هدایت شده از اشعار حسینی و آموزش مداحی
#امام_عصر علیهالسلام
#انتظار
#علیاکبر_لطیفیان
نوشتهاند دلم را برای خون جگری
بدون گریه زمانه نمیشود سپری
نیازمند تکامل به گریه محتاج است
درخت آب ندیده نمیدهد ثمری
دو فیض، توشۀ راه سلوک عاشق هست
توسل سحری و عنایت سحری
هزار نافله خواندن چه فایده دارد
اگر نداشته باشد به عاشقان نظری
به هر دری که زدم باز پشت در ماندم
بس است در زدن من، بس است دربهدری
برای بنده خریدن بیا سر بازار
چه خوب میشود این مرتبه مرا بخری
بدون تو چه بلاها که بر سرم آمد
چهحاجتاست بهگفتن، خودتکه باخبری
همیشه خیر قنوت تو میرسد به همه
اگر چه نام مرا در نوافلت نبری
خودت برای ظهورت دعا کن و برگرد
دعای من به خودم هم نمیکند اثری
#امام_زمان
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
#امام_زمان
#جمعه #انتظار
آقای جمعه های غریبی ظهور کن
دل را پر ازطراوت عطر حضور کن
یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق
یک دم فقط بیا و از اینجا عبور کن
آقا تو را به حرمت مولایمان علی
آقا تو را به حرمت زهرا ظهور کن
آخر کجایی ای گل خوشبوی فاطمه
برگرد و شهر را پر امواج نور کن
شبهای جمعه یاد تو بیداد می کند
آدینه ای ز کوچه دنیا عبور میکند
آقا چقدر فاصله اندوه انتظار
فکری برای این سفر راه دور کن
آقا چقدر ضجه زنیم دعا کنیم
یا باز گرد یا دل ما را صبور کن
آقا اگر که آمدی و عاشقت نبود
یـک فاتحه نوازش اهل قبور کن
#محمد_ناصری
.#مشهد_امام_رضا
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه #انتظار
از تو پنهان نیست بدجوری به دنیا باختم
کاخ خود را روی کاه آرزوها ساختم
من به سمت معصیت آهسته و آرام نه!
من به سمت معصیت با اسب غفلت تاختم
خنده های من دلیل اشک هایت شد ببخش
تو به من مشغول بودی من به خود پرداختم
آه، روزی چند بار از پیش من رد میشوی
من ولی یکبار هم حتی تو را نشناختم
معذرت می خواهم آقا جان حلالم کن ببخش
با گناهانم ظهورت را عقب انداختم
#محمود_یوسفی
#مناجات
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
#سال_نو
#انتظار
خالق مرا از اول کِی آفرید بی تو
عالم به عالم ذر من را ندید بی تو
با اولین گناهم دستم رها شد از بس
شیطان مرا به سویش دائم کشید بی تو
یک سال آب و جارو کردم مگر بیایی
یک بار دیگر آمد سال جدید بی تو
من خسته از زمستان چشمم به سال نو بود
دیدی ؟ بهار آمد ، اما رسید بی تو
مردم تمام خوشحال از دیدن شب عید
من که بدم می آید از روز عید بی تو
ابر بهار هر سال با چشم تر می آید
از چشمهای من هم باران چکید بی تو
پا در رکاب کردم تا در رهت بمیرم
دیدم نمی توانم باشم شهید بی تو
عید است و کعبه دارد رخت سیاه بر تن
می شد مگر بپوشد ؟ رخت سفید بی تو
دل بود و عقل بود و اُمّید بود و شادی
این ماند غرق اندوه آن نا امید بی تو
« یابن الحسن کجایی؟ مُردم از این جدایی»
آخر نیامدی و قدّم خمید بی تو
#محسن_ناصحی
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه #انتظار
بیا که نفس نشسته به هم زبانی ما
بیا که آمده شیطان به میهمانی ما
غم غیاب تو را ظاهراً به لب داریم
بها مده به سخنهای آنچنانی ما
فدای غیبت طولانیت گل نرگس
خیال نازک دلهای ارغوانی ما
چرا ز درد فراق تو ما نمیمیریم
چگونه میگذرد بی تو زندگانی ما؟
کسی که روی گلت را ندیده ناکام است
بیا که بی تو فنا شد همه جوانی ما
خودت برای ظهورت بیا و کاری کن
که نیست شبهه و شکی به ناتوانانی ما
#محمود_یوسفی
#انتظار
مستی عالم ز رنگ عشق و بوی مهدی است
قبله ی اهل صفا پیوسته سوی مهدی است
جویبار رحمت است و چشمه ی عدل و امید
مهربانی و صداقت خلق و خوی مهدی است
چشمه ها و رودها، دریا و اقیانوسها
قطره ای از برکت آب وضوی مهدی است
با نگاهش کور مادرزاد درمان می شود
بارش نور شفا اعجاز کوی مهدی است
عاشقی یعنی وصال و فرصتِ نوشیدنِ
شربت ناب محبت از سبوی مهدی است
رنگ آرامش نگیرد بی حضورش، این جهان
آیه های صلح ورزی، از گلوی مهدی است
صد هزاران گل میان دشت و گلزار است لیک
حُسن یوسف جلوه ی زیبای روی مهدی است
بیقرار و خسته ایم از حسرت نادیدنش
عمر ما طی گشت و دل در آرزوی مهدی است
انتظار، آدینه ها، غم، ندبه های بی کسی
تا به کی آیا جهان در جستجوی مهدی است؟
#مجتبی_باقی
#انتظار
#سال_جدید
عالم همه درگیر غمی جانسوز است
دل ، منتظر ماه جهان افروز است
روزی که کند مهدی موعود ظهور
آنروز برای شیعیان نوروز است
#سید_ابوالقاسم_سعیدی
#مناجات
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
#سال_نو
#انتظار
خالق مرا از اول کِی آفرید بی تو
عالم به عالم ذر من را ندید بی تو
با اولین گناهم دستم رها شد از بس
شیطان مرا به سویش دائم کشید بی تو
یک سال آب و جارو کردم مگر بیایی
یک بار دیگر آمد سال جدید بی تو
من خسته از زمستان چشمم به سال نو بود
دیدی ؟ بهار آمد ، اما رسید بی تو
مردم تمام خوشحال از دیدن شب عید
من که بدم می آید از روز عید بی تو
ابر بهار هر سال با چشم تر می آید
از چشمهای من هم باران چکید بی تو
پا در رکاب کردم تا در رهت بمیرم
دیدم نمی توانم باشم شهید بی تو
عید است و کعبه دارد رخت سیاه بر تن
می شد مگر بپوشد ؟ رخت سفید بی تو
دل بود و عقل بود و اُمّید بود و شادی
این ماند غرق اندوه آن نا امید بی تو
« یابن الحسن کجایی؟ مُردم از این جدایی»
آخر نیامدی و قدّم خمید بی تو
#محسن_ناصحی