🔰ولایت به مثابه امانت یا قیمومیت!
✍️#سید_علی_میر_موسوی
🟢غدیرخم؛ برکه و آبگیری در نزدیکی جحفه، در ۱۸ ذی الحجه سال دهم هجری، رویدادی سرنوشت ساز را شاهد بود، که برنامه و مسیر آینده را مشخص می کرد؛ اعلام ولایت علی(ع). مناقشه بر سر معنای ولایت از همان زمان درگرفت و دست کم دو دیدگاه در این باره طرح شد: نخست معنایی گسترده و فراگیر که جانشینی پیامبر در همه شأن های معنوی، دینی و دنیوی؛ از جمله رهبری سیاسی جامعه را در بر می گرفت. دوم معنایی محدود که بیشتر جنبه معنوی و دینی داشت و بر دوستی و محبتی ویژه دلالت می کرد. با درگذشت پیامبر و بحران جانشینی در ماجرای سقیفه، آثار این اختلاف آشکار شد.
🔹بی تردید علی (ع) خود را برای رهبری سیاسی پس از رسول خدا شایسته تر از دیگران می دانست. هنگامی که او برای بیعت با ابوبکر در فشار قرار گرفت، بر این شایستگی تاکید کرد و در سخنانی خطاب به مهاجران اعلام کرد: « مادام كه در بين ما خواننده كتاب خدا، فقيه در دين او، دانا به سنن پيامبرش، كاردان در امر رعيت، گرداننده بديها از ايشان و توزيعگر برابر ميان ايشان باشد همانا بر اين كار از شما سزاوارتريم. به خداي كه اين امر از ماست پس، از هوا پيروي نكنيد مبادا از راه خدا گمراه شويد و بر دوري خود از حق بيفزاييد.»(ابن قتیبه، الامامه و السیاسه،ص ۱۲)
🔹تاریخ در گزارش جدال و مناقشاتی که میان امام علی (ع) و رقیبانش، بر سر این که وی شایسته ترین فرد برای جانشینی و رهبری سیاسی پیامبر بوده، چندان سخنی درباره استناد به غدیر ثبت نکرده است. سخنان پیامبر در غدیر نیز مطلق بوده و در آن تصریحی به انتصاب علی(ع) به رهبری سیاسی نشده است. هر چند از ظاهر این سخنان، تعیین و معرفی وی به عنوان شایسته ترین فرد را می توان استفاده کرد. به هر حال نه تنها از نظر شیعه بلکه از دیدگاه برخی از معتزله، درباره این که علی (ع) شایسته ترین فرد برای رهبری سیاسی امت بوده است، تردیدی نیست. اگر چه بر سر انتصابی یا انتخابی بودن آن اختلاف نظر وجود دارد و در این نوشتار مجال پرداختن به آن نیست.
🔹آنچه اهمیت دارد بحث درباره سرشت و چیستی ولایت و پاسخ به این پرسش است که ولایت سیاسی نوعی امانت است یا قیمومیت؟ اين بحث یکی از نقاط عطف در اندیشه سیاسی عصر جدید است، که نقشی با اهمیت در چرخش به سوی دموکراسی داشته است. در اندیشه سیاسی معاصر شیعه دست کم دو تفسیر از این مفهوم ارائه شده است: میرزای نایینی آن را «عبارت از امانت دارى نوع و ولايت بر نظم و حفظ و اقامه ساير وظايف راجعه به نگهبانى»می دانست، از این رو ولایت سیاسی را با ولایت در باب وقف مقایسه می کرد، که متولی وظیفه دارد آن را بر اساس مصلحت موقوف علیهم اداره کند. آیت الله خمینی اما آن را سلطنتی از مقوله قیمومیت می دانست و معتقد بود« قيم ملت با قيم صغار از لحاظ وظيفه و موقعيت هيچ فرقى ندارد.»
🔹با نگاهی به سخنان امام علی (ع) می توان دریافت که از دیدگاه ایشان نیز ولایت از مقوله امانت است. او در نامه ای به اشعث بن قیس والی آذربایجان می نویسد: و همانا شغل تو به منزله طعمه و خوراکی برای تو نيست، بلکه آن امانتی است که بر ذمه و گردن تو نهاده شده و تو از طرف کسی که فوق تو می باشد سرپرستی مردمی را که بر آنان فرمان می رانی، به عهده داری، چنين حقی برای تو نيست که با رعيت و کسانی که امور ايشان به تو سپرده شده، با استبداد و خودکامگی رفتار نمايی»(نهج البلاغه،نامه ۵)
🔹امانت دانستن حکومت یکی از مقدمات لازم برای دموکراتیک کردن آن است، زیرا به گفته نایینی امانت در معرض خیانت و تعدی و تفریط است، از این رو محدود کردن و اعمال نظارت بر آن ضرورت دارد. در اندیشه سیاسی جدید غرب نیز جان لاک از نخستین کسانی بود که با چنین تفسیری از حکومت، در این راستا گام برداشت. بخش پیشگیری از جرایم و عدالت کیفری سازمان ملل نیز در سال ۱۹۹۷ مقامات و مناصب عمومی را امانت دانسته و آن را در چهار اصل تعریف کرده است:
✔️1.منصب عمومی امانت است؛ یعنی مستلزم وظیفه عمل در جهت منافع عمومی است و انجام آن به نهایت وفاداری صاحب منصبان به منافع عمومی کشور در چارچوب مقرر در نهادهای دموکراتیک دولت نیاز دارد.
✔️2. صاحب منصبان در انجام این وظایف و روابط با مردم بی دقیق، منصف و بی طرف باشند هرگز نباید رفتار جانبدارانه و غیر موجه به هیچ فرد و گروهی داشته باشند و یاتبعیضی ناروا علیه فرد یا گروهی مرتکب شوند.
✔️3. قدرت خود جهت پیشبرد منافع مالی خود و خانواده استفاده نکنند، هرگز نباید وارد هیچ معامله ای شوند یا پستی را قبول کنند یا منفعتی مالی یا تجاری داشته باشند که با منصب عمومی در تعارض باشد.
✔️4.هرگز نباید به صورت مستقیم یا غیر مستقیم هدیه یا هر نوع مساعدتی که ممکن است انجام وظایف شان را تحت تاثیر قرار دهد، دریافت کنند.
@majmaqomh
✔️غدیر و مسئلۀ ما🔻
✍#رضا_بابایی
🟢مهمترین و بزرگترین نزاع در میان مسلمانان، بر سر جانشینی پیامبر اسلام(ص) است. همۀ مسلمانان برای پیامبر(ص) دو منصب میشناسند: نبوت و سرپرستی سیاسی مسلمانان در عصر رسالت. اهل سنت، ارتحال پیامبر را پایان هر دو منصب میدانند؛ اما شیعیان به ادامۀ هر دو منصب(منهای وحی و رسالت پیامبرانه) در قالب امامت عقیده دارند. درنگ در ریشهها و زمینههای اجتماعی و نیز ماهیت دینی این نزاع بزرگ تاریخی و گاه خونین، مجالی دیگر میطلبد؛ اکنون به نکتهای دیگر اشاره میکنم:
🔹نزاع بر سر جانشینی پیامبر، اگرچه مسلمانان را به دو گروه متخاصم تبدیل کرده است، در بیشتر باورها و احکام فقهی و مناسک دینی و زیستجهان فردی یا اجتماعی آنان، تفاوتی مهم پدید نیاورده است. آن مقدار اختلافات فقهی و مناسکی و اعتقادی که در میان اهل سنت و شیعیان وجود دارد، چندان نیست که بتوان از تقابل و تفاوتی در حد «دو مذهب» سخن گفت؛ مگر اینکه بگوییم مهمترین اصل در مسلمانی، مسئلۀ جانشینی است، که در این صورت، امامت، هم مبدأ اختلاف خواهد بود و هم مهمترین پیامد آن؛ وگرنه در دیگر اصول و فروع دین، چنان اختلاف و نزاعی نیست که پیدایی دو مذهب را توجیه کند؛ چنانکه اختلافات فقهی و کلامی در میان دانشمندان یک مذهب، منشأ مذهبسازی نمیشود. من میپذیرم که شیوۀ تعیین جانشین برای پیامبر بسیار مهم است، اما مهمتر از آن، این است که اختلاف بر سر جانشین، چه تفاوتهای واقعی و ملموس در مهمات دینی مانند اخلاق و معنویت و یگانهپرستی و نوعدوستی به وجود میآورد.
🔹برخی باورها، به گونهای است که اختلاف بر سر آنها بهحقیقت منشأ دوگانگی است. مثلا کسی که به خدا و معاد عقیده دارد، در شیوۀ زندگی و علایق و جهانبینی و شناختها و ارزشها و... با منکر خدا و معاد متفاوت است. عقیده به خدا مانند آگاهی از گم شدن تیر و کمان شخصی گمنام در روستایی گمنام نیست.
🔹در فلسفۀ اسلامی، اختلاف شدیدی است بر سر اینکه اصالت با وجود است یا ماهیت. اما این اختلاف شدید، تأثیری در رفتار و اخلاق و منش و مرام و معنویت فلیسوفان ندارد. آیا اختلاف تشیع و تسنن، از جنس اختلاف فیلسوفان بر سر اصالت وجود است، یا همچون اختلاف کاتولیک و پروتستانتیسم است که دو الهیات و دو نگاه به انسان و جامعه، و پیامدهایی متفاوت در حد تفاوت آلمان و اسپانیا دارند؟ آیا عقیده به امامت، حوزههای مختلف نظری و عملی و مناسکی و عاطفی ما را بهکل دگرگون میکند و از ما انسانی متفاوت میسازد؟ آیا عقیدۀ اهل سنت به عدالت صحابه، آنان را در ایمان و عمل صالح، ممتازتر کرده است؟ هیچ تردیدی نیست که اصل امامت، منشأ دوگانگی در جهان اسلام است؛ سخن بر سر این است که معتقدان به امامت و منکران آن، به غیر از اصل امامت، در چه حوزههای دیگری اختلاف پیدا میکنند و این اختلافات جزئی یا کلی، چه کم و کیفی دارد. پیروان سنت که همۀ اصحاب – حتی معاویه - را انسانهایی ممتاز میدانند، از این رهگذر به چه مقصودی در عالم نظر و عمل رسیدهاند که شیعیان نرسیدهاند؟
🔹 ولایت چون ولایت است مهم است یا چون تغییری در رفتار و گفتار ما میدهد؟ اگر اهمیت آن به نفس آن باشد، باید همچون عدالت، در شمار بدیهیات قرار گیرد که چنین نیست. ولایت اهل بیت، مهم است اگر کسی را از ولایت طاغوت بیرون بیاورد و طاغوت، ظلم و جهالت و قساوت و گناه و بیانصافی است. بنابراین اگر کسی از راهی دیگر به همین مقصود برسد، در ولایت طاغوت نیست؛ چه اهل سنت باشد و چه پیرو هر دین دیگری. پیروان اهل بیت(ع) نیز آن مقدار که اخلاقیتر و طرفدار صلح و مدارا و همزیستی و حرمت نهادن به جان و مال و آبروی انسانها و کاستن از رنجها و شقاقها و منازعات باشند، سهمی و حظی از سعادت دارند.
🔹اعتقاد به مرجعیت اهل بیت(ع)، اگر کسی را مهربانتر و منصفتر و مؤدبتر و معنویتر و نوعدوستتر و بخشندهتر نکند، هیچ سودی ندارد، حتی اگر بر سر آن عقیده جان دهند و همۀ عمر را در عشق آن، به سر برند. آیا سیاستزدگی نیست اگر دربارۀ جایگاه سیاسی اهل بیت در تاریخ اسلام غیرت ورزیم اما هیچ امتیازی در اخلاق و معنویت و سلوک اجتماعی بر دیگران نداشته باشیم؟ اسلام اگر دین سیاسی هم باشد، مبلغ سیاستزدگی نیست. کسی که با دیدن چند خبر واحد، همۀ انصاف و تاریخ و صراحتهای قرآنی و صدها روایت دیگر را وامینهد و رسالت خود را در این جهان پیچیده و پر از رنج و عذاب انسانها، لعن و نفرین اصحاب پیامبر تعریف میکند، پیرو اهل بیت نیست؛ بندۀ هویتی است که محیط برای او ساخته است. «نزاع برای نزاع»، ابلهانهترین رفتار اجتماعی بشر است. تبدیل عقیدۀ دینی به ماهیت اجتماعی یا هویت فردی، فرایندی خطرناک است که دود آن، نخست به چشم همان عقیده میرود.
@majmaqomh
🔰ولایت و جباریت!
✍#سید_علی_میرموسوی
🔹ولایت از مفاهیم کلیدی در نظام معنایی اسلام و به ویژه تشیع است که گستره معنایی آن حوزه سیاست را نیز در بر می گیرد. بر این اساس در قرآن از ولایت پیامبر و مومنان و در برابرآن از ولایت طاغوت سخن به میان آمده است. از دیدگاه قرآن ولایت هرگز مطلقه نیست، بلکه حد و مرز و قیودی دارد. یکی از مهم ترین قیود ولایت جباریت است، که پیامبر به روشنی از آن منع شده است(ما انت علیهم بجبار،س50/ آ45). پرسش این است که جباریت چیست و در چه صورتی ولایت به جباریت تبدیل می شود؟
🔹جباریت مفهومی پر طنین و دراز دامن در تاریخ اندیشه سیاسی است که معادل آن در یونانی تیرانی(Tyranny) و در فارسی خودکامگی است. این مفهوم در اصل به معنای تحمیل نفوذ و اراده بر دیگری بدون خواست و رضایت اوست. اما سرشت جباریت چنان که پاسکال به درستی تحلیل کرده است، گرایش به قدرت بر کل جهان و فراتر از حوزهی خاص خویش است. او می نویسد:
در اجتماع «دسته ها و گروه های گوناگونی وجود دارند- تنومندان، زیبا رویان، باهوشان، پارسایان و ....- و هر فردی تنها در قلمرو خود، نه در جای دیگر سروری دارد . اما گاهی اوقات این دسته ها با هم تلاقی میکنند و تنومند و زیباروی برای سروری بر یکدیگر مبارزه میکنند؛ بیهوده، چرا که سروریِ آنها از نوع متفاوتی است. آنها یکدیگر را اشتباه درک میکنند و مرتکب این اشتباه میشوند که هر کدام به دنبال سلطه همگانی هستند...»
🔹از این دیدگاه هر فردی در حوزه شایستگی و توانایی خود، از نفوذ و اقتدار برخوردار است. از این نظر ولایت نیز به معنای حق نفوذ و اعمال قدرت در حوزه ای است که فرد شایستگی و توانایی آن را دارد. ولی به گفته پاسکال ممکن است افراد با احساس شایستگی در یک حوزه دچار سوء تفاهم شوند و قلمرو نفوذ و توانایی خود را از حوزه خود گسترش دهند و در پی سلطه بر دیگران بر آیند. جباریت به همین وضعیت اشاره دارد و پاسکال آن را چنین توضیح می دهد:
«جباریّت. عبارات زیر نادرست و جبّارانه هستند: «چون خوش تیپ هستم، پس باید مورد احترام قرار گیرم.»«من قوی هستم، پس مردم باید مرا دوست داشته باشند...» « من .... هستم و غیره».
جباریّت این است که فردی بخواهد با وسیله ای چیزی را به دست آورد که فقط با وسیله دیگری می توان به دست آورد. ما در قبال ویژگیهای مختلف، وظایف متفاوتی داریم: عشق پاسخی مناسب به دلربایی، ترس پاسخی مناسب به توانمندی، و باور پاسخی مناسب به دانایی است.»( Blaise Pascal, The Pensées, trans. J.M. Cohen (Harmondsworth, England, 1961), p. 96 (no. 244).)
🔹بر این اساس می توان ادعا کرد ولایت و جباریت دو مفهوم همِستار و در اصل با یکدیگر ناسازگارند. در واقع ولایت ریشه در نیاز متقابل انسان ها به یکدیگر برای جبران نقص ها و تامین نیازهایشان دارد. هر فردی در حوزه ای مزیت و برتری دارد و به اعتبار این برتری می تواند نیازها و کاستی های دیگران را برطرف کند. اگر او از حوزه ای که در آن برتری دارد، فراتر رود و در پی اعمال سلطه و سروری بر دیگران برآید به جباریت کشانده شده است.
🔹برای مثال ولایت پدر و مادر بر فرزند را در نظر بگیرید. این ولایت به دلیل درک بهتری که آن ها از مصلحت فرزند دارند تنها به همین حوزه محدود می شود و تا زمانی ادامه می یابد که فرزند همچنان از درک این مصلحت ناتوان است. بنابراین هر گونه تصمیم و اقدام که ناظر به مصلحت فرزند نباشد و یا با آن ناسازگار باشد، فراتر رفتن از حوزه شایستگی و نوعی جباریت است. به همین سان فقیه نیز تنها در حوزه خود که فهم احکام دینی است ولایت دارد و اگر از این حوزه فراتر رود به جباریت کشیده شده است. از این رو شیخ انصاری با گسترش دامنه این ولایت به تصرف در اموال و نفوس مخالفت می کند. شیخ محمد حسین غروی نیز تصریح می کند که فقیه به اعتبار فقاهت خویش هیچ مزیتی بر دیگران برای تصدی امور سیاسی ندارد.
🔹محدود شدن ولایت به حوزه خاص خود نه تنها از جباریت جلوگیری می کند، بلکه همچنان که والزر در نظریه ارزش مندِ« برابری پیچیده» طرح کرده است، می تواند به گسترش برابری در جامعه کمک کند. به طور خلاصه بر اساس این نظریه نابرابریها در یک حوزه خاص (مثلا قدرت) به طور خودکار به نابرابریهای بیشتر در حوزههای دیگر (مثلا ثروت یا تحصیلات) منجر نمیشود. در چنین جامعه ای انحصارها و نابرابریها در هر حوزه به طور جداگانه وجود دارند و به هم مرتبط نیستند. از این رو تصدی قدرت سیاسی ثروت دارندگان آن را افزایش نمی دهد. در حالی که در جوامع با نابرابری ساده، نابرابری در یک حوزه ( ثروت) میتواند به طور قابل توجهی بر نابرابری در حوزههای دیگر (قدرت یا تحصیلات) تاثیر بگذارد. البته بحث در باره نظریه برابری پیچیده مجالی دیگر می طلبد. کوتاه سخن این که با درک تحلیل درست مفهوم ولایت می توان رابطه متضاد ان با جباریت را دریافت.
@majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت درگذشت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی اصفهانیوطن (ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله وانا الیه راجعون
درگذشت عالم مخلص حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی اصفهانیوطن، از دوستداران آیتالله العظمی منتظری(ره) را به خانواده محترم آن مرحوم و علاقمندان ایشان تسلیت میگوئیم. از خداوند باری تعالی برای ایشان رحمت، مغفرت و حشر با صالحین و برای خانواده و همه بازماندگان صبر و اجر خواهانیم.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۴/۶
@majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه به مناسبت درگذشت برادر گرامی جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای عبداللهیان
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین حاج محمد عبداللهیان دام عزه
خبر درگذشت برادر گرامیتان موجب تأثر گردید. این مصیبت را به حضرتعالی و همه بازماندگان تسلیت میگوییم و از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت داریم.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۴/۷
@majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت درگذشت حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد هاشمی نژاد (ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله وانا الیه راجعون
درگذشت عالم مبارز حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد هاشمی نژاد از مبارزان دوره پهلوی موجب تأثر و تأسف گردید.
این مصیبت را به خانواده، فرزندان و دوستداران آن مرحوم تسلیت میگوییم. از خداوند منان برای آن مرحوم رحمت، مغفرت و علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر مسالت داریم.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۴/۶
@majmaqomh
🔸گفتارهایی درباره اسلام رحمانی- عقلانی
🎤دکتر #عبدالرحیم_سلیمانی
📍جلسه چهل و هشتم: ضرورت توجه به خواست مردم در حکومت علوی
⏱زمان برگزاری: شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸
🏛مکان:صفائیه، کوچه ۳۹، پلاک ۳۹، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
#اسلام_رحمانی_عقلانی
🆔@majmaqomh
🆔@soleimanisaa
🔰 مسیر نامقدر تاریخ
✍#رضا_احمدی
🟣معمولاً رخدادهای تاریخی براساس نظام علت و معلول و مبتنی بر قواعدی جریان پیدا می کنند. علت و زمان انتخابات، برای دولت سیزدهم، از مسیرهای نامقدر تاریخ ماست.
گرچه برخی آن را رأی علیه جبههء کفرمی نامند و بعضی نیز کمک و اعانه، به ظلم نام نهادند. کسانی که رأی دادند و آنانی که معترضانه با صندوقهای رأی قهر کردند، باطل السحر کسانی شدند که همیشه با تدابیری می¬خواهند مسیر مقدرتاریخ را رقم زنند. در این انتخابات نامقدر، بسیاری از خیال¬های خوش بعضی تعبیر نشد، بر خلاف خوابهای دیده شده، کسانی دیگر به مرحله دوم راه یافتند و...دوستانی که با صندوق رأی قهر کرده¬اند، دارای مطالباتی هستند که طی سال¬ها محقق نشده است و امیدی به تحقق آن ندارند
🟠 ما باید بدانیم که در ایران زندگی می¬کنیم که هر اتفاقی امکان وقوع دارد. همانگونه که در همین انتخابات رخ داد.
عالم سیاست، میدان آرمانها و آرزوها نیست. توقع ما از حکومت و جامعهء ایران نباید مانند، کشوری باشد که 400 سال تمرین دمکراسی کرده باشد. دمکراسی و انتخابات¬های جهان سومی نیازمند زمان است تا بتواند، جایگاه واقعی خود را پیدا کند.در ایران زیر ساخت¬های حکومت کثرت گرا، که بر نهادهای فراگیراقتصادی، اجتماعی و سیاسی استوار باشد وجود ندارد. زیرا نهادهای فرا گیر و کثرت گرا بوجود نیامده است، پس باید مطالبات را اندک اندک محقق کرد. گرچه اعتبار حکومتها از نرخ کمی مشارکت در انتخابات در معمولاً لطمه می خورد، ولی به آن بی اعتنا هستند.
🔵 ما با جریانهای ذی نفوذ سیاسی روبرو هستیم که مشارکت اندک را فرصت می دانند، پس ما برای خنثی سازی و بی اثر کردن مهندسی آنها باید در انتخابات مشارکت داشته باشیم.
قدرت سیاسی از قهر با صندوق انتخابات آسیبی نمی¬ بیند، اما اینکه چه کسی بر مصدر امورقرار گیرد در سرنوست مهین ما موثر است. جریانی که درکی از تحریم¬ها ندارد و بلکه آن را نعمت الهی می داند، چگونه با آنها می¬توان سخن گفت. با بانیان پانزده سال فشار بر کشور که هستی مردم را تباه کرده اند و این تباهی را فرصت می دانند، چه باید گفت؟ یا کسانی که توسعه را برای کشور امری مضر می¬دانند و مردم را دعوت می کنند که به کسی رأی دهید که در مقابل توسعه قرار گیرد. این جریانات پشت دین، ایمان و اقتصاد مردم سنگر گرفته اند. قهر با صندق رای مساوی با مصدر نشینی این تفکرات است.
🟠 پس قهر با صندوق رأی که یگانه راه اثر بخشی در روند تغییرهاست، مشکلی را حل نمی کند، آنهایی که در پی انقلاب دیگری هستند، دستاوردی برای میهن به ارمغان نخواهند آورد. تاریخ ملتها و دولتها گواه براین است که از مسیر انقلاب ملتی به توسعه و آزادی نخواهد رسید.
@majmaqomh
🔖#بیانیه_انتخابات
🟣بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در حمایت از "دکتر مسعود پزشکیان در مرحله دوم" انتخابات ۱۴۰۳
بسمه تعالی
حضرت علی (ع): ألا کلّکمْ راعٍ وَ کلّکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیّتهِ.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در مرحله نخست انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، حمایت خود را از دکتر مسعود پزشکیان اعلام داشت. اینک که دومین مرحله انتخابات ریاست جمهوری در پیش است و دو نامزد با دو ریکرد کاملا متفاوت در روز جمعه آینده با هم رقابت خواهند کرد؛ لازم است نکاتی را به استحضار ملت بزرگوار ایران برسانیم:
1⃣ کسانی که به هر دلیل در انتخابات مرحله نخست شرکت نکردند و از این طریق نارضایتی خویش را از روند سیاستهای نظام اعلام کردند، میدانند اکنون جریانی با شبکهای قوی و در سایه، درصدد به دست گرفتن رسمی قدرت در ایران است که در صورت موفقیت، کشور را بیش از پیش دچار بحران خواهد کرد. با قدرتیابی چنین جریانی ایران بیشتر از گذشته در دام تحریمها گرفتار میشود و نتیجه آن ایرانی منزوی و ضعیف خواهد بود. تداوم این تفکر ممکن است ایران را ذیل فصل هفتم منشور شورای امنیت سازمان ملل باز گرداند و با تحریمهای شدید بینالمللی مواجه کند.
جریان موسوم به دولت سایه که در سالهای اخیر نفوذ زیادی در ارگانهای دولتی داشته و دارد، از طریق مخالفت با FATF و برجام، به بنبست کشیدن مذاکرات هستهای و توافقات بینالمللی و اقدامات تخریبی دیگر، باعث وارد آمدن زیانهای صدها میلیارد دلاری به ملت ایران، گسترش فساد و ریختن مبالغ زیادی از بیتالمال به جیب کاسبان تحریم شد. آنان همچنین با تفکر بسته در حوزه فرهنگ و سیاست و نگاه صفر و صد به مسائل، فشارها بر جامعه ایران را دوچندان کرده و خواهند کرد.
2⃣ جریان پایداری که پشتوانه فکری و سیاسی آقای سعید جلیلی است، اعتقادی به دموکراسی و حق حاکمیت مردم ندارد. این تفکر در سالهای اخیر باعث اخراج بسیاری از اساتید دانشگاه و ایجاد فشار حداکثری به جامعه هنری ایران شد. آنان همچنین در این چند سال با تشدید فیلترینگ، گشت ارشاد و ... محدودیتهای زیادی بر جامعه تحمیل کردند.
3⃣ در مقابل تفکرات جریان پایداری و نماینده آنها در مواجهه با مسائل داخلی و خارجی، رویکرد آقای دکتر پژشکیان بر همگان واضح و آشکار است. تعامل مسالمتآمیز با دیگر کشورها و مذاکرات عزتمندانه با حضور کارشناسان از برنامههای اوست و تأکید میکند تا سایه شوم تحریمها از سر ملت و کشور برداشته نشود، اوضاع داخلی و اقتصاد ایران به سامان نمیرسد. اتخاذ چنین رویکردهایی باعث شده است تا نخبگان، کارشناسان و دانشگاهیان زیادی از دکتر پزشکیان حمایت کنند و بر ضرورت رای دادن به ایشان تأکید ورزند.
4⃣تقاضای ما از ملت شریف ایران این است که با حضور فراگیر خود در پای صندوقهای رای در روز جمعه، مانع از حاکمیت کامل تفکرات جبهه پایداری در ایران و سوء استفاده از نهادهای قانونی کشور شوند؛ چنانچه در چند روز گذشته شاهد بودیم که اعضای دو نهاد قانونی کشور یعنی مجلس شورای اسلامی و شورای شهر تهران بر خلاف اخلاق و قانون و تحت فشار و نفوذ جبهه پایداری، از آقای جلیلی حمایت کردند.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم نیز همراه با دیگر نخبگان و دانشگاهیان فرهیخته از مردم بزرگوار ایران بهویژه دوستانی که بنای شرکت در انتخابات را ندارند، تقاضا میکند تا روز جمعه با حضور در پای صندوقهای رای، خطر بزرگی که کشور را تهدید میکند، از سر راه برداشته و با انتخاب دکتر پزشکیان جلوی خیل حوادث تلخ و ناگوار را بگیرند.
🔸"مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم "🔸
۱۱ تیر ۱۴۰۳
@majmaqomh
#بیانیه_انتخابات
🔴بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم درباره اعزام طلاب برای جهاد تبیین!
بسم الله الرحمن الرحیم
بر اساس گزارشهای موثق، برخی نهادهای حوزوی اقدام به اعزام طلاب برای جهاد تبیین (تبلیغ یک کاندیدای خاص) در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری کردهاند.
سنت حوزهها همواره بر این بوده که در ایام ماه مبارک رمضان و ماه محرم درسها را تعطیل میکردند و طلاب برای تبلیغ دینی اعزام میشدند؛ اما اینکه برای انتخابات و در حمایت از یک نامزد انتخابات، چنین اقدامی کنند، زیاد سابقه نداشته است.
شنیدهها حاکی از این است که برخی از معاونین و مشاورین شورای عالی حوزه در جمکران جلسه گذاشته و تصمیم فوق را اتخاذ نمودهاند. اخبار رسیده حاکی از آنست که این اعزام برای تبلیغ از یک کاندیدا و تخریب کاندیدای دیگر است.
متاسفانه چند سالی است با نفوذ نهادهای خاص در حوزه و ضعف مدیریت، استقلال این نهاد دیرپا که همواره مراجع گذشته از جمله مرحوم امام خمینی بر آن پای فشردهاند، از بین رفته و حوزه وارد خط بازیهای سیاسی شده است.
تقاضای ما از مراجع بزرگوار و اساتید محترم این است که جلوی این نفوذهای مخل را بگیرند. اگر کاندیدای مورد نظر مدیران حوزه در انتخابات شکست بخورد یا پیروز شود و در کارنامه و مدیریت ناکام بماند، در هر دو حال اعتبار حوزه را مخدوش میسازد. هرچند اکنون نیز مردم ضعفها و معضلات کشور را از چشم روحانیت و حوزهها میبینند؛ ولی تصمیم اخیر ممکن است بر بیاعتباری حوزه بیفزاید.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم از مراجع محترم میخواهد پاسدار استقلال حوزه باشند و مانع اتخاد چنین تصمیمهایی شوند که به بیاعتباری حوزهها منجر میشود.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۲ تیر ۱۴۰۳
@majmaqomh
🔖#یادداشت
#اختصاصی
⚡️طرح های خیالی «جهش بزرگ رو به جلو» مائو برای چین نتیجهای جز تباهی ، قحطی و مرگ خاموش چهل میلیون نفر را به ارمغان نیاورد.
🔰 زندگی در قفس
✍️#رضا_احمدی
🔸تاریخ گذشته ای است که حال را می¬سازد. نهادها در بستر زمان شکل می¬گیرند. نهادها در حال و آینده تأثیرگذار هستند. بعضی از ایدئولوژی¬ها معمولاً انسانهای متوهم و زیاده خواه و اسیر ذهنیت ها می¬سازد. آنگاه که این ذهنیت ها در قالب قدرت سیاسی آشکار¬شود، چرخهء شومی را برای ملت خود رقم می زنند. قرن بیستم، شاهد ظهورحکومتهای مطلقه گرای جدید با هدف نابودی امپریالیسم آمریکا، شکل گرفتند، و برای انسان قرن بیستم. «زندگی در قفس» را به ارمغان آوردند.
📍مطلق گرایی جدید
انقلابیون، حکومت مستبد و استثماری را سرنگون ساختند و به جای آن نشستند، آنها طبقه جدیدی شدند که راه حکومتهای مستبد گذشته را در پیش گرفتند و همان امتیازهای سابق را برای خویش و وابستگان خود تعیین کردند.
برای ملت خود فقر، فلاکت و عقب ماندگی بوجود آوردند. و در یک کلام «زندگی در قفس» را برای ملت به ساختند. به چند نمونه از حکومت های در قفس اشاره می شود.
📍حکومت طبقه کارگر
در اکتبر 1917 حکومت تزاری روسیه، برچیده شد. لنین رهبر بلشویکها قدرت را بدست گرفت. مالکیت خصوصی را ملغی و برنامه اشتراک سازی را به اجرا در آوردند، لنین مخالفان و صاحبان سرمایه را به اتهام ضد انقلاب، به جوخه های اعدام سپرد.و ارتباط مردم شوروی را با جهان قطع کرد.صدور انقلاب را در برنامه قرارداد و جنبش های کمونسیتی را مورد حمایت قرار داد. امپریالیست امریکا و غرب را دشمن اعلام کرد و دور شوروی دیوار کشید . هیچ کس حق ارتباط با خارج را نداشت. بدین گونه مردمشان را در قفس کردند؛ سپس رفیق استالین به قدرت رسید، برای یک دست سازی جامعه ، چهل میلیون نفر را قتل عام کرد تا بهشت کمونیست را ایجاد نماید. و سرانجام سیاستهای رفقا، منتهی به آسیبهای شدید اجتماعی و عقب ماندگی شوروی از فناویهای نو، و... سرمایه های کشور در زمینه تولید سلاح و رقابت های هسته ای هزینه کردند و کشور را به سوی فروپاشی و تجزیه سوق دادند. در سال 1991 اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید.
📍 انقلاب دهقانی
در سال 1949 انقلاب کمونیستی چین به رهبری مائو تسه دونگ، به پیروزی رسید. رهبران جدید همه رقیبان و منتقدان را به اتهام خیانت اعدام کردند. مائو اراضی کشاورزی را ملی، و مالکیت خصوصی را لغو کرد.مزارع اشتراکی تأسیس و همه مجبور بودند در این مزارع کار کنند. مردم برای مسافرت باید جواز دریافت می کردند. امپریالسیم امریکا و غرب دشمن اعلام شد و ارتباط با این کشورها مجازات مرگ را در پی داشت. مائو دربهای کشور را بر روی جهان بست.
📍 جهش بزرگ
مائو طرح های خیالی چون «جهش بزرگ به جلو» برای صنعتی شدن چین را به اجرا درآورد که نتیجه آن جز تباهی و قحطی و مرگ خاموش چهل میلیون نفر را به ارمغان نیاورد.
📍انقلاب فرهنگی
مائو با بهره گیری از فناوری های جدید نیز مخالف بود. او می خواست آثار فرهنگ غربی را از جامعه بزداید، و این اندیشه ها را برای انقلاب خطرناک می دانست. در مه 1966 فرمان انقلاب فرهنگی را صادر کرد و سربازان سرخ، برای یک دست سازی فرهنگی، دست به کار شدند مخالفان و کسانی که انقلابی نمی اندیشدند، شناسایی، پاکسازی، تصفیه و زندانی و یا آنها را به اردوگاههای کار اجباری اعزام کردند. سرنوشت انقلاب فرهنگی چون «جهش بزرگ» جز تباه کردن اقتصاد و زندگی بسیاری انسانها نبود. این مصیبت در زمان مائو ادامه یافت. پس از مرگ مائو خط مشی ها تغییر و زمینه رشد و خیزش چین آغاز شد.
📍حکومت موریثی
در سال ۱۹۴۵ کره شمالی مستقل شد و حزب کمونیستی به رهبری کیم ایل-سونگ، قدرت را بدست گرفت. پس از مرگ او پسرش کیم جونگ-ایل و سپس کوچکترین نوهاش رهبری این کشور را بر عهده دارد. رهبرکره خط و مشی اشتراکی را پیش گرفت. مالکیت خصوصی را لغو و اقتصاد بازار را تعطیل،ارتباط با خارج ممنوع، غرب و امریکا را دشمن اعلام کردند. منتقد و مخالف را دشمن و ستون پنجم.نامیدند. دور کشور را دیوار کشیدند. و با شعار خود کفایی، برنامه های توسعه طلبانه اتمی و نظامی، تحریم ها کره شمالی را به فقیرترین کشور دنیا تبدیل کرد و مردم هر روز باید از نعمت خاندان کیم شکر گزاری کنند.
📍بهشت کمونیست
خِمِرهای سُرخ طرفدار ایدئولوژی مائویستی از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ در کامبوج به قدرت رسیدند. .پل پوت رهبر کامبوج، مالکیت حصوصی و حتی پیمانهای زناشویی، خانواده را لغو کرد، آنها با دنیا قطع ارتباط و مخالفان را قتل عام کردند. پل پوت می¬خواست بهشت اشتراکی را بوجود بیاورد، در این راه ۱٫۷ میلیون نفر را طی چهار سال به قتل رساند.
حکومتهای مطلق گرا سرنوشت و دستاورد مشابهی دارند، حکومت را گرفتار شعارها و توهمات بی بنیان مارکسیستی کردند، سرمایه ها و فرصت را نابود ساختند.
@majmaqomh
🟣پیام تبریک مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت پیروزی دکتر مسعود پزشکیان در رقابتهای چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری
" بسم الله الرحمن الرحیم "
إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ (سوره هود:۸۸)
🔸پیروزی جناب دکتر مسعود پزشکیان در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، نوید مسرتبخشی برای ملت بزرگوار ایران بود و ما این پیروزی را به آحاد مردم تبریک میگوییم. همه آنانکه رای به ایشان دادند، یا کسانیکه به هر دلیلی به رقیب ایشان رای دادند و آنانی که پای صندوق حضور نیافتند، همگی دل در گرو استقلال، رشد و توسعه ایران دارند و دکتر پزشکیان را رییس جمهور قانونی و برگزیده خود میدانند.
🔸شعارها و رویکرد آقای پزشکیان برای مدیریت اجرایی کشور در گفتگوها و مناظرهها شفاف و آشکار بود. همگان امیدوارند تا وعدهها و سیاستهای ایشان در جهت تنشزدایی با دنیای خارج، گشایشهای اقتصادی و برخورد باز و کریمانه با مردم در حوزه فرهنگ محقق شود. بیشک تحقق این وعدهها بدون همکاری و همراهی مجلس و سایر قوا و نهادها میسر نخواهد شد. همچنین مردم حامی وی نیز نباید تصور کنند که وظیفه خویش را با دادن رأی به انجام رسانیدهاند. ریاست جمهوری جناب پزشکیان آغاز راهی پر سنگلاخ است که بجز با حمایت، همفکری و پایمردی مردم به سرانجام نخواهد رسید.
🔸مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ضمن تبریک به آقای دکتر پزشکیان و شادباش به ملت ایران، انتظار دارد در تعامل سازنده میان همه قوای کشور با رئیس جمهور منتخب مردم و همچنین پافشاری جناب پزشکیان بر حقوق مردم و بهویژه زنان و دختران این مرز و بوم، راه برای توسعه و پیشرفت کشور هموار شود.
" مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم"
۱۶ تیر ۱۴۰۳
@majmaqomh