eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
54 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. غزل مناجات ماه رمضان و روضه‌یِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها اینجا برایِ زمزمه مأوا گرفته‌ام یا رَبَّناٰ به سبکِ تمنّا گرفته‌ام لعلم به توبه باز شد و در حریمِ عشق با لطفِ ربِّ لَم‌یَزَلی جا گرفته‌ام قلبِ شکسته‌ام به دو دستم بهانه داد با این بهانه دیده نَه .... دریا گرفته‌ام بارانِ شورِ چشمِ من از شهد بهتر است با این نمک‌زده چه شکرها گرفته‌ام سرمایه‌ای جز اشک ندارم چه ثروتی؟! با گریه جا به جنّةُ‌الاعلی گرفته‌ام هر جا گِره به کارِ دلم خورد بی‌درنگ رفتم حسینیه دَمِ زهرا گرفته‌ام دارویِ دلشکسته فقط روضه‌ خواندن است پهلوشکسته غصّه‌یِ مولا گرفته‌ام دیوار و درب و ضربِ لگد هم‌قسم شدند حالا عزایِ محسنِ بابا گرفته‌ام یاسی که خورد سیلی و نیلی شده کِشاند اینجا مرا وُ اَلعجل آقا گرفته‌ام سلام_الله_علیها
. شهادت علیه السلام اِی زائرانِ کرب‌وبلا بر شما سلام دلدادگان عشقِ گلِ مجتبی سلام بر اشکِ عاشقیِ شما از خدا سلام بر آه و ناله و دَمِ واویلتا سلام بر ضربِ ذکرِ یاعلیِ مرتضی سلام  بر سیّدالکریم و شما خوب‌ها  سلام شکرِ خدا کنید که اینجا نشسته‌اید دل را به لطفِ صاحبِ این خانه بسته‌اید از بندِ نفس و فتنه‌یِ دنیا گسسته‌اید با یادِ پورِ فاطمه دل را شکسته‌اید هان زمزمه کنید نفس‌ها خجسته‌اید  بر این نفس نفس زدنِ بی‌ریا سلام با نوکریِ فاطمیّون شاه می‌شوی تو خانه‌زاد باش که دلخواه می‌شوی قدری مطیع شو بلدِ راه می‌شوی با خدمت از مَحارمِ درگاه می‌شوی خورشید را نگاه کنی ماه می‌شوی   بر عالِم فقیه و اَمینِ وِلا سلام حس می‌کنیم در حَرمت شور وُ شین را حالِ عجیبِ مرثیه‌یِ عالمین را بُغض امیرِ خیبر و بدر و حُنین را آهنگِ آفتابِ غمِ مشرقین را آوایِ یاس و عطرِ حریمِ حسین را  بر پادشاهِ تشنه‌لبِ نینوا سلام پورِ کریمِ آلِ عبا سیّدالکریم دستِ من و عطایِ شما سیّدالکریم بخشیده‌ای به ری تو بها سیّدالکریم صحنِ تو طوس و کرب‌و‌بلا سیّدالکریم الگویِ فقه و عشق وُ وفا سیّدالکریم   بر دینِ کامل وُ دلِ تو باخدا سلام ما ریزه‌خوارِ سفره‌یِ اولادِ حیدریم سرمستِ نامِ فاطمه و جامِ کوثریم از سر گذشته پیروِ سلطانِ بی‌سَریم دنیا بدان که گوش به فرمانِ رهبریم چشم‌انتظارِ دیدنِ دلدارِ آخریم  کرب‌و‌‌بلا به پا شده آقا بیا سلام آقا بیا وُ گردنِ هر فتنه را بزن بنگر چه آمده به سرِ غزّه وُ یمن شام است غرقِ خونِ دل ُو خون دلِ وطن بیداد با تو می‌شود از دَهر ریشه‌کن لک زد دلِ بقیع  بخوان روضه‌یِ حسن    بر خاکِ غصّه‌هایِ دلِ سامرا سلام
. شهادت علیه السلام اِی زائرانِ کرب‌وبلا بر شما سلام دلدادگان عشقِ گلِ مجتبی سلام بر اشکِ عاشقیِ شما از خدا سلام بر آه و ناله و دَمِ واویلتا سلام بر ضربِ ذکرِ یاعلیِ مرتضی سلام  بر سیّدالکریم و شما خوب‌ها  سلام شکرِ خدا کنید که اینجا نشسته‌اید دل را به لطفِ صاحبِ این خانه بسته‌اید از بندِ نفس و فتنه‌یِ دنیا گسسته‌اید با یادِ پورِ فاطمه دل را شکسته‌اید هان زمزمه کنید نفس‌ها خجسته‌اید  بر این نفس نفس زدنِ بی‌ریا سلام با نوکریِ فاطمیّون شاه می‌شوی تو خانه‌زاد باش که دلخواه می‌شوی قدری مطیع شو بلدِ راه می‌شوی با خدمت از مَحارمِ درگاه می‌شوی خورشید را نگاه کنی ماه می‌شوی   بر عالِم فقیه و اَمینِ وِلا سلام حس می‌کنیم در حَرمت شور وُ شین را حالِ عجیبِ مرثیه‌یِ عالمین را بُغض امیرِ خیبر و بدر و حُنین را آهنگِ آفتابِ غمِ مشرقین را آوایِ یاس و عطرِ حریمِ حسین را  بر پادشاهِ تشنه‌لبِ نینوا سلام پورِ کریمِ آلِ عبا سیّدالکریم دستِ من و عطایِ شما سیّدالکریم بخشیده‌ای به ری تو بها سیّدالکریم صحنِ تو طوس و کرب‌و‌بلا سیّدالکریم الگویِ فقه و عشق وُ وفا سیّدالکریم   بر دینِ کامل وُ دلِ تو باخدا سلام ما ریزه‌خوارِ سفره‌یِ اولادِ حیدریم سرمستِ نامِ فاطمه و جامِ کوثریم از سر گذشته پیروِ سلطانِ بی‌سَریم دنیا بدان که گوش به فرمانِ رهبریم چشم‌انتظارِ دیدنِ دلدارِ آخریم  کرب‌و‌‌بلا به پا شده آقا بیا سلام آقا بیا وُ گردنِ هر فتنه را بزن بنگر چه آمده به سرِ غزّه وُ یمن شام است غرقِ خونِ دل ُو خون دلِ وطن بیداد با تو می‌شود از دَهر ریشه‌کن لک زد دلِ بقیع  بخوان روضه‌یِ حسن    بر خاکِ غصّه‌هایِ دلِ سامرا سلام
. علیه السلام چون مرتضی مدینه دو دستِ مرا ببند امّا مگو به مادرِ من ناسزا ، نخند آتش به سینه‌یِ من و کاشانه‌ام بزن دیگر به یادِ شعله و خیرالنّساء نخند با زهر پاره کن جگرم را ولی دگر بر قصّه‌یِ عصا شدنِ مجتبی نخند این پیرِ پابرهنه بکش پشتِ مَرکبت بر کوچه و کِشاکش وُ زهرایِ ما نخند اینقدر از مغیره و ضربِ لگد مگو بر پهلویِ شکسته و فضّه بیا نخند بر خونِ سرخِ مادر وُ میخِ در وُ پسر بر آه و چاه و نیمه‌شبِ مرتضی نخند بر تربتِ من و حرمِ بی‌چراغ و شمع بر اینکه مانده مادرم آخر کجا نخند این عاشق و غروبِ غم و غیبتِ غریب می‌آید او به ناله‌یِ آقا بیا نخند
. شهادت امام صادق علیه السلام می‌شود تحمّل کرد ‌طعنه‌یِ ستمگر را بشنود چطور این مرد ناسزا به مادر را ؟! پابرهنه در کوچه راه رفتنم سخت است می‌توان تصوّر کرد آن حریمِ مضطر را آتش و مغیلان در کوچه نیست امّا من در مدینه حس کردم کربلایِ دیگر را از شرارِ زهرِ کین جانِ پیر می‌سوزد می‌شود تصوّر کرد تشنه‌کام و خنجر را روزگارِ من تار و تیره چشمهایم شد درک می‌کنم حالا آن غروبِ آخر را آن غروبِ تلخی که خیمه‌هایِ جدّم سوخت عمّه دید در گودال جسمِ شاهِ بی‌سر را این دقایقِ آخر روضه‌خوان شده صادق من حسینی‌ام خواهم انتقامِ دلبر را علیه_السلام
. علیه السلام نشانِ حیدریون بر دو دستِ من پیداست تمامِ روضه‌یِ من شرحِ کوچه‌یِ باباست دوباره آتش و دود و طناب و بازویِ شیر دوباره بندِ ستم می‌کشد به کوچه امیر صدایِ قلبِ دقایق که از حقایق گفت ندایِ سینه‌یِ حق بود و رازِ صادق گفت به جرمِ صدق و صفا کینه بازویت را بست کشید و طعنه زد و خنده کرد دشمنِ پست تو پابرهنه و ظالم سوار بر مَرکب صدا زدی که خدا وای از دلِ زینب اگر چه مجلسِ مِی داده قلبِ تو آزار ندیده‌ای سرِ نیزه‌سوار در بازار نسوخت ‌شعله‌یِ کین برگ و بوستانت را نبُرد گوشه‌یِ ویرانه دودمانت را اگر چه قلبِ تو از ناسزایِ دشمن سوخت به پیشِ چشمِ تو آیا حریم و دامن سوخت ؟! نَه خنجری به گلو وُ نَه حنجری پاره نَه گوشواره‌یِ خونی شده نَه گهواره حسینِ فاطمه بر خاک و خواهرش گریان حریمِ امنِ خداوند زار و سرگردان به دستِ فاطمیون بند و دشمنان شادند چه طفلها که به چنگال شامی افتادند صدایِ روضه‌یِ کرب‌وبلا و صادق چیست؟! نفس نفس همه‌یِ ناله‌ها بیا مهدیست
ازدواج_دودریا حـلـقه بـیارید برای علی کــَمْ نـگـُذارید برای علی هرچه که دارید برای علی جــان بـسِپارید برای علی خوب و بدش هیچ به نام توام حضـرت دامــاد غـلام تـوام من به غلامی شما شهره ام نوکر این خانه واین زهره ام لوحه تو می چینی ومن مهره ام طاهره بی بیِّ من و طـُهـْره ام کــوثر دین داده دلــم را جـلا ذکـــر لبـم یاعلـیِّ مـرتضی حیـدر و زهـرا همه جا یکدلند لحـظه ی طـوفان بلا ساحـلند منـزلتی ناب به یـک منـزلند مــُتـَّفق القول براین قائـلند حق احد و ختم رسل احمداست هرکه نشد اهل ولا مُرتد است اهل ولا اهل نجـاتند و بس اهل غدیراز عرفـاتند و بس فاطمیون شرح هُـداتند وبس حیدریون سمت وصراطند وبس حیدری ام فاطمه ای مکتبم عبد حسین و حسن و زینبم ایل وتبارت همگی سرورند ایل و تبارم همگی نوکـرند جـمله غـلام عـلی وکوثرند باحـَسَنین داخل یک سنگرند سنگر مـا سنگر عشق علیـست کرب وبلا هم حرمی فاطمی ست تا عـرفه چند قدم مانده است چند قدم تابه حرم مانده است ازکرمت خواندم وکم مانده است … کمتر از آهی به علم مانده است پای عـَلـَمْ دَم زدم از آفـتاب ازنـَمِ مشک و غم طفل رباب مـَهریـّه رادشمن اسلام بست آیـِنه ها پشت سرهـم شکست رشته ی امــید ربابه گسست تیر ستم برتن مـَشکی نشست چون علم افتاده حرم مضطر است العـجل آوای لب مــادر است
. غزل مصیبت امام‌ زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و سیاه پوشان ماه محرّم آهی کشید و بر تنِ خود کرد پیرُهن فصلِ عزا رسیده حَزینند پنج تن پیراهنی که بر تنِ او بود روضه خواند وای از تنی که مانده بِلاٰ غسل وُ بی‌کفن از کهنهِ جامه هم نگذشتند اهلِ جاه این روضه سخت‌تر شده از دست‌وپا زدن خون جایِ اشک می‌چکد از چشم‌هایِ ماه اِی وای گرگ‌ها طرفِ خیمه آمدن‌(د) کارِ مَلیکه‌ها به کجاها کشید آه همراهشان سنان و شبث شمرِ بددَهن باید میانِ روضه‌یِ ناموس دق کنیم دلواپسِ حجاب شده خواهرِ حسن یاصاحب‌الزّمان چه کشید عمّه‌جانتان ؟! وقتی سه‌ساله گفت نزن چوب را نزن
. هایِ هر شب از شب چهارم تا عاشورا هر روز یک بند سبک ما هر شب .... ما هر شب می‌خونیم به امام و شهدا مدیونیم پایِ حق می‌مونیم ان‌شاءاللّه با ظهورِ حضرت بقیةاللّه همگی با عَلمِ علی ولیُ اللّه دعوتیم زیارتِ ابی عبداللّه ما همه هم‌عهدیم ما همه هم‌پیمانیم پایِ خونِ شهدا تا به ابد می‌مانیم اگه عزّت داریم شوقِ شهادت داریم آخه به امام حسین خیلی ارادت داریم اللهم عجّل لولیک الفرج /۴/ چهارم محرّم دو شیر پسر حضرت زینب سلام اللّه علیها لبّیکَ یازینب نوحه‌یِ سینه‌زنانِ مکتب نجوایِ روز و شب ماشاءاللّه به دو بچّه شیرِ خیمه‌گاهِ زینب هر دو در پناه و در سپاهِ زینب دو تا شهزاده فدایِ شاهِ زینب هر دو از مدافعانِ حرمِ ثاراللّه هر دو تا حیدری و مثل عمو اسداللّه هو وَ لاٰ حَولَ وَ لاٰ قُوّةَ اِلّا بِااللّه هر دو سردارِ سپاه فرج ان‌شاءاللّه اللهمَّ عجّل لولیکَ الفرج /۴/ پنجم محرّم حضرت عبداللّه علیه السلام از خیمه تا میدان از زمین تا به ثریّا حیران ای جانم حسن جان جانم حسن ذکرِ پادشاهِ بی‌غسل و کفن نوحه‌یِ هر شب و روزِ سینه‌زن در مدینه رجزِ یابن‌الحسن مثلِ صاحب‌الزّمان سینه‌زنِ بی‌کفنیم ما حسینی شده‌یِ دستِ امامِ حسنیم آرزو نیست رَجز نیست می آید روزی .... هر دوشنبه وسطِ صحنِ تو سینه بزنیم لبّیکَ یا حسن لبّیکَ یا حسین /۳/ ششم محرّم حضرت قاسم علیه السلام بسمِ اللّه وَ بِااللّه اَشهدُ اَنَّ علی ولیُ اللّه یاحسن اِی وَاللّه چه جنونی می‌خونی تو معرکه اِن‌تنکرونی ریشه‌یِ توطئه‌ها رو می‌سوزنی وارث شیرِ جمل یه پهلوونی ذکرِ شاهِ کربلا یا حسن ُو یا حسن است شورِ اهلِ حرم و نورِ مُصلّیٰ حسن است اَیُّهاَ النّاس بدانید که از روزِ ازل .... تا ابد رزقِ حسینیه فقط با حسن است لبّیکَ یا حسن   لبّیکَ یا حسین /۳/ هفتم محرّم حضرت علی اصغر علیه السلام غلامِ اصغریم خادم خانه‌یِ این مادریم همه هم سنگریم همسنگریم در همین جبهه‌یِ انقلاب و ایثار ما همه تا به ظهورِ دولتِ یار رهبرم سیّد علی باشد علمدار انقلابی بودیم و انقلابی هستیم پایِ بیرق عهدِ عشق و شهادت بستیم ما همه سربازِ لشکرِ عاشوراییم ما ربابیون در رکابِ این آقاییم اللهمَّ عجّل لولیکَ الفرج /۴/ هشتم محرّم حضرت علی اکبر علیه السلام به وقتِ شرعیِ .... کربلا بگو اذان تا سینه باشد حسینیه علی اکبر   تو اذان گفتی و شخصِ پیغمبر وقتِ تشویقِ تو با ماهِ لشکر رو به قبله دم گرفت حیدر حیدر جان ما قربانِ جوانِ کرب‌و‌بلایت علی‌اکبرهایِ کشورِ ما به فدایت ما بسیجی‌ها با مقاومت همراهیم تا ظهورِ دلبر یارِ ولی اللّهیم اللهمَّ عجّل لولیکَ الفرج /۴/ تاسوعا حضرت عبّاس علیه السلام بی‌دستی تو امّا .... هستی دستگیرِ ما سینه‌زن‌ها این دنیا اون دنیا کوهِ احساس تشنه‌یِ وصالِ لبهاتون دریاست پرچمِ هر کی غلامت شد بالاست رَفَعَ اللّهُ رایةَ العبّاس یا کفیلَ الحسین وکیلِ شاهِ شهدا یا قطیعَ الکفِّین اِی قرصِ ماهِ شهدا روضه‌َتو می‌خونیم به نیتِ ظهورِ یار روزِ رجعت برگرد خودت علم رو بردار اللهمَّ عجّل لولیکَ الفرج /۴/ عاشورا امام حسین علیه السلام صلَّی اللّهُ علیٰ .... ثاراللّه روحِ قالوُا بلیٰ ساکنِ کربلا یا ثاراللّه یا حسینِ ابنِ علی وَابنَ ثاره عالمو کرده غمِ تو بیچاره سینه‌زن به عشقِ تو بی‌قراره همه جا کرب‌و‌بلا هر روزِ ما عاشورا می‌مونیم تا محشر پاکارِ هیأت آقا یه روزی تو روضه‌ت می‌میریم انشاءاللّه می‌گیره تو بغل ما رو بقیة اللّه اللهمَّ عجّل لولیکَ الفرج /۴/ علیه_السلام ✍ .👇
. غزل تاسوعا  مدح حضرت عباس علیه السلام به علمدار قسم این عَلم  از آنِ خداست پرچمِ عشقِ علی تا به اَبد پابرجاست هر کسی خادمیِ خانه‌یِ ارباب کند در دو دنیا به خداییِ خدا که آقاست أَیُّهاَالنّاس علمدار اگر عبّاس است رَفَعَ‌اللّه  عَلم  تا به قیامت بالاست این چه سِرّی‌ست که سرداریِ لشکر با اوست این چه رازیست که رویایِ تمامِ شهداست وقتِ شمشیر زدن حیدرِ کرّار شده رو به محراب که شد فاطمه در حالِ دعاست قمرِ خیمه که خورشید از او نور گرفت پهلوانی که قرارِ دلِ این کودک‌هاست آسمان زیرِ پَرش بود ولی بال‌وُپرش وقفِ دین شد که ببینیم سعیدُالسُّعَداست تا نفس داشت در این خانه فقط خدمت کرد پسرِ اُمِّ‌بنین مظهرِ ایثار وُ وفاست یا اباالفضل دَمِ منتقمِ عاشورا ذکرِ زوّارِ حرم در نجف وُ کرب‌وبلاست علیه_السلام
. غزل مدح و مرثیه امام حسین علیه السلام باران زده و چشمِ ترم نذرِ حسین است سوزِ دل و خونِ جگرم نذرِ حسین است مادر پدرم نذرِ تو کردند مرا شاه وَاللّه که دختر پسرم نذرِ حسین است این بار اگر زائرِ صحنت شدم ارباب هر یک قدمَم تا به حرم نذرِ حسین است من زیرِ پر ُو پرچمِ تو بودم و هستم بال وُ پرِ من نَه که سرم نذرِ حسین است صد بار اگر از غمِ ارباب بسوزم خاکسترم ُو برگ ُو بَرم نذرِ حسین است من گریه‌کُنم نَه فقط این ماهِ محرّم هر لحظه دو تا چشمِ ترم نذرِ حسین است وقتی وسطِ روضه‌یِ گودال بمیرم گوید پدرم که پسرم نذرِ حسین است اِی بی‌کفنِ کرب‌وبلا بر کفنِ من حک می‌شود این در‌به‌درم نذرِ حسین است پایِ سرِ تو ندبه شده آهِ دلِ ما این هُرمِ دلِ شعله‌وَرم نذرِ حسین است علیه_السلام
. مصیبت علیه السلام یک عمر به یادِ غمِ سر آه کشیدم خوردم چقدَر خونِ جگر اه کشیدم هر لحظه به یادِ حرمت روضه گرفتم در خانه وُ در کوی وُ گذر آه کشیدم یادِ تنِ صد تکّه‌یِ تکبیر که چیدی .… بر رویِ عبایت تو پدر آه کشیدم یادِ بدنی که سـمِ اسبان به همَش ریخت با ضجّه وُ دو دیده‌یِ تر آه کشیدم اِی وای از این حرمله خون بر دلِ ما کرد آه از اثرِ تیرِ سه‌پر آه کشیدم مشک ُو عَلم وُ دست ُو بدن مانده رویِ خاک شد پخش وُ پراکنده قمر آه کشیدم از خنجرِ کندی گِله کردم که بریده سر را چه بد از جسمِ پدر آه کشیدم کابوسِ شبم نعلِ جدیدِ سمِ مرکب نوشیده‌ام از آب اگر آه کشیدم گفتند عوض می‌شود این حال و هوایت حالا برو چندی به سفر آه کشیدم بازار نرفتم مگر اینکه بزنم زار با دیدنِ معجر گلِ سر آه کشیدم از کوفه بدم آمده است شام نگویید من منتظرم جایِ نظر آه کشیدم علیه_السلام .