.
|⇦•ملاکِ داغ حسین و عیارِ...
#روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد
●━━━━━━───────
مِلاکِ داغ حسین و عیارِ غم حَسَن است
حَسَن شبیه حسین و حسین هم حَسَن است
حسین گفت "اَخی خَیرٌ مِنّی " و دیدند
تمام عمر جلوتر به یک قدم حَسَن است
همیشه او به گدا کمتر از حَسَن میداد
که خلق ثبت کند صاحب کَرم حَسَن است
هرآنکه شد حسنی، میشود حسینی پس
ببین که ریشهی هفتاد دو عَلَم حَسَن است
کریمیِ حَسَن است اینکه مرثیه گفتند
دراصل بانی اشعار محتشم حَسَن است
#شاعر حسن لطفی
"*از ابی عبدالله سؤال کردن " فَمَا الکَرَم؟ "از اباعبدالله پرسیدن کَرَم چیه؟ حضرت فرمود:کَرَم یعنی قبل از اینکه تو بگی بهت عطا کنند..."
آقایی که خودش کربلا نبود امام دو تادسته گلش رو فدای حسینکرد .....*
نوادگانِ حَسَن صاحبِ ضریح شدند
فقط به خاطرِ زهراست، بی حرم حَسَن است
*اینقدر مادری بود این آقا، بچه هاشم مادری شدن، بچه هاشونم شهادتشون مثل مادرشون شد، شب عاشورا دید قاسم بلند شد، داره عرض اندام میکنه، گفت عمو من چی ؟
عبدالله دید قاسم میگه: "اَحلی مِنَ العَسَل"دید عمو بغلش کرد، گفت: فردا تو رو میکشن، دید عمو به قاسم گفت: عزیزم به شیرخواره ی من هم رحم نمیکنن..از صبح عاشورا هرجا عمه رفت این نوجوانم رفت اون لحظات آخر یه صحنه هایی دید، این صحنه ها خونش رو به جوش آورد *
وقتی عدو به روی تو شمشیر می کشد
از درد تمام تنم تیر می کشد
طاقت ندارم این همه تنها ببینمت
وقتی که چله چله کمان تیر می کشد
این بغض جان ستان که تو بی کس ترین شدی
پای مرا به بازی تقدیر می کشد
این که ز هر طرف نفست را گرفته اند
آن کوچه را به مسلخ تصویر می کشد
#شاعر حسن لطفی
*روضه عبدالله شباهت زیادی به روضه مادر سادات داره، چه شباهتی داره؟ هردو وقتی دیدن امامشون تنهاست زدن به دل لشگر و به دل نبرد، فاطمه وقتی دید علی تنهاست بین علی و دشمن قرارگرفت، هی میگفت: والله نمیذارم علی رو ببرید ... عبدالله هم تا دید عمو تنهاست دستش رو از دست عمه کشید و بین عمو و دشمن قرارگرفت...
شباهت دوم: هر دو رجز داشتن، فاطمه توکوچه های مدینه هی میخورد زمین بلند میشد میگفت :"والله لا أدعكم تجرون ابن عمي ظلماً "اجازه نمیدم به علی بی احترامی کنید، اجازه نمیدم علی رو با ریسمان ببرید... عبدالله هم هی میخورد زمین هی بلند میشد می گفت: "والله لا افارق عمی "
شباهت سوم: مدینه جواب رجز فاطمه رو با تازیانه دادن ..نا نجیب صدا زد: قنفذ! دست زهرا رو کوتاه کن .. کربلا هم جواب عبدالله رو با شمشیر دادن، مدینه با غلاف شمشیر زدن، اما کربلا با خود شمشیرزدن، مدینه یه جوری زدن دیگه دست فاطمه بالا نیومد ..کربلا هم یه جوری زدن عبدالله افتاد تو بغل حسین ...*
رهام کن که میبینم عمه جون
کشیدن عمومو به خاک و خون
میبینی که تکیه
زده به اون نیزه شکسته
هرچی صدا زدم بسه دیگه نزن
انگار نمیرسه اصلا صدای من
گودال شاهده که بی حیا میزد
اون با غلاف تیغ این با عصا میزد
*افتاد بغل عمو، ابی عبدالله به سینه چسبوندش ،چه سینه ای ! سینه ای که یک ساعت قبل قاسم روبغل کرده، سینه ای که یه ساعت قبل توی بغلش تیر سه شعبه به علی زدن، سینه ای که تیر سه شعبه بهش اصابت کرده، عبدالله رو بغل کرد، داشت باهاش حرف میزد یه مرتبه نگاه کرد دید حرمله داره نشانه میگیره، یه جوری با سه شعبه گلو رو هدف قرارداد ....ای حسین ....
وقتی عبدالله رو بغل کرد سینه اش هنوز زیر چکمه ها قرارنگرفته بود، هنوز زیر سُم اسبها نرفته بود، اما وقتی اسبهاشون ونعل تازه زدن بدن عبدالله با بدن ابی عبدالله زیر سُم اسبها...*
ــــــــــــــــــ
#حضرت_عبدالله
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُخمّس پنجم محرّم حضرت عبداللّه ابن حسن علیه السلام
عاشقِ پنج تنِ آلِ عبا هستم شکر
من مسلمانِ علیجانِ شما هستم شکر
قاریِ کوثرِ قرآنِ خدا هستم شکر
از اَزل سینهزنِ کربوبلا هستم شکر
بر سرِ سفرهیِ این مرد گدا هستم شکر
ریشهیِ عشقِ من و شاهِ کرم از اَزل است
در میانِ غزلم صحبتِ فتحِ جمل است
شهد و شیرینیِ این شور که ضربالمثل است
از عسل نابتر و بوده به کامَم از اَلَست ....
مزهیِ روضهیِ او اَهلِ بُکا هستم شکر
از همان روزِ اَزل من حسنیام حسنی
همهِجا گفتهام آقا تو فقط عشقِ منی
میتپد قلبم اگر در وسطِ سینهزنی
گل کُند ذکرِ حسینِ تو اگر بر دَهنی
زیرِ دِیْن وُ عَلمِ لطفِ شما هستم شکر
روضهخوانِ غمِ این گلپسرت هستم آه
اوّلِ روضه تَهِ گودی وُ در قربانگاه
دستُوپا میزند و دست کشید عبداللّه
میدَود سویِ عمو ذکرِ حرم واٰ اُمّاه
جاننثارِ علی وُ نذرِ ولا هستم شکر
بازویِ من سِپرِ تارِ مویی از سرِ تو
روضهیِ من شده چون روضهیِ آبآورِ تو
میکُشد آه مرا خشکیِ این حنجرِ تو
میروم تا که نبینم در حرم خواهرِ تو
شده سرگشتهِ من آن لحظه کجا هستم؟! شکر
سرِ من بر رویِ نِی دور ُو بَرَت آوارهَست
صحبت از غارتِ آویزه وُ گوشِ پارهَست
میرسد شعلهیِ کین کارِ حریمَت زار است
بدترین روضهیِ ما طعنه سرِ بازار است
بیقرار تو وُ ناموسِ خدا هستم شکر
حُرمتِ عمّهیِ ما میشِکند در بازار
میزند چانه سرِ قیمتِ هر سر بازار
از کنیزی سخن آمد به میان هر بازار
وای از انگشتری و معجرِ دختر.... بازار....
من نَه بینِ اُسرا از شهدا هستم شکر
صحبت از مجلسِ شام است نَگویم بهتر
خیزران بر رویِ کام است نگویم بهتر
پا رویِ رأسِ امام است نگویم بهتر
از کنیزی که بهنام است نگویم بهتر
من اگر منتظر و اهلِ دعا هستم شکر
#حسین_ایمانی
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
روز پنجم محرم
سبک #زمینه
یک نقطه شلوغ شده - گودال پُرِ دشمنه
اونکه زیر دست و پاس - انگار عموی منه
دیگه باید بِرم بخاطر خون خدا
تموم زندگیم افتاده زیر دست و پا
تنها و بی کسه عمو تو این حال و هوا
قربون تو عموجونم می کُنم روح و تنم
من بچّه شیر داداشت حسنم
بی تو زنده بمونم جون میکَنم
عمو وااای
عمه تو نذار دلم - از زمونه سیر بشه
دیگه نمی بینمش - ای وای اگه دیر بشه
بغض غریبیه که مونده تو گلوی من
پای کثیف شو گذاشته رو عموی من
حس می کنم یکی پنجه زده به موی من
کاری کردن که عمو جای تنفس نداره
کاری کردن مادرش بی قراره
داره خنجر روی حنجر می ذاره
عمو وااای
اینجا به هوای تو - میدم همه هست مو
من پای تو می زارم - مثل عمو دست مو
عمو برای چی خونی شده کنج لبات
بگو برای چی روی زمین می کشی پات
خشکه لبای تو بمیره عبدالله برات
سنگ عشقت رو عمو اینجا به سینه می زنم
قربون تو همه ی جون و تنم
من بچه شیرِ امامِ حسنم
عمو واای
🏷ته گودال گیر افتاده
#شب_پنجم_محرم
#مورخ_۲۲_۰۵_۱۴۰۰
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ته گودال گیر افتاده
بین جنجال گیر افتاده
زیر تیغ اون نامردا
دست دجال گیر افتاده
ای وای
زد خنجر
ضربه میزد تو سر
ناله میزد ای وای
مادرم ای مادر
زد با پا
صورتش رو خاکا
تا لگد خورد پهلوش
ناله زد وا اُماه
غریب گیر اوردنت
تو قتلگاه میبرنت
غریب گیر اوردنت
با هرچی میشد زدنت
بین ازدحام گیر افتاده
دور از خیام گیر افتاده
بین قتلگاه دورش کردن
وای تشنه کام گیر افتاده
ای وای
محشر شد
ماجرا بدتر شد
بدن و برگردوند
گفت حالا بهتر شد
پر پر شد
بدنش بی سر شد
نیزه رو تا انداخت
وارد حنجر شد
غریب گیر اوردنت
جلوی چشای مادرت
غریب گیر اوردنت
با نیزه و سنگ زدنت
بین قتلگاه گیر افتاده
بین یک سپاه گیر افتاده
من بمیرم که توی گودال
شده بی پناه گیر افتاده
ای وای
یک لشکر
زدنت بی یاور
زیر نعله اسبا
تن تو شد پر پر
تا رسید
موی سر رو کشید
با همه بی رحمی
رگاتو می برید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به چادر خاکی اومدم بدم قسمت
جوونای من میشن مدافع حرمت
برات دوتا حیدر آوردم دوتا علی اکبر آوردم
توو لحظه های سختی که زینب هست
اگر بخوای مرد میدونم تاپای جون باتو میمونم
غمت نباشه وقتی که زینب هست
سلام سالارم سلام ای سرور
سلام ای یارم سلام همسنگر
حسین ای جانم حسین ای جانم
سلام ای زخمی سلام ای عطشان
سلام عشق من سلام بابا جان
حسین ای جانم حسین ای جانم
تکست مداحی به چادر خاکی اومدم بدم قسمت از حسین سیب سرخی
تو طاقت گریه کردن منو نداری
یه خواهشی دارم از تو میشه نه نیاری
جوونامو آماده کردم خودم حسین دورت میگردم
یکم به فکر حال دل من باش
چه غربتی تو چشمات پیداس
که خواهری واسه این روزاست
نمیزارم تنها بمونی داداش
یه چشمم خونه یه چشمم بارون
خودم توو خیمه دلم توو میدون
حسین ای جانم حسین ای جانم
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
حاجحسین_سیبسرخی_به_چادر_خاکی_اومدم_بدم_قَسمت_.mp3
14.53M
به چادر خاکی اومدم قسمت بدم
حاج حسین سیب سرخی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
AUD-20220802-WA0013.mp3
3.86M
لطمیه طوفانی و سوزناک برا روز عاشورا 😭👇🏻
سهساعته شلوغه تُو گودال،
زبونم لال(۳)
چقدر .طول کشیده این جنجال
، زبونم لال(۳)
وای😭 نکنه تنش شده پامال،
زبونم لال(۳)
داره میاد اسب پریشونیال
، زبونم لال(۳)
یکی بگه،
چهخبره؟
غروب عاشورا یا صبح محشره.
یکی بگه،
چهخبره؟
ریختن سرِ برادرم چندنفره😭
یکی بگه،
چهخبره؟
دعوای صد نفر برای یه سره.
یکی بگه،
چهخبره؟
یکی میخواد انگشترش رو ببره😭
واییییی.ای وای(۸)
گرسنه تشنه. زخمی و بیجون،
زبونم لال(۳)
شده تن حسین تیربارون،😭 زبونم لال(۳)
اومد با خنده خولیِ ملعون،
زبونم لال(۳)
به شمر گفت تنش رو برگردون،😭😭
زبونم لال(۳)
زینب میگه،
از روی تل.
یه ذره آب بهش بدید حداقل🙏🏻
امون بدید،
به مادرم.
سرِ حسینشو بگیره تُو بغل😭
حسینو با
، کینه زدید.
کینهی نهروان و صفین و جمل.
چرا برا،
بردنِ سر.
داد میزنید حیّ علی خیرالعمل😭
واییییی
ای وای(۸)
چه روضهایه میخونم امشب،
زبونم لال(۳)
یه مردِ بیغیرت و بیادب،
زبونم لال(۳)
سَرو برید نشست روی مرکب، 😭
زبونم لال(۳)
سرو گرفت جلو چشِ زینب،😭
زبونم لال(و)
سَرو نبَر،
سرو نبَر
قطعه.قطعههای پیکرو نبَر🙏🏻
چیکار داری،
با پیرهنش
تنها یادگارِ مادرو نبَر🙏🏻
بسه دیگه
بسه دیگه
پیرهنو بردی. انگشترو نبر🙏🏻
کشتی دیگه
برادرو.
حداقل معجر خواهرو نبر🙏🏻😭
امان از دل زینب😭😭😭😭
التماس دعا🙏🏻🙏🏻
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
1_1661813926.mp3
2.4M
سبک:لطمهزنی سوزناک...
متن:علیجان، نظر کن...
مداح:کربلایی #نریمان_پناهی
#شب_هشتم_محرم
علیجان
نظر کن به حالم که محزونم و دل پریشون
شده پیکرت ارباً اربا جوونم تو میدون
واویلا
علیجان
تموم تنت روی خاکا شده نیزه بارون
غریبونه و تشنه لب دادی تو قتلگاه جون
واویلا
شده پشت و رو پیکر تو، واویلا
شده غرق خون حنجر تو، واویلا
مگه چند دقیقهست که رفتی، از پیشم
چی آوردن آخه سر تو، واویلا
وا عطشا، وا عطشا
علیجان
زیر سم مرکب شکسته شده استخونات
مثه گل شدی پرپر و توی دشت ریخته اعضات
واویلا
علیجان
زیر دشنه و نیزهها پیکرت وا شد ازهم
با شمشیر تورو مثله کردن چه درهم
واویلا
وای حسین...
#شب_هشتم_محرم
#کربلای_نریمان_پناهی
#شور
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
1_1661813570.mp3
8.43M
سبک:زمینه سوزناک آقا اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و آقا علی اکبر(علیه السلام)
متن:اهل حرم از غمت...
مداح:کربلایی #نریمان_پناهی
#شب_هشتم_محرم
اهل حرم از غمت، کردن همه سینه چاک
افتاد پدر از نفس، افتادی تا روی خاک
سخته برا پدر که پیش چشمای ترش
پاشو بکوبه رو زمینِ صحرا پسرش
اما نتونه کاری کنه واسه جگرش
نالت رو تا شنیدم از، دل میدون پسرم
صدبار از غصه دادم جون پسرم
وای من افتادی تو خون پسرم
علی، واای
آتیش به دلم زدن، با قتل تو اکبرم
روحم دیگه پر کشید، بعد از تو ز پیکرم
تیشه به ریشهٔ پدر زدن با کشتنت
چی سرت اومده اینجوری پاشیده تنت
تیکه به تیکه پخش شده تو صحرا بدنت
انتقام خیبرو از تو گرفتن به خدا
یک لشکر ریخته سر تو بیهوا
نقطه به نقطه تنت زخمه بابا
علی، واای
هیچکی نمیدونه که، داغ تو با من چه کرد
پاشو یه کاری بکن، واسه منه پیرمرد
پاشو یه کاری کن دارم میفتم از نفس
پاشو یه کاری کن دیگه بابا نداره کس
دنیا برای من بدون تو میشه قفس
داره میخنده یه لشکر به زمین خوردن من
نزدیک بود پیش تنت مُردن من
عمه اومد واسهٔ بُردن من
علی، واای
حالا واسه بردنت، میدون اومدم ولی
باید یه عبا باشه، تا جمع کنمت علی
سنگینیِ غمت افتاده رو دوشم ببین
کنار پیکرت با زانو افتادم زمین
میلرزه از غم ما دو نفر، عرش بَرین
ای کاش میشد، که خدا با تو منو هم ببره
چشمام تا لحظهٔ مرگ دیگه تَره
زخم تو زخمیه که رو جگره
علی، واای
#شب_هشتم_محرم
#کربلای_نریمان_پناهی
#زمینه
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5814707169785809492.mp3
1.35M
⚫️ متن مقتل حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام
اِنَّ شمْراً أَقْبَلَ فی خَمْسینَ مِنَ الرَّجالَهِ نَحْوَ الْحُسَینِ(ع) وَ جَعَلَ شِمْرٌ یُحَرِّضُهُمْ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ هُوَ یَحْمِلُ عَلَیْهِمْ فَضارَبَهُمْ بِالسَّیْفِ حَتّی اِذا أَحاطُوا بِهِ اِحاطَهً أَقْبَلَ اِلَی الْحُسَیْنِ(ع) عَبْدُاللّهِ بْنُ الْحَسَنِ وَ هُوَ غُلامٌ لَمْ یُراهِقْ مِنْ عـِنْـدِ النّـِساءِ یَشْتَدُّ فَأَخَذَتْهُ عَمَّتُهُ زَیْنَبُ(ع) لِتَحْبِسَهُ وَ قالَ لَها الْحُسَینُ / شمر با پنجاه سرباز پیاده به سوی امام حسین علیه السلام آمد و مدام لشکر را به حمله بر امام تشویق تحریض میکرد، امام حسین علیه السلام نیز بر آنان حمله می برد و آنان را با شمشیر می زد و از مقابل خود دور می کرد؛ تا این که دور امام حسین علیه السلام را گرفتند ناگاه عبدالله بن حسن -که کودک نابالغ بود- از سمت بانوان حرم به سوی میدان دوید، او را گرفت تا نگذارد به میدان رود امام حسین علیه السلام صدا زد:
اِحْبِسِیهِ یا أُخْتی / خواهرم او را نگهدار
فَأبی عَبْدُاللهِ وَ اِمْتَنَعَ اِمْتِناعاً شَدیداً وَ قالَ / عبدالله روی تافت و از بازگشتن به شدت خودداری کرد و گفت:
لا وَاللهِ لا أُفَارِقُ عَمّی / قسم به خدا از عمویم جدا نخواهم شد.
وَ جاءَ اِلی الْحُسَینِ / و به سوی امام حسین علیه السلام دوید
#شب_پنجم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5816501770330835918.mp3
611.4K
❣﷽❣
◼️#سینه_زنی_حضرت_عبدالله ع
خواهم روم من ؛ رو سوی میدان
تا جان دهم در ؛ راه عمو جان
عمه عمویم بین میدان مانده تنها
با چشم گریان دیده دارد بر حرمها
◼️عبداللهم عبداللهم ابن الکریمم
دور عمویم سگها فراوان
ترسم عمویم ناگه دهد جان
در موج غم افتاده ویاری ندارد
باید روم، دلدار،دلداری ندارد
◼️عبداللهم عبداللهم ابن الکریمم
از دست عمه دستش رها شد
عازم بسوی خون خدا شد
بر او هدف میدان وآغوش عمو شد
شیر حسن آماده ی جنگ عدو شد
◼️عبداللهم عبداللهم ابن الکریمم
در راه مولا دستش جدا شد
بر سینه ی او جانش فدا شد
یک یا عمو گفت وزاین دنیا رها شد
با تیر کین حرمله سوی خدا شد
◼️عبداللهم عبداللهم ابن الکریمم
( اسماعیل تقوایی)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5816501770330835917.mp3
2M
❣﷽❣
🔲#سینه_زنی_حضرت_عبدالله ع
🔲#شور
خودم دیدم ، با این چشمام
هرچی که گذشت بتو ته گودال
خودم دیدم ، با این چشمام
میرفتی زیر مشت و لگد از حال
خودم دیدم ، زمین خوردی
زیر لب اسم مادرو میاوردی
خودم دیدم ، ته گودال
عمو غصه ی خیمه هارو میخوردی
زیر آفتاب میسوزه تن تو سایبونم من
خیالت جمع تا جون دارم پیشت میمونم
نمیذارم یک مو از سرت کم شه
اگه دستام واسه ی تو قلم شه
🔲أباعبدالله حسین یاثارالله
عمو پاشو ، دلا سنگه
کسی برای تو دل نمیسوزونه
اگه عالم باتو بد شن
خیالت جمع عبدالله میمونه
مثل بابام حسن هستی
رو زانوی تو بزرگ شدم مولا
مگه میشه ، برم خیمه
تو رو تنها بذارم عمو تو صحرا
گره خورده دست من عمو به سینه ی داغت
بذار من هم لاله ای بشم گوشه ای از باغت
بلاگردونه عموشه عبدالله
زره نیست قدش بپوشه عبدالله
🔲أباعبدالله حسین یاثارالله
خودم دیدم ، ته گودال
سره بریدن سر عمو جنگه
یعده با ، نی و تیرن
میون دامنای عده ای سنگه
خودم دیدم ، زمین افتاد
عمامه از سرت با نعره ای وا شد
عمو زخمایی که داشتی
رو پیشونیت حالا دیگه پیدا شد
دیگه امیدم داره میره با حال تو از دست
خداروشکر میکنم هنوز عموی من زندست
دیگه وقتش شد فدات شه عبدالله
خونش رو سینت بپاشه عبدالله
🔲أباعبدالله حسین یاثارالله
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴روضه و مقتل_عبدالله ابن حسن (ع)_شب پنجم محرم قسمت اول_حاج میثم مطیعی🏴
▪️◾️▪️◾️▪️
من کیستم گدای گدای گدای تو
بگذار تا که سر بگذارم به پای تو
*قربون اون پای مجروحت برم؛شنیدم مدائن به پات شمشیر زدن،میخوام باهم دل حضرت زهرا رو به دست بیاریم؛پسر نازنینش رو باهم صدا بزنیم:حسن جان،حسن جان*
جانم مدینه ای و دلم کربلایی است2
در خانه ی تو شغل شریفم گدایی است
*امشب گدا رو ردنکنی آقای کریم*
حق جهاد را تو توانی ادا کنی
گر صبر میکنی به رضای خدا کنی
تو مشت خصم را به لب بسته وا کنی
با صلح خویش معجزهء کربلا کنی
صبر و سکوت و صلح تو رمز قیام توست
در کربلا حسین تو قائم مقام توست2
از بس کرم به خانه ی تو موج میزند
*کریم کاری به جز جود و کرم نداره
شب پنج و شش رسید"کار ما به کریم افتاد؛امشب مهمون سفره داریم*
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره
(آقای بی حرم سلام)
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره2
صداش بزن،حسن آقام حسن2حسن جان*
از بس کرم به خانه ی تو موج میزند
سائل در آستانه ی تو موج میزند
*آقامون هم کریمه،هم غریبه،چه جوری غریبه؟دیشب سرسفره ی اصحاب امام حسین (ع)بودیم اصحاب امام حسین شب عاشورا چه گفتند؟اوج وفا و ایثار رو نشون دادند،حتی شب عاشورا عهد کردند تا مازنده ایم از بنی هاشم کسی میدون نره یعنی طاقت داغ بنی هاشمم نداشتند چه برسه به دیدن غربت امامشون"اما من قربون اون امام غریبی برم که فرموده باشند:اگر صلح نمیکردم یاران منو دست بسته به معاویه تسلیم میکردند"آقا غریبه،ظهر عاشورا هم وقتی یاران ابی عبدالله مثل سعیدبن عبدالله،زهیر،دیگران در اوج خطر آقا رو تنها نگذاشتند،نگذاشتند دشمن مانع نماز امام بشه اونجا باید برای امام غریبی جون داد که وقتی نماز میخوند اصحابش سجاده رو از زیر پاش می کشیدند" قربون غربتت برم"اما اگه اجازه بدید من یه پرده ی دیگه ی غربتتم بگم*
غریب اونیه که همدم اشک و آهه3
دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه2
خودم دیدم که دشمن مادرم را
با همین حالت نیت کن شنونده حضرت زهرا باشه؛ببینه داری بچه هاشو صدا میزنی،حسن،آقام حسن آقام حسن
*حالا میخوایم روضه ی برادرش رو بخونیم چرا نمیگی روضه ی عبدالله؟! آخه روضه ی عبدالله از قتلگاه جدا نیست،خودت قفل دلامون رو وا میکنی*
دلم تو روضه ها میشکنه مثل شیشه
ولی روزی مثه روز حسین نمیشه
*خود امام حسن فرمود"لایوم کیومک یا اباعبدالله"دورتو میگیرن"سی هزار نفر دورت حلقه میزنند
حسین،آقام حسین ...
قرار شد برای حضرت زهرا بخونی،قرار شد بچه هاشو صدا بزنی
حسین،آقام حسین ...
آبرو داری کن،برا حضرت زهرا میخوایم نوحه بخونیم،چه جوری وارد روضه ی عبدالله بشیم؟!مسیر رو خودش مشخص کرده*
غریب اونیه که سر به بدن نداره2
آقام رو زمینه ولی کفن نداره
آقا روی زمین افتاده،سیدبن طاووس نوشته" فَلَبِثُوا هُنَيْئَةً"یه وقت دست از جنگ برداشتند،حسین فاطمه رو به حال خودش گذاشتند*دارند تماشاش میکنند؛از اول میخوان معطل کنند؛باهاش کار دارند*"ثُمَّ عَادُوا إِلَيْهِ وَ أَحَاطُوا بِه "*آخ آخ داداشت گفته بود دورتو میگیرند،برگشتند دور آقا رو گرفتند دورش شلوغ شد،نمیدونم زینب چطور نگاه میکرد!نمیدونم عبدالله چطور سر خم میکرد!دور عمو شلوغ شد*"فَخَرَجَ عَبْدُاللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ"یه وقت دیدند عبدالله بچه ی نابالغ از خیمه ی زن ها بیرون آمد؛اولین کاری که کرد" يَشْتَدُّ"شروع کرد دویدن از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم(این صحنه دویدن از حرم تا قتلگاه بازم تکرار شد)
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین،
حسین...
عبدالله فقط تو ندویدی سمت قتلگاه؛زینب از حرم تا قتلگاه هی صدا زد
عبدالله دویدن هم تکرار شد،او میدوید و من میدویدم،عبدالله دوید به هر کیفیتی بود بماند "حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام"یه وقت کنار امام حسین علیه السلام ایستاد مثل تیری که از چله ی کمان رها بشه،دستشو از دست عمه جدا کرد*چرا میگی کمان؟! آخه این عمه قامتش از غم اکبر خم شده،از غم قاسم خم شده،وقتی امام حسین کنار علقمه صدا زد" الان انکسر ظهری"زینب صدای شکستگی های مدینه به گوشش رسید،کمرش خم شده،بچه مثل تیری از قد کمان زینب خودشو جدا کرد مقاتل سن این فرزند امام حسن رو ننوشتند؛خیلیا تصریح میکنند بعد علی اصغر خردسالترین شهید کربلاست
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_556979832915755876.mp3
2.54M
روضه مقتل عبدالله بن حسن
میثم مطیعی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین