eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
113 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
روز میگی: اشتباه شده کارهای خوبی داشتم که نیست نداشتم که هست! حسناتت رفت در پرونده کسیکه را کردی! طلبکار بود؛ از گناهانش به تو رسید ره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا قَاصِمَ شَوْکَهِ الْمُعْتَدِینَ... 🌱سلام بر تو و بر اعجاز دستهایت آن گاه که گَرد ستم را از روی شانه های زمین می تکانی و تاج و تخت فرعونیان را سرنگون می سازی... 🆔@mahmodkaveh
🔻 توصیه های ارواحنا فداه برای زندگی برتر 🔹 از خدا بترس و تسلیمِ ما باش و امورت را به ما واگذار ، چون وظیفه‌ی ماست که شما را بی نیاز وسیراب کنیم.(غیبت شیخ طوسی ج۱ص ۲۸۵) 🔹 خودت را برای خدمت در اختیار مردم بگذار، در جایی بنشین که قابل دسترس باشی و حوائج مردم را برآور.(کلمة‌الامام‌المهدی ص۵۶۵) 🔹 در اموال دیگران تصرف نکن مگر با اجازه صاحب آن. 📙( بحارالانوار ج۵۳ ص۱۸۳) 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کار امام زمان علیه السلام چطور راه می‌افتد⁉️ ماموریت امام زمان مانند امام حسین در کربلا نیست. او می‌خواهد حکومت کند...حکومت... 🆔@mahmodkaveh
5⃣ ساکت بودم.نفسم در نمی آمد.تازه آن وقت بود که توانستم بخوانم.آن هم شعری را که خیلی دوست داشت به وقت عملیات هاش،برای بچه هایش بخوانم. *"یعقوب ز انتظار تو شد دیده اش سفید ای صد هزار یوسف مصری فدای تو"*🍃 موقع برگشتن منصوری هم با ما آمد ارومیه.شهر شلوغ بود.همه آمده بودند برای تشییع .صدایم در نمی آمد. نمی توانستم بخوانم.یاد روزی بودم که آمدم مهاباد.سالش را درست خاطرم نیست.۶۰ یا شاید هم ۶۱.🍀 آمده بودم بشوم مسئول ارتباطات تیپی که می گفتند فرمانده اش است.هنوز ندیده بودمش.سراغش را گرفتم.گفتند"آن جاست."محوطه شلوغ بود‌.داشتند فوتبال⚽️ بازی می کردند. رفتم ایستادم کنار یکی شان گفتم "ببخشید.🌱 با برادر کار داشتم،کجا می توانم پیداش کنم؟" گفت"همانی است که توپ⚽️ دستش است دارد دریبل می زند" گفتم"او" اصلاََ انتظار نداشتم جوانکی باشد پا به توپ و خندان و شوخ.🌿 ادامه دارد... راوی:علی اکبر مداح 📚
نی نوایی  از  دم   محزون اوست خاک کردستان رهین خون اوست ‌ یادش باصلوات 🌹🌹🌹🌹
میگفت‌ چشمان‌ به راهی است‌که‌ از خود به یادگـار گذاشته‌اند اما چشم‌ ما به‌ روزی است که با‌ آنان‌ رو به‌ رو‌ خواهیم‌ شد !
صادق آهنگران تو یه تیکه از شعرش می‌خونه: «شمعِ شب‌های دوعیجی می‌شدیم» می‌دونید یعنی چی؟ عراق تو منطقه دوعیجی بمبِ فسفری می‌نداخت. فسفر وقتی با اکسیژنِ هوا ترکیب بشه، شعله‌ور میشه. رزمنده‌ها که زیر این بمب‌ها گیر می‌کردن، فسفر به تن‌شون می‌چسبید و با هیچ وسیله‌ای دیگه خاموش نمی‌شد! و اونا می‌سوختن و می‌سوختن و می‌سوختن.. صبح، باد، خاکسترهاشون رو با خودش می‌برد💔 + شادی روح همه شهدا صلوات