eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ▪️مادر شهید : حدود 7 ماهی از باردار بودنم می گذشت. شبی در عالم رویا حضرت یعقوب و یوسف (علیهما السلام) را می بینم. صبح که از خواب بیدار می شوم به پدرشوهرم ماجرای خوابم را می گویم. او می گوید: «انشاالله به یُمن این خواب، این بچه پسر است. اسمش را یوسف بگذارید.» . 🔖سردار یوسف سجودی، تیپ سوم 17 علی ابن ابیطالب قم و های صاحب الزمان(عج) و حمزه سیدالشهدا(ع) لشکر 25 ، از شهدای شهرستان است که هنوز مفقود است و از جبهه برنگشته... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📌 صحبت های شهید رجایی درباره اقدام اجرایی در دفاع از مستضعفين 🔷️ در بخشی این فیلم کوتاه شهید رجایی می گوید: در اولین سفر نخست وزیری به مشهد در صحن حرم امام رضا(ع) برای مردم سخنرانی کردیم. ◇ در آنجا از اینکه ما مدافع مستضعفین هستیم خیلی صحبت کردیم 🔸️ ظهربرای نهار که به مهمانسرا رفتیم یک سفره رنگین مهیا کرده بودند که همه چیز داشت و با خودم گفتم این سفره با حرف هایی که به مردم زدم یکی نیست و اصرار کردم که سفره را ساده کنند. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 . 🎥 دیده نشده از با سردار یوسف + تصاویر +صوت شهید (( انتشار بمناسبت سالروز شهادت)) . ▪️برادر شهید : يوسف مي‌گفت دعا مي‌كنم جنازه‌ام برنگردد. به مادرم مي‌گفت اگر مي‌خواهيد شما را روز قيامت شفاعت كنم به هيچ وجه بعد از شهادتم گريه نكنيد. يوسف در عمليات خيبر مي‌گويد خدايا بهترين دوستانم شهيد شدند، چرا من شهيد نمي‌شوم. بعد از دو ساعت خمپاره‌اي كنارشان منفجر مي‌شود و همه دوستانش شهيد مي‌شوند و او تنها چند تركش مي‌خورد. آنجا مي‌فهمد كه قطعاً شهيد مي‌شود و خدا مي‌خواست كه او در عمليات بدر، منطقه مجنون و در 26سالگي به شهادت برسد. دوستانش مي‌گويند لحظه شهادت اشداء علي‌الكفار» را مي‌خواند و مي‌گفت نگذاريد عراقي‌ها و يزيدي‌ها به خانه امام حسين(ع) حمله كنند. نگذاريد خيمه‌هاي امام حسين را آتش بزنند و همان لحظه گلوله مستقيم تانك به او مي‌خورد و از جسمش چيزي نمي‌ماند. @mahman11
💢 روز سختی بود. ۲۶ اسفند ۱۳۶۶ را می‌گویم. چشم بهم زدنی بچه های گردان حمزه سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ کربلا در عملیات والفجر ده پر پر شدند. حسن قورچ بیگی رفت ، جلال علا الدینی ، علی ترکمان ؛ رضا حق شناس ؛ محمدرضا اسماعیل زاده و ...🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 سردار و فرمانده مظلوم، حاج کاظم نجفی رستگار، فرمانده لشگر ۱۰ سیدالشهدا (ع) 🌹شهادت: عملیات بدر - ۲۵ اسفند ۶۳ - شرق دجله 🎙خاطره ای از شهید؛ ● "وقت ناهار رفتم پشت یه تپه و با تعجب دیدم کاظم روی خاک نشسته و لبه های نان رو از روی زمین بر میداره، تمیز میکنه و می خوره. ●اونقدر ناراحت شدم که به جای سلام گفتم: داداش! تو فرمانده تیپ هستی. این کارها چیه؟ مگه غذا نیست؟ خودم دیدم دارن غذا پخش می کنند. کاظم گفت: اون غذا مال بسیجی هاست این نان ها رو مردم با زحمت از خرج زندگیشون زدند و فرستادند. درست نیست اسراف کنیم." @mahman11
🌹این عکس مربوط به شهدای اتوبوس رزمندگان دزفول تیپ جوادالائمه که در منطقه بهمنشیر بر اثر اصابت موشک به اتوبوس شهید شدند... 🌷شادی روحشان صلوات... @mahman11
🔹یار و رفیق روزهای سخت شهید علی چیت‌سازیان بود و آنقدر این دوستی عمیق و ریشه‌دار بود که علی چیت سازیان روزها از فراق دوست گریست. در روز تشییع جنازه معاونش در باغ بهشت همدان پشت تریبون رفت و با صدایی بغض‌آلود گفت: «مصیب، فرزند گلوله ها، ترکش‌ها، خمپاره‌ها، فرزند گرسنگی‌ها، تشنگی‌ها، خستگی‌ها و مالک اشتر زمان بود». 📎معاون اطلاعات‌عملیات لشگر۳۲انصارالحسین 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۹/۴/۹ همدان ●شهادت : ۱۳۶۴/۱۲/۲۶ فاو ، عملیات والفجر۸ @mahman11
«ايشان پاسدار بودند و من چون پاسداران را دوست داشتم و او فردى با ايمان بود، جواب مثبت دادم.» در روز تولّد امام حسين(ع) عقد كرديم. ايشان به من گفتند: «اشكالى ندارد كه من با لباس سپاه سر سفره‏ ى عقد بنشينم.» گفتم: «من افتخار مى‏ كنم. «به نماز مقيّد بود. در سر سفره ‏ى عقد از من پرسيدند: آيا نمازتان را خوانده ‏ايد؟ تا صداى اذان را مى‏ شنيدند، بلند مى ‏شدند، وضو مى ‏گرفتند و نمازشان را مى ‏خواندند. به من هم مى‏ گفتند: شما بياييد نمازتان را بخوانيد. بعد از مراسم عقد، اوّلين جايى كه رفتيم حرم مطهّر امام رضا(ع) بود. به خانواده ‏هاى شهدا احترام مى‏ گذاشت. می ‏گفت: «در حضور خانواده‏ هاى شهدا نخنديد، چون آن ‏ها ناراحت مى‏ شوند.» اگر فرزند شهيدى را مى‏ ديد در آغوش مى ‏كشيد و بسيار گريه مى ‏كرد. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۵/۳/۲ مشهد ●شهادت : ۱۳۶۶/۱۲/۲۶ بمباران‌هوایی ، خرمال‌عراق @mahman11
تصویری زیبا از شهادت که تاریخی شد احمد جان! به این قشنگی که تو شهید شده‌ و در لحظات آخر دست را زیر سر گذاشتی و آسمانی شدی؛ ما حتی در خسته ترین حالت نمی‌توانیم به راحتیِ لحظه شهادت تو بخوابیم .... شهدا دلها را تصرف می‌کنند ..... 🌺 شهید احمد عسگری يكم فروردين ۱۳۴۶ در شهرستان ورامين چشم به جهان گشود. پدرش كارگر مخابرات بود، خودش هم دانش آموز بود و هم در كارخانه سيمان كار می كرد. به یکباره درس و کار را رها کرد و به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. دوازدهم ارديبهشت ۱۳۶۵ در ۱۹ سالگی با سمت تك‌تيرانداز در فكه و در عملیات سیدالشهداء توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره به دست و پا، شهيد شد. پيكرش را در قطعه ۲۶ بهشت‌زهراي شهرستان تهران به خاك سپردند. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍به مناسبت بیست و ششم اسفند سالروز ولادت سردار شهید محمد حسین یوسف الهی... 💢نگهبان میله و تنبیه متفاوت شهید یوسف الهی برای فردی که وظیفه اش را درست انجام نمی دهد طبق روایت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی... 🔹محمد حسین یوسف الهی تا زمانی که خودش داخل مقر بود حتماً در اوقات مختلف می آمد و به نگهبان میله سر می زد. 🔸اگر کسی خلافی مرتکب می شد با او برخورد بدی نمی کرد بلکه با رفتار پدرانه اش موجب می شد که آن فرد هم متوّجه خطایش بشود و هم از کرده خود شرمنده و پشیمان او اگر نیرویی را تنبیه می کرد این تنبیه با هر جای دیگر فرق داشت. 🔹یک شب شهید اکبر شجره نگهبان بود امّا بنده خدا به خاطر خستگی زیاد همان جا کنار میله خوابش برده بود. 🔸محمد حسین وقتی که از راه می رسد و اکبر را در خواب می بیند دیگر بیدارش نمی کند خودش می نشیند و تا صبح نگهبانی می دهد. 🔹نزدیک صبح وقتی اکبر بیدار می شود و محمد حسین را در جای خود می بیند خیلی خجالت می کشد محمد حسین هم برای تنبیه اکبر شب او را سر پست نمی گذارد. 🔸خیلی عجیب است که برای تنبیه یک نفر به جای اضافه کردن مدت نگهبانی اش او را از انجام کار محروم کنند برای بچّه های اطّلاعات شاید یکی از سخت ترین مجازات ها همین بود. 🔹مثلاً اگر کسی را توی معبر نمی فرستادند انگار بزرگترین توهین را به او کرده بودند و این ها همه به خاطر جوی بود که محمد حسین در واحد به وجود آورده بود. 🔸منبع کتاب حسین پسر غلامحسین صفحه ۷۵... @mahman11
سنگـــر تـخــریـب محل خودسازی و پروازشان بود سنـگـــری که فرش را به عرش پیوند می داد صفایی داشت کتری و کلمن و جاکفشی و فانوس و پوتین و جعبه مهمات… ولــے صفای حقیقی در اخــلاص مــردان بی ادعا بود…. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹