eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
منزل به منزل خسته در اسارت دیدم به هر جایی فقط جسارت یک اَلاَمان از کوفیان بد نام صد اَلاَمان از بی حیایی شام دیگر ندارم یاوری ، از من نمانده پیکری من باغبان باغی از یاسم که شد نیلوفری ... از کوفه و شام اَلاَمان ، از کوفه و شام اَلاَمان ... من شاهد بزم شراب شامم بی حرمتی کردند و بر امامم من شاهد لبها و ضرب چوبم سر را به محمل بی امان بکوبم دشمن به دشنام آمده ، سنگِ لبِ بام آمده آذین شده شهر یزید رأس تو در شام آمده ... از کوفه و شام اَلاَمان ، از کوفه و شام اَلاَمان ... دیگر از این غمها شدم زمین گیر شهری مرا اینگونه کرده تکفیر سویی ندارد دیده ی کبودم خونین جگر از کوچه ی یهودم میزد عدو یار تو را ، دلدار و غمخوار تو را با سنگ طعنه زد زِ کین رأس علمدار تو را ... از کوفه و شام اَلاَمان ، از کوفه و شام اَلاَمان @majmaozakerine سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
مداحی_آنلاین_روضه_امام_سجاد_محمود_کریمی.mp3
13.61M
🔳 (ع) 🌴روضه امام سجاد علیه السلام 🌴هر سال از راه دور میومد مدینه 🎤حاج 👌بسیار دلنشین
چهل ساله گریه میکنم.mp3
7.02M
🔳 (ع) 🌴چهل ساله گریه میکنم برات شب و روز 🌴به یاد لبای خشک تو میسوزم هنوز 🎤 👌بسیار دلنشین
مداحی_آنلاین_روضه_امام_سجاد_محمود_کریمی.mp3
13.61M
🔳 (ع) 🌴روضه امام سجاد علیه السلام 🌴هر سال از راه دور میومد مدینه 🎤حاج 👌بسیار زیبا
السلام عليك يا اباعبدالله"   بي شك گداي خانه ات آقا شود حسين   هر قطره زود پيش تو دريا شود حسين   فيض گدايي تو به هر كس نمي رسد   بايد كه زير نامه اش امضا شود حسين   در روضه ها به قرب خداوند ميرسيم   شب هاي هيئتت شب احيا شود حسين   *امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحيي فِيهِ أمرُنَا" هركي تو مجلس ما اهل بيت شركت كنه"لَم يَمُت قَلبُهُ يَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ" قلبش نمي ميره،دل مرده نميشه" حسين جان اگه ما تو رو نداشتيم دل مرده بوديم"همين كه خسته از گناه آلودگي ميشم تا ميام تو مجلس تو زنده ميشم*   در روضه ها به قرب خداوند ميرسيم   شب هاي هيئتت شب احيا شود حسين   *پيرمردا و محاسن سفيدا بايد اينو بگن*   از كودكي تا دم مرگم به روي لب   تنها حسين بوده و تنها شود حسين ...   اي كاش وقت مردن من وقت احتضار   ذكر مدام بر لبم آن جا شود حسين ...   *34 سال زين العابدين آب مي ديد گريه مي كرد،غذا ميديد گريه مي كرد،هي ميفرمود:"قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جايِعا"يعني بابام حسين و گرسنه كشتن؛ "قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً" بابامو تشنه كشتن" اين روزا قافله داره ميرسه شهر شام ..." شامي كه قريب 40 سال،كينه امير المومنين و مردمش به دل داشتن"آخ بميرم ،قبل از اينكه اهل بيت وارد بشن سه روز شهرو زينت كردن ..."كوچه هاشو آب و جارو زدن،مردم به هم تبريك گفتن،لباس نو به تن كردن"شهر و چراغوني كردن؛زن هاي رقاصه و آوازه خوان رو آوردن"مگه چه خبره؟  @majmaozakerine سهل صاعدي ميگه من از بيت المقدس ميومدم،ديدم شهرو زينت كردن، ميدونستم اين روزا مردم شام عيدي ندارن،پرسيدم اين چه عيديه كه من خبر ندارم؟گفتن مگه خبر نداري يه مشت خارجي رو دارن ميارن ..." يا صاحب الزمان"اگه ميخواي ببيني بيا دم دروازه شهر ..."   "كامل بهايي" مي نويسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن"آخ بميرم،همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد"از دروازه ساعات تا مجلس يزيد چندتا كوچه بيشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود كه اسرا رو وارد مجلس يزيد كرد" يعني انقده ازدحام جمعيت ....،مانع شده بود" زن هاي رقاصه ميزدن و ميرقصيدن " سراي بريده بالا نيزه" زين العابدين تو غل و زنجير جامعه"   واي ...... گفت :*       من آن گلم كه خفته به خون باغبان من   نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من   *ميخوايد بدونيد من كيم؟*   هفتاد داغ دارم و در زير آفتاب   هجده سر بريده بود سايبان من       *آخ يكي طعنه ميزنه،از بالاي بام يه عده دارن سنگ ميزنن ..." خار و خاشاك دارن بر سر اهل بيت ميريزن" ياصاحب الزمان يه وقت ديدن سر بريده شروع كرد قرآن خواندن ....       "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً .... " قاري قرآن محترمه ..."علي لب هاي قاري قرآن رو مي بوسيد ..." اما من يه قاري خاكي ميشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون لب و دندان ..." اخ بميرم ...حسين ....   بابا قرآن مي خونه،سنگا به اون لب ميخوره   *خدا نياره هيچ دختري كتك خوردن باباشو ببينه،اونقده تو اين كوچه ها سنگ زدن كه تو بعضي نقل ها داره خود سر بريده به زبان درآمد،فرمود: انا المظلوم" من نميدونم بعضي از نانجيبا با چه سنگي سر ابي عبدالله رو ميزدن كه بارها سر از روي نيزه جلوي چشم بچه ها به زمين افتاد ...."   اي حسين .....   میرزامحمدی @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوای ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ از گلستان لاله های پرپرم آید به یاد از نیستان داغ های خاطرم آید به یاد با دل خود هر زمانی را که خلوت میکنم در اسارت آن چه آمد بر سرم آید به یاد سال ها از ماجرای کربلا بگذشت و باز هر نظر آن صحنه حزن آورم آید به یاد هر کجا آب است آتش میزند بر جان من چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد هر جوانی را که میبینم به یاد کربلا گاهی از قاسم گهی از اکبرم آید به یاد چون که میبینم شیر خواری را کنار مادرش از رباب و گریه های اصغرم آید به یاد میشوم از آتش گرم و محن چون شمع آب چون زحال عمه غم پرورم آید به یاد من که بر جسم پدر از بوریا کردم کفن روز و شب ز آن جسم عطشان بهترم آید به یاد حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع وای دل چون آن وداع آخرم آید به یاد چون که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی سرگذشت خواهر کوچک ترم آید به یاد از هجوم رنج و غم در آن سفر داغی هنوز از نظر نا رفته داغ دیگرم آید به یاد ..•🥀• 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @majmaozakerine
سلام بر امامی که ذبح گوسفند میدید گریه میگرد😭 علیه السلام ویژه نشر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از اين مردم بي عار.. و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه من از اين مردم بي عار بدم مي آيد از مكافات از آزار بدم می آيد ذبح را آب نداده جلويم سر نبُريد تا قيامت من از اين كار بدم مي آيد سنگ ها از در و ديوار به ما می خوردند تا ابد از در و ديوار بدم می آيد پای من بسته نبود اسب، زمينم می زد من از افتادنِ بر خار بدم می آيد محملِ عمۀ ما را چقدر هُل دادند به خدا از سرِ بازار بدم می آيد دستِ من بسته كه شد برده فروشی رفتيم من از اين دستِ گرفتار بدم می آيد مردم و زنده شدم بس كه نگاهم غم ديد عمۀ من چِقَدر مجلسِ نامحرم ديد *همۀ این ها رو بذار کنار .. مگه ناموسِ خدا نبود آوردند ت محلۀ برده فروشا چرخوندش .. به این اکتفا نکردند .. وارد بزم شراب کردند همه مون رو ... گفت : تا وارد شدیم دیدم نانجیب سر رو گذاشته جلوش .. گفت:زینب! مگه نگفتی بابات علی؟ مادرت زهراست؟ حالا بگو بیان ... به خاطر این که تن و دلِ بچه های امیرالمومنین رو بلرزونه ... غرور زینبه .. غرور امیرالمومنینِ .. سر رو گذاشت جلوش ... چوب خیزران رو برداشت ... آن قدر به لب و دندان حسین زد ... حسین ... این دستا بیاد بالا .. ببینم یه اربعین امسال میتونیم حرم حسین باشیم .. صدا بزن حسین ...* شاعر:علی اکبر لطیفیان
4_5782627870073423373.mp3
2.8M
حاج مهدی سماواتی ‍ روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا ویژۀ ایام شهادتِ امام زین العابدین علیه السلام روزِ شهادتِ امام زین العابدین علیه السلامِ .. دلا باید بره مدینه و قبرستانِ بقیع کنارِ آن قبورِ با خاک یکسان شده .. اَلسَّلامُ عَلَىک یا عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ یَا زَینَ العابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ .. ان شالله به همین زودی از نزدیک عرضِ ادب کنیم تو حرمِ مطهرشون .. اونجا گریه کنیم برا اون آقایی که همۀ مصائبِ کربلا رو دیده .. همۀ مصائبِ کوفه و شام رو دیده .. تا قریبِ به چهل سال کارش همه گریه و ناله بود ... جوان میدید گریه میکرد .. طفلِ شیرخواره میدید گریه میکرد .. غذا میاوردن میل کنه ، تا چشمش به می افتاد روضه می خواند .. قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ جَائِعاً .. آب می آوردن بنوشه ، گریه میکرد .. صدا میزد پسرِ رسولِ خدا رو با لبِ تشنه کشتن .. ای حسین جانم .. امان از اون لحظه ای که میدید میخوان گوسفندی رو ذبح کنن .. حسینیا .. با گریه سوال میکرد ، آیا آبش دادید یا نه ؟! میگفتن آقا ما مسلمانیم .. آب ندیم ذبح نمی کنیم .. گریه و ناله اش بیشتر میشد .. میفرمود کربلا پدرِ منو با لبِ تشنه کشتن ... حسین ... سوال کردن آقا تو این سفر به شما کجا خیلی سخت گذشت ؟!! سه مرتبه فرمود الشام .. الشام .. الشام .. اونجا دیگه هم رنجِ اسارت بود و خاکستر به سر و روشون ریختن .. هم خارجی خطابشون کردن .. مقابلشون همه مزمار و نی و چنگ و دف و تار زدن .. بانگِ شادی سر هر کوچه و بازار زدن .. ان شالله غلط باشه این چیزی که منتسبِ به وجودِ نازنینشِ .. اُقاد ذَليلا في دمشق كانني مِنَ الزَنج عبدُ غاب عنه نصي
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
36752.mp3
733.7K
نوحه امام سجاد شد مدینه غرق ماتم آه و واویلا کشته شد چارم امام و رهبر و مولا واویلتا کشته ی زهر جفا / وارث خون خدا / روضه خوان کربلا واویلتا سیدی یا بن الزهرا ۳   شاهد دشت پر از خون و بلا هستم زائر بابا به روی نیزه ها هستم واویلتا میکنم از این غم تب / میکنم گریه هر شب / یاد عمه جان زینب واویلتا سیدی یا بن الزهرا ۳   خشکی لبهای بابا کی رود از یاد دیده ام با چشم خود از صدر زین افتاد واویلتا خواهرش در سوز و آه / لا اله الا الله / میدود در قتلگاه واویلتا سیدی یابن الزهرا ۳   بین مقتل پیکری صدپاره را دیدم مثل عمه از گلویش بوسه ها چیدم واویلتا خون زند چون فواره / از گلوی صدپاره / خواهرش شد آواره واویلتا سیدی یا بن الزهرا ۳ شاعر : حسین کریمی نیا
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
نوحه امام سجاد علیه السلام من کوه رنج و بلایم شاهد نینوایم مصحف روضه های پدر سر جدایم ناله دارم_ سوگوارم پیش چشمان من غوغا شد بر سر نی سر بابا شد بر سر غارتش دعوا شد ۲ حسین یا حسین یا ابا عبدالله من دیده ام جور بیداد میکنم آه و فریاد یاد آن لحظه ای که بر سرم آتش افتاد من حزینم_ بی معینم روی زخمم نمک پاشیدند من زمین خوردم و خندیدند جمع رقاصه ها رقصیدند۲ حسین یا حسین یا ابا عبدالله آه بسته راهِ گلو را برده آن های و هو را رَحِم الله ابالفضل رَحِم الله عمو را مهربان بود_ پهلوان بود قافله بی عمو از نا رفت حرمت زادهء زهرا رفت روسری از روی سرها رفت یا حسین یا ابا عبدالله وای قلب من را دریدند قامتم را خمیدند چادر عمّه ام را پیش چشمم کشیدند سر بزیرم_ زار و پیرم شد بهار دلم چون پائیز جان زارم ز لب شد لبریز شد موی خواهرم دست آویز۲ حسین یا حسین یا ابا عبدالله ۹۹
4_5839394070572571833.mp3
802.6K
بند 1⃣ باشیما دوشوب دوباره هوای زیارت کربلانی گورمسم دل چکر چوخلی حسرت قسمتیم ائله ، اورکدن یاناخ تا حرمده وار گوزوم آقا همیشه بو قاره علمده کربلاده قالوبدی گوزوم وار سنه دیلده چوخلی سوزوم قربان اولام یاتان یریوه هم آتام هم آنام هم اوزوم بند 2⃣ هر گئجه یوخومدا مولا گلر دل نوایه روحمون قوشی او لحظه اوچار کربلایه حرمیوی کعبه مثلی طواف ایلییرم من آقا ئولونجه قبرون مطاف ایلییرم غمونده سینه داغلیارام ماتمونده قان آغلیارام هر محرم گلنده آقا باشا قاریوی باغلیارام بند 3⃣ نجه اولار آقا یغیدون بیزی خیمه گاهه اربعیده یول سالیدوق آقا قتلگاهه کرمون اولوب همیشه بو نوکره بلی حسرتیم قالوب اورکده گوروم بیرده تلی آغلیوب گاهی گولم اقا آهیله سینه بولم آقا گورمسم قبریوی من اگر بولورم کی دای اولم آقا 💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
#‍ بحر_طویل خطبه ی حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه زنی کوفه شهری است پر از فتنه و آشوب و بلا صحنه ای از کرب و بلا، خلق ز اطراف و ز اکناف روان گشته سوی شهر، گروهی به جگر سوز و گروهی به بصر اشک و گروهی زخوارج همه خشنود زخشم احد قادر معبود، همه منتظر عترت پیغمبر اسلام، به کوفه شده اعلام که از جور و جفا و ستم و گردش ایام، رسیدند به آیین اسارت حرم الله به عز و شرف و جاه، به اشک و شرر و آه ستادند و گشودند همه چشم تماشا، که ببینند اسیران شه کرب و بلا را در آن هلهله و شور، گروهی  شده محزون و گروهی شده مسرور، گروهی زخدا دور، در آن عرصه ی محشر صدف بحر ولایت، ثمر نخل  ولا، دخت علی، شیر خدا جلوه ی مصباح، هدا، شیرزن کرب و بلا، زینب کبرا، به همان شیوه ی حیدر، به همان عزت مادر، به بلندای مقام دو برادر، به فصاحت، به بلاغت، به شهامت، به شجاعت، چو یکی کوه مقاوم، به خروش دل دریا، به نهیبی که صلای علوی داشت به نام احد قادرمنان به چنین خطبه سخن گفت  که دیدند به نطق اش نفس شیر خدا را بعد حمد احد و نعت محمد همه دیدند که آن عصمت دادار ندا داد که ای وای بر احوال شما مردم غدارِ ستم پیشه ی مکارِ جنایت گرِ بی عار، عجیب است که دارید بدین ننگ به دل ناله به رخ اشک الهی نشود اشک شما خشک و بگریید به این ننگ که بردامن آلوده نهادید، شما آن زنی استید که بگسیخت همه رشته ی خود را و شما سبزی فاسد شده در مزبله هایید، شما همچو گچ روی مزارید، ندارید به جز زشتی و پستیّ و دورویی که خود آراسته مانند زنان در اجنبیانید، بگریید که پستید نخندید که مستید همین  لکه ی ننگی که نهادید به دامن، به خدایی خدا پاک به صد بحر نگردد، نتوان شست به آب دو جهان ننگ شما را وای بر حال شما مردم کوفه! به جگر پاره ی پیغمبر اسلام چه کردید که از آن، جگرِ ختمِ رسل پاره شد و سوخت، بدانید که از آتش بیداد شما سوخت دل فاطمه آن بضعه ی پیغمبر اکرم، به خود آیید و ببینید چه خون های شریفی  زِ دم تیغ شما ریخته برخاک، چه تن های لطیفی که زشمشیر شما شد همه صدچاک، چه بی باک کشیدید به آتش حرم آل نبی را و کشاندید به صحرا و در و دشت زن و دختر و اطفال صغیری که نهادند سر از کثرت وحشت به بیابان و دویدند روی خار مغیلان و زدید از ره بیداد به کعب نی و سیلیّ ستم در حرم آل علی فاطمه ها را به خدا پیش تر از این ستم و ظلم و جنایت چه به مکه چه مدینه چه سر کوچه و بازارندیدند ندیدند قدو قامت ما را گر از این ظلم و ستم ابر شود آتش وباران همه خون گردد و چون سیل ببارد به زمین یا که سماوات شوند از همه سو پاره و ریزند زافلاک به روی کره ی خاک و یا باز شود کام زمین و بکشد در دل پر آتش خود خلق جهان را عجبی نیست، شما نامه نوشتید که فرزند پیمبر به سوی کوفه بیاید، در رحمت به سوی خلق گشاید، همه گفتید که باید پسر فاطمه برما ره توحید نماید، به چه تقصیر کشیدید به رویش ز ره کینه وتزویر همه نیزه و شمشیر، گه از سنگ و گهی تیر، کجا رفت جوانمردی و قدر و شرف و غیرت و مردانگی افسوس که کشتید پس از کشتن هفتاد و دوتن مثل علی اکبر و عباس نهادید به نی رأس امام شهدا را @majmaozakerine کوفه رفته است فرو یکسره درننگ، از این خطبه شده زاده ی مرجانه دگر شیشه ی عمرش هدف سنگ، که ناگاه سر یوسف زهرا به سرِنیزه عیان گشت همان روبه روی محمل زینب همه گفتند امان از دل زینب، به جبین خون و به رخ زخم و به لب آیه ی قرآن، چه دل انگیز صدایی، چه ندایی، چه نوایی که زمام سخن از زینب مظلومه گرفته نه همین برد دل خواهر خود را که دل دشمن خود را نه دل دشمن خود را که دل قاتل خود را همه گشتند در آن جلوه گری محو جمالش، همه مبهوت جلالش، همه دادند به انگشت نشانش، نگه او به روی زینب و زینب نگه افکند به رویش که هلالم! چه قَدَر زود غروبِ تو سیه کرد همه ارض و سما را @majmaozakerine گل احمد، گل حیدر، گل زهرا، همه ی آرزوی من به سر و صورت خونین و به پیشانی بشکسته ولب های به خون شسته و چشمان خدابین و به اشکی که روان است زچشمت به رگ پاره و خونی که روان است ز رگ های گلویت، نگهم کن، نگهم کن، نگهم کن که دلم پاره شد از نغمه ی قرآنِ سرت بر سر نیزه، عجبا فاطمه می گفت به من قصه ی داغ تو، نمی گفت که روزی به سر نیزه سر پاک تو بر محمل من سایه کند، لب بگشا ای به لبت آیه ی قرآن نه به من با گل نورسته خود حرف بزن، در تب و در تاب شده، بر تو دلش آب شده، تا ز تنش روح نرفته است بخوان بار دگر آیه ی قرآن و بگو ذکر خدا را. @majmaozakerine 🥀
بانوای کربلائی ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ نه مهلت که پیراهن تو ببویم نه فرصت که در ماتم تو بگریم حسین من خداحافظ ای جوانیِ زینب سلام ای قد کمانیِ زینب خدا را از این غم چه چاره کنم حسین وای **** برادر جان بی تو در دل صحرا شده تنها خواهرت گل زهرا حسین من تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت گشته روی نیزه اعدا حسین من خداحافظ ای جوانیِ زینب سلام ای قد کمانیِ زینب خدا را از این غم چه چاره کنم حسین وای ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
4_5852950232899257723.mp3
9.21M
روضه‌ی جانسوز اسارت اهل بیت ومجلس یزید حجت الاسلام میرزامحمدی
‍ ⚫️روضه بسیار جانسوز_مجلس ابن زیاد و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی⚫️ ⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️ السلام علیک یااباعبدالله هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ...... حسین ..... برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن .... هرمنزل و روستا که بردند پای سر تو شراب خوردند حسین ..... حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت ....... رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم" محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان! چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین! آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد، فوالله ما نسیتُ حسینا ... حسین ..... @majmaozakerine
4_6048768963133834703.mp3
1.43M
تو رفتی،گله ای ندارم   خزونم،برا تو میبارم برای سَرِ تو برادرم  یه دنیا دلشوره دارم شده آرزوی خواهرت  تنها با قلب بی قرار کاشکی سر تو رو زمین  آروم بذاره نیزه دار تو بازار، خجالت از سرت کشیدم تو بازار، به آخرین نفس رسیدم تو بازار، به جون مادرم بریدم حسین،حسین..   میبینی نمی بینه چشمام نمونده رمقی به پاهام خدایا چه سر و صداییِ  دَمِ این دروازه ی شام میخنده حرمله حسین چشماتو وا کن و ببین اطراف نیزه ی علی  پا میکوبه رو زمین تو بازار، حراجِ روسری و معجر تو بازار، رو نیزه ها علی اصغر تو بازار، رسیده کار ما به آخر  تو بازار، خجالت از سرت کشیدم تو بازار، به آخرین نفس رسیدم تو بازار، به جون مادرم بریدم حسین،حسین.. رسیده نفس های آخر  میوفتم یاد تو برادر تو گودال، سر تو رو می بُرند بمیرم برای مادر  میزد صدا تو رو حسین وای از کبودی تنت  دریای خون شدی چرا حتی نمونده پیکرت بُنَیَّ،تو رو به خاک و خون کشیدند بُنَیَّ، سر از تنت چرا بریدند بُنَیَّ، پاشو که تا حرم رسیدند  تو بازار، خجالت از سرت کشیدم تو بازار، به آخرین نفس رسیدم تو بازار، به جون مادرم بریدم حسین،حسین @majmaozakerine بنی فاطمه
4_5839433953638878198.mp3
22.75M
سرها بر سر نی ها در سفر بود از تب جان تو مولا شعله ور بود خورشید زمینی زین العابدینی ای گل زهرا نور چشمان مومنینی سجاد یابن عطشان **** دیدی در دل آتش خیمه ها را خواندی خطبه های کرب و بلا را ای جان ها فدایت می گریم برایت وای اگر باشد در غل و زنجیر دست و پایت سجاد یابن عطشان **** برده سوز آه تو جان ما را می گرید دو چشم تو کربلا را تو نور خدایی بر ما مقتدایی بعد ثارالله تو امام کرب و بلایی سجاد یابن عطشان **** ماه خیمه های من یابن حیدر زینب بی قرار تو ای برادر میر لشکر من یار آخر من بین گهواره تشنه آب است اصغر من عباس یا ابالفضل **** مشک پاره ات روی خاک صحرا اید از دل این دشت بوی زهرا بین خون نشستی پشتم را شکستی ای پناه من از چه بر رویم دیده بستی عباس یا ابالفضل @majmaozakerine
4_6037170279396935100.mp3
1.34M
‍ ‍ جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '"😭😭😭 این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب حسین 🥀🥀🥀 @majmaozakerine کریمی