سرانجام به آرزوی دیرینه‌اش رسید و در تاریخ ۱۳۶۵/۶/۲۴ در منطقه غرب «حاج عمران» در عملیّات کربلای 2، در اثر اصابت ترکش جام گوارای شهادت را سر کشید پیکر مطهر این سرباز فداکار اسلام در تاریخ ۱۳۶۵/۸/۸ بر دستان امت شهید پرور تشییع و در «ازمیغان» به خاک سپرده شد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
( ) 🌷“ ” محمدعلی فرزند نوروزعلی در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وپنج در روستای آستانه از توابع دامغان به‌‌دنیا آمد. فامیل قبلی‌اش مطرب بود ولی او دوست نداشت و فامیلش را تغییر داد و هنرمند گذاشت. تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی در دامغان ادامه داد. سال هزاروسیصدوشصت‌‌وچهار از طریق ژاندارمری دامغان به‌‌عنوان به منطقه میمک اعزام شد. در فعالیت‌‌های بسیاری شرکت داشت. بیست‌‌ودوم شهریور هزاروسیصدوشصت‌‌وشش در به رسید. جنازه‌اش پس از انتقال و تشییع، در گلزار شهدای دفن شد. “ ”🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷شهید علی انصاری روز سوم مرداد 1343 در شهر آیسک از توابع شهرستان سرایان، با تولدش دیدگان چشم انتظار خانواده ای زحمتکش و کشاورز را روشن نمود. او بود. اولین باری که به عنوان بسیجی در میادین نبرد حق علیه باطل حاضر شد، حضورش بو و رنگ خاصی داشت، هرچند که قبلاً دوران مقدس سربازیش را در مناطق غرب کشورسپری نموده و طعم حضور در جبهه را چشیده بود. بنابه گفته یکی از رفقای همرزمش : « یک روز مانده به عملیات والفجر8 ، تشتی از حنا را آماده کرده بودیم تا بچه بسیجی های عاشق دستی از آن کنند. علی انصاری در گوشه ای نشسته بود و با آن چشمهای سیاه و زیبایش مرا می نگریست و می خندید . می گفت : در این تشت حناست، هرچه سؤال کردم چیست ، فقط می خندید. بالاخره با اصرار گفت : من تابحال حنا نکرده ام و از حنا کردن خوشم نمی آید ولی امروز میل به خضاب کردن دارم و بی اختیار به سمت آن می آیم. اگر درست حدس زده باشم یک رازی در این حناست، نکند ما هم می شویم.... شب عملیات که شروع شد او را قبل از نهر عرایض دیدم که خیلی سرحال و خوشحال بود .... با پاره شدن پل روی نهر پرو بال عاشقی گشود. خدا رحمتش کند... خدایا پروانگی چه دشوار است و شمع بودن چه دشوارتر و شهید علی انصاری پروانه ای که سر برآستان حق سائید و در آسمان هفتم عرفان در دل اروند عشق، جان به جان آفرین تسلیم کرد.» آری تاریخ پروازش به سمت ملکوت اعلی در بیست و یکم بهمن 1364 در جزیره بوارین و پس از سالها، در تاریخ 13/2/1377 در بهشت اصغر آرام گرفت. 🌷 . «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══