هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
⬛️باز محرم رسید
◼️ماه عزای حسین
◾️ سینهی ما میشود
▪️ ▪️کرب و بلای حسین
▪️ ▪️کاش که ترکم شود
◾️غفلت و جرم و گناه
◼️ تا که بگیرم صفا
⬛️من ز صفای حسین
🏴محرم حسینی تسلیت باد🏴
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شب_دوم_ورود_به_کربلا
بوی حزن و غصه و اَندوه و آه
میرسد از کاروانی ،بین راه
میدهد پیغام ،هر زنگِ جَرَس
میشود این قافله ،بی یار و کس
پُر شده این همهمه در عالمین
میرود تا قتلگاهِ خود، حسین
لشگرِ خون خدا در راه بود
عالَمی مبهوتِ ثارُالله بود
ای فدای غربتِ این کاروان
همرهِ او کودک و پیر و جوان
خواهری با عزت و با احترام
در اَمان از اهل کوفه ، اهل شام
شیر مردانِ جوان، با اقتدار
گِردِ بانوی حرم پروانه وار
نازدانه دختری، بس خنده رو
گاه در آغوش بابا ، گه عمو
بانویی پیوسته در راز و نیاز
در بغل شش ماهه اَش در خوابِ ناز
میرود منزل به منزل قافله
با صَلابت ،با صفا ، با حوصله
هست پیشاپیشِ این صید و کمند
پرچمِ ماه بنی هاشم بلند
آه از آن روزی که پرچم را زدند
مَشک و دست و چشمِ عالم را زدند
آه از آن روزی که گُرزِ آهنین
کرد ماهِ خیمه را نقش زمین
بعد از این آقا،در آن صحرای غم
خودبخود پاشید این لشگر ز هم
چونکه شد کارِ علمدارش تمام
تا کمر خم شد قدِ سَروِ امام
ساعتی نگذشت،ناگه یک سپاه
ریختند از هر طرف در قتلگاه
شاهِ دین افتاد زیر دست و پا
ناطق قرآن ،شکارِ اَشقیا
«شمر روی سینه اش بنشسته بود
استخوانهایش همه بشکسته بود»
ماند،ماهِ فاطمه ،در آن غبار
زیرِ سُمِ اسبهای بی شمار
راهِ مقتل شد بپای نیزه طیِ
شد سرِ سالارِ زینب روی نیِ
وای ، غارت شد ز تن، پیراهنش
خواهرش، رَختِ اسیری بر تنش
محمود ژولیده
4_5976742653637692136.opus
211.9K
ورود به کربلای معلی زبانحال امام حسین علیهالسلام با خواهر
(من اومدم دوا بشه ،دردم )
زینب بورا قان جوش ایدن ، یردی
جَدّیم اوزی منه خبر ، ویردی
بیر گونده گورسَن مین غم و ، دردی
داریخما زینب
باشدان باشا محنتدی بو ، وادی
بوردا غم و درده دونَر ، شادی
کرب و بلا دی بو یرین ، آدی
داریخما زینب
آغلاما زینب آغلاما بَسدی ۳
آغلاما بَسدی
لیلا ایدر اکبر تِلین ، شانه
بوردا باتار جسمی قیزیل ، قانه
بولمم یخیلماقین دیوم ، یا نه
اوزون گورَرسَن
آغلار قالار اصغر گوزی ، زینب
رایج اولار دیلده سوزی ، زینب
اوچ پَر اوخون قالسین سوزی ، زینب
اوزون گورَرسَن
مندن باجی رُخصت آلار ، قاسم
امّا منی درده سالار ، قاسم
آتلار اَیاقیندا قالار ، قاسم
امان او گوندن
آیری دوشَر سَرلشکریم ، مَندن
ساق صولی توپراقه دوشَر ، تَندن
بِلیم سینار زینب بیله ، غَمدن
امان او گوندن
دوشنده من چوخور یره ، باری
زینب اوگون چوخ اِیْلمه ، زاری
قاچاندا سن مَقتلیمه ، ساری
دوزنمَرم من
قاچاندا سن بو گُلشنه ، خاطر
گَرَک دورام یرده سنه ، خاطر
یالوارما سَن شمره منه ، خاطر
دوزنمَرم من
غارتدن آه و اَلامان ، زینب
قیزلار چوله قاچان زمان ، زینب
خارِ مُغیلاندان اَمان ، زینب
ایشون چَتیندی
قول قولا باغلالا سیزی ، دشمن
آیری سالالا جَبریله ، مندن
قیزلارین انتظاری وار ، سَندن
ایشون چَتیندی
بوردا گَلر قانلار باجی ، جوشه
مزاریمی قوراللا شش ، گوشه
زائرلریم بوردان آلار ، توشه
غم یِمه زینب
غم یمه بیکَس قالاجاق ، زینب
قانیمی اوغلوم آلاجاق ، زینب
عالَمه لرزه سالاجاق ، زینب
غم یِمه زینب
#ورود_به_کربلا
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیه آیت الله فاطمی نیا(ره) برای آغاز ماه محرم
🔹مرحوم آیتالله سید عبدالله فاطمینیا استاد اخلاق در آستانه آغاز ماه محرم و عزاداریهای سیدالشهدا(ع) توصیههایی پیرامون اقامه عزا در این ماه داشتند.
🔹ایشان میگفت: خالصانه در مجالس عزاداری شرکت کنید. طوری باشید که غیر از امام حسین(ع) چیزی نبینید.
🔹همچنین میفرمود: با پاکی ظاهر و باطن به این مجالس مشرف شوید؛ همانطور که با وضو و طهارت در این جلسات شرکت میکنیم، به وسیله استغفار، طهارت باطنی هم کسب کنیم.
🔹آیتالله فاطمینیا توصیه میکرد: قبل از ورود به مراسم عزای ابی عبدالله علیه السلام بگوییم: خدایا اگر در وجود من مانعی از کسب فیض ابی عبدالله علیه السلام هست، آن را برطرف بفرما.
🔹ایشان همچنین در خصوص اهمیت عزاداری در این ماه میفرمود: دهه محرم، دهه تحول است. جناب حرّ یک شخص است اما حرّ شدن یک جریان است. در این دهه باید متحول شویم.
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5992174939283657909.mp3
1.83M
واحد شب دوم
نزن خیمه/تو این صحرا
پر از درده/چرا اینجا
بیا برگرد/جون زهرا
باشم هرجا/پیشت حال من خوبه
ولی اینجا/دلم بدجور آشوبه
علمدارت/داره خیمه می کوبه
منو می کشه غربت لشکرت
نزن خیمه برگرد جون خواهرت
تن صحرا/پر از ریگه
داره چشمات/به من میگه
میشم از تو/جدا دیگه
تو این لشکر/یکی نیست با تو باشه
نمی ترسی/بی تو خیمه تنها شه؟
می ترسم که/رو این خاک گلوت واشه
زدن خیمه نامردا دور و برت
همه نقشه دارن برای
کیه اونکه/کمون داره
تیرش انگار/جنون داره
که اصغر رو/نشون داره
بریم داداش/اینا حرفشون جنگه
به جای گل/توی دستاشون سنگه
می گی مقتل/یه گواله که تنگه
می ریزه یه لشکر یوهو رو سرت
می بوسم رگاتو جای مادرت
#شاعر؛مهدی رحماندوست
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
مجتبی خرسندی:
بسم الله الرحمن الرحیم
غزال شب اول محرمالحرام؛
مسلم دلاور بود
مثل عمویش تیغ میچرخاند و صفدر بود
وقتی رجز میخواند
از پهلوانها یک سر و گردن فراتر بود
اصلونسب یعنی
او هم برادرزاده، هم داماد حیدر بود
در خطبهخواندن هم
با تیغ برّان زبان مثل پیمبر بود
پایان هر بیعت
در شهر کوفه ماجرای پشتوخنجر بود
ای بیوفا کوفه!
ای کاش از اول نمیگفتم بیا کوفه!
ویران شود ایکاش
یا که ببلعد مردمان خویش را کوفه
با خانواده نه!
مولای من حتی خودت تنها نیا کوفه
خوش نیست پایانش
وقتیکه عهدش را شکست از ابتدا کوفه
خیری در اینجا نیست
میبارد از دیوار و درهایش بلا کوفه
آواره شد مسلم
در کوفه بین چارهها بیچاره شد مسلم
یاد حسین افتاد
وقتی که بند از بند جانش پاره شد مسلم
از نسل پاکان بود
اما اسیر لشکری مِیخواره شد مسلم
غربت همین بس که
دلخوش به عهد کوفی بدکاره شد مسلم
در آخرین لحظه
مرثیهخوان کودک و گهواره شد مسلم
از روی بام افتاد
در پیش چشم پستها، عالیمقام افتاد
صدها حکایت داشت
خونی که از لبهای او در چشم جام افتاد
گفتند باخنده
زنهای کوفه عاقبت پیک امام افتاد
میدید ازآن بالا
آتش به جان چادر اهل خیام افتاد...
میدید ازآنجا که
زینب مسیرش با چهوضعی سمت شام افتاد
شعر از؛ گروه ادبی "یاقوت سرخ"
انجمن شعر آیینی شهرستان بروجرد
اللهم عجّل لولیک الفرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
غزال شب دوم محرمالحرام؛
با نام کربلا
مستی شروع میشود از جام کربلا
حیّ علیالحرم
پیچیده در حسینیه پیغام کربلا
پیراهن حسین
در اهتزاز آمده بر بام کربلا
مُحرم شدند تا
بر تن کنند جامهی احرام کربلا
زینب به گریه گفت؛
ختم بهخیر باد سرانجام کربلا
طوفان نهفته است...
در این مسیر ظاهراً آرام کربلا
خیمه بنا کنید
یکروضه در حسینیهی دل بهپا کنید
ای اهلبیت من
حالا عمل به وعدهی "قالو بلی" کنید
اینجا بهشت ماست
خود را به آستان خدا پاگشا کنید
با صبر بر بلا
از خود خدای عزّوجل را رضا کنید
بر قد و قامت
عباس و قاسم و علیاکبر دعا کنید
هرکس شهید شد
بر جسم او بهجای کفن بوریا کنید...
نوحوا علیالحسین
تنها دلیل گریهی ما از ازل حسین
مردن سعادت است
وقتی که مرگ را بکند چون عسل حسین
نام تو ذکر ماست
از وقت شیر خوردنمان تا اجل حسین
با گریه کردنم
مانند حر گرفته مرا در بغل حسین
در بین مشکلات
بوده همیشه و همهجا راهحل حسین
الشِّمرُ جالِسٌ...
زینب صداش میزند از روی تل؛ حسین...
زانو رکاب شد
تا پردهدار اهلحرم آفتاب شد
لشکر اضافه کرد
پس رفتهرفته خانهی هستی خراب شد
نُه روز بعد از آن
با خون سر محاسن آقا خضاب شد
نُه روز بعد از آن
سقا کنار علقمه از غصّه آب شد
نُه روز بعد از آن
تازه شروع روضهی "بسکنرباب" شد
نُه روز بعد از آن
دست مخدرات حرم در طناب شد...
شعر از؛ گروه ادبی "یاقوت سرخ"
انجمن شعر آیینی شهرستان بروجرد
اللهم عجّل لولیک الفرج
Shab02Moharram1400[01](1).mp3
15.81M
|⇦•#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۱۴۰۰به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۱۴۰۰به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چشاشو بسته رو ذوالجناح بین راه
بلند شد از خواب، میخونه إنا لله
میگه دیدم تو دشت سرخی
مرگ از راه اومده استقبال
راه معراجم و میدیدم میون گودال
خدا میخواد بریزه خونم آخر
با خنجری بریده شه این حنجر، خدای خوبم
هرچی که اون اراده کرده خوبه
که خیر من توو خواستهی محبوبه،خدای خوبم
«حسین حسین حسین حسین آقاجان»
اعوذ بالله از غربت این صحرا
*آخه وقتی رسید کربلا، پرسید اسم این سرزمین چیه؟ آقا به اینجا غاضریه میگن.
اسم دیگه م داره یا نه؟! به اینجا نینوا میگن...
اسم دیگه چیه؟ آقا به اینجا میگن:کربلا...
یه وقت صدا زد: "اللهم انی اعوذ بک من الکرب والبلاء..."
"اِنزِلوا..."پیاده بشید...
هاهُنا وَاللهِ مَحَطُ رِحالِنا..."
اینجا بار به زمین بگذارید...
وَ مُناخُ رِکابِنا...
و مَسفَکُ دِمائِنا...
اینجا خون ما رو به زمین می ریزند...
وَ مَذبحُ اطفالِنا...
اینجا سر از بدن شیرخواره ها جدا می کنند...*
اعوذ بالله از غربت این صحرا
پناه بر قرآن از گریههای بابا
تا برداشت مشتی از خاکش رو
گف وعدهگاهِ ما همین جاس
گفت ده روزِ دیگه روی نیزه
سرِ ما بالاس...
عمو برا عمه رکاب می گیره
ولی شده عمّه به چشماش خیره
*آخه مثل فردایی عباس اومد برای زینب رکاب بگیره...علی اکبر آمد...قاسم آمد...زینب با احترام پیاده بشه ولی یه دلهره ای زینب رو اذیت می کنه...
یادش آمد اون روزی که از مدینه بیرون آمد؛وقتی مردم مدینه جمع شده بودند؛عباس از دهلیز خانه بیرون آمد؛شمشیر رو از نیام بیرون کشید؛صدا زد:
"یا ایهاالناس! غُضّوا ابصارَکم! "
آی مردم! چشماتون رو ببندید...زینب میخواد سوار ناقه بشه...
خدا رحمت کنه...حاج آقامجتبی می فرمود:مردایی که دو طرف کوچه ایستاده بودند؛برگشتند سمت دیوار و سرها رو پایین انداختند...
علیامخدره سوار ناقه بشه...
فردا هم با احترام پیاده شد اما بمیرم عصر روز یازدهم..."
اعوذ بالله از غربت این صحرا
پناه بر قرآن از گریههای بابا
تا برداشت مشتی از خاکش رو
گف وعدهگاهِ ما همین جاس
گفت ده روزِ دیگه روی نیزه
سرِ ما بالاس...
عمو برا عمه رکاب می گیره
ولی شده عمّه به چشماش خیره
امون ای دنیا...
رباب علی رو دست بابا میده
طفلی توو این شلوغیا ترسیده
امون ای دنیا...
«حسین حسین حسین حسین آقاجان»
*حالا گذشت...روز دوم محرم رسید روز عاشورا...میخواد بره میدان...دخترش آمد باهاش حرف بزنه...*
بیا برگردیم سمت مدینه بابا
*دیروز چی گفتیم؟
مسلم گفت: برگرد...
فِداکَ بابی و امی...
پدر و مادرم به فدات؛ برگرد...*
بیا برگردیم سمت مدینه بابا
بیا برگردیم جون سکینه بابا
*کجا گفت؟!
چطور گفت؟!
ان الحسین علیه السلام لما نظر الی اِثنین
وَ سبعینَ رَجُلاََ مِن اهلبیته صَرعی..."
وقتی دید ۷۲نفر روی خاک صحرا ایستادند..
"التفت إلى الخيمة..."
اومد کنار خیمه...
" وَ نادى: يا سُكَينة يا فاطمة يا زينب يا أمَّ كلثوم عليكن مني السلام....
خداحافظ...
فنادته سكينة: يا أبه استسلمت للموت؟
آیا تسلیم مرگ شدی؟
چه جوابی داد؟
"فقال: كيف لا يستسلم للموت من لا ناصر له و لا معين...."
کسی که یار و یاوری نداره چه کنه؟!
یه حرفی زد دل آقا رو سوزوند...
فقالت: يا أبه ردنا إلى حرم جدنا.
ما رو برگردون مدینه...
صدا زد:
" هيهات لو ترك القطا لنام..."
اگر مرغ قطا رو به حال خودش میگذاشتند از خوشی می خوابید...
" فَتَصارَخنَ النِّساء ..."
زن ها شروع کردن ناله زدن...
"فَسَكَُتهُنَّ الحسين عليه السلام...."
حسین زن ها رو ساکت کرد...*
بیا برگردیم سمت مدینه بابا
بیا برگردیم جون سکینه بابا
من دوس دارم توو خونه بازم
دور هم جمعمون جمع باشه
اما این صحرا جمع مارو
از هم میپاشه...
هر چی گلِ تو باغمون پرپر شه...
حتی علیِ اصغرم بی سر شه...
بمیرم واسش...
دست عمو میافته روی خاکا
میشه علیِّ اکبر إربا إربا
بمیرم واسش
«حسین حسین حسین حسین آقاجان»
شاعر: سید مهدی سرخان
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین