14-roze.mp3
1.29M
#روضه
📝روضه حضرت عبدالله بن الحسن سلام الله علیه
🎤آیت_الله_نظری_منفرد
◾️مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن سلام الله علیهما
شب_پنجم_محرم
🏴 ماه #محرم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🥀احوالات جناب عَبدُالله بن ِحَسن»🥀
.
✍حاج اصغر فرشچی ( عدلی تبریزی)
.
.
🎶سبک: ای قلم … کاروان رفته منزل به منزل.. جامۀ عشقوی … مطهری …
.
.
تا سسون آلدیم افغانه گلدیم
باتما قا قانه میدانه گلدیم
سنّیم آزدی اگرچه صغیرم
هّمتیمده ولی من کبیرم
.
.
دوشدی عشقون عموجان باشیما
قان قاروشدی اودور گوز یاشیما
همره اولماقه اوز قارداشیما
قاسمون تک باتام قانه گلدیم
.
سنّیم آزدی …
.
.
خیمده هل معین صوتون آلدیم
بیر خدا بولدی نه حاله قالدیم
جاده ی عشقه یول منده سالدیم
ناصر اولماقه میدانه گلدیم
.
سنّیم آزدی اگر اصغرم من
همّتیمده عمو اکبرم من
.
.
نغمۀ عشقی سمع محبّت
آلدی فکرینده جمع محبّت
تک یانورگوردی شمع محبت
شمعه اولماقه پروانه گلدیم
.
سنّیم آزدی …
.
.
سن عمو عاشق با وفا سن
اهل عشقه بو گون رهنما سن
گور موشم مست جام بلاسن
میل ایدوب منده مستانه گلدیم
.
سنّیم آزدی …
.
.
دشمن ایچره قالان تک عموجان
باخمادیم که آنام ایلر افغان
کوی عشقونده اولماقه قربان
منده سن تک دلیرانه گلدیم
.
سنّیم آزدی …
.
.
سن بولور سن ندن نیّتیم وار
نیّت اوستونده جدّیتیم وار
بو شهاتده لیک قسمتیم وار
آلماقا سهم شایانه گلدیم
.
سنّیم آزدی …
.
.
(عدلیم) غرق بحرخطایم
نی کیمی دائما پر نوایم
لطف ایله مستحق عطایم
منده درگاه جانانه گلدیم
.
سنّیم آزدی …
.
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5814649823382473509.m4a
2.54M
#عمو_ره_نزنین_عمو_غریبه
#عبدالله_بن_حسن_دلگویه_مازنی
🖤🕊🖤🕊🖤
🌹🏴🌹🏴🌹
عمو ره نزنین عمو غریبه
بمیرم از علمداربی نصیبه
😭😭😭😭
عمو ره نزنین پسر ندارنه
وره داغ بزونی اکبر ندارنه
🌴🥀🌴🕊
نزنین که ونه مار دره وینه
نزنین خواخر زار دره وینه
🌴🥀🌴🕊
عموی غریبی ره کِمّه احساس
نا اکبر دارنه نا قاسم و عباس
🌴🥀🌴🕊
شه غریبِ عموی دور بگردم
تِه تن بهشتِ بوی دور بگردم
🌴🥀🌴🕊
اگر چه من جای اکبر نهومه
با دل و جان عموته فدابومه
🌴🥀🌴🕊
اگر شمشیر و کلاخود ندارمه
ته وِسّه جان وتن ودس که دارمه
🌴🥀🌴🕊
عمو مه دل دره اَتا آرزو
فقط خوامه ته فدا بوم عمو
🌴🥀🌴🕊
ازآن روزی که مه چش بَهییه وا
ته هم مه عمو بی وهم مه بابا
😭💔🖤🖤💔😭
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
🎙اجرای سبک:علی اکبراسفندیار
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🌟💖بسم الله الرحمن الرحیم💖🌟
🌷 #سلام_بر_امام_حسین_علیه السلام
🟢 السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
🌸 #سلام_بر_قطب_عالم_هستی
🟢 السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان
🌺 #دعای_سلامتی_امام_زمان
🟢"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
🌸 #دعای_عصر_غیبت_امام_زمان
🟢 اللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
🌸 #السلام_علیــک_یا_امـام_الـرئـــوف
🟢 ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ
🌸 #دعای_مخصوص_حفظ_ایمان_در_آخر_الزمان
🟢« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» ای تغییردهنده ی قلبها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.
🌺 #دعـــای_پــر_فیــۻ_قـــرآن
🟢 اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🌴خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن
مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن
و خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن
✍️حضرت علی فرمودند:
#خلاصه_تـمــام_دعـــاهـــــا.🔰
1⃣اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى كُلِّ نِعْمَةٍ
2⃣ اَسْئَلُ اللَّهَ مِنْ كُلِّ خَیْرٍ
3⃣ اَعُوذُ بِالِلَّهِ مِنْ كُلِّ شَرٍّ
4⃣وَ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ
📚بحارالانوار جلد۹۱ صفحه ۲۴۲
🌸أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🌸
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#امام_حسن_مجتبی_مدح_و_شهادت
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم
هزار شُکر سَرم زیرِ پرچمِ حسن است
شبِ ششم شده یعنی مُحَرم حسن است
هزار شکر که زهرا خرید ما را باز
که جمعِ ما همه در جنس دَرهَمِ حسن است
بد است پیشِ کریمان که بیش و کم خواهیم
که کار و بارِ دو عالم از عالم حسن است
قسم به گریه کنانش که زود میبینیم
قرارِ ما همه صحنِ معظمِ حسن است
چه غم که قفل زیاد است از قضا و قَدَر
کلیدِ رفعِ بلا ذکرِ اعظمِ حسن است
چقدر فاطمه میخواهدش کسی را که
کنارِ داغِ حسینش غمش غمِ حسن است
فقط نه مرحم انبوهِ زخمهای حسین
که اشکِ چشمِ عزادار مرحم حسن است
همینکه روضهی "لایومک" را حسن فرمود
دمیدهاند شروعِ عزا دَمِ حسن است
نه اینکه اول ماه صفر نه آخر آن
محرم و صفر ما، مُحَرَمِ حسن است
فقط نه کوچه و دیوار و آتش و سم بود
تمامِ کرببلا مقتلِ غمِ حسن است
شاعر: #حسن_لطفی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#امام_حسین_و_مناجات_محرمی
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_شهادت
شکر خدا که نور ولایت به ما رسید
الطاف خاندان کرامت به ما رسید
وقتی برای خون خدا نوحه خوان شدیم
بالاترین مقام عبادت به ما رسید
اسلام را محرم او زنده کرده است
این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید
روز ازل که موسِم تقسیم رزق بود
از آن میانه، ذکر مصیبت به ما رسید
اشکی چکید و این دل تیره شفا گرفت
تا قطره ای ز زمزم تربت به ما رسید
ذکر لبان ما صف محشر بوَد: حسین
بعد از هزار سال که نوبت به ما رسید
ما نوکران فاطمه ایم و عجب مدار
روزی اگر مقام شفاعت به ما رسید
مَستیم ما ز بادۀ "احلی من العَسل"
اینگونه شد که شهد شهادت به ما رسید
از نالۀ یتیم حسن زیر سمّ اسب
راز وفا و عزّت و غیرت به ما رسید
شاعر: عباس احمدی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
|⇦•هر کس از دل دعا دارد...
#قسمت_اول توسل به امام زمان عجل الله و #روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هر کس از دل دعا دارد
امیدی بر شفا دارد
درد ما را تویی درمان
درد دوری دوا دارد
چشمم به در است بیا مهدی
وقت گذر است بیا مهدی
با چشمم راهت را جارو زده ام
من منتظرم من منتظرم
با دست خالی بر تو رو زده ام
من منتظرم من منتظرم
بیا آقای من...
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•کنون که راه نداریم از حرم...
#قسمت_دوم #روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کنون که راه نداریم از حرم به حسن
سلام میدهم از دور دم به دم به حسن
بدان که دم زدن از او به عزم شاعر نیست
به اذن وحی ادب می کند قلم به حسن
من از قدیم خدا را چنان که یادم هست
همیشه وقت دعا داده ام قسم به حسن
به دلبرانِ زمان یک کلام گفتم لا
هزار بار ولی گفته ام نَعَم به حسن
بهشت محو تماشای خود نخواهد کرد
مرا که هم به حسین است چشم هم به حسن
*یا امام حسن مجتبی! میدونم غریبی، میدونم زائر نداری، میدونم حرم نداری، میدونم حتی یه شمع بالای قبرت روشن نکردن، اما آقا جان اگر هر زائری بیاد بقیع بهش نشون میدن میگن این قبر چهار امام غریبِ، اما من بمیرم گفت: آنگونه میکُشند که از یک زن حتی نشان قبر نمیماند به یاد زائرای مدینه...*
یا فاطمه من عقدهی دل وا نکردم
*میخوای زائر مدینه باشی؟ اونایی که مدینه رفتن میدونن، اونایی که مدینه میرن، موقع برگشتن مداح کاروان یه مرتبه تو اتوبوس شروع میکنه خوندن، میخوام شما هم بخونی...*
یا فاطمه من عقدهی دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تورا پیدا نکردم
*دستت رو بیار مؤدب بالا فریاد بزن یا زهرا!...*
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•رها کن عمه مرا باید...
#قسمت_سوم #روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم
رسیده موقع آن که خودی نشان بدهم
رها کن عمه مرا تا شجاعتِ علوی
نشان حرمله و خولی و سنان بدهم
دلم قرار ندارد در این قفس باید
کبوتر دل خود را به آسمان بدهم
عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو
من آمدم که حسن را نشانتان بدهم
عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است
خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم
سپر برای تو با سینه میشوم هیهات
اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم
مگر که زنده نباشم که در دل گودال
اجازهی زدنت را به کوفیان بدهم
*عمه! رهام کن، عمه! مگه نمی بینی عموم رو غریب گیر آوُردن؟ ببین قاسم رفت، ببین علی اکبر رفت، من بدون اینا میمیرم، من عموم رو رها نمیکنم...*
من آمدم که شَوم حائل تو با عمه
*میدونی چرا از همه جلوتر رفت؟ وقتی رفت سمت گودی تا دید عمو افتاده...*
هوا ز جور مخالف چو غیر قون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
*همچین که عمو افتاد نالهی بچه ها بلند شد، دست عمه رو رها کرد دوید*
من آمدم که شوم حائل تو با عمه
مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم
عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان
جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم
کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم
عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم
*تو گودی رفته، عمو تو گودال افتاده، هرنفسی که میکشه خون داره از شبکه های زره بیرون میاد، گرد و خاکِ، خودش رو انداخت بغل عمو، دید اون نانجیب شمشیر رو کشید، دید حسین زخمیِ، خواستن شمشیر به صورت حسین بزنن، این بچه دستش رو جلو آوُرد یه وقت حسین نگاه کرد دید این دست به پوست آویزانه...*
صدای مرکب و نعل جدید می آید
عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم
فقط نصیب منو شیرخواره شد این فخر
که روی سینه ی مولای خویش جان بدهم
عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش
بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم
برای آنکه جسارت به پیکرت نشود
خودم لباس تنت را به این و آن بدهم
* بهترین تیر انداز بود حرمله، اما سه تا تیر خاص آوُرده بود، اونم تیر سه شعبه... یه دونه از اون تیر هارو به اباالفضل زد، یه دونه از اون تیر هارو به گلوی علی اصغر زد، همهی تیر اندازهای ماهر آخرین تیرشون رو خیلی دقت میکنن، آخرین تیر و میدونی کجا خرج کرد؟ همچین که عبدالله خودش رو روی سینهی حسین انداخته بود، ابی عبدالله بدن زخمی بچه رو بغل گرفته، پسرِ برادرم!... یه وقت دیدن حرمله تیر رو کشید، یه تیر زد به سینهی عبدالله، این بچه تو بغل حسین دوخته شد...*
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•فکری برای تَرَکِ لباش کنید...
#قسمت_پایانی #روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رهاش کنید
فکری برای تَرَکِ لباش کنید
داره مناجات میکنه نگاش کنید
نفس نداره یه کاری براش کنید
جدا نکن
اگه جدا میکنی از قفا نکن
این بدنو طعمه ی نیزه ها نکن
از سنگ و نیزه و سنان، آشوبه حال قتلگاه
افتاده بی رمق عمو، بین گودال قتلگاه
پاشو بی حیا رو سینه نشین
داره خواهرش می بینه نشین
نمیبُره
خنجری که به حنجر تو میخوره
کُندیِ اون فراتر از تصوره
برا چی شمر این همه داره دلهره
بگو عمو
چطور بریده میشه این گلو عمو
چرا تن تو شده زیر و رو عمو
دارن میرن سمت حرم عمو عمو
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Banifateme_moharam1400_shab5_2.mp3
1.13M
|⇦•کنون که راه نداریم از حرم...
#قسمت_دوم #روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Banifateme_moharam1400_shab5_1.mp3
886.7K
|⇦•هر کس از دل دعا دارد...
#قسمت_اول توسل به امام زمان عجل الله و #روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Banifateme_moharam1400_shab5_4.mp3
985.2K
|⇦•فکری برای تَرَکِ لباش کنید...
#قسمت_پایانی #روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾•
●━━━━━━──────
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Banifateme_moharam1400_shab5_3.mp3
1.95M
|⇦•رها کن عمه مرا باید...
#قسمت_سوم #روضه ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴روزشمار وقایع دهه اول محرم
⬛️ روز پنجم محرّم الحرام
🚩 بسته شدن مسیر کوفه به کربلا
◾️در این روز عبیدالله بن زیاد، شخصی بنام «شبث بن ربعی» را به همراه یک هزار نفر به طرف کربلا فرستاد. (1)
عبیدالله بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام «زجربن قیس» بر سر راه کربلا بایستد و هرکسی را که قصد یاری امام حسین علیه السلام داشته و بخواهد، به سپاه امام ملحق شود، به قتل برساند.همراهان این مرد پانصد نفر بودند. (2)
📚1. عوالم العلوم، ج 17، ص 237.
📚2. مقتل الحسین (مقرّم)، ص 199.
#محرم
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
••••••••••••••••••••••••••••••••••
🖤در ذکر #شهادت عبدالله بن الحسن (ع)
عبدالله بن الحسن ( علیه السلام): پدرش امام حسن مجتبی ( علیه السلام) و مادرش، دختر شلیل بن عبدالله میباشد . عبدالله در کربلا نوجوانی بود که به سن بلوغ نرسیده بود و چون عمویش حسین ( علیه السلام) را زخمی و بییاور دید، خود را به آن حضرت رسانید و گفت: «به خدا قسم از عمویم جدا نمیشوم» . در آن هنگام شمشیری به طرف امام حسین ( علیه السلام) روانه شد .
عبدالله دستخود را سپر شمشیر قرار داد و دستش به پوست آویزان شد و فریاد زد: «عموجان» ! حسین ( علیه السلام) او را در بغل گرفت و به سینه چسبانید و فرمود: برادرزاده! بر این مصیبت که بر تو وارد آمده است، صبر کن و از خداوند طلب خیر نما، زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق میکند . ناگاه حرمله بن کاهل تیری بر او زد و او در دامان عمویش حسین ( علیه السلام)، به شهادت رسید . وی نوجوانی یازده ساله بود .
#محرم
➖ روضه شب پنجم #ماه_محرم
**دو شب توی محرم ما میریم گودال
یکی عاشوراست،یکی هم امشب،
تو بغل مادر بود، جگر باباش امام حسن علیه السلام پاره شد.
شب عاشورا همه دارند حرف میزنند، این بچه از سروکول ابی عبدالله بالا میره،
عزیز کرده ی حسین است، کسی بهش حرف نمیزنه، آرام آرام اشک عمو رو پاک میکنه ،دید قاسم داداشش حرف زد، وقتی عمو به قاسم فرمود :فردا به بلای عظیم تو را میکشند،عمو با همه حرف زد الا من،مگه من سرباز نیستم براش، لذا وقتی دید علی اصغر رو برد،فهمید کار رو باید انجام بده ،وقتی عمو شیر خوار رو سرباز حساب میکنه،منم باید برم،عمو من مثل بابام تحمل ندارم،اسارات مادرم و عمه هامو ببینم، منو با خودت ببر،من دق میکنم، دستش را به دستش بست زینب، فرمود :زینب جان این بچه رو دوره کنید،این بچه نیاد ،این بچه بیاد میکشنش،توی کربلا دو تا طفل دویدند سوی گودال، تا صدای ابی عبدالله رو شنیدند،اولیش یه بچه کوچیکتر بود،دوید از خیمه ها بیرون،یه نامردی گفت:الان داغش رو به دل مادرش میگذارم،اون بچه رو به شهادت رساند ، عبدالله تا این صحنه رو دید گفت: عمه من هم باید برم.
#رباعی های مهدوی
شروع جلسه ۱۰ شب محرم
😢شب اول
من آمده ام تا که امانم بدهی
دلمرده رسیده ام که جانم بدهی
امشب شب اول است و من منتظرم
تا اذن عزا به دیدگانم بدهی
😢شب اول
با اشک شما بزم عزا برپا شد
طومار شریف نوکری امضا شد
با ناله ی مادر تو زهرا امشب
پرونده ی شبهای محرم وا شد
____
😢شب دوم
من خسته کبوترم هوایی ام کن
مهمان حریم آشنایی ام کن
با قافله آمدم شب دوم ماه
همراه عقیله کربلایی ام کن
😢شب سوم
ای آرزوی هر شب مهتاب بیا
ای صبر و قرار دل بی تاب بیا
یک سفره ی بغض و گریه آوردم با
غم های رقیه جان ارباب، بیا
😢شب چهارم
بر سینه ی خسته ام کمی آه بده
بر قلب شکسته سوز این ماه بده
شبهای محرم است و دستم خالیست
این حرّ پشیمان شده را راه بده
_
😢شب چهارم
دنبال توأم ای نفسم پس برگرد
سخت است به کویت برسم پس برگرد
حساس به نام زینبی می دانم
بر عمه ی سادات قسم پس برگرد
_
#شب_پنجم😢
من منتظرم که خاک پایت بشوم
لبریز ترنم صدایت بشوم
امشب غم قتلگاه دارم به دلم
لب تر کن از این روضه فدایت بشوم
_
#شب_ششم😢
ای یوسف فاطمه بیا گریه کنیم
با زخم عمیق روضه ها گریه کنیم
امشب تو بیا کنا هم مهدی جان
با داغ یتیم کربلا گریه کنیم
_
#شب_هفتم😢
دنیای بدون تو عذاب است عذاب
بی تو دل عاشقان خراب است خراب
ما تشنه دیدار و تماشای توأیم
مانند لب تشنه ی نوزاد رباب
_
#شب_هفتم😢
ای منتقم خون خدا روضه بخوان
برگرد برای کربلا روضه بخوان
جانسوزترین روضه غم شش ماهه است
ای صاحب عزا خودت بیا روضه بخوان
#شب_هشتم😢
برگرد که در سرم تب عاشوراست
امشب شب اشک و ناله های لیلاست
من دل نگران چشم زخمی توأم
این روضه فقطعوهُ ارباً ارباست
__
#شب_تاسوعا😢
ای کاش که نذر گریه های تو شویم
یک جمعه پر از شور صدای تو شویم
آقا تو دعا کن که شب تاسوعاست
برگردی و ما همه فدای تو شویم
____
#شب_عاشورا😢
در سینه ی من قیامت عاشوراست
برگرد که فصل غربت عاشوراست
دنبال دوای درد هجران تا کی؟
زخم دل من به وسعت عاشوراست
____
#شام_غریبان😢
با آتش هجران تو تنها شده ایم
دلخسته ترین تبار دنیا شده ایم
آقا تو بیا بدون تو این شب ها
آشفته تر از زینب کبری شده ایم
___
صابر عابدی
1
بــهشــت رفــتــن اگــر مــایــلــی ز بــاب نــجــات
بــفــرســت بــهر حــســیــن شــاه ڪــربــلــا صــلــوات
2
رخــســار شــهیــد ڪــربــلــا را صــلــوات
ســالــار قــیــام نــیــنــوا را صــلــوات
3
جــان ها بــه فــدای نــام والــای حــســیــن
آن نــور دو چــشــم مــصــطــفــی را صــلــوات
4
بــر مــیــوه ی قــلــب و جــان زهرا
رخــســار حــســیــن یــار والــا صــلــوات
5
دم بــه دم بــر همــه دم بــر حــســیــن تــشــنــه لــب
بــه دو بــازوی ابــوالــفــضــل بــه عــلــی اصــغــر لــیــلــا صــلــوات
6
هر ڪــه جــا نــوش ڪــنــی آب روان
بــر لــب خــشــک حــســیــن شــاه شــهیــدان صــلــوات
7
بــا نــام حــســیــن آن شــه دیــن بــه دلــها بــرات
بــه جــمــالــش بــه خــصــالــش بــه جــلــالــش صــلــوات
8
هر ڪــه دارد بــه دلــش آرزوی ڪــربــلــا
یــا شــود زائر دشــت بــلــا
از ســه ســالــه ی حــســیــن گــیــرد بــرات
گــویــد بــه لــب خــشــک حــســیــنــی صــلــوات
9
بــر روی حــســیــن نــور داور صــلــوات
بــر مــوی ابــوالــفــضــل دلــاور صــلــوات
مــیــلــاد حــســیــن اســت و ابــوالــفــضــل رشــیــد
بــفــرســت تــو بــر ایــن دو بــرادر صــلــوات
10
مــظــلــوم دگــر امــام در خــون خــفــتــه
افــتــاده بــه خــاک حــســیــن ڪــربــلــا را صــلــوات
#قسمت_دوم روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
# شب ششم محرم
#بانوای سید مهدی میر داماد
●☆●☆●☆●☆●☆●☆●☆●☆●☆
ای حیدرِ امام حسن، شیرِ کارزار
سرو قد تو، نیزه و اَبروت ذوالفقار
*هرکاری کرد ابی عبدالله زره اندازه این بچه پیدا نشد، چیکارکرد عمو ؟یه لباس سفید تنش کرد عمامه سرش بست مقتل میگه تحت الحنک عمامه رو باز کرد براش نقاب درست کرد،چرا نقاب می زنی عمو ؟ گفت می خام چشمت نزنن عمو، خیلی مثل بابات می مونی *
ای حیدرِ امام حسن، شیرِ کارزار
سرو قد تو، نیزه و اَبروت ذوالفقار
عباسِ کربلا شده در سیزده بهار
یک کربلا سپاه، ز تیغ تو الفرار
*بعضی نقل ها نوشته 200 نفر، بعضی نوشته تو دو مرحله 80 نفر، یه نوجوان سیزده ساله 80 نفر و کشتن شوخی نیست . این معلومه استاد داشته، کی از عباس بهتر*
در روزِ کارزار علی اکبری دگر
پیداست در جمال تو پیغمبری دگر
در سیزده بهار، بهشت خدا شدی
تسبیحِ دانه دانه ی از هم جدا شدی
در پیش دیدگان عمویت فدا شدی
مثل امام خویش،سراجُ الهُدی شدی
ای رویِ خون گرفته ات، آیینه ی حسن
معراجِ روحِ پاک تو، از سینه ی حسن
*اجازه می خواست، اجازه نداد ابی عبدالله ، یکی از شهدایی که چندین بار رفت و آمد و اجازه نداد . شب هشتم برات بگم اون علی اکبرِ که تا گفت: برم؟ حسین گفت: برو عزیزم . از پسرخودش راحت می تونست بگذره اما از امانت برادرش نمی تونست بگذره . تو یتیمِ امامِ مجتبایی . اون علی اکبرِ که" اِسْتَأْذَنَ فَأَذِنَ اَباه" تا گفت برم؟ گفت: برو عزیزم. اما قاسم و اجازه نداد ، کیفیت اجازه گرفتنش هم بارها شنیدید ، نامه ی پدرش رو داد، اینقد رو پاهای عمو گریه کرد، اینقد التماس کرد، خوشبحال اونایی که برا شهادت التماس می کنن و گریه می کنن، شهید حججی رو دیدید قبل رفتن افتاد رو پاهای پدر و مادرش ، اینا از همین روضه ها این خط و یاد گرفتن . باید بیفتی روپای پدر و مادرت تا بهت اجازه ی پرواز بدن....قاسم،پدر نداشت افتاد رو پای عمو التماس کرد....*
تابیده از جمال تو انوار پنج تن
در خشم یک حسینی و در حِلم یک حسن
*هم خون امام مجتبی تو رگشِ، هم تربیت حسینی داره . ده سال تو دامن حسین تربیت شد.*
زخمت چو حلقه های زره مانده بر بدن
خونِ تو پیرهن شد و پیروهنت کفن
خورشید ذره ذره به میدانِ کربلا
افشانده نور سرخ، به دامانِ کربلا
*رفت میدان ، میدان رفتنش ، رجز خوندنش ، مبارزه اش ، جنگش ، همه رو مات و متحیر کرد، همه رو مستاصل کرد، بعضی از نقل ها نوشتن: برگشت اظهار عطش کرد مثل علی اکبر ،علی اکبر هم برگشت بعضی ها نوشتن ، قاسم هم برگشت ، ابی عبدالله انگشتر عقیق تو دهانش گذاشت ، بعضی ها نوشتن عمو بغلش کرد ، دوباره رفت میدان ، این بار آخر هر کاری کردن دیدن قاسم و حریف نمی شن چه کردن ، همه ی نامرد ها همه ی خباثت ها، همه ی بدی ها یه طرف جمع شد ، یه نانجیبی گفت: اینجوری فایده نداره ، این نوه ی علیِ، این خون حسن تو رگهاشِ ، چه کنیم ؟ گفت دورش حلقه بزنید سنگ بارانش کنید، گرد و خاک کنید، دیدش رو بگیرید .چه کردن؟ من یه سئوال دارم ، سئوال منم با گریه جواب بدی من رد میشم . یه نفر وسط میدون می جنگه زره داره، سپر داره ،کلاه خود داره، نیزه داره میتونه دفاع کنه، اما یه نوجوانی که پاش به رکاب نمی رسه، نه زره داشت، نه سپر داشت . اهل ناله کمک کنن، یتیم نوازی کنن .....*
سربازِ بی زره ،که سراپا سپر شدی
قرآن پاره پاره، چو قلب پدر شدی
در زیر تیغ، بِسملِ بی بال و پر شدی
یک آسمان ستاره هزاران قمر شدی
ای حسین....
____
فایل صوتی -قسمت دوم-شب ششم
👇👇👇
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5791909942940140825.mp3
2.11M
روضه شب ششم
حضرت قاسم
سید مهدی میرداماد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6032724094892378530.mp3
9.02M
❣﷽❣
▪️ #سینه_زنی_حضرت_قاسم_ع
▪️ #سنج #دمام_زنی
▪️ #آقای_کریمی
▪️احلی منالعسل
یا حسین یا حسین حسین
در راه تو شهادت است
▪️ احلی منالعسل
طعمی که بر کامم نشست
احلی منالعسل
نایب سردار جمل
احلی منالعسل
حی علی خیرالعمل
▪️ احلی منالعسل
شاه بی لشکرم
قاسم فدای تو
در کام قاسم است
مُردن برای تو
▪️احلی منالعسل
این درد استخوان من
احلی منالعسل
این جسم نیمه جان
▪️ احلی منالعسل
یا حسین یا حسین
احلی من العسل حسین
این زخم های بی عدد
احلی منالعسل
جانم که بر لب می آید
احلی منالعسل
این زخم های بی عدد
احلی منالعسل
جانم که بر لب می آید
▪️احلی منالعسل
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین