#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام_7
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
بسم الله الرحمن الرحيم...
یارحمن و یارحیم...
🔹 مه مبارک در ابر آرمیده بیا
یبن الحسن... ایام رحلت عمه جانتون زینب کبری سلام الله علیها.. کجایی پسر فاطمه...
🔹 امید آخر دلهای داغدیده بیا
امام زمان....آقااا😭
🔹به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
🔹که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا
آقا بیا و ببین... حرم عمه جانتون زینب رو دشمناتون محاصره کردند...
آقا... بیا و ببین... جوونهایی که به عشق حرم عمه جانتون زینب... میرن و با بدنهای تکه تکه برميگردند...
آقا... بیا و ببین... بچه هایی که کنار جنازه پدر شهیدشون ضجه میزنند..
ای... آقای مهربان...بابای مهربان...کجایی...
آقا...اگه شما بیای... دل یتیمان شهدا آرام ميشه...
بیا به داد دل خانواده ی شهدا برس...
آقا....بیا که دل شیعه خونه...
یبن الحسن...
ای... مرهم زخم شیعه کجایی یبن الحسن...
آقا....امشب چطوری قسمت بدم...
🔹 عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون
🔹 تو را صدا زند از حنجر بریده بیا
🔹به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت
🔹به خواهری که گریبان خود دریده بیا
آقا جانم... خودتون فرمودید هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید...
یا صاحب الزمان...
خدابه ناله های زینب کبری... دیگه فرج آقامون رو برسان...
حالا امام زمانت رو صدا بزن...
یا صاحب الزمان...😭
فایل صوتی👇
@majmaozakerine
#مدح_مرثیه_حضرت_زینب سلام الله عليها
گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
گفتیم دختر اسدالله غالبی
ایام کوفه آمد و دیدیم، حیدری
تو از زمان کودکیات تا بزرگیات
شیواترین مُفَسِّر الله اکبری
تو از کدام طایفه هستی که مستقیم
فیض از حضور علم خداوند میبری
بر شانههای سبز تو بار رسالت است
تو اولین پیمبر بعد از پیمبری
ای آفتاب روشن شبهای کربلا
ای زینب مدینه و زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو
از مادری چنان، نه عجب چون تو دختری!
هم خوش به حال فاطمه، هم خوش به حال تو
غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تو
نزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟
گیرم که خیمۀ تو به تاراج رفته است
گنجینههای باغ بهشت است مال تو
از گوشههای چشم تو، ساحل درست شد
از سایۀ عفاف تو، محمل درست شد
ای سایۀ بلند اباالفضل بر سرت
ای بال جبرئیل گلستان معبرت
مهتاب هم رشیدی قد تو را ندید
از بس که چون هلال گذشت از برابرت
شبزندهدارِ شامِ غریبانِ کربلا!
دلبستۀ نماز شب تو برادرت
ای خطبۀ رسای تو نهجالبلاغهات
وی محمل بدون جهاز تو منبرت
ای قلۀ نجابت و ایثار جای تو
عطر حضور فاطمه دارد صدای تو
شاعر/ علیاکبر لطیفیان
@majmaozakerine
#متن روضه حضرت زینب سلام الله علیها_شب عاشورا
#حاج مهدی سلحشور
آی بمیرم،ای كاش یكی به جای دستای زینب چشمای زینب و می بست،این منظره ها رو نمی دید،آخ تا رسید كنار گودال قتلگاه،هر چی صدا زد،دادش جواب زینب و بده،حسین چشما رو باز نكرد،تا قسم داد حسین جان،جان مادرم، چشمای خون گرفته رو باز كرد،زینب برگرد برو به خیمه،می گه دیدم زینب داره می ره،اما عقب عقب می ره،هی به سر می زنه،هی فریاد می زنه،حسینم و دارن می كشند، أَمَا فِیكُمْ مُسْلِمٌ؟ یه مسلمون بین شما پیدا نمی شه؟ آی بمیرم،نانجیب روی زینب و زمین زد،گفت:مگه نمی بینی حسین و دارن می كشند،گفت :كار حسین و زودتر تموم كنید،یه وقت زینب ببینه،سری به نیزه،اگه این روضه یه شب در سال جا داشته باشه بخونی امشبه،وقتی شام غریبانیه،بی بی زینب زیر این خیمه نیم سوخته ها خوابش برد،عجب خوابیدنی،خواب به چشمش اومد یا نه،بی بی بیهوش رو زمین اوفتاد،این بچه ها سرشون رو دامن بی بی،همه از حال رفتند،یه وقت در عالم رؤیا حضرت زهرا سلام الله علیها رو در خواب دید،مادر اومدی،اما دیر اومدی،یه جمله رو می خوام عرض كنم،گفت زینب جان،من از صبح اینجا بودم،خودم همه ی منظره ها رو دیدم ،اونوقتی كه می خواست سر از بدن حسین جدا كنه،سر رو دامن خودم،هر چی فریاد زدم،بُنَیَّ ،
حدود ساعت سه ،من عقیله دختر حیدر
چنان مرغی كه پرپر می زند، بر خاك و خاكستر
حدود ساعت سه،من پریشان آمدم با سر
ولی مثل همیشه باز از من زودتر مادر
حدود ساعت سه، دیدمت بر خاك و خاكستر
ولی عریان نه پیراهن نه عمامه،نه انگشتر
آنطرف از دور دیدم سارقی كرده كمین
چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها
جا گرفته روی سینه آن سگ حار از قفا
می زند هی ضربه بر حنجر به خیلی چیزها
كاش تنها آن حرامی با گلویت كار داشت
می خورد این تیزی خنجر به خیلی چیزها
با قد خم مادرت آمد عیادت كرده ای یاد پهلو
یاد میخ در به خیلی چیزها
داخل گودال حالش را رعایت می كنی
چون كه حساس است مادر به خیلی چیزها
صلی الله علیك یا مظلوم یا اباعبدالله
شب عاشوراست امشب،كربلا غوغاست امشب
چه خبره امشب تو خیمه ها،آی ،نوكرا،فدایی های ابی عبدالله،بیاید بریم تو خیمه،با حضورمون با ناله زدنمون،با گریه كردنمون امشب تسلای دل زینب باشیم،اینقدر زینب از دیدنتون خوشحال می شه،اینقدر سكینه خوشحال می شه،آخه صدای پای اسب ها می اومد می گفت عمه ،لشكر برا كی داره می آد،تا صدای پای دو تا مركب اومد،مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر،تا این دو تا اومدند به زینب خبر دادند،برا حسینت لشكر اومده،اینقدر زینب خوشحال شد،به حبیب كه گفتند بی بی زینب از اومدن شما اینقدر خوشحال شده،شروع كرد گریه كردن،گفت:مگه من كیم؟الحمدالله من باعث خوشحالی زینب شدم،آی كربلایی ها با ناله تون امشب دل زینب و خوشحال كنید،ناله بزنید یاحسین..........
كه ای خفته خوش به بستر خون دیده باز كن
احوال ما ببین و سپس خواب ناز كن
ای وارث سریر امامت،به پای خیز
ما را سوار بر شتر بی جحاز كن
دلی در خون نشسته دوست داری
بگو قلبی شكسته دوست داری
تو را ای عشق بی سر دوست دارم
مرا با دست بسته دوست داری
نه تنها تیر و تیغ وسنگ بوده
سر پیراهنت هم جنگ بوده
ولی شرمنده زینب دیر فهمید
كه انگشتر به دستت تنگ بوده
@majmaozakerine
السلام علیک یا زینب کبری
غزل مصیبت
نفس آخرم حسین حسین
نام تو می برم حسین حسین
گفته بودم که بی تو میمیرم
ناز تو میخرم حسین حسین
وقت جان دادن همه بودم
حال ؛بی یاورم حسین حسین
سر پیری چه بی عصا شده ام
کو علی اکبر م حسین حسین
بعد تو بی پناه شد زینب
ای پناه حرم حسین حسین
روضه ها زنده میشود یک یک
پیش چشم ترم حسین حسین
با زمین خوردنت زمین خوردم
چه کنم خواهرم حسین حسین
بین گودال در کنار سرت
شد بریده سرم حسین حسین
پای بوسیدنت لگد خوردم
جلوی مادرم حسین حسین
آنکه پا روی سینه تو گذاشت
کرده خاکی پرم حسین حسین
مانده شش ماه جای چکمه شمر
بر روی پیکرم حسین حسین
تا لباس تورا درآوردند
پاره شد معجرم حسین حسین
ابن ِ کعبِ حرام زاده زده
چنگ بر زیورم حسین حسین
راهش افتاد بر سر بازار
زینبِ محترم حسین حسین
گیر کردم میانِ بزمِ شراب
یادِ تشتِ زرم حسین حسین
اذیتم کرده چشمهای حرام
دختر حیدرم حسین حسین
فکرِ آن سرخ مویِ مجلسِ شام
میکند مضطرم حسین حسین
#قاسم_نعمتی
@majmaozakerine
4_5911080497831740957.mp3
4.23M
شور | وصلی الله علیها زینب ...
بانوای حاج حسین سيب سرخی
@majmaozakerine
متن نوحه
کربلایی مجید بهمنی
ام المصائب یعنی ، پرستار شبای مادر
دیدن خون میون بستر ، رد طناب رو دست حیدر
ام المصائب یعنی ، دویدن توی کوچه ها
مادر بره زیر دست و پا ، نتونه کاری کنه بابا
ام المصائب یعنی ، بابات بیاد با سر بسته
تاابروها سرش شکسته ، بیفته توی خونه خسته
ام المصائب یعنی ، داداشتو ببینی محزون
کنار تشتی که شد پر خون ، تابوتی که شده تیر بارون
ام المصائب یعنی ، اون که سر بریده دیده
گلوی پاره رو بوسیده ، دشمن به گریه هاش خندیده
ام المصائب یعنی ، ببینی صحنه های گودال
برادرت که رفته ازحال ، به زیر سم اسبا پامال
ام المصائب یعنی ، خواهری که شده بیچاره
توی بیابونا آواره ، بارون گریه هاش می باره
ام المصائب یعنی ، موهاش سفید شده یک روزه
از یه چیزی داره می سوزه ، نامحرمی که چشم می دوزه
ام المصائب یعنی ، خرابه ای که خیلی سرده
دختری که دلش پر درده ، بهونه ی باباشو کرده
ام المصائب یعنی ، رفتن و مجلس مِی دیدن
دور اسیرا می رقصیدن ، گوشواره هاشونو دزدیدن
@majmaozakerine