✍امام کاظم عليه السّلام فرمودند:
از ما نیست هر کس هر روز محاسبه ی نفس نکند (و از خود برای کارهایی که در آن روز کرده است،حساب نکشد) تا اگر کار نیکی کرده است بر آن بیفزاید و اگر کار بدی کرده است به درگاه خدا توبه کند.
📚تحف العقول، حديث۲۹۲
#9روزتاشهادت امام موسی بن جعفرع
4_6023610169995298558.mp3
6.73M
یازهرا🌺:
🔳 #شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)
🌴عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
🌴خواندیم بعد از ربّنا باب الحوائج را
🎤 #حمیدعلیمی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
زبانحال آقامون موسی بن جعفر...
گوشه ی زندان...
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم
قربون غریبیت برم آقا...
🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله
🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم
چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
گوشه زندان تنهای تنها...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم
در حالات حضرت آوردند:
(لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ)
چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو...
از این زندان به اون زندان منتقل میکردند...
(#نکته: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند)
خدا ميدونه تو این سالها...
چقدر به امام رضا سخت گذشت...
چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت...
نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه...
هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی...
توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت...
اما...بلاخره یک روز خبر دادند...
گفتند آی شیعیان...
قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه...
شاید شیعیان خوشحال شدند...
اومدند پشت درب زندان ایستادند...
منتظرند...
بعد چهارده سال...
قراره آقاشون رو ببینند...
#زبانحال
شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد...
من دستهاش رو میبوسم...
یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم...
یک نفر گل آورده...
الهی امید کسی نا امید نشه...
یکدفه دیدند درب زندان باز شد...
چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن...
یه نفر صدا میزنه...
( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ )
#منبع: عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99
آی شیعیان انقدر منتظر بودید...
اینم امامتون...
ای وای... ای وای...
🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند
🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند
🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت
🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند
هر طوری بود شیعیان اومدند...
جنازه آقا رو تحویل گرفتند...
با احترام کفن کردند...
روی دست شیعیان...
تشییع جنازه باشکوهی شد...
با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند...
اما عرضه بداریم...
لا یوم کیومک یا اباعبدالله...
کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند...
صدا زدند...
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب تاختند که...
استخوانها شکست...
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
#امام_کاظم💔
بر روی خاک بس که تنش را کشیده بود
خونش به نقطه نقطه ی زندان چکیده بود
عجل وفات و روضه ی مادر زیاد داشت
موسی بن جعفر این دم آخر بریده بود
جسمی که در هجوم بلا روز خوش ندید
حالا به روی تخته چه خوش آرمیده بود
جان داد بین غربت و حالا کفن به دست
جمعی برای عرض ارادت رسیده بود
هر کس برای دیدنش آمد نمی شناخت
از بس شکسته پیکر و از بس خمیده بود
او را شبیه جد غریبش زمین زده
دشنام مادری که از اینها شنیده بود
😭
جسمش دگر ولی به بیابان رها نشد
جای کفن نصیب تنش بوریا نشد
😭
دشمن تنش به معبر مرکب بدل نکرد
معصومه رأس غرق به خونی بغل نکرد
😭
این هفتمین مصیبت و پیوست کربلاست
این دل هر آنچه میکشد از دست کربلاست
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5940586141471212093.mp3
4.03M
یازهرا🌺:
زمینه " غریبونه تنهای تنها "
شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
با مـــــــداحی حـــــــاج مهدی رسولی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❁﷽❁
🖋 حدیث روزانہ 📿
💠 امام موسی کاظم علیه السلام :
سه دسته در روز قیامت، روزی که سایه و پناهی جزء سایه خداوند نیست، در سایه و پناه خدا هستند:
۱-مردی که زمینه ازدواج برادر مسلمانش را آماده نماید.
۲- مردی که (به برادر مسلمانش خدمت کند.)
۳-کسی که سر برادر مسلمانش را بپوشاند.
📗خصال ص ۱۴۱
🌿🍃🍂🍃🌿🍃🍂🍃🌿🍂
🕊⚜️ سینه زنی زمینه ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه⚜️
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
فلک خون می باره ، زمان تیره و تاره
سیاه پوشِ تمومِ عالم ، آقامون عزا داره
عجب غربتی ، اِی وای
واوِیلا .. امان از این مصیبت
واوِیلا .. تنها میونِ غربت
اسمِ تو رویِ زبونم
درد و غصه هات به جونم
با امام رضا میخونم ...
«سیدی موسیَ ابنِ جعفر ...»
چه زخمی روی ساقِ ، مصیبت این داغِ
بالا تر از نالۀ آقا صدای شلاقِ
عجب غربتی اِی وای
این شبها .. شکسته شد سکوتش
خَلِّصنی .. دعایِ تو قنوتش
زخمیِ همه وجودش
کل پیکرِ کبودش
حقِ حضرت این نبودش
«سیدی موسیَ ابنِ جعفر ...»
يا باب الحوائج یا موسیَ بْنِ جعفر
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
4_5828057757797844239.mp3
1.28M
یازهرا🌺:
🕊⚜️ سینه زنی زمینه ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه⚜️
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
⚫ سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 💐
🌻⚫🌻⚫🌻
دیدم لب عطشان را، ای کاش نمی دیدم
ارباب پریشان را، ای کاش نمی دیدم
بی یار و معین ارباب، تنها وسط میدان
دیدم شه خوبان را، ای کاش نمی دیدم
لشکری پر از کینه، خنجر به روی حنجر
بر قلب سلیمان را، ای کاش نمی دیدم
وقتی که برون آمد ، شمر از وسط مقتل
دیدم سر جانان را ای کاش نمی دیدم
از بعد غروب آن روز در چنگ حرامی ها
دیده ام یتیمان را ای کاش نمی دیدم
آتش وسط خیمه ای وای چه می بینم
یک شام غریبان را ای کاش نمی دیدم
سرها به روی نیزه خیمه همه در ناله
اشکان یتیمان را ای کاش نمی دیدم
از کوفه به شام هردم در روبرویم آورد
سرهای شهیدان را ای کاش نمی دیدم
سختی و اسارت را سیلی و جسارت را
بی صبری طفلان را ای کاش نمی دیدم
نوکر نوشـت:
حسین جان.....
پایان سال وقت حساب و ڪتاب شد
پیشانی ام به محضرتان خیس آب شد
این هم بساط نوڪر بی دست و پای توست
روز های آخر است گدا را حلال ڪن
صلي الله عليک يا سيدنا المظلوم يا اباعبدالله الحسين
السلام علیک یا عقیلة العرب یا زینب الکبری
4_5836796869488936409.mp3
5.44M
حاج محمود کریمی سیاه چاله زندان، چه خوش از شور وحال است
#_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#روضه #ترکی
السلام علیک یاغریب الوطن
در گوشهای شکسته زِ آوارِ بی کَسی
تنها اسیر و خسته و بی آشنا منم
یلدا ترین شب است شبِ این سیاه چال
پیر و نحیف و بیکَس و بی هَمصدا منم
اقا نی گتوردیلر زندان بغداده
امام اللرون گوتوردی گو عالمینه خدایا ممنونم بیر بیله مکان دولانوردوم بیر سن اولاسان بیر من اولام
آی غریب نوازلیقا گلنلر
آی امام زمانه تسلیته گلننر
امروزها دیگه مناجات امامان فرق مکندآخرین روزهای عمرموسی ابن جعفر
با خشتهایِ سنگی و با میلههای خویش
زندان به حالِ روز و شبم گریه میکند
ای ایدن زندان غمیندن یوسف کنعانی خارج
اون بیر ایل زنداندا قالماز ای خدا باب الحوائج الله بیله بالالاریم گولیم استیر معصومه نی گولوم استیر
ای ایدن اخلاص صودی لحم قان ایچندن
گلمیشم تنگه داخی قورتار منی زندان ایچیندن
خدایا بیلوسن بالالاریم یولومی گوزلور
معصومم یولومی گوزلوربیلوسن وطن آواره سیم بالالاریمن گوزی قالیب یولدا
خون میچکد زِ حلقه و میسوزم از تَبَم
زنجیر هم به سوزِ تَنم گریه میکند
الله دای یورولموشام
چشمم هنوز خیره به در باز مانده است الله
گوزوم قالیب قاپیدا
آخ معمولا زندانینین غروب اولانداگوزی قالارقاپیداقلبی تنگه دوشر
یادسالار بالالارین
الله بالالارمین گوزی قالیب یولدانگرانم معصومه دن ایله گوزی قالیب قاپیدایاالله یاالله شب شهادت موسی ابن الجعفر هرنین بی دردی وار
خونابه بر لبم پِیِ هر آه آمده
گویی فرشته است که در باز میکند
اما نه باز قاتلم از راه آمده
سند ابن شاهک گلدی زندانه
التماس دعا
تنگ بیر محبسی تنگ ایتدی اونا سند دغا
بیر طبقده گتوروب زهریلی خرمانی غدا
عابد صالحه تکلیف ایلدی سم جفا
امام زمان آقا گذشت ایله جدون روضه سین اوخدوم اوزون الیمیزدن یاپیش
نقدر ایتدی جسارت ولی حضرت یمدی
نه دیدی آقا عذر ایستدی بیر سوز دیمدی
بیلمورم قلب بشرده نقدر واردی عناد
عوض اینکه رحم ایده سند ایتدی فساد
نیلدی
ال اتوب قمچیسینه ایلدی تحصیل مراد
یاالله یا الله
ورانون پنجه قوی کینه سی چوخ قدرتی چوخ
وریلان بیر گوجا سیدگوجی یوخ طاقتی یوخ
قمچی دیدیکجن اوسر گشته ایام فراق
گه صاقا دوندی کمک اولمادی گه دوندی صولا
یوزینی سنده دوتوب رحم ایله ال ساخلا دیدی
تازیانه گوجونه زهریلی خرمانی یدی
اقا خرمانی میل ایلدی اللرین اورگینین باشینا
یوزون دولاندردی مدینیه ای جوان اولن ننه ای گجه قبره قبره گئدن ننه اومعلون دیر خارج اولدم زندانیدن امابیرلحظه گوردیم بیر حزین سس گئلیربیله باخانداگوردیم آقاالین گویب روینین باشینا
ایشیدوب بو سوزی غفلطا او شوم دغل
سند دیور کوردوم اقا باخیر مدینه سمتینه
ننه یا فاطمه یاندی جگریم محبسه گل
اولورم آی ننه ای جوان اولن ننه گئجه قبره گئدن ننه
ننه سن گلمه سون گوزیمی باغلاماقا کیم گله جک
روبه قبله ایلیوب اغلاماقا کیم گله جک
آی ننه۳التماس دعا ای بوگئجه امام موی ابن جعفر قاپیسین دونر ای دردی اولانارحاجتمندلر آقاباخدی گوردی اوظالم استیر قاپینی باقلیا عرض ایلدی ظالم قاپینی باقلاما بورامهمان گئلجک بوراارواح شهیدان گلئجک سوکاسه سی اولسا گیزلد بوراشاه لب عطشان گلئجک جدیم امام حسین گلئه آتام پیغبرگئله آتام پیغبر گئله آتام علی گئلر اهل بغداده نه منت گلن اولماسین نیازیم یوخ بیلیرم اوی داغلان ننه ام الان گلئجک ای وای جوان اولن ننه اوی مظلوم ننه
اینبار هم به نالهیِ من خنده میزند
دستی به زخم تازهای زنجیر میكشد
با هر نفَس به کُنجِ لبم خون نشسته است
با هر تپش تمامِ تنم تیر میکشد
چشمم به میلههای قفس خو گرفته است
کِی میشود که خنده به رویِ رضا زنم
کو دخترم که باز بخندد برابرم
کِی میشود که شانه به مویِ رضا زنم
ای بیحیا ترین که مرا زجر میدهی
در زیرِ تازیانه چنین ناروا مگو
خواهی بزن دوباره مرا یا بکش مرا
اما بیا به مادرِ من ناسزا مگو