eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @majmaozakerine اربعین آمد چه داغی بر جگر دارم هنوز روز عاشورا و ظهرش در نظر دارم هنوز سینه ی سوزان و بغضی در گلو از لحظه ی گفتگو های رقیه با پدر دارم هنوز از نخستین روز عاشورا که صد ها اربعین رفته تصویر حسین را در بصر دارم هنوز هر زمان ماه محرم می رسد با درد و غم من حسین را بر سر نعش پسر دارم هنوز توبه ی حر بخشش آقا و هرم عشق را فصلی از سر فصل شیدایی به سر دارم هنوز پا برهنه مر دمان تا فخر عاشورای ماست بهر این بیچارگان چشمان تر دارم هنوز روز عاشورا در ایران محشر کبری بود افتخار از امت والا گهر دارم هنوز درد سنگین محرم را به دوشم می کشم غصه بعد از غصه ای ماه صفر دارم هنوز ای (رها)بعد از چهل روز از قیام کربلا کاروان کربلا را در سفر دارم هنوز @majmaozakerine
4_5771405897918057813.mp3
6.47M
‍ ❣﷽❣ ⚡️ ⚡️ ⚡️تقدیم به شهید ✨حسین آقام، همه میرن تو میمونی برام آهای رفیق، تو نوکری رو یادمون دادی با گریه‌هات، به میدون اومدی و خون دادی تو آتیشِ، سقیفه‌ی زمونه جون دادی ✨حسین آقام، همه میرن تو میمونی برام تو خوب بودی، ندیدم حتی از تو یک بدی تو سوختی و، دل رفیقاتو آتیش زدی سفر بخیر، گمونم از مدینه اومدی تو خالصی، حسین من کجا حسین تو صدات زده، میون روضه‌ها حسین تو تو گوشمه، هنوز صدای یا حسین تو ✨حسین آقام، همه میرن تو میمونی برام قسم میدم، به خون پاکِ این گل شهید شاید حالا، سلام من به کربلا رسید به این امید، شاید آقا منِ بدم خرید اگه یه روز، قرار باشه هزار تا سر بره محاله از، قیام سرختون اثر بره نمیذاریم، که خون پاکتون هدر بره حسین آقام، شهادته قشنگترین دعام حسین آقام، همه میرن تو میمونی برام ✨حسین آقام، همه میرن تو میمونی برام @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میان شام می آید سری پشت سری دیگر به زنجیر آمده همراه سر ها لشکری دیگر گذشته کاروان تا از شلوغی های این کوچه رسیده باز هم در ازدحام مَعبری دیگر عقیله خاک را تا می تکاند از تن طفلی به روی خاک می افتد دوباره دختری دیگر به غیر از آستین ناموس حق در بین این مردم ندارد خاک عالم بر سر من معجری دیگر به یاد خاتم بابا سکینه با خودش میگفت: ندارد ساربان ما مگر انگشتری دیگر میان سنگ باران ها به جز آغوش عمه نیست برای دختران داغ دیده سنگری دیگر ندارد زجر جز زجر سه ساله در غل و زنجیر میان کوچه ها تفریح از این بهتری دیگر شبیه مرتضی ، زینب به روی ناقه ی عریان دوباره خطبه میخواند ولی بر منبری دیگر سر دشمن به زیر افتاد با تیغ کلام او میان شام زینب کرده فتح خیبری دیگر نوشته در دل تاریخ تا روز قیامت هم نمی آید به قرآن مثل زینب خواهری دیگر #@majmaozakerine
ره واکنید قافله سالار میرسد یک قافله اسیرعزادار میرسد برخیز یا حسین سری دست و پانما دلبر برای دیدن دلدار میرسد حالا که پیرعشق شدم ناز می‌کنی باشد تو ناز کن که خریدار میرسد سر الحسین سینه سینای زینب است آری حقیقت همه اسرار میرسد بالا بلند بودم و حالا خمیده ام پرغم ترین زمانه دیدار میرسد عباس کو که صبرعقیله سر آمده ناموس حق زکوچه و بازار میرسد بر روی قبر پیرهنت پهن می‌کنم جانم به لب زگریه بسیار میرسد تکرارصحنه‌ها شده درپیش دیده ام نیزه به دست لشگر اشرار میرسد گویا هنوز میشنوم زیر دست و پا فریاد العطش ز لب یار میرسد آن بار گر نشد بدنت را بغل کنم قبرت به روی سینه‌ام این بار میرسد هرجا که شد غرور مرا دشمنت شکست زینب غمین از آن همه آزار میرسد آه رباب و قبر بهم خورده ی علی لالایی اش ازآن دل غمدار میرسد
🐪ورودکاروان به دروازه ساعت کاروانی وارد از دروازه ی ساعات شد خونجگر زین غم وجود عمه ی سادات شد قافله سالار آن زینب سفير کربلاست در صبوری مرتضی و دختر خير النساست این سفر با قاتل خون خدا گردیده طی رأس سالار شهیدان خدا بر روی نی شامیان بی حیا چنگ و نی و دف می زنند بر سر راه اسیران جملگی کف می زنند جای عرض تسلیت نامردمان شهر شام بر اسیران سنگ کینه می زنند از روی بام ظلم و کین شامیان بی وفا گشته عیان جای استقبال از آن ها می زنند زخم زبان دست های کودکان با ریسمانی بسته است حامی طفلان دلخون زینب دلخسته است اهل بيت مصطفی را ظالمانه می زنند بین مردم کودکان را تازیانه می زنند زین مصیبت ها همه اهل حرم گریان شدند از غم داغ حسین بار دگر نالان شدند شام غم بهر اسیران بدتر از کرب و بلاست ناله ی طفلان بی بابا همه واويلتاست دشمن قرآن و دین خون کرده قلب ساجدين دست و پا و گردنش را بسته با زنجیر کین این مصيبت کرده قلب شیعه راچون شمع آب دختر زهرای اطهر عازم بزم شراب برده اند اهل حرم را شامیان بی وفا وارد بزم شرابِ آن یزید بی حیا محفل نامحرمان و مظهر يزدان کجا؟ مجلس بزم شراب و قاری قرآن کجا؟ آن خبيث سنگدل بنشسته بر تخت غرور روبرویش تشت زر، لبریز از دریای نور در درون تشت زر رأس حسین بن علی صوت قرآنش نموده قلب زینب منجلی با زبان حق دمادم او دم از محبوب زد بر لب و دندان او آن بی حیا با چوب زد خونجگر از این مصیبت حضرت سجاد شد از حسین و پیکر صد پاره ی او ياد شد خصم را در شام غم با خطبه اش رسوا نمود بار دیگر با خدا پیمان خود امضاء نمود من «رضایم» عبد دربار حسین بن علی گشته ام با یک نگه یار حسین بن علی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
. ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم  یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم یک اربعین زیارت مارا ردیف کن ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم احمد ایرانی نسب✍ . @babollharam
متن روضه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها شب سوم محرم – محمود کریمی بسم الله الرحمن الرحیم الهم کن ولیک…….. پهلو گرفته است، از اشک چشم سوخته دارو گرفته است سر با سر آمده، او پیش پاش از مژه جارو گرفته است از نور از طبق ،انگار چشم بی رمقش سو گرفته است وقت قدم زدن آمد، خمیده دست به زانو گرفته است مثل گُل سری است این لخته های خون که به گیسو گرفته است تقصیر زجر بود از چشم های عمه اگر رو گرفته است خورشید صورتش از زیر گونه تا سر ابرو گرفته است رد غلاف نیست انگار تازیانه به بازو گرفته است لب باز می کند کنج خرابه با پدرش خو گرفته است * قصه به سر رسید جانم به لب رسید که از تو خبر رسید طاقت ندارمُ ،جز بوسه بر گلوی تو حاجت ندارمُ  می بوسمت ولی، هدیه به غیر گریه برایت ندارمُ من دختر توأم ، اما به دختر تو شباهت ندارمُ تو رفتی از برم،الان به بعد یک شب راحت ندارمُ از شمر و حرمله از زجر انتظار محبت ندارمُ اذیت شدیم ولی، من نیتی به غیر شفاعت ندارمُ دشنام می دهند، با دختران شام رفاقت ندارمُ هی میخورم زمین، مثل گذشته آن همه قدرت ندارمُ چو مثل فاطمه است، از این قد خمیده شکایت ندارمُ دیگر نشانه ای جز پنج خط سرخ به صورت ندارمُ از معجرم مپرس، رغبت به صحبت از شب غارت ندارمُ لطفی کن ای پدر، امشب به جان عمه مرا با خودت ببر * می رفت قافله،دورش پر از حرامی است، سر مست هلهله  بابا یک مرتبه بخند، من قول میدهم نکنم از کسی گله این چشم های تار، امشب برای دیدن تو گشته مسئله باید چه کار کرد؟ با این همه کبودی و با این همه آبله باید از این به بعد با عمه ام نشسته بخوانیم نافله سیلی که جای خود، مانده به گردنم رد انگشت سلسله خوردم زمین شبی،بین من و نگاه تو افتاد  فاصله من فکر میکنم ظلمی که زجر کرده است نکرده است حرمله یه جوری من رو آورد،من رو میکشید،می زد،می گفتم بزن،اما من رو به عمه ام برسان،وقتی به ناقه رسیدم،هی نفس میزدم،بین نفس هام، هی میگفتم:عمه عمه عمه من فکر میکنم ظلمی که زجر کرده است نکرده است حرمله میخندیدم یادته،نگاه به لب و دهانم میکردی یادته،من و بغل میکردی یادته، هی به من میگفتی مادرم یادته، من دیگه مثل اون رقیه نیستم،دختر و لبخندش،لبخند و لب و دهان،لب و دهان و دندان. دندان من شکست آینه ی کلام پریشان من شکست دندان من شکست آخه انگشتر دستش بود،انگشتر تو دستش بود،با اون انگشتری که بازی میکردم دندان من شکست. دندان من شکست بچه دندانش بشکنه کلامش عوض میشه،شین رو س ِ میگه. دندان من شکست آینه ی کلام پریشان من شکست راه و روش دختر داری اینجوریه ،میخوای گوشواره از گوش دختر بچه در بیآری، فقطم باباش باید این کارو بکنه.مادرم میتونه،اما دختر دوست داره پدر گوشواره اش رو در بیاره،چون تا میخواد دردش بگیره،میگه:یواش.بابا هم قربون صدقه میره. متن مقتل این جوری میگه:سر مطهر رو آوردن در حضور اون مظلومه گذاشتند،پرده رو از رو سر برداشت،پرسید:ما هذا رأس؟این سرکیه؟گفتند: هذا رأس أبوک.سر باباته. خود را بر آن سر مطهر انداخت شروع کرد صورت پدر رو بوسیدن،به سر و سینه زدن،اینقدر با دستای کوچیک خودش به دهان زد،دهان پر خون شد و گفت: یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی خَضَبکَ بِدِمائکَ، محاسنت رو کی با خونت رنگ کرده؟ یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ؟ رگ های گردنت رو کی بریده؟ یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی؟ بابا من سه ساله هستم یتیم شدم. کی من رو بزرگ کنه؟ بعد شروع کرد به گلایه کردن:بابا نگامون کن، یا أبتاهُ، منْ للنّساءِ الحاسرات؟ زن هارو نگاه کن معجر ندارن! یا أبتاهُ، منْ للْأَرامِلِ المسْبیّاتِ؟ پدر جان، چه کسی دادرسی از این زنان بیوه و اسیر می کند؟ یا أبتاهُ، منْ للْعیونِ الْباکیاتِ؟ چشم های گریون مارو نگاه کن! یا أبَتاهُ، مَنْ لَلشُّعورِ الْمَنْشورات؟نگاه کن ببین موهامون چه وضعی داره. یا أبتاهُ، منْ بَعْدکَ واخَیْبَتاهُ؟ یا أبتاهُ، منْ بَعدکَ وا غُرْبَتاهُ؟ بابا جان تو رفتی ما بی چاره شدیم! یا أبتاهُ، لَیْتنی کُنت لَک الْفِداء. ای بابا کاش من برات می مردم. یا أبتاهُ، لَیْتنی کَنت قَبل هذا الْیَومِ عمیاءَ. بابا جان کاش من کور می شدم تو رو اینجوری نمیدیدم توضیحش هم این یک خطه: ساربان ضربه ی دستش چقدر سنگین است تازه انگشتر او سنگ یمن هم دارد زخم های سر و روی پدرش را که شمرد گفت با عمه چرا زخم دهن هم دارد؟ حسین…… بابا جان کاش من زودتر از این از دنیا می رفتم، من تو رو این طوری نمیدیدم،هی گریه کرد،اشک می ریخت،نفسش به شماره افتاد، گریه راه گلوش رو گرفت: مثل مرغ سر کنده گاهی سر رو طرف راست بعد طرف چپ میگذاشت،میبوسید ناله میکرد،ریش پر خون پدر رو میگرفت پاک میکرد،حسین،همیشه بدنش تازه است،بس که سر تر و تازه بود،هی خوت می آمد جاری میشد، زن ها دورش رو گرفتند،گفت: بابا این زنهای جوون مرده چه کنند،شیون از همه بلند شد. ثم إنها وضعت فمها على فمه الشریف و بکت طویلا،قشن
گ ببین بچه سه ساله سر زخمی بغل کرده. آروم آروم لبش رو رو لب بابا گذاشت،شروع کرد لب بابا رو مکیدن، همینطوری آروم آروم سرش رو زمین گذاشت،صورت رو صورتش بود،اینقده گریه کرد دیدند،آخرهای گریه دستش باز شد،سر غلتید یه طرف رقیه یه طرف، ای حسین……… چقدر زخمی ِ چشمات بمیرم برات چقدر خونی ِ لبهات بمیرم برات شبیهه خودم پریشون و پر خون ِ موهات بمیرم برات حالا بعداز اون همه عذاب توی آغوشم یکم بخواب به چشم کسی خواب نیومده بعد از اون مجلس شراب ناله میزم وای وای کریه میکنم های های نگفته بودی با سر میای بابا نگفته بودی با سر میای هرکی هر جا نشسته صدا بزنه یا حسین……… @majmaozakerine
متن روضه شهادت حضرت رقیه علیها السلام- مجتبی رمضانی یکی از روضه خوانها میگه یه سئوال ذهن من رو مشغول کرده بود،ایشون میگه من همش ذهنم مشغول بود،چرا وقتی حضرت رقیه سلام الله علیها از ناقه افتاد داد نزد این کاروان متوقف بشه؟شتر که سرعتی نداره. میگه یه روز دختر بچه ام از رو بلندی به شکم رو زمین افتاد،نفسش یه چند لحظه بند اومد،من گریه شدم خانمم گفت:چیزی نشده چرا گریه میکنی؟ گفتم من جواب روضه ام رو گرفتم،حالا فهمیدم چرا داد نزد. کاش زجر من و اینقدر رو خار نکشونه آخه عموم رو نیزه ها نگرونه نزن من و حالم بده خودم میام هولم نده هر کجا نشستی دستات رو بیار بالا،صدا بزن یاحسین،یا حسین…… نزن من و حالم بده خودم میام هولم نده یکی از روضه خوان های میگه،شب پنجم صفر پیرهن سیاه تنم کردم برم هیئت،یه دختر پنج، شش ساله مریض حال داشتم،گفت: بابا کجا میری؟گفتم:دارم میرم هیئت،گفت: مگه الان چه خبره؟ گفتم:شهادت حضرت رقیه است، گفت: بابا رقیه کیه؟ گفتم:دختر امام حسینه، گفت:بابا چند سالشه؟گفتم: هم سن خودته،گفت: بابا منم با خودت میبری؟،گفتم: نه عزیزم تو مریضی،استراحت کن،حالت بهتر بشه، گفت: بابا حالا که من رو نمیبری با خودت،بهش میگی بیاد کنارم؟ با خودم گفتم: حالا من چی توضیح بدم به این بچه، گفتم: نه،نمیتونه بیاد،گفت: چرا بابا؟ گفتم: اونم مریضه،چرا بابا؟ چی شده؟ گفتم: بابا پاهاش درد میکنه. گفت بابا:چرا پاهاش درد میکنه؟ گفتم:رو خارهای بیابون دویده، گفت:بابا چرا رو خارهای بیابون دویده؟ مگه کفش پاش نبوده؟ گفتم نه کفش نداشته،کفشاشو غارت کردن، کفشاشو دزدیده بودند. گفتم : دخترم میذاری من برم،بیچاره ام کردی تو؟گفت:آره برو. من خداحافظی کردم، دم در دوباره گفت:بابا،یه سئوال دیگه، سئوالش من رو بیچاره کرد، نشستم دم در شروع کردم به گریه کردن،گفت:بابا کفشاشو غارت کردن، چرا باباش بغلش نمیکرد، بابا من اون روز کفشم گم شده بود تو بغلم کردی بابا، چرا باباش بغلش نکرد. کاش زجر من و اینقدر رو خار نکشونه آخه عموم رو نیزه ها نگرونه نزن من و حالم بده خودم میام هولم نده بی بی رقیه رو بی هوا زدند، مداح یعنی چی؟ شما وقتی خودت میخوای خودت رو بزنی،عصب مغز دستور میده به عضله ی صورت،میگه آمادگیش رو داشته باش، اما یه وقت هست بی هوا میزنه،دختر وسط بیابون افتاده بود،دید یکی داره میاد،خوشحال شد، گفت: اومده من رو ببره کنار عمه ام، بلند شد،خوشحال شد، یه وقت، دید صورتش میسوزه، یه بیت قدیمی برات بخونم؟ تا به من رسید بابا،بابا،بابا موهام و کشید بابا،بابا،بابا دست من و بست بابا،بابا،بابا پهلوم و شکست بابا،بابا،بابا گفتم پهلو،بریم مدینه؟ مادر مادر، مادر مارو هم بی هوا زدند، وقتی یه نامحرم میخواد با مادرت حرف بزنه، مادر به چشم نامحرم نگاه نمیکنه، مادر ما به زمین نگاه میکرد،به نامحرم نگاه نمیکرد، امام حسن میگه دیدم دست و نانجیب بالا برد، امام صادق میگه:چنان زد این گوشواره توی گوش مادر شکست. کاشکی پسر ارشد نبودم ای خدا ای خدا ای خدا کاشکی راه رفتن بلد نبودم ای خدا ای خدا ای خدا برای چی؟ شاهد فحش و لگد نبودم ای خدا ای خدا ای خدا اونقدر کشیدم داد و هوار ای خدا ای خدا  ای خدا دستاتو واسش بالا نیار بی حیا بی حیا بی حیا رو چادر مادر پا نذار بی حیا بی حیا بی حیا خیلی ها اربعین دارن میرن کربلا،به حضرت رقیه سلام الله علیها بگو، عمه ی امام زمان(عج)،امشب با دستای کوچلوت یه کربلا به من بده،  میگه:تو حرم  حضرت رقیه سلام الله علیها، یه پیرمرد یه ظرف برداشته بود، یه تیکه نخ، اومد گره بزنه به ضریح، خادمها اجازه نمیدادند، خیلی ناراحت شد،رفتم پیشش ، گفتم:پدر چی شده؟ چرا ناراحتی؟ گفت: نگذاشتند نذرم رو ادا کنم، گفتم:این چه نذریه شما یه ظرف آب برداشتی،میخوای ببندی؟ گفت: من دفعه ی قبل که اومدم حرم حضرت رقیه سلام الله علیها، بهشون گفتم: خانم به من یه کربلا بده، اگه کربلا بدی، از کربلا برات آب فرات میارم، براش آب فرات آوردم، گفتنم: دیگه فایده نداره، دیگه دیر شد….. ***************
نحوه در یک مجلس سلام و صلوات : در احادیث و روایات معتبر داریم ؛ دعایى که بدون حمد و ثناى الهى و ذکر نام خدا و سلام و صلوات بر محمد و آل محمدعلیهم السّلام شروع شود، پذیرفته نخواهد شد. از آنجائى که هدف از برپائى این گونه از مجالس ، توسل به ائمه اطهارعلیهم السّلام و نتیجه گرفتن از آن است ، باید به فرموده خودشان ، با حمد و ثناى الهى و درود فرستادن بر خاندان عصمت و طهارت شروع مى شود. تفاوتى نمى کند که مجلس عزادارى باشد و یا مجلس جشن و میلاد ائمه هدى علیهم السّلام در هر دو صورت باید مجلس به کیفیت فوق آغاز گردد. این سلام و ثنا مى تواند بسیار ساده و به صورت فرستادن سه صلوات و گفتن (( بِسمِ اللّه الرّحمنِ الرّحیمِ)) باشد و یا قسمتى از دعا یا مناجات ماءثوره از ائمه معصومین مثل : (( السّلامُ عَلَیکُم یا اَهلَبَیت النَّبُوَة )) و... یا خواندن صیغه توبه ((اَستَغفِرُ اللّهَ الّذِى لا اِلهَ الاّ هُو، الحَىُّ القَیّوم ، الرّحمنُ الرّحیم ، ذُوالجَلالِ وَ الا کرَام ، مِن جَمِیعِ ظُلمِى وَ جُرمِى وَ اِسرَافِى عَلَى نَفسِى وَ اَتوُبُ اِلَیهِ)) و یا خواندن دعاى فرج امام زمان (( اللَّهُمَّ کُن لِوَلِیِکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ...)) باشد. که به فراخور مجلس انتخاب مى شود. مثلاً اگر شب شهادت بود، بهتر است ذکر شروع مجلس نیز با آن امام همام رابطه داشته باشد مثلاً شب شهادت امام حسن مجتبى علیه السّلام همان قطعه اى که در دعاى توسل براى ایشان مى خوانیم ، قرائت شود و یا اگر مجلس در محرم است از لعن و سلام زیارت مقدسه عاشورا استفاده نمائیم و اگر مجلس مناجات مى باشد. از خواندن صیغه توبه و یا خواندن گوشه هایى از دعاى کمیل و یا قرائت فرازهائى از مناجات خمس عشر (مناجاة التائبین ) که در مفاتیح الجنان مى باشد، بهره مند شویم . نکته اى که در اینجا وجود دارد این است که اگر مجلس عزادارى و روضه است ، خواندن خطبه اول آن و دادن سلام و صلوات نباید خیلى طولانى بشود زیرا موجب خستگى و ملال مستمع مى گردد. مداح خوب کسى است که هر وقت در محدودیت زمانى قرار گرفت ، وقت را طورى تنظیم نماید که به اکثر قسمت هاى مهم برنامه خود پرداخته باشد نه اینکه کلاً یک قسمت از آن را حذف کند مثلاً بگوید چون وقت نیست من از اصل روضه شروع کنم و بدون سلام دادن ، شروع به روضه خوانى نماید. باید از حواشى هر قسمت از برنامه اش مقدارى بزند تا ناهماهنگى پیش نیاید. چه بسا سلام دادن اول مجلس ، کارى کوچک شمرده شده و بیشتر به روضه خواندن و سینه زدن بها داده مى شود. اما توجه داشته باشیم که ادب مجلس باید رعایت شود و سلامى هر چند کوتاه ، فرستاده گردد. در محدودیت هاى زمانى ، مداح مى تواند از برنامه هائى که در حاشیه توسل وجود دارد، کسر بگذارد مثل سینه واحد زدن و ایستاده سینه زنى کردن و... نه اینکه از سلام دادن صرف نظر کند. د) شعر   بعد از دادن سلام و صلوات و حمد ثناى الهى ، مداح ، مجلس را با شعر شروع مى کند. این بهترین حالت مجلس است که وقتى سلام داد، شعرى را با عنوان مقدمه مجلس ‍ شروع مى کند که پسندیده تر از حالتى است که بعد از سلام دادن ، مداح شروع به صحبت کردن و روضه خواندن کند. سعى کنید همیشه مجلس (حتى مجالس ‍ کوچک و توسلات مختصر) را با شعر آغاز نمائید تا حالت وزین ترى به خود بگیرد. شعرى که ابتداى مجلس خوانده مى شود مى تواند اشعارى از آقا امام زمان علیه السّلام باشد که در حال حاضر، مجالس بیشتر به این شکل شروع مى شوند و مى توان از اشعارى که در این زمینه سروده شده است استفاده نمود و از غزل هاى حافظ و یا غزل هاى حضرت امام (رحمة الله علیه ) استفاده کرد مثلاً: روى تو کس ندید و هزارت رقیب هست   در غنچه اى هنوز و صدت عندلیب هست هر چند دورم از تو که دور از تو کس مباد اما امید وصل تواءم عن قریب هست   گر آمدم به کوى تو چندان غریب نیست   چون من در این دیار هزاران غریب هست   عاشق که شد یار به حالش نظر نکرد اى خواجه درد نیست و الا طبیب هست و یا از اشعار اخلاقى ، که در مذمت نفس سروده شده و یا اشعار مناجاتى استفاده کرد که این گونه ، اشعار مناسب مجالس دعا و زیارات مى باشد مثلاً در شبهاى ماه مبارک رمضان و یا قبل از دعاى کمیل و... مثلاً این شعر:   یا رب ار نگذرى از جرم و گناهم چه کنم   ندهى گر به در خویش پناهم چه کنم   گر برانى و نخواهى و کنى نومیدم   به که روى آرم و حاجت زکه خواهم چه کنم گر بخشى گنهم شرم مرا آب کند   ور نبخشى تو بدین روى سیاهم چه کنم   نتوانم کنم انکار گنه یک ز هزار تو که بودى به همه حال گواهم چه کنم بارلها! کرمى مرحمتى امدادى کاروان رفته و من مانده به راهم چه کنم و یا از اشعارى استفاده نماید که در مدح ائمه معصومین علیهم السّلام سروده شده که در گذشته خواندن این گونه اشعار، جایگاه بهترى در مجالس داشته است کاربران
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
اشک بر حسین (علیه السّلام) به هیچ کدام از اعمال ما امیدی نیست نه نمازمون، نه روزه هایمان، … نقل کرده اند آیت الله مرعشی را با آن زهد و تقوا پسرش در عالم رویا دید، از اوضاع و احوال بعد از مرگ پرسید، او گفت: اوضاع و احوال خراب بود، حساب و کتاب سخت بود، فقط یک چیز به درد من خورد، آن هم اشک برای امام حسین (علیه السّلام) …. منبع:کتاب گلواژه های روضه   فضلیت گریه امام موسی کاظم (علیه السّلام) فرمودند: اگر گریه کنندگان بر آن مظلوم (امام حسین (علیه السّلام)) می دانستند چه اجرهایی به آنها داده می شود هر آینه آرزو می کردند که تا نفس آخر عمر در گریه و ناله برای آن بزرگوار باشند. البکاء للحسین ص ۸۰ منبع:کتاب گلواژه های روضه کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469 برای استفاده از دعاها و گریزهای ودسترسی آسان به آن دعا برای مادحین و ذاکرین محترم