هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5940586141471212093.mp3
4.03M
یازهرا🌺:
زمینه " غریبونه تنهای تنها "
شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
با مـــــــداحی حـــــــاج مهدی رسولی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❁﷽❁
🖋 حدیث روزانہ 📿
💠 امام موسی کاظم علیه السلام :
سه دسته در روز قیامت، روزی که سایه و پناهی جزء سایه خداوند نیست، در سایه و پناه خدا هستند:
۱-مردی که زمینه ازدواج برادر مسلمانش را آماده نماید.
۲- مردی که (به برادر مسلمانش خدمت کند.)
۳-کسی که سر برادر مسلمانش را بپوشاند.
📗خصال ص ۱۴۱
🌿🍃🍂🍃🌿🍃🍂🍃🌿🍂
🕊⚜️ سینه زنی زمینه ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه⚜️
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
فلک خون می باره ، زمان تیره و تاره
سیاه پوشِ تمومِ عالم ، آقامون عزا داره
عجب غربتی ، اِی وای
واوِیلا .. امان از این مصیبت
واوِیلا .. تنها میونِ غربت
اسمِ تو رویِ زبونم
درد و غصه هات به جونم
با امام رضا میخونم ...
«سیدی موسیَ ابنِ جعفر ...»
چه زخمی روی ساقِ ، مصیبت این داغِ
بالا تر از نالۀ آقا صدای شلاقِ
عجب غربتی اِی وای
این شبها .. شکسته شد سکوتش
خَلِّصنی .. دعایِ تو قنوتش
زخمیِ همه وجودش
کل پیکرِ کبودش
حقِ حضرت این نبودش
«سیدی موسیَ ابنِ جعفر ...»
يا باب الحوائج یا موسیَ بْنِ جعفر
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
4_5828057757797844239.mp3
1.28M
یازهرا🌺:
🕊⚜️ سینه زنی زمینه ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه⚜️
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
⚫ سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 💐
🌻⚫🌻⚫🌻
دیدم لب عطشان را، ای کاش نمی دیدم
ارباب پریشان را، ای کاش نمی دیدم
بی یار و معین ارباب، تنها وسط میدان
دیدم شه خوبان را، ای کاش نمی دیدم
لشکری پر از کینه، خنجر به روی حنجر
بر قلب سلیمان را، ای کاش نمی دیدم
وقتی که برون آمد ، شمر از وسط مقتل
دیدم سر جانان را ای کاش نمی دیدم
از بعد غروب آن روز در چنگ حرامی ها
دیده ام یتیمان را ای کاش نمی دیدم
آتش وسط خیمه ای وای چه می بینم
یک شام غریبان را ای کاش نمی دیدم
سرها به روی نیزه خیمه همه در ناله
اشکان یتیمان را ای کاش نمی دیدم
از کوفه به شام هردم در روبرویم آورد
سرهای شهیدان را ای کاش نمی دیدم
سختی و اسارت را سیلی و جسارت را
بی صبری طفلان را ای کاش نمی دیدم
نوکر نوشـت:
حسین جان.....
پایان سال وقت حساب و ڪتاب شد
پیشانی ام به محضرتان خیس آب شد
این هم بساط نوڪر بی دست و پای توست
روز های آخر است گدا را حلال ڪن
صلي الله عليک يا سيدنا المظلوم يا اباعبدالله الحسين
السلام علیک یا عقیلة العرب یا زینب الکبری
4_5836796869488936409.mp3
5.44M
حاج محمود کریمی سیاه چاله زندان، چه خوش از شور وحال است
#_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#روضه #ترکی
السلام علیک یاغریب الوطن
در گوشهای شکسته زِ آوارِ بی کَسی
تنها اسیر و خسته و بی آشنا منم
یلدا ترین شب است شبِ این سیاه چال
پیر و نحیف و بیکَس و بی هَمصدا منم
اقا نی گتوردیلر زندان بغداده
امام اللرون گوتوردی گو عالمینه خدایا ممنونم بیر بیله مکان دولانوردوم بیر سن اولاسان بیر من اولام
آی غریب نوازلیقا گلنلر
آی امام زمانه تسلیته گلننر
امروزها دیگه مناجات امامان فرق مکندآخرین روزهای عمرموسی ابن جعفر
با خشتهایِ سنگی و با میلههای خویش
زندان به حالِ روز و شبم گریه میکند
ای ایدن زندان غمیندن یوسف کنعانی خارج
اون بیر ایل زنداندا قالماز ای خدا باب الحوائج الله بیله بالالاریم گولیم استیر معصومه نی گولوم استیر
ای ایدن اخلاص صودی لحم قان ایچندن
گلمیشم تنگه داخی قورتار منی زندان ایچیندن
خدایا بیلوسن بالالاریم یولومی گوزلور
معصومم یولومی گوزلوربیلوسن وطن آواره سیم بالالاریمن گوزی قالیب یولدا
خون میچکد زِ حلقه و میسوزم از تَبَم
زنجیر هم به سوزِ تَنم گریه میکند
الله دای یورولموشام
چشمم هنوز خیره به در باز مانده است الله
گوزوم قالیب قاپیدا
آخ معمولا زندانینین غروب اولانداگوزی قالارقاپیداقلبی تنگه دوشر
یادسالار بالالارین
الله بالالارمین گوزی قالیب یولدانگرانم معصومه دن ایله گوزی قالیب قاپیدایاالله یاالله شب شهادت موسی ابن الجعفر هرنین بی دردی وار
خونابه بر لبم پِیِ هر آه آمده
گویی فرشته است که در باز میکند
اما نه باز قاتلم از راه آمده
سند ابن شاهک گلدی زندانه
التماس دعا
تنگ بیر محبسی تنگ ایتدی اونا سند دغا
بیر طبقده گتوروب زهریلی خرمانی غدا
عابد صالحه تکلیف ایلدی سم جفا
امام زمان آقا گذشت ایله جدون روضه سین اوخدوم اوزون الیمیزدن یاپیش
نقدر ایتدی جسارت ولی حضرت یمدی
نه دیدی آقا عذر ایستدی بیر سوز دیمدی
بیلمورم قلب بشرده نقدر واردی عناد
عوض اینکه رحم ایده سند ایتدی فساد
نیلدی
ال اتوب قمچیسینه ایلدی تحصیل مراد
یاالله یا الله
ورانون پنجه قوی کینه سی چوخ قدرتی چوخ
وریلان بیر گوجا سیدگوجی یوخ طاقتی یوخ
قمچی دیدیکجن اوسر گشته ایام فراق
گه صاقا دوندی کمک اولمادی گه دوندی صولا
یوزینی سنده دوتوب رحم ایله ال ساخلا دیدی
تازیانه گوجونه زهریلی خرمانی یدی
اقا خرمانی میل ایلدی اللرین اورگینین باشینا
یوزون دولاندردی مدینیه ای جوان اولن ننه ای گجه قبره قبره گئدن ننه اومعلون دیر خارج اولدم زندانیدن امابیرلحظه گوردیم بیر حزین سس گئلیربیله باخانداگوردیم آقاالین گویب روینین باشینا
ایشیدوب بو سوزی غفلطا او شوم دغل
سند دیور کوردوم اقا باخیر مدینه سمتینه
ننه یا فاطمه یاندی جگریم محبسه گل
اولورم آی ننه ای جوان اولن ننه گئجه قبره گئدن ننه
ننه سن گلمه سون گوزیمی باغلاماقا کیم گله جک
روبه قبله ایلیوب اغلاماقا کیم گله جک
آی ننه۳التماس دعا ای بوگئجه امام موی ابن جعفر قاپیسین دونر ای دردی اولانارحاجتمندلر آقاباخدی گوردی اوظالم استیر قاپینی باقلیا عرض ایلدی ظالم قاپینی باقلاما بورامهمان گئلجک بوراارواح شهیدان گلئجک سوکاسه سی اولسا گیزلد بوراشاه لب عطشان گلئجک جدیم امام حسین گلئه آتام پیغبرگئله آتام پیغبر گئله آتام علی گئلر اهل بغداده نه منت گلن اولماسین نیازیم یوخ بیلیرم اوی داغلان ننه ام الان گلئجک ای وای جوان اولن ننه اوی مظلوم ننه
اینبار هم به نالهیِ من خنده میزند
دستی به زخم تازهای زنجیر میكشد
با هر نفَس به کُنجِ لبم خون نشسته است
با هر تپش تمامِ تنم تیر میکشد
چشمم به میلههای قفس خو گرفته است
کِی میشود که خنده به رویِ رضا زنم
کو دخترم که باز بخندد برابرم
کِی میشود که شانه به مویِ رضا زنم
ای بیحیا ترین که مرا زجر میدهی
در زیرِ تازیانه چنین ناروا مگو
خواهی بزن دوباره مرا یا بکش مرا
اما بیا به مادرِ من ناسزا مگو
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
◾️◾️◾️◾️◾️◾️♻️♻️♻️♻️♻️
بازو،کمر،سر ،هرکجایم ضربه دیده
بدتر زهرجا ساقِ پایم ضربه دیده
جا باز کرده حلقه ها زیرِ گلویم
با هر تکان ،راهِ صدایم ضربه دیده
با پا مرا روی زمین مالید و رد شد
چون چادر خاکی عبایم ضربه دیده
در جایِ گودی مثل جدم گیر کردم
باضربِ سنگین دنده هایم ضربه دیده
سر بسته گویم بی ادب حرف بدی زد
شخصیت درد آشنایم ضربه دیده
با پا زدو واشد ترک های لبانم
ارثیة کرب وبلایم ضربه دیده
بر رویِ تخته پاره یادِ بوریایم
از بسکه اعضایِ جدایم ضربه دیده
در پیش زینب ار قفا سررا بریدند
پیراهنش را از تنش بیرون کشیدند
#قاسم_نعمتی@majmaozakerine
◾️◾️◾️◾️◾️◾️♻️♻️♻️♻️♻️
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
▪️🎤ویژه شهادت حضرت موسی_بن_جعفر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فدای زمزمه و ربَّنای ناب شما
چقدر فاصله از قلب ماست تا به شما
به سجده های پر از نورتان قسم که دلم
همیشه بوده سر سفره یِ جناب شما
هزار شکر که تب کرد و سوخت مادر من
میان روضه یِ پرسوز و اضطراب شما
به یک نگاه تو بدکاره..پاک و طاهره شد
مطهر است نگاه تو و عِتاب شما
تو در حِصار غل و بند می کنی اعجاز
فدای معجزه یِ روضه یِ عذاب شما
شنیدهام به تو سیلی زدند در زندان
حساب مادرتان می شود حساب شما
شبیه حیدر کرار می خوری طعنه
دلی که خون شده ارث ابوتراب شما
به روی تخته ای از غصه می شوی تشییع
کفن شده بدنت فکر انقلاب شما ...
به یاد بیکفن و تشنه کام گودال است
سری به نیزه و شد سنگ ها جواب شما
همین که سنگ به لب های یوسفی خورده
نوای فاطمه شد ندبه های ناب شما
ایمانی@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
▪️🎤متن روضه امام موسی بن جعفر علیه السلام
🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪
دستی رسید بال و پرم را كشید و رفت
از بال من شكسته ترین آفرید و رفت
خون گلوی زیر فشارم كه تازه بود
با یك اشاره روی لباسم چكید و رفت
▪️قربون غریبیت برم آقاجان،
بدكاره ای
▪️الله اكبر،الله اكبر،چقدر جسارت رو برد بالا،زن بدكاره فرستاد تو زندان برا موسی بن جعفر،اُف برتو روزگار
بدكاره ای به خاك مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگیم را شنید و رفت
▪️از روزنه در نگاه كردن،دیدن زن بدكاره صورت رو خاك گذاشته،هی می گه خدایا غلط كردم،این كی بود من اومدم سراغش،چرا اینقدر صداش دل و زیر رو می كنه
بدكاره ای به خاك مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگیم را شنید و رفت
شاید مرا ندیده در آن ظلمتی كه بود
▪️الله اكبر اصلاً نمی تونم این بیتها رو وا كنم،می دونم بدون اینكه توضیح بدم،ناله شو می زنی
شاید مرا ندیده در آن ظلمتی كه بود
با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت
راضی نشد به بالش سختی كه داشتم
زنجیر های زیر سرم را كشید و رفت
▪️بچه سیدا نشون بدن غیرتی ناله می زنن،تو این یه بیت
وقتی كه
▪️خاك تو دهنم،ان شاءالله این تكه تاریخ دروغ باشه
وقتی كه نام فاطمه را از لبم شنید
یك حرفی از كنار دهانش پرید و رفت
▪️هرچی می خوای منو بزنی بزن،اسم مادرم رو درست ببر،تو رو خدا دو بیت می خونم و می شینم با تو گریه می كنم،حواست با منه
از چند جا ضریح تنم متصل نبود
پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت
اما چه خوب شد كفنم را كسی نبرد
تا زیر نیزه ها بدنم را كسی نبرد
▪️می خوام روضه رو از زبون حضرت معصومه بخونم،وقتی مثل فردا شب،اما رضا یه لحظه از مدینه رفت،از نظرها غایب شد،حضرت معصومه دیگه برادر رو ندید،مدتی زیادی انتظاره برادر رو كشید،بعد از دقایقی برگشت بی بی یه نگاهی به داداش انداخت،دید سر رو آشفته است،موها پریشونه،لباس ها همه غرق خاكه،كجا بودی داداش،چرا منو تنها گذاشتی رفتی،یه نگاه به خواهرش كرد،گفت خواهر فقط یه جمله بگم،دیگه منتظر نباش،دیگه انتظار بابامونو نكش،خودم رفتم بدن غرق خونش رو داخل خاك گذاشتم،یه جایی ببرمت هر كی تاحالا ناله نزده،عقده ی دلش وا بشه،می خوام بگم دختر منتظر بابا بوده،همتون اهل روضه اید،دختری كه چهارده سال هی اومدن خواستگاری گفت:نه،قبول نمی كنم بابام زندانه،باید بابام آزاد بشه،اینقدر صبر كرد،آخرش خبر باباشو براش آوردند،می خوام یه جمله بگم،كاشكی تو خرابه هم خبر بابا رو می آوردند،كجای دنیا دیدید،برای دختر منتظر،سر بریده باباشو@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#موسی_ابن_جعفر_ع
🎼آغوشِ مرگ سخت گرفته...
#روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر ع
آغوشِ مرگ سخت گرفته به بر مرا
*امشب اومدی برا اون آقایی اشک بریزی که چهارده سال گوشه ی زندان بود،باب الحوائجِ این آقا،خوب جایی اومدید، بعضی هاتون گرفتاری دارید،مریض دارید، امشب شبِ آقا موسی بن جعفرِ، بخواهید از آقا...نَفَسِ موسی بن جعفر،نگاهش نه،نَفَسِش فقط آدم رو عوض میکنه، زنِ بدکاره ای رو توی زندان آقا وارد کردن برای اذیتِ آقا، نَفَسِ موسی بن جعفر عوضش کرد، اومدن نگاه کنن ببینن چیکار کرده،آقا رو اذیت و آزار داده یا نه، دیدن اون زنِ بدکاره پشت سر آقا روی خاک افتاده، هی داره استغفار میکنه،العفو،العفو،سیدی،سیدی...*
آغوشِ مرگ سخت گرفته به بر مرا
کُنج قفس نمانده، جز این مُشتِ پَر مرا
در قتلگاهِ قهر سیاه چال،روز وشب
دیگر تفاوتی نکند در نظر مرا
در آرزویِ دیدنِ معصومه بیقرار
* خانوم جان! تسلیت عرض میکنیم...چهارده سال هرموقع برایِ حضرت معصومه سلام الله علیها خواستگار اومد،فرمود: من پدرم گوشه ی زندانِ،چطور میتونم خواستگار قبول کنم؟ وقتی خبری از بابایِ غریبم ندارم...*
در آرزویِ دیدنِ معصومه بیقرار
کرده فراقِ رویِ رضا، خون جگر مرا
پایِ نسیم را هم از اینجا بریده اند
تا ازمدینه کس نرساند خبر مرا
* السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُود...*
زنجیرهای سنگین و محکم چه بی امان
مجروح کرده اند زپا تا به سر مرا
*میخوای بفهمی غل و زنجیر با موسی بن جعفر چه کرده؟ وقتی روایات رو می بینی،زین العابدین این مسیر کوتاه از کربلا تا شام... زیاد که طول نکشید...میگه:اومدم خدمت حضرت،گفتم:آقا جان! میتونم کمکی بهتون بکنم؟ فرمود: یه مقداری این زنجیرهارو کنار بزن،کنار زدم،دیدم تمام پا مجروحِ...حالا حساب کن،چهارده سال از این غل و زنجیر به آقا موسی بن جعفر زدن...*
وقتی نفس به سینه ی من تیر میکِشد
ای مرگ پس به دیدن مادر ببر مرا
از ساقِ پا شده جگرم تکه تکه تر
غم دل شکسته،داغ شکسته کمر مرا
زهرم خورانده است به ضربِ زور
با دست بسته سِندی بیدادگر مرا
تا هر زمان که خسته نگشته به قصد کُشت
با تازیانه میزند آن بد سیَّر مرا
*سخت تر از تازیانه ها و غل و زنجیر اینه...*
@majmaozakerine
چه میکِشم زبد دهنی های این یهود
آزار میدهد بخدا آنقدر مرا
افطارِ روزه داریِ من ضربِ سیلی است
با نیش خند میزند او نیشتر مرا
@majmaozakerine
تسکین نمی دهد کفن و دسته های گُل
دردی که داغ نعل زده بر جگر مرا