#حضرت_معصومه_س_شهادت
منم دُردانه ی موسی بن جعفر
به شوق دیدن روی برادر
به همراه برادر های دیگر
شدم راهی من از شهر پیمبر
به جاه و فر نشستم بر کجاوه
رسیدم بین ره در شهر ساوه
چو دشمن باخبر از حال ما شد
بسی بر کاروان ما جفا شد
به ناگه در میان جنگی به پا شد
به راه حق عزیزانم فدا شد
که گویی از پیِ آن جنگ دشوار
شدم افسرده و رنجور و بیمار
من از تاثیر آن جنگ و شبیخون
شدم آزرده و نالان و دلخون
ز ساوه تا به قم در دشت و هامون
نمودم طیِ ره با حال محزون
میان شور و استقبال مردم
شدم ساکن به شهر شیعیان قم
چه گویم من ز لطف مردمانی
که بنمودند با من مهربانی
مرا بودند جمله یار جانی
به تکریم و مرام خوش زبانی
گرفت آندم که بودم من به هودج
مهار ناقه ام را ابن خزرَج
درون منزلش مسکن گزیدم
بسی از شیعیان تکریم دیدم
کجا دشنام و فحاشی شنیدم
کجا ناکَس ز سر معجر کشیدم
شده ذکر لبم تا هیفده شب
امان از حال زار عمه زینب
اسیر کوفه و شام است زینب
اسیر خیل دشنام است زینب
اسیر قوم بد نام است زینب
اسیر سنگ از بام است زینب
فراق یار اگر معصومه را کُشت
چه دردی زینب مظلومه را کُشت؟
شاعر: #جواد_کریم_زاده
©
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت
بیشتر آن چه که در فرقه ی ما مرسوم است
سائلی کردنِ از فاطمه ی معصومه است
دختر بابِ حوائج شدنش حکمت داشت
چون کریمه شد و بر باب کرم موسوم است
چه مقامی است که معصوم "فداها..." گوید؟!
شأن او شأن امام است که نامعلوم است
چهارده نور به دل دارم و این بانو هم
خواهر حضرت خورشید در این منظومه است
نام زوار حریمش که بهشتی شده اند
در میان صُحُف مادر او مرقوم است
هر کسی عرض ارادت به مقامش نکند
از عنایات غریب الغربا محروم است
روز محشر به محبش برسد دار نعیم
سهم هر کس نشود نوکر او زقوم است
حرمش جلوه به فردوس برین خواهد داد
جنتِ بی حرمش باغچه ای موهوم است
سال ها دوری بابا و برادر دیدن...
گوشه ای از غم و دردِ دل این مظلومه است
در غریبی زیادش فقط این نکته بس است
شیعیانش نشنیدند که او مسموم است
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
©
#حضرت_معصومه_س_شهادت
غم دیدی و غربت چشیدی صبر کردی
هجران چشیدی، زجر دیدی صبر کردی
از داغ دوری پدر، قدت کمان شد
از غربتِ زندان شنیدی، صبر کردی
هر دفعه دلتنگِ رضا جانت که بودی...
چون شمعِ گریانی چکیدی، صبر کردی
عزم سفر کردی، بلا دیدی در این راه
با شوقِ این که می رسیدی، صبر کردی
در ساوه خویشان را به خون دیدی، بمیرم
زهرِ جفا را سر کشیدی، صبر کردی
تا شهر قم رفتی به عشاقت رسیدی
بینِ مریدان با امیدی صبر کردی
تا قم رسیدی، یادِ زینب گریه کردی
پیراهن از داغش دریدی، صبر کردی
گفتی چگونه عمه در داغ حسینت
تا قتلگاهِ او دویدی صبر کردی؟!
مانند گل دانه به دانه با دل خون
از پیکرش سر نیزه چیدی، صبر کردی
در شام، وقتی چادرت می سوخت، دورت...
نه یار بود و نه مریدی، صبر کردی
جای تمام بچه ها شلاق خوردی
از دردِ کعبِ نی خمیدی، صبر کردی
تا روز آخر روضه های کربلا را
در سینه ی ما پروریدی، صبر کردی
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
©
#حضرت_معصومه_س_شهادت
از گریه چون ابر بهارانم رضاجان
ماتم زده از داغ هجرانم رضاجان
آرامش قلب پریشانم رضاجان
از دوریت پیوسته می خوانم رضاجان
جانم رضا جانم رضا جانم رضاجان
با کوله باری از غم و آه آمدم من
با محرمان خویش همراه آمدم من
گفتی بیا و این همه راه آمدم من
گرچه برای دیدن شاه آمدم من
رویت نبینم،خوب می دانم رضاجان
سخت است نور دیده تر را نبینی
دل داده باشی روی دلبر را نبینی
بالا سر خود سایه سر را نبینی
خواهر شوی اما برادر را نبینی
ای روی تو خورشید تابانم رضاجان
در راه بودم راه من را سد نمودند
چها که با ذریه احمد نمودند
از دستشان هر آنچه که آمد نمودند
خصم علی بودند با من بد نمودند
از دست دادم جمله یارانم رضاجان
الحمدلله اهل قم اهل ولایند
اینها خدایی مردمانی با خدایند
در بی کسی با ناله هایت هم نوایند
بیمار اگر گردی به درد تو دوایند
چه خوب در این شهر مهمانم رضاجان
اینجا اگر گریه کنی منعی ندارد
همسایه بر همسایه عزت می گذارد
هر قدر هم چشمت زغصه خون ببارد
جای گلایه ، دایه رأفت بیارد
با یاد زهرا دیده گریانم رضاجان
شد روضه من بین بستر ، وای مادر
ناله زنم این شام آخر ، وای مادر
ای وای از آن ضربت در ، وای مادر
افتاد پیش چشم دختر ، وای مادر
من تا ابد زین غصه نالانم رضاجان
زینب تمام صحنه ها را دید ، ای وای
مادر ، میان شعله ها ، را دید ، ای وای
فرق علی شیر خدا را دید ، ای وای
هم تشت هم دشت بلا را دید ، ای وای
صبر جمیلش کرده حیرانم رضاجان
اینها همه یک سو ، عزای شام یک سو
گریه میان خنده های شام یک سو
رقصیدن رقاصه های شام یک سو
بد چشمی نامردهای شام یک سو
من بی قرار شام ویرانم رضاجان
گویم به صد شور و نوا ، بیچاره زینب
بر درد و غصه مبتلا ، همواره زینب
از دست داده هست خود یکباره زینب
در کوچه ها و شهرها آواره زینب
سر گشته ی غمهای جانانم رضا جان
شاعر: #علی_سلطانی
#حضرت_معصومه_س
❇️شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها زمزمه،زمینه،شور
💢◼️💢💢💢💢◼️💢💢💢💢◼️💢
آه،ببین درِ خونَت فقیره،دلش به معصیت اسیره
خدا محبت شمارو،از ما گداهاتون نگیره
برام دعا کن،تا با ولایَت
دور از گناه شم و باشم اهل عبادت
بنده بِشم در راه شریعَت
مثل خمینی و بروجردی و بَهجت
آه کریمه ی آل پیمبر
تمامِ هستیِ برادر
ای بضعه ی موسی بن جعفر...
💢◼️💢💢💢💢◼️💢💢💢💢◼️💢
آه،رفتی به جانبِ خراسان،به عزم دیدن برادر
ولی نشد نصیبت از غم،نگاهِ بر جمالِ دلبر
ولی خدا را صد مرتبه شکر
نَشنیده ای طعنه زِ ملعون زمانه
به حفظ مکتب،شبیهِ زینب
نزد به تو کسی ز کینه تازیانه
آه کریمه ی آل پیمبر
تمامِ هستیِ برادر
ای بضعه ی موسی بن جعفر...
💢◼️💢💢💢💢◼️💢💢💢💢◼️💢
آه وقتی به شهر قم رسیدی،جز مهربانی ها ندیدی
امّا برای تو بگویم،از قوم ملعون و پلیدی
یک قافله شد،وارد به شام و
آه از جفا و خنده ها و ازدحام و
غربت عیان است،غم بی کران است
داغ دل از محلّه ی یهودیان است
آه حسین حسین غریب مادر...
💢◼️💢💢💢💢◼️💢
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
⚜زمینه ی جدید شهادت #حضرت_معصومه_س:
بند اول:
توی کویر قم فقط
تویی که سامان منی
عمه ی صاحب الزمان
خواهر سلطان منی
وقتی میام تو حرمت
روبرو ایوون می شینم
حس میکنم که زائرِ
فاطمه توی مدینم
تو کریمه ای و من هم گدا
حاجتِ منه تو صحنت روا
میگیرم از این حرم کربلا
معصومه معصومه
بانو ای کریمه ی اهل ولا
بند دوم:
عالمه ی علومی و
به همه ی جهان سری
به تو رسیده از ازل
ارثیه های مادری
وقتی که نا امید میشم
از این رفیق و اون رفیق
سفره ی دل وا می کنم
با تو توی صحن عتیق
بی کسم و تکیه گاه منی
مقصد تموم راه منی
همیشه خودت پناه منی
معصومه معصومه
بانو ای کریمه ی اهل ولا
بند سوم:
تا آخرین نفس غمت
دوریِ از برادره
ولی همه اشکات برا
اسیریِ یه خواهره
شکر خدا که سهم تو
بزم شرابی که نبود
نامحرمی تو رو ندید
تو کوچه بازارِ یهود
میخونی زیر لب از کربلا
زینب و چشای نامحرما
سری که بلنده رو نیزه ها
واویلا واویلا
رو لبای شامیا هلهله
همسفره با رباب حرمله
دختر سه ساله و آبله
واویلا واویلا
بانو ای کریمه ی اهل ولا
شعروسبک:
#علی_علی_بیگی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🖤.....
.......🖤
🖤 بانو جااان
بیسببنیست،شما جلوهیِ اسرار شدی
اولین #فاطمه هستی،که حرم دار شدی
خورشیدِ قم مدد😭
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5843764689422517893.mp3
7.74M
#زمینه_حضرت_معصومه_س
🎼#سبک_دوماه_گفتیم(خداحافظ)
#سلام_ای_قبله_ی_حاجات
🔘🔘🔘🔘
سلام بانو. سلام ای قبله ی حاجات
سلام بانو. سلام ای عمه سادات
سلام بانو. سلام ای صاحبه ایران
سلام بانو. سلام ای خواهر سلطان
سلام بانو. سلام ای دختر طاها
سلام بانو. سلام ایینه ی زهرا
سلام من به صحن باصفات بی بی
به گنبد و به اون گلدسته هات بی بی
دلم سمت حریم تو به پروازه
خاک صحنت هزار علامه میسازه
سلام بی بی (4)
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بند دوم
پر از غم بود دلت از محنت و دوری
جدایی از رضا و دردمهجوری
تو شهر قم نشد دور و برت غوغا
نشد برتو جسارت ها اهانت ها
توشهرقم نبود تلُّ و نبود گودال
نشد جسم برادر روبه روت پامال
تو شهر قم نرفتی بین ازدحام
تو شهر قم نخوردی سنگِ از رو بام
حسین جانم 4
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
تو شهر قم. چقدمردم گل اوردن
ولی تو شام. با سنگ عمه ت رو ازردن
توشهرقم نشد گوشی بی گوشواره
مث زینب ندیدی حنجره پاره
تو شهر قم نداشتی اضطراب بی بی
نبود نامرد نبود شام خراب بی بی
توشهرقم. ندیدی سر به روی نی
ندیدی زجر ندیدی بی بی بزم می
💠💠5⃣4⃣8⃣💠💠
🔘➖➖➖➖➖🔘
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴زمینه وفات بی بی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روضه ی اسارت
#زمینه_حضرت_معصومه_س
#جات_خالیه_کنارم
🏴بند اول
جات خالیه کنارم،رضا گل بهارم
آتیش زده فراقت،به قلب بیقرارم
کاشکی میشد که باشی،لحظه ی احتضارم
دلم میخواد سرم رو،رو پای تو بذارم
میبینی چشم ترم و
رو خاک غربت سرم و
شکسته بال و پرم و
نداره جون پیکرم و
ابریِ آسمونم
به لب رسیده جونم
داداش مهربونم
(رضا گل بهار من)
🏴بند دوم
مضطر و ناتوونم،محاله که بمونم
این دم آخر ای یار،بند اومده زبونم
کاشکی میشد بیای و،منتظرت نمونم
نیستی ببینی با اشک،بریده شد امونم
امید آخرم تویی
عزیز و دلبرم تویی
من واسهٔ تو خواهرم
تنها برادرم تویی
غریب خواهرت بیا
بیا پیشم داداش رضا
دارم میشم ازت جدا
(رضا گل بهار من)
🏴بند سوم
من که تو راه ساوه،پیکر پاره دیدم
تا که به قم رسیدم،جز احترام ندیدم
سلام و تهنیت از،مردم قم شنیدم
اینهمه لطف و دیدم،آه تو دلم کشیدم
یادم اومد روضه شام
شنیدم اینکه از رو بام
عده ای میزدن با سنگ
جای سلام و احترام
عمهٔ قد کمونم
غم تو برد امونم
آتیش زدی به جونم
(عمه ی مظلومه ی من)
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
غزل مصیبت و توسل شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها کربلایی حسن حسینخانی
شهر قم بر تو احترام گذاشت
پیش رویت فقط سلام گذاشت
پیر قوم و بزرگ مردم قم
سر به پای تو چون غلام گذاشت
با گلافشانی قدومت قم
لعن و نفرین برای شام گذاشت
بهر تو قم گذاشت سنگ تمام
کی دگر سنگ روی بام گذاشت؟
کِی به قم دختر ولیّ خدا
پای در مجلس عوام گذاشت
***
قم کجا رأس یک برادر را
پیش خواهر میان جام گذاشت
بهترین جای قم سرایت بود
کِی میان خرابه جایت بود؟
غم طفلی عزیز یادت هست؟
روضهی پر گریز یادت هست؟
دختری با سر پدر میگفت
آن همه چشم هیز یادت هست؟
بر سر غارت خیام حرم
بین دشمن ستیز یادت هست؟
وسط شعلهها مرا دیدی؟
پابرهنه گریز یادت هست؟
"شاعر:محمدجواد پرچمی"
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
متن روضه خوانی حضرت فاطمه معصومه
وقتی خبر رسید به قمی ها ،خواهر امام داره می آد به سمت قم،دختر امام داره می آد به سمت قم،مردم کیلومترها از شهر بیرون اُمدند، به استقبال حضرت معصومه سلام الله علیها،یه عده با تنگ دستی قربونی زیر بغل زده بودند،
بابا تو تنگ دستی قربونی برا چی می بری،می گفت:مگه خبر نداری دختر امام داره می یاد،خواهر امام داره می یاد،یه عده با خودشون دسته گل می بردند،چه احترامی گذاشتند،عرضم اینه،ای کاش به همه ی خواهرای امامان احترام می گذاشتند،
وقتی بی بی رو وارد قم کردند،از بزرگان و محترمین قم اُمدند،از بهترین جاهای قم رو در اختیار بی بی قرار دادند،یه باغی بود،اصرار کردند،التماس کردند،بی بی رو با احترام وارد این باغ کردند،سادات مثل پروانه دور دختر امام می گشتند،دور خواهر امام می گشتند،
اصلاً بی بی احساس ترس نمی کرد،احساس عدم آرامش و امنیت نمی کرد،اما بمیرم برای اون خواهر امامی که،نگاه می کرد،برا دل آماده،معطلت نذارم،اگه خریدار این نالت حضرت زهراست،بفروش این ناله رو،
هر چی دور خودش نگاه می کرد،عوض سادت عوض بنی هاشم ،عوض عباس،عوض علی اکبر،می دید یه عده حرام زاده،دورش رو گرفتند،می خوام بگم مگه رقیه دختر امام نبود،عوض باغ تو خرابه بردنش،
عمه جان این سر منوّر را کمکم می کنی که بردارم
شامیان ای حرامیان،دیدید راست گفتم که من پدر دارم
ای پدر جان عجب سری داری،ای پدر جان عجب دلی دارم
گیسویم را به پات می ریزم،تا ببینی چه دختری داری،
هر بلایی که بود یا می شد،بر سر زینب تو آوردند
قاری من چرا نی خوانی چه بر سر لب تو آوردند
چرا رنگ لبت،چون ارغوانه گمانم جای چوب خیزرانه
گفت:بابا وقتی چشم تو رو دور دیدند،چشم عموم اباالفضل و دور دیدند،چشم علی اکبر و دور دیدند،وقتی منو غریب گیر آوردند،دستی از پشت خیمه ها آمد،لاجرم راه چاره ام گم شد،درهیاهوی غارت خیمه ،ناگهان گوشواره ام گم شد
#سلحشور
#روضه
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#رباعی_شهادت
#بانوی_کرامت
هر فاطمه ای که هست ،
سهمش آه است
با ناله و اشک و
بی کسی همراه است
یک سِرّ غریبانه ی
کوثر این است :
که عمرِ گل محمدی
کوتاه است ...
#رباعی_شهادت
#بانوی_کرامت
معصومه ام و عزیز زهرایم من
در شأن و مقام قرب والایم من
هم دخت امام کاظم و اخت رضا
هم فاطمه ای دگر به بابایم من
#شاعر_محمود_ژوليده
#دهم_ربیع_الثانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_معصومه_س
واحد حضرت معصومه سلام الله علیها
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
〰〰〰〰〰〰
عزیز خدا منم سائل کویت
بُوَد غرق نور بهشت از گل رویت
بُوَد در تو پیدا وِقار مرتضیٰ
گل موسایی و همه هست رضا
یا حضرت معصومه مدد مولاتی...
〰〰〰〰〰〰〰
محبین تو به عالَم سَراَفرازند
به روز جزا همه بر تو مینازند
شفاعت میزند برابرت زانو
شفیعه ی روز جزایی ای بانو
یا حضرت معصومه مدد مولاتی...
〰〰〰〰〰〰
به اذن خدا تویی عصمت داور
وجود شما شد آیینه ی مادر
همان مادری که دو چشمانش تر است
چنین ایّامی را میان بستر است
یا حضرت معصومه مدد مولاتی...
〰〰〰〰〰〰
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
توجه📣
فعال ترین وپربارترین کانال مولودی درایتا😍
#شور
#سرود
#مدح
اشعاروسرودهای جدیدبرای ، مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف در
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
شادوسر افراز باشید🌺
بزن روگل ها واردکانال مولودی شو😍
💐🍃💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃💐🍃
💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃
💐🍃
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
هشتک نام کانال حذف نشود