آیا اظهار مشکلات شخصی نزد دیگران کار صحیحی است ؟
پاسخ : امام علی(علیه السلام) در حکمت ۲ #نهج_البلاغه می فرمایند : هر کس گرفتاری خویش را نزد مردم آشکار نماید ، لازم است که به خواری و کوچک شدن خویش رضایت دهد (۱) یعنی با آشکار ساختن مشکلات فردی (چون فقر یا بیماری) ، ممکن است نگاه مردم نسبت به انسان تغییر پیدا کند و چه بسا انسان در نظر آنان حقیر و کم ارزش جلوه کند ، پس بهتر است انسان عزت نفس خویش را حفظ نموده و کاری انجام ندهد که نزد مردم حقیر و کوچک جلوه نماید
-------------
۱-حکمت ۲ نهج البلاغه ( وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ) شرح علی محمد علی دخیل ج ۳ ص ۸۱
#اربعین_حسینی
#زیارت_اربعین
#مثنوی
🔹چهل شب است...🔹
چهل شب است که پای غم تو سوختهایم
به اشک خویش و نگاه تو چشم دوختهایم
چهل شب است نفسهایمان همه آه است
پر از سکوت، پر از گریههای ناگاه است
چهل شب است که مات غروب صحراییم
چهل شب است که محو طلوع سرهاییم
چهل شب است ز دیدار آب میسوزیم
به یاد هقهق طفل رباب میسوزیم
چهل شب است خدایا و نیست باورمان
سری به نیزه بلند است در برابرمان
سرت ستاره دنبالهدار صحراهاست
همیشه در شب تاریخ شعلهات برپاست
زمین مزار شهیدان توست سرتاسر
زمانه شام غریبان توست تا محشر
مرا دلیست که چلهنشین ماتم توست
پیادهای به ره اربعین ماتم توست
امید هست مرانی ز خویش ما را هم
رِعایتی کنی إبنالسبیلها را هم
قبول کن تو دلم را که زائر آمده است
ببین کنار قدمهای جابر آمده است
تو گویی از قفس سینه خارج است دلم
میان گرد و غبار طویرج است دلم
نهاده سر به بیابان شور و عشق و جنون
دویده است به شوق فرج ستون به ستون
ولایت است و شهادت شروع و مقصد ما
مسیر زندگی ما: نجف به کربوبلا
ز جایجای جهان گِرد دوست جمع شدیم
به لطف زلف پریشان اوست جمع شدیم.
#محمدمهدی_سیار
#زبانحال_حضرت_سکینه(سلام الله)
شمیم جان فزای کوی بابم
مرا اندرمشام جان برآید
گمانم کربلا شد عمه نزدیک
که بوی مشک و ناب و عنبر آید
بگوشم عمه از گهواره گور
دراین صحرا صدای اصغر آید
مهارناقه را یکدم نگهدار
که استقبال لیلا اکبر آید
مران ای ساربان یکدم که داماد
سر راه عروس مضطر آید
حسین را ای صبا برگو که ازشام
بکویت زینب غم پرور آید
ولی ای عمه دارم التماسی
قبول خاطر زارت گر آید
که چون اندر سرقبر شهیدان
تو را از گریه کام دل برآید
دراین صحرا مکن منزل که ترسم
دوباره شمر دون با خنجر آید
کند(جودی) به محشرمحشر از نو
اگر درحشر با این دفتر آید.
#جودی_خراسانی
280K
❃﷽❃❅┅┄┄
◼️#اربعین_حسینی
🌹ای که در فراقت به خاک غم نشستم
🌹بعد تو برادر دو چشم خود نبستم
🏴اربعین آمد و به کربلا رسیدم
🏴رنج دوریت را برادرم کشیدم
🌹جان من تو بودی برادرم حسین جان
🌹قلب من ربودی برادرم حسین جان
🏴عشق من ابالفضل برادرم کجایی
🏴زینبت بمیرد امان از این جدایی
🌹خواهرم نبودی چه ها کشیده ام من
🌹زهر غم ز جام بلا چشیده ام من
🏴پـا به پای طفلان به هر کجا دویدم
🏴ناسزا ز عدوان تو کوچه ها شنیدم
🌹(بیقرار) و خسته رسیده ام کربلا
🌹بی برادر منم اسیرِ درد و بلا.
#بیقرار_اصفهانی
چرا عبرت ها بسیار است ولی پند گرفتن اندک است ؟ (۱)
پاسخ : به هر چیزی که مایهٔ بیداری انسان و کنار رفتن غفلت او شود ، عبرت گفته می شود ، از این رو هر چیزی در دنیا (از خوشی ها و بدی ها)می تواند یک جهت پند آموزی برای انسان داشته باشد ، ولی انسان ها به علت دل بستگی به ظواهر فریبندهٔ دنیا از پند گرفتن غفلت ورزیده و آلودهٔ به مادیات پست و زود گذر می گردند و زندگی ابدی خویش را به فراموشی می سپارند
-------------
۱-حکمت ۲۹۷ #نهج_البلاغه(مَا أَكْثَرَ اَلْعِبَرَ وَ أَقَلَّ اَلاِعْتِبَارَ)
بنازم آنکه دایم گفتگوى کربلا دارد
دلى چون (جابر) اندر جستجوى کربلا دارد
🥀دلش چون کربلا، کوى حسین ست و نمى داند
که همچون دور دستان آرزوى کربلا دارد!
🖤به یاد کاروان اربعین، با گریه مى گوید:
به هر جا هست زینب، رو به سوى کربلا دارد
🥀اگر چه برده از این سرزمین آخر دلى پر خون
ولى دلبستگى از جان به کوى کربلا دارد
🖤به یاد آن لب تشنه، هنوز این عاشق خسته
به کف جامى لبالب از سبوى کربلا دارد
🥀اگر دست قضا مانع شد از رفتن به پابوسش
همى بوسیم خاکى را که بوى کربلا دارد
🖤اگر خاک رهش بنشست بر روى گنهکارى
گرامى مى شود، چون آبروى کربلا دارد!
🥀(نگارنده) ازین رو گفته است و باز مى گوید:
بنازم آنکه دایم گفتگوى #کربلا دارد.
#عبدالعلی_نگارنده
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄
شهادت حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام)
زینب چو حال سخت حسن را نظاره کرد
دامان ز اشک و خون جگر پر ستاره کرد
..
آمد حسین و کرد چو از حال او سؤال
آن جا که کوزه بود به آن سو اشاره کرد
..
گفتند درد خود ز چه درمان نمی کنی
فرمود مرگ را به چه بایست چاره کرد؟
..
می خواست روزه واکند از آب کوزه لیک
یارب چه آب بود که کار شراره کرد
..
پیدا بود که با جگر او چه کرده است
زهری که رخنه در جگر سنگ خاره کرد
..
دل رشحه رشحه داشت ز زخم زبان ولی
تزویر همسرش جگرش پاره پاره کرد
..
جعده به پاس مرحمت بی حساب او
در حق حضرتش ستم بی شماره کرد
..
باران تیر بر تن و تابوت او بریخت
تا آن زن سواره به مرکب اشاره کرد
..
در روضۀ بقیع چو شد دفن پیکرش
آن خاک پاک را همه دارالزّیاره کرد
..
یا مجتبی! به حال «مؤیّد» نگاه کن
کز چشم دل به قبر غریبت نظاره کرد.
#حسنیه #حسنیه_شهادت #موید_خراسانی