﷽ #محرم_۱۴۰۳ #شب_۶ #زمینه_حماسی #حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع زمینه حماسی شب ۶ «حضرت قاسم ابن الحسن ع» بند1️⃣ دیگه دل موندن نداری ، دارم از چشات میخونم قربون رگ غیرتت شم ، پهلوون نوجوونم من خودم بزرگت کردم ، می‌دونم که دشمنای دین‌و راحت ، نمیزاری بی زره میری تُو میدون ، بفهمن که این سر نترست رو از ، حسن داری بگو حسن که جون بگیرم بگو حسن عمو فدات شه بگو حسن سر یک لشکر ، خاک پات شه (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) بند2️⃣ جمل‌و زنده کردی بازم ، با این هیبت و جلالت نَفَس لشکرو بریدی ، شیر مادرت حلالت تا گره به ابروت افتاد ، به هم ریختن توی فنّ جنگیدن تو ، چه استادی دُور شدن جَووناشون از ، دم دستت با یلِ یلاشون وقتی ، در افتادی میگن حسن اومد دوباره دلیری بسکه مثل بابات خونِ علی ولی اللهه ، توی رگ هات (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) بند3️⃣ رجزتو که خوندی قاسم ، دشمنت به لکنت افتاد پسرای ازرق رو دیدم ، قلب شون به وحشت افتاد شمشیرو گرفتی تُو دست ، مثه عباس وارث حسن از نسلی ، شریفی تو دست و پاشون‌و گُم کردن ، تا دیدن که یک تنه همه لشگر رو ، حریفی تو تا یه قدم جلو میرفتی عقب عقب میرفت یه لشکر همه برات سپر انداختن ، شدی حیدر (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) 🖍️به‌قلم: #صادق_نجم #امیر_طاهری #حضرت_قاسم #شب_ششم_محرم

﷽ #محرم_۱۴۰۳ #حضرت_ابالفضل_ع #تاسوعا "واحد روضه ای حضرت ابالفضل.ع." بند1️⃣ سرتو رُو دامنم میذارم بدونِ تو هیچکی‌و ندارم روضه ی تو روضه ی بی کسی‌مه داغت چقد عظیمه یه صحرا تُو کشتن تو سهیمه داغت چقد عظیمه میخواسته دشمن ، که منو غصه دار کنه حیرونم عباس ، بی تو حسین چیکار کنه وقتی که زینب ، میخواد بره از کربلا کی باید اونو ، رُو ناقه ها سوار کنه (پاشو ابالفضل) بند2️⃣ من موندم و دستای بریده ای سرو من قامتم خمیده صدای هلهله چه کرده با من به اشک ما می‌خندن کشتن‌ تورو از دورِ ما نمیرن به اشک ما می‌خندن یهو دلم ریخت ، تا گفتی تو ادرک اخاک ای دست بریده ، بازو هاتو نکش رُو خاک خالیه جای ، ام البنین اما بجاش مادرم اومد ، اشک چشاتو کرده پاک (پاشو ابالفضل) بند3️⃣ انقده زخمِ تنت ابالفضل سخته برام بُردنت ابالفضل نمیشه کاری کرد و غرق خونی حال منو می‌دونی بهتره که تُو علقمه بمونی حال منو می‌دونی تنهای تنهام ، من موندم و اهل حرم بعد تو داداش ، رُو نیزه ها میره سرم اشک چشامو ، با آستینم پاک میکنم مَردی نمونده ، باید به خیمه ها برم (پاشو ابالفضل) 🖍️به‌قلم؛ #صادق_نجم #امیر_طاهری آی‌دی کانال در تلگرام و ایتا: 🆔 @amirtaheri_1001

﷽ #محرم_۱۴۰۳ #شب_۶ #زمینه_حماسی #حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع زمینه حماسی شب ۶ «حضرت قاسم ابن الحسن ع» بند1️⃣ دیگه دل موندن نداری ، دارم از چشات میخونم قربون رگ غیرتت شم ، پهلوون نوجوونم من خودم بزرگت کردم ، می‌دونم که دشمنای دین‌و راحت ، نمیزاری بی زره میری تُو میدون ، بفهمن که این سر نترست رو از ، حسن داری بگو حسن که جون بگیرم بگو حسن عمو فدات شه بگو حسن سر یک لشکر ، خاک پات شه (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) بند2️⃣ جمل‌و زنده کردی بازم ، با این هیبت و جلالت نَفَس لشکرو بریدی ، شیر مادرت حلالت تا گره به ابروت افتاد ، به هم ریختن توی فنّ جنگیدن تو ، چه استادی دُور شدن جَووناشون از ، دم دستت با یلِ یلاشون وقتی ، در افتادی میگن حسن اومد دوباره دلیری بسکه مثل بابات خونِ علی ولی اللهه ، توی رگ هات (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) بند3️⃣ رجزتو که خوندی قاسم ، دشمنت به لکنت افتاد پسرای ازرق رو دیدم ، قلب شون به وحشت افتاد شمشیرو گرفتی تُو دست ، مثه عباس وارث حسن از نسلی ، شریفی تو دست و پاشون‌و گُم کردن ، تا دیدن که یک تنه همه لشگر رو ، حریفی تو تا یه قدم جلو میرفتی عقب عقب میرفت یه لشکر همه برات سپر انداختن ، شدی حیدر (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) 🖍️به‌قلم: #صادق_نجم #امیر_طاهری #حضرت_قاسم #شب_ششم_محرم

﷽ #محرم_۱۴۰۳ #حضرت_ابالفضل_ع #تاسوعا "واحد روضه ای حضرت ابالفضل.ع." بند1️⃣ سرتو رُو دامنم میذارم بدونِ تو هیچکی‌و ندارم روضه ی تو روضه ی بی کسی‌مه داغت چقد عظیمه یه صحرا تُو کشتن تو سهیمه داغت چقد عظیمه میخواسته دشمن ، که منو غصه دار کنه حیرونم عباس ، بی تو حسین چیکار کنه وقتی که زینب ، میخواد بره از کربلا کی باید اونو ، رُو ناقه ها سوار کنه (پاشو ابالفضل) بند2️⃣ من موندم و دستای بریده ای سرو من قامتم خمیده صدای هلهله چه کرده با من به اشک ما می‌خندن کشتن‌ تورو از دورِ ما نمیرن به اشک ما می‌خندن یهو دلم ریخت ، تا گفتی تو ادرک اخاک ای دست بریده ، بازو هاتو نکش رُو خاک خالیه جای ، ام البنین اما بجاش مادرم اومد ، اشک چشاتو کرده پاک (پاشو ابالفضل) بند3️⃣ انقده زخمِ تنت ابالفضل سخته برام بُردنت ابالفضل نمیشه کاری کرد و غرق خونی حال منو می‌دونی بهتره که تُو علقمه بمونی حال منو می‌دونی تنهای تنهام ، من موندم و اهل حرم بعد تو داداش ، رُو نیزه ها میره سرم اشک چشامو ، با آستینم پاک میکنم مَردی نمونده ، باید به خیمه ها برم (پاشو ابالفضل) 🖍️به‌قلم؛ #صادق_نجم #امیر_طاهری آی‌دی کانال در تلگرام و ایتا: 🆔 @amirtaheri_1001

#زمینه #شهادت_امام_حسن گرد غم، روی قبرش نشسته غربتش، قلب سنگ و شکسته می‌دونه، که دست آقا بازه اونی که، در صحنش رو بسته ای واویلا بوی غم داره اینجا ولی از غربت آخر در میاد، با دست مولا توو رویا، شبا توی ایوونیم شب تا صبح، توی حرم می مونیم انشالله با مهر تربت توو صحن، نماز صبح می خونیم ####### روضه خون جگر پاره پاره گریه کن چشم ماه و ستاره سینه زن شده دست سرنوشت غصه از در و دیوار می‌باره ای واویلا شده رازش هویدا میگه با گریه حقش این نبود ، مظلومه زهرا راحت شد، از روضه های دیوار راحت شد، از فکر زخم مسمار راحت شد، از خنده‌های قنفذ، میون کوچه بازار ##### غصه‌هاش، رسیده دیگه بر لب بی قرار، شده از غصه زینب هرچی که، خون دل خورده یک عمر با جگر، پسشون داده امشب ای واویلا خوبه نمونده تنها نشده جسم بی جونش رها، روو خاک صحرا باز خوبه، نیفتاده تو گودال باز خوبه، تنش نمیشه پامال باز خوبه، نمی‌بینه که زینب، توو صحرا میره از حال #داود_رحیمی #صادق_نجم 🆔 @goosheye_oshagh

. #زمینه #حضرت_قاسم #شب_ششم_محرم #زمینه_حضرت‌قاسم [بند اول] همه مات جولان،اولاد فاطمه شکار لشکر کوفه،با بنی هاشمه نوبتیم اگه باشه،نوبت قاسمه سر از پا نمی‌شناسه،قمر حسن شده وارث رزم و،جگر حسن اومد تا که باشه،سپر حسین،پسر حسن الله الله همه گفتن ماه اومد نصر من الله اومد برای یاری ابی‌عبدالله اومد (یا قاسم ابن الحسن) [بند دوم] قرصه دلِ اهلبیت،با وجودِ قاسم عمامه‌ی پیمبر،کلاه خودِ قاسم جلوه‌ی نبی گُل کرد،در وجودِ قاسم بازم زنده شد جنگِ،جملِ حسن همه ترسیدن باهاش،روبه‌رو بشن بجای زره وقتی ، توی دل جنگ،پوشیده کفن الله الله چه معرکه گردانی چه خنجر بُرّانی با ضربه هاش شده به پا عجب طوفانی (یا قاسم ابن الحسن) به قلم: #صادق_نجم #امیر_طاهری 👇

. #واحد_امام_حسین #واحد_حضرت‌اباعبدالله [بند اول] آدم و زیر و رو کرد اسمت خاتم و زیر و رو کرد اسمت دل زمین و آسمون خون شد عالم و زیر و رو کرد اسمت ابر بهار قدّ چشم گریه کن های تو بارون نداشته انگار خدا هر چی سوزه توی حا و سین و یا و نون گذاشته حسین،ای اسم گریه دار حسین،اشکِ بی‌اختیار حسین،از چشم رحمتت،لا یمکن الفرار (حسین آقای من حسین) [بند دوم] ازت برات می‌گیرم آقا آخر برات می‌میرم آقا با تو ورق همیشه برگشت ای عشق بی‌نظیرم آقا از صبح تا شب حتی تُو اوج خستگی به دل می‌شینه اسمت محبوب من فما احلی اسمائکم چقد شیرینه اسمت حسین،مثل کوهی پشتمی حسین،ندارم با تو غمی حسین،ای که تو مخاطب،نوحه‌ی محتشمی (حسین آقای من حسین) به قلم: #صادق_نجم #امیر_طاهری 👇

. #واحد_امام_حسین #شب_چهارم_محرم #اصحاب #واحد_حضرت‌اباعبدالله [بند اول] تو خورشیدی که عشق از پرتو نورته همه شیرینیا سرچشمشون شورته دل بی تاب من مریض منظورته حسین من مریضم،تو دوامی توی قلبم،مستدامی اوج اوج،خواسته هامی ای غایت آمالم،حسین خیلی به تو میبالم،حسین (جانم ابی‌عبدالله حسین) [بند دوم] تو خواستی که تو دلها کردی ریشه آقا کسی از خادمیت خسته نمی‌شه آقا تنورِ نوکریت گرمه همیشه آقا حسین حُبّـت ارباب،با دوامه تا که روضهَ‌ت،شد اقامه مهمون تو،خاص و عامه روضه‌‌َت حالا شاهِ محترم شد بینی‌ و بین‌ الله حرم (جانم ابی‌عبدالله حسین) [بند سوم] چقد خوشبخته اونکه رو سفیدت شده مسیحی اومده حالا شهیدت شده خدایی خوش به حالِ سعیدت شده حسین جون و عابس،تا باهاتن جزئی از اون،عاشقاتن مرد مردن،خاک پاتن پیر و جوون اینجان ای غریب می‌میره برای تو حبیب (جانم ابی‌عبدالله حسین) به قلم: #صادق_نجم #امیر_طاهری 👇