eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
1 عکس
1 ویدیو
54 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۱۲۸۰ پاشو سقا خدا میدونه که افتادم از پا نمیتونم از پیشت پاشم حالا پاشو سقا هرجا رو می بینم از تو ردّ خونه مُردم تا که دیدم جسمت نیمه جونه عباسم اومدم حالا که از حرم یه خواهش دارم دلاورم لااقل با پیکر بی‌دست دست و پا نزن برابرم عباسم پیکر تو زیرو رو شده از خون تنت شستشو شده بدتر از عمود اینه که یه نیزه به سینت فرو شده **** گرفتارم زمین خوردی و خورده گره کارم پاشو خوش غیرت به فکر بازارم گرفتارم راضی نشو عباس به اشکم بخندن راضی نشو دستِ زینبو ببندن حرمله داره سمت خیمه ها میره از ترس داره طفلم می‌میره اگه تو باشی توو قافله کسی موهاشو نمی‌گیره عباسم پاشو ای عزیز بوتراب شده صحبت شام خراب پاشو تا نبردن زینبو با سیلی توو مجلس شراب **** مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. علیه_السلام ۱۲۸۷ پاشو نگهی سوی غمم کن رفع درد و غم از حرمم کن خبر داری عباس شد رو به قبله طفل شیرخواره خبر داری عباس از ترس می‌لرزه گوش و گوشواره اگه از جا پا نشی میره اسیری زینب می‌مونه پیکر من به زیر نعل مرکب خواب راحت نداره رقیه بی تو هرشب روزم شده مانند شام خندیدن به اشکِ چشمام اهل کوفه چه نامردن با نیزه بلندت کردن **** دور بدنت شد کمرم خم زخم سر تو واشده از هم پاشو علمدارم پاشو ببین خورده گره کارم پاشو علمدارم بفکر زینب سرِ بازارم بیش از این دیگه تنت جدا جدا نمیشه زخمای بازِ تنت دیگه مداوا نمیشه با این سر که می‌بینم رونیزه جا نمیشه دس به دس سرِ عمو رفت روس نیزه از پهلو رفت گل یاسم بد چیده شد مغزسرت پاشیده شد **** .👇
. علیه_السلام ۱۲۸۷ پاشو نگهی سوی غمم کن رفع درد و غم از حرمم کن خبر داری عباس شد رو به قبله طفل شیرخواره خبر داری عباس از ترس می‌لرزه گوش و گوشواره اگه از جا پا نشی میره اسیری زینب می‌مونه پیکر من به زیر نعل مرکب خواب راحت نداره رقیه بی تو هرشب روزم شده مانند شام خندیدن به اشکِ چشمام اهل کوفه چه نامردن با نیزه بلندت کردن **** دور بدنت شد کمرم خم زخم سر تو واشده از هم پاشو علمدارم پاشو ببین خورده گره کارم پاشو علمدارم بفکر زینب سرِ بازارم بیش از این دیگه تنت جدا جدا نمیشه زخمای بازِ تنت دیگه مداوا نمیشه با این سر که می‌بینم رونیزه جا نمیشه دس به دس سرِ عمو رفت روس نیزه از پهلو رفت گل یاسم بد چیده شد مغزسرت پاشیده شد **** .👇
. ۱۲۷۱ تمام هستی ام روی زمینه کاش دخترم این بدنو نبینه حرمله با خنده میگفت به لشگر امیر لشگر حسینی اینه **** با دیدنت غمِ دلم شد زیاد هر تیکه از تنت جدا می‌افتاد با این تنِ دَرهمی که می‌بینم واسه سکینه عمو در نمیاد **** به لرزه‌های دست و پام می‌خندن ببین دارن به گریه هام می خندن اگه تو پانشی یه چن روز دیگه به خواهرم توو ازدحام میخندن **** مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
🔸السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ 🔸 عاشقان با گریه ی نم نم صدایش می کنند زائرانش در حرم هر دم صدایش می کنند مرد و زن پیر و جوان امشب دخیل محضرش با توجه عالم و ادم صدایش می کنند او طبیب درد بی درمان خلق عالم است دردمندان حضرت مرهم صدایش می کنند کاشف الکرب الحسین است و گرفتاران شهر در هجوم درد و رنج و غم صدایش می کنند  دسته دسته سینه زن هایش به روضه امدند نه فقط ما ارمنی ها هم صدایش می کنند ساقی بن ساقی است و در سقایت شهره است سلسبیل و کوثر و زمزم صدایش می کنند چون لباس رزم پوشد حیدر کرببلاست اهل خیمه صاحب پرچم صدایش می کنند ساکنان اسمان ها یک صدا همراه با حیدر و پیغمبر اکرم صدایش می کنند هم نفس با فاطمه هم ناله با ام البنین هاجر و آسیه و مریم صدایش می کنند در نبود او خواتین حرم آشفته اند کودکان غرق در ماتم صدایش می کنند در میان خیمه زینب بر روی مرکب حسین رو به سوی علقمه با هم صدایش می کنند با اخا ادرک اخاک اش کربلا آتش گرفت خیمه گویا پیش چشم بچه ها آتش گرفت چه غریبانه برادر را برادر جمع کرد پاره پاره پاره پاره پاره پیکر جمع کرد در نگاه سرد نخلستان به تنهایی حسین با دلی غمدیده و با دیده ی تر جمع کرد دست هایش یک طرف جسم شریفش یک طرف پیکرش را عاقبت در یک محل سر جمع کرد بازوی آزرده اش پهلوی نیزه خورده اش هر دو را از منظر چشمان مادر جمع کرد پیش چشم بچه های چشم بر راه عمو خیمه ی عباس را همراه خواهر جمع کرد حرمله از برکت چشمش هزاران نقره و... کیسه های مملوی از درّ و گوهر جمع کرد دست ناپاکی که سقا را به خاک و خون کشید در غروب کربلا خلخال و معجر جمع کرد بی عمو کلی گره خورده ست در کار رباب مشک پاره پاره شد ای وای بیچاره رباب
🔸السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ 🔸 عاشقان با گریه ی نم نم صدایش می کنند زائرانش در حرم هر دم صدایش می کنند مرد و زن پیر و جوان امشب دخیل محضرش با توجه عالم و ادم صدایش می کنند او طبیب درد بی درمان خلق عالم است دردمندان حضرت مرهم صدایش می کنند کاشف الکرب الحسین است و گرفتاران شهر در هجوم درد و رنج و غم صدایش می کنند  دسته دسته سینه زن هایش به روضه امدند نه فقط ما ارمنی ها هم صدایش می کنند ساقی بن ساقی است و در سقایت شهره است سلسبیل و کوثر و زمزم صدایش می کنند چون لباس رزم پوشد حیدر کرببلاست اهل خیمه صاحب پرچم صدایش می کنند ساکنان اسمان ها یک صدا همراه با حیدر و پیغمبر اکرم صدایش می کنند هم نفس با فاطمه هم ناله با ام البنین هاجر و آسیه و مریم صدایش می کنند در نبود او خواتین حرم آشفته اند کودکان غرق در ماتم صدایش می کنند در میان خیمه زینب بر روی مرکب حسین رو به سوی علقمه با هم صدایش می کنند با اخا ادرک اخاک اش کربلا آتش گرفت خیمه گویا پیش چشم بچه ها آتش گرفت چه غریبانه برادر را برادر جمع کرد پاره پاره پاره پاره پاره پیکر جمع کرد در نگاه سرد نخلستان به تنهایی حسین با دلی غمدیده و با دیده ی تر جمع کرد دست هایش یک طرف جسم شریفش یک طرف پیکرش را عاقبت در یک محل سر جمع کرد بازوی آزرده اش پهلوی نیزه خورده اش هر دو را از منظر چشمان مادر جمع کرد پیش چشم بچه های چشم بر راه عمو خیمه ی عباس را همراه خواهر جمع کرد حرمله از برکت چشمش هزاران نقره و... کیسه های مملوی از درّ و گوهر جمع کرد دست ناپاکی که سقا را به خاک و خون کشید در غروب کربلا خلخال و معجر جمع کرد بی عمو کلی گره خورده ست در کار رباب مشک پاره پاره شد ای وای بیچاره رباب
هدایت شده از حسین ترکان
◾نوحه سینه زنی ◾ همه جا کربلا ◾بنداول یاس ام البنین ساقی کربلاست پیش چشم همه دستش از کین جداست پاره شد مشک آب رفته اصغر بخواب آه و واویلتا آه و واویلتا(۲) ◾بنددوم آبروی حرم آبروی خداست پاسدار حرم ساقی کربلاست صورتش همچو ماه در میان سپاه آه‌ و واویلتا آه و واویلتا(۲) ◾بندسوم در پناه حسین سر به زیر آمده بهر یاری او همچو شیر آمده گر چه دیده‌تر است ثانی حیدر است آه و واویلتا آه و واویلتا(۲)
هدایت شده از حسین ترکان
  تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم رو لب گل کرد ناله های امن یجیبم بلند شو بنگر که شمشیر ها رو کشیدن آخه می دونن بدون تو من غریبم                     ابا الفضل اباالفضل دشمن با داغ اکبرم آتیش زده بر جیگرم حالا شکسته با غمت مثل سر تو کمرم روی قلبم دیگه این زخم غم میمونه کمرم دیگه مثل مادر خم میمونه می دونی چه فکری می سوزونه دلم رو تو این فکرم خواهرم بی محرم میمونه پاشو ببین توی حرم عزاخونه به پاشده تا آرزوی کوفیا با کشتنت روا شده بدون تو توی هر خیمه پا می ذارن رد پاهاشونو تو آتش جا می ذارن دیگه زینب دستاشو روی سر می گیره پیش چشماش داغمو رو دلها می ذارن                       ابا الفضل ابا الفضل
هدایت شده از حسین ترکان
  یه دست به عنان ذوالجناح یه دست بابا بر کمره خدا کی به خیمه رباب میخواد این خبر رو ببره یا جده سادات عمو افتاد یا جده سادات علم افتاد یا جده سادات رقیه تو حرم افتاد همین که روی خاکا علم افتاد نگاه دشمن سمت حرم افتاد **** خبر اومده تو خیمه ها بابام دیگه سقا نداره چرا عمه از گوش همه داره گوشواره در میاره یا جده سادات حرم غوغاست یا جده سادات ببین بلواست یا جده سادات حالا دیگه حسین تنهاست اونی که قلب ما رو میسوزونه دو تا دست رو خاک عمو جونه ******* خبر وقتی سنگینه خدا قد ادم و خم میکنه یکی گره رو سریش و دیگه داره محکم میکنه یا جده سادات تو این غوغا یا جده سادات تو این محشر یا جده سادات همه دارن غم معجر
حالا که میرى یه وقت دیر نکنى جلوى خیمه من و پیر نکنى من به تو تکیه زدم... با رفتنت کوه من، من و زمینگیر نکنى * "تا" بشى و "تا" بشیم چه فایده؟! سیر بشیم تنها بشیم چه فایده؟! اگه صدتا صدتا مشک آب بیارى ولى بى سقا بشیم چه فایده؟! * همه از دست تو آبرو میخان خاک پاهات و برا وضو میخان اگه آب نشد نشد، پاشو بیا بچه ها آب نمیخان عمو میخان * یه تار موت و به دنیا نمیدن چشمات و به صدتا دریا نمیدن به تو قول میدن تموم دخترام بمیرن معجر به اینها نمیدن * به سرت عمود آهنین زدن تو حسین شدى برا همین زدن کمر تو کمر من و شکست تا زمین خوردى من و زمین زدن * اى علمدار تو رو با علم زدن قد و بالاى تو رو بهم زدن چهار هزار کمون بدست، یکى یکى اومدن روى تنت قدم زدن * صدامو تا نشنیدن كاری بكن گریمو تا ندیدن كاری بكن صدای اسباشونو نمیشنوی دم خیمه رسیدن كاری بكن * نزن این نیزه ها رو با پا عقب خودتو هی میكشی چرا عقب تیر تو چشمت بود و افتادی حالا از جلو درش بیارم یا عقب؟! * تو مگه قرار نبود دیر نکنى جلوى خیمه من و پیر نکنى تو مگه قرار نبود با رفتنت کوه من منو زمینگیر نکنى؟ * روی پام چشمای دریاتو نكش اینقدر روی زمین پاتو نكش كاریه كه شده پس گریه نكن اینقدر به مشك چشماتو نكش * قطره قطره جمع شو دریا شو بریم دوباره خوش قد و بالا شو بریم بخدا بچه ها از تو راضی ان همشون منتظرن پاشو بریم *** وقتشه لرزش پامو ببینن كمره انگشت نمامو ببینن بهتره حالا نرم به خیمه ها نمیخوام كه گریه هامو ببینن  
. غزل تاسوعا  مدح حضرت عباس علیه السلام به علمدار قسم این عَلم  از آنِ خداست پرچمِ عشقِ علی تا به اَبد پابرجاست هر کسی خادمیِ خانه‌یِ ارباب کند در دو دنیا به خداییِ خدا که آقاست أَیُّهاَالنّاس علمدار اگر عبّاس است رَفَعَ‌اللّه  عَلم  تا به قیامت بالاست این چه سِرّی‌ست که سرداریِ لشکر با اوست این چه رازیست که رویایِ تمامِ شهداست وقتِ شمشیر زدن حیدرِ کرّار شده رو به محراب که شد فاطمه در حالِ دعاست قمرِ خیمه که خورشید از او نور گرفت پهلوانی که قرارِ دلِ این کودک‌هاست آسمان زیرِ پَرش بود ولی بال‌وُپرش وقفِ دین شد که ببینیم سعیدُالسُّعَداست تا نفس داشت در این خانه فقط خدمت کرد پسرِ اُمِّ‌بنین مظهرِ ایثار وُ وفاست یا اباالفضل دَمِ منتقمِ عاشورا ذکرِ زوّارِ حرم در نجف وُ کرب‌وبلاست علیه_السلام
دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه): نگاه او دل از ارباب می‌بُرد ز چشم اهل کوفه خواب می‌بُرد اگر سقا به باران امر می‌کرد تمام کربلا را آب می‌بُرد ✍ شده تسبيحِ باران: يا اباالفضل نوای چشمه ساران: يا اباالفضل اگر که تشنگی جان بر لبت کرد بگو با کام عطشان: يا اباالفضل ✍ ؛ ؛ ؛ عباس! تو را اگرچه در دل غوغاست شمشیر اگرچه در کفت بی پرواست یک امشب را ز دشمنان مهلت گیر حرّ بن یزید، صبحِ فردا با ماست ✍ صدای گریه‌ی باران اباالفضل غم جاریِ نخلستان اباالفضل به قول مهربان مادر بزرگم اوزون قولّاروَه قوربان اباالفضل ✍ *ترجمه مصرع۴: قربون دستای بلندت…