🏷ته گودال گیر افتاده
#شب_پنجم_محرم
#مورخ_۲۲_۰۵_۱۴۰۰
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ته گودال گیر افتاده
بین جنجال گیر افتاده
زیر تیغ اون نامردا
دست دجال گیر افتاده
ای وای
زد خنجر
ضربه میزد تو سر
ناله میزد ای وای
مادرم ای مادر
زد با پا
صورتش رو خاکا
تا لگد خورد پهلوش
ناله زد وا اُماه
غریب گیر اوردنت
تو قتلگاه میبرنت
غریب گیر اوردنت
با هرچی میشد زدنت
بین ازدحام گیر افتاده
دور از خیام گیر افتاده
بین قتلگاه دورش کردن
وای تشنه کام گیر افتاده
ای وای
محشر شد
ماجرا بدتر شد
بدن و برگردوند
گفت حالا بهتر شد
پر پر شد
بدنش بی سر شد
نیزه رو تا انداخت
وارد حنجر شد
غریب گیر اوردنت
جلوی چشای مادرت
غریب گیر اوردنت
با نیزه و سنگ زدنت
بین قتلگاه گیر افتاده
بین یک سپاه گیر افتاده
من بمیرم که توی گودال
شده بی پناه گیر افتاده
ای وای
یک لشکر
زدنت بی یاور
زیر نعله اسبا
تن تو شد پر پر
تا رسید
موی سر رو کشید
با همه بی رحمی
رگاتو می برید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به چادر خاکی اومدم بدم قسمت
جوونای من میشن مدافع حرمت
برات دوتا حیدر آوردم دوتا علی اکبر آوردم
توو لحظه های سختی که زینب هست
اگر بخوای مرد میدونم تاپای جون باتو میمونم
غمت نباشه وقتی که زینب هست
سلام سالارم سلام ای سرور
سلام ای یارم سلام همسنگر
حسین ای جانم حسین ای جانم
سلام ای زخمی سلام ای عطشان
سلام عشق من سلام بابا جان
حسین ای جانم حسین ای جانم
تکست مداحی به چادر خاکی اومدم بدم قسمت از حسین سیب سرخی
تو طاقت گریه کردن منو نداری
یه خواهشی دارم از تو میشه نه نیاری
جوونامو آماده کردم خودم حسین دورت میگردم
یکم به فکر حال دل من باش
چه غربتی تو چشمات پیداس
که خواهری واسه این روزاست
نمیزارم تنها بمونی داداش
یه چشمم خونه یه چشمم بارون
خودم توو خیمه دلم توو میدون
حسین ای جانم حسین ای جانم
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
حاجحسین_سیبسرخی_به_چادر_خاکی_اومدم_بدم_قَسمت_.mp3
14.53M
به چادر خاکی اومدم قسمت بدم
حاج حسین سیب سرخی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
AUD-20220802-WA0013.mp3
3.86M
لطمیه طوفانی و سوزناک برا روز عاشورا 😭👇🏻
سهساعته شلوغه تُو گودال،
زبونم لال(۳)
چقدر .طول کشیده این جنجال
، زبونم لال(۳)
وای😭 نکنه تنش شده پامال،
زبونم لال(۳)
داره میاد اسب پریشونیال
، زبونم لال(۳)
یکی بگه،
چهخبره؟
غروب عاشورا یا صبح محشره.
یکی بگه،
چهخبره؟
ریختن سرِ برادرم چندنفره😭
یکی بگه،
چهخبره؟
دعوای صد نفر برای یه سره.
یکی بگه،
چهخبره؟
یکی میخواد انگشترش رو ببره😭
واییییی.ای وای(۸)
گرسنه تشنه. زخمی و بیجون،
زبونم لال(۳)
شده تن حسین تیربارون،😭 زبونم لال(۳)
اومد با خنده خولیِ ملعون،
زبونم لال(۳)
به شمر گفت تنش رو برگردون،😭😭
زبونم لال(۳)
زینب میگه،
از روی تل.
یه ذره آب بهش بدید حداقل🙏🏻
امون بدید،
به مادرم.
سرِ حسینشو بگیره تُو بغل😭
حسینو با
، کینه زدید.
کینهی نهروان و صفین و جمل.
چرا برا،
بردنِ سر.
داد میزنید حیّ علی خیرالعمل😭
واییییی
ای وای(۸)
چه روضهایه میخونم امشب،
زبونم لال(۳)
یه مردِ بیغیرت و بیادب،
زبونم لال(۳)
سَرو برید نشست روی مرکب، 😭
زبونم لال(۳)
سرو گرفت جلو چشِ زینب،😭
زبونم لال(و)
سَرو نبَر،
سرو نبَر
قطعه.قطعههای پیکرو نبَر🙏🏻
چیکار داری،
با پیرهنش
تنها یادگارِ مادرو نبَر🙏🏻
بسه دیگه
بسه دیگه
پیرهنو بردی. انگشترو نبر🙏🏻
کشتی دیگه
برادرو.
حداقل معجر خواهرو نبر🙏🏻😭
امان از دل زینب😭😭😭😭
التماس دعا🙏🏻🙏🏻
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
1_1661813926.mp3
2.4M
سبک:لطمهزنی سوزناک...
متن:علیجان، نظر کن...
مداح:کربلایی #نریمان_پناهی
#شب_هشتم_محرم
علیجان
نظر کن به حالم که محزونم و دل پریشون
شده پیکرت ارباً اربا جوونم تو میدون
واویلا
علیجان
تموم تنت روی خاکا شده نیزه بارون
غریبونه و تشنه لب دادی تو قتلگاه جون
واویلا
شده پشت و رو پیکر تو، واویلا
شده غرق خون حنجر تو، واویلا
مگه چند دقیقهست که رفتی، از پیشم
چی آوردن آخه سر تو، واویلا
وا عطشا، وا عطشا
علیجان
زیر سم مرکب شکسته شده استخونات
مثه گل شدی پرپر و توی دشت ریخته اعضات
واویلا
علیجان
زیر دشنه و نیزهها پیکرت وا شد ازهم
با شمشیر تورو مثله کردن چه درهم
واویلا
وای حسین...
#شب_هشتم_محرم
#کربلای_نریمان_پناهی
#شور
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
1_1661813570.mp3
8.43M
سبک:زمینه سوزناک آقا اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و آقا علی اکبر(علیه السلام)
متن:اهل حرم از غمت...
مداح:کربلایی #نریمان_پناهی
#شب_هشتم_محرم
اهل حرم از غمت، کردن همه سینه چاک
افتاد پدر از نفس، افتادی تا روی خاک
سخته برا پدر که پیش چشمای ترش
پاشو بکوبه رو زمینِ صحرا پسرش
اما نتونه کاری کنه واسه جگرش
نالت رو تا شنیدم از، دل میدون پسرم
صدبار از غصه دادم جون پسرم
وای من افتادی تو خون پسرم
علی، واای
آتیش به دلم زدن، با قتل تو اکبرم
روحم دیگه پر کشید، بعد از تو ز پیکرم
تیشه به ریشهٔ پدر زدن با کشتنت
چی سرت اومده اینجوری پاشیده تنت
تیکه به تیکه پخش شده تو صحرا بدنت
انتقام خیبرو از تو گرفتن به خدا
یک لشکر ریخته سر تو بیهوا
نقطه به نقطه تنت زخمه بابا
علی، واای
هیچکی نمیدونه که، داغ تو با من چه کرد
پاشو یه کاری بکن، واسه منه پیرمرد
پاشو یه کاری کن دارم میفتم از نفس
پاشو یه کاری کن دیگه بابا نداره کس
دنیا برای من بدون تو میشه قفس
داره میخنده یه لشکر به زمین خوردن من
نزدیک بود پیش تنت مُردن من
عمه اومد واسهٔ بُردن من
علی، واای
حالا واسه بردنت، میدون اومدم ولی
باید یه عبا باشه، تا جمع کنمت علی
سنگینیِ غمت افتاده رو دوشم ببین
کنار پیکرت با زانو افتادم زمین
میلرزه از غم ما دو نفر، عرش بَرین
ای کاش میشد، که خدا با تو منو هم ببره
چشمام تا لحظهٔ مرگ دیگه تَره
زخم تو زخمیه که رو جگره
علی، واای
#شب_هشتم_محرم
#کربلای_نریمان_پناهی
#زمینه
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5814707169785809492.mp3
1.35M
⚫️ متن مقتل حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام
اِنَّ شمْراً أَقْبَلَ فی خَمْسینَ مِنَ الرَّجالَهِ نَحْوَ الْحُسَینِ(ع) وَ جَعَلَ شِمْرٌ یُحَرِّضُهُمْ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ هُوَ یَحْمِلُ عَلَیْهِمْ فَضارَبَهُمْ بِالسَّیْفِ حَتّی اِذا أَحاطُوا بِهِ اِحاطَهً أَقْبَلَ اِلَی الْحُسَیْنِ(ع) عَبْدُاللّهِ بْنُ الْحَسَنِ وَ هُوَ غُلامٌ لَمْ یُراهِقْ مِنْ عـِنْـدِ النّـِساءِ یَشْتَدُّ فَأَخَذَتْهُ عَمَّتُهُ زَیْنَبُ(ع) لِتَحْبِسَهُ وَ قالَ لَها الْحُسَینُ / شمر با پنجاه سرباز پیاده به سوی امام حسین علیه السلام آمد و مدام لشکر را به حمله بر امام تشویق تحریض میکرد، امام حسین علیه السلام نیز بر آنان حمله می برد و آنان را با شمشیر می زد و از مقابل خود دور می کرد؛ تا این که دور امام حسین علیه السلام را گرفتند ناگاه عبدالله بن حسن -که کودک نابالغ بود- از سمت بانوان حرم به سوی میدان دوید، او را گرفت تا نگذارد به میدان رود امام حسین علیه السلام صدا زد:
اِحْبِسِیهِ یا أُخْتی / خواهرم او را نگهدار
فَأبی عَبْدُاللهِ وَ اِمْتَنَعَ اِمْتِناعاً شَدیداً وَ قالَ / عبدالله روی تافت و از بازگشتن به شدت خودداری کرد و گفت:
لا وَاللهِ لا أُفَارِقُ عَمّی / قسم به خدا از عمویم جدا نخواهم شد.
وَ جاءَ اِلی الْحُسَینِ / و به سوی امام حسین علیه السلام دوید
#شب_پنجم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین