🌹کسانی به امام زمانشان خواهند رسید که اهل سرعت باشند! و الا تاریخ کربلا نشان داده که قافلهی حسینی معطل کسی نمیماند.
🌹سیدِ شهیدان اهل قلم،مرتضی آوینی
#مهدویت_و_شهدا_
@mahman11
🌹شعار دادن با دستی که قطع شده بود
صبح روز عملیات به یک ستون، در حال حرکت بودیم؛ بچههائی که برای تصرف یکی از پایگاههای دشمن رفته بودند، دچار مشکل شدند و از ما کمک خواستند. هنوز به مواضع دشمن نزدیک نشده بودیم که با آتش شدیدی مواجه شدیم.
آتش دشمن لحظهای هم قطع نمیشد و این موضوع ما را آزار میداد.
درست در همین اوضاع، چشممان به دو نفر از برادران امدادگر افتاد که مجروحی را روی برانکارد قرار داده و روی زمین درازکش بودند تا در فرصتی مناسب که آتش سنگین فروکش کرد، به عقب بروند. به آن برادر که روی برانکار افتاده بود نگاهی کردم، تمام بدنش غرق در خون بود. مچ یک دستش نیز قطع شده بود. وضعیت ناگوار او دل بچهها را ریش کرد، حالمان بدجوری گرفته شد.
او که دید روحیهمان با دیدن او خراب شده، دردش را فراموش کرد و همان دستی که از مچ قطع شده بود را بالا برد و شروع کرد به شعار دادن که «لااله الا الله» و «الله اکبر» و مرگ بر صدام.
وقتی همه روحیهاش را این گونه دیدند لبخند بر صورت بچهها جوانه زد و به مسیر ادامه دادیم.
راوی: مفید اسماعیلی سراجی
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ابراهیم میگفت:
🌹بهتره که شبها زود بخوابیم تا نماز صبح رو اول وقت و سرحال بخونیم. کسی که نماز ظهر و مغرب رو اول وقت بخونه هنر نکرده چون بیدار بوده. آدم باید نماز صبح هم اول وقت بخونه.
@mahman11
برادران!
فرماندهی اصلی ما ؛
خدا و امام زمان (عج) است
اصل آنها هستند و ما موقت هستیم
وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس
و اطاعت از فرماندهی است...
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_لشکر31عاشورا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@mahman11
🌹 سن و سالی نداشتند...اما پخته بودند.
نه کلاسی بود و نه تیپ رسمی و کت و شلواری ...
نه میز و صندلی بود و نه اتاق جلسه ای...
نه اسمی بود و نه رسمی و نه غروری ...
نه بالا نشینی بود و نه چشمی دنبال لنز دوربینی...♨️ زیر آتیش ؛ وسط درگیری دور هم جمع میشدند و با توکل بر خدا ، تصمیمی میگرفتند و بلافاصله در کارزار خط مقدم حرف را به عمل تبدیل میکردند.
و تا آخرین نفس برای ملت و مملکت
خودشون می ایستادند...( 📝احمدی اتویی)
.
📷 عملیات والفجر هشت _ 📆#زمستان ۱۳۶۴ _رزمندگان واحد اطلاعات و عمليات لشکر ویژه ۲۵ کربلا ( سردار #شهید محمد حسن قاسمی طوسی_سردار #شهید بیژن نیکوکار_سردار #شهید موسی احمدی_سردار #شهید سید علی دوامی و .....)
.
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 تماشاگه رازهای نهفتهی خدا
🎥 برشی دیدنی از مستند #روایت_فتح و گفتاری شنیدنی از شهید آوینی :
🎙 دشمن متجاوز ما خوب می دانست كه بشر امروز در چه جهان بی عدالتی زندگی می كند.عدالت در جهان امروز مفهومی از یاد رفته است و ارباب كفر آن را متناسب با منافع تجاوزگرانهی خویش، هر آنگونه كه می خواستهاند معنا كردهاند. ما می بایستی كه دشمن را در درون خاكش نیز تعقیب كنیم و معنای عدالت را به او بفهمانیم، اگرچه آن خاك نیز خاك او نیست،اكنون نیز اگرچه دشمن هنوز آنچنان كه باید سركوب نشده است،اما استكبار جهانی در برابر قدرت های اسلام خاضع شده و فطرتهای بیدار راهی را كه باید برای رسیدن به آزادی و استقلال طی كنند یافتهاند.
مردان حق اهل شهرت نیستند و از دوربین می گریزند و اگر هم بپذیرند،دشوار سفرهی دل خود را در برابر چشمان نامحرم دوربین می گشایند. سینهی آنان تماشاگه رازهای نهفتهی خداست و اگر سخن بگویند، نه از رودخانهی «زاب» كویر می نالند، نه از ارتفاعات پربهمن هوار، نه از خستگی صدها كیلومتر راهپیمایی و نه از زندگی مداوم در هجرت؛ نه از برف و نه از باران. اما دنیاگرایی اهل دنیا باری است گران كه كمرشان را خم می كند و پشتشان را می شكند.
كجا دانند حال ما سبكباران ساحلها..؟
این راه به پایان می رسد، اما راه حق آنگاه پایان خواهد گرفت كه جهان از سیطرهی ظلم و شر و فساد رهایی یافته باشد و اهل نماز بر جهان حاكم شوند.
#دفاع_مقدس
#روایت_فتح
#رزمندگان_اسلام
@mahman11
🌹روایت مداح اهل بیت حاج محمدرضا طاهری از روضه ای که روز عرفه در کربلا بر فراز گنبد آقا امام حسین علیه السلام برای حاج قاسم خواند...
🔹روضههایی زیادی برای حاج قاسم خواندم اما یک مرتبه برای قرائت دعای عرفه در کربلای معلی حضور داشتیم که حاج قاسم با ما تماس گرفت و گفت فلانی اگر خسته نمیشوی میخواهم روضهای برای ما بخوانی در حالی که ایشان فرمانده همه ما بود با حالتی متواضعانه از ما خواست تا روضهای برای او بخوانیم و من گفتم این افتخاری برای من است که روضه برای شما بخوانم.
🔸به همراه جمعی به فراز گنبد حرم امام حسین علیه السلام رفتیم که دیدم حاج قاسم آنجاست و ابومهدی المهندس نیز در حال قرائت زیارت عاشورا بود.
تمام حدود ۲/۵ ساعت که دعا و روضه خواندم شانههای حاج_قاسم میلرزید.
🔹روضه که تمام شد حاج قاسم به ابومهدی گفت جلو بایست تا نماز بخوانیم او گریه کرد که قبول نمیکند اما سردار گفت من به تو میگویم و ما نماز به امامت ابومهدی خواندیم و در طول نماز هم حاج قاسم شانههایش میلرزید.
🔸به همراهانم گفتم بیخود نیست تمام ابرقدرتها از این مرد میترسند او به جای دیگری وصل است.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@mahman11
🌹 #امداد_غیبی
🌱 سردار رشید اسلام، مهدی زینالدین در طی مصاحبه ای, به خاطرات خود از عملیات خیبر اشاره میکند و میگوید:
🎙در عملیات خیبر یک لحظههایی داشتیم که دشمن در جزیره مجنون، با تمام امکانات و نفرات خود، فشار سنگینی را به ما وارد نمود.
وقتی بود که دیگر نه مهماتی بود و نه نیرویی و بعضی جاها هم نیروهای ما در محاصره کامل دشمن قرار گرفته بودند و کلاً فقط یکخط در دست ما مانده و جزیره در حال سقوط بود
در اینحال با صحنه هایی بهت آور روبرو شدیم.به یکی از نیروها گفتم: «چطور شد که دشمن از آن طرف نیامد؟»
گفت: «مگر ندیدی نیروهای خودمان آرپیچی میزدند؟!» .... در صورتیکه میدانستیم نیرویی در آنجا نداریم!! ... یقیناً امدادهای غیبی ما را در آنجا نگه داشته بود.از آن لحظه،یقین کردیم که اراده الهی بر حفظ جزیره مجنون قرار گرفته؛ چه نیروی زیاد و چه کم به کار ببریم، تأثیری ندارد، اینطرف ۶۰ تا ۷۰ نفر نیرو بیشتر نداشت و ۳ تا ۴ کیلومتر چپ و راست آن باز بود، ولی مطمئن بودیم که خدا رعب در دل دشمنان انداخته و ملائکهالله در آن فضاهای خالی زیاد با دشمن میجنگیدند، از اینرو ما ۶۰ نفر در مقابل سیل انبوه تانکها و نفربرهای دشمن توانستیم مقاومت کنیم و دشمن فقط متوجه ما ۶۰ نفر بود و هرچه آمد جزیره را تصرف کند نتوانست؛ درصورتی که خیلی راحت میت،وانست از راست یا چپ، نیروهای ما را دور بزند و همه را اسارت بگیرد، ولی ملاحظه کردیم دشمن متوقف شده، رعب دارد و نمیتواند جلو بیاید.
آنروز را تا شب بهر شکل ممکن، مقاومت کردیم. از همان شب، دشمن دیگر جرأت حمله اساسی و تصرف جزیره را از دست داد.
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهیدی که شهید حاج قاسم سلیمانی میدان رزم در سوریه را ترک نمود و برای تشییع پیکر مطهرش به ایران آمد شهیدی که نقش ۱۱۰ یا علی بر روی مزار مطهرش نصب شده است شهیدی که معلم و جانباز بود و در روز معلم و روز ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام روز جانباز به درجه رفیع شهادت نائل آمد شهید حاج محبعلی فارسی هدیه به روح مطهر و ملکوتی اش صلوات...
#شهید_حاج_محبعلی_فارسی
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #راهیان_کربلا
با راهیان کربلا ، سنگر به سنگر می رویم
با رمز یا زهرا و با الله اکبر می رویم
ما را بود در این سفر بیت المقدس چون هدف
از کاظمین و کربلا آریم رو سوی نجف
آنجا که می آید ز گوش جان صدای لا تخف
تکبیر گویان جمله با فرمان رهبر می رویم
لب تشنه و عطشان حقیم و عدالت ما همه
تا وادی طور نجف با همت و بی واهمه
با نقش پرچم ها که باشد نام پاک فاطمه
تا بارگاه مرتضی ، ساقی کوثر می رویم
ما درس جانبازی به هر فرد مسلمان می دهیم
جان در ره اجرای امر حی سبحان می دهیم
ما را بود رهبر حسین و در رهش جان می دهیم
تا تربت آن تشنه لب با دیده ی تر می رویم...
🎙حاج صادق آهنگران
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنان طوفانی سردار رادان در قم
♦️۳۲دستگاه مسئول راهکارهای حجاب و عفاف بودهاند که بعضیها عمل نکردهاند و حالا مطالبه گر هم شدهاند چون در مقابل شان مطالبه ندیده اند.مردم انقلابی مطالبه کنند.
♦️میگویند شما حجاب را امنیتی کردید! نخیر حجاب قطعاً یک مسأله فرهنگی است اما مگر مسائل فرهنگی و اجتماعی باید و نباید ندارد؟
#طرح_نور
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مادر شهید معماریان خطاب به سردار رادان:من حاضرم برای مقابله با پدیده بی حجابی کتک بخورم، ولی جلو بیفتید و ما هم پشت شما هستیم.در حق جوانان ما و مملکتمان کوتاهی نکنید؛ جوانان ما به خاطر اینکه از همه جا بی خبر هستند دارند از بین میروند.وقتی من بچه بودم زن شاه که به قم آمد، چادر بر سرش کرد ولی الآن در حرم که [به شخص بد حجابی] تذکر میدهی، به صورتت سیلی میزند. چقدر بد شده است.
خواهش میکنم تا جایی که میتوانید پیگیر مسئله بدحجابی باشید و ما هم پشت سر شما هستیم. هر جا هم بگویید من به سهم خودم میایستم.
🎥تقدیر مادران شهدای دفاع مقدس، شهدای امنیت و مدافع حرم از سردار رادان و اهداء پرچم متبرک به حرم سیدالشهداء و هدایای معنوی به ایشان
🔻مراسم حمایت حوزویان از اقدامات فراجا در مقابله با کشفحجاب:مدرسه عالی فقهی الإمام عليّ بن موسیٰ الرّضا علیهالسلام قم/جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳.
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان«ماه آفتاب سوخته»
#قسمت_پنجاه_دوم🎬:
دختر حیدر، علی وار خطبه می خواند:«خدای بزرگ را ستایش میکنم و بر پیامبرش درود میفرستم.
ای اهل کوفه!ای بی وفایان!
آیا به حال ما گریه می کنید؟! آیا در عزای برادرم حسین اشک میریزید؟!
باید هم گریه کنید و هرگز نخندید که دامن خود را به ننگی ابدی آلوده کردید، خدا کند تا روز قیامت چشمان شما گریان باشد.
چگونه می توانید خون پسر پیامبر را از دستان خود بشویید؟
وای برشما ای مردم کوفه!
آیا می دانید چه کردید؟ آیا میدانید جگر گوشهٔ پیامبر را شهید کردید؟ آیا می دانید اینک ناموس چه کسی را به نظاره نشسته اید؟ بدانید که عذاب بزرگی در انتظار شماست، آن روزی که هیچ یاوری نداشته باشید»
آری که زینب حرفی درست زد چرا که یاریگر آن سرای ابدی مگر جز علی و فاطمه و اولاد او هستند؟! خاک بر سر آنان که حسین را کشتند و خاک برسر تمام کسانی که پشت به حسین می کنند که حسین کشتی نجات است..
زینب سخن می گوید و مردم آرام آرام اشک میریزند، گویا این آرامش قبل از طوفان است.
به ابن زیاد خبر می رسد که چه نشسته ای بر منبر قدرت و در انتظار جشن باشکوهی، قصر و زیباییهایش، پیروزی و جشنش را زینب با سخنانش به باد داده و اگر دیر بجنبی مردمی که وجدان درد گرفته اند،قصر را با تمام زیباییهایش بر سرت خراب می کنند و این جشن را به مجلس مرگت تبدیل می کنند.
ابن زیاد دندانی بهم می ساید و فریاد میزند: یک نفر به من بگوید که چگونه صدای زینب را خاموش کنیم؟! هر چند که می دانم این دختر، ارثیه از مادر دارد و همچون رسول خطبه خوانی می کند
یکی از افراد حاضر می گوید: اگر جایزه ای خوب به من دهید، من می دانم که چگونه او را خاموش سازیم.
ابن زیاد مستاصل شده،کیسه ای زر در دامنش می اندازد و میگوید: بگیر! اگر نقشه ات گرفت کیسه ای دیگر پیش من داری، حال بگو چه کنیم.
آن خبیث گلویی صاف می کند،انگار می خواهد رازی بزرگ برملا کند، رازی که همه از آن آگاهند و میگوید: یا امیر! بین زینب و برادرش حسین الفتی بسیار قوی برقرار است به طوریکه شنیده ام برای ازدواجش هم یک شرط داشته و آن این بوده که هر کجا حسین باشد، من هم باشم، یعنی جان زینب به حسینش بند است و چند روز است این خواهر، برادرش ندیده، تمام سرهای شهدا در کاروان میگشته اما سر حسین را همان شب خولی به کوفه آورده و اینک اینجاست، پس فرمان دهید سر حسین را بر نیزه کنند و پیش چشم زینب بگیرند، خواهید دید که از سخن گفتن می افتد.
ابن زیاد لبخندی موذیانه ای می زند و دستور می دهد که چنین کنند.
زینب هنوز خطبه می خواند و مردم ناله و شیون می کنند، ناگهان میبینند صدای حیدر کرار قطع میشود و زینب به نقطه ای خیره است، رد نگاه را میگیرند و به سری خونین و آغشته به خاکستر تنور میرسند.
زینب گریه سر میدهد و اینبار به جای خطبه خواندن، با حسین واگویه می کند:«ای هلال من! چه زود غروب کرده ای و به خون نشسته ای،ای برادرمن!هرگز باور نمی کردم که چنین روزی برایمان پیش بیاید، ای پاره جگرم!تو که با من مهربان بودی، چه شد آن مهربانیت؟ دیگر برایم سخن نمی گویی؟! اگر نمی خواهی با من سخن بگویی با فاطمه ات با رقیه ات سخن بگوکه نزدیک است از داغ تو، جان بدهند..
زینب می گوید و مردم اشک میریزند، دیگر توان سخن گفتن از زینب گرفته شده و حالا نوبت سجاد است...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
@mahman11
🌹شهید ابراهیم ابراهیم آبادی🌹
🔹شادی روح شهدا صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
⚪️فرازی از وصیتنامه شهید:
پیامی هم به برادران و خواهرانم و دیگر اقوام دارم که شما فقط به خدا متکی باشید و این انقلاب را حفظ کنید؛ چون تمام دشمنان در پی این هستند که این انقلاب را از پای در بیاورند
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
42.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 فیلم
تسلیم شدن نیروهای عراقی روی جاده اهواز خرمشهر_عملیات والفجر 8
#در_راه_فتح_قله_ایم
@mahman11