Mohjat.NetSh 3 Moharam 1404 Noshevar [Mohjat_Net] (3).mp3
زمان:
حجم:
1.07M
#شور_حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
ساقی ابالفضل تویی هو الباقی ابالفضل
فرمانروای همه ی عشاقی ابالفضل
ای برو روتو برم چشو ابروتو برم ابالفضل
تویی قبله ی من خم گیسوتو برم ابالفضل
تو عین حیدری زور و بازوتو برم ابالفضل
ساقی العطاشا داری چقدر تماشا
احدی نمیشه مثل تو کلا و حاشا
وقتی تو – تو صفین عرقت زمین ریخت
جمع شد بساط همه ی می فروشا
یا ابوفاضل یا ابوفاضل
****
دریا ابالفضل دم مسیحا یا ابالفضل
ای قهرمان همه ی میدان ها ابالفضل
من پریشون تو ام انا مجنون تو ام ابالفضل
همون توبه ایِ دم ایون تو ام ابالفضل
خدا شاهدمه که مسلمون تو ام ابالفضل
قاتل الاشقیا عشق همه مشتیا
رفته بودم ولی دنبال منم گشتیا
خیلی مدیونتم گرفتی دست منو
ای دلیل توبه ی تموم برگشتیا
یا ابوفاضل یا ابوفاضل
#شور
#محمد_رضا_نوشه_ور
#حضرت_عباس
#محرم_1404
.
#شب_نهم_محرم
_حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
🔸السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِمْ وَسَلَّمَ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَ عَلَىٰ رُوحِكَ وَبَدَنِكَ🔸
جز تو ندارد خیمه آب آور برادرجان
رحمی بکن بر من ؛ من مضطر برادرجان
برخیز باید زود سمت خیمه برگردیم
تنها شدم بعد از علی اکبر برادرجان
پشت و پناهم باش ای جانم به قربانت
از تو ندارم یاوری بهتر برادر جان
با رفتن تو پشت من یکباره خالی شد
بودی برایم یک تنه لشگر برادرجان
سقای من بودی ولی آتش به جانت زد
لب های عطشان علی اصغر برادر جان
آه از کمانداران کوفه...صار کالقنفذ...
مانند گل بودی شدی پرپر برادرجان
دیگر عبایم هم به کار من نمی اید
هستی از اکبر " ارباً اربا " تر برادر جان
حالا که زهرا آمده من روضه میخوانم
تو گریه کن در روضه ی مادر برادرجان
یاد غلاف و بازوی مجروحش افتادم
دستش قلم شد مثل تو آخر برادرجان
تا زانوی من هست سر بر دامنم بگذار
نگذار روی خاک غربت سر برادرجان
هرطور شد بگذار برگردانمت خیمه
از این وصیت جان من بگذر برادر جان
وقتی که برگردم تو را بر نخل می بندند...
چیزی نخواهد ماند از این پیکر برادرجان
بعد تو بی صبرانه مشتاقم که شمر آید...
آماده ی خنجر کنم حنجر برادرجان
وقتی تو باشی اهل خیمه امنیت دارند
بی تو اسیری می رود خواهر برادرجان
تنها لباس کهنه و عمامه ی من نه َ
بعد از تو غارت می شود معجر برادر جان
#علیرضا_خاکساری
#شب_نهم_محرم
#یاقمرالعشیره
🔸أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بالَغْتَ فِي النَّصِيحَةِ ، وَأَعْطَيْتَ غايَةَ الْمَجْهُودِ ، فَبَعَثَكَ اللّٰهُ فِي الشُّهَداءِ ، وَجَعَلَ رُوحَكَ مَعَ أَرْواحِ السُّعَداءِ ، وَأَعْطاكَ مِنْ جِنانِهِ أَفْسَحَها مَنْزِلاً ، وَأَفْضَلَها غُرَفاً ، وَرَفَعَ ذِكْرَكَ فِي عِلِّيِّينَ ، وَحَشَرَكَ مَعَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولٰئِكَ رَفِيقاً🔸
تو بِری کسی برام نمی مونه
تو بِری پس کی منُ یاری کنه ؟
تو بِری علم می مونه رو زمین
تو بِری پس کی علمداری کنه ؟
تو که باشی خاطرم جَمعه داداش
تو باشی دلا پر از غم نمی شه
هیچ کسی نِمی ره سمت خیمه ها
مویی از سرِ کسی کم نمی شه
تو بِری به کی دلم رو خوش کنم ؟
تو بِری من تک و تنها می مونم
تو بِری اُمیدی هم نمی مونه
دیگه اَشهَدَم رو باید بخونم
نه دیگه قاسمی توی خیمه هاست
نه برام مونده علی اکبری
ولی بازم همه دلخوشیم اینه
یه تنه برای من یه لشگری
هرچی از وفای تو بگم کَمه
تو فداکاری زبون زَدی داداش
اومدن بهت امان نامه بدن
دست رد به سینه شون زدی داداش
شدی آب آور خیمه های من
مشک آب بچه ها به دوش تو
جگرت می سوزه وقتی می رسه
ناله ی واعطشا به گوش تو
نکنه می خوای به میدون بزنی
نکنه وعده ی آب می خوای بِدی
نکنه برا علی اصغرش
یه امیدی به رباب می خوای بدی
می دونم می خوای که با دست خودت
روی زخم سینه مرهم بذاری
می دونم به چی داری فکر میکنی
دل به دریا بزنی آب بیاری
ولی ۴هزار کمون به دست میخوان
تا می شه خون به دل حرم کُنن
من از این می ترسم آخر توی راه
بی هوا دو دستتُ قلم کنن
به خدا به شب نمی کِشم اگه
تُو رو هم تو روز روشن بِزَنَن
می دونی چی به سَرَم میاد اگه
به سرت عمود آهن بِزَنَن
با خسوف تو خودت هم می دونی
ماه خوش منظر من دِق می کنم
تیر به مَشکِت بِزَنَن فدا سرِت
تیر به چشمت بِزَنَن دِق می کنم
الهی یکی باشه عصر دهم
چشمای خواهرمونُ بگیره
چه جوری طاقت بیاره ببینه
سرت از پهلو رو نیزه ها میره
تو بِری همین قَده برات بِگَم
گره از روسریا وا می کُنَن
سر گوشواره ی دخترای من
خولی و حرمله دعوا می کُنَن
بعد تو شمر و سنان جَری می شَن
می زَنَن به روی نیزه سرِ تو
می ریزَن خیمه رو غارت می کُنَن
به اسیری می بَرَن خواهرتو
اینا قصدشون اینه با کُشتنت
منُ هم با غصه ی تو بکُشَن
تو دلت میاد که من گریه کنم
ولی شمر و حرمله کِل بِکِشَن
#علیرضا_خاکساری
.
#شب_نهم_محرم
السلام علیک یا اباالفضل العباس
ای همه ی پناه من ، امید خیمه گاه من
شده به لحظه ی خطر ، به سوی تو نگاه من
تو همه شور و شوکتی ، حیا و شرم و غیرتی
فدایی ولایتی ، شجاعتت گواه من
لحظه به لحظه دم به دم ، به روی دوش تو علَم
تا به سحر زدی قدم ، به دور خیمه گاه من
یار و برادرم تویی ، امید خواهرم تویی
تمام لشکرم تویی ، ای همه ی سپاه من
ای قمر منیر من ، امیر سر به زیر من
یاور بی نظیر من ، ای مه دل به خواه من
حرف امان نامه مگو ، که شد تو را بغض گلو
شدی برایم آبرو ، داغ تو قتلگاه من
چشم حرم به سوی تو ، ز خون شده وضوی تو
پس از غروب روی تو ، رسیده شامگاه من
به خاک و خون نشسته ای ، چرا ز هم گسسته ای
پشت مرا شکسته ای ، برادر ای پناه من
هر آن چه تیر و نیزه بود ، بر تنت آمده فرود
زده به فرق تو عمود ، دشمن روسیاه من
بر سرت آمد از کمین ، ضرب عمود آهنین
سروِ فتاده بر زمین ، هاله گرفته ماه من
چه شرحه شرحه در برم ، از تو بوَد در نظرم
نشانه ای ز مادرم ، شنو صدای آه من
شدی کنار علقمه ، زائر روی فاطمه
دار و ندار ما همه ، فدا شدی به راه من
شنبه ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۴
#محمدعلی_شهاب
روز تاسوعا محرم ۱۴۴۷
.
غزل تاسوعا
مدح حضرت عباس علیه السلام
#شب_نهم_محرم
به علمدار قسم این عَلم از آنِ خداست
پرچمِ عشقِ علی تا به اَبد پابرجاست
هر کسی خادمیِ خانهیِ ارباب کند
در دو دنیا به خداییِ خدا که آقاست
أَیُّهاَالنّاس علمدار اگر عبّاس است
رَفَعَاللّه عَلم تا به قیامت بالاست
این چه سِرّیست که سرداریِ لشکر با اوست
این چه رازیست که رویایِ تمامِ شهداست
وقتِ شمشیر زدن حیدرِ کرّار شده
رو به محراب که شد فاطمه در حالِ دعاست
قمرِ خیمه که خورشید از او نور گرفت
پهلوانی که قرارِ دلِ این کودکهاست
آسمان زیرِ پَرش بود ولی بالوُپرش
وقفِ دین شد که ببینیم سعیدُالسُّعَداست
تا نفس داشت در این خانه فقط خدمت کرد
پسرِ اُمِّبنین مظهرِ ایثار وُ وفاست
یا اباالفضل دَمِ منتقمِ عاشورا
ذکرِ زوّارِ حرم در نجف وُ کربوبلاست
#غزل #شب_تاسوعا
#حضرت_عباس علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
#شب_نهم_محرم
فرزنـد ابوتـراب تا علقمـه تاخت
در وسوسـه ی آب ادب کرد نباخت
هر عضو تنش که گشت سیراب فرات
بخشید بـه نیزه یا کـه در راه انداخت
#محمدجواد_منوچهری
#یا_باب_الحوائج_یا_ابوالفضل_العباس
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس علیهالسلام
#غزل_مثنوی
از خود صبح مهیای خروشیدن بود
علمش بر سر دوش و زرهش بر تن بود
یک به یک بال گشودند همه یاران و...
چشم سقای حرم، ابر پر از باران و...
جان به لب، داشت علمدار تمنا میکرد
عاقبت عشق دری هم سوی او وا میکرد
ناگهان خیمه به خیمه همهجا غوغا شد
گره از کار علمدار حرم هم وا شد
اذن دادهست امامش که رود ماه حرم
تا شود مرهم اشک و عطش و آه حرم
گفت: جانم به فدایت که چنین بیتابی
بهر لبهای ترکخورده بیاور آبی
برو ای ماه! برو دست خدا همراهت!
ای یدالله! برو دست خدا همراهت!
میروی از حرم و... مشک و علم در دستت
مشک نه، نبض دل اهل حرم در دستت
میروی و همۀ دشت هوالحق گویان
دیدنیتر شده شمشیر دو دم در دستت
چشم امید تو و... دیدۀ بیتاب حرم...
کارِ عشق است گره خورده به هم در دستت
مشکِ سیراب که دیده لب عطشان تو را
به جوانمردی تو خورده قسم در دستت
تشنهلب، جان به لبِ آب فرات آوردی
دست در دستِ وفا آب حیات آوردی
چه شد اما که دل علقمه ناگاه گرفت
چه کسی بر تو علمدار حرم! راه گرفت
نابرابرتر از این جنگ ندیدهست کسی
فرصت رزم ز تو دشمن بدخواه گرفت
دست تو زودتر آهنگ رهایی سر داد
دست تو بال شد و سیر الی الله گرفت
تیر آنقدر شتابان به دل مشک نشست
از لب تشنۀ تو فرصت یک آه گرفت
آه از فرق تو و سجدۀ خونین عمود
آسمان ناله برآورد رخ ماه گرفت!
کیست تا علقمه از سمت حرم میآید
کیست از سمت حرم با قد خم میآید
خم شده سورۀ دستان تو را میبوسد
مصحف غیرت و ایمان تو را میبوسد
آمده مرهم این دیدۀ بیتاب شود
آمده با لب خشک، از غم تو آب شود
آمده سر بدهد روضۀ آبآور را
روضۀ غربت فرمانده بیلشکر را
چه کند بیتو لب خشک علیاصغر را؟
به که باید بسپارد گل نیلوفر را؟
بعد تو در حرم آل علی غوغاییست
هر دلی شعلهور از آتش این تنهاییست
هر دلی بعد تو از غصه تلاطم دارد
بیتو دشمن به حرم قصد تهاجم دارد
موسم بیکسی آل رسول است دگر
روضهخوان دختر زهرای بتول است دگر
بعد تو داغ به لبهای فرات است ببین
اشک، گریانِ قتیلالعبرات است ببین...
#یوسف_رحیمی
۴
(حضرت ابوالفضل ع)
تو گل ام البنینی،شیعه را حبل المتینی
در خصال و خلق و خویت،چون امیرالمؤمنینی
گل باغ ولا،همه امید ما
کنی از شیعیان،شفاعت در جزا
ابوفاضل مدد۳
شمع جمع عالمینی،بر علی نور دو عینی
گل گلزار ولایت،تو علمدار حسینی
الا صاحب کرم،گدای این درم
دعا فرما که من،شبی باشم حرم
ابوفاضل مدد۳
تو امید این جهانی،شیعه را آرام جانی
بر تمام اهل عالم،چون حسینت مهربانی
عزیز فاطمه،شهید علقمه
بود با یاد تو،به لب ها زمزمه
ابوفاضل مدد۳
کعبه ی دل ها تویی تو،شافع عقبی تویی تو
در شجاعت همچو حیدر،در صف هیجا تویی تو
تو پور حیدری،امید مادری
در عالم تا به حشر،تو از خوبان سری
ابوفاضل مدد۳
منم مهمان اباالفضل،غرق احسان اباالفضل
از طفولیت شدم من،از محبان اباالفضل
منم عبد فقیر،تویی مهمان پذیر
ز لطف و مرحمت،آقا دستم بگیر
ابوفاضل مدد۳
عمریه هستم گدایت،میهمانم در سرایت
یاد دستان بریده،سوزم و گریم برایت
تویی یار حسین،علمدار حسین
چراغ روشن،شب تار حسین
ابوفاضل مدد۳
دشمنان عترت و دین،در کمین تو نشسته
با عمود آهنین از،کینه فرقت را شکسته
کنار علقمه،دو دستت از جفا
ز ظلم کوفیان،شده از تن جدا
ابوفاضل مدد۳
تا حسین بشنید صدایت،ناله ی ادرک اخایت
شد روان سوی تو و دید،دست از پیکر جدایت
کنار هر دو دست،دگر از پا نشست
کنار پیکرت،حسین پشتش شکست
ابوفاضل مدد۳
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_صفای_قلب_زارم
#حضرت_عباس #تاسوعا
#دستگاه_شور_آواز_دشتی
#شب_نهم_محرم
@yaghubianreza
.
#لطمه_زنی
#تاسوعا
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
لطمهزنی.حضرت عباس علیهالسلام
برادر/برادر/برادرت رو دریاب
شتابکن/حسینجان/ببین که رفتم از تاب
ببین از/خجالت/کنار آب شدم آب
حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان
حسینجان/بهفرقم/عمود آهنین خُورد
نبودی/ببینی/چجور یَلِت زمین خُورد
بهم تیر/چقدر از/یسار و از یمین خُورد
حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان
نهتنها/سرم تا/بین دو ابرو وا شد
بهدست/یه نامرد/دست از تنم جُدا شد
یه تیر/سهشعبه/سمت چِشَم رها شد
حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان
تا افتادم از اسب/من مادرت رو دیدم
بهرسمِ/ادب سر/ رو خاک پاش کشیدم
نثار/غمش شد/جونِ به لب رسیدَم
حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان
هنوزم/کبوده/پای چشای مادر
هنوزم ضعیفه/تُن صدای مادر
هنوزم/شرارهست/توو نفسای مادر
حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان
حلالم کن آقا/که حرف من دوتا شد
حلال کن که مشکم/طعمهی اشقیا شد
حلال کن/کهعباس/ رفیق نیمه را(ه) شد
حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان
#محمدقاسمی ✍
........
#لطمهزنی
#شب_هشتم_محرم
#حضرتعلیاکبر
لطمهزنی.حضرتعلیاکبرعلیهالسّلام
الهی/الهی/جوونم از بَرم رفت
الهی/الهی/اذانگوی حرم رفت
الهی/الهی/علیّ اکبرم رفت
علیجانعلیجانعلیاکبرمن
الهی/الهی/جگرگوشهم شهید شد
الهی/الهی/گریهیمنشدید شد
الهی/الهی/محاسنمسفید شد
علیجانعلیجانعلیاکبرمن
جوونی/کهمیگفت/عصایدستباباست
حالاپیشچشمم/ریز ریز و ارباًارباست
بسوزید/کهروز/ عزایاُمّلیلاست
علیجانعلیجانعلیاکبرمن
یک بند #زبانحال_حضرت_زینب:
همینکه/صدای/اکبرمو شنیدی
برا اولین بار /دیدم که میدویدی
چطوری/دویدی/کهقبل منرسیدی
دو بند #زبانحال_امام_حسین با شاهزاده
چهفرقی/چهمویی/دور سرت بگردم
نفسکم/آوردم/پریده رنگ زردم
نبود عمهزینب/ازغصّهدِقمیکردم
علیجانعلیجانعلیاکبرمن
برا بُردن تو/چندین نفر نیازه
جوونها/بیایید/برا تشییع جنازه
روخاکاز/ تنِ تو/میریزهخونتازه
علیجانعلیجانعلیاکبرمن
#محمد_قاسمی ✍
.👇
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس علیه_السلام
ثواب شعر تقدیم به روح مطهر شهید بزرگوار محمد باقری
عباس تا که خورد کمین، صاحب الزمان
شد قلبِ اهل بیت، حزین صاحب الزمان
دستانِ دستگیر علمدار شد جدا
پای ولایِ محور دین، صاحب الزمان
چندین هزار تیر به سویش روانه شد
یکباره از یسار و یمین، صاحب الزمان
انداختش به چهرهی خونی، بدون دست
ضرب عمود، از روی زین، صاحب الزمان
باید شناخت این سر پاشیده را دگر
تنها ز پینههای جبین، صاحب الزمان
تا چشم روحپرورِ سقا، سه شعبه خورد
جاری شد اشکِ روح الامین، صاحب الزمان
کبش الکتیبه بود و شبیهش دلاوری...
عالم به خود ندیده چنین، صاحب الزمان
شرمندگی، امان اباالقربة را برید
تا آبِ مشک ریخت زمین، صاحب الزمان
او بر شریعه لب نزد و روضهی لبش
شد با لب حسین، قرین صاحب الزمان
با ضرب نیزه ریخت بهم شکل ماه را
إبن طُفیل پست و لعین، صاحب الزمان
در علقمه که قد حسین از غمش شکست
خم شد ستون عرش برین، صاحب الزمان
بگذاشت فاطمه سر او را به دامنش
آخر به جای أُم بنین، صاحب الزمان
بعد از کفیل خیمه، ابالفضل، سخت شد
کار زنان پردهنشین، صاحب الزمان
وای از حسین و گودیِ گودال و یک سپاه
تنها بدون یار و معین، صاحب الزمان
#محمد_جواد_شیرازی ✍
.
.
#نوحه_سنتی
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
یابنَ اَميرالمؤمنين، اَنتَ الاَمیری
عمری زمین خوردم که تو، دستم بگیری
من نوکر پیر توام
عمری زمینگیر توام
عباس اباالفضل
عباس اباالفضل
دیگر قبولم کن مرا دریاب اباالفضل
قربانی اَم کن در رهِ ارباب، اباالفضل
بابَ الحوائجِ حرم
نذر حسین، جان و سرم
عباس اباالفضل
عباس اباالفضل
یاسیدی، از بسکه آقایی اباالفضل
هر تشنه را، پیوسته سقایی اباالفضل
لب تشنهی جام توام
دیوانهی نام توام
عباس اباالفضل
عباس اباالفضل
ساقی تویی، لب تشنه طفلان حسینند
بعد از تو آواره، یتیمان حسینند
سرگشتهی زهرا شوند
غارت در این صحرا شوند
عباس اباالفضل
عباس اباالفضل
پرچم نمیماند زمین بیتو سپهدار
زینب علمداری کند بیتو علمدار
حرامیان غارتگرند
معجر ز سرها میدرند
عباس اباالفضل
عباس اباالفضل
وقتی که از بالای نی، خون گریه کردی
دیدی اسیران را که محزون گریه کردی
دیدی حرم را، در بلاست
منزل به منزل، کربلاست
عباس اباالفضل
عباس اباالفضل
دیدی پس از یک اربعین ناقهسواری
برگشته زینب از سفر، با آه و زاری
کرده نهان آلاله را
در شام غم سهساله را
عباس اباالفضل
عباس اباالفضل
#محمود_ژولیده ✍
.👇
🏴
#محرم۱۴۰۴
#نوحه #نوحه_سنتی
#حضرت_عباس علیه السلام
#رضا_تاجیک ✍
#شب_نهم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ماه سقا - برخیز از جا ۲
شد زائر تو - حضرت زهرا
پهلو شکسته - آمده اینجا
بگو زیارتنامه چگونه خواندی
سلام خود را به مادرم رساندی
مدینه را تا به کربلا کشاندی ۲
وای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۳
الله الله / یا غیرتَ الله ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای یار من - سردار من ۲
غمت نشسته - در بین سینه
چشم انتطارت - مانده سکینه
اینجا که دستت افتاده دل کباب است
اینجا مزار رویاهای رباب است
از داغ پرپر شدنت در اضطراب است ۲
وای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۳
الله الله / یا غیرتَ الله ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای آب آور - ماه لشگر ۲
بعد از تو عباس - شود جسارت
خواهر من هم - رود اسارت
منزل به منزل او با قد شکسته
تا شام غم می رود او با دست بسته
غم نگاه تو در دلش نشسته ۲
وای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۳
الله الله / یا غیرتَ الله ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای جان من - جانان من ۲
بر پیکر تو - نیزه نشسته
چشم قشنگت - در خون نشسته
تیری شبیه نیزه است بر دیده ی تو
جانم فدای دست بریده ی تو
می بینم اینجا مشک دریده ی تو ۲
وای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۳
الله الله / یا غیرتَ الله ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یابن الحیدر - یار رهبر ۲
دستت ز پرچم - جدا نکردی
بیرق من را - رها نکردی
یار ولایت ماندی ماه عشیره
بودی تا آخر تو نافذ البصیره
بعد تو روزگارم شد تار و تیره ۲
وای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۳
الله الله / یا غیرتَ الله ۲
......................
.
🏴 #محرم۱۴۰۴
#نوحه #نوحه_سنتی ویژه دسته عزاداری
#شب_عاشورا امام_حسین علیه السلام
#رضا_تاجیک ✍
#زنجیرزنی #شب_دهم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یابن الزهرا - از عاشورا ۲
رسد عزیزم - جانم بر لب
بگوید عالم - بیچاره زینب
تو را ببینم در خاک و خون طپیده
سه شعبه ای قلب پاک تو دریده
تا شام می روی تو با راس بریده ۲
وای حسین جان حسین جان حسین جان ۳
الله الله / یا غیرتَ الله ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
من گریانم - روضه خوانم ۲
باید ببینم - در قتلگاهت
یک جسم بی سر - با اشک و آهت
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
از دست شمر و حرمله من غرق دردم
باید کجا دنبال راس تو بگردم ۲
وای حسین جان حسین جان حسین جان ۳
الله الله / یا غیرتَ الله ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
شاه عطشان - ماه عریان ۲
چه کرده با تو - در اوج محنت
تمام جسمت - رفته به غارت
انگشتر تو در دست ساربان است
عمامه ی تو آقا سهم سنان است
خولی سرت را برده، خنده کنان است ۲
وای حسین جان حسین جان حسین جان ۳
الله الله / یا غیرتَ الله ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
عشق خواهر - شام آخر ۲
بنشین کنارم - صبر و قرارم
تا روی پایت - سر بگذارم
باید تو را در بی کسی قطعا ببینم
در بین صحرا بی پیراهن ببینم
عریان بمانی و بی کفن ببینم ۲
وای حسین جان حسین جان حسین جان ۳
الله الله / یا غیرتَ الله ۲
👇