هدایت شده از احسان تبریزیان
سرود ولادت حضرت علی اکبر صلوات الله علیه
#محسن_ناصحی
#داود_رحیمی
#احسان_تبریزیان
اومده به دنیا/شهزاده آقا
از نور جمالش/ دنیا شده زیبا
چه جلوه ای داره/آقای دو عالم /رو دستای بابا
خورشید بلا گردونش/ مهتاب میره قربونش
از بس که نمک داره/ لیلا شده مجنونش
الله اکبر به کمالش/الله اکبر به جلالش
الله اکبر به علی و / به آلش
الله اکبر علی اکبر
۰۰۰۰۰۰۰۰
از عشق تو مستم/ به به چه جنونی
دل میره به معراج/وقتی تو میخونی
به به چه صدایی/ چه حی علایی/ به به چه اذونی
هروقت که گرفتاریم/ کارو به تو میسپاریم
اول به خودت میگیم/ دردی اگه که داریم
الله اکبر به کلامت
الله اکبر به مرامت
الله اکبر به قعود و قیامت
الله اکبر به علی اکبر
.......
مو نمیزنه با پیغمبر مختار
یک سیب دو نیمه با حیدر کرار
رفتار پیمبر آقایی حیدر ارثیه شه انگار
از بس / شده پیغمبر
از بس / شده چون حیدر
ذکرم / توو قنوتامه
یارب / به علی اکبر
الله اکبر به خضوعش
الله اکبر به خشوعش
الله اکبر به سجود و / رکوعش
🆔@ehsantabriziyan
هدایت شده از احسان تبریزیان
#زمینه_شب_تاسوعا
#نغمه: #احسان_تبریزیان
#شعر: #داود_رحیمی
#احسان_تبریزیان
_____
کنار پیکرت نشستم
شکستی و منم شکستم
امید خیمه های تشنه
مونده تنت به روی دستم
پاشو دلاور حرم/ پاشو امیر لشگرم
پاشو ببین که دشمنا / هلهله کردن
نامردمای بی حیا/ تو رو ازم گرفتن و
حالا به حال و روز من /دارن میخندن
بی تو من چه کنم؟ای سقای حرم
جسمت رو چجوری تا خیمه ببرم؟
......................
دیگه جونم به لب رسیده
کارم به التماس کشیده
کسی توی تموم عمرم
حالمو اینجوری ندیده
جون من اینجوری نخواب/ نگرونم برا رباب
کسی ازت نمیخواد آب / فقط بلندشو
نذار بیفته این علم/ نگرون رقیهام
تو خطر افتاده حرم / فقط بلند شو
خیمه تو خطره/زینب منتظره
حرمله رو نذار/ سمت خیمه بره
###
چشاتو بستی ای امیدم
دیگه ازین جهان بریدم
زینب من زمین نشست تا
عمود خیمه رو کشیدم
انگاری زانوهاش شکست/ گره معجرا رو بست/ حالا امیر قافلهست/ ناموس حیدر
تازه شروع غربته/ اوج غم و مصیبته
آمادهی اسارته / ناموس حیدر
آه داداش! کمرم/ میسوزه جگرم
رفتی و بعد ازین/ زینب موند و حرم
_________________
🆔 @ehsantabriziyan
هدایت شده از احسان تبریزیان
#سبک_زمزمه
#روضه_حضرت_مسلم (ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سرم رو شکستن فدا سرت
اینا نقشه دارن برا سرت
می ترسن که روو نیزه ها سرت/قرآن بخونه
می ترسم بازم مثل مادرت
یه دستی بلند شه رو دخترت
همه ترسم از اینه خواهرت/ غریب بمونه
فرقی نمی کنه، توو کوفه مرد و زن
دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن
گودال میکَنن، بد جور میزنن
حتی زناشونم، از دور میزنن
............................
یه گودال برام کندن و زدن
یه عده می خندیدن و زدن
غریب گیرم آوردن و زدن/ فکر تو بودم
همه دور گودال نشستن و
زدن دندونم رو شکستن و
توی کوچه دستم رو بستن و/ فکر تو بودم
من نایبت بودم، اینجوری میزنن
موندم که باخودت، میخوان چیکار کُنن
سیلی که میزدن، از پا می افتادم
یاد مدینه و، زهرا می افتادم
.............................
خودم که گرفتار و بی کسم
ولی من برا تو دلواپسم
می دونم به دیدار نمی رسم/ خدانگهدار
تو سینهم پر از حسرت توئه
همه گریهم از غربت توئه
همه جا فقط صحبت توئه/ تو کوچه بازار
حرف از ثوابه و، پاداش و جایزه
فتوا رسیده که، قتل تو جایزه
با دخترات میای، اینو تا فهمیدن
توو خونه ها دارن، قول کنیز میدن
شاعر: #داود_رحیمی
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
هدایت شده از احسان تبریزیان
#سبک_زمزمه
#سبک_روضه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
دوتامون لبامون پر از خونه
موهام مثل موهات پریشونه
حالا مثل تو من یه دندونِ
شکسته دارم
دوتامون موهامون پر از دوده
قراره جدایی مگه بوده
یتیمی برا من هنوز زوده
سنی ندارم
حق داری نشناسی ، موهام سفید شده
این روزا لرزشِ ، دستام شدید شده
از بین دخترا ، من خسته تر شدم
زودتر بیا بریم ، که دردسر شدم
....................................
نمیپرسم انگشترت چی شد
نپرسی ازم معجرت چی شد
ببین قسمت دخترت چی شد
توی خرابه
تو شام صد دفعه کربلا دیدم
بلا دیدی بابا بلا دیدم
سرت رو تو طشت طلا دیدم
حالم خرابه
امشب بیا خودم ، مادر بشم برات
خاکا رو پاک کنم ، از صورت و لبات
حالا که اومدی، بیشتر پیشم بمون
لبهاتو میبوسم ، قرآن برام بخون
...........................
سرِ روی نیزه بابام میشی
همون مهربون که میخوام میشی
تو همبازی این روزام میشی
میبینی تنهام
خیال کن نریخته موهای من
ببین سالمه ابروهای من
دیگه خسته نیست زانوهای من
بشین روپاهام
من فرض میکنم ، آغوش داری و
من رو تو آغوشِ ، گرمت میذاری و
تو فرض کن منم ، گوشواره دارم و
اصلا نگاه نکن این ، گوشای پارهمو
شاعر: #داود_رحیمی
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
.
#دهه_محرم
#شب_اول_محرم
#زمزمه
#حضرت_مسلم (ع)
#سبک_سرم_رو_شکستن_فدا_سرت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سرم رو شکستن فدا سرت
اینا نقشه دارن برا سرت
می ترسن که روو نیزه ها سرت/قرآن بخونه
می ترسم بازم مثل مادرت
یه دستی بلند شه رو دخترت
همه ترسم از اینه خواهرت/ غریب بمونه
فرقی نمی کنه، توو کوفه مرد و زن
دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن
گودال میکَنن، بد جور میزنن
حتی زناشونم، از دور میزنن
............................
یه گودال برام کندن و زدن
یه عده می خندیدن و زدن
غریب گیرم آوردن و زدن/ فکر تو بودم
همه دور گودال نشستن و
زدن دندونم رو شکستن و
توی کوچه دستم رو بستن و/ فکر تو بودم
من نایبت بودم، اینجوری میزنن
موندم که باخودت، میخوان چیکار کُنن
سیلی که میزدن، از پا می افتادم
یاد مدینه و، زهرا می افتادم
.............................
خودم که گرفتار و بی کسم
ولی من برا تو دلواپسم
می دونم به دیدار نمی رسم/ خدانگهدار
تو سینهم پر از حسرت توئه
همه گریهم از غربت توئه
همه جا فقط صحبت توئه/ تو کوچه بازار
حرف از ثوابه و، پاداش و جایزه
فتوا رسیده که، قتل تو جایزه
با دخترات میای، اینو تا فهمیدن
توو خونه ها دارن، قول کنیز میدن
شاعر: #داود_رحیمی✍
👇
.
#زمزمه
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلام_الله_علیها
#سبک_سرم_رو_شکستن_فدا_سرت
دوتامون لبامون پر از خونه
موهام مثل موهات پریشونه
حالا مثل تو من یه دندونِ
شکسته دارم
دوتامون موهامون پر از دوده
قراره جدایی مگه بوده
یتیمی برا من هنوز زوده
سنی ندارم
حق داری نشناسی ، موهام سفید شده
این روزا لرزشِ ، دستام شدید شده
از بین دخترا ، من خسته تر شدم
زودتر بیا بریم ، که دردسر شدم
....................................
نمیپرسم انگشترت چی شد
نپرسی ازم معجرت چی شد
ببین قسمت دخترت چی شد
توی خرابه
تو شام صد دفعه کربلا دیدم
بلا دیدی بابا بلا دیدم
سرت رو تو طشت طلا دیدم
حالم خرابه
امشب بیا خودم ، مادر بشم برات
خاکا رو پاک کنم ، از صورت و لبات
حالا که اومدی، بیشتر پیشم بمون
لبهاتو میبوسم ، قرآن برام بخون
...........................
سرِ روی نیزه بابام میشی
همون مهربون که میخوام میشی
تو همبازی این روزام میشی
میبینی تنهام
خیال کن نریخته موهای من
ببین سالمه ابروهای من
دیگه خسته نیست زانوهای من
بشین روپاهام
من فرض میکنم ، آغوش داری و
من رو تو آغوشِ ، گرمت میذاری و
تو فرض کن منم ، گوشواره دارم و
اصلا نگاه نکن این ، گوشای پارهمو
شاعر: #داود_رحیمی✍
.
.
📋 توو کوفه آهِ غربتم پیچید
#واحد_سنگین
#دهه_محرم
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو کوفه آهِ غربتم پیچید
اما کسی فریادم و نشنید
سنگم زده اونیکه تا دیروز
سنگِ تو رو به سینه میکوبید
تنها که موندم چیزایی دیدم
جز ناسزا هیچ چیزی نشنیدم
تو کوچهها اون حال زهرا رو
سیلی که خوردم تازه فهمیدم
راه منو توو کوچهها بستن
دستامو مثل مرتضی بستن
اما دلیل اشکام اینه که
کمر به کشتن شما بستن
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
...................
دردای بیاندازه میبینم
هر روز یه درد تازه میبینم
توو کوچه بازارا که میگردم
تیرایی مثل نیزه میبینم
دیگه دلم از کوفه بیزاره
هر کس برات یه فکرایی داره
از توو چشای خولی میبینم
دست از سرِ تو برنمیداره
حالم پریشونه ،چشمام گریون
از حرفاشون، میشه دلم پر خون
به دختراشون قول گوشواره
قول کنیز میدن به زنهاشون
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
.....................
هرجوری میتونی میگم برگرد
با این لبِ خونی میگم برگرد
من تشنه جون میدم میدونم که
لب تشنه میمونی میگم برگرد
حرف از خرید خنجره، برگرد
حرف از گلو و حنجره، برگرد
تیری که دست حرمله دیدم
از نیزهها هم بدتره، برگرد
تو کوفه زینب میشه پیر برگرد
مخدرات میشن اسیر، برگرد
اینجا کسی هم بازی اون نیست
دست رقیهت بگیر برگرد
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
*شاعر: #داوود_رحیمی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#داود_رحیمی
🔻کارگروه نوحه گوشه عشاق اصفهانی
.👇
.
#زمینه
#شب_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
#نغمه: #احسان_تبریزیان
#شعر: #داود_رحیمی
#احسان_تبریزیان
_
کنار پیکرت نشستم
شکستی و منم شکستم
امید خیمه های تشنه
مونده تنت به روی دستم
پاشو دلاور حرم/ پاشو امیر لشگرم
پاشو ببین که دشمنا / هلهله کردن
نامردمای بی حیا/ تو رو ازم گرفتن و
حالا به حال و روز من /دارن میخندن
بی تو من چه کنم؟ای سقای حرم
جسمت رو چجوری تا خیمه ببرم؟
......................
دیگه جونم به لب رسیده
کارم به التماس کشیده
کسی توی تموم عمرم
حالمو اینجوری ندیده
جون من اینجوری نخواب/ نگرونم برا رباب
کسی ازت نمیخواد آب / فقط بلندشو
نذار بیفته این علم/ نگرون رقیهام
تو خطر افتاده حرم / فقط بلند شو
خیمه تو خطره/زینب منتظره
حرمله رو نذار/ سمت خیمه بره
###
چشاتو بستی ای امیدم
دیگه ازین جهان بریدم
زینب من زمین نشست تا
عمود خیمه رو کشیدم
انگاری زانوهاش شکست/ گره معجرا رو بست/ حالا امیر قافلهست/ ناموس حیدر
تازه شروع غربته/ اوج غم و مصیبته
آمادهی اسارته / ناموس حیدر
آه داداش! کمرم/ میسوزه جگرم
رفتی و بعد ازین/ زینب موند و حرم
_____________
.👇
.
#زمزمه #زمینه
#حضرت_مسلم علیه السلام
#شب_اول_محرم
شاعر : #داود_رحیمی ✍
#سبک_سفارش_ها_مادر_کرده_بمن
____________
برا مسلم این غم خیلی بده
که اون دستی که بش سیلی زده
به استقبال زینب اومده،
دلش خونه
تا اون نامرد
دستشو بست، گفت حسین جان خواهرت رو برگردون
سیلی که خورد، ناله زد گفت، دخترت رو برگردون
تشنه موند و، گفت رباب و، اصغرت رو برگردون
اینا از آلِ، علی بیزارن
داغ علی روو، دلت میذارن
خولی و شمر و سنان ملعون
نقشه برای سر تو دارن
###
شنیده مسلم درد حیدر و
خودش زود رفت وا کرد اون در و
نزد هیچ کس پشت در طوعه رو، بمیرم من
حمله کردن
مرد جنگه، کم نیاورد، روبهروی اون لشکر
اما مسلم، رو زمین زد، یاد اون روز حیدر
اون روزی که، تو مدینه، حیدر و کشت میخ در
غربت حیدر، که مادر و کشت
سیلی به مادر، زد حیدر و کشت
تیر سه شعبه، میخه دره که
علی و زهرا، و بچه رو کشت
####
خبر مسلم اومد محضرش
تا که گفتن چی اومد به سرش
حسین پرسید از حال دخترش، بمیرم من
گریه کرد و
شد فراموش داغ بابا روی پای ثارالله
من بمیرم واسه حال دخترای ثارالله
گریه کردن سیلی خوردن تو عزای ثارالله
چی بگم از این، رسم زمونه؟
غم رقیه، دل میسوزونه
یتیم ارباب، مونده و رسمه
یتیم نوازی ، با تازیونه
_______________________
#کار_گروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
.👇
هدایت شده از نوحه های کارگروه گوشه عشاق
emam hasan.mp3
4.09M
#زمینه
#شهادت_امام_حسن
گرد غم، روی قبرش نشسته
غربتش، قلب سنگ و شکسته
میدونه، که دست آقا بازه
اونی که، در صحنش رو بسته
ای واویلا
بوی غم داره اینجا
ولی از غربت آخر در میاد، با دست مولا
توو رویا، شبا توی ایوونیم
شب تا صبح، توی حرم می مونیم
انشالله با مهر تربت توو صحن، نماز صبح می خونیم
#######
روضه خون جگر پاره پاره
گریه کن چشم ماه و ستاره
سینه زن شده دست سرنوشت
غصه از در و دیوار میباره
ای واویلا
شده رازش هویدا
میگه با گریه حقش این نبود ، مظلومه زهرا
راحت شد، از روضه های دیوار
راحت شد، از فکر زخم مسمار
راحت شد، از خندههای قنفذ، میون کوچه بازار
#####
غصههاش، رسیده دیگه بر لب
بی قرار، شده از غصه زینب
هرچی که، خون دل خورده یک عمر
با جگر، پسشون داده امشب
ای واویلا
خوبه نمونده تنها
نشده جسم بی جونش رها، روو خاک صحرا
باز خوبه، نیفتاده تو گودال
باز خوبه، تنش نمیشه پامال
باز خوبه، نمیبینه که زینب، توو صحرا میره از حال
#داود_رحیمی
#صادق_نجم
🆔 @goosheye_oshagh
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
"باز این چه شورش است" که در خانهی علیست؟
این سوزِ گریههای غریبانهی علیست-
"کای مونس شکستهدلان! حال ما ببین"
در آتش اینکه سوخته، پروانهی علیست
"آن در که جبرئیلِ امین بود خادمش"
آتش گرفته! قاتل ریحانهی علیست
"خورشیدِ آسمان و زمین"، کنج بستر است
این خانه بعد فاطمه ویرانهی علیست
حیدر چرا به شانهی دیوار سر نهد؟
"سرهای قدسیان همه بر" شانهی علیست
" باز این چه نوحه و چه عزا و چه" شیون است؟
این جان حیدر است که در حال رفتن است
دیدی چگونه قامت یک پهلوان شکست؟!
"در" را که دید فاتح خیبر، زمین نشست
جان علی! تو گوشهی بستر چه میکنی؟!
پر میزنی و با دل حیدر چه میکنی؟!
زهرا قرار بود سپر من شوم؛ نه تو!
مرد میان رنج و خطر من شوم؛ نه تو!
با ضربهی لگد شده همدست میخ در
کار تورا به فضه کشاندهست میخ در
آتش گرفت بال تو و من گداختم
بانو سه ماه با غم و اشک تو ساختم
دیگر بخند تشنهی قدری تبسمم
تابوت هم بخواهی اگر، چشم خانمم
ای چاه! بعد فاطمه با اشک من بجوش
دیوار! در عزای جوانم سیه بپوش
ای آسمان! به نالهی شبهای من بساز
آه ای زمین! تو با تن زهرای من بساز
#داود_رحیمی