eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
363 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت وتبلیغات 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم حجت الاسلام ▶️ کشید فاطمه آه و نی از نوا افتاد شراره ای به دل پاک انبیا افتاد جلال حضرت صدیقه، گوشواره عرش میان کوچه ی گودال بی هوا افتاد شهی که تکیه ی او تکیه گاه عرش خداست به نیزه تکیه زد اما یکی دو جا افتاد به بارگاه تنش غیر بوسه بار نداشت به این حرم گذر نیزه و عصا افتاد رواق سینه ی او جای چکمه هرگز نیست شکوه عرش خدا زیر دست و پا افتاد چه شد که خنجر کند جماعتی ناپاک به جان آیه ی تطهیر و إنّما افتاد اگر که تولیت زلف اوست با زهرا چه شد که گیسوی او دست شمرها افتاد هنوز مردم صحرا نشین عزادارند سه روز روی زمین پیکرش چرا افتاد چه کیمیای عجیبی که بعد دفن تنش حریر هم به تمنای بوریا افتاد
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عصر در آتش خیمه دل پیغمبر سوخت آنچنان سوخت که از شعله دل حیدر سوخت نه فقط دامن طفلان، نه فقط معجرها گوشه ی خیمه عبا سوخت، تن اکبر سوخت وسط سرخی آتش دل زینب اما یاد مسمار درو سوختن مادر سوخت بعد ها  کنج خرابه به پدر دختر گفت: تو نبودی کمکم روی سرم معجر سوخت از غم سوختن اهل حرم بود اگر نیمه  شب آمدو در کنج تنور  آن سر سوخت خیمه ها سوخت و باد آمدو خاکستر رفت دشت آرام شد اما دل یک مادر سوخت دید آزاد شده آب ولی طفلش نیست ناله زد از جگرو یاد لب اصغر سوخت
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سوخت از داغِ تو و غرق حرارت شده بود پیش ِ مادر به گلویِ تو جسارت شده بود آسمان تیره شد و سخت زمین-لرزه گرفت شمر(لع) آن ثانیه که دست-به کارَت شده بود عرش ِ حق را چه به هم ریخت «بُنیّ قَتلوک» چونکه مکشوف ترین متن و عبارت شده بود غرقِ خون! در دل گودال! غریب و تنها خاکِ صحرا نگرانِ تو و یارت شده بود سر و انگشتر و پیراهن و دستار و کفن... دست و پا میزدی و لحظۂ غارت شده بود حرمله(لع) در پیِ گهواره لبِ خیمه رسید خیمه ها سوخت و هنگام شرارت شده بود خیره شد سمتِ سرت زینبِ(س) مضطر! ای وای... صحبت از بستنِ دستان و اسارت شده بود!
4_6003802734308885351.mp3
4.47M
لطفا حقش ادا بشه 😭😭😭😭 ✅بنداول یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی شمر بالای سرت ایستاده یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی تیغ آماده سرت آماده یَاابنَ اُمّی یِاابنَ اُمّی حرمله کاش نیاد بالا سرت یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی تا سه شعبه نزنه به جگرت 😭 ته گودال رسیده پای من دست و پانزن جلو چشای من پاشو زینب و تا خیمه برسون قتلگاهت شده یه دریای خون ای بی حبیب شاه غریب شَیبِ الخَضیب خَدِّالتَّریب 😭 ذبیح العطشان(3)قتیل العریان 🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 ✅بنددوم یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی پاشو قلب خواهرت پر از غمه یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی خواهرت بین یه مشت نامحرمه یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی حرومی پنجه زده به روی موت یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی صدا خس خس میاد از زیرگلوت ردپای اسبامونده روتنت پیرمردا باعصا میزدنت جای سالمی نموند از بدنت دعوایی شده سرِ پیرُهنت 😭 ای بی حبیب شاه غریب شَیبِ الخَضیب خَدِّالتَّریب ذبیح العطشان(3)قتیل العریان 🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 ✅بندسوم یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی بالب تشنه سرت رو بریدن یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی سرتو بروی نیزه کشیدن یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی زیر سم اسبا رفت پیکرتو یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی ساربون دزدیده انگشترتو میشنوم صدایی که هی میگه آه رسیده مادرمون تو قتلگاه چه جسارتی شده به پیکرت داره میخنده عدو به خواهرت 😭😭😭😭 ای بی حبیب شاه غریب شَیبِ الخَضیب خَدِّالتَّریب ذبیح العطشان(3)قتیل العریان 💠💠5⃣2⃣1⃣💠 🎼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز عاشورا گریز به روضه گودال قتلگاه روز عاشورا --- ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده او را عدو برای رضای خدا زده دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود در ازدحام کوفه و شام بلا رود باید میان هلهله ی کوچه های شام پیش همه شود سپر ِ کینه های بام باید رود به غربت ِ بازار شامیان مهمان شود به بزم شراب حرامیان خون از لبان رأس بریده شود روان در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران ️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
◾️ آجرک الله یامولای یاصاحب العصر و الزمان فی مصیبة جَدک المظلوم و ساعدالله قلبک الشریف فی هذه المصیبة ، و لعن الله اعدائکم و جعلنا الله من موالیکم و معکم فی الدنیا و الآخره و عجل الله تعالی فی فرجکم الشریف ▪️ عَظَمَ الله اُجورنا وَ اُجورکُم
شام غریبان عزیز حضرت زهرا حبیبی یا اباصالح تویی تنهاترین تنها حبیبی یا اباصالح حیات کلّ هستی بر حیاتت بستگی دارد دلیل خلقت دنیا حبیبی یا اباصالح تو هستی زندگی بخش و مسیحایی دمت آقا مسیح ِحضرت عیسی حبیبی یا اباصالح ببخش ای یوسف زهرا فقط یک جلوه از رویت به یعقوب نگاه ما حبیبی یا اباصالح نبودم لایق این که ببینم لحظه ای حتی تو را در عالم رویا حبیبی یا اباصالح حضور تو گنه کردم نیاوردی به روی من منم شرمنده ات آقا حبیبی یا اباصالح نبودم نوکر خوبی ز دست نوکری چون من شدی آواره ی صحرا حبیبی یا اباصالح شده از روضه هایی که تو هر صبح و مسا داری همیشه دیده ات دریا حبیبی یا اباصالح تو را خونین جگر کرده مصیبت های زینب در غروب روز عاشورا حبیبی یا اباصالح سر جدّت جدا و شدبه پیش عمه های تو سر عمامه اش دعوا حبیبی یا اباصالح سرش بر روی نی رفت وتن او پاره پاره شد به زیر نعل مرکب ها حبیبی یا اباصالح امان از آتش کینه،امان از غارت خیمه به وقت حمله ی اعدا ،حبیبی یا اباصالح بمیرم عمه ات زینب ،اسیر دشمنان گردد به کوفه می رود فردا حبیبی یا اباصالح ️عبدالمحسن
(ع) خنجری بر قلب بی‌قرار ختم المرسلین خورد  از هجوم نیزه‌ها با صورت از مرکب زمین خورد  گوییا که زخم نیزه شهپر روح الامین خورد  وای از اون سنگی که اومد مستقیماً به جبین خورد  بمیرم که ، محاسنش دوباره گلگون شد  زمین و آسمون دگرگون شد ، زینب رو تل دل نگرون شد  بمیرم که ، به سنگ کین شکسته آیینه  تیر سه شعبه خورد توی سینه ، قلب حسین غرق به خون شد پریشون زینب کبری ، واویلا آه واویلا واویلا آه و واویلا وای من از ساعتی که واسه ی غارت اموال  عده‌ای بی سر و پا با همدیگه ریختن توو گودال  بی‌قرارن انبیا و اولیا و آل طاها  پیکر شاه دو عالم مونده زیر دست و پاها  به یکباره ، گریون شدن تموم موجودات  داره می‌بینه عمه سادات ، شمرِ لعین داره می‌خنده حسینش رو ، داره می‌بینه که لبِ تشنه دست و پا می‌زنه زیرِ دشنه ، صدای مادرش بلنده به سینه می‌زنه زهرا ، واویلا آه و واویلا  واویلا آه و واویلا زینت دوش نبی افتاده توی قُلزُمِ خون ناله ی زهراس که پیچیده میون دشت و هامون  دست ازین پیکر بِکِش دیگه به قتلش اِکتفا کن نانجیب عریان نکن این بدن و یه کم حیا کن جلو چشمَم ، یه بی حیا منو پریشان کرد بچه ی با حیامُو عریان کرد ، الهی که براش بمیرم همین دردا ، راهِ نفس به سینه می‌بَندن سرِ حسین و از بدن کَندن! ، ای کاش می‌شد به جاش بمیرم! شده کرببلا غوغا ، واویلا آه و واویلا  واویلا آه و واویلا ✍ بهمن عظیمی
❁❁ دوباره خدا بہ خیر ڪند دوباره خدا بہ خیر ڪند دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانے حدیث خدا بہ خیر ڪند 💔🥀 💔 🏴 ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•سرها به نیزه رفت.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ راوی نوشته است غروبی غریب بود سرها به نیزه رفت، طلوعی عجیب بود راوی نوشته است که آتش زبانه زد در خیمه گاه گشت و، فقط تازیانه زد زن ها و بچه ها که گناهی نداشتند جز بوته های خار، پناهی نداشتند هر کس دوید از طرفی بین خار و خس خاکستری ز خیمه به جا مانده بود و بس پیچیده بود در دلِ آن دشت، آهشان آتش شبیه شمر شد و بست، راهشان آتش شبیه دست، سوی گوشواره رفت آنگاه سمت غارتِ یک گاهواره رفت اگر گهواره را پس داده بودند دلش خوش بود با طفلِ خیالی... راوی نوشته است که آن جسمِ چاک چاک در آفتاب ماند دو روزی به رویِ خاک وامحمداه ! این کشتهٔ فتاده به هامون حسینِ توست «حسین...» : دکتر محمدمهدی سیار
Shab11Moharram1402[02].mp3
31.35M
|⇦•سرها به نیزه رفت.... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
813.3K
نوحه ظهر عاشورا، وداع تنهاترین بی یاورم خواهرم زینب فرمانده ی بی لشکرم خواهرم زینب روز هجران شد زینب ای زینب دیده گریان شد زینب ای زینب روز اجرای... عهد و پیمان شد روز هجران شد زینب ای زینب در این زمین پر بلا آه و واویلا گردد سرم از تن جدا آه و واویلا در این زمین پر بلا آه و واویلا گردد سرم از تن جدا آه و واویلا با لب عطشان خواهر ای خواهر می روم میدان خواهر ای خواهر تیغ و خنجر را می شوم مهمان با لب عطشان خواهر ای خواهر شد کهنه پیراهن به تن زینب ای زینب جسمم نمی گردد کفن زینب ای زینب در این زمین پر بلا آه و واویلا گردد سرم از تن جدا آه و واویلا لحظه ی آخر آمد ای خواهر حق نگهدارت دختر مادر می روم حالا سوی قربانگاه می شوم کشته ساعتی دیگر شمر لعین بی حیا زینب ای زینب بُرَّد سرم را از قفا زینب ای زینب در این زمین پر بلا آه و واویلا گردد سرم از تن جدا آه و واویلا خیمه هایم را پاسبانی کن با زبان خود جان فشانی کن دخترانم را جای مادر باش با عزیزانم مهربانی کن من آخرین رزمنده ام زینب ای زینب از زندگی دل کنده ام زینب ای زینب در این زمین پر بلا آه و واویلا گردد سرم از تن جدا آه و واویلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک یااباعبدالله سلام کربلایی های عزیزو بزرگوار این روضه رو خوب گوش کنید خواهشن تنهایی گوش کنید دل بدین خدا خیرتون بده اشکاتون سرازیر شد😭 ....یا صاحب الزمان آجرک الله
شولوغه سرت جلو چشم زینبت کجا بردنت شولوغه سرت میکشه زینبتو کتک خوردنت شولوغه سرت تا اینجا میاد بمیرم صدای خس خس حنجرت جلو چشم من با پا بردنت با نیزه آوردنت شولوغه سرت یعده دور مقتل یه عده دور زینب یعده توی گودال چه خبر شده امشب یعده تازیونه یعده نیزه دارن یعده دارن واسه زدنت سنگ میارن بند دوم نداری امان هی به دور مقتلت میرن و میان نداریم امان عده ای دنبال زن و بچه هان نداریم امان نداری امان سر تو گوشه ای پیکرت گوشه ای نداریم امان افتاده ساقی لشکرت گوشه ای نداریم امان میخونم مهل المهلا شاید برگردی مولا هرچند میدونم اینو اربن اربایی حالا دیدی زدن زینب رو دیدم بیحالت کردن دیدی بستن دستامو دیدم پامالت کردن بند سوم دیگه وقتی نیست دنبال طفلا باید باشم من کمک کن حسین دستامو بگیر که پاشم من کمک کن حسین ولی کی تورو کمکت کنه که پاشی مولا اخه جابجا شده تکه های تو واویلا واویلا حسین دست رو سرم میگیرم وا محمدا میگم گوشوار دخترها رو به حرومیا میدم حالا باید آماده باشم واسه بازارا ای وای ای وای از کوچه ای وای ای وای از صحرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(اقا شرمندم) بزرگواران حواستون باشه تو هر مجلسی اجرا نشه ان شاالله (مسولیت اجرای این شور پای خودتون) روضه مکشوفه و بنده با احتیاط سعی میکنم واردش بشم جمع شدن دورش تک و تنها بود و حلقه زدن دورش با عصا و نیزه و سنگ اومدن دورش جمع شدن دورش نه امون داره نه دیگه دست و پاهای مولا جون داره دست خالی مونده و حرمله کمون داره نه امون داره سنگ خورده پیشونیش داره میره از حال میندازنش بدجور با لگد تو گودال خون قلبش داره میریزه رو خاکا من میگم وا اَخاه اون میگه وا اُماه وای غریب اقام غریب اقام غریب اقام بند دوم شد تنش پا مال من رو سر میزنم و شمر و سنان خوشحال خولی با خورجینش اومد وسط گودال شد تنش پا مال جمعیت دیدم کِی بریدن سرشو من نفهمیدم حتی نالشو تو قتلگاه نشنیدم جمعیت دیدم ادم نه ادم نه گُرگا گُرگا گُرگا ریختن توی گودال واویلا واویلا بالای گودالش دعوا بود دعوا بود تو کیسه ی اونا هم خیلی چیزا بود بند سوم میدویدم من همه چیزو برده بودن و رسیدم من روی خاکا خودمو میکشیدم من میدویدم من چادرم پارست وا نکن چشماتو که معجرم پارست نبینی زینبو که تو صحرا اوارست چادرم پارست تو نیزه میخوردی من سیلی میخوردم تو زیر پا بودی و من داشتم میمردم کو عمامت داداش انگشتت انگشتت؟ اعضای جسمت کو؟ کی اینجوری کُشتت؟ یاصاحب الزّمان 😭