eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
363 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت وتبلیغات 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز،صبحِ زود،به گوشم صدای توست حَیّ عَلَی الحسین وَ حَیّ عَلَی الحَرم با یک سلام رو به شما رو به کربلا جا میدهم میان دلم یک بغل حرم صبحتون حسینی💚🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این عشق آتشین زدلم پاڪ نمی شود مجنون به غیر خانه‌ی لیلا نمی شود بالای تخت یوسف ڪنعان نوشته‌اند هر یوسفی ڪه یوسف زهرا سلام الله علیها نمی شود سلام بر منتظران مهدی عجل الله صبحتون مهدوی ‌‌🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
علی شدی، به دل کعبه هم نشان باشی غلامتان بشویم و اماممان باشی  علی شدی که خدا رحمتش عیان بشود برای اهل زمین خدا امان باشی  علی شدی و گرفتی به دوش کیسه ی شب برای سفره ی ایتام آب و نان باشی علی شدی و گرفتی به دست تیغ دو دم فرشته ی اجل کفر و کافران باشی  به شانه های محمد هم از همان اول نوشته بود، که باید تو میهمان باشی تو از سر همه ی این زمین زیادی، پس بناست نور مسیری به آسمان باشی هزار مرتبه من مرگ شوق می طلبم را اگر ضمان باشی : دور از نجفت غرق بلا شد، شب و روزم تا کی من از این داغ نفسگیر بسوزم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💮📖 تقویم شیعه💮 ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ میلادی: Sunday - 28 April 2024 قمری: الأحد، 19 شوال 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️6 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام ▪️11 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت ▪️21 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام ▪️40 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️47 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ✅ با ما همراه شوید...💮
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه با متن درکانال ما خوش آمدین🌹 مدیریت👇 @khadeem110 @majmaozakerine https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac لینک گروه 👆
"آه یک واژه ی پر از درد است که به دنبال ناله می آید گاه روی زبان مردی پیر گاه از یک سه ساله می آید آه! یعنی رمق نمانده به تن  خسته باشی و هی تو را بزنند بدوانند پشت یک ناقه یا که از پشت بی هوا بزنند آه! یعنی نفس نفس بزنی عده ای بی حیا لگد بزنند آه! یعنی تو مادری باشی عده ای حرفهای بد بزنند آه! یعنی که دشمنان بزنند مردم شهر هم نگاه کنند باز خوب است تو در انظاری نه بسمت حرم نگاه کنند بعد از این بین کوچه گردیدی عالمی بی عباست، آه بکش یا اگر یک زن جوان دیدی چادرش زیر پاست، آه بکش پا برهنه اگر عزیزی رفت وسط ازدحام، آه بکش یا اگر شاهزاده ای دیدی تنه خورد از غلام، آه بکش بعد از این داغدار زینب باش بعد از این با رباب، آه بکش واجب الحُرمتی اگر که به زور رفت بزم شراب، آه بکش *حالا چجوری میخوای آه بکشی؟ همونجور که امام صادق علیه السلام فرمود: عین مادر فرزند مرده آه بکش و ناله بزن..این آهی که میخوای امروز بکشی ثواب تسبیح داره ..خدا لعنت کنه اونایی رو که قربتاً الی الله با هر چی بغض و کینه داشتن اومدن..عین خیالشونم نبود این پسر فاطمه ست... *از شاگردان مفضّله یکی از نوادگان امام صادق، نقل میکنه میگه انقدر این آقا بعد شهادت هم دوست داشت مردم رو ترغیب و تشویق کنند به زیارت اباعبدالله.. شیعیان میومدن مقابل قبر امام صادق می ایستادن ،شروع میکردن مناجات کردن... میگفتن آقا جان ما میدونیم شما زنده ای وصدای مارو میشنوی، میدونیم چقدر دوست داشتی، مردم به زیارت جد غریب شما برن، زائر حسین فاطمه باشن، یه کمکی کن آقاجان، ماهم بریم به زیارت و پابوس جدّ غریب شما. شما خیلی زائرای جدّتون رو دوست داشتید... نقل هست به یک ساعت نمیرسید یکی از علویون و بنی هاشم، میومدن یه خرجی میدادن میگفتن به جای مولای عالم امام صادق، برو سیدالشهدا رو زیارت کن .. یااباعبدالله...  وقتی با اون وضع آقا رو بردن کاخ منصور، این میراثی که از پیغمبر به اهل بیت  رسیده، نفر به نفر، یکی سیلی یکی تازیانه یکی اهانت.همه ی این اهل بیت صبوری کردن. میگن تشییع امام صادق بی سابقه  بود.. مسعودی نقل میکنه بزرگترین تشییع  برا امام صادق علیه السلام بود. انقدر جمعیت زیاد بود..یه عده زیر دست و پا افتادن به نقلی یه عده جون دادن زیر دست و پای تشییع کنندگان.. همه ی اهل بیت موقع جون دادن یا موقع تشییع عزیزانشون برا جد غریبشون گریه کردن، خوب تشییعی شد برا همه ی ائمه.  اما برا امام حسین فرق داشت کی گفته ابی عبدالله رو تشییع نکردن..عین مقتله..میگن چند بار کربلا ابی عبدالله رو تشییع کردن..یه نفر تو عالم بوده تشییع کندگانش قاتلش بودن، ابن سعد ملعون دید انقدر خون از بدن حسین رفته ، گفت پسر زهرا رو نمیخوام به این راحتی خلاصش کنم... دید هم حالی نداره هم نفس به شماره افتاده، هم دید ابی عبدالله نگرانه هی حواسش به خیمه و تل هستش،  مقتل نوشته...دستور داد.. دو نفر اومدن کتف چپو گرفتن دو نفر اومدن کتف راستو گرفتن بدن رو برگردوندند سمت خیمه ها ...دید صداش جوهره نداره، گوششو این سعد ملعون تیز کرد دید با صدای خفیف میگه: یا رسول الله! این زن و بچه دارن از خیمه بیرون میان یه وقت ابی عبدالله نگاه کرد.. این اسبها راه افتادن سمت خیمه ی زن و بچه ها..* منو چشم براه نذار تو رو جون مادرت پاتو قتلگاه نذار منو زابراه نکن دستو پا که میزنی مادرو نگاه نکن «حسین.....حسین. . . ."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
484.2K
زمینه شهادت امام صادق علیه السلام👇 ای قبر تو خاکی، پسر فاطمه آقا قربان بقیعت که شده خانه ی دلها(۲) مظلوم مدینه غم داری به سینه یا حضرت صادق(ع) ای کشته ی کینه یا حضرت صادق(ع) یا حضرت صادق(ع) ....... جانها به فدایت، که تو زائر نداری نه شمع و چراغی، نه سنگ مزاری(۲) ای معنی قرآن روشنگر ایمان آقای شهیدم ای آیت سبحان یا حضرت صادق(ع) ..... آتش زده شد خانه ات آقا چو حیدر افتادی به یاد غم تنهایی مادر(۲) ای مادر غمخوار ای زخمیِ مسمار گشتی تو شهیده بین در و دیوار یا حضرت صادق(ع) کربلایی عبدالله علیائی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.عج شد ماه عزا میکشی از عمق دلت آه شرمنده که از داغ دلت نیستم آگاه می آمدی ایکاش به همراهِ محرّم در بزم غریبانهٔ عشّاق؛ شبانگاه حسرت به دلم مانده که یکروز بخوانم در محضر تو یک دو سه خط روضهٔ کوتاه هستی و نمی بینمت و کاش ببینم آن لحظه که با شال عزا میرسی از راه میسوزی و پا تا به سرت می‌شود آتش می نوشی اگر جرعه ای از آب در این ماه از جدّ غریبت به دلت مانده چه داغی از مقتل و از خنجر و از ضربهٔ جانکاه بیتابی از این غم که چرا آب ندادند؟ دادند به خوردش عطش ِ نیزهٔ ناگاه بر صورتِ خود میزنی از داغ اسارت از  عمه که شد همسفرِ خولیِ گمراه جانم به فدای تو صباحاً وَ مسائًا ای منتقم خون خدا آجرک الله!
با اینکه گفتم از عشق ، از عشق بی نصیبم از آشنام گفتم ، اما خودم غریبم عشق حسین من را تنها نمیگذارد در بین نخلها هم سرمست عطر سیبم آمد من الحسینت ، سوی حبیب اما خط الی‌الحسینم ، راهی نشد حبیبم یک موسفید آمد ، از تو حنا بگیرد دیدم محاسنم را ،کز خون خود خضیبم در نامه ام نوشتم ، برگرد ای مسیحا من که شدم سفیرت ، در کوفه بر صلیبم تو مصطفای طفّی ، من هم اویس کوفه دندان من فدای ، دندانت ای حبیبم اسب فقیر کوفه ، نعل جدید کوبید حیرت زده میان ، این قوم نانجیبم پیراهن تو یوسف ، درمان چشم من بود صد تکه میشود حیف ، پیراهن طبیبم
"آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد" دختر مرتضی علی(ع)، فاطمه(س) وار می رسد زانوي شاهزاده ها هست ركاب محملش با چه شكوه و شوکتی کوه وقار می رسد هاشمیان به گرد او، فاطمیات پشت سر قامت عصمتش در این حصن و حصار می رسد دار و ندار فاطمه (س)، گوهر ناب مصطفي (ص) به كربلا حسين (ع) با دار و ندار می رسد خامس آل پنج تن(ع)همره طفل شیرخوار زودتر از روز دهم سر قرار می رسد شانه‌ی آسمانیان، محمل دختران شده چه نازدانه دختری به این دیار می رسد گرد و غبار این زمین تا نرسد به معجری بال فرشته از یمین یا که یسار می رسد رونق کار ماذنه، رکن شباب هاشمی وارث هیبت نبی، یکّه‌سوار می رسد "رونق باغ مي رسد چشم و چراغ می رسد" "عنبر و مشک می دمد" دولت يار می رسد وزير اعظم حسين (ع) آيه ي محكم حسين (ع) صاحب پرچم حسین (ع) آن جلودار می رسد آن سوی دیگر از زمین، نیزه و تیغ آبدار ارتش زمهریرها چند هزار می رسد رفت قرار ناگهان از دل خواهر حسین ع در نظرش همه جهان تیره و تار می رسد پرده کنار می رود، واقعه‌ی روز دهم صحنه به صحنه از دل گرد و غبار می رسد "چاک شده است آسمان غلغله ای ست در جهان" ديد ز هر طرف غمی همچو شرار مي رسد ديد كه از جور فرس، چه استخوان ها كه شكست ناله و بانگ قاسمِ لاله عذار می رسد حلقه زدند کوفیان دور حسین و اکبرش صداي طبل شادی و داد و هوار می رسد طفل به دست آسمان، بود و صدای خنده از لشكر شاميان بر اين طرز شكار مي رسد لحظه ي تلخ حادثه چکمه‌ی نونوار شمر همره کهنه خنجری سرکش و هار می رسد گوشه به گوشه آسمان سرخ تر از خون گلو پنجه‌ی شمر و زلف او! آخرکار می رسد وقت نفس نفس زدن زمان دست و پا زدن ناله ی “یا بُنَیَّ” از گوشه کنار می رسد "آب زنيد راه را"، مادر او به قتلگاه با پر و بال زخمی و حالت زار می رسد گوش زمین و آسمان می شنود در آن زمان آه صدای پای آن چند سوار می رسد چشم حسین بسته شد، قوم هراس شد جسور موقع غارت از حرم، وقت فرار می رسد مرد سواره‌ی عرب، گر نرسد به دخترك به يارب اش ز پيشِ رو بوته‌ی خار می رسد
• ﷽ • سبک:شور حضرت ➖➖➖➖➖➖➖ مشکات الزهرا یا رقیه ذاتا نوری نورا رقیه بردی ارث از مادربزرگت انسیة الحورا رقیه ام ابیهایی و تو مادر بابایی سه سالته برا خودت لشکر بابایی عالمو می‌کُشه حسین وقتی بهت میگه الهی قربونت برم دختر بابایی روی نخل علوی، ثمر و ببین رفته کلا به حسن، جگر و ببین تو خرابه های شام، سر باباشو با گریه پس گرفته، هنر و ببین سیدتی یا رقیه ➖➖➖➖➖➖➖ تو دُر نایابی رقیه مفتاح هر بابی رقیه بردی ارث از ام المصائب حلمای اربابی رقیه بضعة العباسی یعنی جان اباالفضلی تو الگوی کل محبان اباالفضلی وضو گرفته هر دفعه تو رو بغل کرده سه آیهٔ کوثر قرآن اباالفضلی بگو لا حول و لا، تیر عشقشو زده به قلب عموش، هدف و ببین نوهٔ ابوترابه برو شهر شام حرم دوم شاه نجف و ببین سیدتی یا رقیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• ﷽ • سبک:شور مولا ➖➖➖➖➖➖ دریای جود و کرم اباالفضل ماه من ماه حرم اباالفضل مردونگی یعنی همین اباالفضل شیر نر ام البنین اباالفضل رعنای اباعبدالله، زیبای اباعبدالله با تو غم نمیمونه تو، چشمای اباعبدالله آغازه قمر، پایانِ قمر آرامش قبل و بعد طوفانِ قمر هی دور زمین، می‌چرخه قمر ماه آسمون شده پریشان قمر ➖➖➖➖➖➖ خیمه شبها با تو مثل روزه چشماتو قربون خیلی نفوذه دوری ازت یک لحظه هم محاله باید همش پیشت باشه سه ساله ای مرد اباعبدالله، هم درد اباعبدالله وقت سختیا دنبالت، می‌گرده اباعبدالله سرداره قمر، سالاره قمر رفته به باباش علی جنم داره قمر خورشیدم اگه روز بالا میاد آرزوش فقط همینه دیدار قمر ➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅غریبانه دیگری برای امام ششم 🔻علی‌اكبر لطيفيان مگر رسول به وصفش بیان کند سخنی که وصف ذات خدا نیست کار همچو منی جواب هرچه که باشد نوازش است مرا خدا کند بنوازد مرا ولو به «لن» ی بساط حوزه کرم می‌کند، چه ذوالکرمی بساط روضه عطا می‌کند، چه ذوالمننی به دست شیخ‌الائمه غدیر جان بگرفت بله؛ غدیر جوان شد ز بادهء کهنی ببین حدیث حدیث وببین که بحث به بحث چگونه یک تنه رفته به جنگ تن به تنی به جعفر بن محمد بگو بسوز وبساز مباش فکر حرم گر نوادهء حسنی سیاه‌تر ز همه روزگار پروانه‌ست اگر که شمع بسوزد میان انجمنی نخست آنچه صدا می‌کند سر زانوست اگر کشیده شود ناگهان سر رسنی ببین چه برسرزن یا که مرد میآید طناب را بکشی، تازیانه هم بزنی عبا نداشت که ازخجلتش بسر بکشد پناه برد به یک آستین پیرهنی چه سخت میگذرد مرد آبروداری طی طریق کند با غلام بددهنی اگرچه سوخته در جای شکر آن باقی‌ست که میخ در نگرفته به گوشه بدنی اگرچه از نفس افتاده باز هم راضی‌ست که بین کوچه نیفتاده است هیچ زنی چه حرف‌ها نشنید و چه چیزها که ندید شکسته‌دل شد و آمد ولی چه آمدنی غریب نیز از اینجا نمی‌رود عریان برای تو کفن آورده‌اند، عجب کفنی علیه‌السلام
✅ امام صادق (علیه السلام) 🔻محمد علی بیابانی قسم به غربت خاكي كه فوق تفسير است هواي شعر براي بقيع دلگير است نفس كشيدن بين غبارها سخت است سرودن از حرم بي مزارها سخت است چگونه شعر بگويد دلي كه مي گيرد الا بقيع! چرا شاعرت نمي ميرد قرار نيست تو را بي سبب بهانه كنم ولي بگو كه دلم را كجا روانه كنم كبوتري كه در اين خانه لانه داشته است در آستان رضا آشيانه داشته است چگونه باخبر از آن سراي درد و غم است دلش خوش است كه نامش كبوتر حرم است بقيع، سامره و كربلا و مشهد نيست در اين سرا خبري از رواق و گنبد نيست بقيع مثل نجف نيست تا كه مهمانش به راحتي بنشيند ميان ايوانش ولي بقيع، بهشتي ست با چهار مزار بقيع مژده سالي ست با چهار بهار چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم چهار قبر غريب از چهارده معصوم فقط ميان بقيع است اين قرار و تمام به يك سلام شوي زائر چهار امام ولي نه، آه دلم ناتمام مانده هنوز به سينه حسرت عرض سلام مانده هنوز سلام از عمق دل ديده اي كه پُر ابر است به مادري كه بدون حرم نه بي قبر است اگر سلام تو آتش به سينه ات افروخت از آن دري ست كه روزي ميان آتش سوخت مرا ببخش! نمي خواهم آتشت بزنم چگونه گويم از آن روز، خاك بر دهنم ز هرُم شعله ي در ياس را كه پژمردند در آن هجوم علي را به ريسمان بردند ميان تلخي آن صحنه ي غبارآلود شكست قامت مرد و مدينه شاهد بود از آن غروب غم انگير چند سال كذشت كه باز خاطره ي كوچه از خيال گذشت مدينه همدم اندوه دودمان علي ست و باز شاهد مردي ز خاندان علي ست... ...كه باز آمده آتش در آستانه ي او هزار شكر كه محسن نداشت خانه ي او رسيده اند كه از باغ، لاله را ببرند امام صادق هفتاد ساله را ببرند تصورش چقدر سخت مي شود اي واي بزرگ طايفه در كوچه مي دود اي واي كسي نگفت مگر پيرمرد بردن داشت؟! تن نحيف مگر تازيانه خوردن داشت؟! ميان گريه ي آرام او بلند نخند به دست بي رمقش لااقل طناب مبند ميان سينه ي او روضه ي مدينه به پاست طنين روضه اش از واي مادرش پيداست عزيز فاطمه را بي اراده مي بردند همه سواره و او را پياده مي بردند دويد و از نفس افتاد پشت آن مركب دويد و از نفس افتاد گفت يا زينب اگرچه رفت ولي قامتش خميده نبود به ني مقابل چشمش سر بريده نبود اگرچه رفت ولي سلسله به شانه نداشت به جاي جاي تنش رد تازيانه نداشت علیه السلام
✅شعر شهادت حضرت صادق (علیه السلام) 🔻مهدی رحیمی (زمستان) به شکّ فقه یقین شد امام جعفرصادق ثمن صدیق‌ وثمین شد امام جعفرصادق پس از پیمبر اکرم به خُلق از نظر خَلق محمد ششمین شد امام جعفرصادق به وقت جهل چنان شد اگر پیمبر اکرم به روز فقه چنین شد امام جعفرصادق نشست دروسط منبر سَلونی و اینسان بر آن رکاب نگین شد امام جعفرصادق شبیه حضرت زهرا در آن جهنم کوچه خودش بهشت برین شد امام جعفرصادق شکست پشت درآنجا بجای حضرت زهرا خمید‌ و‌جایگزین شد امام جعفرصادق شد افتخار برایش که در مصائب مادر به او شبیهترین شد امام جعفرصادق میان معرکه چون شد نگاه شیخ‌الائمه؟ که صورتش پر چین شد امام جعفرصادق به‌گریه گشت بدنبال گوشوارهء مادر همینکه نقش زمین شد امام جعفرصادق (زمستان) علیه‌السلام