eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.6هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
363 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت وتبلیغات 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شفاعت حضرت زهرا در روز قیامت آنقدر شفاعت میکند از محبین خود که صدا از اهل محشر بلند میشود که ای کاش بودیم😭😭 حضرت مادر ما خاک پای خودتون و بچه هاتونم نیستیم😭 فریاد رس ما در آن روز سخت باشید
1_756119534.mp3
3.81M
خادم اهل بیت 🌺: 🔳 🌴شب بود و میرفتند مادر را بشویند 🌴با اشک خود جان پیمبر را بشویند 🎤زنده یاد 👌بسیار دلنشین @majmaozakerine
1_773350367.mp3
6.52M
خادم اهل بیت 🌺: 🔳 🌴روضه حضرت زهرا(س) 🌴وقتش شده غسلت دهم زهرا 🎤 🎤 👌بسیار دلنشین @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ 🥀روضه جانسوز غسل حضرت زهرا سلام الله علیها🥀 سوتوک اسما یووم تامن ولی آهسته آهسته وراخ غسلون ایداخ شیون ولی آهسته آهسته (اسماءمبادا همسایه لر بوللر) علینین آدامی یوخدی سس ویرماقوینان سن علیه کمک اول سوتوک اسما یووم تامن ولی آهسته آهست وراخ غسلون ایداخ شیون ولی آهسته آهسته یوزون دوندر صاقا صولدان گیدیب قنفذ خطا یولدان مواظب اول سنان قولدان خزان وروبدی گلی باغبان باخور آغلور خدا بولور کفنین بندینی نجه باغلور تابوته وردیلر حرکت زینب آغلادی گویا ایدوب آناسینا بونوعی کشف راز قال بوگئجه بیزیله گونوز باری دوش یولا شب زنده داریلر ایلمز شبدن اعتراض ظلمت گئجه آنا گیدیسن هانسی منزله (اوشاقدی بعضی فکریلر الر ئوز عالمینده هله اینانمیر ننه نین تابوتی یولا دوشور بیردن دیدی) خدا مادرم را کجا میبرن گمانم برای شفا میبرن مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر امشب کنار سفره خالیست جای مادر فضه دییر من بوگئجه هرنه الدیم اواوشاقلار غذا یمدیلر فضه آنامیز هاردا بئله داریخمشوخ زینبی آرام الیرم حسین آغلور حسن بولمورم نلر گوروب اتاقین بیر گوشه سینده بئله سخلوب هردن دییر سیز یوخودوز اوکوچه ده من گوردوم سیز گورمدیز آنام نجه سخلدی دیواره بیرآز قوزاندم اوکوچه ده که اوسیلی منه دیسین ایستادم به سر پنجه پااما حیف دستش از روی سرم رد شدو بر مادر خورد ننم سخلدی دیواره دیدی اوغول قسمت بویوموش کوچه ده سیلی منه دیسون قوخدوم ننون ئولسون اوآغر ال سنه دیسون 🎤مهدی عابدینی ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
دلتنگ حرم: 💚 💚: روضه شام حضرت زهرا س گریز به روضه حضرت ابالفضل ع ریحانه ی من چه بر سرت آوردند صد بغض به آه همسرت آوردند غسل تنت از من چقدر وقت گرفت یعنی چه به روز پیكرت آوردند بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از کار کشید آی مادر.... غسل تنت از من چقدر وقت گرفت یعنی چه به روز پیكرت آوردند با دیدن جسمت بدنم می لرزد با شستن پهلوت تنم می لرزد با شستن زخم كوچه های نیلی ای فاطمه دارد حسنم می لرزد چشمم به غمه هماره ات افتاده بر چشم پر از ستاره ات افتاده وقتي كه رسيد دست من فهميدم در كوچه دو گوشواره ات افتاده امیرالمومنین بدن زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببندم، زینبین روصدا کرد، حسنین روصدا کرد بیاید از مادر توشه برگیریدآخه دیگه دیدارها میمونه برا قیامت ، روایته بچها خودشون رورو بدن بدن بی جان مادر انداختن،(وامصیبتاخیلی سخته داغ مادر ،مادر دارین قدر مادر بدونید ) دارن ناله میزنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین فرموددیدم صدای ناله ی زهرا بلند شد، بنده های کفن زهرا بازشد یه دست حسنین دربغل یه طرفم زینبین دارن از دل وعربت ناله میزنن یه وقت منادی بلند شد علی بچه ها رو از روی مادر بردار ملائکه ی آسمان به گریه شدن، ای بمیرم اینجا فاطمه زهرا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد، گذشت...اما نمیدانم چرا هر وقت از یاس میخوانم کنار یاس قدری روضه عباس میخوانم یه وقت علقمه بوی یاس گرفت... مادر برات بمیره اباالفضل اباالفضل نمی دونم وقتی ابی عبدالله اومد کنار نهر علقمه آی بدن علمدارشو با اون حال مساهده کرد (یازهرا ) نه دستی در بدن داره عباسش ، فرقش شکسته دیگه اونجا دیدن حسین زهرا دست بر کمر گرفته ، فرمود الان دیگه کمرم شکست (داغ برادر نبینی صاحب ناله ) مدینه اباعبدلله پهلوی شکسته مادر دید در کربلاهم فرق شکافته ی برادر این نالتو بلند کن تسلای دل حضرت زهرا وفرزندش ابوالفضل العباس بگو حسین جان.... ای اهل حرم میر علمدار نیامد سقای حسین سید سالار نیامد امشب حرم آل علی آب ندارد رقیه شده بی تاب، علی خواب ندارد روضه_حضرت_عباس_ع کوتاه دفتری کرب و بلا آب و هوای داره دو بار‌گاه باصفایی داره (رفتی ؟؟خدایی دیدی؟؟) روی یکی از این حرم های زیبا نوشته یا حسین عزیز زهرا (دلت رفت کربلا؟) اون یکی با سیم دلت می شه وصل روسر درش نوشته یا اباالفضل (یا اباالفضل)3 امروز گرفتارا بگن یا ابالفضل امروز مریض دارابگن یا ابالفضل مشکل دارابگن یا ابالفضل آخ همه دار و ندارم را بگیرید ولی عباس را از من نگیرید بگو آقا میدونی گرفتارم میدونی مریض دارم میدونی حاجت دارم،میدونی مشکل دارم آبرو دارم یا اباالفضل یا ابالفضل بگو آقا ارمنیا میان در خونت جواب میگیرنُ برمیگردند، آقا غیرمسلمونا صدات می زنند ناامید برنمی‌گردن، بگو آقاجون من گریه کن داداش حسینتم، آقاجان دلت میاد دست خالی برگردم، امیدمو ناامید نکن آقا جان، آقا خودت میدونی دست خالی برگشتن چقدر سخته، آقا امروز امیدمو ناامید برنگردون.... امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد.. آقایی که خجالت کشید... بگو آقا نزار دست خالی برگردم... امان امان2 (بگمو نالشو بزنی؟) دستاشو از بدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدند... آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن... )همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد..... آخ صدا زد ..... برادر... برادر تو دریاب... الهی نبینی داغ برادرتو... (اگه برادر داری الهی داغشو نبینی) آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد... اما دیگه پاهاش قدرت نداره... دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل... سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت.. کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل ( داداش) شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل بودُ امیدم مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات) یوسف زهرا: سلام آخرمجلس روبه قبله صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّهِ  یا خاتَمَ النَّبِیِّین صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِب صَلَّی اللّهُ عَلَیكِ یا فاطِمَةُ الزَّهراءِ یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّ ةَ عَینِ الرَّسوُل صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ اَیُّهَا الشَّهید صَلَّی اللّهُ عَلَ
📋 فاطمه جان ببین، این اشک و شیون و (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فاطمه جان ببین، این اشک و شیون‌و نخون امید من، دعای رفتن و بی‌طاقتن آخه ،حسین و زینبت حسن با اشک بی‌صداش، که می‌کُشه من و بمون، بهار خونه‌ی علی بمون، قرار خونه‌ی علی بمون، دوباره خونه‌ی علی ببینه خنده‌ت و ببین چه زود رسید، شب غم و عزا ببین چه زود گذشت، روزای خوب ما هیچی توو زندگی، نخواستی از علی ولی حالا با خواهشت، می‌سوزه مرتضی چرا، ای مهربون من؟ چرا، حالا تابوت می‌خوای از مرتضی ؟ بیا، یه رحمی کن به حال ما به حال بچه ها اگه می‌خوای بری برو ولی یه نگاه به حسن بنداز و برو... ببین بچه‌م داره پیر میشه پنج شیش ساله‌م موهاش داره سفید میشه خورشید خونه‌م و، شبونه می‌برن تموم هستیم و، روو شونه می‌برن با تو بهار اومد، به خونه‌ی علی دارن بهار خونه‌م و، از خونه می‌برن نرو! امید من بهار من نرو! آرامش و قرار من نرو! بازم بمون کنار من دارو ندار من... غمش آتیش زده، همه وجودم و به کی بگم غمه، یاسه کبودم و بهار خونه‌مه، قرار خونه‌مه آخه چطور کفن کنم، بود و نبودم و پاشو! پناه من توو کوچه‌ها پاشو! افتاده از پا مرتضی پاشو! بدون من میری کجا عزیز مصطفی!
‍ 🍂🍁🔴روضه و توسل سنگین و جانسوز_ویژه فاطمیه_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها استاد حاج منصور ارضی🔴🍁🍂 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ دفن شد زهرا شبانه مرتضی آمد به خانه *خدا رحمت کنه مرحوم رنجی رو ... پیرمردها یادشونه ...* دفن شد زهرا شبانه مرتضی آمد به خانه زینبش در این بهانه کإی پدر ، کو مادر ما؟ مادرِ غم پرور ما زیر گِل خوابیده مادر درد و محنت دیده مادر ✫┄┅═══════════┅┄✫ دیدی که از فراغ تو بی بال و پر شدم *زهرا جانم* بین مدینه فاطمه جان٬ بی سپر شدم دیگر صدای سرفه ی تو بین خانه نیست جانت به لب رسید اگر جان به لب شدم بعد از تو احترام علی را شکسته اند *(باید زخم زبان بخوری،تا بفهمی من چی میخونم ... منم باید بفهمم)* بعد از تو احترام علی را شکسته اند زخمیِ طعنه های سرِ هر گذر شدم *(دیدی آخر علی از پا افتاد ....)* *....«لعنت به درب خانه ، که ازمن تو را گرفت»....* ✫┄┅═══════════┅┄✫ یک لحظه خواب برد دو چشم تر مرا دیدم به خواب باز دوباره پدر شدم گفتن علی چه زندگیش خوب و خرم است با چشم های شور مدینه نظر شدم دست پیمبر آمد و تحویل دادمت من از خجالت پدرت محتضر شدم *آره ... وقتی کسی بالای قبر بدن رو میاره ... یه نفر، دو نفر میرن پائین ، جنازه رو میگیرم از محارم ... حسنین که کودکند ، عقب وایسادن ... اصحاب هم عقب ایستادند ... با اینکه دیگه وزنی نداشت ... روایت میگه مثل خیال شده بود ... آب شده بود ... روی دستش گرفت ... علی مونده چه جوری توی خاک قبر بذاره ... یه وقت دید دستهای پیغمبر نمایان شد ... * *علی جان! بدن زهرامو به من بده ... * ✫┄┅═══════════┅┄✫ *ماها میگیم ... اصلا پیغمبر گِله نمی‌کنه ... زهرا جان! ما داریم روضه میخونم ، شاید بتونیم اینطور بگیم ... پیغمبر فرمود این همان امانتی ست که من به دست تو دادم ... امیر المؤمنین فرمود : آقاجان ، یا رسول الله ... دخترت رو سؤال پیچ کن ... به من که از دردهای نگفت ... اینجا دستهای پیغمبر معلوم شد ... بدن نازنین فاطمه رو قبول کرد و روی خاک گذاشت ... اما کربلا یه جور دیگه شد ... دقت کنید ... چون حضرت توی گودال افتاده ... بدن پاره پاره س ... دیگه جا به جاش نکرد ... آروم حصیر با بوریا رو کشید زیر بدن ، بدن متلاشی نشه ... همون گودال رو کم کم خاک ریخت ... با انگشت سبابه روی خاک نوشت : « هذاٰ قَبرُ حُسَینُ ابنُ عَلي إبنِ أبیطالب ألذي قَتَلوهُ عَطشاٰناٰ ...»* ✫┄┅═══════════┅┄✫ @majmaozakerine
1_773910506.mp3
2.23M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ🏴 ♦️روضه و مرثیه 🏴 🔻شرح حال حضرت زهرا سلام الله علیها در روز آخر و درد دل های امیرالمومنین علی علیه السلام 🔻 سلام الله علیها 🔸موضوع مصیبت 👇 سلام الله علیها ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
kafi03_46353.mp3
2.29M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ 🏴 ♦️روضه و مرثیه 🏴 سلام الله علیها 🔸موضوع مصیبت 👇 سلام الله علیها ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
4_5873197408812271498.mp3
3.37M
خادم اهل بیت 🌺: ‍ فاطمیه ،بانوای ،وااای مادر ،وااای مادر وااای مادر،وااای مادر،واای مادر چقدر خوبه گریه کنی سینه بزنی از دستم رفت مادرم /از دستم رفت مادرم از دستم رفت مادرم /از دستم رفت مادرم زینب داره میگه/از دست رفت مادرم دیدی بی مادر شدم، اسماء دل همه بی تابه اسماء نگو مادرم خوابه اگه که خوابه پس ،چرا نفس نمیکشه دیگه از این به بعد ،رو موهام دست نمیکشه دیگه دلم آروم نداره یکی بره کمک بیاره مادرم از دستم رفت وااای مادر، واااای مادر، (ای وای مادرم)   ای وای چرا صورتش زرده ای وای چرا بدنش سرده چرا یه پارچه ی، سفید کشیده رو تنش نمی دونم آخه چیه این خون رو پیراهنش بگو همین حالا داداشم دیگه برن بگن به بابام مادرم از دستم رفت وااای مادر ،واااای مادر، (ای وای مادرم)   اسماء دل همه بی تابه اسماء نگو مادرم خوابه اگه که خوابه پس چرا نفس نمیکشه دیگه از این به بعد رو موهام دست نمیکشه بابا رسیده دم خونه دیده که پر غم خونه   غریبونه حالا نشسته پیش مادر رو میگه که فاطمه بده جواب حیدر رو می سوزم; از آتیش آهش دیگه میخونم از نگاهش مادرم از دستم رفت وااماه وااماه وااماه وااماه..... میرداماد ╔ ✾ ✾ ✾ ᐸᐸ════════
RozeShahadat-Fatemieh2-1392[02].mp3
7.08M
▪️روضه روز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) 🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 ویژه شهادت حضرت‌ زهرا (س)
پرستویِ مهاجرم، چرا زلانه می‌روی؟ اگر ز لانه میروی، چرا شبانه می‌روی؟   قرارِ من،شَکیبِ من، مهاجرِ غریبِ من فدای غربتت شوم،که مخفیانه می‌روی   حیاتِ جان، امیدِ دل، علی بُود ز تو خِجل که با کبودیِ بدن، زتازیانه می ‌روی   کبوترِ شکسته پر،مرا به همرهت ببر چرا بدونِ جُفتِ خود، ز آشیانه می‌ روی   چهار طفلِ خون جگر، زنند از غمت به سر تو بر زیارتِ پدر، چه عاشقانه می‌روی   اَلا به رُخ نشانه ات،مگر شکسته شانه ات که مویِ زینبین خود، نکرده شانه می‌روی   فتاده بر دلم شرر، که تو در این دلِ سَحَر ز همسرت غریب‌تر، برون زخانه می‌روی 👇👇
بَدَنِ حضرت زهرا سلام الله علیها رو امیرالمؤمنین داره غسل میده،اسماء بِنتِ عُمَیس میگه من از چاه آب می آوردم،رو بَدَنِ حضرت زهرا سلام الله علیها  آب می ریختم،علی بدنِ فاطمه رو غسل میداد،اسماء میگه رفتم دوباره از چاه آب بکشم،دیدن علی صدایِ فریادش بُلَند شده،برگشتم اومدم،دیدم سر به دیوار گذاشته،داره داد میزنه گریه میکنه،اومدم جلو…آقاجانم! مگه خودتون نفرمودید: آروم آروم گریه کنید،همسایه ها صداتون رو نَشنَوَن؟ فرموده باشند:اسماء این روشنایی رو بیار جلو،بیا ببین پهلویِ زهرام شکسته…صورتِ فاطمه کبوده،بازوش رو شکستن…   امیرالمؤمنین دست از غسل دادن کشید،اما من یه غسّال دیگه هم میشناسم،موقع غسل دادن دست از غسل دادن کشید،کجا؟ زهرایِ سه ساله رو تویِ خرابه ی شام داشتن غسل میدادن، یه وقت دیدن،اون زَنِ غساله دست از غسل دادن کشید، گفت: من این بدن رو غسل نمیدم…چرا؟ بی بی جان! همین که لباس های این بچه رو دَر آوردم،خواستم بدنش رو غسل بدم،دیدم همه جایِ بدن این بچه سیاه و کبوده…می ترسم مرضی که این بچه داشته منم بگیرم،من این بدن رو غسل نمیدم…بی بی زینبِ کبری سلام الله علیها فرمود: آی زنِ غساله! بخدا از کربلا تا اینجا اینقدر این بچه رو زدن….ای حسین…*   نَم نَم داره بارون میآد داره برام مهمون میآد خرابه بویِ خون میآد وای وای   داره از راهِ دور میآد تو طبقی از نور میآد از سَفَرِ تنور میآد وای وای   *دیدن این تشت رو گذاشتن جلویِ این بچه،دست بُرد،سر رو از تشت برداشت،نگاه کرد دید خدا سَرِ بُریده ی بابا….سَرِ بُریده رو برداشت،شروع کرد با بابا حرف زدن…*   آروم آروم از طبق بیا كنارم سر رو سَرِت بذارم حرفِ نگفته دارم وای وای   *چیه حَرفِ نگفته ات؟..*   چند شبه بابا یه لقمه نون نخوردم اسم تو كه می بردم  فقط كتك می خوردم وای وای   *بابا! هر وقت صدات زدم کتکم زدن،بابا! هر وقت صدات زدم،تو صورتم سیلی زدن…بابا! هر وقت گریه کردم بهم تازیانه زدن…بابا!..*   نبودی و  اسیر شدم بسته به یك زنجیر شدم یه شبِ پیرِ پیر شدم وای وای   یكی زد و همه ام زدند لگدِ مُحكمم  زدند   *حالا هر کجا صدایِ منو می شنوی صدات رو بلند کن…یاحسین…*