🔴قربانیان کرونای ظلم را شمارش کنید.
🔈انتشار در همه رسانهها به عنوان پروفایل و استوری
#روز_قدس
#covid1948
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅✅حملهی توئیتری به اکانت بنیامین نتانیاهو، با منشن پرچم فلسطین 🇵🇸✌️
در سحرگاه روز جهانی قدس ...
#روز_قدس
#covid1948
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#مثل_یک_مرد
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_نهم
آمدم جلوی در و رو به امیر رضا خیلی کشیده گفتم: امیییییر رضا مواظب خودت باش!(دقیقا با همین تاکید وکشش حروف)
با خودم فکر میکردم که اگر بدانیم فرصت زندگی کردنمان چقدر کم است حتما همیشه با عشق زندگی می کردیم
دیدن جنازه های پیر و جوان به من این را خوب فهمانده بود که زمان رفتن هیچ کس مشخص نیست پس تا فرصتی هست باید زندگی کرد...
کارهای سجاد و ساجده را با عشق بیشتری انجام دادم...
و حواسم بیشتر جمع شده بود دلی را نشکنم با دخترم بیشتر بازی کنم به پسرم بیشتر اقتدار ببخشم هوای همسرم را بیشتر داشته باشم و خلاصه ریز ریز زندگی ام را بکاوم تا اگر روزی مسافر شدم بارم پر باشد از خوبی...
تصمیم گرفتم دفترچه یادداشتی برای خودم بردارم و هرروز حساب و کتابم دستم باشد میان همین فکر های خوب بودم که گوشیم زنگ خورد...
مهناز بود یکی از دوستان و همکلاسی دوران دانشگاهم خیلی گرم با هم احوالپرسی کردیم خیلی نگران بود می گفت: با این کرونا چکار باید بکنیم؟ آخرش چه می شود؟
گفتم: توکل بر خدا همراه با رعایت بهداشت و شستشوی مداوم دستها و هرچه که می گویند دیگر! در تکمیل صحبت های من ادامه داد: از من می شنوی حتما مواد غذایی برای یکسال خرید کن! معلوم نیست که چه خبر شود آدم باید محتاط باشد!
کشورهای خارجی را نگاه کن آنجا که همه چیز هست و فرهنگشان بالاتر است چه به جان هم افتاده اند خدا بخیر کند برای ما با این مردم!
گفتم: البته اینطوری هم که می گویی نیست!
خدارا شکر اینجا همه چیز فروان است...
بدون توجه به حرفهایم یکدفعه گفت: راستی سمیه الان کجا هستی؟
گفتم: خانه چرا؟
نفس عمیقی کشید و گفت: خوب خدارا شکر با خودم گفتم تو دختر عاقلی هستی! بعضی از بچه ها می گفتند رفتی داخل غسالخانه کار می کنی؟!
خیلی جدی گفتم: تنها کاری که در این موقعیت از دستم بر می آمد همین بود البته من تازه به جمع بچه ها اضافه شدم راستی تو نمی خواهی...
نگذاشت حرفم تمام شود و شروع کرد به نصیحت کردن...
این چه کاری هست می کنی؟! مگر از جان خودت سیر شدی! تو بچه ی کوچک داری! آخر آدم هم اینقدر بی فکر! به فکر خودت نیستی به فکر شوهر و بچه هایت باش!
پای جان که می رسد شما بیچاره ها به صف می شوید، حقوقش را یکی دیگر می گیرد آن وقت تو می خواهی نه تنها جان خودت که خانواده ات را هم به خطر بیندازی! این چه منطقی هست شما دارید!
گفتم مهناز جان بحث اعتقاد است دوباره وسط صحبتم پرید و باز شروع کرد: خدا در کنار اعتقاد به انسان عقل داده است! اصلا به خطر انداختن جان حرام هست و... همینجور پشت سر هم بدون وقفه و لحظه ایی تنفس فقط می گفت!
همان لحظات یادم افتاد چند هفته قبل مادر بزرگش بخاطر این بیماری فوت کرده بود و من تلفنی تسلیت گفتم و خوب یادم هست مدام خدا را شکر می کرد بخاطر طلبه هایی که جهادی کار کفن و دفن را با احترام برایشان انجام دادند در حالی که هیچ کدامشان جلو نرفته بودند!
چقدر انسانها زود فراموش کار می شوند!
جبهه گرفتن در مقابلش بی فایده بود بعد از اتمام نصایحش که متوجه بی رغبتی من شد خداحافظی کرد!
ولی دیگر حال خوب مرا بهم ریخته بود
لحظاتی از شدت فشار روحی چشمانم را بستم! وااای کاش مردم می فهمیدند با هر کلامی چقدر می توانند حال یک نفر را خوب یا بد کنند! و چقدر باید مواظب حرف زدنمان باشیم حداقل اگر کاری نمی کنیم با زبانمان کار خوب را که می توانیم تحسین و ترغیب کنیم!
اما بعضی ها انگار با خودشان عهد بسته اند که کار خیری نکنند! سعی کردم برای شنیدن حرفهای ناامید کننده یک گوشم در باشد و یک گوشم دروازه...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#جدی_نگیرید
حال و احوال ما تو این ماه اینطوریه👇😂
قبل از اذان صبح
ـ . _ 😆 _
ـ . \( )/
ـ . ( )
ـ . _|| ||_
ظهر
ـ . _ 😥 _
ـ . \( )/
ـ . ( )
ـ . _|| ||_
عصر
ـ . 😖
ـ . \()/
ـ . ()
ـ . _||||_
بعد از افطار
ـ . _😍_
ـ . \( )/
ـ .
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه دقیقه در قیامت
قسمت بیست و چهارم
#سؤال_روز_بیستوچهارم
📌 این حدیث شریف از کیست ؟
«هر کس یه حاجت برادر مومن خود را برآورده کند ، خداوند در قیامت صد هزار حاجت او را برآورده کند که یکی از آنها بهشت است و دیگری آنکه خویشان او را به بهشت بفرستد .»
1⃣ امام صادق(ع)
2⃣ پیامبر اکرم (ص)
3⃣ امام رضا (ع)
گزینه صحیح را به همراه نام و نام خانوادگی تا ساعت ۲۴ روز جمعه به آی دی زیر ارسال کنید .
@F_mahdijan
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
🌹🍃بسم الله القاصم الجبارین
✅ روزقدس، روز سرنوشت جهان اسلام
✅ راهپیمایی مجازی روزقدس، در این راهپیمایی حتما شرکت کنید👇👇👇
https://pollie.app/5j7rk
#روز_قدس
#covid1948
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
هدایت شده از رصد اخباراقتدار ایران🍃🇮🇷🍃
🌹🍃کانال رصد اخبار انتخابات به مناسبت روز قدس برگزار میکند:
🌹🍃مسابقه📣📣📣📣
🌹🍃شما جوانان و نوجوانان عزیز ایران اسلامی میتوانید؛ عکسها و فیلمهای کوتاه خودتان را درباره روز قدس، از قبیل آتش زدن پرچم اسرائیل، نوشتن شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و نصب بر روی دیوار منزل تون و ... به آیدی مشخص شده در این بنر ارسال فرمایید🙏🙏
🌹🍃آثار شما گرامیان در کانال بارگذاری خواهد شد و به قید قرعه به سه نفر از شرکت کنندگان، شارژ تلفن همراه ۱۰۰۰۰ تومانی اهدا میگردد 🎁🎁🎁
📆⏰آخرین مهلت ارسال آثار: تا ساعت ۲۴ امروز جمعه ۱۴۰۰/۰۲/۱۷
🔹آیدی ارسال عکس و فیلم:👇👇
@mohamad12mahde
🔹آدرس کانال رصداخبار انتخابات
https://eitaa.com/joinchat/1043923000C42010e714a
5 ایده برای استفاده بهتر در مسیرهای رفت و آمد
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋🦋
#مثل_یک_مرد
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_دهم
وقتی آدم رفتن را خیلی نزدیک می بیند از اینکه خودش را مشغول چیزهای بی ارزش مثل حرف این و آن کند دوری می کند چون واقعا اینقدر ها هم زمانمان بی ارزش نیست!
در طول روز حسابی مشغول بودم تا نبودم در خانه کاری روی زمین نماند چون خوب می دانستم اولویت اول باید خانواده باشد...
روز بعد هم با مرضیه همراه شدم داخل ماشین نشسته بود و کتابی دستش بود من که سوار شدم کتاب را داخل کیفش گذاشت...
کنجکاوانه پرسیدم چی می خواندی!؟
لبخندی زد و گفت: الان نمی گویم هر وقت تمام شد می دهم تو هم بخوانی!
گفتم: ای بدجنس! چیه می ترسی کتاب را بگیرم! دنیا ارزش ندارد مرضیه خانم مثلا داریم می رویم غسالخانه!
دل بکن از مال دنیا دختر!
نگاهم کرد و با لبخند مرموزانه ای گفت: اگر فکر کردی من با این حرفها تحت تاثیر قرار می گیرم جهت اطلاعت سمیه جان هنوز من را خوب نشناختی...
می دانستم تا کتاب را تمامش نکند اصرار فایده ای ندارد...
مثل شکست خورده ها تسلیم شدم و دیگر چیزی نگفتم...
مرضیه هم چیزی به روی خودش نیاورد بعد از چند لحظه سکوت گفت: راستی امروز نیروی کمکی داریم بچه های تازه نفس...
آه عمیقی کشیدم و گفتم کاش امروز خبری نباشد مرضیه آدم دلش می گیرد...
کاش بچه ها تازه نفس بمانند...
حرفی نزد و مردمک چشمهایش از من فاصله گرفت...
چیزی نگذشت که رسیدیم...
زینب باز آمد استقبالمان...
داخل غسالخانه که رفتم با دیدن دختر پانزده و شانزده ساله خشکم زد!
چطور والدینش اجازه داده اند؟
چقدر جرات دارد!
متحیر مانده بودم!
زینب که من را متعجب دیده بود با دستش اشاره کرد چرا خشکت زده!
آرام طوری که آن دختر نشنود گفتم: بچه ها دردسر نشود این بچه اینجاست!
مرضیه که صدایم را شنید گفت: دردسر مامانش هست که بغل دست من دارد مجهز می شود! و با همان شیطنت جذابش ادامه داد: خدا به داد امواتی برسد که نرگس(به مادر همان دختر نوجوان اشاره می کرد) جنازه شأن را می شورد! و بعد بلند گفت امروز میت نداشته باشیم بلند صلوات...
و صدای صلوات فضای غسلخانه را پر کرد. رفتم جلوی دخترک بعد از سلام و علیک گفتم: نمی ترسی اینجایی؟ چنان با اقتدار جوابم را داد که اصلا انتظار نداشتم گفت: من از مولایم یاد گرفتم اگر در مسیر حق بودم مرگ برایم از عسل شیرین تر خواهد بود!
حقیقتا با این جمله از رفتار روز اول خودم شرمنده شدم و دیگر حرفی برای گفتن نماند!
مرضیه نگاهی به من انداخت با خنده گفت: بچه ها سمیه نیاز به شستن دارد فکر کنم پودر شد! در همین حین زینب با تشر به مرضیه گفت مرضیه خانم غسالخانه است دختر یک کم ذکر بگو!(فکر می کنم جبران حرفهای دیروز مرضیه را کرد)
با خودم حس کردم چقدر جمع این بچه ها با صفاست حتی میان غسالخانه! روح که پر باشد از معنویت همه جا را عطرآگین می کند مثل روح مرضیه ، زینب،و اخلاص همین دخترک نوجوان
با حرفش یاد شهید بهنام محمدی افتادم
و احساس غروری عجیب در دلم که نه تنها جوانهای ما پای کارند که نوجوانها هم حاضرند جانشان را کف دست بگیرند وارد میدان شوند
اینکه در غسالخانه خوشحال باشی تناقض عحیبیست! که فقط با دیدن این صحنه قند در دلت آب می شود که با این همه تلاش دشمن اما این انقلاب چه نسلی دارد!
من آنجا زنده هایی را دیدم که زندگی کردن را میان مرده ها به من آموخت!
و مرده هایی که فرصت زنده بودن را به من یاد آوری می کردند تا زندگی کنم!
توی حس و حال بچه ها بودم که صدای همان آقا از بیرون جمع و جورمان کرد
خانم های کرونایی....
به چشم بر هم زدنی حال و هوای غسالخانه پر از ذکر و دعا شد...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#تست
در تصویربالا چند مربع وجود دارد؟
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
دوستانی که مایلند در تست هوش شرکت کنند پاسخ زا تافردا شب به ایدی زیر ارسال نمایند👇👇👇
@mariamm313
Mohammad-Reza-Shajarian-Rabbana.mp3
4.29M
❣ربنا
🍃🌹🍃لحظات شیرین افطار، التماس دعای فرج
#بهار_قرآن
#ماه_رمضان_مبارک
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
بهترین آدمهای زندگی ...
همان هایی هستند که وقتی کنارشان
می نشینی
چایی ات سرد می شود
و دلت گرم!
شبتون خوش❤️❤️❤️❤️
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ســـــلام
🌷صبحتون پُـر از لبخند خـدا
🌸امـیدوارم دنیـاتـون
🌷سرشـار از مهر و لبخند باشه
🌸و بـه هر چیزی که تـو
🌷زندگیتون میخواهید برسید
🌸و همون جایی باشید
🌷کـه دلتـون میخـواد
🌸صبح شنبه تون زیبـا و شـاد
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
#چند_شاخه_لطافت
ثانیه های عمرتون پر برکت
مخصوصا دراین ماه عزیز 🍀🍀
مدیریت زمان۴
سلام بر تک تک شما عزیزان😊
گفتیم برای اینکه بتونیم
خودمون را مدیریت کنیم و
زمان را درست استفاده کنیم
باید هدف داشته باشیم
با تلاش و پشتکار
که برای داشتن تلاش مداوم
باید یک چرایی قوی برای هدفمون
داشته باشیم.
تلاش یعنی تحمل سختیه تکرار
کارهای تکراری...👌
چون معمولا رسیدن به یک هدف برنامه ی مشخصی داره خیلی مهمه که ما از انجام
کارهای تکراری خسته نشیم😏
هدفمند تلاش کنید👌
تکرار کارهای تکراری همراه با تلاش
یعنی منظم و متعهد بودن👌
نظم و تعهد جزو اصولی رسیدن به هدفه😊
یک نکته ی مهم و عمیق👇
در واقع تکرار هر کار، یک کار تکراری نیست👍
شما وقتی به یک پله ی نردبان قدم می گذارید
و سپس پله ی بعدی، شاید در ظاهر قدم هایتان تکراری باشد اما در واقعیت
شما از پله ی۳۰ به پله ۲۹ و
از ۲۹ به۲۸ به سمت بالا
در حرکت هستید👌
تکرار هر حرکت یک پله شما
را به مقصد نزدیکتر می کند👌
دقت کنید خدا هم این تکرار را در
جاهای مختلف مثل نماز و خمس و...
برای ما برنامه ریزی کرده تا با داشتن
نظم و تعهد به هدف برسیم👌
#با_ما_همراه_باشید👌
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#مثل_یک_مرد
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_یازدهم
با بچهها مشغول شدیم کاور را که باز کردیم دختر جوانی بود...
یکدفعه مرضیه منقلب شد و گوشه ای نشست از یک طرف می خواست دیگران متوجه بغضش نشوند از یک طرف هم نمی دانم چرا روحش بهم ریخته بود با اینکه طی چند روز گذشته جنازه هایی داشتیم که جوان باشند اما برای آنها چنین حالتی نداشت!
بچه ها کار را ادامه دادند من آرام رفتم کنارش گفتم: می شناختیش؟
با بغض گفت: آره
گفتم: از آشناهایت هست؟
سرش را تکان داد و گفت: نه!
ادامه داد: من عصرها از اینجا می رفتم بیمارستان برای کمک...
چند روز پیش این دختر با پدر و مادرش که درگیر بیماری شدند را آوردند مادرش فوت کرد و خودش نمی دانست خیلی نگران پدر و مادرش بود خیلی می ترسید...
کلی تلاش کردم تا به او روحیه بدهم که نگران نباشد درست می شود! اما بعد از دکترها پرسیدم گفتند: بیماری زمینه ای دارند...
حق دادم به مرضیه...
بلند شدم و گذاشتم در حال و هوای خودش باشد...
دوست داشتم واکنش آن دخترک نوجوان را ببینم...
کنار مادرش تمام تلاشش را می کرد!
هم زمان که محو آن دخترک شده بودم صدای داد و شیون از بیرون بلند بود...
یکی از خانواده ی متوفی می پرسید: برای دفن رویشان آهک می ریزید!؟
با شنیدن این جمله ترس تنم را لرزاند آهک!!! رفتم پیش مرضیه با اینکه می دانستم حالش خراب هست باید جواب سوالم را می گرفتم با حالت خاصی گفتم: فلسفه ی این آهک ریختن چیست؟ تنها به این جمله اکتفا کرد: روی جنازه که نمی ریزند بعد از سنگ لحد می ریزند تا مورچه هایی که در قبرها رفت و آمد می کنند آلودگی را جا به جا نکنند!
مورچه ها...
مورچه ها...
و ناخودآگاه از ذهنم این آیه عبور کردِ
ای انسان ، چه چیز تو را درباره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته؟(سوره انفطار آیه ۶)
نفس حبس شده در سینه ام رها نشد و فضای ماسکم را پر از مه کرد و من ماندم افکاری که ناگفته پیداست...
تمام ساعتی که آنجا بودیم مرضیه دیگر ساکت بود چقدر وقتی این دختر ساکت است فضای غسالخانه حزن انگیز تر می شود!
هرچند زینب تمام تلاشش را می کرد تا انرژی بچه ها نیفتد و مدام با بچه ها ذکر و عاشورا می خوانند...
کار که تمام می شود مثل همیشه من چون با مرضیه هم مسیرم با هم همراه می شویم داخل ماشین که می نشینیم راننده هر چه تلاش کرد ماشین روشن نشد!
پیاده می شویم مرضیه کمی کلافه است انگار جای دیگری قرار دارد بعد از کلی تماس آقایی که مسئول قسمت خواهران جهادی است خودش را می رساند دیگر تقریبا همه ی بچه ها رفته اند به جز زینب که منتظر نیروهای جدید است...
آقای جوانی بود و سر به زیر هر چه کرد او هم نتوانست ماشین را راه بیاندازد!
با هر آژانسی هم تماس گرفت هیچ کس نیامد چون مسیر بهشت زهرا دور بود ضمن اینکه با توجه به شرایط خیلی ها هم می ترسیدند!
مرضیه واقعا کلافه و عصبی شده بود البته من می دانستم بیشتر ناراحتی اش بخاطر دیدن آن جنازه بود خدا می داند چه حرفها که با آن دختر نزده بود! اما بهر حال هر چه که بود شدت عصبانیتش را سر این مسئول آقا خالی کرد!
بنده خدا حرفی برای گفتن نداشت من بیشتر ساکت بودم و نگران خانه که خیلی دیر شده بود حتما امیر رضا منتظرم است ولی چاره ای جز صبر نبود!
آقای فاطمی (همان مسئول آقا) آخر سر مجبور شد خودش ما را برساند و چون نگران بود که قسمت غسالخانه کاری داشته باشند و نباشد به سرعت نور رانندگی می کرد اول من را رساند و بعد هم مرضیه را...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
وقتی رمز اینستا تون یادتون میره ننویسید پیج قبلی هک شده چون نه شما پخی هستید که بخوان هکتون کنن نه هکرهای محترم بیکارن😂
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه دقیقه در قیامت
قسمت بیست و پنجم
#سؤال_روز_بیستوپنجم
📌 نگاه حرام و ارتباط با نامحرم در کدام موارد خیلی مشکل ساز میشود ؟
1⃣ در رشد اخلاقی انسانها
2⃣ در رشد معنوی انسانها
3⃣ هر دو مورد
گزینه صحیح را به همراه نام و نام خانوادگی تا ساعت ۲۴ روز شنبه به آی دی زیر ارسال کنید .
@F_mahdijan
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آموزش
آموزش شمع با فیتیله چوبی 🕯
🌻 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🌻
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
#زیبایی _ روغــن کــرچک برای رشـــد مــو👸🏻🍾}
❈-❈-❈-❈-❈-❈-❈-❈-❈-❈-❈
روغن کرچک دارای اسیدهای چرب امگا 9 و ویتامین E می باشد و باعث تقویت و افزایش رشد مو می شود. روغن کرچک علاوه بر اینکه رطوبت مو را تامین می کند باعث پرپشت شدن و درمان عفونت پوست سر می شود.
مقداری روغن کرچک را گـــرم کنید و بر روی پوست سر و موها ماســـاژ دهید ، بگذارید 30 تا 45 دقیقه بماند و سپس با آب و شامپو بشوییـــد🧼
نکته: اگر می خواهید سریع تر نتیجه بگیرید چهار قطره اسانس رزمـــاری🌿 را با روغن کرچک مخلوط کنید.
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋