🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃#شہید آیت الله مرتضے مطہرے🍃:
#شہادت🌷 تزریق خون است به پیکر اجتماع، این 🌷#شہدا🌷 هستند که به پیکر اجتماع و در رگ هاے اجتماع، خاصه اجتماعاتے که دچار کم خونے هستند خون جدید وارد می کنند!
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
https://eitaa.com/joinchat/3522756631C7aeb78f9ac
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃#شہید آیت الله مرتضے مطہرے🍃:
#شہادت🌷 تزریق خون است به پیکر اجتماع، این 🌷#شہدا🌷 هستند که به پیکر اجتماع و در رگ هاے اجتماع، خاصه اجتماعاتے که دچار کم خونے هستند خون جدید وارد می کنند!
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
https://eitaa.com/joinchat/3522756631C7aeb78f9ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ملکوت اعلا کسی
جز #شهید🌷 زنده نیست
و حیات دیگران اگر هم باشد
به طفیلی #شهداست
#شهید_آقاسید_مرتضی_آوینی🌷🕊
#عند_ربهم_یرزقون..
#شهیدمهدی_مکرمی
چهلمین روزشهادت🕊
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3522756631C7aeb78f9ac
☑️ #کلام_شهدا
🍁🕊 #شهید ابراهیم هادی
🌙 می دانی الله اکبر یعنی چه؟!
یعنی خدا از هرچه 👐🏻 که در ذهن داری بزرگتر است✊🏻
#خستگی_ناپذیر
🔹قسمت۱۳۲
نیروهای پایگاه هم با کمترین امکانات ساعت ها در مقابل بارانی از آرپی جی و خمپاره و تیربار ایستاده و ارتفاع را حفظ کرده بود.با دیدن مقر این سئوال در ذهنم دوید که اینها چه طور توانسته بودند دوام بیاورند.🌿
هر چند یک #شهید🌷 هم برای ما زیاد است ولی تصور اینکه تنها با چهار #شهید🌷 در مقابل سیل دشمن😱 ایستاده بودند مشکل بود و تنها نصرت خدا می توانست این کار را بکند.
سنگرهای ناامن و محوطه ای بی در و پیکر داشت.🌱
چندچوب را در محوطه چیده و روی آنهارا با پتو پوشانده بودند.در ابتدا ما هم فکر🤔 کردیم نیروها مجهز به خمپاره انداز هستند.پنج نفر از نیروهایی که با هم از مشهد اعزام شده بودیم هم آنجا بودند.نیروهایی که همراه جمع بیست و یک نفره ما و به دعوت #محمود به کردستان آمدند ولی بعد از مخالفت فرمانده سپاه به کامیاران فرستاده شدند.🍀
ادامه دارد.......
📚خاطرات جاوید
✍سید علیرضا میری
@mahmodkaveh
🔴 ۲۰ فروردین سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی
🔵 زمانهٔ عجیبی است.برخی مردمان امام گذشته را عاشقند اما امام حاضر را نه
⁉️ میدانی چرا ؟
🌕 امام گذشته را هرگونه بخواهند تفسیر میکنند اما #امام_زمان را باید اطاعت کنند و فرمان ببرند.
📚 #شهید سید مرتضی آوینی
#جاده_سرنوشت
🔹قسمت۱۴۶
برادرش که اصلا دوست نداشت این حرف را از زبان ناصر بشنود میان حرفش دوید که موضوع را عوض کند. ولی ناصر با صدای بلندتری ادامه داد:"ولی من اگه #شهید🕊🌷بشم مطمئنم که کار بزرگی رو برای جمهوری اسلامی انجام داده ام."🌿
با این حرف تمام جمع ساکت🤫شدند تا ادعایی که ناصر کرده بود را از زبان خودش بشنوند.🍃
ناصر چشم به زمین دوخته بود و در حالی که لیوان چای☕️را بین دو دستش می چرخاند با تحکّم گفت:"من #محمودکاوه رو کشف کردم،من برای جمهوری اسلامی #محمودکاوه رو کشف کردم و مطمئنم که مشکل کردستان با دست این مرد حل خواهد شد."🍃
همه سکوت🤫کرده بودیم.می دانستیم که #محمود انسان توانا و مدیری است ولی هیچ موقع از این منظر او را ندیده بودیم.🌱
ادامه دارد.......
📚خاطرات جاوید
✍سید علیرضا میری
@mahmodkaveh🌺
تا #شهید است #رفیق دل من
میل همراه شدن با دگران نیست مرا ...🕊❤️
••#سردارشهیدمحمودکاوه❤️
یادش باصلوات❤️
خون برف از چشم من
5⃣
من را بوسید وگفت"اصلا انتظار نداشتم اینجا ببینمت." برد سوار ماشینم🚘 کرد، با اسکورت،برم داشت بردم خانه امام. توی آن سه روز خیلی هم خوش گذشت با #محمود که بودم.🍃
بعد هم ماجرای خرمشهر پیش آمد و من درگیر آنجا شدم و دیگر #محمود را ندیدم و فقط شنیدم رفته کردستان و...می گویند اسیر شده
-می گویند زخمی شده. -می گویند #شهید🌷 شده.🌿
دلم هربار می لرزید تا می شنیدم این بلاها سرش آمده.تا این که شال🧣 و کلاه کردم رفتم کردستان.تنها نرفتم.یکی دوتا دکتر💉دیگر هم با خودم برداشتم بردم تا بهداری شان را راه بیندازم.🌱
دومین مریضم #محمود بود. -آمده ام دندان هام را بکشی.پدرم را درآورده اند از بس درد می کنند.🍀
وضع دندان هایش خیلی خراب بود.سه چهارتاش را پر کردم.سه تاش را هم کشیدم. گفتم دندان های عقلت را هم بکشم؟"
گفت"مگر درآمده؟"🌾
پایان این قسمت.
راوی:احمد جاوید
📚ردّ خون روی برف