eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
1 عکس
1 ویدیو
54 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام جان عمو! برای حرم، فکر آب کن رفع عطش، ز عترت "ختمی‌مآب" کن سقّای تشنگان حریم خدا تویی از بهر تشنگان حرم، فکر آب کن ای یادگار فاتح خیبر! عنایتی راه شریعه بسته بُوَد، فتح باب کن هرگز مباد از سرِ ما، سایه‌ی تو کم! «یا رب! دعای خسته‌دلان مستجاب کن» در خیمه‌ها ز تشنگی افتاده انقلاب خامُش ز آب، آتش این انقلاب کن چشمم به دست توست که دست خدا بُوَد دستم به دامنت، هله! پا در رکاب کن اصغر فسرده‌حال، به دامان مادر است رحمی به جان اصغر و حال رباب کن گر لحظه‌ای دگر نرسد آب در حرم اصغر ز دست می‌رود، اینک شتاب کن یا از فرات، جرعه‌ی آبی به او رسان یا طفل شیرخواره‌ی ما را به خواب کن بِسْرود این سروده "مویّد"، به اشک و آه او را ز بندگانِ درِ خود حساب کن   مرحوم
علیه السلام سالها بر درگهت خدمت گزارم یا حسین وین زمان بر لطف تو امّیدوارم یا حسین مادرم بودت کنیز و من تو را هستم غلام ای غلامیّ تو تاج افتخارم یا حسین ای یدِ مشکل گشایت بر همه عالم محیط مشکلی "لایَنحَل" افتاده به کارم یا حسین تشنه گان در انتظار آب و من در پیش آب غرقه در خون، تاب ره رفتن ندارم یا حسین اذن آب آوردنم دادی ولی ممکن نشد زین جهت از پیشگاهت شرمسارم یا حسین گرچه چشمم بسته شد از خون ولی در راه تو باز باشد دیده گان انتظارم یا حسین دشمن از تیغ جفا انداخت دستم را چو دید، دست از دامانِ مهرت بر ندارم یا حسین ای تو صاحب اختیارم رحمتی کز یک عمود رفته از دل تاب و از کف اختیارم یا حسین گر برادر خواندمت بود از کمال اشتیاق ورنه در کویت غلامی جان نثارم یا حسین در ولادت دیده بگشودم به دامان علی در شهادت سر به پایت می گذارم یا حسین در حضورت گر نه برخیزم مرا معذور دار چون که دیگر طاقتی بر جان ندارم یا حسین بر "موید" التفاتی کن به جان اکبرت کز دلِ سوزان شد این سان سوگوارم یا حسین مرحوم
علیه السلام چرا ای غرقِ خون از خاکِ صحرا بر نمی خیزی حسین آمد به بالینت تو از جا بر نمی خیزی نماز ظهر را با هم ادا کردیم در مقتل بُود وقت نماز عصر از جا بر نمی خیزی؟ خیام کودکان خالی ز آب است و پر از افغان چرا سقای من از پیش دریا بر نمی خیزی عدو از چار سو آهنگ یغمای حرم دارد چرا آخر برای دفع اعدا بر نمی خیزی منم تنها و تن های عزیزانم به خون غلتان چرا بر یاری فرزند زهرا بر نمی خیزی؟ شکست از مرگ تو پشتم، برادر مرگ تو کُشتم که می دانم دگر از خاک صحرا بر نمی خیزی به دستم تکیه کن برخیز با من در برِ زهرا چو می بینم ز بی دستی ست کز جا بر نمی خیزی مرحوم
. غزل تاسوعا  مدح حضرت عباس علیه السلام به علمدار قسم این عَلم  از آنِ خداست پرچمِ عشقِ علی تا به اَبد پابرجاست هر کسی خادمیِ خانه‌یِ ارباب کند در دو دنیا به خداییِ خدا که آقاست أَیُّهاَالنّاس علمدار اگر عبّاس است رَفَعَ‌اللّه  عَلم  تا به قیامت بالاست این چه سِرّی‌ست که سرداریِ لشکر با اوست این چه رازیست که رویایِ تمامِ شهداست وقتِ شمشیر زدن حیدرِ کرّار شده رو به محراب که شد فاطمه در حالِ دعاست قمرِ خیمه که خورشید از او نور گرفت پهلوانی که قرارِ دلِ این کودک‌هاست آسمان زیرِ پَرش بود ولی بال‌وُپرش وقفِ دین شد که ببینیم سعیدُالسُّعَداست تا نفس داشت در این خانه فقط خدمت کرد پسرِ اُمِّ‌بنین مظهرِ ایثار وُ وفاست یا اباالفضل دَمِ منتقمِ عاشورا ذکرِ زوّارِ حرم در نجف وُ کرب‌وبلاست علیه_السلام
. علیه‌السلام از خود صبح مهیای خروشیدن بود علمش بر سر دوش و زرهش بر تن بود یک به یک بال گشودند همه یاران و... چشم سقای حرم، ابر پر از باران و... جان به لب، داشت علمدار تمنا می‌کرد عاقبت عشق دری هم سوی او وا می‌کرد ناگهان خیمه به خیمه همه‌جا غوغا شد گره از کار علمدار حرم هم وا شد اذن داده‌ست امامش که رود ماه حرم تا شود مرهم اشک و عطش و آه حرم گفت: جانم به فدایت که چنین بی‌تابی بهر لب‌های ترک‌خورده بیاور آبی برو ای ماه! برو دست خدا همراهت! ای یدالله! برو دست خدا همراهت! می‌روی از حرم و... مشک و علم در دستت مشک نه، نبض دل اهل حرم در دستت می‌روی و همۀ دشت هوالحق گویان دیدنی‌تر شده شمشیر دو دم در دستت چشم امید تو و... دیدۀ بی‌تاب حرم... کارِ عشق است گره خورده به هم در دستت مشکِ سیراب که دیده لب عطشان تو را به جوانمردی تو خورده قسم در دستت تشنه‌لب، جان به لبِ آب فرات آوردی دست در دستِ وفا آب حیات آوردی چه شد اما که دل علقمه ناگاه گرفت چه کسی بر تو علمدار حرم! راه گرفت نابرابرتر از این جنگ ندیده‌ست کسی فرصت رزم ز تو دشمن بدخواه گرفت دست تو زودتر آهنگ رهایی سر داد دست تو بال شد و سیر الی الله گرفت تیر آنقدر شتابان به دل مشک نشست از لب تشنۀ تو فرصت یک آه گرفت آه از فرق تو و سجدۀ خونین عمود آسمان ناله برآورد رخ ماه گرفت! کیست تا علقمه از سمت حرم می‌آید کیست از سمت حرم با قد خم می‌آید خم شده سورۀ دستان تو را می‌بوسد مصحف غیرت و ایمان تو را می‌بوسد آمده مرهم این دیدۀ بی‌تاب شود آمده با لب خشک، از غم تو آب شود آمده سر بدهد روضۀ آب‌آور را روضۀ غربت فرمانده بی‌لشکر را چه کند بی‌تو لب خشک علی‌اصغر را؟ به که باید بسپارد گل نیلوفر را؟ بعد تو در حرم آل علی غوغایی‌ست هر دلی شعله‌ور از آتش این تنهایی‌ست هر دلی بعد تو از غصه تلاطم دارد بی‌تو دشمن به حرم قصد تهاجم دارد موسم بی‌کسی آل رسول است دگر روضه‌خوان دختر زهرای بتول است دگر بعد تو داغ به لب‌های فرات است ببین اشک، گریانِ قتیل‌العبرات است ببین...
علیه‌السلام 🔹عموی آب🔹 دستی بر آتش دل و دستی به روی آب از هرم اشک‌های تو تَر شد گلوی آب بالا نرفت جرعه و دور از لبان تو پایین نرفت آب خوشی از گلوی آب جان در کف تو داد و کمی رنگ و بو گرفت از مَشک توست این نفس مُشک‌بوی آب در چهرۀ تو صورت خود را که دید، گفت پیدا شده‌ست آینه‌ای روبروی آب من گور ابرهای غمم، نیستم زلال دور از لب حسین سیاه است روی آب از مشک پاره اشک فرات است می‌چکد غیر از لب تو نیست مگر آرزوی آب والا مقام! غیرت حق! پور بوتراب! تنها امید تشنه‌لبان! ای عموی آب! حالا که قطره قطره چکیدی کنار رود با خون توست روز قیامت وضوی آب
۴ (حضرت ابوالفضل ع) تو گل ام البنینی،شیعه را حبل المتینی در خصال و خلق و خویت،چون امیرالمؤمنینی گل باغ ولا،همه امید ما کنی از شیعیان،شفاعت در جزا ابوفاضل مدد۳ شمع جمع عالمینی،بر علی نور دو عینی گل گلزار ولایت،تو علمدار حسینی الا صاحب کرم،گدای این درم دعا فرما که من،شبی باشم حرم ابوفاضل مدد۳ تو امید این جهانی،شیعه را آرام جانی بر تمام اهل عالم،چون حسینت مهربانی عزیز فاطمه،شهید علقمه بود با یاد تو،به لب ها زمزمه ابوفاضل مدد۳ کعبه ی دل ها تویی تو،شافع عقبی تویی تو در شجاعت همچو حیدر،در صف هیجا تویی تو تو پور حیدری،امید مادری در عالم تا به حشر،تو از خوبان سری ابوفاضل مدد۳ منم مهمان اباالفضل،غرق احسان اباالفضل از طفولیت شدم من،از محبان اباالفضل منم عبد فقیر،تویی مهمان پذیر ز لطف و مرحمت،آقا دستم بگیر ابوفاضل مدد۳ عمریه هستم گدایت،میهمانم در سرایت یاد دستان بریده،سوزم و گریم برایت تویی یار حسین،علمدار حسین چراغ روشن،شب تار حسین ابوفاضل مدد۳ دشمنان عترت و دین،در کمین تو نشسته با عمود آهنین از،کینه فرقت را شکسته کنار علقمه،دو دستت از جفا ز ظلم کوفیان،شده از تن جدا ابوفاضل مدد۳ تا حسین بشنید صدایت،ناله ی ادرک اخایت شد روان سوی تو و دید،دست از پیکر جدایت کنار هر دو دست،دگر از پا نشست کنار پیکرت،حسین پشتش شکست ابوفاضل مدد۳ @yaghubianreza
. لطمه‌زنی‌.حضرت عباس ‌علیه‌السلام برادر/برادر/برادرت رو دریاب شتاب‌کن/حسین‌جان/ببین که رفتم از تاب ببین‌ از/خجالت/کنار آب شدم آب حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان حسین‌جان/به‌فرقم/عمود آهنین خُورد نبودی/ببینی/چجور یَلِت زمین خُورد بهم تیر/چقدر از/یسار و از یمین خُورد حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان نه‌تنها/سرم تا/بین دو ابرو وا شد به‌دست/یه نامرد/دست از تنم جُدا شد یه تیر/سه‌شعبه/سمت چِشَم رها شد حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان تا افتادم از اسب/من مادرت رو دیدم به‌رسمِ/ادب سر/ رو خاک پاش کشیدم نثار/غمش شد/جونِ به لب رسیدَم حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان هنوزم/کبوده/پای چشای مادر هنوزم ضعیفه/تُن صدای مادر هنوزم/شراره‌ست/توو نفسای مادر حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان حلالم کن آقا/که حرف من دوتا شد حلال کن که مشکم/طعمه‌ی اشقیا شد حلال کن/که‌عباس/ رفیق نیمه را(ه) شد حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان ✍ ........ لطمه‌زنی‌.حضرت‌علی‌اکبر‌علیه‌السّلام الهی‌/الهی/جوونم‌ از بَرم رفت الهی‌/الهی/اذان‌گوی حرم رفت الهی‌/الهی/علیّ‌ اکبرم رفت علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن الهی/الهی/جگرگوشه‌م شهید شد الهی/الهی/گریه‌ی‌من‌شدید شد الهی/الهی/محاسنم‌سفید شد علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن جوونی/که‌می‌گفت‌/عصای‌دست‌باباست حالا‌پیش‌چشمم/ریز ریز و ارباًارباست بسوزید/که‌روز/ عزای‌اُمّ‌لیلاست علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن یک بند : همین‌که/صدای/اکبرمو شنیدی برا اولین بار /دیدم که می‌دویدی چطوری/دویدی/که‌قبل ‌من‌رسیدی دو بند با شاهزاده چه‌فرقی/چه‌مویی/دور سرت بگردم نفس‌کم‌/آوردم/پریده رنگ زردم نبود عمه‌زینب/ازغصّه‌دِق‌می‌کردم علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن برا بُردن تو/چندین نفر نیازه جوونها/بیایید/برا تشییع جنازه روخاک‌از/ تنِ تو/می‌ریزه‌خون‌تازه علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن ✍ .👇
. علیه_السلام ثواب شعر تقدیم به روح مطهر شهید بزرگوار محمد باقری عباس تا که خورد کمین، صاحب الزمان شد قلبِ اهل بیت، حزین صاحب الزمان دستانِ دستگیر علمدار شد جدا پای ولایِ محور دین، صاحب الزمان چندین هزار تیر به سویش روانه شد یکباره از یسار و یمین، صاحب الزمان انداختش به چهره‌‌ی خونی، بدون دست ضرب عمود، از روی زین، صاحب الزمان باید شناخت این سر پاشیده را دگر تنها ز پینه‌های جبین، صاحب الزمان تا چشم روح‌پرورِ سقا، سه شعبه خورد جاری شد اشکِ روح الامین، صاحب الزمان کبش الکتیبه بود و شبیهش دلاوری... عالم به خود ندیده چنین، صاحب الزمان شرمندگی، امان اباالقربة را برید تا آبِ مشک ریخت زمین، صاحب الزمان او بر شریعه لب نزد و روضه‌ی لبش شد با لب حسین، قرین صاحب الزمان با ضرب نیزه ریخت بهم شکل ماه را إبن طُفیل پست و لعین، صاحب الزمان در علقمه که قد حسین از غمش شکست خم شد ستون عرش برین، صاحب الزمان بگذاشت فاطمه سر او را به دامنش آخر به جای أُم بنین، صاحب الزمان بعد از کفیل خیمه، ابالفضل، سخت شد کار زنان پرده‌نشین، صاحب الزمان وای از حسین و گودیِ گودال و یک سپاه تنها بدون یار و معین، صاحب الزمان ✍ .
. یابنَ اَميرالمؤمنين، اَنتَ الاَمیری عمری زمین خوردم که تو، دستم بگیری من نوکر پیر توام عمری زمین‌گیر توام عباس اباالفضل عباس اباالفضل دیگر قبولم کن مرا دریاب اباالفضل قربانی اَم کن در رهِ ارباب، اباالفضل بابَ الحوائجِ حرم نذر حسین، جان و سرم عباس اباالفضل عباس اباالفضل یاسیدی، از بسکه آقایی اباالفضل هر تشنه را، پیوسته سقایی اباالفضل لب تشنه‌ی جام توام دیوانه‌ی نام توام عباس اباالفضل عباس اباالفضل ساقی تویی، لب تشنه طفلان حسینند بعد از تو آواره، یتیمان حسینند سرگشته‌ی زهرا شوند غارت در این صحرا شوند عباس اباالفضل عباس اباالفضل پرچم نمی‌ماند زمین بی‌تو سپهدار زینب علمداری کند بی‌تو علمدار حرامیان غارتگرند معجر ز سرها می‌درند عباس اباالفضل عباس اباالفضل وقتی که از بالای نی، خون گریه کردی دیدی اسیران را که محزون گریه کردی دیدی حرم را، در بلاست منزل به منزل، کربلاست عباس اباالفضل عباس اباالفضل دیدی پس از یک اربعین ناقه‌سواری برگشته زینب از سفر، با آه و زاری کرده نهان آلاله را در شام غم سه‌ساله را عباس اباالفضل عباس اباالفضل ✍ .👇
. ای فاتحِ تاریخ عاشورا ابالفضل ای صاحب سرخی تاسوعا ابالفضل ای بیرقت بالاتر از بالا ابالفضل دریاتر از دریاتر از دریا ابالفضل بی تو علَم بی تو قدم بی تو نفَس نه جز تو سرِ ما خم شود در پیشِ کس؟ نه غیرِ از تو کس داریم نه، فریادرس نه تنها تویی تنها تویی تنها ابالفضل آه ای ضریحت بهترین بوسیدنی‌ها زوارِ تو با ما برادرها تنی‌ها حاجت گرفتیم از شما با ارمنی‌ها معراج‌ها داریم شبها تا ابالفضل ما با تو بی‌مرزیم در دنیا نه با غیر هربار سر را پیشت آوردیم تا غیر یک عمر تکیه بر تو کردیم و ولاغیر صد هیچ هِی بردیم دنیا را ابالفضل گیرم گره داریم و در آماجِ دردیم یک تخته‌پاره در تبِ امواج دردیم گیرم شبیخون خورده در تاراج دردیم با تو چه غم داریم در غمها ابالفضل ایران علَم را بر زمین بگذارد اصلاً برگردد از راهی که دارد از تو حاشا یک لحظه کم بگذارد از این عشق کلاً پا بر سر افعی بکوبد با ابالفضل سر بر ضریح تو که بگذاریم کافی است تنها بگو که بد بدهکاریم کافی است باب‌الحوائج را اگر داریم کافی است مَشتی ندیدم در جهان الا ابالفضل اُم‌البنین داریم اگر داریم عباس این سایه را بر روی سر داریم عباس ما را رها سازد مگر داریم عباس با تو گره خورده است خاکِ ما ابالفضل ایرانَ باخ ایرانَ باخ ایرانَ عباس دُنیا یالان دُنیادی باخ ویرانَ عباس شیعه دِدی توشدی اگه طوفانَ عباس سیز هامّی بیز دونیادَ اما با ابالفضل هرچند نامت آمد و غم گریه کردیم ما را ببخش آقا تو را کم گریه کردیم باید که می‌مُردیم باهم گریه کردیم ای تکیه‌گاه زینب کبریٰ ابالفضل وقتی که اُفتادی زمین اُفتاد زینب ای‌داد از حال رُباب ای‌داد زینب دنبال تو خون‌ناله سر می‌داد زینب وای از حرم وای از حرامی‌ها ابالفضل از مَشک پاره آب نه که جان تو ریخت این‌دفعه تیر حرمله مژگان تو ریخت مَشکت به دندان بود که دندان تو ریخت طفلی به عمه گفت کو... بابا... ابالفضل یک دست دارد بر کمر یک دست بر سر آقای ما حیران شده حیران نه بدتر باید برَد تا خیمه‌اش خواهر نه مادر اُفتاده‌ای بر چادر زهرا ابالفضل دیگر عبایی نیست تا که جمع گردی با من که نایی نیست تا که جمع گردی در خیمه جایی نیست تا که جمع گردی اکبر پُرش کرده است آنجا را ابالفضل... (حسن لطفی ۱۴۰۴/۰۴/۱۳) .
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ماه سقا - برخیز از جا ۲ شد زائر تو - حضرت زهرا پهلو شکسته - آمده اینجا بگو زیارتنامه چگونه خواندی سلام خود را به مادرم رساندی مدینه را تا به کربلا کشاندی ۲ وای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۳ الله الله / یا غیرتَ الله ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای یار من - سردار من ۲ غمت نشسته - در بین سینه چشم انتطارت - مانده سکینه اینجا که دستت افتاده دل کباب است اینجا مزار رویاهای رباب است از داغ پرپر شدنت در اضطراب است ۲ وای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۳ الله الله / یا غیرتَ الله ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای آب آور - ماه لشگر ۲ بعد از تو عباس - شود جسارت خواهر من هم - رود اسارت منزل به منزل او با قد شکسته تا شام غم می رود او با دست بسته غم نگاه تو در دلش نشسته ۲ وای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۳ الله الله / یا غیرتَ الله ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای جان من - جانان من ۲ بر پیکر تو - نیزه نشسته چشم قشنگت - در خون نشسته تیری شبیه نیزه است بر دیده ی تو جانم فدای دست بریده ی تو می بینم اینجا مشک دریده ی تو ۲ وای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۳ الله الله / یا غیرتَ الله ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یابن الحیدر - یار رهبر ۲ دستت ز پرچم - جدا نکردی بیرق من را - رها نکردی یار ولایت ماندی ماه عشیره بودی تا آخر تو نافذ البصیره بعد تو روزگارم شد تار و تیره ۲ وای اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۳ الله الله / یا غیرتَ الله ۲ ...................... . 🏴 ویژه دسته عزاداری امام_حسین علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یابن الزهرا - از عاشورا ۲ رسد عزیزم - جانم بر لب بگوید عالم - بیچاره زینب تو را ببینم در خاک و خون طپیده سه شعبه ای قلب پاک تو‌ دریده تا شام می روی تو با راس بریده ۲ وای حسین جان حسین جان حسین جان ۳ الله الله / یا غیرتَ الله ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ من گریانم - روضه خوانم ۲ باید ببینم - در قتلگاهت یک جسم بی سر - با اشک و آهت من بی وضو موی تو را شانه نکردم از دست شمر و‌ حرمله من غرق دردم باید کجا دنبال راس تو بگردم ۲ وای حسین جان حسین جان حسین جان ۳ الله الله / یا غیرتَ الله ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شاه عطشان - ماه عریان ۲ چه کرده با تو - در اوج محنت تمام جسمت - رفته به غارت انگشتر تو در دست ساربان است عمامه ی تو آقا سهم سنان است خولی سرت را برده، خنده کنان است ۲ وای حسین جان حسین جان حسین جان ۳ الله الله / یا غیرتَ الله ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عشق خواهر - شام آخر ۲ بنشین کنارم - صبر و‌ قرارم تا روی پایت - سر بگذارم باید تو را در بی کسی قطعا ببینم در بین صحرا بی پیراهن ببینم عریان بمانی و بی کفن ببینم ۲ وای حسین جان حسین جان حسین جان ۳ الله الله / یا غیرتَ الله ۲ 👇