eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک به اين دليل که جمع است در حسين امامت کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت کسى که در پى کار حسين نيست, محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت ""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت کسی که در کفنش تربت حسین نباشد چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت"" به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد برابرش نکنم با هزار تاج کرامت چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت 🔸شاعر: _______________
babolharam _ sibSorkhi.mp3
4.17M
|⇦•منو میزدن بی بهونه بابایی .. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾•
|⇦•منو میزدن بی بهونه بابایی .. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بابایی .. به هم خورده وضعم پریشونمُ سوخته موهام منو مسخره کردنم از بس که کهنه ست لباسام واویلا ... منو میزدن بی بهونه بابایی .. روی صورتم رد خونِ بابایی .. تو این مدتی که نبودی می خوردم به جایِ غذا تازیونه بابایی .. بابایی .. فضایِ خرابه برایِ رقیه ت عذابه یه گوشه زمین گیرم و گریه هام بی جوابه واویلا ... بابایی .. تموم تنم زخمیِ زیر چشمام کبوده اینا یادگاری از اون کوچه هایِ یهوده واویلا ... شکستن تو بازار سرم رو بابایی لگد می زدن پیکرم رو بابایی همونی که گوشواره مو کندُ با خنده می گفت کشید از سرم معجرم رو بابایی ز خانه ها همه بوی طعام می آید ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم .. حسین ....
🍁روضه ی حضرت رقیه س 🍁 ♠️حاج رضا نبوی♠️ ❤️السلام علیک یا فاطمه بنت الحسین❤️ امشب اگر می خوای شفای مریض بگیری بگو یا رقیه،دختر دم بخت داری بگو یا رقیه،هر حاجتی داری امشب بگو یا رقیه،جوون داری پسر داری نگران اینده شی بگو یا رقیه قربون صورت کبودت برم یارقیه کجا برم بی بی جان،(بابا تو این وقت شب چی می خوای سر سفره ی رقیه امشب این مردم اومدن حاجت بگیرن نان ونذری آوردن بیاد اون شبایی که گوشه ی خرابه می گفت گرسنم عمه یا رقیه، جن ملک وعالم وآدم همه یک سر هستند سر سفره ی احسان رقیه رقیه نمی دونم این دم رقیه با این دلا چه کرده بابا دلشکستگی بچه یتیم عرش ومی لرزونه اشک بچه یتیم ملاءکه ی آسمون رو غمگین می کنه امشب برا سه ساله ی ابی عبد الله کسی آروم نباشه،امشب دلم میخواد بی پروا گریه کنی، مادرا مادرانه ناله بزنن برا رقیه گریه کنن خواهرا خواهرانه برا سه ساله ی ابی عبد الله ناله بزنن، بی بی جان کو ملک یزید وچه شد آن حشمت وجاهش اما بنگر این همه عشاق پریشان رقیه اشک تو پاک نکن بزار به پهنای صورتت بریزه با صورت اشک آلود امشب .با خدا درد دل کن یا رقیه یا رفیه یا رقیه،چه می شه اینا یه شب کنار حرم با صفات باشن ،امشب چه خبره داستان،خادم حرم بی بی رقیه می گه دیدم یه زن مسیحی(فرانسوی) وارد شد تو حرم،دیدم دو تا قالیچه ی خیلی گران بهاء آ ورده می گه اینا تقدیم به بی بی بهش گفتم خانم شما همسایه ی حرمیت شما مسیحی (فرانسوی) هستین،دلیل اهدای این قالیچه چیه، من خادمم دلم می خواد بدونم خادمم برا کی خدمت می کنم ،گفت: به اقتضای کار همسرم اومدیم اینجا توهمسایگی بی بی رقیه خونه گرفتیم،یه شب شنیدم صدای ناله میاد صدایریه میاد گفتم چی شده اینا برا کی گریه می کنن، زنی که مستخدم ما بود گفت: برا یه دختر سه.ساله ناله می کنن، گفتم دیروز مرده گفتند:بیش از هزار سال است که از دنیا رفته گفت این دختر پیغمبر ص آخر زمان،دختر امام حسین ع باباشو تو کربلا با لب تشنه کشتند؛این دخنرو بچه هاشو به اسبر ی آوردن یه شب دلتنگ باباش می شه عوض دلداریش بدن یزید امیر وقت دستور می ده سر باباشوبراش آوردن این دختر همون جا جون می ده، گفتم چقر بی رحم بودن گذشت این ماجرا من بار دار شدم یه روز همسرم اومد خیلی ناراحته می گه دکترا گفتند اگه بچه دنیا بیاد شاید مادر زنده نمونه یا بچه می میره یا مادرش ،آیی مریض دارا، برا دختر سه ساله بی پروا ناله بزن،تا روزی که می باید می رفتم بیمارستان می گه رفتم بیمارستان شوهرم گر یه می کنه آروم آروم رو تخت بیمارستان گفتم خدا یا من غریبم نه مادر کنارم نه خواهر کنارم ،شب گشایش می دونی این دختر تو رابه کی سفاش می کنه میگه عمو عباسبیا،برادرعلی اکبر بیا،می خوام بگم ام البنین شما هم امشب بیا،یا زینب شما هم بیا ،بی بی زهرا شما هم عنایتی کن یا پیغمبر شما هم عنایتی آقا؛گفتم:یا رقیه تو دختر امامی تو دختر پیغمبر آخر زمانی؛من یه مسیحی ام تو مسلمانی به تو پناه آوردم یه رقیه، تو به کی پناه آوردی دکترا گفتند: یا بچه یا مادر می میره گفتم:من به سه سا له ی امام حسین ع پناه بردم، امشب دست خالی نمی ری یا رقیه مگه می شه روضه ی رقیه خونده بشه اسم عباس نیاد تا سر وگذاشتن جلو دختر کو چولو صدا زد بابا رقیه یه عالم حرف داره باهات بزنه حرفامو کنار میزارم بابا فقط دو تا سوءال ازت می کنم بابا بابا چه جوری رفتی سفر رقیه ندید (جمله ی ختم من خوندن از من و ناله زدن از شما) بالا یه سوءال ازت می کنم جواب رقیه رو بده بابا ،بابا به من بگو چرا عمو عباس با من قهره،یه وخ دیدم بابا شروع کرد گریه کردن،گفت:بابا از کربلا تا شام هر وخ چشام به چشای عمو م عباس افتاد دیدم چشاشو می بنده به من نگاه نمی کنه؛ دیدم بابا شروع کرد گریه کردن نه دخترم عمو با تو قهر نیست از تو خجالت می کشه؛ به تو وعده ی آب داده،هر کجا نشستی بگو: یا حسین یا حسین....
4_5915737487921120752.mp3
11.26M
‍ 🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾 هدیه به حضرت رقیه صلوات شور روضه ای حضرت رقیه شعرو سبک رضا نصابی به نفس کربلایی سید مجید موسوی گوشه ی ویرونه شد منزل و ماوای من ابله زد پای من ن تار شده چشمای من هرشب به جای شونت سرم رو سنگ می زارم تا صبح بابا بیدارم زخم هام و من می شمارم یادم نمی ره بابا تو مجلس می نامرد با چوب به لبهات می زد خون از لبت میومد بابا جون وااا دور از چشای عباس خیلی کتک خرد عمه هزار دفه مرد عمه اسم تو می برد عمه دور از چشای عباس تو خیمه ها غوغا شد پای حرومی واشد خیلی جسار ت ها شد دور از چشای عباس کنیز به من گفت یک مست یه لاابالیه پست به معجرمن برد دست بابا جون. واا دور از چشای عباس بال و پر من می سوخت چشم تر من می سوخت زخم سر. من می سوخت دور از چشای عباس چه ازدحامی دیدم بازار شامی دیدم بی احترامی دیدم دور از چشای عباس زجر به سرم داد می زد حرمله فریاد می زد زجر به سرم داد می زد بابا جون. واا رضا نصابی 🍂🍂🍂🍂
1_23274306.mp3
20.53M
🎤🎤 کریمی 💠 زمینه جانسوز حضرت رقیه 💠 کجایی بابا شده نماز من شکسته 💠 تقدیم‌به همه دختران شهید @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_27909139.mp3
13.18M
▪️سر منو نشون نده ، سر خودت چی اومده▪️ 🎤 سبـک : سـنـگـیـن 🗓مراسم : شب سوم محرم الحرام
سر منو نشون نده ، سر خودت چی اومده خوشی به ما نیومده ، خوشی به ما نیومده به صورتت کی چنگ زده ، به پیشونیت کی سنگ زده خوشی به ما نیومده ، خوشی به ما نیومده سر بریدتم رسید ای وای بابا رگ گلوتو کی برید ای وای بابا اونی که تا اینجا سرت را آورده کاش به موهات دست میکشید ای وای بابا دست کیا سپردنت ، تنور خولی بردنت شکر خدا که آخرش پیش خودم آوردنت بار سفر رو جمع کنم ، زحمتو باید کم کنم ... من الذی أیتمنی ، من الذی أیتمنی ... حال و روزم خیلی بده ، درد دل من بی حده خوشی به ما نیومده ، خوشی به ما نیومده اشک چشام در اومده ، حوصلمم سر اومده خوشی به ما نیومده ، خوشی به ما نیومده میای با هم بازی کنیم بابا جونم روی همو نازی کنیم بابا جونم نمیتونه دل بکَنه عمه از من باید اونو راضی کنیم بابا جونم ای شمع من چراغ من ، مرهم درد و داغ من بیا بریم تا اینکه زجر نیومده سراغ من بار سفر رو جمع کنم ، زحمتو باید کم کنم ... من الذی أیتمنی ، من الذی أیتمنی ... کی به گلوت خنجر زده ، به سر و روت خنجر زده خوشی به ما نیومده ، خوشی به ما نیومده هر کی منو زد بد زده ، پهلومو با لگد زده خوشی به ما نیومده ، خوشی به ما نیومده هنوز داره از دهنم خون میریزه از صورتم رو دامنم خون میریزه شبیه مادرت شدم با این زخما از گوشه ی پیرهنم خون میریزه گفتم سرم شکست زدن ، با مشت و پشت دست زدن زیر چشام سیاه شده ، اینو مردای مست زدن بار سفر رو جمع کنم ، زحمتو باید کم کنم ... من الذی أیتمنی ، من الذی أیتمنی ...
mahmoudkarimi-@yaa_hossein.mp3
22.34M
شهادت 🎵برام دعا کن، بابا منم، منُ که یادته 🎤محمود کریمی ◾️ نوحه زمینه حضرت @majmaozakerine
برام دعا کن بابا منم منو که یادته ☼☾ چشاتو وا کن بابا منم منو که یادته ☼☾ صدام گرفته بابا منم منو که یادته ☼☾ من و صدا کن بابا منم منو که یادته ☼☾ من همون رقیه ای هستم که ☼☾ من و همیشه با لبخن رو زانوهات مینشوندی ☼☾ تو همون بابایِ من هستی که ☼☾ شبی که خوابم نمیبرد برام قرآن میخوندی ☼☾ مدینه کجا و ویرونه ☼☾ دیگه سر اومده پیموده ☼☾ بیا ماها رو ببر خونه ☼☾ من همون فرشته ای هستم که ☼☾ براتو سجاده مینداخت وقتی وضو میگرفتی ☼☾ تو همون بابا حسین هستی که ☼☾ می گفتی با دیدن من به یاد زهرا میوفتی ☼☾ چه خستگی و چه سر دردری ☼☾ روی نی من و نگام کردی ☼☾ آخه چی میشه که برگردی ☼☾ موهام سفید بابا منم منو که یادته ☼☾ قدم خمیده بابا منم منو که یادته ☼☾ چهرم کبوده بابا منم منو که یادته ☼☾ رنگم پریده بابا منم منو که یادته ☼☾ من همون سه ساله ای هستم که ☼☾ بابام و میخواستم اما سرش روی نیزه ها بود ☼☾ تو همون شاه شهید هستی که ☼☾ دور زن و بچه ی تو پر از نامحرما بود ☼☾ نمی دونی که چی میگفتن ☼☾ چه حرفایی بدی زد دشمن ☼☾ حیـــــا ندارن اینا اصلا ☼☾ ببین چه خستم بابا منم منو که یادته ☼☾ چقد شکستم بابا منم منو که یادته ☼☾ سنگینه گوشم بابا منم منو که یادته ☼☾ می لرزه دستم بابا منم منو که یادته ☼☾ تار میبینم سرم سنگینه ☼☾ عجب دستی داشت خیر نبینه ☼☾ بیابون بود و منِ سرگردون ☼☾ با اون نامرده نامسلمون ☼☾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتم به خود یا که خبر از ما نداری یا که خیال دیدن ما را نداری . حالا که با سر آمدی فهمیده ام که هر شب تو می خواهی بیایی پا نداری . دور از من و عمّه کجاها رفته ای که یک جای سالم در سرت حتّی نداری . حتّی پر از زخم و جراحت هم که باشی زیباترین بابای دنیا ! تا نداری . بعد از تو باید سوخت در هرم یتیمی بعد از تو باید ساخت بابا با نداری . با دختر تو دختران شام قهرند با طعنه می گویند تو بابا نداری ؟ . من را به همراهت ببر تا که بفهمم تو دوست داری دخترت را یا نداری . . . محسن عرب خالقی
4_5926841017763365347.mp3
9.12M
▪️روضه جانسوز حضرت رقیه(سلام الله علیها) 🎤حجت الاسلام 🎤حاج محمود . @majmaozakerine 😭😭😭😭
💠 شهادت حضرت رقیه بر نیزه‌ها از دور می‌دیدم سرت را بابا! تو هم دیدی دو چشم دخترت را؟ چشمانم از داغ تو شد باغ شقایق در خون‌‌ رها وقتی که دیدم پیکرت را ای کاش جای آن همه شمشیر و نیزه یک بار می‌شد من ببوسم حنجرت را بابا تو که گفتی به ما از گوشواره همراه خود بردی چرا انگشترت را با ضرب سیلی تا که افتادم ز ناقه دیدم کبودی‌های چشم مادرت را یک روز بودم یاس باغ آرزویت حالا بیا با خود ببر نیلوفرت را
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 💠 تار می بیند دو چشمم راه را تار می بیند به نیزه ماه را دست های کوچکم بی قوت است عضو عضو پیکرم بی قدرت است ناله های بی صدا دیگر بس است خوردن هر بغض در حنجر بس است مثل عمه قد کمان و دل غمین مثل عمه خسته و زار و حزین صورتم نیلی و چشمانم کبود غیر سیلی مرهم زخمم نبود خار صحرا یاور دشمن شده پایِ زخمی ام وَبال تن شده بین صحرا زجر پست و بی حیا زنده کرده ماجرای کوچه را حمله های وحشیانه یک طرف ناسزا و تازیانه یک طرف درد مشت و مو کشیدن یک طرف ‌ بر روی شعله دویدن یک طرف ‌ پا که دیگر یار این افتاده نیست جز مغیلان بهر من سجاده نیست شد نماز من نشسته ای پدر استخوان هایم شکسته ای پدر محمد مبشری
❤ او درست آنگونہ كہ زهرا سفارش كردہ بود با هزاران درد، درمان هزاران دردبود كربلا تا شام ثابت كرد زينب بر همہ ميتوان چادر بہ سر هم مردتر ازمرد بود
نگفتی_من_دل_دارم_رفتی.mp3
1.8M
نگفتی من دل دارم رفتی نگفتی دختر داری رفتی💔 ⚫️روضه زیبای حضرت رقیه⚫️ 🎤با نوای: کربلایی عبدالحسین شفیع پور @majmaozakerine
قرخ گجه سن منی گوزدن آتیبسان قرخ گجه دی بابا من سیز یاتیبسان قرخ گجه دی بابا قانه باتیبسان آه بسدی هجران بابا بسدی زندان بابا سن دعا ایله من تز ویریم جان بابا گله بیلموردیم سراغیوه دیرم ایندی قولاقیوه نه گلوب بابا دوداقیوه (یا ابا المظلوم_حسین_حسین ) دیل دیله گل وراخ باهم یارالی آغلارام آغلارام نم نم یارالی من یارالی بابا عمم یارالی آه باتدی عمم سسی یوخدی فریاد رسی کوفه سوغاتیدی آندیینین یاره سی نه دیوم جان اوسته من بابا یوخوودون غارتده سن بابا عمه می اوندا گورن بابا (یا ابا المظلوم_حسین_حسین ) شاعر:علی حنیفه
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_6017229240162846109.mp3
7.23M
نواهنگ جانسوز روضه امام حسین علیه السلام به سمت گودال از خیمه دویدم من... شمر جلوتر بود دیر رسیدم من یا اباعبدالله 😭😭😭😭 با نوای حاج محمود کریمی
هدایت شده از روضه دفتری
🌹 🌾 🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات 🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا 🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا 🍁وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات 🖤💔🖤💔🖤💔🖤 ✨چهل روز است حسینم را ندیدم ✨ بلایش را به جان و دل خریدم ✨چهل روز چهل منزل اسیرم   ✨دعا کن در کنار تو بمیرم ✨چهل روز غم چهل ساله دیدم ✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم ✨سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود ✨همین جاغرق درغم شد وجودم ✨تن پاک ترا گم کرده بودم ✨میان نیزه ها دل با ختم من ✨ ترا دیدم ولی نشناختم من ✨اگر امروز برداری سرت را ✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ✨ز جا برخیز ای نور دو دیده  ✨ببین مویم سپید و قد خمیده ⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ ⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... ⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... ⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... 🔘آخ کاروان رسید کربلا.... ☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن 💔اما اما اما آی کربلائیا..... 💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... ◾️هر یکی سوی مزاری میدوید ▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید ◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای ▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای ◾️گفت یارب چه سازم یا کریم ▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم ◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین ▪️دید بنشسته سر قبر حسین ⬅️زینب اومد کنار قبر برادر.... 🔸(شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... 🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س)..... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش ⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین 🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من ⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را 🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من ⬅️((صلوات فراموش نشه و حذف هم نشه لطفا ))➡️ 🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari
اربعین‌راھِ‌حرم‌بازشودیانشود تونگیرعشق‌خودت‌ازدل‌بیچارھ‌ما ‌ 🖤
حسین جانم...❤️ "ندار"غیر از درِ خانه‌ات کجادارد؟ نگو که در نَزَند، او فقط تورا دارد😭 خوشا به حال هرآنڪس ڪه آخرین دَمِ عُمر؟ هوای بال زدن سمتِ کــربـــلا دارد ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─