eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
54 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام الله علیها گریستم که از این دیده خواب را بِبَرند گلایه ی دلِ از غصه آب را ببرند شدند فطرس کوی تو چند قطره ی اشک که از خرابه سلام و جواب را ببرند شنیده ام که سرت می رود به سوی نجف! به محضر نجف، این دُرِّ ناب را ببرند بگو به ابر، بیاید شبانه گریه کنیم که از کنار تنت آفتاب را ببرند ببین که از وسط ازدحام این مردم چگونه آیه ی نور و حجاب را ببرند نخواه نیزه و طشت و تنور، این شب ها به جای دامن من این ثواب را ببرند شبیه کوثر و زمزم چقدر آب شدم که از کنار سر تو شراب را ببرند بگو که نیزه عباس را علم بکنند که از میان حرم اضطراب را ببرند من از حیات بدون تو دست خواهم شست که از محاسن پاکت خضاب را ببرند .
. علیه السلام نمی رسد به مقامات تو گمان کسی نبوده لایق توصیف تو بیان کسی به هیبت تو یقیناً به طور جلوه کند خدا اگر که خودش را دهد نشان کسی به آستان گلویت دخیل می بندد اگر که کارد رسیده به استخوان کسی علی تر از همه اوقات می شوی امروز شده است نغمه لالایی ات اذان کسی برای اینکه به نور تو سر به راه شوند به ناکسان زده رو، قلب مهربان کسی رسیده بر عتبات لب تو هُرم عطش رسیده بر لب خشکیده تو جان کسی به جز حسین که جان داده با تلظی تو نبود صبر در این امتحان توان کسی بهشت، روضه ی تو گشته گوش تا گوشش سه شعبه آمده بی اذن در جنان کسی به آسمان دم مظلوم می‌دهد پدرت که خون حنجره ات هست نوحه خوان کسی پی غنیمت قتل تو آسمان و زمین تنت از آن کسی و سرت از آن کسی رباب بعد تو دیگر به زیر سایه نرفت به روی نیزه سر توست سایه بان کسی .
. علیه السلام از مسجد الحرام حرم تا خدای خویش اکبر عروج کرده به بی انتهای خویش او ابتدا و غایت معراج خویش بود پس می‌گریست نزد پدر در قفای خویش هنگام احتضار، هم آغوش مصطفی است یعنی خودش نموده تجلی برای خویش جان حسین جان به لبش آمد از عطش جان میسپرد جای حسین و به جای خویش روزی رسان نیزه دشمن شده تنش هر نیزه بود در پی سهم حنای خویش او قطعه قطعه شد؛ همه جا را تنش گرفت تا ذره ذره را بکند مبتلای خویش ممسوس ذات را به روی خاک می کشند تا عرش، خاک را بنماید سرای خویش قلب پدر شبیه فدک پاره پاره شد در کوچه های نیزه به پای عزای خویش "نادعلی" کنار تنش، جلوه می کند او کشته نجف شده در کربلای خویش با قامت خمیده پدر جمع می کند دار و ندار فاطمه را در عبای خویش آغوش این ضریح نشد قسمت حسین در برگرفت بعد پسر بوریای خویش
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند ای پادشه حائر ای شیعه تو را چاکر زهراست تو را زائر مظلوم مظلوم مظلوم / مظلوم بلا ناصر آه پیکرت مانده به صحرا حسین داغ تو مانده به دل ها حسین همه ی زندگی ما حسین یا حسین یا حسین 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 👇
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir سربند ای پادشه حائر ای شیعه تو را چاکر زهراست تو را زائر مظلوم مظلوم مظلوم / مظلوم بلا ناصر آه ؛ پیکرت مانده به صحرا حسین داغ تو مانده به دل ها حسین همه ی زندگی ما حسین یا حسین یا حسین 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir ای کعبه ز روی بام بستم به تو من احرام دادم به تو این پیغام ماندم، زخمی، مظلوم / مانند تو تشنه‌کام آه ؛ گر بیایی بشوی مبتلا بشوی کعبه سرنیزه‌ها جان زهرا به کوفه نیا یا حسین یا حسین 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir ای زاده پیغمبر گفتم به دو چشم تر تا که نشوی بی سر برگرد، برگرد، آقا / به جان علی اکبر آه ؛ چه بلایی بیاید سرت چه کند بعد تو پس دخترت چشم دارند به انگشترت یا حسین یا حسین .
🏴 علیه السلام خمار چشم تو را من به عرش نفروشم من از حلاوت نام تو باده می نوشم چقدر گریه نمودیم، هر دو غش کردیم چقدر زمرمه کردی "لهوف" در گوشم ببین که وقت رجز روضه عطش خواندم مصیبت لب خشکت نشد فراموشم هلا! به باده خورانی که خاک پای تواند برای بوسه به پای تو غرق چاووشم مرا به جای مزار حسن زیارت کن رواق آینه هستم، ضریح منقوشم یتیم بودم و نیزه نوازشم می کرد ببین که بعد تو با سنگ ها هم آغوشم فقط برای مواسات بیشتر با تو ببین که زیر سم اسب ها چه می کوشم به ساقدوشی من نیزه ای چه خوشحال است که سخت بار مصیبت گذاشت بر دوشم اسیر بودن یک نوعروس کشته مرا به جای خلعت دامادی ام، کفن پوشم . .