هدایت شده از روضه دفتری
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#شهادت_امام_حسن_عسکری
مداح..حاج آرمین غلامی
یکشنبه27مهرماه، اول ربیع الاول99.کرمانشاه
@roze_daftari
در بستری افتاده بی جان پیکره توست
برخاک از زهرجفا بال وپره توست
آقادگرتاب وتوان رفته زجسمت
دلواپس مهدی دو چشمان تره توست
زهره جفا جسم تورا درهم کشیده
در بستری انگار جسم لاغره توست
درهجره ی دربسته ای افتادی ازپا
آه وفغان وبی کسی دور و بره توست
از داغ ودرده کوچه ها بی تاب هستی
در گوش جانت ناله های مادره توست
پیری چه زود آمدبه استقبالت آقا
زهرجفا دربین هجره یاورتوست
در سامرادور ازوطن تنهاغریبی
تنهاکناره بستره تو همسرتوست
گویند لب تشنه توجان دادی به بستر
درساعت آخر فغان در حنجرتوست
بالاسرت وقت شهادت بودمهدی
یاآنکه روی خاک هجره پیکرتوست
_شعر…آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن
آجرک الله یا صاحب الزمان
🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن
🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
بمیرم برات یا صاحب الزمان...
پنج سال بیشتر نداشتی...
داغ بابا دیدی...
از امشب یتیمی امام زمان شروع میشه...
دیگه تنهایی آقا شروع میشه...
🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
منو ببخشید آقا...
🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
از همینجا یک کاروان دل...
بریم خانه امام عسکری...
🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد
🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن
راوی میگه لحظات آخر...
دیدم امام عسکری در بستر بیماری...
فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید...
میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم...
یه آقازاده خوش سیمایی...
صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه...
مشغول عبادت خداست...
( الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه)
عرضه داشتم آقا جان...
حال امام عسکری منقلبه...
میگه تا بر پدر وارد شد نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد...
صدا زد...
@roze_daftari
یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ...
إسْقِنِی الْمَاءَ...
پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار
بابا...
فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی...
من دیگه رفتنیم بابا...
دیگه بعد از من یتیم میشی بابا...
دیگه بعد از من غریب میشی بابا...
بعد از من سر به بیابون ها میزاری بابا...
همه تنهات میگذارند بابا...
خیلی سخته برا فرزند ببینه جلو چشمانش بابا داره جان میده...
اما هر طوری بود لحظات آخر حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند...
نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند...
عرضه بداریم یا صاحب الزمان...
خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید...
پدر رو سیراب کردید...
🔸پدرت لحظه های آخر عمر
🔸آب از دست پاکتان نوشید
اما یا صاحب الزمان...
میخام بگم...
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
آی کربلایی ها...
آی اونایی که امسال کنار حرم با صفاش بودید...
آماده ای بگم یا نه...
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
🔸تشنگی از گلویش می جوشید
مردم من از شما یک سوال دارم...
لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟...
دید یک طرف علی اکبرش با بدن قطعه قطعه روی زمین کربلا...
یک طرف علی اصغرش با گلوی پاره...
یک طرف دیگه هم امام سجاد...
از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده...
نميتونه از جاش بلند شه...
لحظات آخر هر چی نگاه کرد کسی نیومد کنار ابی عبدالله...
یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا...
یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه...
( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ )
شمر روی سینه حسین...😭
تسلای دل امام زمان...
ناله بزن یاحسین...
🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود
🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود
🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود
🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود
-@roze_daftari
#روضه_دفتری
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#زمینه
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
بانوای حاج
#میثم_مطیعی
🏴🏴🏴🏴
رسیدیم، نگاه کن...
رسیدیم، نگاه کن، گنبد و گلدسته ها رو
رسیدیم، نگاه کن، اون ضریح دلربا رو
رسیدیم نگاه کن...
چه دلداری، همه اینجا دلدادهان
چه درباری، همه رو خاک افتادن
چه زوّاری، به عشقت نوحه سر دادن
باز اذن ورودت، جاری از چشامه
توو گوشم صدای، آقا سلامه
رندان سلامت میکنند، جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند، مستان سلامت میکنند
رسیدیم، نگاه کن، صحن بین الحرمینو
رسیدیم، نگاه کن، پرچم سرخ حسینو
رسیدیم نگاه کن...
چه رویایی، چه مروه و صفایی
چه اشکایی، چه بارون زیبایی
چه غوغایی، چه شعر و شور و نوایی
هر ایل و تباری، نوحهاش یه کلامه
توو گوشم صدای، آقا سلامه
رندان سلامت میکنند، جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند، مستان سلامت میکنند
رسیدیم، نگاه کن، چشم حیرون علمدار
رسیدیم، نگاه کن، چشم پرخون علمدار
رسیدیم، نگاه کن...
همین جا بود، که مشکش رو دریدن
همین جا بود، که دستاشو بریدن
همین جا بود، برا غارت نقشه چیدن
یا باب الحوائج، ذکر رو لبامه
توو گوشم صدای، آقا سلامه
رندان سلامت میکنند، جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند، مستان سلامت میکنند
رسیدیم، نگاه کن، خیمه گاه بی پناهو
رسیدیم، نگاه کن، رنگ سرخ قتلگاهو
رسیدیم، نگاه کن
نبین دیگه، که از راه اومد خنجر
نبین دیگه، بریده میشه حنجر
نبین دیگه، که داره میخونه مادر
فقط بشنو، بُـنَـیَّ قَـتَـلوکَ
فقط بشنو، بُـنَـیَّ ذَبَحوکَ
فقط بشنو، مِنَ الماءِ مَـنَـعوکَ
روضه تووی گودال، آه بی کلامه
توو گوشم صدای، آقا سلامه
نغمه پرداز و شاعر: سید مهدی سرخان
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آجرکاللهیاصاحبالزمان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️@majmaozakerine〰️〰️
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5785016748063328349.mp3
10.24M
شب جمعه
رسیدیم نگاه کن
میثم مطیعی
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6016902333022078520.mp3
5.5M
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃اگرچه عاشق تو در بدی زبانزد بود
🍃ولی همیشه به من خوبی تو بی حد بود
🎤 #محمدرضا_طاهری
👌بسیار دلنشین
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5809651181529598101.mp3
5.22M
🔳 #شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)
🌴سامرا باز عزا گرفته
🌴بوی کرببلا گرفته
🎤 #حسین_سیب_سرخی
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5994517672144931613.mp3
7.1M
🔳 #شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)
🌴غربت شهر سامرا
🌴غصه ی این دل منه
🎤 #حمید_علیمی
⏯ #شور
👌بسیار دلنشین
@majmaozakerine
روضه امام عسکری میرزامحمدی.mp3
5.02M
🏴 السلام علیک یا حسن بن علی العسکری
🔳 مرثیه و روضه 🏴
🚩 امام حسن عسکری علیها السلام
#استاد_میرزا_محمدی
#امام_حسن_عسکری ع
#سبکزمینهشهادتامامحسنعسکریع
#اجرانشده
🏴بند اول:
میون حجره
چند شب و روزه
جیگرش از زهر
داره میسوزه
روی، لبش، ذکره مدامش اَمَّن یُجیبه
تو سامرا، امامه اما خیلی غریبه
امون از این روزگار
یه عمره قلبش از اسارت خونه
دنیا براش تنگ و مثه زندونه
میکِشه درد و زیره لب میخونه
( واویلا ۲ )
امون از این غربت ای وای ای وای
🏴بند دوم:
با دله محزون
این دمِ آخر
میخونه روضه
برای مادر
مدینه و مصیبتاشو داره می بینه
می بینه که، مسماره داغی رفت توی سینه
امون از این روزگار
داره می بینه میزنن مادر رو
با دستِ بسته میکِشن حیدر رو
آتیش زدن مسجدِ پیغمبر رو
( واویلا ۲ )
امون از این غربت ای وای ای وای
🏴بند سوم:
سر می ذاره رو
دامنِ مهدی
میپیچه تو عرش
شیوَنِ مهدی
خیسه، نگاش، ازش می باره اشک یتیمی
قدش، خمید، به سینه داره داغ عظیمی
امون از این روزگار
دیگه شده تو سامرا بی یاور
رهبره عالمه ولی بی لشکر
باید بشه با بی کسی عمرش سر
( واویلا ۲ )
امون از این غربت ای وای ای وای
🎵: #محمد_اکبری
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علی_مهدوی_نسب
pooyanfar_shahadat_Askari_4.mp3
7.48M
|⇦•سامرا ، باز با صفا...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر
.
|⇦•سامرا ، باز با صفا...
#قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
سامرا ، باز با صفا شده ای
درحریمت برو بیا داری
اربعین پا به پایِ کرب و بلا
زائر و دسته ی عزا، داری
باز هم گنبدِ طلائی تو
مثلِ مشهد ز دور معلوم است
همه دانند زیرِ این گنبد
مدفن دو امام معصوم است
معرفت حکم میکند اینجا
وقتِ گریه به رسمِ جود و کَرَم
همه یادی کنیم این شبها
از تمام مدافعانِ حرم
تا ابد یادمان نخواهد رفت
راهِ ما در مسیرِعاشوراست
در کنارِ دعایِ صاحبمان
امنیت زیرِ سایۀ شهداست
همه دلخوشیِ ما این است
لااقل یک حَسن حرم دارد
* تو زندان بود، برا آقا نامه نوشت: زندگی برام سخت شده، وضع مالیمخرابه، زند ان برامخیلی سخته... آقا امام حسن عسکری جواب دادن: امروز نماز ظهر رو توی خانه میخونی....
همین اتفاق هم افتاد، اما وقتی وارد خانه شد، دیدن از طرف امام حسن عسکری هدیه آوردن، کیسه های طلا ...
اون شاعر متوکل توتاریخ نوشتن: خواست زنش وضع حمل کنه وضع مالیش خوب نبود، به همه میخواست رو بزنه اِلا امام عسکری، تو راه کاخ بود، تاریخ نوشته: پیکی آمد صداش زد از طرف امام حسن عسکری...گره کارش باز کرد؛ فرمود :آقا سلام رسوند و فرمود: مشکل داشتی دَرِ خانه ی ما بیا، دَرِ خانه ی غیر از ما نرو...*
همهدلخوشی ما این است
لااقل یکحسن حرم دارد
صبح وظهروغروب سفره بپاست
بسکه صاحب حرم،کَرَم دارد
اهل بیتِ رسول این ایام
به غم و غصه ها اسیر شدند
راستی بین بچههای علی
اینحَسنها چه زود پیر شدند
چشم خود باز کرد و با گریه
پسر خویش را نگاهی کرد
دست انداخت دورِ گردنِ او
لب او را رویِ لبش آورد
زیر لب گفت : الوداع پسرم
بعداز این موسم جدائی هاست
این بیابان نشینی ماها
همه اش ارث مادرت زهراست
بعد از آنکه زدند مادر را
جایِ او کُنجِ بیت الاحزان شد
شادی از خانواده ی ما رفت
بیت الاحزان شبی که ویران شد
عصمت الله پشت در افتاد
پایِ دشمن به خانه اش واشد
آنقدر با غلاف کوبیدند
استخوانهایِ بازویش تا شد
محسنِ بی گناه را کشتند
دادِ صدیقه را در آوردند
فضه و جَدِّ ما به پشتِ در
جسم ششماهه را دفن میکردند
*تاریخ نوشته: مثل فردا حمله کردن به خانه ی امام عسکری نذاشتن امام زمان اقامه ی عزا کنه، مادرِ امام زمان رو به اسارت بردن ..زندانی کردن ..
"آجرک الله .."اینخانواده عادت دارن همین روزها بود هیزم پشت در خانه أوردن، خودِ ملعونش نوشته: صدای نفس زدن های فاطمه را میشنیدم، چند قدم عقب اومدم یاد سفارشای پیامبر افتادم، اما وقتی کینه ی علی جلوچشمام رو گرفت بالگد به در زدم...*
چند تایی زدن با پا در
تاکه افتاد روی زهرا در
همه کج رفتنحتی میخ
همه لجکردن حتی در
*فریاد زهرا بلند شد: "یا ابتاه!"ناله ی دوم صدا زد: "یا امیرالمؤمنین"اما یه وقت لحنش عوض شد: "یا فضةُ خُذینی"شاید فاطمیه زنده نباشیم بذار امشب یه خورده ناله بزنیم: ...وای مادرم .. مادرم.. مادرم
*میخوای بدونی این ایام چهخبر بود؟بگم و رد شم .. مرحوم انصاری زنجانی نوشته: همسایه های خونه ی امیرالمؤمنین هر موقع هیزم میخواستن از دَرِ خونه ی علی می بردن ..
#شهادت_امام_عسکری
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
.
#قسمت_پایانی روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین #پویانفر
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
تشنه ی قدری آب بودم من
لب عطشانِ من تکان می خورد
کی به پیش نگاهت ای بابا
لب من چوبِ خیزران می خورد
عمه ات هست و مادرت هم هست
نه میانِ نگاههای حرام
وای از ماجرای بزم شراب
وای از ازدحام شهر شام
آستینها حجاب سر میشد
بین آن گیر ودار در بازار
چه کسی دیده است دعوای
زن و یک نیزه دار در بازار
*"مولانا الغریب،سیدنا المظلوم"... اونچیزی که پسر روآروممیکنه در داغ پدر همینه ..بابا رو با احترام میون قبر قراربده ...حتما ان شا ءالله اونایی که به رحمت خدا رفتن همه شون سر سفره امامحسین مهمان باشن ..قدر پدراتون رو بدونید، رفقا! اساتید میگن: قد دو خط روضه خوندن یاد بگیرید، اگه صدا هم ندارید یه جمله به کارتون میاد وقتی پدر مادر تون رو توی قبر گذاشتین دَرِ گوشش روضه بخون ..
پس با زبان گلان بضعة البتول
روکرد به مدینه که یا ایهاالرسول
این کشته فتاده به هامون حسین توست
این صید دست وپازده درخون حسین توست
*آره وقتی پسر صورت رو روی صورت پدر بذاره آروممیشه .. دلها بسوزه برا امام سجاد روز یازدهم، بی بی زینب نگاه کرد دید از همه بی تاب تر زین العابدینِ... صدا زد: پسرِ برادرم! تو اینقدر بی تابی با این دخترا چهکنم .. گفت: عمه! دست به دلم نذار نگاه کن اینا بدناشون رو دفن کردن ..اما...
سر پیراهن تو گریه ی ما را درآوردند
میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی
*هر طوری بود بعد سه روز بدن بابا رو بین بوریا جمع کرد، هرکاری کرد نتونست بدن رو از خاک جدا کنه، لذا بوریا رو از زیر بدن رد کرد، جسم رو میان قبر قرارداد..دیدن دوباره از قبر بیرون آمد سراشیبی گودال هی خاکها رو و کنار میزنه، انگار دنبال شئ گم شده ای میگرده، یه وقت ببینن انگشت بریدهٔ حسین ... آی صدات رو برسون کربلا ..یا حسین...
سر پیراهن توگریه مارا درآوردند
میان این همه کشته چرا تنها توعریانی
خبر داری که تو رفتی بهکوچهگردی افتادم
بهمن از تو فقط هجران رسید آنهم چه هجرانی
*یه کاری با خانومکردن وقتی روز اربعین خودش رو روی قبر انداخت، صدازد: حسین! عاشورا من تو رو نشناختم الانم اگه خواهرت رو نگاه کنی دیگه زینب رو نمیشناسی...اگه نامحرما نبودن بهت نشون میدادم چهکردن با خواهرت ...
به زینب کبری "اللهم عجل لولیک الفرج"
#امام_عسکری
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
Narimani_shahadat_Askari_2.mp3
1.46M
#سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس سیدرضا #نریمانی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
خوشی باهات کرده چرا قهر
رو زمینی تا اَبدُالدهر
یکی ندید تو این همه شهر
سوختنتُ تو آتیش زهر
گوشه ی حجره ای تک و تنها
هی نفست شماره می افتاد
از گوشه ی چشای مهدی تو
گریه مثل ستاره می افتاد
ناله ی بی امون، بی هوا میزدی
بمیرم میونحجره دست و پا میزدی
سرفه پیش چشه بچه ها میزدی
شنیدم با گریه مادرو صدا میزدی
حسن بن علی، غریب سامرا
دل تو از سوز جگر سوخت
پدر نفس زد و پسر سوخت
یاد لب خشک ارباب
عطش لباتُ هی بهم دوخت
روضه برام بخون از اون شامی
که نیزه ای توی گلو جا کرد
روضه ای که سکینه توی گودال
سفره ی دل برا بابا واکرد
همونی که ازم پدرم روگرفت
با یه عده حرومی دورِ حرم رو گرفت
تو نبودی اون روز معجرم رو گرفت
اومدم فرارکنم موی سرم رو گرفت
حسن بن علی، غریب سامرا
#امام_عسکری
#شهادت_امام_عسکری
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#سید_رضا_نریمانی
.
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
Arzi_shahadat_Askari_1.mp3
3.14M
|⇦•نشد که غوره ی نارس...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس حاج منصور ارضی
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
.
|⇦•نشد که غوره ی نارس...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس حاج منصور ارضی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
نشد که غوره ی نارس شراب ناب شود
ضریح دامن او دست این گدا نرسید
نشد که فطرس آن آستانه باشم حیف
شکسته باد ، پرم چون به سامرا نرسد
غریب کرببلا لاأقل زهیری داشت
*پای رکاب رهبری اینهمه جوان وایسادن، چجوری دارن از آقا حمایت میکنن، اما امام عسکری هیچکی رو نداشت، آدم داریم یازده امامی، یهو کفر میگیردش،جعفر کذاب ادعاکرد، دوازدهمی راقبول نکرد، خیلی بترسیم. چطور ازفساد و بی حجابی و... در جامعه میترسیم از اینم بترسیم نکنه ماهم پامون لغزشی پیدا کنه، داری میگی ابی عبدالله یه زهیری داشت پا رکابش وایساده بود، به همه گفت برید به اباالفضل هم گفت تو هم برو،اینجا بود گفتن: کجا بریم تازه ما اومدیم.*
غریب کربلا لااقل زهیری داشت
کنار حضرت آقا حبیب بوده و هست
همیشه هر شب جمعه حرم پر از زائر
ولی مزار حسن ها غریب بوده و هست
شبیه برگ گلی بین حجره می لرزید
ز درد در وسط حجره دست و پا میزد
برای مرهم زخمش برای تسکینش
بلند مادر خود را فقط صدا میزد
همین که بر جگرش زهر چنگ می انداخت
شراره می زد و داغی دوباره شد تازه
دوباره کوچه و نامحرم و فدک نامه
و زخم گم شدن گوشواره شد تازه
همین که او دم آخر لبش عطش نوشید
برای تشنگی اش قدری آب آوردند
هنوز خاطر او مانده است این روضه
برای حضرت هادی شراب آوردند
*برا باباش شراب آوردند ،اگر هزار مرد رو اینجوری ببرن تو مجلس شراب، میگن مرده و جواب میده، ولی عمه جان ما رو بردن ،این بچه کوچیک ها بهم دیگه نگاه میکردند، میگفتن این چیه تو دست یزیده؟ هی میریزه کنار سر بابامون...*
غریب بوده ولیکن امام بعد از او
سحر به پیکر پاکش نماز می خواند
کنار پیکر او تا سحر نمی خوابد
شبیه ناحیه او روضۀ باز می خواند
فدای تو پدر و مادرم حسین غریب
فدای آن تن زخمی که بوریا شده بود
شنیده ام که لباس تو را کسی دزدید
سه روز روی زمین پیکرت رها شده بود
*توی سامرا که میری، قشنگ دور امام عسکری، همسرشِ، خواهرشِ، عمه ی آقا هم هست ،پدر بزرگوارشون، همه یه ضریح دارند...
آقاجان! یا امام عسکری! به عمه ی شما حکیمه خاتون بهش یه اهانت هم نشد ، نشنیدی کسی اهانت کنه به مادرِ امام زمان، بمیرم برای اون خانمی که تمام اون کسایی که قرآن ازش یاد گرفته بودن ، این خیلی درده، اومده بودن کنار ناقه ی زینب، هر چی از دهنشون در اومد گفتن، تازه یکی اومد گفتن این چیه آوردی؟گفت: نان و خرماست آوردم صدقه بدم...ای حسین...*
ــــــــــــــــــ
#امام_عسکری
#شهادت_امام_عسکری
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#حاج_منصور_ارضی
👇