اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند اوّل محرّم حضرت مسلم ابنِ عقیل علیه السلام
یاری ندارم تکیه بر دیوار کردم
بیفایده بود هر چه اینجا کار کردم
این قوم غیر از سکّه آئینی ندارد
اِنکار کردند هر چه من اصرار کردم
دیروز کلِّ شهر با من دست دادند
امروز آنها را نگاه از دار کردم
بر رویِ این دارالعماره روبهقبله
لبتشنه یادِ قافلهسالار کردم
پیغامِ کوفه پوچ و پوشالیست برگرد
مابینِ این مردان نمیبینی تو یک مرد
مردانگی مرده شرافت بار بسته
قلبِ من از پیشانیام بدتر شکسته
یادِ تو افتادم به یادِ کاروانم
که اشکها در چشمِ تارم حلقه بسته
آن کوفه که گفتم برایت کن فراموش
این کوفه هر عهدی که بسته را گسسته
دختر به همراهت نیاور که نماند ....
بر گونهیِ سرخِ ملیکه جایِ دستِ ....
سنگینی از جنسِ همان دستِ طمعکار
که سیلیاش کوبید مادر را به دیوار
دیدم خودم شد لشکری تجهیز ای وای
شمشیرها و نیزهها شد تیز ای وای
دیدم طمع میبارد از چشمِ امیرش
فرماندهیِ اُردوست مردی هیز ای وای
شمشیرزن دارد به سر چه فکرِ شومی !!!
دارد هوایِ کندنِ آویز ای وای
خنجر به وقتِ سر بریدن کهنه و کند
انگشت و انگشتر که باشد تیز ای وای
کوفه برایِ سر بریدن میدهد اَجر
دختر که گم شد میرود دنبالِ او زجر
آقایِ من یا با خودت دختر نیاور
یا بیشتر همراهشان معجر بیاور
یا مادر و نوزاد را بسپار جایی
یا مشکهایِ آب و آبآور بیاور
یا دختران و بانوان را برحَذر کن
یا زیور و خلخالها را در بیاور
از هتکِ حُرمت کردنِ اینها بترس و....
پیراهنِ آخر تو کهنهتر بیاور
رویِ قناره ندبهخوانم تا بیایی
بر رویِ نیزه دیدنم آقا میآیی
#اول_محرم #کوفه #حضرت_مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین طلیعه ایام محرم الحرام ۱۴۰۳ و حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
#زمزمه_واحد_طلیعه_محرم_۱۴۰۳
#زمزمه_واحد_حضرت_مسلم_ع
#گرفته_غم_دلارو
🏴بند اول
گرفته غم دِلارو،که اومده محرم
بیارید پرچمارو،که اومده محرم
به پا کنید دوباره،نوکرا تکیه هارو
احیا کنید عزارو،که اومده محرم
شده محرم،سیاه میپوشم،برای ارباب
میام میشینم،تو مجلسای،عزای ارباب
شده محرم،دل توی سینم،داره تلاطم
میباره اشکم،با این حدیث از،آقای هشتم
یابن الشبیب ان کنت باکیا لشی،فبک للحسین
آه ای محرم
🏴بند دوم
علم کتیبه هاتو،شکرخدا میبینم
دسته های عزاتو،شکرخدا میبینم
باز مادرت منو تو،هیئتا دعوتم کرد
این شبا نوکراتو،شکرخدا میبینم
به گردنم تو،حق داری اونقد،مدیونتم من
تو روضه دادی،باز راهم آقا،ممنونتم من
میشه که آقا،این شبا از تو،حاجت بگیرم
میونه روضت،تو حال گریه،برات بمیرم
ارباب حسین من آرزومه که بشه،جونم فدای تو
ارباب حسین جان
🏴بند سوم
برای مسلمه تو،دیگه نمونده یاری
نیا به کوفه کوفی،نداره با تو کاری
نامه نوشتن اما،دروغه محضه آقا
نیا که توی کوفه،یه دونه یار نداری
نقشه کشیدن،که از تو آقا،بیعت بگیرن
با کشتنه تو،قدرت بگیرن،ثروت بگیرن
نقشه کشیدن،که سیم و زر با،سرت بگیرن
میخوان که خوابو،از چشای خواهرت بگیرن
نیا که تیغ و نیزه و شمشیراشون،تیزه علیه تو
نیا حسین جان
۱۴۰۳/۰۳/۰۸
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
🎤 #مداح_کربلایی_احمدنظری
#زنجیر_زنی
#نماهنگ
روبروی حرم با چشای ترم
یه سلام میدم و میفتم از پا
خادما تا دیدن حالم و پرسیدن
کمکم میکنن بلندشم
هق هق گریه هام غم توی صدام به فدای آقام آقام
به همه رو زدم تو نکردی ردم به همه رو زدم
میدونم که بدم بدم بدم
قسم به کف العباس که من بهشتم اینجاست
همون بهشتی که ضاعرش هر شب جمع زهراست
قسم به پرچم و گنبد دلم به سوی تو پر زد
با هر سلامم از سمت کربلا جوابت اومد
انت نعم المیرم از تو روزی میگیرم
کاشکی بیام زیر قبت اربعین امسال بمیرم
آقام آقام حسین جان
✧✾══✾🏴✾══✾✧
دل تنگ و بی کسم کی به تو میرسم
تا ابد پیش تو بمونم آقا
حتی تو محشرم اسمت و میبرم
با خدا روضت و میخونم آقا
این بغض ناتموم میمونه تو گلوم
میاد اشکهام آروم آروم آروم آروم
ای تنها یار من نوکرهات اومدن
این بد و پس نزن نزن نزن نزن
خودت پناه من باش چراغ راه ن باش
به روزگارم بتاب و ماه شب سیاه من باش
من از تو روزی میگیرم تصدقی که فقیرم
خدا کنه که شب آخر انقد گریه کنم بمیرم
عشقت واسم کیمیاست چشمم به گنبد طلاست
می گن که حتی خدا هم هرشب جمعه کربلاست
آقام آقام حسین جان
✧✾══✾🏴✾══✾✧
وقتی پیشت میام تا میگم السلام
با دلی که شکسته و بی تابه
باز از این خواب خوش یه دفعه میپرم
چه کنم که زیارتم تو خوابه
چی اومد به سرم که نمیشه برم
همه رفتن حرم حرم حرم حرم
دلکندم از همه پسر فاطمه
شب و روزم غمه غمه غمه غمه
به چشم غرق خونت به اون قد کمونت
قسم به اون لحظه که جون دادی پیش جونت
به لحظه ای که شکستی با لا سرش که نشستی
قسم به اونجا که بادستهات چشم جوونت رو بستی
غرق فریادی آقا ازپا افتادی آقا
ابا رو وقتی آوردن میگن جون دادی آقا
آقا آقا حسین جان..
🎤 #مداح_کربلایی_احمدنظری
#زنجیر_زنی
#نماهنگ
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
#سبک_محرم
#سبک۶۴۹
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
🎤 #مداح_کربلایی_احمد_نظری
#نماهنگ
#حضرت_علی_اصغر
#زنجیر_زنی
لالا لالا یه کم دیگه دووم بیار
یه کم دیگه دندون روی جگر بذار
مشکو یکی بُرده که بر می گرده زود
وقتی می رفت همش به فکر خیمه بود
مده با اشک، زندگی مو به باد
آب می رسه، اگه خدا بخواد
عمو رسید، کنار علقمه
صدای تکبیرش میاد
لالائی، عموش رفته آب
لا لا لا لا، منو نکن خونه خراب
چیزی نمونده عمو جون بیاره آب
بابات رفته به یاری آب آورش
داره میاد! چرا خمیده کمرش؟
علی م داره، میزنه دست و پا
بچم داره، میمیره ای خدا
ببین هنوز به سمت علقمه ست
نگاهی تلخ تو چشمای بابا
لالائی، الهی بارون بباره
لالائی عموش رفت آب بیاره
🎤 #مداح_کربلایی_احمد_نظری
#نماهنگ
#حضرت_علی_اصغر
#زنجیر_زنی
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
#سبک_محرم
#روضه امام زمان عج
ومحرم
سر راه تو نشستن چه صفایی دارد
دل من با تو عجب شور و نوایی دارد
چه شود یک نظری گوشه ی درگاه کنی
آخر ای دوست حریم تو گدایی دارد
بس که با ناله ی تو انس گرفتم همه شب
دل من زمزمه ی کرب وبلایی دارد
آقا جان اگر « برات کربلا » را به من عنایت کنی، اگر شما من را به امام حسین حواله بدهی! وقتی در زیر آن قبه ی نورانی که دعا مستجاب است بایستم صدا می زنم: خدایا امام زمانمان را به فریادمان برسان.
یا صاحب الزمان اگر بدون عنایت و توجه شما زائر کربلا شوم، اگر زیارتم بدون عنایت شما باشد، بدون توجه شما باشد، با این کوله بار سنگین گناهی که دارم می ترسم اربابم حسین به من نظر نکند. آقا جان می ترسم آن عشق و صفا را درک نکنم.
آقا ترحمی، لطفی، محبتی، گوشه ی چشمی! یا صاحب الزمان شما خودتان فرمودید: « و الله! لاَنا اَرحمَ بکم مِنکم بانفسکم ... »
به خدا سوگند! که من نسبت به شما از خود شما مهربان تر و رحیم تر هستم.
آقا جان، عزیز دلم می دانم و اعتراف می کنم که اگر محبت و مهربانی شما نبود من کجا و مناجات و درد با شما کجا؟
اما من به محبت و مهربانی شما محتاج ترم.
آقا جان نگاه به عمل بدم نکن. اگر من بدم شما خوبی، شما فرزند فاطمه ای، کریمی، رحیمی، یابن زهرا، یک لحظه دست های نازنینت را بلند کن یک دعایی در حق ما بفرما.
« یا ولی الله ان بینی و بین الله عزوجل ذنوباً لا یدتی علیها الا رضاکم. »
یابن الحسن بین من و خداوند گناهان فاصله و جدایی انداخته، احساس می کنم دیگر صدای ناله و گریه ی من اثری ندارد.
یا صاحب الزمان اگر شما من را نبخشی، اگر از دستم راضی نشوی، خدا از من راضی نمی شود.
آقا چه کنم که بعد از مجالس ماه عزای جدّتان به شما نزدیک شده باشم؟
آقا چه کنم اشک چشمم مورد قبول شما واقع شود؟
آقا جانم یا صاحب الزمان، امام زین العابدین فرمود: اگر گرفتارید و اگر حاجتمندید خدا را به حق دردهای دل عمه ام زینب قسم دهید.
خدایا به حق زینبی که از لحظه ی ورود به کربلا اشک چشمش خشک نشده بود چرا که او اسیری و بی برادری خود را نظاره می کرد و خبر از این مصیبت عظمی داشت، ما را ببخش.
مصائبی که زینب دید در مدینه، در کربلا، در نجف، در شام، در... خیلی بود نمی دانم کدام را به شما بگویم، در مدینه مصیبت مادر را در سنین چهار یا پنج سالگی دید، بعد از مادر، داغ پدرش علی را دید، بعد از داغ پدر، جگر پاره پاره ی برادرش امام حسن را دید، بعد از امام حسن که فرمود: لا یومک یا اباعبدالله، داغ پشت داغ در کربلا دید، داغ علی اکبر، داغ فرزندان خودش، داغ طفلان امام حسن، داغ علی اصغر، داغ برادرش عباس و از همه مهمتر از روی تل زینبیه! یا اباعبدالله! دید که شمر لعین روی سینه حسین ...
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴🏴🏴👆👆👆 بارگذاری مجلس شب دوم محرم ۱۴۰۲ #سید_مهدی_میرداماد #التماس _دعا ⬇️⬇️⬇️⬇️
🏴🏴🏴👆👆👆
بارگذاری مجلس شب سوم
محرم ۱۴۰۲
#سید_مهدی_میرداماد
#التماس _دعا
⬇️⬇️⬇️⬇️
"يَا سَرِيعَ الرِّضَا ، اِغْفِرْ لِمَنْ لاَ يَمْلِكُ إِلاَّ الدُّعَاءَ ، فَإِنَّكَ فَعَّالٌ لِمَا تَشَاءُيَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ ، وَذِكْرُهُ شَفَاءٌ ، وَطَاعَتُهُ غِنىً ، اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ وَسِلاَحُهُ الْبُكَاءُ .."
*بری سوریه وارد حرم بشی رو به روت یه کاشی فیروزه ای رنگ این بیت روش نوشته ...*
«آن کو که در این مزار شریف آرمیده است
امُّ البُکاء رقیه ی محنت کشیده است»
*گریه سپره معمولا بچه ها از این سلاح استفاده می کنند.تا دعواشون میکنی گریه میکنن دست برمیداری. هر دختر بچه ای رو بخوای بزنی گریه کنه دلت به رحممیاد اما کربلا برعکس شد هروقت این سه ساله گریه کرد زدنش ..میگفتن گریه نکنی نمیزنیمت. میگفت :نه!من با بابام قرار گذاشتم..*
«گر به من گویند بابا را نخوان سیلی نخور
صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است»
*گریه کرد،گریه کرد تا بالاخره به مراد دلش رسید یه وقت دید سر باباش جلو چشماشه..*
حالا که اومدی پیشم بازم آغوشتو واکن
بغل کن بغضم بازم، غریبیمو تماشا کن
حالا که اومدی پیشم بزار خلوت کنم باتو
بزار تعریف کنم بعدش، ببین من پیر شدم یا تو
تو وقتی اومدی گفتمکه تقصیرِ دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه چه وقته گریه کردن بود
ببخش حرفای تعریفیم، دیگه حرفای خوبی نیست
ببخش واسه پذیرایی، خرابه جای خوبی نیست
خرابه بِسترش خاکه، خرابه بالشش خِشته
تو خیلی خاکیی اما، برای دخترت زشته
برای دخترت زشته که خونه اش این طوری باشه
بزار چیزی نگم شایدتو حرفام دلخوری باشه
*خیلی حرفا آماده کرده بود بزنه اما تا نگاش به سر بریده ی باباش افتاد زِبونش بند اومد..بریده بریده گفت :أبَ..*
کدوم خانوم با این حالش، پیش مهمون معذب نیست
ببخش از راه طولانی، سر و وضعم مرتب نیست
اگه مهمون داری باید، براش با جون مهیّا شی
خجالت می کشی وقتی، نتونی از زمین پاشی
نگی من بی ادب بودم
نگی این دختر عاشق نیست
نمی تونم پاشم از جام
پاهام پاهای سابق نیست
«بس که دوید عقب قافله واویلا واویلا
پای من از ره شده پر آبله واویلا واویلا»
حالا چشمای کم سومو
به هر چی جز تو می بندم
به زورم باشه پا میشم
به زورم باشه می خندم
*بابا! یه نگاه کن به دخترت چرا چشاتو بستی؟یه نگاه کرد به باباش گفت..*
مگه تو صورتم امشب، بغیر از خنده چی دیدی
که از وقتی پیشم هستی، یه بار حتی نخندیدی
شاعر:هادی جان فدا
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️