voice-changer-۲۰۲۳-۰۸-۳۰-۰۰-۴۹.mp3
865.4K
◾نوحه زمزمه
◾اربعین حسینی
◾بند اول
از شام ویران آمدم سویت حسین جانم
مانند گل تا من کنم بویت حسین جانم
من بی رقیه آمدم شرمنده از رویت
خواهم بمانم بر سر کویت حسین جانم
برخیز و از جا حال زارم را تماشا کن
یک سرپناهی بهر طفلانت مهیا کن
حالم خراب و حال طفلانت خراب است
بهر سکینه خیز و راه آب را وا کن
سقای آب آور کجایی
شاید که افتاده ز پایی
از شام و کوفه آمدم برخیز
نبود میان حنجرم نایی
واویلتا صد آه و واویلا(۴)
◾بنددوم
آوردهام مشتی شقایق را در اینجا من
همراه خود گلهای عاشق را در اینجا من
این یادگارت حضرت سجاد را آوردم
این مظهر قرآن ناطق را در اینجا من
همراه من با پای نیزه آمدی بازار
غم را تو این خواهر غمدیدات بردار
سر را شکستم پیش رویت تا بدانی تو
مثل علی من هم شدم پای سرت سردار
من آمدم در کربلایت
از دل زنم آقا صدایت
من بی رقیه آمدم اینجا
تا سر نهم بر خاک پایت
واویلتا صد آه و واویلا(۴)
◾بندسوم
از تازیانه پاره تا حبل المتین شد
جان برادر پیکرم نیلی ز کین شد
شور عزا بار دگر از اربعین تو
در کل آسمان و بر روی زمین شد
گردیده ذکر تو مرا در ماه و در هر سال
من آمدم باره دگر در بین این گودال
آید صدای مادر مظلومه بر گوشم
بردن از اینجا ای برادر معجر و خلخال
کو اکبر آن رعنا جوانت
ششماههی شیرین زبانت
با کام تشنه جان سپردی
ای من فدای لعل عطشانت
واویلتا آه و واویلا(۴)
#مرتضی_محمودپور
4_5846116334340934897.mp3
1.57M
#اربعین_زمینه
از زبان حضرت زینب سلام الله علیها
کوفه و شام و بلا رفتم
توو بزم حرومیا رفتم
دور از چشم غیرت عباس
توو بازار برده ها رفتم
کوچه و بازار، پر شد از اشرار
روضه مکشوفه اس، زینب و انظار
تو شلوغی ها، دختری گم شد
چادری گم شد، روسری گم شد
نگاه کج شد، به معجر زینب ۳
آجرک الله، برادر زینب ۳
با پای پر آبله رفتم
با زنجیر و سلسله رفتم
تو سالار زینبی اما
من با شمر و حرمله رفتم
اون کماندارِ، بی ادب می زد
حرمله مارو، روز و شب می زد
بی مروت بود، بی امان می زد
دائما ما رو، با کمان می زد
جای سالم نیس، به پیکر زینب ۳
آجرک الله، برادر زینب ۳
جسم پر پر تو رو دیدم
رو نیزه سر تو رو دیدم
بدتر از تموم اینا من
داغ دختر تو رو دیدم
خواهرت با تو، درد دل داره
هم دلم خونه، هم چشام تاره
سختیِ راه و، خستگی هم بود
این چهل منزل، تشنگی هم بود
می بینی حالش، چه مضطره زینب ۳
آجرک الله، برادر زینب ۳
#وحید_محمدی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5850288761925012670.mp3
1.12M
#اربعین_زمینه
#اربعین_شور
شیرزن زینب
تیغ بران علی وقت سخن زینب
زائر مزار شاه بی کفن زینب
شده آواره بگو دور از وطن زینب
خسته جان زینب
باغبان باغ گلهای خزان زینب
از سفر اومده با قد کمان زینب
سینه زن کرب و بلا و روضه خوان زینب
بعد یک اربعین ، اشک و سوز و ناله
با چشمای کم سو ، خیره به گوداله
وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین
چی کشید اینجا
یه شبه از غصه شد موهاش سفید اینجا
از حرم تا قتلگاه چقد دوید اینجا
شمر و با چکمه به روی سینه دید اینجا
میکشید آه و
کشیدن میون خاک و خون تن شاه و
میزدن حسین و قربة إلی الله و
ضربه های خنجر و ناله جانکاه و
پیش چشم مادر ، محشر به پا کردند
زهرا میزد به سر ، سر را جدا کردند
وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین
دلش آزرده
خدا میدونه تا این جا صد دفه مرده
دل خون و رنگ زرد و قد تا خورده
چقدر سوغات از شام غم آورده
زار و محزونه
امونش بریده از ماتم ویرونه
برای گریه های رقیه گریونه
یاد موهای پریشونش پریشونه
چقدر شرمنده ، شد از این مصیبت
رقیه آخرش ، جاموند از زیارت
وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین
#علی_سلطانی
1.5M
یا زینب کبری(س)
بسم رب الحسین یا زینب
کربلا میرویم تا زینب
در زمینی که تشنه لب بوده
زیر بارانی از بلا زینب
داغ های کمر شکن دیده
به فغان گشته مبتلا زینب
از حرم تا حواشی گودال
به زمین خورده بارها زینب
هر شهیدی غمی رقم می زد
راوی کُلّ ماجرا زینب
هر سری روی نی مسافر شد
همرهش بوده پا به پا زینب
صاحب صبر و استقامت بود
شیر زنِ دشت نینوا زینب
عشق معنا شده در عاشورا!
سرخی خون،حسین، خدا، زینب
معجر پاره یادگار او...
اُسوه ی پاکی و حیا زینب
غربت کربلا برای حسین...
غربت شام و کوفه با زینب
سنگ خورده میان هر کوچه
از روی کینه و جفا زینب
جای هر کودکی کتک خورده
هر نفس بوده جان فدا زینب
شُکر حق با حسین ثاراللّه
دلمو کرده آشنا زینب
من طبیب دگر نمی خواهم
درد من را کند دوا زینب
روز محشر که روز واهمه است
کار من با عزیز فاطمه است
#هادی_همتی
#حضرت_زینب #تک #واحد
یه روز دنبال پاسپورت و.mp3
1.4M
#دکلمه_دغدغه_ی_اربعینی_ها
#یه_روز_دنبال
یه روز دنبال پاسپورت و
یه روز دنبال دینارم
ببین هر روز برات آقا
هزار تا دغدغه دارم
یکی میگه چه بیکاری
توو این گرما کجا میری
توو این اوضاع بی پولی
دوباره کربلا میری
آره حق داره وقتی که
غم عشق و نمیدونه
نمی فهمه واسه دردام
حرم دارو و درمونه
اره خب خالیه دستم
ولی دل غرقه امّیده
من آقایی که میشناسم
خودش هم خرجم و میده
توو این روزای نامطلوب
پره گوشم ازین حرفا
خیالم راحته ارباب
به دادم میرسی هرجا
اگه من لایقت نیستم
چرا کردی گرفتارم
خودت رو راست بگو باشه
میرم آقا پیِ کارم
من هر جایی برم بازم
با عشق تو دلم گرمه
یوقت تنهام نذاری که
زمونه خیلی بی رحمه
میخوام بازم بیام پیشت
صدای خسته مو داری
دلم میخواد بگی بازم
هله بیکم با زواری
#مجیدمرادزاده
4_6012605583314653210.ogg
1.96M
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴
😭😭😭😭😭
سبک: ای صفای قلب زارم....
السلام ای یـار زینب، هستی و دلدار زینب
جان من برلب رسیده،بی تو ای سالار زینب
ببین احوال من
پریشان حال من
علی اکبـر بیا
بـه استقبال من
برادر جان حسین (2)
اربعین لاله هاشد ،السلام ای نور دیده
آمدم ازشام وکوفه،بادل زار و خمیده
سلام ای همسفر
ببین اشک بصر
زشام آورده ام
هزار و یک خبر
برادر جان حسین ۴
بعد عاشورا برادر،دم به دم دیدم بلا را
کوچه های شام وکوفه،مجلس طشت طلا را
الا تاج سـرم
به جان مادرم
سراپا نیلی است
تمـام پیکـرم
برادر جان حسین ۴
ای حسین جان از امانت داریم شرمنده هستم
درخرابه دخترت جان داده و من زنده هستم
به جان خواهرت
به زهرا مادرت
ز دستم رفته است
رقیـه دخترت
برادر جان حسین ۴
می برم طفلان تـو در شهر جدِّ خود مدینه
این تو و عباس واکبر،می روم من با سکینه
به قربان سرت
فدای پیکرت
برای مـادرم
بّرم پیراهنت
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
#اربعین
به طراوت باران که می خوره زمین
به شکوه خراسان امام هشتمین
به شلوغی مهران شبای اربعین
غریبه حسن، میشه غربتو از بقیعش بفهمی
حرم جای خود که از سنگ قبرم نداره یه سهمی
بمیرم برات که خورشید نداره به قبرت یه رحمی
بی حرم حسن، ذکر لبهای پدر مادرم حسن
با کرم حسن، سایهی محبتت رو سرم حسن
رهبرم حسن، یه دعاته ضامن محشرم حسن
یا امام حسن، یا امام حسن
*
به طراوت شبنم به چشم نوکرا
به قشنگی پرچم رو گنبد طلا
به حسین و محرم، قسم به کربلا
غریبه حسن، میشه غروبتو تو مدینه ببینی
نه سینه زنی، نه زائر، نه مشایهی اربعینی
نه یک سایهبون، رو خاکا باید زیر آفتاب بشینی
جان امام حسن، ای امام واجب الاحترام حسن
بامرام حسن، پدرم غلامحسین، من غلامحسن
السلام حسن، سجده میکنم به تو صبح و شام حسن
یا امام حسن، یا امام حسن
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اونی که فقط کارش کرمه
هم بی حرمه بی محتشمه
روزی گدا دست حسنه
مولای حسین آقای منه
امید من از روز ازله
لطفش همه جا ضرب المثله
مولانا حسن
****
خورشید و فلک مال حسنه
دنیا نخی از شال حسنه
عشاق حسن مجنونن و بس
ذکر حسن و میگن یه نفس
تو روضه براش چشما میشه خیس
رو دست حسن واللهِ که نیست
مولانا حسن
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ای سفره دار شهر کرم دارها حسن
هستند خادم تو حرم دارها حسن
تو در جمل امیر علمدارها حسن
غم میبری ز صورت غم دارها حسن
در آسمان چشم سیاهت هوایی ام
شکر خدا ز روز ازل مجتبی ای ام
از راه دور دست تمنا گرفته ایم
عمریست در حریم تو ماوا گرفته ایم
دستان خویش سوی تو بالا گرفته ایم
هرچه گرفته ایم ز زهرا گرفته ایم
بیهوده نیست آبروی رفته میخرند
فرزندها ز مادرشان ارث میبرند
چشمان ما به سوی در بسته ی بقیع
بغضیست در گلوی در بسته ی بقیع
سر می نهیم روی در بسته ی بقیع
گریه شده وضوی در بسته ی بقیع
ای کاش پرچمی سر این قبر می زدی
با گریه شبنمی سر این قبر می زدی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اربعین آمد دلها پریشان است
کربلا غوغا بهر شهيدان است
کاروانی از شامبلا آید
باردیگر در کرببلا آید
از زنگ اشتر ها میتپد دلها
چون سیه پوش است ازغصه محمل ها
خسته افسرده از طی منزل ها
آخرین منزل برغم نصیبان است
کربلا غوغا بهر شهيدان است◾️
مادر اصغر باناله سنگین
گریه ها دارد برکودک بی شیر
ناله اش دارد بر هردلی تاثیر
جویای قبر آن طفل عطشان است
کربلا غوغا بهر شهيدان است◾️
زینب از غم ناگه در نوا گردید
اندر این صحرا برما چها گردید
راس حسینت ازتن جدا گردید
قتله گاه او دراین بیابان است
کربلا غوغا بهر شهيدان است◾️
شد چهل روز از قتل فداکاران
اشکا می آید ازدیده چون باران
کربلا آید جمع عزاداران
گاه ودیدار رعنا جوانان است
کربلا غوغا بهر شهيدان است ◾️
بهر عباسش نالان بود کلثوم
چون که اینسقا ازآب شد محروم
نجمه مینالد برقاسم معصوم
هرگل پر پر دراین گلستان است
کربلا غوغا بهر شهيدان است ◾️
#دشتی #اربعین
✏️خادمه اهل بیت
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بخشنده ترینی و خورشید زمینی و
تو مثل بارون بهار آقا دلنشینی و
بانی موکبای ایام اربعینی و
دنیا و آخرتم با عشقت مرتبه
داراییتو یا حسن بخشیدی سه مرتبه
کی مثل تو کَرَم داره توی دلها حرم داره
کلید داره حریم تو ابالفضل علمداره
حسن جانم
****
خورده دل به نام تو من هستم غلام تو
قیام کربلا گرفت رخصت از قیام تو
میگم السلام الهی بشنوم سلامتو
ساخته میشه حرمت با کلی صحن و رواق
اینجا هم قبله میشه مثل کعبه ی عراق
به عشق تو مسلمانم منم بنده تو سلطانم
چه ذکری بهتر از اینه حسین جان و حسن جانم
حسن جانم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اشک حسینو دیدم میون گریه تو
به کربلا رسیدم از حسنیه ی تو
تو لحظه های آخرت تو حرف آخرو زدی
برای اولین دفعه گریز روضه رو زدی
ای وای از عاشورا لایَوم کَیَومِک یاحسین
تو میمونی تنها لایَوم کَیَومِک یاحسین
میونه تشته آقا خونِ دلی که خوردی
با گریه بچه هاتو دست حسین سپردی
کسی به روی لبِ تو با خنده خیزران نزد
رو خاک حجره به تنت ضربه ی بی امان نزد
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمد کمیل•ೋ
ميخواي حالِ مادرمون فاطمه رو بالاي بستر باباش بفهمي؟...*
بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن
کُشتی مرا از گریه ی بسیار بس کُن
ای چند شب بیدار مانده، آب رفتی
ای چند شب گریانِ من، اینبار بس کُن
از اشك کنارِ بسترم خیس است زهرا
آتش نزن بر این تنِ تَب دار بس کُن
*ببين پيغمبر نگرانِ چيه...*
رویت ندارد طاقتِ این اشکها را
طاقت ندارد اینهمه آزار بس کُن
*اينقدر گريه مي كرد بالا بستر بابا، ديديد دختر آخرين لحظات بابا، بالاي بسترِ باباش گريه ميكنه؟ از قديم هم گفتن: گريه كُنِ بابا دخترِ..."يه اشاره كنم، اربعيني ها، اونايي كه به نيابت از رقيه زيارت كرديد، كربلا نگذاشتن دخترش گريه كنه، داغِ گريه رو به دلش گذاشتن...*
باید ببینی روزهایِ بعد از این را
باید بمانی با غمی دشوار بس کُن
باید بگویم روضه هایِ بعد خود را
باید بسوزی بعد از این دیدار بس کُن
ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید
با هیزم و با آتش و با دیوار بس کُن
*پيغمبر فرمود: زهرا جان! غصه نخور، اولين كسي كه مياد پيش بابات، تو هستي، زود به من ملحق ميشي...*
ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد
ای کاش میگفتند با مسمار بس کُن
*نانجيب خودش نوشته: چنان لگدي به در زدم....يكي نبود بگه اين خانوم باردارِ، اين خونه داغ ديده است، بابا از دست داده...*
در کوچه می اُفتی کَسی غیر از حسن نیست
با گریه می گوید که در انظار بس کُن
* ميگن: امام حسن فقط هفت سال داشت، اون موقعي كه زهرا گفت: بيا بريم بايد يه مردي همراهم باشه، علي كه نميشه، تو بيا، خيلي دلش خوش شد، مادرم رويِ من يه حسابِ ديگه اي باز كرده، من ديگه مرد شدم، اما يه داغي به دلِ امام حسن گذاشتن، تا آخر عمرش از يادش نرفت...*
در کوچه می اُفتی و می گوید به قنفذ
اُفتاد دستِ مادرم از کار بس کُن
دستت مغیره بشکند حالا که اُفتاد
از چادر او پایِ خود بردار بس کُن
*حالا كه افتاده رويِ زمين، لااقل بريد عقب....
لحظه هاي آخر پيغمبر داره به علي سفارش ميكنه، ديد علي صورتش داره برافروخته ميشه، هي ميگه: " عَلَي رأسي، عَلَي عَيني" به روي چشم، چشم صبر ميكنم، يه وقت ديدن علي رو زانو بلند شد، يا رسول الله! بازم بايد صبر كنم؟ فرمود: آره، اگه فاطمه رو هم جلوت زدن، دستات رو بستن بازم صبر كن...
من ميگم: يا رسول الله! خبرها رو جلو جلو دادي، گفتيد چه بلايي سرش ميآد، دستورِ صبر بهش دادي، اين گذشت، علي بود، مردِ مردايِ عالم، يه روزي هم اومد كربلا، دخترش بالاي قتلگاه، مي ديد، يه زن، كسي بهش خبر نداده بود، ديد "و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه" زينب رو كرد به سمت مدينه"صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ..."
بگذار یک جمله هم از گودال گویم
خون گریه ات را کربلا بگذار بس کُن
وقتِ هزار و نُهصدو پنجاه زخم است
ای نیزه ی خونبار، این اصرار بس کُن
این ناله هایِ دخترت پیشِ حرامی است
با شمر می گوید نزن نشمار… بس کُن
#شاعر حسن لطفی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین