eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.5هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
363 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت وتبلیغات 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5954182135324609352.mp3
4.35M
❣﷽❣ ▪️ ▪️ ▪️ آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد رد پا روی پر حضرت حورا افتاد نفس حادثه ها را به شمارش انداخت اتفاقی که برای من و زهرا افتاد اتفاقی نبود خونه سوخت اتفاقی نبود در شکست اتفاقی نبود فاطمه رو زمین نشست اتفاقا دیدنش مثل گل پشت در کوبیدنش اتفاقا کشتنش چهل نفر رد شدن از رو تنش ▪️مظلومه ی علی... چشم یک طایفه دنیا چنین روزی بود کارم امروز که دیگر به تماشا افتاد همه دیدند که زانوی علی لرزید و تکیه گاه همه مردم دنیا افتاد اتفاقی نبود محسنم بین آتیش و دود پر کشید اتفاقی نبود مرتضی نفسش برید احتمالا میخ در چادرو پاره کرد شد درد سر احتمالا از فراق حیدرو میکُشه این اتفاق ▪️مظلومه علی ... و در آن حین حسینش که سراسیمه رسید آمد انگار که کاری کند اما افتاد مادرش دید زمین خوردن امروزش را گریه ای کرد و به یاد غم فردا افتاد اتفاقی نبود خواهرش هر دو دست و گذاشت رو سرش اتفاقی نبود خورد زمین پیش مادرش احتمالا کربلا هم زمین میخوره ای وای من اتفاقا دست و پا میزنه تشنه لب تو قتلگاه اتفاقا بی پناه خواهرش میدوه از خیمه گاه ▪️ای وای حسین من... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5956433935138294690.mp3
4.56M
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ ⚫️ دردت بجونم، بگو بدونم آخر کجا مادر ز دختر رو می گیره دیدم شبونه، که مخفیونه با اشک و ناله مادرم وضو میگیره هی تیکه تیکه، خون کرده چیکه از زخم پهلویی که با لگد شکسته خون شده لخته، خدایی سخته می سوزه گوشِت، دیگه پنهون کاری بسه شونه بزن، به موی من دست نوازشی بکش، به موی من تا میگیری، دست به دیوار مادر می لرزه بخدا،  زانوی من دق می کنه ، زینب نکش آه چرا خمیده می روی راه سایه ات رو سرم بمونه خدایا مادرم جوونه ⚫️وای،  اَمان از این جدای عمر دقایق، یاس و شقایق نشسته خون رو صورتت به جای شبنم امید حیدر، پیر شدی مادر آب می شی  هر روز پیش چشمام آخه نم نم ای سینه مجروح، خسته تن و روح فضای خونه داره از تو بوی محسن ای گل بی خار، از میخ و مسمار خون شونه زد ای مادرم ، به موی محسن گفتم به هر، شاپرکی به این زبونه نمکی وکودکی طواف کنن ، وقت نماز بوسه بگیرند از چشات، یواشکی بیرون بیا از فکر رفتن این جوری کوله بار و بستن میدونم از زندگی سیری خدا کنه شفا بگیری ⚫️وای،  اَمان از این جدای
4_5778163152784985117.mp3
5.08M
‍ . | ... اول مظلوم امشب تا صبح گریونه آروم آروم داره قرآن میخونه اسما آب میریزه حیدر اشک می ریزه تابوت بین خونه دختر اشک می ریزه غسل فاطمه به خون پهلو رسید ای وای دست مرتضی به زخم بازو رسید ای وای لا اله الا الله واویلا واویلا فاطمه رفت از دنیا واویلا انا لله رو لبهای اصحابه بعد از چند ماه زهرا راحت میخوابه اسما آب میریزه روی پهلو هربار جاری میشه خون از جای زخم مسمار تاریکترین شب مدینه رسید دست مرتضی به زخم سینه رسید ای وای غسل فاطمه به خون پهلو رسید ای وای دست مرتضی به زخم بازو رسید ای وای لا اله الا الله واویلا واویلا فاطمه رفت از دنیا واویلا آهِ حیدر تا عرش اعلا میره رویِ شونه تابوت زهرا میره ماه حیدر ۲ مولا خاک می ریزه روی یاسِ پرپر زینب رفته از حال روی قبر مادر گریه می کنیم حضرت بی مادر شده ای وای بعد فاطمه علی غریب تر شده ای وای لا اله الا الله واویلا واویلا فاطمه رفت از دنیا واویلا .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5920372844260231973.mp3
3.05M
‍ ‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات زمینه و شور حضرت زهرا شعررضا نصابی به نفس کربلایی محسن صائمی جوونه من کجا داری میری یاره قد کمونه من ببین التماس و از دو چشمه خونه من جوونه من بمون زهرا بری میشه ویرونه این اشیون زهرا بی تو من ندارم دیگه هم زبون زهرا بمون زهرا بمون زهرا نزار فاصله بیا فته بینمون زهرا تو جوونی تو شدی چه قد کمون زهرا بمون زهرا نداری نا کاره خونه می کنی به زحمت ای زهرا معلومه همین روزا می افتی تو از پا ببین بانو نمونده برای پهلوونه تو نیرو نمونده دیگه توونی توی این زانو ببین بانو. کبوده روت ورم کرده بد جوری عزیزه من بازوت نداری تو خواب دیگه از درده این پهلووت کبوده روت شکسته پر دوباره بگو بخند تو زهرا با حیدر نپوشون کبودیه چشاتو با معجر چه بد می زد تورو وحشیونه پشت در نامرد می زد تو افتادی رو زمین و داشت لگد می زد چه بد می زد نزن نامرد نزن اخه داره می بینه حسن نامرد دستت و بلند نکن به روی زن نامرد رضا نصابی
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-monajat.mp3
2.43M
|⇦•هر وقت دل بهانۀ .. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _حاج محمد رضاطاهری •ೋ
|⇦•هر وقت دل بهانۀ .. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _حاج محمد رضاطاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄• هر وقت دل بهانۀ یاد تو را گرفت شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت ابری است آسمانِ دلِ بی قرارِ تو بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت تو روضه خوان شدی اگر این روضه پا گرفت امروز هم بیا و بگو وای مادرم آخر مریض خانۀ مولا شفا گرفت راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش *دیگه کسی شکایت نمیاره دَرِ این خونه... * راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش این خانۀ علی است که دیگر عزا گرفت در آخرین وصیتِ زهرا، دلِ علی از روضۀ حسین و غم کربلا گرفت *اگه صدا بزنی: حسین! ، مادرش دعات میکنه، حتی روز شهادت خودش هم‌ دوست داره براش از غریبی حسینش بگیم ...،صدا زد: "اِبْكِنِي وَ ابْكِ لِلْيَتَامَى..."گریه کن برام ..گریه کن برا بچه هام "وَ لَا تَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاق" (1) اما حواست به حسینم بیشتر باشه حسینم رو‌ یادت نره ...* منبع: 1)بحار الأنوار ،علامه مجلسی،ج‏43، ص 178-179
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-monajat-1.mp3
1.52M
|⇦•عمری که بی تو رفت.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری
|⇦•عمری که بی تو رفت.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● عمری که بی تو رفت یقیناً حرام شد امسال هم خیالِ ظهورِ تو خام شد زیباترین زبان، زبانِ دل من است آن لحظه ها که با تو دمی هم کلام شد خوبی نداشتم بدی ام را حلال کن آقا دوبار وقتِ گذشت از غلام شد این چند سال فاطمیه حُسن مطلعُ این روضه های هرشبه حُسن ختام شد روضه بخوان که سیر شود دیده ام ز اشک چشمِ گرسنه باز زمان طعام شد از خانه ای بگو که به دستان شعله سوخت از خانه ای که دور و برش ازدحام شد ای منتقم به پهلویِ زخمی مادرت دیگر بیا که زمان قیام شد... یابن الحسن ....
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-roze.mp3
7.82M
|⇦•جاده رفیق راه مرا.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•●
|⇦•جاده رفیق راه مرا.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● جاده رفیق راه مرا زیر پا گرفت از من تمام دار و ندار مرا گرفت رد تَرَک به آیینه ام بیشتر شده با هر تکان تمام محله صدا گرفت از آنچه ترس داشتم آمد سرم چه زود غم حجله بست و بی کسی ام را عزا گرفت *شاید مثل همین روزا بوده، اون‌ زن ملعونه میخواست بیاد عیادتِ بی بی... اسما اجازه نداد ...فرمود بی بی اجازه نداده کسی بیاد عیادتش ، هرکاری کرد گفت نمیشه .گفت میدونی من کی هستم؟ گفت بله میدونم‌کی هستی اما خانم اجازه نمیده، سَرَک‌ کشید داخل خانه تابوت روکنار حیاط دید، یه لبخندی زد اومد به بابایِ ملعونش به طعنه‌ گفت رفتم‌ خونهٔ فاطمه، دیدم هودج‌ عروسی براش درست کردن ... وقتی امروز علی میرفت مسجد حال مولا خوب بود، آخه‌ خانومش از جا بلند شده بود کار خانه میکرد ...* از خانه در نیامده تا مسجد آنقدر آشوب و اضطراب دلم را فرا گرفت *دیدی یکی مریض بدحال داره به هرکی میرسه میگه التماس دعا دارم ...* از هر که التماس دعا داشتم عجیب و آن نیش خند، ز خیبر گشا گرفت *تا اينجا آقازادها اومدن داخل خونه، اسما! هیچ‌موقع از این لحظه از روز مادر ما نمیخوابید؟ گفتم: آقا زاده ها مادرتون نخوابیده .. مادرتون شفا گرفته .. بروید باباتون رو‌ خبر کنید بیاد ..* بند دلم از آه حسین‌ و حسن گسست گفتن بین گریه که مادر شفا گرفت خوردم به صورت از خبر مرگ تو زمین آشفته از غمت‌ کمرم بی هوا گرفت تا خانه‌ چند مرتبه نقش زمین شدم از بس میان کوچه‌به پایم عبا گرفت *تو‌ی ائمۀ طاهرین، در صبر هیچ کسی مثل علی نیست، اما این داغ آنقدر بزرگ‌ هست که وقتی بچه ها گفتن مادرمون از دنیا رفته، میگن: مثل چوب خشک هی علی رو زمین میوفتاد .. وقتی این ماجرا رو میشنوی ومیفهمی دیگه برات جای تعجب نداره وقتی میگن: عمهٔ سادات تو این مسیر هی رو زمین میخورد.. خودِ ابی عبدالله هم وقتی بدین اِرباً اربای علی اکبرش رو دید از اسب روی زمین اُفتاد .. اولین قدم رو‌ برداشت همه دیدن حسین خورد رو زمین .. دو زانو دو زانو تا کنار بدن علی اکبر داره میره .. آخه تا حسین‌ خورد زمین یه مرتبه همه شروع کردن هلهله کردن ...* این شهرِ بی حساب، حسابِ تو را رسید از پایِ روسریِ تو آتش که پا گرفت در بیت وحی، از تو تقاص مرا چه سخت قنفذ جدا گرفت، مغیره جدا گرفت خنجر، غلاف، چکمۀ پا ،تازیانه، میخ حورای من! پَرَت به لبِ چند جا گرفت انداختم عمامه، گریبان دریده ام از این سکوت تلخ، دلِ مرتضی گرفت این خانه بود صبح پر از بوی زندگی برخیز، گرد مرگ همۀ خانه را گرفت *علی داره التماس میکنه، بی بی جان حرف بزن، "یا اُم الحَسَنین!"هرچی بچه ها صدا زدن خبری نشد، حالا علی اومد نشست کنار بستر، اشکش میچکید تو‌ صورت فاطمه.. * ای رو به قبله، رویِ علی را زمین نزن پلکی به هم بزن، نفسِ بچه ها گرفت تا خواستم ملحفه بر دارم از رویت با گریه زینب آمد و دست مرا گرفت *نه بابا بزار ملحفۀ صورتش باشه، اما علیِ .. قطره اشکش که روی صورتش افتاد ...روایت میگه: جانِ رفته دوباره به بدن فاطمه برگشت .. چشمش رو باز کرد ..آخرین حرف هارو با امیرالمؤمنین زد .. آخرین‌وصیت هاش رو دوباره کرد ..با هم دیگه شروع کردن گریه کردن ..لحظه وداع خیلی سخته عزیز دلم .. زینب ایستاده داره میبینه .. حسین ایستاده داره میبینه ..همه اینا برا این‌خواهر و برادر دوباره مرور شد ..یه لحظه ای با اهل خیمه خداحافظی کرد ..همه رو آروم‌کرد زینب رو هم با دست ولایتش اشاره کرده رو قلبش آروم‌گرفت داره داداش میره به سمت میدان.. یه وقت دید صدای گریه خواهر بلنده .."مهلاً مهلا "حسین برگشت، حالا به چه وضعی خواهر رو دید، بعضی ها میگفن غش کرده بود ..سر خواهر رو رو زانوگرفت، عزیز دلم مگه نگفتم‌خیمه بمون؟حسین‌جان دست خودم‌نبود، داداش! یادم افتاد از آخرین وصیت های مادرم که گفت این لحظه که داداشت داره میره عوضِ من زیر گلوش رو ببوس .. زیر گلو رو‌بوسید اما هنوز برا زینب حل نشده چرا مادر نگفت پیشانیش رو ببوس .. چرا نگفت دستِ حسین رو ببوس ..چرا فقط اشاره کرد زیر گلوش رو بوسه بزنه .. یه لحظه ای برا زینب مشخص شد .. وقتی اومد بالا تل زینبیه .. دید خنجر رو‌ی حنجرِ برادر گذاشته ..
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-roze-1.mp3
4.84M
|⇦•خانه ام غرق هیاهوست.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•●
|⇦•خانه ام غرق هیاهوست.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج‌محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● خانه ام غرق هیاهوست خدا رحم کند موقع شستن بانوست خدا رحم کند *آستین هارو بالا داد "بسم الله وبالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله" با صبرترین انسانِ رویِ زمین، داره زانوهاش میلرزه.....* ‌ پای این مُغتَسَل از گریه زمین می افتم علتش لرزش زانوست خدا رحم کند *دل تو دلِ امام‌ حسن نیست، میگه: وای الان بابام همه چیز رو‌ میفهمه ......* باز کردم گرۀ روسری و جاخوردم این همان صورت و اَبروست خدا رحم کند با چه دستی زده که جای کبودی از گوش یکسره تا به لب اوست خدا رحم کند بی گمان از اثر سوختنِ پشتِ در است گره هایی که در این موست خدا رحم کند *تا الان بچه ها بی صدا گریه میکردن ناله هاشون رو در خودشون حبس کرده بودن ..اما تا وقتی دیدن بابا دست از غسل باز کشید، سر به دیوار گذاشت، بلند بلند داره داد میزنه، یه مرتبه بغضشون شکفت، همه داد میزدن: وای مادرم مادرم مادرم ..... اسماء گفت: آقاجان! خودتون به زینب گفتید آروم باشه، خودتون بچه هارو آروم‌کردید، مگه نگفتید داد نزنن؟ چرا اینطوری داری داد میزنید؟ فرمود: اسماء! کاش می مُردن ونمی دید علی این همه زخم رو ....* روی دستش چقدر از اثر ضرب غلاف ورمِ شکلِ النگوست خدا رحم کند بریز آب روان اسما به‌جسم‌اطهر زهرا ولی آهسته آهسته... ببین بشکسته بازویش ببین نیلی شده رویش بریزآب روان رویش ولی آهسته آهسته.... باز هم آب بریز آب که خونابه هنوز جاری از سینۀ بانوست خدا رحم کند *کسی که پهلوش آزرده است، غسال خیلی با احتیاط بدن رو‌جا به جا میکنه چون با هر تکون از این بدن خون جاری میشه ....* ترس دارم که تکانش دهم اما چه کنم؟ وقت گرداندن پهلوست خدا رحم کند همه اعضایِ تنِ له شده اش بین کفن چقدر رنگ پرستوست خدا رحم کند منم و نوحۀ بی مادری چهار یتیم خانه ام غرق هیاهوست خدا رحم کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرثیه حضرت زهراس.m4a
21.23M
﷽ ای همه شب به گوش تو، گریه بی صدای من  مانده به سینه با نفس، ذکر خدا خدای من  اشک تو ریزد از بصر، بغض تو مانده در گلو کشته مرا سکوت تو، گریه کن از برای من   هر نفسی که می کشم، آه تو خیزد از دلم  گشته علی علی علی زمزمه دعای من   عقده به سینه دارم و منع ز گریه می شوم  عمْر برو که بعد از این مرگ بود دوای من   گریه دگر نمی کند باز ز کار من گره  غیر اجل دگر کسی نیست گره گشای من   ای به فدات هست من گو شکند دو دست من  یک سر موی تو اگر کم شود از تو وای من   من به کفم گرفته جان می دوم از قفای تو  زینب چارساله ات می دود از قفای من   من به تو اشک داده ام من به تو سوز داده ام  "میثم" از آن فشانده ای خون جگر به پای من ✍ حاج مجیدطاهری
Karimi-Gole Chadore Goldaret.mp3
3.39M
خادم اهل بیت 🌺: پر تب و تابه دل بیقرارم اگه تو بری زهراجان کسی رو ندارم گل چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چیشد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن تو که پریشونی دلخوشی کدومه برای علی بعد از تو همه چی تمومه شبا ساکت و بیداری ولی معلومه درد داری بین هر نفس پر اشکه سکوت تو پر گریه قنوت تو کنج این قفس بیا امشب بذار خودتو جای من چه کنم فاطمه آخه یه حرفی بزن … *ببین میتوانی بمانی بمان … عزیزم تو خیلی جوانی بمان چه کم دارد این زندگانی بمان* گل چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چیشد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چیشد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن مداحی گل چادر گلدارت محمود کریمی
خادم اهل بیت 🌺: کوچه تنگو دل سنگ ،  مادر به چادر می زنه چنگ ترو خدا نزن نزن دلم رو از جا نکن نزن می ریزه خون از دهن نزن براش بمیره حسن نزن غیرت چیه حیا چیه این چه می دونه دین چیه خدا چیه معنیه زن زدن تو کوچه ها چیه راه و نبند برو کنار این کوچه ی ماست دستتو پایین بیار داد می زنم بابام بیاد با ذوالفقار داد وهوار کوچه تنگو دل سنگ ،  مادر به چادر می زنه چنگ ار کوچمون برو برو  دیگه نبینم تورو تورو نزن برای فدک کتک لگد نزن مادرو برو برو مثل یه مرد ایستاده ام درسته بچه ام ولی حیدر زاده ام من پسر بزرگ خونواده ام خونم به جوش سینم سپر صداتو واسه مادرم بالا نبر دستات و مشت کردی و بردی روی سر،بیاپدر دستت سیا بسه بسه کی گفت حسن بی کسه بسه چاره ای نیست میزنم صدا الان بابام میرسه بسه مادر میگه خصوصیه نگی به بابات قضیه ناموسیه از چیزی که یادگار عروسیه مادر دیگه تاب نداره نامرد نخواست صورت سالم بزاره یا لااقل انگشتر در بیاره کوچه تنگو دل سنگ ،  مادر به چادر می زنه چنگ مادر میگه خصوصیه نگی به بابات قضیه ناموسیه از چیزی که یادگار عروسیه مادر من جونم به فدات خون پاک کن از کنج لبات قول یا تو کوچه نیای یا دیگه منو نیار همرات
شب شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها _______________ ‍ ‍ شب گذشت ازنیمه ای دل مرحم دلهاکجاست شمع میپرسد زپروانه گل نرگس کجاست درعزای مادرت یاابن الحسن اقاجانم درعزای مادرت یاابن الحسن خودهم بیا تانگویند این جماعت بانی مجلس کجاست اقاجان تانه زمانیه جن گوزموز قالاجاخ یولدا اقاتشریف گتردون قربان اولام قدملروا سال گذارون یثربه مادر یادونان چیخماسین آقاجان انتقام آلان گون ماجرای در یادونان چخماسین آقاجان اللرون قربانیم محسن یادونان چخماسین یازهراااامابوگیجه کلیبسوز مولا علینن قولونان یاپشاسوز علی ع اگرمدینه ده بیرکس اولمادی زهرانی گویدون بقیع نین توپراخلارینا اوزودولاندیردون ای مدینه اهلی بیر خانم ورمیشم الدن که دیردی ملکوته بیرتوکن ورمزدیم مین بیله جاه وجبروته عالم سجده لری قربان اولااو تک الی قنوته سسله ده یازهرا الله بوناله لروزی یترسن اوزهرانن گیزدن قالان قبرنه هربیرگوشه ده یاپشارسوزعلینن اتگینن اما عشقنن گلبسیز علینن قاپسناامام حسن تسلیته امابوگجه علینن اونده نه عالمدی حسن اقلیری حسین اقلیری مولا بویورر صبراله بالا صبراله بالا گیدرم منزله محرابو خالی گورمم باخرام زینب وکلثوم عزالی گورم زهراجان اخ ایله قلبیم یانیر تاایله حالی گورم سوزاهینه شرر جانه وران یوخدی داخی اخی زینبن ساچ لارینا شانه وران یوخدی داخی ۲یازهرا بوگیجه شب شام غریبان ماحصل یدی نفر همدم اولوب مولایه گتی لر فاطمه انی دفن اولونان معوایه مرتضی گوردی گدیر الده اولان سرمایه نقدرسعی ایلدی مالک اولا صبراونه اوریی گلمدی زهرانی قویا قبراونه زهرادارونداریم سن زهراامیدمسن زهراعلینن گوزون نوری سن زهرا سس له یازهرا یازهرا بوروضه نن عرضم تمام اولاانشااله بوگین مجلسیمز امام زمان گلجک چون بیلیرم اوودن چخاندا بونیتن گلبسن گیدرم امام زمان ننه سنه لای لای چالم گیدرم دیم اقااوزون شاهد اول اقااوزون عنایت ایله علی آپاردی ظلم ثانی ده اورکده یاره فاطمه ۲ ندورکه علتی گدور گجه مزار فاطمه حسن دیرننه دایان ۲ حسین دیر ننه دایان ۲ زینب گوردی ننه جنازه اسن اپارلار الله هراگیدرگجه جاغی منم اوقهرمان ننه ام باباآپارمیون اونی بابایارالیدی جوان ننه ام لای لای جوان اولان ننه لای لای گیجه قبره گدن ننه لای لای ننه ام لای لای یازهرا تمام دنیادن گدن ننه لرن ده یاداولسون یازهرا یازهرا صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ روضه حضرت زهرا سلام الله علیه دربیت الرقیه علیه السلام بامداحی
4_5837128866165948478.m4a
10.58M
خادم اهل بیت 🌺: شب شام غریبان حضرت زهراسلام الله علیها اجراشده دربیت الرقیه س بااجرای استادطالبی 👆👆
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ❇️ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌 اولین وفعال ترین گروه درایتا✅ 🔹هرگونه درخواستی :مطالب مذهبی.حدیث اشعار.روضه.نوحه......
. بند اول دارن در مي كوبن / به فكرآشوبن خدايا پس چرا مادر از سجاده جاي بابا به سمت در راه افتاده اي واي خدايا انگار اينجا به يادخيبر رفته به سمت ميدون زهرا به جاي حيدر "يوما" . بند دوم داره در مي سوزه / يه معجر مي سوزه توي آتيش داره كم كم در مي افته خودم ديدم كه مادر با سر مي افته اين خون كه داره روي ديوار و در مي جوشه از تاول آتيشه از زخم رو پهلوشه "يوما" . بند سوم دارن بد مي خندن / در و از جا كندن دارن عمدا دل ما رو مي سوزونن طناب و توي دستاشون مي چرخونن اي واي خدايا بدجور دست علي رو بستن از خندشون معلومه تشنه به خونش هستن "يوما" .