#وداع
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
باز محرم و صفر تموم شد و
شروع شد یه سالِ انتظارمون
از الان یادت باشه سال دیگه
اربعین کرببلا قرارمون
.
آخه من با چه دلی وداع کنم
این دو ماهه برا من عالمیه
توی سینه زنی یاد من کنید
اگه زنده نبودم فاطمیه
.
هنوز از پرچمای هیئتمون
بوی اسفند محرم میرسه
برای بدرقه ی سینه زنا
فاطمه با قامت خم میرسه
.
شب اول محرم یادمه
با چه شوق و ذوقی مشکی پوشیدم
یه امامزاده داره محله مون
شال مشکی مو از اونجا خریدم
.
دویباره وقت خداحافظیه
یا امام رضا ببین حال منو
به محرم برسون یه بار دیگه
دستای خالی این سینه زنو
.
شب آخر چشامون بارونی و
دلامون تو حرم امام رضاست
اگه ما گریه کن حسین شدیم
به خدا از کرم امام رضاست
.
صدای نقاره داره میرسه
دوباره باز یه مریض شفا گرفت ؛
کنار پنجره فولاد رضا ؛
یه نفر برات کربلا گرفت
.
یا غریب الغریبا من اومدم
که همیشه در خونه ت بمونم
ساعتای آخره منم می خوام
دو سه خط برا تو روضه بخونم
.
مثل لحظه های آخر حسین ؛
روی خاک حجره دست و پا زدی
شبیه امام حسن پاره جگر ؛
مادرت فاطمه رو صدا زدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام و وداع با ماهِ صفر
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
باز هم حرفِ فراق است جدایی سخت است
شب آخر شده ای کاش بیایی سخت است
بند اگر بند تو بود گردن اگر گردن من
آری آری که از این بند رهایی سخت است
من دو ماه است که سینه زده ام در زده ام
وای اگر در به رویِ من نگشایی سخت است
*شب آخری دیگه ناله تُ نگه ندار ..*
پدرِ سینه زنان ، بی تو یتیمیم همه
اینکه باشی و ندانیم کجایی سخت است
سخت دلتنگِ هوایِ حرم سلطانم
دوریِ نوکر از ایوان طلایی سخت است
*یه موقع خودمون التماسِ امام رضا میکنیم ، یه موقع امان زمان سفارشمون رو میکنه .. آقا میفرماید که یه نگاهی بکنید این گدا امشب از راه دور دستِ توسل دراز کرده*
تو بگو جانِ جوادش نظری اندازد
هرکجا جز در این خانه گدایی سخت است
یابن الحسن .. یابن الحسن ..
#حاج_محمد_طاهری
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#یادم نمیره صدای روضه ها...
#سینه_زنی
# ویژۀ وداع با ماه محرم و صفر
خداحافظ،ماهِ غصه های حرم
بازم ذکرِ حَرمت زده به سرم
دوخته ام به پرچمای ماتمت نگاهمُ
چه جوری دربیارم پیراهنِ سیاهمُ
یادم نمیره ماه سُرخِ عزا
یادم نمیره صدای روضه ها
یادم نمیره زیارت عاشورا
حسین!آقام! جوونی ما به فدات
حسین!آقام! کی میرسیم به کربلات
وای...آقام،وای....
امشب شبِ آخرِ دوماهِ عزاست
مرهمِ دل دست حضرت زهراست
دل من قُرصِ به اون دعایِ خیرِ مادرت
آقاجون دستِ منُ بذار تو دستِ اکبرت
شرمندم آقا به خدا از شما
جامونده ام از تموم شهدا
زنده ام با یادِ شمیم کربلا
ردم نکن،به نوکری قابل بدون
آقایی کن،منُ به دوستام برسون
وای...آقام،وای....
کربلایی_مهدی_رسولی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#زمینه
#وداع
🎤سیدرضا نریمانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سفره ی اشک دو ماهه عزا
جمع میشه روز شهادت رضا
نوکریمون قبوله ایشاالله که
با محبت و عنایت رضا
اگه یکی از ما نبود
بقیه یادش بکنن ، سال دیگه تو روضه ها
اگه یکی از ما نبود
بقیه یادش بکنن ، تو اربعین کربلا
اگه یکی از ما نبود
بقیه جاش بگن ، حسین ، حسین ، حسین نیابتاً
اگه یکی از ما نبود
بقیه یادش بکنن ، تو روضه امام حسن
مادر زهرا، تو شاهدی که کم نذاشته این نوکرتون
مادر زهرا، همه ی هستیم و من میارم محضرتون
مادر زهرا، همه ی زندگیم و دارم از منبرتون
حسین وای، حسین وای
من همیشه مشتری اشکتم
رضا تا دنیا ملامتم کنه
همیشه میام در خونت آقا
تا که عشق تو هدایتم کمه
چرا خداحافظ بگم
وقتی که من شبای جمعه روضه خون غمتم
چرا خداحافظ بگم
وقتی که تو شبای سال دخیل این پرچمتم
چرا خداحافظ بگم
من که همیشه آب می بینم و به تو سلام می دم
چرا خداحافظ بگم
من که به یک عذاب می بینم و به تو سلام می دم
نوکر باید همیشه نوکری کنه تو شادی و عزا
نوکر باید باشه پای رکاب حضرت خون خدا
نوکر باید یه روزی جون بده آخر تو راه کربلا
حسین وای، حسین وای
آقام، آقام، آقام، حسین آقام
دو ماهه پیرهن سیاه تنم بوده
چه جوری در بیارم دل بکنم
نیتی کردم که تا آخر عمر
عزادار اون شه بی کفنم
مگه میشه یادم بره آقای ما رو تشنه توی کربلا سر بریدن
مگه میشه یادم بره که دست ساقی خیمه ها رو بریدن
مگه میشه یادم بره سر آقای ما رو تو کربلا به نیزه ها زدن
مگه میشه یادم بره که چطوری به روی بچه های مصطفی زدن
غارت کردن تموم خیمه هایی که بودش پُرالتهاب
غارت کردن گهواره رو به پیش چشمای خون رباب
غارت کردن خیمه های همه بچه های بوتراب
حسین ، حسین ، حسین ، حسین وای
السلام علیک یا مظلوم ، یا اباعبدالله
حسین ، حسین ، حسین ، حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
1.12M
#زمزمه_زمینه_شور_احساسی
#امام_رضا(ع)
#به_مشهدت
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
به مشهدت خورده آقا
این بارم مسیرم
میدونم امیرم
دست خالی نمیرم
با روسیاهی اومدم
پشته در نشستم
از زمونه خستم
بگیر آقا دستم
......
خودت که میدونی آقا ،بلا کشیدم من
از دست دوست و آشنا ،خیری ندیدم من
همه امیدِ من تویی ،ای مهربون آقا
عنایتی به این گدا ،دیگه بریدم من
.....
شدم دیگه خسته از ،این همه هیاهو
با دیده های گریون ،به تو زدم من رو
یا ضامن آهو/به تو زدم من رو۲
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
یه نگاهی کن فدات شم
به گدای خسته
که قلبش شکسته
یک گوشه نشسته
دست خالی نرون آقا
مسکینِ آواره
غیر تو نداره
دیگه راهِ چاره
.....
به یک امیدی اومدم،به درگهت مولا
گره زدم دلم رو به،پنجره فولادت
آخه کجا داره بره امام رضا جانم
گدای بیچاره بجز،صحن گهرشادت
.....
آقا بشو مهتابِ، این شبایِ تارم
کن نظری ای ارباب،به حالت زارم
به رحمتت وا کُن،گِرِه رو از کارم
یاضامن آهو زدم به تو من رو........
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
💠💠💠💠💠💠
به قلم
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#سید_مرتضی_پیرانیان
#سید_محمد_کمپانی
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد
شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد
چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود
کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد
شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی
به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد
عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید
براش روضة کوچه چه خوب جا افتاد
میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد
چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد
کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد
به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد
میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد
به ضربِ نیزة او شاه ،ازصدا افتاد
کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید
محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد
به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند
به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد
میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند
سرِ بریدة آقا ز نیزه ها افتاد
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
مثنوی شهادت امام رضا علیه السلام
زانویِ خسته اش تکان میخورد
پیکرش را کشان کشان میبُرد
چند باری میانِ راه،افتاد
گفت یا فاطمه به راه افتاد
هردو دستش به پهلویش دارد
عرقِ سرد بر رویش دارد
تا که لرزه به پیکرش افتاد
وای،عمامه از سرش افتاد
تار می دید دیدگان ترش
گوئیا ریخته بهم جگرش
با لبِ آستین چنان زهرا
پاک میکرد خونِ لبها را
برزمین میکشید پایش را
جمع میکرد هِی عبایش را
یک نگاهی به دور وبر انداخت
اشکی از دیدگانِ تر انداخت
تا که بر آستانِ حجره رسید
جگرش پاره بود ناله کشید
کاسة صبرِ عالمین شکست
همه درهایِ حجره را تا بست
زیر لب گفت : آه «أین جواد»
سرِ پا بود یک دفه افتاد
فرش ها را یکی یکی تا زد
تا گلویش لباس بالا زد
سینه اش را به خاکِ سرد گذاشت
یک مزاحم به رویِ سینه نداشت
گردوخاکی بپاست در حجره
صحنة کربلاست در حجره
دست وپا میزد وکنار ِ تنش
نیزه جا وانکرد در دهنش
کربلا جَدِ او چه بد جان داد
وسط نیزه دارها افتاد
یک نفر زد لگد به پهلویش
یک نفر پا گذاشت بر رویش
یک نفر آستین خود تا زد
گوشه هایِ رداش بالازد
رویِ کُرسیِ عرش زانو زد
پنجه اول میانِ گیسو زد
خنجرش را گذاشت زیرِ گلو
وحده لااله الاهو
این گلو جایِ بوسة نبی است
حرز آن اشکهایِ زینبی است
هرچه خنجرکشید و باز کشید
جایِ لبهایِ خواهرش نبُرید
روضه را تا کنار عرش کشاند
وای ،جسمِ حسین برگرداند
گیسویِ مادری بهم می ریخت
حالتِ حنجری بهم می ریخت
کار بالاگرفت ای مردم
وای از ضربة دوازدهم
شکل رگها که نامرتب شد
این سخن دلخوریِ زینب شد
کاش در بین تان مسلمان بود
ذبح ِ از پشتِ سر حلال نبود
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
یاامام رضا مددی
ای رئوف همیشه خوب ، سلام
پیش تو میشود دلم آرام
شد زیارت همیشه نیمه تمام
هرکه رویت ندید،شد ناکام
کاش قلب مرا تکان بدهی
دیگر این بار رخ نشان بدهی
از همه غیر تو بُریدم من
خویش را تا حرم کشیدم من
گرچه رویِ تورا ندیدم من
طعم آغوشِ تو چشیدم من
آبرو رفته را خریدی تو
دست،رویِ سرم کشیدی تو
این رئوفی که میشناسم من
رَد نکرده ز خانه اش دشمن
پسرِ فاطمه است پس حتما
به قسم نیست احتیاج اصلا
دردهامان دواشود اینجا
گِرِهِ کور واشود اینجا
تو گنهکار را عوض کردی
دلِ بیمار را عوض کردی
هر گرفتار را عوض کردی
آخرِ کار را عوض کردی
راهم از حادثه به تو افتاد
عوضم کن تورا بجان جواد
شاهِ گنبد طلا،امام رضا
جلوه های خدا ، امام رضا
بقیع و سامرا، امام رضا
نجف وکربلا ، امام رضا
صاحبِ سرزمین ایرانی
تو برای همیشه سلطانی
قبلة نور حضرت خورشید
نورِ حیدر زصحنِ تو تابید
هر شب از گنبد تو بی تردید
میشود جلوة نجف را دید
در حریمِ تو زائرِ نجفم
با سلامی مسافرِ نجفم
صحن هایت بهشت این دنیاست
چون حریم تو جنت الزهراست
کُنجِ باب الجواد،عرشِ خداست
چون نسیمش نسیمِ کرببلاست
درحرم هرغروب ،بی تابم
یادِ صحن و سرایِ اربابم
تاکشیدی عبا به روی سرت
نظر انداختی به دور وبرت
یک نفس پاره پاره شد جگرت
جمع کردی زکوچه بال وپرت
سرِ پا بودی وزمین خوردی
ناگهان نامِ مادرت بُردی
همه درهایِ حجره را بستی
روی پهلو گرفته ای دستی
یادِ گودالِ کربلا هستی
کِی گرفتار عده ای مستی
بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد
جایِ تنگی حسین گیر افتاد
لبش از تشنگی تکان میخورد
نیزه او را به هرطرف میبُرد
گُل لبهاش با لگد پژمُرد
نیزه داری گلویِ او آزُرد
عده ای صبر ِ خواهرش بُردند
دورِلب تشنه آب می خوردند
تابدن پایمال مرکب شد
وقت دیدار، نیمة شب شد
از حسینی که نامرتب شد
حنجری پاره سهم زینب شد
چه حسینی مرمل بدماء
چه حسینی مقطع الاعضاء
در کنار تنی که شد بی سر
نیمه شب خواهرآمد و مادر
دوزنِ مو سپید ویک پیکر
وانمودند تا زسر معجر
ناگهان ساربان زراه آمد
بهرِ غارت به قتلگاه آمد
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد
شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد
چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود
کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد
شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی
به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد
عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید
براش روضة کوچه چه خوب جا افتاد
میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد
چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد
کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد
به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد
میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد
به ضربِ نیزة او شاه ،ازصدا افتاد
کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید
محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد
به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند
به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد
میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند
سرِ بریدة آقا ز نیزه ها افتاد
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#وداع_با_محرم_و_صفر
وداع با محرم و صفر -(دو ماه زندگی ام خرج روضه های تو بود)
دو ماه زندگی ام خرج روضه های تو بود
سلامِ روز و شبم سمت کربلای تو بود
دلیل سجده ی ما تربت تو بوده فقط
دلیل گریه ی ما مجلس عزای تو بود
نگاه کن به دلی که تپیده با غم تو
دلی که در همه حالات مبتلای تو بود
شبی برای گدایان خود دعا کردی
خدا هر آنچه به ما داد از دعای تو بود
نوشته اند که جبریل هم دلش می خواست
به جای این همه منصب فقط گدای تو بود
تویی که نور خداوند در تو جلوه نمود
تویی همان که خداوند خونبهای تو بود
چگونه سمت خداوند پر زدی که زمین
سه روز بعد تو دنبال رد پای تو بود
میان گودیِ گودال سجده می کردی
زمین کرب و بلا محو ربنای تو بود
شاعر: #احسان__نرگسی_رضاپور
متن روضه شهادت امام رضا (ع) - به همان کس که محرم زهراست - مهدی سلحشور

به همان کس که محرم زهراست
دل من غرق ماتم زهراست
شب آخریه بی بی می خواد سفره و جمع کنند، سفره ای که خودش دو ماه برا حسینش، براحسنش، برا باباش، برا امام رضا پهن کرده، شب آخر ماه صفر، با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره، همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم، ما میگیم عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم، بی بی جان عذر می خواهیم نتونستیم حق روضه هاتونو ادا کنیم، تا فاطمیه زنده باشم قول می دم جبران کنم، مادر مادر مادر
به همان کس که محرم زهراست
دل من غرق ماتم زهراست
گر محرم عزای زینب بود
فاطمیه محرم زهراست
طاق محراب و گنبد مسجد
یادگار قد خم زهراست
و آن چه در حشر هم نمی خشکد
کوثر اشک نم نم زهراست
و آنچه شرح غمش بود بسیار
زندگی کردن کم زهراست
و آنچه خشم خدا به آن بسته است
موی خاکی و در هم زهراست
وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن وبچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواد ه اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستشم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز.
یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین.... لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب.... حسین....
#متن_روضه_شهادت_امام_رضا_علیه_السلام_گریز_به_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
4_6026125053735733231.mp3
3.27M
_روضه_شهادت_امام_رضا_علیه_السلام_گریز_به_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
km_20230514_720p_12f_20230914_174526_00.mp3
2.96M
#تک_جدید ( احساسی و حماسی)💯
تقدیم به امام رضا (علیه السلام)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ #بنداول 📝
مهربونی ؛ با قلبِ گرفتارم
زندگیمو ؛ من بهت بدهکارم
یارضاجان ؛ دوست دارم
تویی سلطان ؛ من غلام دربارم
ای شفای ؛ دردای دل زارم
یارضاجان ؛ دوستت دارم
مشهد توست ؛ جنت حق روی زمین
ای حرمت ؛ قبله گه اهل یقین
حب شماست ؛ برای ما حصن حصین ؛ یاسلطان
کعبه و قـــــرآن ما : امام رضا امام رضا
برکـت ایـــــران ما : امام رضا امام رضا
حج فقیـــــران ما : امام رضا امام رضا
( حضرت سلطان ما : امام رضا امام رضا )
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ #بنددوم 📝
حرم تو ؛ روحمو جلا داده
روزی ما : از پنجره فولاده
تویی عشق ؛ هر دلداده
گنبد تو ؛ سر چشمه خورشیده
بارگاهت ؛ خود مبدأ توحیده
آبرو به ؛ ما بخشیده
گره زدم ؛ دلم رو به پرچم تو
کور و فلج ؛ شفا گرفت از دم تو
سر ماها ؛ فداییِ مقدم تو // یاسلطان
همه دار و ندارمی ؛ امام رضا امام رضا
صفای قلب زارمی ؛ امام رضا امام رضا
حس میکنم کنارمی ؛ امام رضا امام رضا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍به قلم : #علی_حاجیان_فر
پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۲
▪️روضه و توسل_پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و امام حسن علیه السلام و امام رضا علیه السلام_سید مهدی میرداماد▪️
🔳▪️▪️🔲▪️▪️🔳
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دنیانا
مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست
آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست
قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب
شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست
خون گریه کن مدینه،کز این ماتم عظیم
گر آسمان خراب شود بر سرت رواست
*مگه چه خبر شده مدینه؟!!*
گشتند انبیا،همه چون فاطمه یتیم
زیرا عزای قافله سالار انبیاست .....
خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود
عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست
اهل ولا به هوش که با رحلت نبی 2
شهر مدینه یکسره آبستن بلاست
قومی برای غصب خلافت شدند جمع
یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی،کجاست؟!
*کجاست مولا؟بگم صدا نالت بلند شه*
دار الولا محاصره،زهراست پشت در
دود وشراره بر فلک از بیت کبریاست ...
آتش زدن به خانه ی ریحانه ی رسول
پاداش رنج های شب و روز مصطفاست
┗━━━ ▪️▪️◾️▪️▪️━┛
*فرمود: "ما اوذی النبی مثل ما اوذیت" هیچ پیامبری اندازه ی من اذیت نشد؛بیست و سه سال تمام هرجور خواستند اذیتش کردند،هر تهمتی خواستند بهش زدن؛مگر نمیگن کسی برلت کاری میکنه عرقش خشک نشده مزدش رو بده؛مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن ...؛کاری کردن مادر ما بین در و دیوار صداش بلند شد ..." مگه دعای ندبه نخوندی "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی" ذوی القربی کیان؟مگه کسی غیر از بی بی دوعالم و امیرالمومنین و حسنین؟ یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل میکرد؟چقدر حسین رو رو دوشش سوار میکرد؟یادتون رفت چقدر نوه هاش رو میبوسید ؟ پیغمبر میبوسید و گریه میکرد..." هروقت امام مجتبی رو بغل میکرد لباش رو میبوسید؛همتون اهل کنایه اید و اهل روضه،هر وقت ابی عبدالله رو بغل میکرد زیر گلوشو میبوسید ... آقا چرا؟میفرمود:این لبا یه روز از زهر کبود میشه ..." پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم کنار بقیع "السلام علیک یا ابامحمد" آقاجان گداهای هرساله اومدن؛آقاجان من الان دارم از حرم امام رضا میام؛شما یه غریبی،امام رضا هم یه غریبه،انقدر این شبا تو حرمش شلوغه ..."(مگه عربه نیامده بود از مدینه؟گفت:شنیدم ایرانیا یه امام غریب دارن برم یه سری به غریب ایران بزنم)،وارد حرم امام رضا شد اول یه نگاه به در و دیوار،یه نگاه به زائرا،به ازدحام جمعیت کرد به این همه چراغ؛برگشت عقب ...." گفت آقاجان اگر غریب میخوای بیا مدینه؛بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتند ...*
"شاعر:استادحاج غلامرضاسازگار"
#سید_مهدی_میرداماد
#ویژه_ایام_صفر
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_امام_رضا_علیه_السلا
توسل و مناجات _ویژۀ ایام زیارت مخصوص حضرتِ علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ حاج مهدی سماواتی
⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️
من کیستم گدایِ تو یا ثامن الحُجَج
شرمندۀ عطایِ تو یا ثامن الحُجَج
بلله نمیروم برِ بیگانگان به عجز
تاهستم آشنایِ تو یا ثامن الحُجَج
از کارِ من گره نگشاید کسی مگر
دستِ گره گشایِ تو یا ثامن الحُجَج
دار الشفاست کویِ توو خود تویی طبیب
دردِ من و دوایِ تو یا ثامن الحُجَج
رضاجان ... رضا جان ...
دیوانه ام اگر که بهشت آرزو کنم ...
آیم اگر به کویِ تو یا ثامن الحُجَج
رضاجان ... رضا جان ...
خدا لعنت کنه اونایی رو که قدرِ تو رو ندونستند آقای من ... کاری کردن میان حجره افتاده بود ... «يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيم» ... مثلِ مار گزیده به خودش می پیچید ... صدا میزد جگرم ....
مگه میشه تو اون حال یادِ جدِ مظلومش حسین (ع) نبوده باشه ... طرفِ راستِ صورتش روی خاک ... لباش مثلِ دو چوبِ خشک بهم میخورد ... «اِسقُوني شَربَةً مِنَ الماء» ....
حسین جان .... حسین جان ...
«اِسقُوني شَربَةً مِنَ الماء فَقَد نَشِفت كَبِدي» ....جگرم از تشنگی میسوزه ... یه وقت دیدن ده نفر آمدن ، ظرف هایِ آب آوردن ، تا رسیدن کنارِ گودی قتلگاه ... مقابلِ چشمِ این آقایِ لب تشنه ... غریب ... مظلوم ... آب ها رو ، رو زمین خالی کردن ...
حسین ......
خدایا به لبهایِ خشکیدۀ عزیزِ فاطمه و بحقِ شش ماهه اش علی اصغرش فرج امام زمانمون برسان ...
گر آب ندارد پدرِ مظلومم
ور شیر ندارد مادرِ محرومم
از آب گذشتم و نمی خواهم شیر
بیرو ن بکشید تیر از حلقومم ....
حسین .....
#حاج_مهدی_سماواتی
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام