eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.3هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
363 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت وتبلیغات 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
آمدم آب به خیمه برسانم که نشد  چقدَر غصه و غم خوردم از این غم که نشد!  تیرِ نامرد اگر یاور مشکم می‌شد ...  می‌شد این آب شود چشمه‌ی زمزم که نشد  حیف شد، چیز زیادی به حرم راه نبود  سعی کردم بدنم را بکشانم که نشد  سعی کردم که نیفتم ز روی اسب ولی  ضربه آنقدر شتابان زد و محکم که نشد  بگو از من به رقیه که حلالم بکند  آمدم آب به خیمه برسانم که نشد    *شاعر: داود رحیمی    تو جمع خود ماها هم همینجوریه؛ بعضیا بین ماها هستن که بقیه یه حساب دیگه روشون وا میکنن. مثلا میگن کار رو به فلانی بسپر؛ دیگه خیالت راحت باشه، تا تهش رو انجام میده. بچه‌ها هم همچین که مشک رو آوردن دادن به عباس، گفتن برید، دیگه بخوابید، عباس با آب برمیگرده... همین طور که زمین افتاده بود، گفت حسین جان میشه بی‌ادبی کنم؟ _ چیه عزیز دلم، داداشم، چی میخوای؟! _ تا حالا یاد داری ازت چیزی خواسته باشم؟ _ نه عباسم _ ولی حالا ازت یه خواهش دارم. _چیه عزیز دلم؟! _داداش یه قولی بهم بده. _هرچی بگی رو چشام میذارم. _حسین جان بدنم‌و از اینجا تکون نده. من نمیتونم تو چشمای بچه‌ها نگاه کنم....   ردِ خونِ دست ساقی هنوزم رو لب مشکه گریه‌های مشکِ پاره شبیه بارونِ اشکه شونه‌ی زخمیِ نخلی شده تکیه‌گاه سقا سوی خیمه‌ی ربابِ آخرین نگاه سقا جای بوسه‌ی علی رو همه‌ی تیرا شمردن آبروی پهلوونو کنار علقمه بردن   حسین داره برمیگرده، اما چه جوری؟! پیاده؛ سوار اسبم نیست. افسار اسب و گرفته. دولا دولا داره میاد؛ صدای بچه‌ها بلند شد:  " اَینَ عَمِّیَ العباس " یهو دیدن حسین بغضش ترکید. خیمه‌ی عباس و عمودش رو کشید. این خیمه نشست؛ بچه‌ها برید آماده‌ی اسیری بشید... حسین...
📋تا دیدم که افتادی رو زمین با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا دیدم که افتادی رو زمین منم از کمر خم شدم ببین پاشو خواهرِ تو داره از این غصه میمیره پاشو ای علمدار لشکرم شده خیره دشمن سوی حرم ببین که از این دوری دخترم بهونه گیره میگه عمو بیا، جونم به لب رسید در انتظارته، داره به تو امید اما نمیدونه، زخمیه پیگرت ای وای اگه بیاد، آخر بالا سرت میبوسم حالا چشم تارِ تو نگو که همین‌جاست مزارِ تو چطوری برم از کنار تو برادر من پاشو ذکر حیدر رو دَم بگیر پاشو روی دوشت عَلم بگیر پاشو راه بسوی حرم بگیر ای یاور من باور نمیکنم، دستت جدا شده با ضربه‌ی عمود، فرقت دوتا شده بعد تو دشمنم، تا خیمه‌ها میاد نقشه داره برا، اهل حرم زیاد سه‌شعبه زدن بی‌هوا به تو زدن تیر به مَشک پُر آب تو با نیزه زدن دشمنا به تو رحمی ندارن با کینه به سمتِ تو اومدن نخواستن یه ذره اَمون بدن چه زخمای به پیکرت زدن چه بی‌شمارن خونا رو از سر و، روی تو میبرن من میدونم اومد، پیش تو مادرم گفته برای تو، از سیلی خوردنش گفته که حیدر و، دست بسته بردنش شاعر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ابالفضل من علمدار من غمت زد آتیشم حالا تا حرم چه جوری برم مگه آروم میشم مگه راحته گفتنش علمدار من روی خاکه تنش مگه راحته گفتنش که خون میزنه موج روی دامنش ای وای علم یه طرف دست برادرم یه طرف اشکای خواهرم یه طرف غمی که میگذرم یه طرف ای وای دلم یه طرف تنهایی حرم یه طرف بی تو برم نرم یه طرف تو رو نمیبرم یه طرف ای وای عزیز برادرم ای وای عزیز برادرم تو بی دستی و منم نیمه جون من از دستت دادم چشاتو نبند کنارم بمون به خواهش افتادم میدونم دم آخری که تو از منم دیگه تشنه تری میدونم دم آخری به یاد لب تشنه ی اصغری ای وای عطش یه طرف رقیه کرده غش یه طرف شرمنده ام ازش یه طرف غم رباب همش یه طرف ای وای دلم یه طرف تنهایی حرم یه طرف بی تو برم نرم یه طرف تو رو نمیبرم یه طرف ای وای عزیز برادرم ای وای عزیز برادرم چی اومد سرت تا دیدم تو رو خدایی مردم من ببین اشکمو زن و بچه مو کجا آوردم من به کی خیمه رو می سپری نذار کم شه از خیمه ها چادری به کی خیمه رو میسپری تو که غصه زینب و میخوری ای وای غمت یه طرف اینجوری دیدمت یه طرف رو خاک پرچمت یه طرف صورت درهمت یه طرف ای وای اینا یه طرف حرمله بی حیا یه طرف چشم حرومیا یه طرف غم تشت طلا یه طرف ای وای عزیز برادرم ای وای عزیز برادرم
📋علمدارم بمون سپهدارم بمون با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علمدارم بمون، سپهدارم بمون درتاب و در تبم، ابالفضل زمین خوردم پاشو، کم آوردم پاشو کفیل زینبم، ابالفضل کم آورده، پیشت مردی علمدارم، وفاکردی فقط میخوام، که برگردی گلامون، آبرو میخوان نمیخوان آب، عمو میخوان نمیخوان مشک، سبو میخوان تا از دستات، عَلَم افتاد توو خیمه خواهرم افتاد چه ترسی توو، حرم افتاد میخونه روضه گوشواره داره میلرزه گهواره منو راحت نمیذاره غمت، چیشده پرچمت "عباس باوفا، سقای کربلا" ای قمرِ علی، یادآورِ علی ای هاشمی نَسَب، ابالفضل فقط یه طور داداش، تکون بخور یواش لشگر میره عقب، ابالفضل ببین دارن کجا میرن سراغ از خیمه میگیرن مگه از جونشون سیرن پاشو غوغای تو میشم خودم‌ دستای تو میشم قد و بالای تو میشم دلم داره گله پاشو جلوی حرمله پاشو ببین شد ولوله پاشو میاد از خیمه‌ها فریاد جواب زجر و باید داد رقیه از نفس افتاد نرو ، قسم میدم ‌تو رو "عباس باوفا، سقای کربلا" ای خواهش حرم، آرامش حرم امیدِ خواهرم، ابالفضل دارم سوال ازت، بهم بگو فقط اینجا بود مادرم، ابالفضل شنیدی مس چه آهی داشت نوای قتلگاهی داشت زیرِ چشماش سیاهی داشت شده بازوت مثل بازوش یه روز که رد شدن از روش جای در موند روی پهلوش بابا حیدر تنش میسوخت جلو چشماش زنش میسوخت یه زن که دامنش میسوخت یه زخمی که نمک میخورد جلو مردش کتک میخورد همینطور داشت تَرَک میخورد جلو چشماش کتک میخورد *شاعر
📋جولان میده توی میدون داره فرمان میده با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جولان میده توی میدون داره فرمان میده پسر ابوتراب با شمشیرش دوباره به غائله پایان میده قدم میزنه توی میدون داره علم میزنه لشکر دشمن رو بهم میزنه سرنوشت جنگو رقم میزنه یل حیدر نسب، افتخار عرب، ای خدای ادب جان قمر رو زمین، یل اُم البنین، تویی شور آفرین جان " یاابالفضل یاابالفضل " @majmaozakerine پرچم داره توی دستاش عَلم و محکم داره میمنه تا میسره تو دستاشه میون معرکه ها سردمداره چقدر محشره وقت جنگش میگن خود حیدره یه سر و گردن از حریفش سره به تمام معنا یه جنگ آوره شیر نام آوره، یه تنه لشکره، از همه برتره جان امیر صف شکن، فاتح تن به تن، که شده عشق من جان " یاابالفضل یاابالفضل " عنوان داره خون حیدر تو رگاش جریان داره وقتی کشتی نجات حسین باشه میشه گفت عباس هم سکان داره چه باهیبته مثل باباش حیدر قَدَر قدرته ضربه ی شمشیرش چه پُر سرعته چی بگم در وصفش ته جرأته دست مشکل گشا، ساقی کربلا، به همه مقتدا جان بی‌حد و بی‌عدد، ذکرمه تا لحد، ابوفاضل مدد جان " یاابالفضل یاابالفضل " *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3736895614 1.mp3
6.77M
خادم اهل بیت 🌺: •°🌱 دل دیوونه ای که توی سینمه ، داره رسوای زمونم می کنه 😭😭 تنظیم استودیویی دلتنگی، محمد فصولی الکربلایی و محمد حسین دامنی🎙
4_5798567739249396996.mp3
5.98M
ای شوق بی کرانۀ شب های جمعه ام  تنهاترین بهانۀ شب های جمعه ام  از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم  گرم است آشیانۀ شب های جمعه ام  هر هفته التماس تو را دارم از خدا  با نالۀ شبانۀ شب های جمعه ام  سنگینی گناه مرا می کشد به دوش  دریای عفو شانۀ شب های جمعه ام  عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان  نجوای عاشقانۀ شب های جمعه ام  در کربلا؟ مدینه؟ کجا گریه می کنی  آقای بی نشانۀ شب های جمعه ام  انگار بی مقدمه کرب و بلاییم  وقتی گدای خانۀ شب های جمعه ام  از سفرۀ حسین بلندم نکن که من  محتاج آب و دانۀ شب های جمعه ام ای شوق بی کرانه ی شب های جمعه ها  تنهاترین بهانه ی شب های جمعه ها  از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم  گرم است آشیانه ی شبهای جمعه ها  شب جمعه وقتی که از حرم بوی سیب میاد  تو صفای سینه زنها صدای حبیب میاد  شب جمعه ها پای روضه ها یه غریب میاد  میخونه با دل مضطر میزنه به سینه و سر  الهی برات بمیرم یا حسین غریب مادر  حسین حسین حسین ......  یه خیابونه که به خون نشونده چشامونو  یه خیابونی که دیوونه کرده دلامونو  یعنی میشه باز ببینم من این خیابونو  به خدا بهشت قلبم خود @majmaozakerine
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
به سینه هر که تمنای کربلا دارد همیشه در دل خود روضه ای به پا دارد کسی که عشق تو دارد دگر چه کم دارد؟ بدون عشق تو عالم کجا بها دارد؟ به غیر تو که کَرَم می چکد ز انگشتت کجا پادشهی این همه گدا دارد؟ تو همچو من سر کویت هزارها داری ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد بزن به تیغ و بسوزان دست بادم ده بیا که این دل عاشق سر بلا دارد اگر چه پا نزدم صحن کربلای تو را دلش خوش است حضوری به روضه ها دارد به عرض یار رسانید ای سبک روحان میان قافله جایی برای ما دارد؟ چو می رسد دلم از گردش زمانه به تنگ دعا و عرض سلامی به کربلا دارد همه ز لطف حسین است آبرو داریم گدا هر آنچه که دارد ز پادشاه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم روز ☀️ امروز : شمسی:جمعه 27 خرداد ۱۴۰۱ میلادی: - -Friday-june 17 - 2022 قمری : الجمعه 17 ذی القعده 1443 🌸 جمعه متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام 💠 اذکار روز جمعه : - اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ (100 مرتبه) - یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه) - یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن 💔 یا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ 💔 🤲 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲 🌸 🇮🇷
آقاجان✨ ذاکرشده ام تاکه کام بردارم ازقلب مبـارک تو غم بردارم آقا توبرای من دعاکن که فقط در راه رضـای تـو قدم بردارم.✨ كـاش درصدرخبـرهاى جهان گفتـه شود "عاقبت جمعه شدو حضرت مهدى آمد" 🌟زبانحال امام زمان علیه السلام😔 خانه ی تک تک تان را زده ام درب،ولی اثراز یاری ما در دلتان نیست که نیست انتظارم ز شما بیشتر است از دگران یک دعای فرجی برلبتان نیست که نیست اگر هم هست فقط لقلقه ای باشد و لیک گریه برغربت ما در شبتان نیست که نیست به کجا روی ز سویم بکشیدید افسوس یک نفر مرد عمل در صفتان نیست که نیست تا دعایی ز برایم نکنید از ته قلب صبح امید وظهور در کفتان نیست که نیست 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
. مهدی امید مایی منتظرم بیایی ذکرم شده شب وروز یابن الحسن کجائی یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی در رنج و در ملالم منتظر وصالم از لطف وجودورحمت نظر نما به حالم یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی ای نور چشم زهرا مولا در انتظارم درلحظه لحظه عمرم بهر تو بیقرارم یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی تنهاو زارو خسته بایک دل شکسته سائل درگه تو منتظرت نشسته یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی آقا مرا صدا کن ازرنج و غم رهاکن ای مهربان عالم برای من دعا کن یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی تنها تویی حبیبم به درد من طبیبم خدا گواهه مهدی بدون تو غریبم یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی ماه محرم آمد تنگه دلم برایت ای نورچشم حیدر کرده دلم هوایت یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی از بس که با صفایی تنها امید مایی شب عزا و ماتم منتظرم بیایی یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی تو شمس عالمینی بر همه نور عینی تالحظه ی ظهورت گریه کن حسینی حسین حسین حسین جان(۲) هستم به تاب ودرتب جانم رسیده برلب افتاده ام به یاد غم حسین و زینب حسین حسین حسین جان ای نور چشم زهرا در شور و در نوایم امشب دوباره مهدی به یاد کربلایم حسین حسین حسین جان امشب دوباره یاد علی اکبرم من همچون حسین بیاد صد پاره پیکرم من حسین حسین حسین جان یابن الحسن بیاد علی اصغرم من یاد رباب و طفل بریده حنجرم من حسین حسین حسین جان یابن الحسن دوباره غربت نمودم احساس افتاده ام به یاد چشم و دو دست عباس حسین حسین حسین جان یابن الحسن بیاد وداع آخرم من رفتن بسوی میدان گریه ی خواهرم من حسین حسین حسین جان یابن الحسن زجدت حرمت دریده دشمن دویده سوی مقتل سرش بریده دشمن حسین حسین حسین جان بعداز شهادت او آتش زدند به خیمه به پیش چشم زینب سرش زدندبه نیزه حسین حسین حسین جان دشمن به کودکانش با تازیانه میزد به پیش چشم زینب چه ظالمانه میزد حسین حسین حسین جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهاران طی شد و یارم کجایی تو ای یارِ وفادارم کجایی کجایی لاله ی دامانِ نرگس نسیمِ عطرِ گلزارم کجایی تو را می خواهم ای گل در کنارم دلی خون از زمان دارم کجایی نَمی باران بزن بر انتظارم که بی تو اشکِ خون بارم کجایی بیا ای رازِ شور انگیزِ هستی کلیدِ مشکلِ کارم کجایی من و جمعه من و بوی فراقت طبیبِ جانِ بیمارم کجایی شبِ بی حاصلِ ما را سحر کن طلوعِ فجرِ دیدارم کجایی نسیمِ صبح از بوی تنِ توست سحرها کرده بیدارم کجایی تو مثلِ عطرِ باران دلربایی نشاطِ رنگِ رخسارم کجایی بیا از چشمِ تو حاجت بگیرم چنان از درد سرشارم کجایی تویی حاتم منِ مسکین به پایت اسیرِ کوچه بازارم کجایی مرا آهِ فراقِ سینه سوزت_ ز عالم کرده بیزارم کجایی شرارِ خون نشسته در دلِ من ببین این اشکِ تکرارم کجایی من هر شب در دلِ تنگم به یادت_ نهالِ عشق می کارم کجایی بیا آرامِ جانِ بی قرارم به هجرِ تو گرفتارم کجایی میانِ صحن‌ها و هر رواقی_ به دنبالِ رُخِ یارم کجایی همی ترسم بمیرم از جدایی نبینم روی دلدارم کجایی؟!