eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه شهادت امام سجادعلیه السلام جواد مقدم   والجمت تنقبت لقتالک لقتالک بابی انت و امی حالا که با زهر جفا سوز سینه بی امونه داغ دلم، چیز دیگه ست کسی اونو نمیدونه سینه با این غم عجینه عمریه دردم همینه می بینم قاتل نشسته با یه خنجر روی سینه والجمت تنقبت لقتالک لقتالک بابی انت و امی آخ شیعه ها، رو نیزه ها چهل منزل سربابا اگر بگی کجا مردی میگم الشام میگم الشام منو آه و گریه هر شب میسوزم در تاب و در تب همه خون گریه کنید بر اسیری عمه زینب والجمت تنقبت لقتالک لقتالک بابی انت و امی بزم شراب و کعب نی بروی لبهای بابا سیلی زدن به خواهرم جلو چشمام موقع تقسیم آبِ حیف علی اصغر تو خوابِ چیزی که مونده تو گوشم لایی لایی رباب علی علی، علی علی علی لای لای، علی لای لای تو رو به ما علی من  داده بودش خدا تازه نفس نمی کشی ولی  دوتا چشمای تو بازه چیزی که دیگه نمونده  برا مادر راه چارست شبیه بند دل من  گلوی تو پاره پارست تا سه شعبه سمتت اومد  تاروپود مادرت سوخت گلوتو از هم دریدش  ولی لب هاتو به هم دوخت علی علی، علی علی علی لای لای، علی لای لای @majmaozakerine
|⇦•روضه و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها ویژۀ ایام اسارت خاندانِ آل الله به نفس حاج حسن خلج•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• غم عشقت بیابان پرورم کرد هوایِ وصل بی بال و پرم کرد به من گفتی صبوری کن صبوری صبوری ترفه خاکی بر سرم کرد آی .. خدایا زینبم تنها و بی کس کَسِ بی کس به فریادِ دلُم رس خدایا من همان محمل نشینم *من همونی ام که وقتی نسیم پردۀ محملُ کنار زد ، گوشۀ چادرم پیدا شد . حسینم برا عباسم اخم کرد ( زبانِ حال ) عباس مگه نمی بینی نسیم پردۀ محملُ کنار زده .. حالاببین به چه روزی افتادم .. حالا ببین به چه روزی افتادم .. معجرم اینطرف .. خِماره ام اون طرف ..* چنان در خیمه ها آتش به پا شد که دامن ها پناهِ شعله ها شد به عمقِ جانِ من این غم چنان شرار افروخت در آن دیار دلِ خیمه ها برایم سوخت ... *ایام هفتۀ دفاعِ مقدس ، یادی کنیم از همۀ گذشتگان ، شهدا ، امام شهدا ..* خیمه ها میسوزد و شمعِ شبِ تارِ عزاست کربلا .. ماتم سراست .. مجمعِ پیغمبران در قتلگاهِ کربلاست کربلا .. ماتم سراست .. @majmaozakerine
Babolharam Khalaj.mp3
8.19M
|⇦•روضه و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها ویژۀ ایام اسارت خاندانِ آل الله به نفس حاج حسن خلج•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• @majmaozakerine
مسلمانان حسین، مادر ندارد غریب است و کسی بر سر ندارد ز جور ساربان بی مروت دگر انگشت و انگشتر ندارد چرا رگ های او پر خاک گشته مگر در کربلا خواهر ندارد چرا بر سینه اش دشمن نشسته مگر تنها شده، یاور ندارد چرا خسکیده عطشان گشته قربان مگر عباس آب آور ندارد اگر خیزد ز جا پرسد ز زینب چرا در دانه ام معجر ندارد --- چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عمامه ای بر سر نداری چرا این حنجرت خشک است و بی آب مگر عباس آب آور نداری زبان بگشوده زخم سینه ی تو مگر ای کشته تو مادر نداری
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣ ♠️. ♠️ ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ بسته راه چاره دید و گریه کرد طفل بی‌گهواره دید و گریه کرد دختر آواره دید و گریه کرد روسری پاره دید و گریه کرد او چهل سال است کارش گریه است این چهل سال افتخارش گریه است ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ دست بسته از زنان شرمنده شد از تمام کاروان شرمنده شد بیشتر از دختران شرمنده شد مجلس می، آنچنان شرمنده شد در میان راه تنها مرد بود بین یک جمعیتی نامرد بود ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ از غم ویرانه‌رفتن اشک ریخت پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت لحظه‌ی معجر گرفتن اشک ریخت مرد ها دنبال یک زن...اشک ریخت هم زیارتنامه‌اش آتش گرفت هم سر و عمامه‌اش آتش گرفت ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ باورش می‌شد که غم پیرش کند؟ خواهرش را زجر زنجیرش کند زاده‌ی مرجانه تکفیرش کند حرمله اینقدر تحقیرش کند نانجیب پست با یک مشک آب پرسه می‌زد پیش چشمان رباب ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ کوچه‌های شام خیلی سخت بود سنگ‌های بام خیلی سخت بود طعنه و دشنام خیلی سخت بود جام و بزم عام خیلی سخت بود حرف‌های تند و تیزی می‌شنید واژه‌ای مثل کنیزی می‌شنید ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ خنده‌های شمر یادش مانده است ماجرای شمر یادش مانده است چکمه‌های شمر یادش مانده است جای پای شمر یادش مانده است کندی خنجر عذابش می‌دهد ضربه‌ی آخر عذابش می‌دهد ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ آمد و بال و پرش را جمع کرد دست بی‌انگشترش را جمع کرد با حصیری پیکرش را جمع کرد روی دستش حنجرش را جمع کرد صورت خود را به روی خاک زد یاد عریانی گریبان چاک زد ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ سجاده ی اشک تو ، به هر جا باز است صد جاده به سمت آسمانها باز است چشمان تو هر روز ، پر از عاشوراست چون پنجره ای که رو به دریا باز است ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ در سوگ امام ساجدین دل خون است. وز سوز غمش دیده ی دل جیحون است. رنجی که ز کربلا و کوفه تا شام او دید بیانش ز توان بيرون است. ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ شب شادی شب غم گریه می کرد به اندوهی دمادم گریه می کرد کتاب عمر او تقویم روضه است محرم تا محرم گریه می کرد (آقای مومن نژاد) ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ ◼️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)◼️ @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
‍ ‍ جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب حسین
نوحه واحد شهادت امام سجاد ع سبک قدم قدم با یه علم قدم قدم از کربلا تا کوفه و شام بلا یک قافله بچه و زن با دشمنان عهد شکن زنجیر و غُل به دست و پا سرها همه به نیزه ها از سر شیر خواره بگیر تا ساقی آ ن میر دلیر -------------------------- بابا حسین،بابا حسین ،شهید بی کفن حسین (2) ------------------------ من داغ خواهر دیده ام جسم برادر دیده ام من غمگسار زینبم با ناله های یا ربَّم رقیه را کتک می زد به زخم دل نمک می زد امان که دستم بسته بود عمّه ی ما چه خسته بود -------------------- بابا حسین،بابا حسین ،شهید بی کفن حسین (2) ----------------------- یه عمریه گریه کنان بودم ز داغی روضه خوان به یاد طفل بی قرار روضه می خوندم از نگار با لب تشنه غرقه خون جسم تو را دید عمّه جون بوسه به رگ های تو زد دشمن به جاش سیلی میزد ------------------------ بابا حسین،بابا حسین ،شهید بی کفن حسین (2) ----------------------- یا رحمة للعالمین مائیم به سوگ ساجدین امشب بقیع بی زائر است اینجا عزایش دائر است هر شیعه شد سینه زنان زهرا رسید گریه کنان مهدی سر قبرت رسید اشک از دو چشمانش چکید --------------------- مولا امام ساجدین ،آقام زین العابدین(2) -------------------- موقع غسل بدنت دیدند جراحات تنت از گردن و بازو و دست دشمن به تو زنجیر بست چهل منزل از کوفه و شام هر خطبه با صدها پیام شد راوی کرب و بلا با اشک و آ ه و ناله ها -------------------- مولا امام ساجدین ،آقام زین العابدین(2)
السلام علیڪ ✋ 🌸🌿✨ هر روز صبح سلام بدهید به اربابِ امید ڪه سعادتِ دیدارِ روزیتان شود 🌸🌿✨ ❤️
💔 اے صحیفۂ تومصحف شهود سجادۀ گشوده بہ سمٺ خدا سلام جان داده باتمام شهیدان را سجّاد،اے بےانتها،سلام 🌷 🏴
مجنون الحسین ❤️ نـوشـــت: حسین 💔جان تا اشک هست در بصرم گریه می کنم با این توان مختصرم گریه می کنم تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم با خون مانده بر جگرم گریه می کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ❤️ سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... امام_زین_العابدین_عیه_السلام_تسلیٺ_باد
▪️🕊🌻🕊▪️ 🖤 عزاداران بشارت...   ☑️امام صادق علیه السلام فرمودند: ◻️«آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند: پروردگارا! با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت، چنین رفتار کنند؟ ◻️پس خداوند نور حضرت قائم (عجّل الله فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود: «با مهدی انتقام او را میگیرم» 🔘 اصول کافی ج ١ ص ٤٦٥ ⚫️ أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ ▪️🕊🌻🕊▪️
آمد دوباره رو به روی من سرت حسین قربان زخمهای روی حنجرت حسین از غارت خیام نگفتم برای تو شاید بگویم و نشود باورت حسین از علقمه به بعد نخوابیده‌ام هنوز افتاده دست من علم لشکرت حسین او تشنه شنیدن و تو گرم خواندنی قرآن بخوان برای دل مادرت حسین از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام سنگ تو را به سینه زده خواهرت حسین از روی نی سکینه خود را خطاب کن چیزی نمانده جان بدهد دخترت حسین پیغام تو به گوش جهان می‌رسد بلی بانگی رساست حنجره اصغرت حسین حالا زمان گذشته ولی موج می‌زند بر دوش عاشقان علم لشکرت حسین طبل و علامت و کتل و سنج را ببین دسته به دسته آمده دور و برت حسین سینه به سینه داغ تو را ارث برده‌ایم زانو به زانوییم پی منبرت حسین با جیفهٔ دو روزهٔ دنیا و آخرت مرگا اگر معامله کردم سرت حسین گفتم «سر» آن سری که به نیزه سوار شد اما نگفتم اینکه چه شد پیکرت حسین ما زنده‌ایم و روضهٔ گودال خوانده‌اند ما را ببخش جان علی اصغرت حسین
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ما برای دفن شاه کربلا آماده‌ایم رو به سوی قتلگاه و علقمه بنهاده‌ایم یک بدن صد پاره از شمشیر و تیر خنجر است این گل دامان لیلا یا علی اکبر است یک بدن بی‌دست و سر مانده کنار علقمه مثل مادر اشک ریز و در عذایش فاطمه سیزده ساله گلی افتاده در دریای خون از حنای خون شده سر تا به پایش لاله‌گون لاله‌ها پیداست اما غنچه پرپر کجاست پیکر سرباز ششماهه علی‌اصغر کجاست جسم یاران حسین ابن علی بر روی خاک از دم شمشیر و خنجر قطعه قطعه چاک از کنار علقمه آید صدای زمزمه می‌چکد بر جسم ثارالله اشک فاطمه
بسم‌الله الرحمن الرحیم بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت یوسف‌ترین شهید خدا پیرهن نداشت او رفت تا که زنده کند رسم عشق را از خود گذشته بود، غم ما و من نداشت آنقدر عاشقانه به معراج رفته بود آنقدر عاشقانه که سر در بدن نداشت خورشیدِ شعله‌ور شده بر روی نیزه‌ها کنج تنور رفتن و افروختن نداشت هر کس شنید غربت او را سؤال کرد بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت؟!
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک جهان روضه و یک ماه محرم داری آه، آقای غریبم چقدر غم داری تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات باز هم روضه نا خوانده به عالم داری این همه زائر دلسوخته خاکت را از ازل داشته ای تا به ابد هم داری روضه خوان هات زیادند، یکی شان قرآن مطلع فجر خدا سوره مریم داری درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت خواهرت هست کنارت، تو که محرم داری بهترین نوحه ما هست «غریب مادر» صاحب روضه بگو -بهتر از این دم داری-؟ تا که نومید نگردد ز درت محتاجی تو هم انگشت هم انگشتر خاتم داری وقت تدفین تو ای شعر غریبی، پسرت دید در وزن تنت چند هجا کم داری
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از روی دلسوزی دهاتی های اطراف تاصبح دور پیکر تو گریه کردند همراه حیوانات صحرا دور گودال باگریه های مادر تو گریه کردند از تکه های چادری بر خاک پیداست بازور خواهر را جدا کردند از تو تا وقت بوده پیکرت را جمع کرده بر جای دست خواهر تو گریه کردند پیرِ قبیله گفت کی؟سر را بریده در مکتب ما ذبح کردن حکم دارد چون گیسوی آشفته گشته وضع رگها بر حال و روز حنجر تو گریه کردند دربین پیکرها دوتایش فرق دارد یک پیکری پامال قدری قد کشیده آن دیگری پیچیده بین یک عبا بود بر اربا اربا اکبر تو گریه کردند نزدیک نخلستان صدا آمد بیایید یک پیکر بی دست اینجا بر زمین است پای فرات و باصدای موج دریا بر ساقی آب آور تو گریه کردند پرپشت خیمه مشتی از زنها نشستند بالای قبر کوچکی که زیر و رو شد ناخواسته جای رباب دست بسته بهر علی اصغر تو گریه کردند از راه زین العابدین آمد صدا زد من صاحب اسرار این گودال هستم بوسه به بوسه پیکرت را شرح می داد آنها همه دور و بر تو گریه کردند فرمود مردم تکه بوریا بیارید باید کنار هم بچینم این بدن را دیدند پیداکرد یک انگشتِ خونین بر دست بی انگشتر تو گریه کردند
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اینجا نگـارخانـۀ گل‌هــای پـرپـر است اینجا بهشت سرخ بدن‌های بی‌سر است حیـران ستـاده‌اید چــرا ای بنـی‌اســد امـروز روز دفــن عزیــز پیمبــر است من می‌شنـاسم ایـن شهـدا را یکی‌یکی سرهایشان اگرچـه بریـده ز پیکـر است این پیکـر حبیـب بــوَد، این تـن زهیر این مسلم‌بن‌عوسجه، این عون و جعفر است این پیکـری کـه مانده به گودال قتلگاه قـرآن آیــه‌آیــۀ زهــرای اطهـر اسـت این زخم‌ها که مانده بر این نازنین بدن آثار تیر و نیزه و شمشیر و خنجر است دارد دو زخم بـر کمـر و بر جگـر نهان زخمی که هر دو باعث قتل مکرر است داغ بــرادر آمــده یـک زخـم بـر کمر زخمی که مانده بر جگرش داغ اکبر است نتـوان شمـرد زخم تنش را به دید چشم از بس که جای زخم روی زخم دیگر است این پیکـر گسیخته از هـم از آن کیست؟ این است آن علـی که شبیـه پیمبر است چیـزی نمانــده از بـدن پــاره‌پــاره‌اش زخـم تنش ز پیکـر بـابـا فـزون‌تـر است ایـن جسـم پـاره‌پـارۀ دامــاد کربـلاست کو را عروس، نیزه و شمشیر و خنجر است پیراهـن زفــاف، زره گشتــه بــر بــدن بـاران تیـر: لاله، حنـا خـون حنجر است یک کشته دفن گشته همین پشت خیمه‌ها نامش علی‌ست ذبح عظیم است و اصغر است بـا هـم کنیـد رو بـه سـوی نهـر علقمـه آنجـا تـن شـریف علمــدار لشکــر است دست و سـرش جداست ولی مثـل آفتاب در موج خون بـه دشت بلا نورگستر است «میثم!» مزار این شهدا در دل است و بس زیـرا کـه دل مقـام خداونـد اکبــر است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کـ‌ان‍‌الـ رس‍‌مـ‌ی تـ‍‌لـ‌گـ‌رام‍ـ‌ی روضـ‌ه  روضه دفن شهدا کربلا (شب 13 محرم) متن روضه 1 🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین هر کجای مجلس نشستی... با توجه امروز میخواهیم از همین جا... به آقامون سلام بدیم.... 🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین 🔸که در حضور تو مهدی کند سلام حسین امروز امام زمانم سلام میده... اما... به بدن های بی سر... روی خاک... سلام ما به اون بدن های که بی غسل و کفن... سه روز روی زمین کربلا بود... 🔸سلام بر تو و آن قطره هاى خون سرت 🔸كه ريخت روى زمين در مسير شام حسين 🔸سلام بر تو و بر مهدی ات که روز ظهور 🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین ان شاء الله امام زمان میاد... انتقام خون به نا حق ریخته ی حسین رو میگیره... 🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین یا بن الحسن... 🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت سه روز بدن عزیز زهرا... بی غسل و بی کفن... روی زمین گرم کربلا... 🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت 🔸يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت 🔸از بسكه پيكرش شده پامال اسبها 🔸يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا... مثل یه همچین روزی... وقتی بنی اسد اومدند کربلا... نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند... اما بدن عزیز زهرا حسین... روی زمین کربلا... میخواستند بدن ها رو دفن کنند... اما بدنها رو نمیشناختند... آخه سر در بدن ندارند... متحیر ایستادند... یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد... 🔸بنی اسد بیاید 🔸کفن با خود بیارید 🔸مگر خبر ندارید 🔸حسین کفن ندارد بنی اسد من این بدن ها رو خوب میشناسم... این بدن بی سر... بدن بابای غریبم حسینه... این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره... این بدن قاسمه... اون بدنی که کنار شط فرات... دستهاش رو جدا کردند... بدن عمو جانم عباسه... بنی اسد... برید یه قطعه بوریا بیارید... 🔸مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود 🔸مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود امام سجاد دستهای مبارک رو زیر بدن مطهر امام حسین قرار دادند و فرمودند: بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله بدن ابی عبدالله رو غریبانه داخل قبر گذاشتند... سخت ترین لحظه برای فرزند لحظه ای هست که میخواد داخل قبر با پدر وداع کنه... بنی اسد دارن نگاه میکنند... دیدند امام سجاد رفت داخل قبر... میخواد با پدر وداع کنه... ای واااااای ای واااااااای... دیدن امام سجاد این لب ها رو گذاشته روی رگ های بریده ی حسین... هی صدا میزنه وای غریب حسین... وای مظلوم حسین... وقتی از قبر بیرون اومدند... با دستان مبارک نوشتند... هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً 🔸كاش در لحظه ی دفن پدرم میمردم 🔸آن كه بوسيد چو عمه، رگ حلقوم، منم الا لعنت الله علی القوم الظالمین
4_5940750952251262620.mp3
897.2K
این زهر، دردی از تب دردم دوا نکرد هیچ عقده ای از این گلوی بسته وا نکرد طوفان گرفت و دار و ندارم به باد رفت روزی که غم وزید و به ما جز جفا نکرد غم های من ز عصر مصیبت شروع شد وقتی که دشمن آمد و رحمی به ما نکرد در گیر و دار غارت معجر ز دختران خلخال و گوشواره ای آرام وا نکرد اما میان این همه رنج و غم وبلا جایی تلافی ستم شام را نکرد بازار داغ برده فروشی شامیان داغی به دل گذاشت که کرب و بلا نکرد در بین کوچه های یهودی نشین شهر ما را کسی به اسم مسلمان صدا نکرد عمری به یاد این همه غم سوختم ولی این زهر، دردی از تب دردم دوا نکرد @majmaozakerine
گل تبدار کربلا جانها فدای آن تن بیمار کربلا زین العباد دین گل تبدار کربلا بودی صلاح دین که نبودش توان جنگ در روز خون وصحنه ی پیکار کربلا چشمیش پراشک بوده دلش غرق خون شده هر گه گلی برفته ز گلزار کربلا بد حالیش فزون شده وقتی پدر بگفت پشتم شکسته بهر علمدار کربلا جانش بسوخت در غم اکبر برادرش سرو روان لیلی و سردار کربلا رفتش زهوش تا که بیامد به گوش او هل من معین آن شه بی یار کربلا وقت غروب بین حرمهای سوخته دید آن حرامیان ولنگار کربلا جانش گرفته می شد اگر عمه اش نبود بادا درود حق به پرستار کربلا وای از دمی جسم پدر را بخاک کرد عریان وبی کفن تن سالار کربلا درشهر شام شهرجسارت چه بد گذشت بدتر ز رویداد اسفبار کربلا تا لحظه ی رحیل بسی گریه ها نمود با یاد لحظه لحظه ی غمبار کربلا مسموم زهر کین شد وفزت برب بگفت آن شاهد وقایع خونبار کربلا شاعر : اسماعیل تقوایی
4_5886584190513710722.m4a
2.21M
🏴 نوحه واحد و سنگین امام سجاد (ع) 🏴 تو غرقِ ، اشکی وُ گریه میباری چِقَدَر ، روضه ی نگفته داری با ما بگو تو از ، نامَردمان شام از چشم هرزه و ، شادی و اِزدحام آه ، دادِ بیداد ، ای امان از ، دل سجاد آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا (۲) واویلا ، تو یه روز خوش ندیدی شبیهِ ، عمه زینب قد خمیدی بر خواهر امام ، خون گریه می کنی از کربلا به شام خون گریه می کنی آه ، شیرخواره ، دیده ای تو ، گوشِ پاره آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا واویلا ، شنیدی طعنه و دُشنام میخوردی ، سنگ کینه از روی بام در کوچه های شام ، بال و پر تو سوخت از تازیانه ها ، پا تا سرِ تو سوخت آه ، تیر و شمشیر ، گردن تو ، غل و زنجیر آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
‍ ⚫️روضه و توسل _شهادت امام سجاد علیه السلام _حاج حسین سازور⚫️ بریم در خانه ی زین العابدین علیه السلام السلام علیک یا سیدالساجدین" قربون قبر تاریکت برم" قربون قبرستان تاریک بقیع برم" دل خسته در گفتگوی بقیع زند پرسه شب ها به کوی بقیع زاعماق جان محبان پرد پرستوی دل ها به سوی بقیع همی ترسم آید زمان رحیل بماند به دل آرزوی بقیع *ای مردم،کاش امشب یه وضعی فراهم میشد این جمعیت میرفتیم پشت بقیع گریه می کردیم* سحر آید از مهر و سجاده شمیم دل افزای بقیع الا سیدالساجدین از کرم گره زن دل ما به سوی بقیع شود حک براین سینه ی آتشین سلام علی سید الساجدین ... *یکم شعر بخونم،اگه حقشو ادا کردید دیگه روضه نخونم* تا اشک هست در بصرم گریه می کنم با این توان مختصرم گریه می کنم تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم با خون مانده در جگرم گریه می کنم رنگم زمان دیدن مذبوح می پرد یا لحظه ای که طفل گلوبند می خرد یا مادری که کودک شش ماهه می برد با هرچه هست دور و برم گریه می کنم *آی .....* از خنده های حرمله زجری کشیده ام *به خدا قسم،روضه ی امام سجاد؛آدم با شرم و خجالت میخواد بخوونه" منتهی چی کار کنیم ما چاره ای نداریم مردم باید بدونن با آل پیغمبر چی کار کردن" از خنده های حرمله زجری کشیده ام من که عقیله را سر بازار دیده ام بر درد های عمه ی قامت خمیده ام بر غربت بزرگ حرم گریه می کنم *شما رو به خدا امشب با امام سجاد گریه کنید" حضرت 40سال برا حسین گریه کرد" کنیزش می گه آقا بس نشده این همه گریه کردی؟آب می بینی گریه می کنی،غذا می بینی گریه می کنی" فرمود ساکت باش" یعقوب یازده پسر داشت،یکیش یوسف بود" چند وقت از نظرش دور شد میدونست یوسف زنده است؛سه بار چشماش از گریه سپید شد" من بالای نیزه هجده سر یوسف دیدم ...* ناموس خود به ناقه ی عریان که دیده است آتش میان زلف پریشان که دیده است افتادن قطار اسیران که دیده است عمریست با غم سفرم گریه می کنم ... باید چه کرد بین گلو آه و ناله را زخم عمیق پهلو و بازوی لاله را ... *مردم ... مردم ...* خیلی زدن خواهر من را،سه ساله را با یاد رقیه،با پسرم گریه می کنم ... *سید ها ببخشن،محاسن سپیدا ببخشن ...* وقتی عقیله وارد بزم شراب شد 2 وقتی که خواهرم به کنیزی خطاب شد روی سرم تمام زمانه خراب شد بر خاک ریخته به سرم گریه می کنم .... *به خدا همه مصیبتای کربلا عظیمه" امام وقتی بهش گفتن کجا سخت تر گذشت فرمود:الشام الشام الشام ... آبروی مارو بردن ... آبروی ما رو بردن ....* یادم نمی رود پدرم را پیاده بود هر طور بود روی دو پا ایستاده بود بر نیزه ی غریبی خود تکیه داده بود بر حال غریبی پدرم گریه میکنم *زود از شام بیایم بیرون مصیبتش عظیمه* عمامه اش به خاک لگد مال مانده بود خیلی غریب در ته گودال مانده بود با کام تشنه زخمی بی حال مانده بود از اوج روضه با خبرم گریه میکنم بالم زمان پا شدنم تیر می کشد از داغ زهر کل تنم تیر می کشد حالا که تشنه ام بدنم تیر می کشد *بزارید من یه جمله روضه ی امام سجاد رو بخوانم" یا الله یاالله یاالله ..." مردم من روز دوازدهم خودم رو رسوندم کربلا؛دیدم بدن ها همه عریان افتاده ..." همه رو غارت کردن ... بین بدن ها گشتم بابامو پیدا کردم ..." نگاه کردم دیدم دست هاش بریده ..." رگ ها بریده ..." بدن پر از زخمه ..."خودمو انداختم رو بدن بابام ..." رگ های بریده رو بوسه زدم ، هی گشتم دورو برم،یه چیزی پیدا کنم این بدن رو جمع کنم ...." گفتم بنی اسد حصیر دارید بیارید ...." بابامو جمع کردم .... میان حصیر گذاشتم .... مردم من امامم میدونم عالم به غیبم ... دیدم یه عضو بدن کمه ...." سر که بالای نیزه ست ..." اومدم دورو بر کربلا هی نگاه کردم ...." بنی اسد گفتن(آقا چی گم کردی؟)گفتم ساربان کربلا میخواست انگشترو ببره ... انگشت بابامو قطع کرد ...." آی حسین ......