eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.5هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
110 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه (۵)🍃 2⃣ با نرمی و وقار راه می رفت و حتی یکی دوبار که قدم های من تند شد،دست انداخت لای موهایم و گفت:"علی جان! یه کم آهسته تر،بذار ستون برسه." رسیدیم به صد متری پایگاه عراق.باید آن جا را دور می زدیم تا بتوانیم هدف بگیریم.🍀 به"" گفتم:"این جا همون جایی که دیشب زمین گیر شدیم.عراقی ها تیربار و چهارلول گذاشته بودن،اجازه نفس کشیدن بهمون ندادن." پرسید:"چی کار کردین؟" گفتم:"هیچ کاری! من خیرِ سرم بلند شدم رجز خوندم که کجایید عمارها! کجایید مقدادها!🌿 اون قدر آتیش سنگین بود که یکی پای منو گرفت کشید و گفت بشین بابا،مگه نمی بینی چه خبره؟ چندتا از بچه ها بلند شدند از پیچ رد بشن،سریع تیر خوردن و افتادن." گفت:"خب،حالا باید چه کار کنیم؟ چه راهی هست تا برسیم به پایگاه؟"🌱 گفتم:"قطعا راهی که دیشب رفتیم،نمی تونیم بریم،دیشب خیلی تلاش کردیم." گفت:"خب،شما پاشو برو بالا،یه براندازی بکن ببین می تونی جایی پیدا کنی که نیروها رو از اون جا ببریم." گفتم:"چشم." به یکی از فرمانده گردان ها-که در حال حاضر زنده است-هم گفت:"شما پاشو با علی برو."🍃 ادامه دارد... راوی:علی چناری 📚 🆔@mahmodkaveh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ گنبد آهنینتان این بود؟! 👌سروده «محمد رسولی» درباره سیلی به اسرائیل شب حمله چقدر شیرین بود گنبد آهنینتان این بود؟ تازه آن گنبدی که پشت سرش انگلیس و پاریس و برلین بود پس چه شد وعده‌های امریکا قول امنیتی که تضمین بود آنچه که خورده‌اید یک سیلی است گرچه که سهمگین و سنگین بود ما که جنگی نکرده‌ایم هنوز هرچه که‌ دیده‌اید تمرین بود همه‌ی ترس از جواب شما صف کوتاه پمپ بنزین بود ای خدا شاهدی که «شاهد» ما هدفش لانه‌ی شیاطین بود زخم پهپادها خدا را شکر بر دل اهل غزه تسکین بود موشـک بام مسجد الاقصی پیک آزادی فلسـطین بود بر سرت سایه‌ی ابابیل است بعد از این زندگی‌ات تعطیل است سیل ویرانی تو راه افتاد بسترش از فرات تا نیل است میوه‌ی سرخ هفتم اکتبر سیلی آبدار آوریل است گفته‌ای موشــکی نخورد به تو! کار تو تفت این اباطیل است عکس رسوایی تو پخش شده چه نیازی به بحث و تحلیل است بین ما صحبتی اگر باشد خیبر و ذوالفقار و سجیل است یا بنی سامری! هلاکتتان قول تورات، حرف انجیل است آی قابیل! آی اســرائیل! نوبت انتقام‌ هابیل است خانه‌ات را تکانده‌ای ای قدس؟ نم نمک وقت سال تحویل است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثاقَ اللّٰهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ، 🔺 سلام بر تو ای پیمان خدا که آن را برگرفت و استوارش کرد، 🆔@mahmodkaveh
از عارفے پرسیدند... از کجا بفهمیم در خواب غفلتیم یا نه؟! او جواب داد: اگر براے امام زمان کارے مےکنی، یه تبلیغی انجام میدهی و خلاصه قدمی بر‌می‌داری و به ظهور آن حضرت کمک میکنی، بدان که بیداری...🌱 و الّا اگر مجتهد هم باشی در خواب غفلتی ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه (۵)🍃 3⃣ فرمانده گردان تمرد کرد.وقتی برای چانه زدن نبود.تا رفیق مان گفت"من نمی روم"، "" به من گفت:"خودم میام، بریم." به همراه یک بی سیم چی خودمان را بالای ارتفاع رساندیم.ستون پایین نشسته بود و آماده دستور.تسلط خوبی از آن جا بر ارتفاعات داشتیم.من کمی از وضع منطقه برای "" توضیح دادم.با دقت دنبال راه کاری می گشتیم برای عبور نیروها.🌿 هنوز حتی یک تیر هم ردّ و بدل نشده بود.همین طور که نشسته بودیم،صدای سوت خمپاره ای آمد و در ده متری ما به زمین خورد.من سرم را کمی خم کردم.صدای انفجار که خوابید، چشم چرخاندم و "" را ندیدم.با اوصافی که از شجاعتش شنیده بودم، کمی برایم عجیب آمد که پناه گرفته باشد.متوجه شدم روی زمین افتاده.هیچ حرکتی نمی کرد.🍃 سرش را که بلند کردم، دستم خیس شد.پشت سر "" خونی بود.سرش را روی پایم گذاشتم.با آخرین نفسی که کشید،خونی از بینی اش بیرون زد و تمام."منصوری" دائم پشت خط بی سیم می آمد و می خواست با "" صحبت کند.پشت سر هم تکرار می کرد که برگردد و خودش به جای او جلو بیاید.من بی سیم را گرفتم.🍀 "منصوری" گفت:"گوشی رو بده به ." گفتم:" نیست." گفت:" کجا رفته؟" گفتم:"رفت پیش قمی." و به این ترتیب مصیبت را اعلام کرد.با شهادت "" عملاً امکان عملیات از بین رفت و ما تنها توانستیم دوباره نیروها را به پایین ارتفاعات هدایت کنیم.آن شب موفق نشدیم پیکر "" را با خود بیاوریم.فردا بچه های تخریب رفتند و او را برگرداندند.🌱 پایان این قسمت راوی:علی چناری 📚 🆔@mahmodkaveh