هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
سبک:زمینه سوزناک آقا قاسم بن الحسن(علیه سلام)
متن:داغ علی اکبرم...
مداح:حاج #سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_ششم_محرم
داغ علی اکبرم، تو قلب من تازه شد
غرق به خون دیدمت، داغ حسن تازه شد
قاسمم...
دیدم تورو دوره کردن و، از مرکب انداختن
دیدن زره نداری، به پیکرت تاختن
کبوتر مهاجرم، امانت برادرم
یه کم دیگه دووم بیار، پاشو با هم بریم حرم
ای شاخه شمشادم، شیر بنیهاشم
به حال من رحمی، یابن الحسن قاسم
یابن الحسن قاسم
رفتی که جنگیدنو، نشون میدون بدی
کی فکر میکرد اینجوری، رو دست من جون بدی
قاسمم...
وقتی تنت پاره پاره شد، هنوز نفس داشتی
اشکای داغ منو، به خونت آغشتی
یهجور منو صدا زدی
یهجوری دستوپا زدی
آتیش به سینهٔ منو
به قلب خیمهها زدی
افتادی و عالم، یاد حسن افتاد
نقش هزاران هلال، رو این بدن افتاد
ای شاخه شمشادم، شیر بنیهاشم
به حال من رحمی، یابن الحسن قاسم
یابن الحسن قاسم
#شب_ششم_محرم
#کربلایی_سید_مجید_بنی_فاطمه
#زمینه
#مرگ_بر_آمریکا
#انتقام_سخت
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
1_1659235450.mp3
3.83M
نوحه شب ششم محرم
حضرت قاسم
مجید بنی فاطمه
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#شب_اول_محرم
#_حضرت_مسلم_علیه_السلام
سلام حضرتِ بی خانمانِ من برگرد
غریبِ قافلهی بی نشان من برگرد
سلام از لب من که پیام تو بودم
فقط به جرم همینکه سلام تو بودم
سلام آنکه همین کوفه بر زمینش زد
فقط به خاطر تو سنگ بر جبینش زد
صدا زدند سلام حسین را کشتیم
پسر عموی امام حسین را کشتیم
سلام از بدنی که پُر از ستاره شده
سلام از تن مسلم که پاره پاره شده
سلام از لبِ پا خوردهام فدای سرت
سلام از تنِ تا خوردهام فدای سرت
سلام از جگری که جراحتش تازه است
سلام از بدنی که میانِ دروازه است
از این تَنی که نه سر دارد و نه سامانی
مگر که خاک شوم دست نامسلمانی
کسی که نیست میا که سلام رفته حسین
سرِ من و سرِ هانی به شام رفته حسین
مرا ببخش ولی شرح غم شنیدنی است
مرا ببخش ولی مقتلم شنیدنی است
سلام آنکه گرفتار درد غربت شد
کسی که کشتهی هجده هزار بیعت شد
کسی که نامهی یکصد هزار تن را دید
بجای آنهمه یاری پیر زن را دید
جماعت آمدم و خواندهام فُرادا را
کسی نبود بخوانم نماز عشاء را
دو کودکم دو گرسنه دو تشنهی معصوم
سپردهام به شُرِیح السلام یا مظلوم
کسی نبود به ما بین خانه جا بدهد
کسی نبود به دستم کمی غذا بدهد
هرآنچه بر سر ابنِ مُسَهَّر آوردند
سرِ من و سر هانیِ بی سر آوردند
کشان کشان نوک قلابها تنم بردند
چه زود کوچهی قصابها تنم بردند
حرام زادهای از پا کشید بندم کرد
به زور با سر قنارهای بلندم کرد
سلام از جگری که جراحتش تازه است
سلام از بدنی که میان دروازه است
چه غم که دشنهی قلاب میخورد بدنم
تمام روز فقط تاب میخورد بدنم
به زیر آتش این آفتاب میسوزم
برای دربه دریِ رُباب میسوزم
سرِ سلامت اگر رفته است سرم آقا
فدای دخترکانت دو دخترم آقا
خدا کند که مرا نور دیده نشناسد
اگر رسید پدر را حمیده نشناسد
به یاد آمدنت با نسیم نالیدم
هرآنچه بر سر تو میرسد خودم دیدم
که تشنه میشوی آب را نمیبینی
به خواب کودک بی خواب را نمیبینی
تو هم شبیه من از حال میروی آقا
میان تنگی گودال میروی آقا
میا که داغ تو آتش به استخوانم زد
سنان به نیتِ تو نیزه بر دهانم زد
*قیس ابن مسهر صیداوی ، سفیر امام که بعد از حضرت مسلم در کوفه شهید شد.
* جمعا پنج فرزند حضرت مسلم چهار پسر و یک دختر شهید شدند.
* شیخ مفید از یکصدهزار نامه کوفیان گزارش می کند.
#حسن_لطفی
#
🍇
#مه_دل_چه_نهیرنه_قرار_اینجه...
#امام_حسین_ورودیه_کربلا_مازنی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
مه دل چه نَهیرنه قرار،اینجه کجه هَسّه برار
حسین تِره جانِ مِه مار،اینجه کجه هَسّه برار
حسین مه دل شُوردَکِته،دیگه تِه خواخر هِکِته
چه اینجوریّه این دیار،اینجه کجه هَسّه برار
اینجه کِجِه ره مُوندنه؟انگاری بوی خون دِنه
این همه مَردِم اَسب سوار،اینجه کجه هَسّه برار
وِشون کِجایی هَسّنِه؟شمشیرشه تن دَوِسّنه
اَمه جادارنّه چیکار؟اینجه کجه هَسّه برار
حسین تِه بلامِه سینه،بِرو دَگِردیم مدینه
اینجه اَمِه کاربُونه زار،اینجه کجه هَسّه برار
تَرسِمه مِه بِرارزاعون،مِه جانِ حسنِ وَچون
بَوِّن به بِلایی دچار،اینجه کجه هَسّه برار
تَرسِمِه اینجه تیرجا،اصغر ره بَیریم شیرجا
اَمان ازدلِ وِنِه مار،اینجه کجه هَسّه برار
تَرسِمه بَوّیی ای غریب،ازعلی اکبربی نصیب
دیگه بُومه غصه ی بار،اینجه کجه هَسّه برار
تَرسِمه ای شاه کَرَم،عباس دَس بَوّه قَلَم
تِه وَچُون بُونِّه تارومار،اینجه کجه هَسّه برار
تَرسمه اینجه ازعطش،حسین ته دل بَهیره تَش
دیگه تِه چِش بَوینه تار،اینجه کجه هَسّه برار
اینجه اگه کربلاعه،مِه مارگِته پُربلاعه
گیرنّه مه داروندار،اینجه کجه هَسّه برار
نَکِنه خوانه دَکِفه ،بین من وته جدایی
اُف برته بادای روزگار،اینجه کجه هَسّه برار
تَرسمه ای پُورعلی،تِره بَکوشِن مِه پَلی
مه جان مارِیادگار،اینجه کجه هَسّه برار
تَرسمه که تِه بَهوویی،ازظلم وجفای کوفی
مه چِشِ پیش نیزه سوار،اینجه کجه هَسّه برار
اگه بَهیمه سرآخر،تِه قاتلِ جا همسفر
تِه غریبی ره زَمّه جار،اینجه کجه هَسّه برار
ازکَرَم ته مهربون،«مداح»بَهییه روضه خون
هَسه وِنِسّه افتخار،اینجه کجه هَسّه برار
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
🔊 مناجات با امام حسین علیه السلام و روضه ورود به کربلا
-
📖 #متن_روضه
***
خونِ تو خون بهاش خداوند اکبر است
اشکِ غمت به خونِ شهیدان برابر است
هر جا غم تو نیست همان جا جهنم است
*من هرجا تو باشی میام هر جا اسم توِ بدو اومدم، فردا قیامت چشم برام نزاریا ... من بهترین روزایِ عمرم را با تو گذروندم .. پیرمردهامون موهاشونُ با تو سفید کردند، فردا قیامت این پا او پا نکنند آقام کجاست ...*
هرجا غمت تو نیست همان جا جهنم است
هرجا عزای توست بهشت مکرر است
پیراهن عزات به از قله¬ی بهشت
*بعضی ها میان میگن چیه هی مشکی می پوشی،قساوت قلب، بابا بیا ببین ما مشکی می پوشیم رحممون بیشتره، ادبمون بیشتره، مَثَل یهو تو خیابون ماشین جلوت می پیچه تا میای حرف بزنی می بینی مشکی تنشه یه نگاه به پیرهنت میکنی یهو آقات میات جلوت، بخدا همه این را لمس کردند. من لباس مشکی تو را با عالم عوض نکردم ... ما برای عزیزترین کسمون چهل روز لباس می پوشیم،مردم میان از تنمون در میارن ... اما دو سه روز به محرم با رسم و رسوم میریم لباس سیاه، یکی میره کربلا .. یکی میره امام رضا .. یکی میره سیدالکریم.. اجازه میگیریم تنمون میکنیم ...
تازه من تو روضه هام میگم اگه خواهرت اربعین دربه دریش تموم میشه ما تازه از اربعین دربه دری امام حسنمون شروع میشه، ان شاالله این دربه دری هیچوقت تموم نشه ... ان شاالله همیشه دربه در تو باشم آقا*
پیراهن عزا به از قله¬ی بهشت
چاییِ روضۀ تو همان آب کوثر است
*بچه ها یه جوری بیاید بزارید صداتون بگیره.. از امروز بود صدایِ زینب دیگه گرفت ... خیلی باباها هنوز کربلا نرفتن ،دیگه بابام هست روشم نمیشه بیاد به بچه بگه .. بیا یه قولی با هم امشب ببندیم، قرض کن بابات و مادرت رو بفرست کربلا ... نه با منت ها، بیا بگو بابا یه خواهش دارم یه منت سرم بزار میشه با پول من بری کربلا ... بعد اونوقت پاش به حرم برسه زیر قبه بره ببین زندگیت چی میشه ...*
مادر مرا به بزم عزایِ تو شیر دارد
این اشک نیست بر رخ من شیر مادر است
*کم مادرم از این روضه به اون روضه نرفت .. کم مادرم برای تو به این خیابون به اون خیابون نرفت .. الکی نیست ما الان سرگردون روضه ایم .. با بابام جلو جلو نشستم .. اگر پسر بود سالم بود غلامِ حسین تازه خوبش هم میداد، میگفت اگر سالم بود غلام حسین ...
من از در سرایِ تو جایی نمی روم
یه کم روضه بخوانم ورودیه کربلاست، بخدا گفتنش راحته نگاه کنی ببینی نامحرم ها دارن می دوند ، دو جا زینب چادر بست یه جا رویِ تل زینبیه دید گودال شلوغ شد ... گفت اومدم ... یه جا صبح یازدهم گفت برید کنار خودم سوارشون می کنم اینا محرم نامحرم سرشون میشه .. رباب هم سوار کرد ، شتر رو مرد تنها نمی تونه سوار شه ، نگاه کرد دید لاتایِ کوفه دست زیر چونه زدند بخور زمین بخندند ... برگشت رو به گودال حسین ، علی اکبر، قاسم، عون، دید صدا نمیاد .. برگشت رو به علقمه ، خوش غیرت، علمدار، پسر ام البنین، پاشو ببین ارازل کوفه دست زیر چونه زدند ...
روی زانوی برادر، پا اگر بگذاشته
آفتاب انگار منّت بر قمر بگذاشته
دستها را روی دوشِ دو پسر بگذاشته
آنكه روی شانۀ عباس سر بگذاشته
دورِ او از عون و جعفر، اكبر و قاسم پُر است
شُکر، گِردَش از جوانان بنی هاشم پُر است
*هر جایی کاروان اتراق میکرد دورُ وَری ها میدیدند میگفتند خوش بحالشون، لذت هم داره اینطوری، چه محرم هایی دورشن چشمشون زدند ...*
جبرئیل اینجاست تا خانم فرمایش کند
تا حسینش هست، او احساس آرامش کند
تا که آرام است دنیا، دركِ آسایش کند
تا بیاید عمه جان، باید عمو خواهش کند
*چه غوغایی بود بین این کاروان، دعوا بود سر بچه ها، کی برای عمه زانو بگذاره ..*
تا که عباس است،خانم خواب راحت میكند
او فقط در سایۀ او استراحت میكند
#شب_دوم_محرم
#بخش_اول
#روضه_ورود_به_کربلا
🎤 حاج حيدر خمسه
🏴🏴🏴🏴🏴
هدیه به پیشگاه قطب عالم امکان آقا امام زمان عج
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5920429907195727362
13.23M
روضه ورودیه محرم
حاج سعید خمسه
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین